فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
دستیابی به مهارت بیان شفاهی بدون نیاز به دانش صریح زبانی: بر اساس یک روش آموزش زبان با عنوان رویکرد عصب زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلود ژرمن و یوان نِتِن در سال ۱۹۹۷ در کانادا، با تکیه بر علوم اعصاب و نظریه عصب شناسی زبان و نظریه عصب زبان شنا سی در دوزبانگی میشل پارادی، روش نوینی در حوزه یاددهی/ یادگیری زبان خارجی با نام رویکرد عصب زبان شناختی ابداع کردند. این روش پس از کسب موفقیت در کانادا از سال 2011 تاکنون در کشور های دیگر نظیر چین، ژاپن، اسپانیا و فرانسه کاربرد یافت. بر اساس این رویکرد، یادگیری قواعد دستوری در ابتدای یادگیری سبب کندی و یا اختلال در مهارت بیان شفاهی می شود. از این رو، در این رویکرد اولویت اصلی کسب مهارت بیان شفاهی در زبان آموزان بدون فراگیری قواعد دستوری است. در این مقاله که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی تحلیلی است ضمن معرفی رویکرد مذکور در پی پاسخ به این پرسش هستیم: چگونه مهارت بیان شفاهی بدون فراگیری دانش صریح (قواعد دستوری) در این رویکرد شکل می گیرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش، فرایند یادگیری زبان خارجی طبق رویکرد مذکور بررسی می شود. پرسش دیگر این تحقیق این است که رویکرد عصب زبان شناختی زبان تا چه اندازه می تواند در کسب مهارت بیان شفاهی در زبان فرانسه نزد زبان آموزان ایرانی مؤثر باشد؟ برای یافتن پاسخ، یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش انتخاب شد. مطالعه تجربی مقایسه ای (تحلیل کمی) و نظرسنجی ( تحلیل کیفی) انجام گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، زبان آموزانی که با رویکرد مذکور زبان فرانسه را یاد گرفته اند، نتایج بهتری از نظر میزان دقت در بیان شفاهی کسب می کنند، حین مکالمه اشتباهات زبانی کمتری را مرتکب می شوند و خود تصحیحی نیز در میان این زبان آموزان بسیار زیاد است.
کارکردهای استعاره دستوری اسم سازی در گفتمان سیاسی فارسی و انگلیسی: رویکرد ون دایک
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
82 - 59
حوزههای تخصصی:
هلیدی سه نوع استعاره دستوری را معرفی می کند. اسم سازی یکی از انواع استعاره های دستوری است که در فرانقش اندیشگانی مطرح است. در این پژوهش، سعی داریم که نقش استعاره دستوری اسم سازی را در گفتمان سیاسی فارسی و انگلیسی از منظر تحلیل گفتمان انتقادی و با توجه به رویکرد ون دایک بررسی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم: 1. آیا استعاره اسم سازی در ایجاد پیوستگی و انسجام در متن و نیز حاشیه رانی و برجسته سازی نقشی را ایفا می کند؟ 2. نقش ایدئولوژیک اسم سازی در گفتمان سیاسی فارسی و انگلیسی چیست؟ 3. تعداد استعاره های دستوری اسم سازی در متون سیاسی فارسی بیشتر است یا در متون سیاسی انگلیسی؟ شیوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است و با بررسی 5/22 صفحه روزنامه انگلیسی (گاردین، یو اِس اِی تودی، تلگراف و نیویورک تایمز) و 5/22 صفحه روزنامه فارسی (کیهان، قدس و شرق) با موضوع مذاکرات هسته ای ایران دریافتیم که استعاره اسم سازی با تغییر ساخت اطلاعی جمله (مبتدا و خبر [Theme and Rheme] و مبتداسازی [Topicalization])، ارجاع به پیش فرض ها، استلزام معنایی [Entailment]، حذف عامل/ کنشگر و تغییر مدل های ذهنی خواننده می تواند باعث حاشیه رانی و برجسته سازی شود. با استفاده از استعاره اسم سازی، بخشی از اطلاعات بیان نمی شوند و با تغییر ساختار مبتدا و خبر می تواند بار تأکیدی جمله را تغییر دهد. اسم سازی باعث می شود که نویسنده بدون اینکه نیاز باشد اطلاعات تکراری را مرور کند، به دانش پیش زمینه ای خواننده ارجاع دهد (انسجام) و نیز از اسم هایی استفاده شود که معنای مفهومی مشابهی دارند (پیوستگی). همچنین، مشخص شد که بسامد این نوع استعاره در روزنامه های فارسی بیشتر از تعداد آن در روزنامه های انگلیسی است.
طراحی و اعتبار بخشی آزمون استاندارد زبان فارسی (بر پایه چهار مهارت زبانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی آزمون مهارت (بسندگی) زبان فارسی بر پایه چهار مهارت زبانی درک شنیداری، درک خوانداری، صحبت کردن و نگارش است. فرضیه این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون به لحاظ تجزیه و تحلیل آزمون سازی دارای پایایی و روایی لازم ، دارای سودمندی لازم ، قابل اجرا و کاربردی است و در نهایت منطبق با معیارهای استاندارد شده، طراحی شده است. جامعه آماری این پژوهش، فارسی آموزان مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) بودند و 130 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که این زبان آموزان حداقل 4 ماه و حداکثر 12 ماه در این مرکز مشغول یادگیری زبان فارسی بوده اند. به منظور استاندارد سازی آزمون، پرسش های آزمون به صورت پیش آزمون در آزمون های پایان ترم بهار 94 و تابستان 94 مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) استفاده و بعد از آسیب شناسی پرسش ها و تجزیه و تحلیل، برای این آزمون انتخاب شده است. پرسش های آزمون پس از اجرا تحلیل شدند و پایایی و روایی آزمون، دو مشخصه مهم آزمون استاندارد، اندازه گیری شدند. پس از بررسی آزمون طراحی شده، نتایج آماری نشان دهنده این موضوع بوده اند که این آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز بهینه ای دارد و دارای پایایی و روایی قابل قبولی نیز است و پیش بینی می شود که این آزمون سودمند و دارای کاربردی نیز است.
تناوب مکانی در افعال گذاشتنی زبان فارسی: رویکردی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال گذاشتنی زیادی در زبان فارسی دارای تناوب مکانی هستند. تناوب مکانی رابطه بین دو ساخت نحوی از یک فعل سه ظرفیتی است که در آن مشارکت کنندگان- موضوع مکان و موضوع انتقالی- در هر یک از ساخت های نحوی به شکلی متفاوت ظهور می یابند. این جستار به هدف بررسی این مسأله از دیدگاه دستور نقش و ارجاع تدوین شده است و ضمن مقایسة این ساخت در زبان انگلیسی و فارسی، تحلیلی از آن بر اساس فرا نقش های معنایی ارائه می دهد. در این راستا، شواهد زبانی مشتمل بر مواردی از تناوب مکانی افعال گذاشتنی از برنامه های تلویزیونی، متن سخنرانی ها، رمان ها وگفت گو ها از گونه ی گفتاری فارسی معیار و یا هر منبع دیگری که داده های واقعی زبان فارسی را فراهم آورد، جمع-آوری و در چارچوب دستور نقش و ارجاع بررسی شدند. بدین منظور، ساخت منطقی جملات با توجه به نوع عمل مشخص و فرانقش معنایی اثرپذیر با توجه به سلسله مراتب اعطای فرانقش های اثرگذار- اثرپذیر تعیین شد. نتایج نشان می دهد که ساخت تناوب مکانی به آن صورت که در زبان انگلیسی وجود دارد، در همه ی ساخت های موجود در زبان فارسی دیده نمی شود؛ به گونه ای که برخی از ساخت های تناوب مکانی در زبان فارسی تناوب مفعول مستقیم/ غیرمستقیم و برخی دیگر، تناوب مفعول اولیه/ ثانویه هستند. در تبیین این ساخت در دستور نقش و ارجاع نیز باید عنوان کرد که در مورد افعال غیر انضمامی، انتخاب نشان دار موضوع مکان به عنوان فرانقش اثرپذیر منجر به ایجاد ساخت معکوس در تناوب مکانی شده است؛ در مورد افعال انضمامی نیز، با توجه به تبدیل شدن یک ساخت سه ظرفیتی به ساخت دو ظرفیتی، تنها یک گزینه برای انتخاب به عنوان اثرپذیر وجود دارد و آن موضوع مکان است.
تحلیل ساختار فعل مرکب در گویش فارسی اردکان یزد
حوزههای تخصصی:
گویش اردکان یزد یکی از گویش های فارسی استان یزد است که وجود تعداد زیادی از افعال مرکب در این گویش، توجه هر زبانشناسی را به خود جلب می کند. هدف از مقاله حاضر بررسی ساختاری انواع فعل مرکب در این گویش است. این مقاله می کوشد تا به این سؤالات پاسخ دهد: آیا افعال مرکب در این گویش را می توان بر اساس دسته بندی فعل مرکب دبیرمقدم (1374) توجیه کرد؟ در ساخت فعل مرکب در این گویش، چه نوع ترکیب هایی بیشتر دیده می شود؟ علاوه بر دسته بندی های ارائه شده توسط دبیرمقدم، آیا دسته بندی دیگری نیز در این گویش دیده می شود؟ نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد می توان دسته بندی دبیرمقدم را بر افعال مرکب در این گویش اعمال کرد. تمامی انواع دسته بندی های ارائه شده در مقاله دبیرمقدم در این گویش نیز وجود دارد و ترکیب بیشتر از انضمام مشاهده می شود. همچنین دسته بندی دیگری، علاوه بر دسته بندی ارائه شده توسط دبیرمقدم، در این گویش وجود دارد.
پژوهش های لغوی: «شعرها و زمانه» یا «شَعرهای زنانه»: تصحیح بیتی از ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
برهم کنش روابط پیوستاری و انفصالی در داستان «مردی در قفس» صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال مؤثر همان طور که در شکل گیری کارها و اعمال نقش دارند، در تغییر حالت ها نیز می توانند تأثیرگذار باشند. در روابط پیوستاری و انفصالی که میان سوژه و شیئی ارزشی شکل می گیرد، این افعال بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهند. تغییر موقعیت و رفتن از حالتی به حالت دیگر، گاه نیازمند خواستن است و گاه توانستن. از کنارهم قرار گرفتن این دو عامل، چالشی در راه قهرمان داستان «مردی در قفس» به وجود می آید که تا آخر داستان با آن دست به گریبان است. او گاه می خواهد رابطه را حفظ کند، ولی نمی تواند و گاه نیز می کوشد تا آن را قطع کند که باز هم ناموفق است. این داستان سرگذشت مردی است که مدام با آنچه می خواهد داشته باشد و آنچه از دست می دهد در تکاپوست. این جستار تلاش می کند نحوه عمل و اثر افعال تأثیرگذار بر شکل گیری احساسات قهرمان داستان را نشان دهد. تنهایی، ویژگی اصلی قهرمان این داستان است و ناتوانایی در تغییر وضع و شرایط حاکم این حس را تقویت می کند.
Rater Errors among Peer-Assessors: Applying the Many-Facet Rasch Measurement Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this study, the researcher used the many-facet Rasch measurement model (MFRM) to detect two pervasive rater errors among peer-assessors rating EFL essays. The researcher also compared the ratings of peer-assessors to those of teacher assessors to gain a clearer understanding of the ratings of peer-assessors. To that end, the researcher used a fully crossed design in which all peer-assessors rated all the essays MA students enrolled in two Advanced Writing classes in two private universities in Iran wrote. The peer-assessors used a 6-point analytic rating scale to evaluate the essays on 15 assessment criteria. The results of Facets analyses showed that, as a group, peer-assessors did not show central tendency effect and halo effect; however, individual peer-assessors showed varying degrees of central tendency effect and halo effect. Further, the ratings of peer-assessors and those of teacher assessors were not statistically significantly different
Deux oprations de l''enonciation: debrayage et embrayage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کاهش واکه ای و مشخصه های آکوستیکی واکه /æ/ در لهجه کرمانی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه کاهش واکه ای واکه /æ/ در لهجه کرمانی است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به سوی واکه های دیگر گرایش می یابند. به منظور بررسی کاهش این واکه در لهجه کرمانی، تعداد 6 نفر گویشور مرد بومی زبان فارسی شرکت کرده اند که سه نفر از آنها گویشور بومی لهجه کرمانی و سه نفر دیگر گویشور بومی لهجه معیار هستند. داده های این تحقیق شامل 4 کلمه می باشد که با استفاده از میکروفون Shure و نرم افزار Praat در اتاق آکوستیک گروه زبان شناسی دانشگاه صنعتی شریف توسط گویشوران خوانده شده و ضبط شده اند. سپس مقدار دیرش، انرژی، فرکانس سازه های اول، دوم و سوم، فرکانس پایه و مرکز ثقل طیفی واکه موردنظر اندازه گیری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دیرش، انرژی و فرکانس پایه این واکه در لهجه کرمانی کمتر از دیرش، انرژی و فرکانس پایه آن در فارسی معیار است. همچنین، نتایج بررسی فرکانس سازه های اول و دوم واکه موردنظر تأئیدی است بر این ادعا که واکه /æ/ در لهجه کرمانی گرایش به سوی مرکز دارد؛ بنابراین، این نوع کاهش واکه ای در لهجه کرمانی کاهش مرکزگرا نامیده می شود.
کتیبه ای در سایه (کتیبه نویافته هخامنشی موسوم به DNF)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه ی بین استفاده از راهبردهای ارزشیابی مستمر و حس خودکارآمدی معلمان ایرانی انگلیسی به عنوان زبان خارجی: آیا جنسیت و تجربه تفاوتی ایجاد می کنند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study sought to examine the relationship between the use of formative -efficacy. Moreover, this study investigated the relationships and interactions between the EFL use of formative assessment strategies, their gender, level of experience, and sense of self-efficacy. This is a descriptive ex post facto design study which employed a three- assessment strategies f self-efficacy. In order to collect data, sixty-one EFL teachers, including thirty-one female and thirty male participants who were selected through convenience sampling, completed the questionnaire. Multiple statistical strategies were employed to analyze the research questions of the study. The use of formative assessment strategies was positively correlated with their sense of self-efficacy. However, the results of eta correlation coefficients revealed that there formative assessment strategies and two other variables of gender and level of experience. Finally, the results of a three way factorial Analysis of Variance (ANOVA) evinced that there was no statistically significant interaction between the strategies -efficacy, their gender, and level of experience. Therefore, when the teachers become more aware of the ways to implement formative assessment strategies to inform instruction, their sense of self-efficacy can increase. This study has some implications in language testing, English pedagogy, and syllabus design and materials development.
ادبیات کــهن: نشان نامه مهر(نگاهی فرم گرایانه به قصیده باد جوی مولیان رودکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایندهای واجی در قرآن؛ مطالعۀ موردی: ابدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبایل عرب در سرتاسر شبه جزیره عربی می زیسته و در یک نقطه جمع نبوده اند. برخی در حضر و برخی در بادیه در پی آب و توشه به سر می برده اند. بی گمان قبیله هایی که در بادیه می زیسته اند، روش های خاص خود را در ادای واژگانی داشته اند و این روش ها با قبایل حضری متفاوت بوده و اثر بیشتری در تعدد لهجه های عربی و ویژگی های هر لهجه داشته است. برخی تلفظ ها در شمار عناصر زبان قوم و در قلمرو واژگانی قرآن کریم قرار گرفت و در منطقه ای، ادای کلمه ای با حرفی غیر از حرف به کار رفته در منطقۀ دیگر بود. هدف از این پژوهش، بررسی تحولات آوایی زبان عربی در قلمرو قرآن کریم از طریق رهگیری فرایند واجی ابدال درچارچوب زبان شناسی تاریخی به منظور تعیین نقش فرهنگ و اقلیم بر آواهای زبان عربی است. روش این تحقیق، کتابخانه ای است ونخست به انگیزه های عرب، در تلفظ به حرفی متفاوت پی می بریم وسپس با کنکاش درجغرافیای زیستی و تجوید زبانی عرب، سعی می کنیم به خاستگاه پدیدۀ ابدال برسیم و آنگاه نظام آوایی زبان عربی را در واکه هایی که مخارج یا صفات مشترک دارند، بررسی می کنیم. آنگاه پدیدۀ ابدال را در نسبت میان حرف قدیم و حرف جدید واکاوی می کنیم و با طرح نمونه هایی از آن، به نقش و سهم قبایل در این گونه از فرایندها پی می بریم.
تمایز روابط دستوری در گویش شوشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان های دنیا دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم که آن ها را روابط دستوری نیز می نامند، در جمله از طریق سه راهکارِ ترتیب واژه ها، مطابقه و نظام نشانه گذاری حالت قابل تمایز از یکدیگرند. زبان های دنیا ممکن است یک یا دو راهکار و گاهی در برخی موارد هر سه راهکار را برای تمایز روابط دستوری به کار گیرند. هدف از پژوهش حاضر تعیین راهکارهای اتخاذ شده برای تمایز بین دو نقش دستوری فاعل و مفعول مستقیم در جمله های دارای فعل گذرا در شوشتری است. به همین منظور داده های پیکره پژوهش از طریق مصاحبه از گویشوران شوشتری بر اساس پرسش نامه ای حاوی 62 جمله، گردآوری و تحلیل شدند. در گویش شوشتری برای تمایز دو رابطه دستوریِ فاعل و مفعول مستقیم از دو راهکار نظام نشانه گذاری حالت و مطابقه استفاده می شود. راهکار ترتیب واژه ها در این گویش بدین منظور کاربردی ندارد. از آنجا که این گویش با زبان فارسی در یک گروه گویشی قرار دارد، تصور می شود که راهکارهای مشابهی با فارسی به کار گرفته شوند و تحلیل داده های پیکره نیز صحت این موضوع را تأیید می کند.
حلاج در آیینه مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: ساختار راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی: بررسی راهبردهای ترجیحی زبان آموزان دارای توانایی منظورشناختی کم (The Construct of Interlanguage Pragmatic Learning Strategies: Investigating Preferences of High vs. Low Pragmatic Performers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیطه مطالعات منظورشناسی در دو دهه گذشته شاهد تحقیقات رو به رشد بوده است. یکی از زمینه هایی که در مورد توانش منظورشناختی زبان خارجی کمتر بررسی شده است، نقش راهبردهای یادگیری زبان است که به طور خاص برای توسعه دانش منظورشناختی زبان آموزان به کار می رود. برای پاسخ به این خلاء تحقیقاتی، در تحقیق حاضر سعی شده است که مهم ترین راهبردها ی یادگیری توانش منظورشناختی به کار برده شده توسط زبان آموزان ایرانی با عملکرد قوی و ضعیف منظور شناختی مشخص شود. این تحقیق در دو مرحله انجام شد. در مرحله ی نخست، آزمون چهارگزینه ای منظورشناختی شامل پنج کنش کلامی پربسامد زبان انگلیسی به 500 زبان آموز ایرانی داده شد. در مرحله ی دوم، از 80 زبان آموز با قوی ترین و از 80 زبان آموز با ضعیف ترین عملکرد در آزمون منظورشناختی اجرا شده مصاحبه به عمل آمد و پاسخ های آنها ضبط شد. مهم ترین راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی از مصاحبه های ضبط شده زبان آموزان با عملکرد منظورشناختی قوی و ضعیف شناسایی و استخراج شد. راهبردهای استخراج شده براساس تقسیم بندی کوهن (2005, 2010)، نتایج تحقیق حاضر، و نیز تقسیم بندی راهبردهای کلی یادگیری زبان ارائه شده توسط آکسفورد (1990)، طبقه بندی شدند. راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی مشخص شده به شش دسته تقسیم شدند: حافظه ای، شناختی، فراشناختی، اجتماعی، جبرانی، و عاطفی. نتایج آماری نشان داد زبان آموزانی که عملکرد منظورشناختی قوی تری داشتند راهبردهای شش گانه ی فوق الذکر را بیشتر از زبان آموزان با عملکرد منظورشناختی ضعیف به کار برده بودند. مهم ترین نتیجه گیری تحقیق حاضر این است که استفاده بیشتر از راهبردهای یادگیری توانش منظور شناختی، عملکرد قوی تر و توسعه بیشتر توانش منظورشناحتی زبان آموزان زبان خارجی را به همراه دارد. مهم ترین کاربرد آموزشی این تحقیق این است که راهبردهای یادگیری توانش منظورشناختی را بایستی به زبان آموزان یاد داد تا بتوان دانش منظورشناختی آنها را به طور کلی و توانش مربوط به کنش های کلامی آنها را به طور خاص ارتقا داد.
English for Medical Purposes: An Investigation into Medical Students’ English Language Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۲, No. ۱, ۲۰۲۰
151 - 176
حوزههای تخصصی:
This study aims at investigating the Medical students’ English language needs as the first step for designing an alternative curriculum for teaching English for Medical Purposes (EMP). It also tries to examine if the needs of medical students are perceived differently by stakeholders in medical sciences. For so doing, a structured questionnaire was developed and distributed among 282 Medical Students, 12 instructors, and 15 practitioners studying and working at Birjand University of Medical Sciences, Iran. The collected data were analyzed by SPSS using statistical tests of Mann-Whitney U and Kruskal-Wallis. The findings indicated that medical students need to be competent enough in all four language skills, considering the demanding nature of their profession in the future. They ranked the importance of language skills like reading, writing, speaking, and listening, respectively. Besides, the results of four Kruskal-Wallis tests indicated a statistically significant difference among the responses of the three groups regarding the importance of the subcomponents of speaking and listening skills. Six follow-up post hoc analyses showed that the differences lay between medical students and practitioners. The findings are discussed and the implications for policy and practice are made.