فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تلاشی است برای معرفی «باربی درویلی»، نویسنده اخلاق گرای فرانسوی سده نوزده میلادی و بررسی اثر برجسته او، شیطان صفتان. وی با بهره گیری از علم روانکاوی، آثار جاودانی از خود به یادگار گذاشته است که این آثار، متاسفانه به دلیل پیچیدگی های زبانی، کمتر توجه مترجمان ایرانی را بر انگیخته. شیطان صفتان اثر برجسته اوست که مشتمل بر شش نوول است. این اثر به گونه ای روایتگر وضعیت تراژیک و غمبار انسان هایی است که صفات اهریمنی دارند و از اصالت انسانی دور مانده اند. ضد قهرمانان این اثر، اغلب زنان نگونبختی اند که دستخوش صدمات روزگار شده و به سوداهای دنیوی پناه آورده اند. در این مقاله، برآنیم تا با پرداختن به بعد روایت شناختی داستانها، ویژگی ها و ابعاد روانی این زنان را بررسی کنیم.
گویش گیلکی فومنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۵ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
زاویه ی دید
چکونگی بیان معانی پیشوندهای فعلی روسی در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
از ویژگى هاى بارز زبان روسى، تعداد زیاد افعال پیشوندد ار است. به کمک پیشوندها معانى زیادى که اغلب براى زبان آموزان ایرانى بسیار مشکل اند، بیان، مى شوند. از آنجاکه پیشوندهاى فعلى فارسى، معانی کمترى نسبت به پیشوندهاى روسى بیان مى کنند، در ترجمهء روسى به فارسى مشکلات عمد ه ا ى بوجود مى آیند که اغلب این گونه پیشوندها تحت اللفظى ترجمه مى شوند. در برخى موارد، حتى لازم است که برخى از معانى مربوط به پیشوندها تفسیر شوند، یا از "کلمات تکمیلى- توضیحی "دیگرى، از قبیل: قیدها، حروف اضافه، افعال و غیره استفاده شود. در زبان روسى، معانى مختلف هرگونه عنصر زبانى، با توجه به بافت جمله مشخص مى شود و با توصیف دقیق موقعیت هاى خاص جمله است که مى توان به معانى مورد نظر دست یافت. با توجه به نقش بافت جمله، برخى معانى را فقط از کل جمله مى توان فهمید. آشنایى با شیوه هاى بیان معانى پیشوندهاى روسى، این امکان را به وجود مى آورد تا زبان آموزان درک صحیحى نسبت به معانى افعال پیشوندد ار پیدا کنند.
بررسی رده شناختی افعال کمکی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار به بررسی کاربرد افعال کمکی فارسی در مقایسه با برخی از زبان های اروپایی می پردازد و موضوع آن محدود به مقوله هایی نظیر نمود استمراری و کامل ، زمان آینده و ساخت مجهول است. ابتدا به بررسی چگونگی استفاده از افعال کمکی در زبان فارسی می پردازیم و سپس با مقایسه این زبان با دیگر زبان هایی که از این روش برای رمزگذاری این مقولات بهره می برند، می کوشیم تا به تفاوت ها و شباهت ها در کاربرد این گونه افعال اشاره نماییم. بدین منظور داده های زبان فارسی را از گفتار روزمره، رسانه ها و کتب و داده های زبان های دیگر را از کتب دستور و منابع اینترنتی جمع آوری نموده و در چارچوب رده شناسی مورد تحلیل قرار داده ایم. مطالعة زبان های مختلف نشان می دهد که کاربرد هریک از این افعال کمکی امری تصادفی نبوده، بلکه دارای مراحل تکامل تاریخی و دستوری متفاوت بوده است. زبان فارسی به طور کلی گرایش به کاربرد فعل «بودن» برای نمود کامل و فعل «داشتن» برای استمرار دارد و از لحاظ کاربرد فعل کمکی در نمود کامل شباهت بیشتری به زبان های ژرمنی دارد. از سوی دیگر زبان فارسی تمایل به استفاده از افعالی برای زمان آینده دارد که مفهوم خواستن و اراده را در بر دارند. نهایتاً در این نوشتار با مقایسة بین زبانی افعال کمکی بر اساس بسامد کاربرد آن ها، سلسله مراتب نشانداری آن ها را در هر مورد معرفی نموده و وضعیت زبان فارسی را نسبت به این سلسله مراتب ها مشخص می نماییم.
فارسی کنونی به عنوان یک زبان جنسیت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، زبان فارسی کنونی را از منظر علم جامعه شناسی زبان به عنوان زبانی جنسیت گرا بررسی کرده ایم. فرضیه این پژوهش، آن است که اگرچه زبان فارسی کنونی مانند زبان هایی جنسیت گرا همچون انگلیسی، آلمانی، فرانسه، و... از نظر نحوی ، از نوع جنسیت گرا نیست، در برخی موارد، کار برد این زبان در حوزه زبانی واژگان ، ساخت واژه و گاه از نظر معنایی و استعاری ، جنسیت گرا بودن آن را آشکار می کند؛ بنابر این، در راستای اثبات این فرضیه، شواهد زبانی متعددی را از طریق ضبط گفتار فارسی زبانان، و خواندن روز نامه ها و مجلات و... جمع آوری کرده و پس از طبقه بندی منظم، آنها را تجزیه و تحلیل کرده ایم؛ در ادامه، متغیر یا متغیر های زبانی- اجتماعی مؤثر در باز تاب مسئله تبعیض جنسی را در زبان فارسی کنونی، از طریق تهیه پرسش نامه منظم یافته ایم.
مبانی زبانشناسی و عقلی شمول خطاب به غایب و معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایات مصدر به ادوات خطاب به طور مستقیم چه کسانی را مورد خطاب قرار می دهد؟ آیا آنها صرفاً شامل حاضران مجلس خطاب اند یا آنکه متوجه همه کسانی می شوند که در زمانی پس از زمان خطاب بوجود می آیند؟ مخاطبه متکی به سه عنصر خطاب کننده خطاب شونده و خطاب است و انفکاک زمانی آنها استحاله عقلی دارد خطاب معدوم و غایب عقلا محال است بنابراین مکانیسم شمول خطاب های قرانی نسبت به غایبان مجلس خطاب ونیز معدومان در آن زمان ( آیندگان) چگونه است ؟ بدون شک برای توجیه این شمول و بیان پیامدهای نظری و عملی آن به دو گونه مبانی نیازمندیم یکی مبانی عقلی امکان خطاب به غایب و معدوم و دیگری مبانی زبانشناسانه در این مقاله دیدگاههای سه تن از صاحب نظران اصول فقه آخوند خراسانی ضیاء الدین عراقی و امام خمینی مقارنه و بررسی می شود
«جغرافیای تخیلی»: گفتمان شرقشناسانه در بهشت از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بهشت از دست رفته ارجاعات فراوانی به شرق وجود دارد. شرق در چارچوب زمانی- مکانی فراگیر این اثر - در «جغرافیای تخیلی» آن - جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله به بررسی گفتمان شرق شناسانه در شاهکار جان میلتون می پردازد. نویسندگان برآنند که این گفتمان را باید در رویکرد اساساً مذهبی و ضد سلطنتی شاعر بازجست. همعنان کردن شرق با شر و منش شیطانی را نمی توان از «شرق شناسی پنهان» بهشت از دست رفته جدا انگاشت اما نویسندگان می کوشند نشان دهند مسائلی چون ملاحظات زیبایی شناسانه، مکان- زمان کیهانی، تکیه بر مرجعیت تاریخ، کلاسیسیسم، دانشنامه گونگی، سلطنت ستیزی ریشه ای و، مهمتر از همه، فرایند مابه ازاگذاری و فرافکنی تعمدی – استتار انتقاد از شرایط زمانه در کسوت شرق - جملگی بازنمایی های شرق در این اثر را پیچیده می کنند. ماحصل، گفتمانی است چندلایه و دوپهلو.
فرایند نظم دهنده ی روایت در رمان ""چهره ی مرد هنرمند در جوانی"" اثر جیمز جویس (The Ordering Process of Narrative in James Joyce's A Portrait of the Artist as a Young Man)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با مباحث مربوط به رابطه ی بین تاریخ و ادبیات، یکی از دغدغه های اصلی تاریخ شناسی مدرن روش بازنمایی مفهوم واقعیت در یک چارچوب روایی منسجم می باشد، واقعیتی که تنها از طریق فرایندی روایی که ساختارمند و نظم دهنده باشد، قابل دسترسی است. بنابراین با هدف بررسی فرایند نظم دهنده ی روایی در رمان ""چهره ی مرد هنرمند در جوانی"" نوشته ی جیمز جویس(James Joyce)، مقاله ی حاضر بر آن است تا به مسئله ی تاریخ و روایت و نقش روایت در بازنمایی واقعیت در این رمان بپردازد. از اینرو، بنا بر نگره ی فراتاریخ هیدن وایت (Hayden White)، تحمیل نمودن روایت بر خط داستانی این رمان تلاشی است از سوی نویسنده ی این اثر در جهت شکل دادن خطی از روایت از طریق بکارگیری تصاویر ذهنی بافتی و ساختاری. در این راستا این جستار قصد دارد نه تنها به بررسی اجمالی برخی از تصاویر ذهنی موجود در اثر بپردازد٬ بلکه چگونگی دستیابی به چنین فرایندی را از طریق بکارگیری اینگونه تصاویر ذهنی در یک کنش زیبایی شناختی مستمر نیز مورد بحث قرار دهد.
وندهای واژه ساز و تفاوت های ساختی- نحوی ضمایر منفی و مبهم در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمایر منفی و مبهم به لحاظ ویژگی های ساخت واژی، معنایی و کاربرد آن ها در ساختار های نحوی روسی و فارسی را می توان به نوبه خود یک تفاوت زبانی به شمار آورد. همواره یکی از مشکلات زبانی برای فراگیران زبان روسی و مترجمین آن، درک و کاربرد این ضمایر در کلام می باشد. فراگیران زبان روسی عموماً حتی پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، در استفاده یا ترجمه ساختارهای نحوی با ضمایر مذکور دچار نوعی سردرگمی هستند. این مقاله سعی دارد با بررسی ضمایر «منفی» و «مبهم» در زبان های روسی و فارسی و نشان دادن تفاوت های ساختاری آن ها در قالب مواد و وقایع زبانی و ساختارهای نحوی، علت این مشکل را بیابد و با توضیح تفاوت های معنایی- کاربردی، برای رفع آن تلاش نماید. با مطالعه منابع دستور زبان فارسی مشخص شد گاه دستورنویسان فارسی در درک و توضیح ضمایر منفی و مبهم، عملکرد ضعیفی داشته اند. لازم به ذکر است که ایشان در دسته بندی معنایی و گرامری ضمایر هرگز اسمی از ضمایر منفی به عنوان گروه مستقلی از ضمایر به میان نیاورده اند که این خود یکی از دلایل عدم درک آن ها توسط فراگیران زبان روسی است. فراوانی وند های واژه ساز ضمایر مبهم در زبان روسی که موجب محدودیت معنایی و کاربردی آن ها در زنجیره گفتار می شود، در مقایسه با عناصرِ بسیار اندکِ همگون آن ها در زبان فارسی و برخی تفاوت ها در ساخت های نحوی جملات منفی در زبان های مورد مطالعه را می توان از مهم ترین دلایل مشکلات درک و کاربرد این ضمایر در زبان روسی دانست. نگارنده این مقاله سعی دارد با اشاره به شباهت ها و تفاوت های این مقوله دستوری در زبان های مورد مطالعه، در جهت رفع مشکلات آموزشی و کاربرد صحیح آن ها تلاش کند.
مفهوم سازی افعال حرکتی بسیط زبان فارسی: رویکردی شناختی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم سازی افعال حرکتی بسیط در زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی شناختی پرداخته است. بدین منظور داده های پژوهش بر اساس چارچوب نظری ارایه شده از سوی تالمی (2000[2007]) تحلیل گردیده؛ و بسامد وقوع مؤلفه های مفهوم حرکت در افعال حرکتی بسیط زبان فارسی بررسی شده است. تالمی چهار مؤلفه اصلی «پیکر»، «زمینه»، «مسیر [مبدأ، طول مسیر، مقصد]»، «جزء حرکتی» و دو مؤلفه فرعی «سبب» و «شیوه» را در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثر دانسته است. پیکره پژوهش حاضر، متشکل از 126 فعل حرکتی است که از پایگاه دادگان ، پایگاه داده های زبان فارسی و سایر منابع مکتوب استخراج و در بافت جمله تحلیل شده اند. از نتایج این پژوهش می توان این گونه بیان نمود که از میان چهار مؤلفه اصلی حرکت از دیدگاه تالمی، مؤلفه «پیکر» و از میان مؤلفه های فرعی مسیر، مؤلفه «مقصد [نقطه پایان]» نسبت به سایر مؤلفه ها از بسامد بالاتری در مفهوم سازی رویدادهای حرکتی برخوردار است. همچنین دو مؤلفه «شیوه» و «سبب» در افعال حرکتی زبان فارسی یا به صورت های ادغامی در ریشه فعل یا به صورت جداگانه در سطح جمله در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثرند.
تحول مفهوم زیبایی در متون زیباییشناختی فریدریش شیلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه فریدریش شیلر بر بستر تفکرات کلاسیک در دورانی تبلور می یابد که عنصر زیبایی به مثابه نیروی محرکه ای در مسیر تحقق آرمانشهر انسان متعالی تلقی می شود. جستار حاضر به سیر تحول مفهوم زیبایی در نوشته های زیبایی شناختی شیلر می پردازد و نشان می دهد که چگونه زیبایی های طبیعی و حسیات در فرآیندی تدریجی اعتبار خود را از دست می دهند و دو مؤلفه ی «خرد» و «آرمان» گستره تفکر زیبایی شناسانه را فتح می کنند. شیلر در متون متأخر خود به وضوح از نگاه کانت مآبانه به مباحث زیبایی شناسانه فاصله می گیرد و به تأویل هگلی هنر نزدیک می شود که آفرینش هنری انسان را برتر از پرداخته های طبیعت می پندارد.
تحلیل گفتمانی شازده کوچولو (نظام معنایی منسجم تشکیل شده از ساختارهای تودرتو،تسلسلی و تکراری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحلیل گفتمانی «شازده کوچولو» تلاش بر این است که از نشانه ها ی منفرد، کلان نشانه ها ، خرد نشانه ها و یا مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها یعنی آنجایی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند برسیم تا به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، تلاش می کنیم تا این روایت را به عناصر سازنده آن تقلیل دهیم تا به این هدف برسیم که معنا چگونه در این روایت ظاهر می شود. بر این باوریم که «شازده کوچولو» روایتی اســت با ساختاری منســجم که دلالت معنایی واحدی را می توان از آن دریافت کرد. به همین دلیل می خواهیم بدانیم که چرا این انسجام معنایی و تعامل بین عناصر وجود دارد؟ و چرا ساختار این روایت تسلسلی، تودرتو و تکراری است؟ و چرا گفته پرداز القاء تکثر ساختار را دارد؟
بررسی رده شناختی مقولة «قمر» در ساخت رویدادی افعال حرکتی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مقولة دستوری «قمر» بررسی شده است که توسط تالمی در پژوهش های معناشناختی و رده شناسی اش معرفی شده است. او قمر را مقولة دستوری بسته ای می داند که شامل هر سازه ای غیر از متمم اسمی یا گروه حرف اضافه ای همراه فعل می شود که با ریشة فعل رابطة خواهری داشته باشد در این نوشتار نمودهای صوری این مقوله در زبان فارسی و مقولات معنایی که توسط آن بیان می شوند را بررسی کرده ایم. نمود اصلی قمر در زبان فارسی در دوره های پیشین در افعال پیشوندی است؛ اما در دورة کنونی برخی از عناصر فعل یار در افعال مرکب نقش قمر را ایفا می کنند. بنابراین در این مقوله نوعی واژگانی شدن در حال انجام است. همچنین مشخص کرده ایم که زبان فارسی از نظر تقسیم بندی تالمی (قمرـ محور و فعل ـ محور) می تواند در هر دو دسته واقع شود، چرا که در برخی موارد با خصوصیات زبان های قمر ـ محور سازگاری دارد و در برخی موارد با ویژگی های زبان های فعل ـ محور. بنابراین بهتر است این تقسیم بندی دوگانه، جای خود را به یک پیوستار بدهد که زبان های دنیا می توانند در آن جای گیرند و حتی در حال حرکت به یکی از دو سوی پیوستار باشند. گفتنی است اسلوبین به این تقسیم بندی تالمی دستة سومی نیز اضافه کرده است که با ویژگی های زبان فارسی سازگار نیست.
بررسی نظریة اسکوپوس (هدفمندی) در نهضت ترجمة بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت ترجمة بغداد یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ترجمه است. پیروی از شیوة علمی در ترجمه، تنوع آثار ترجمه شده و اتخاذ روش های مختلف در ترجمه ازجمله ویژگی های این نهضت یا «مکتب ترجمه بغداد» هستند. نظریة اسکوپوس یا هدفمندی در ترجمه نیز که نخستین بار در اواخر دهة هفتاد میلادی ازسوی هانس ورمیر مطرح شد، از مهم ترین نظریات کارکردگرا در حوزة مطالعات ترجمه به شمار می رود. در این نظریه، هدف نقش عمده ای در جهت دهی به کنش ترجمه ایفا می کند؛ تاآنجایی که شکل نهایی ترجمه در متن مقصد تابع هدفی است که برای آن درنظر گرفته شده است. در این نظریه، بحث «سفارش» برای نخستین بار مطرح می شود و مخاطب اهمیت ویژه ای در تصمیم گیری های مترجم پیدا می کند. در مقالة حاضر، نهضت ترجمة بغداد با توجه به شاخص های نظریة هدفمندی بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد موارد مطرح شده در نظریة هدفمندی نمود بارزی در نهضت بغداد داشته اند.
درباره دراویدی ها و زبان آن ها
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسى دیرش واکه درگفتمان دینى فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخى گونه هاى گفتمان دینى (شیعى) فارسى، دیرش اضافى واکه اى معانى کاربردشناختى چندى را مى رساند. چنین دیرشى بر واکه دوم در نام محمد، واکه دؤم در لقب امام (هنگامى که براى مرحوم امام خمینى به کار مى رود) و در واکه نخست در لقب قائم- یکى از القاب تکریم براى حضرت مهدکما (عج)- اعمال مى گردد. در این موارد دیرش دو مقصود را برآورده مى کند: یکى آن که ادب و احترام واعظ را نسبت به شخصیت هاى دینى نام برده مى رساند و دیگر آن که شنوندگان (اعم از مخاطبان و ناظران) را به اداى پاسخ هاى کلامى و یا غیر کلامى مناسب گوناگونى وا مى دارد که از اعتقاد مشترک سخنران و شنوندگان بر مى خیزد. از سوى دیگر این پدیده را مى توان یک فعلى کلامى جمعى و تلفیقى همراه با معناى متداعى مدارکوتاه نیز قلمداد کرد، بدین صورت که دیرش دادن به واکه از سوى واعظ، (فعل کلامى) بیانى و نیز اگاهانیدنى بوده براى مخاطبان از شأن (فعل کلامى) امرى برخوردار مى باشد،
کنراد در آثار ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نظرات ادوارد سعید درباره جوزف کنراد می پردازد می کوشد دلایل مرکزیت این رمان نویس را در آراء سعید روشن کند. به نظر نگارنده‘ بررسی سیرتطور نگاه ناقدانه سعید به آثار و اندیشه کنراد می تواند نمایه ای به نسبه دقیق از سیر اندیشه خود سعید باشد. گذشته از وجوه اشتراک زندگی شخصی این دو متفکر‘ مضامینی چون تبعید‘ هویت و استعمار نیز درآثار آنان محوریت دارند. سعید در نخستین آثارش نگاهی ادبی و زیبایی شناختی به آثار کنراد دارد. اما به تدریج وجه سیاسی نقد او بارزتر و زمینه تاریخی – سیاسی پررنگ تر می شود. «دنیوی بودن» ناگزیر متون ‘ به مساله کلیدی تحلیل های او بدل می شود و آثار کنراد مثل اعلای این خصلت متون انگاشته می شوند. از دید سعید‘ کنراد بهتر از هر نویسنده اروپایی دیگر در هم تنیدگی جهان‘ متن و نویسنده و پیوند ماهوی میان استعمار و فرهنگ (نمود یافته در گونه فرهنگی بسیار مهم رمان) را ممثل می کند.