فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۶۱ تا ۴٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۰
91 - 107
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی صفت سازی و صفت زدایی در زبان فارسی از نگاه سرنمون رده شناختی می پردازد. این نوشتار به دنبال توصیف و تبیین پدیده های صفت سازی و صفت زدایی در زبان فارسی، بررسی میزان سرنمونگی صفت های حاصل از پدیده صفت سازی و سرنمونگی اجزاء کلام حاصل از پدیده صفت زدایی، و ارزیابی نظریه سرنمون رده شناختی در تعیین ویژگی های سرنمونی اجزاء کلامِ حاصل از این دو پدیده می باشد. کار پیدا کردن کلمات حاصل از فرایندهای صفت سازی و صفت زدایی توسط محققان انجام شده است و سپس داده های جمع آوری شده بر اساس معیارهای چارچوب نظری تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و کاربرد آنها در پایگاه دادگان زبان فارسی و پیکره بیجن خان مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق نشان می دهد که در فرایند صفت سازی تغییراز اسم های < شیء، ارجاع> به صفت های صورت می گیرد، در صورتی که در پدیده صفت زدایی، تبدیل از صفات و به اسم های صورت می گیرد. همچنین در هر دو پدیده ما شاهد غیرسرنمون سازی کلمات هستیم. این تحقیق همچنین نشان می دهد که نظریه سرنمون رده شناختی قابلیت تعیین ویژگی های سرنمونی صفت ها و اسم های حاصل از دو پدیده صفت سازی و صفت زدایی در زبان فارسی را دارد. مهمترین پیامد نظری این نوشتار تأیید ادعای زبانشناسان نقش گرا و شناختی در مورد کاربرد بنیاد بودن دستور زبان است.
The Effect of Explicit and Implicit Corrective Feedback on Segmental Word-Level Pronunciation Errors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Over the last few years, the realm of foreign language learning has witnessed an abundance of research concerning the effectiveness of corrective feedback on the acquisition of grammatical features, with the study of other target language subsystems, such as pronunciation, being few and far between. In order to bridge this gap, the present study intended to investigate and compare the immediate and delayed effect of explicit (overt) and implicit (covert) corrective feedback (CF) on treating segmental word-level pronunciation errors committed by adult EFL learners of an institute in Tabriz named ALC. To this end, through a quasi-experimental study and random sampling, three groups were formed, an explicit, an implicit and a control group, each consisting of 20 low proficient EFL learners. Besides, considering the levels that learners were assigned to, based on the institute’s criteria, a Preliminary English Test (PET) was administered in order to determine the proficiency level of learners. Having administered the pretest before treatment, to measure the longer-term effect of explicit vs. implicit CF on segmental word-level pronunciation errors, the study included delayed posttests in addition to immediate posttests all of which included reading passages containing 40 problematic words. The collected data were analyzed by ANCOVA and the obtained findings revealed that both explicit and implicit corrective feedback are effective in reducing pronunciation errors showing significant differences between experimental and control groups. Additionally, the outcomes showed that immediate implicit and immediate explicit corrective feedback have similar effects on reduction of pronunciation errors. The same result comes up regarding the delayed effect of explicit feedback in comparison with delayed effect of implicit feedback. However, the delayed effect of explicit and implicit CF lowered comparing to their immediate effect due to time effect. Pedagogically, this study could enhance teachers’ effort, knowledge, and beliefs in teaching pronunciation and providing corrective feedback to pronunciation errors. Keywords:corrective feedback; explicit CF; implicit CF; segmental word-level pronunciation errors طی چند سال اخیر، در حوزه ی آموزش زبان انگلیسی شاهد تحقیقات کثیری در زمینه ی ﺗﺄثیر بازخورد اصلاحی بر یادگیری ساختار های دستور زبان انگلیسی بوده ایم. با این وجود، در رابطه با ﺗﺄثیر آن در یادگیری تلفظ صحیح زبان انگلیسی تحقیقات بسیار اندکی انجام شده است. به منظور پر کردن این ﺧﻸ، مطالعه ی حاضر سعی داشته به بررسی و مقایسه ی ﺗﺄثیرات آنی و مدت دار بازخورد اصلاحی صریح و ضمنی در بهبود خطاهای تلفظی واحد های زنجیری در کلمات انگلیسی بپردازد.بدین منظور، طی یک تحقیق نیمه تجربی، شرکت کنندگان که از زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی انتخاب شده بودند به سه گروه صریح، ضمنی و کنترل تقسیم شدند. هر کدام از این گروه ها شامل 20 زبان آموز سطح پایین بوده که تواناییشان در تلفظ لغات مورد نظر از طریق پیش آزمون، پس آزمون فوری و پس آزمون تاخیری اندازه گیری شد.اطلاعات به دست آمده از طریق آزمون تحلیل کوواریانس ANCOVA تحلیل و بررسی شد. تفاوت معنادار بین گروههای آزمایشی و کنترل در یافته های به دست آمده نشان می دهد که هر دو بازخورد صریح و ضمنی تاثیر بسزایی در کاهش خطاهای تلفظی زبان آموزان در پس آزمون فوری داشته است. همچنین تاثیر مشابهی در پس آزمون تاخیری دو گروه صریح و ضمنی مشاهده شد. با این وجود، مقایسه ی بین پس آزمون های فوری و تاخیری نشان داد که تاثیر بازخورد در هر دو گروه آزمایشی با گذشت زمان کاهش یافته است. کلیدواژه ها: بازخورد اصلاحی، بازخورد اصلاحی صریح، بازخورد اصلاحی ضمنی، خطاهای تلفظ زنجیره ای
تحلیلی بین زبانی از پارامتر ضمیراندازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارامتر ضمیر اندازی را می توان همان ""محدودیت نیاز به فاعل"" در نظر گرفت که در اولین مطالعات زایشی در این زمینه توسط پرمیوتر (1971) مطرح شد (جگلی و سفیر 1991) . براساس این پارامتر زبان های فاعل تهی (null subject) یا ضمیر انداز (pro-drop) در جملات زمان دار می توانند دارای فاعل های ناملفوظ باشند و در مقابل زبان های غیر ضمیرانداز الزاماً ضمیر فاعلی با نمود آوایی دارند. به موجب این پارامتر، زبان های دنیا در دو گروه عمده زبان های ضمیرانداز یا فاعل تهی و غیر ضمیرانداز قرار می گیرند. مسئله مهمی که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که زبان های ضمیر انداز علیرغم این که دارای ویژگی های مشترک هستند رفتار کاملاً یکسانی ندارند و می توان آنها را در چهار زیرگروه مختلف قرار داد که عبارتند از زبان های ضمیرانداز ثابت(Consistent null subject)، ضمیرانداز پوچواژه ای(Expletive Null-Subject) ، ضمیرانداز نسبی(Partial null subject) و ضمیرانداز کلامی(Discourse Pro-Drop) (روبرتز و هولمبرگ2010). در این مقاله رفتار مشترک زبان-های هر زیر گروه مورد بررسی قرار می گیرد و با توجه به ویژگی های زبان فارسی، جایگاه این زبان در این طبقه بندی مشخص می گردد. پی بردن به این موضوع در بررسی پدیده های نحوی در این زبان اهمیت پیدا می کند، بالاخص هنگامی که زبان شناسان سعی داشته باشند پدیده نحوی را به صورتی تبیین کنند که منجر به دست یافتن تعمیمی گردد.
Comparing confidence-based and conventional scoring methods: The case of an English grammar class(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی روایی، اعتبار پیش بینی کننده و جانبداری نسبت به یک سبک شخصیتی و یک جنسیت خاص در روش ارزشگذاری مبتنی بر اطمینان بود. در این روش ارزشگذاری، بر اساس رتبه ای که آزمون دهنده به میزان اطمینان خود به درستی پاسخش می دهد، نمره ای مثبت یا منفی به او داده می شود. شرکت کنندگان در این تحقیق، که 49 دانشجوی رشته زبان انگلیسی در کلاس های دستور زبان انگلیسی بودند، هشت آزمون چهار گزینه ای را در طول یک نیمسال تحصیلی دریافت کردند. این آزمون ها هم به روش مبتنی بر اطمینان و هم به روش عادی ارزشگذاری شدند و روایی این دو مجموعه از نمرات با هم مقایسه شد. همبستگی هر یک از مجموعه نمرات با نمرات پایان نیمسال محاسبه شد. جانبداری نسبت به جنسیت و جانبداری نسبت به عزت نفس در مورد هشت آزمون مذکور نیز محاسبه شد. نتایج نشان داد که روایی دو مجموعه نمره
نقد و معرفی کتاب: مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه. اریک آنونبی و اشرف اسدی، اوپسالا، انتشارات دانشگاه اوپسالا، 2014
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با تنوع قومی و زبانیِ بسیار گسترده، همواره از اهمیت ویژه ای برای مطالعاتِ فرهنگی و زبانی برخوردار بوده است اما متأسفانه تحقیقاتِ انجام گرفته پیرامون میزانِ زوال یا بقای گونه های زبانی، در بسیاری از موارد، خبر از رو به زوال بودنِ آنها در آینده ای دور یا نزدیک دارد (بشیرنژاد، 1390). از طرفی دیگر، علیرغم تلاش های گسترده در مراکز پژوهشیِ داخل و خارج از کشور، بخش اعظمی از این سرمایه های زبانی بدون بررسی باقی مانده و یا نیازمند مطالعه و تحقیق بیشتر است. اریک آنونبی در راستای ثبت و ضبط جنبه های مختلف این گنجینه های زبانی، با مطالعاتِ خود از سال 2003 بر روی گویش ها و زبان های رایج در ایران، به ویژه گویش های جنوب غربی ایران، سرآغازِ پروژه ای عظیم در مطالعات گویشی را رقم زده است، که بازنمود آن را می توان در تدوینِ وبگاهِ اطلسِ زبان های ایران مشاهده کرد، که در زمان نگارشِ این نوشته، مراحل آغازی و آزمایشی خود را طی می کند. همچنین، به تازگی انتشارات دانشگاه اوپسالای سوئد کتابی با عنوان ""مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه"" منتشر کرده است که اریک آنونبی و اشرف اسدی، در این کتاب، با نگاهی زبان شناختی، به مطالعه و بررسی بخش های مختلف زبان بختیاریِ گونة شهر مسجدسلیمان پرداخته اند. نگارندگان این اثر بر این باورند که این پژوهش تلاشی است در جهت پاسخ گویی به برخی از سؤالات و ابهاماتی که درکتاب لوریمر (1922)، دربارة بختیاری، مطرح شده و تا به امروز بدون پاسخ مانده است.
نا توانایی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دستگاه فعلی در گویش نهاوندی (قسمت دوم و پایانی)
حوزههای تخصصی:
Nonverbal Messages and Intercultural Communication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Intercultural communication takes place when individuals influenced by different cultural communities negotiate shared meanings in interaction. As every country has its own cultural value system; consequently, nonverbal communication is different from country to country. Therefore, having knowledge about the similarities and differences of nonverbal communication in different cultures increases the possibility of being understood and reduces the risk of being misunderstood and misinterpreted by people from different cultural backgrounds. The current paper aims to investigate and compare the interpretations of nonverbal messages between the findings of Pease and Pease (2004), two prominent figures in the field of nonverbal communication in Western societies and the Iranian students of English and non-English major as an example of an Eastern society. In this study, 32 body gestures were selected from among 170 pictures used by Pease and Pease (2004) and the Iranian students’ interpretations of those body gestures were investigated. The results showed that the interpretations were significantly different across Western and Iranian students; however, there was no significant difference between English and non-English major students’ interpretations.
Book Review: Innovation and Change in English Language Education (Ken Hyland & Lillian L. C. Wong)
حوزههای تخصصی:
It is widely accepted that today’s technological world is moving in a much more speed than the past, which requires the skill of keeping up with the pace of change. This change and innovation is a must for all organizations. According to Shen (2008, p.73), this change is trickier in the educational context, where “the nature of the knowledge, skills, and attitudes of those involved and the way that these are expressed in action” is of much significance. The need for innovation in education derives from the fact that they are, according to a study of the European Union reported in Popescu and Crenicean (2012, p.3982), “among the most important skills that employers seek.” Therefore, the book under review in this paper is about a topic that needs constant attention.
توران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه ای نادر در خوانش زمان مفاهیم نیم روز و نیمه شب، به عنوان نقاط ارجاعی، در یک زبان اشاره خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقاتِ انجام شده بر روی ساعت، عموماً پیرامون چگونگی و مراحل رشدِ دانشِ زمان در افراد گوناگون بوده است، و به طور ضمنی چنین فرض شده که تنها یک شیوه خوانشِ ساعت وجود دارد. این نوشته، تفاوتی بسیار مهم را، که در زبان اشاره یک فرد ناشنوا مشاهده شده است، مورد مطالعه قرار می دهد. این فرد ناشنوا، ساعت را برپایه دو نقطه ارجاعیِ نیمه شب و نیم روز می خواند. برای نمونه، زمانی که ساعت ""9 صبح"" است، وی با اشاره نشان می دهد که ""3ساعت به نیم روز"" باقی مانده است. و یا زمانی که ساعت ""2صبح""، و یا به عبارتی ""2شب"" است، او با اشاره نشان می دهد که ""2 ساعت بعد از نیمه شب"" است. این نوشته در صدد درکِ عللِ پیدایشِ این نوع خوانشِ ساعت است. و درنهایت با اشاره به ارتباط میان اوقات شرعیِ اقامه نماز و مفاهیم نیم روز و نیمه شب به تبیین این شیوه می پردازد.
A Case for the Integration of Language and Content Instructions in EFL Situation (2
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۵ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی ابزار های انسجام در «سوره مزَّمِّل» و ترجمه آن از موسوی گرمارودی بر پایه نظریّه انسجام متن هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
175 - 199
حوزههای تخصصی:
انسجام به سازوکار درون متنی زبان گفته می شود که سخنور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری می دهد؛ به عبارت دیگر، انسجام به روابط ساختاری-واژگانی متن اطلاق می شود. در پژوهش حاضر به بررسی انسجام متن بر اساس الگوی هلیدی (1976) و نظریّه مکمل حسن (1984) با هدف بررسی میزان هماهنگی انسجام در سوره مبارکه «مزَّمِّل» و ترجمه آن از موسوی گرمارودی پرداخته شده است. از نتایج این پژوهش استنباط می شود که در این سوره و ترجمه آن، انواع عوامل انسجامی در سطح غیر ساختاری وجود دارد: «انسجام واژگانی» که شامل تکرار، هم معنایی، تضاد، شمول معنای، جزء و کل و هم چنین عوامل موردی ازجمله برابری و نام گذاری است و «انسجام دستوری» که شامل انواع ارجاع، جانشینی و حذف است. از رهگذر این پژوهش هم می توان به پیوند منسجم میان اجزای سوره و ترجمه منتخب پی برد که هم راهی برای شناخت اعجاز قرآن است و هم از درصد بالای مشابهت متن مقصد با متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام می توان دریافت که مترجم در انتقال مفاهیم ترجمه موفق بوده است.
Developing a profile of learning needs of Iranian undergraduate students of English Language and Literature(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study aimed at investigating the academic learning needs of Iranian undergraduate students of English Language and Literature from the perspective of 320 stakeholders including undergraduate students (n=252), graduates (n=51), English literature instructors (n=7), and language instructors (n=10). To this aim, atriangulation of the most important data collection instruments of needs analysis (i.e., questionnaires, class observations, and semistructured interviews) was adopted for data collection at eight different Iranian state universities. The results of data analysis revealed that the above-mentioned students are not adequately equipped with learning and communication strategies during their academic and preacademic studies. The results of the current study may promise implications for the provision of some extracurricular EFL courses at the tertiary and senior high school levels in order to enhance students’ sociocultural and strategic competence based on the shared decision-making process among different stakeholders in the course design community
Etymology, Contextual Pragmatic Clues, and Lexical Knowledge in L2 Idioms Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
To investigate the effects of etymological elaboration, contextual pragmatic clues, and lexical knowledge on L2 idioms comprehension and production, 60 male intermediate level EFL students in three groups were selected. Each group was randomly assigned to one treatment condition. Group one participants were presented with the etymological explanation of idioms. In group two, the same idioms were presented in short, familiar contexts, and in the third group, the participants focused on the exact meaning of the constituent parts of each idiom. At the end of the experimental period, comprehension and production posttests of idioms were administered. Two one–way ANOVA procedures were used to analyze data. Results showed that the participants of the etymological elaboration group performed significantly better than the participants of the lexical knowledge group on idiom production. The differences between the means in all other comparisons were not statistically significant. These findings may have implications for teachers, learners, and syllabus designers.
TEACHERS AS REFLECTIVE PRACTITIONERS: A SURVEY ON IRANIAN ENGLISH TEACHERS’ REFLECTIVE PRACTICE (مطالعه ای بر عملکرد آموزش مدبرانه ی معلم های زبان انگلیسی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مدبرانه، که اصلی جداناپذیر در آموزش است، هنوز مفهومی غیر واقعی دارد، احتمالاً به خاطر این است که زمانی در دسترس است که معلم ها با فرصت هایی برای ساخت دانش حرفه ای و نشان دادن تمرینات آموزش مدبرانه آماده می شوند. هدف مطالعه حاضر این است تا میزان سطح ادراک معلم های زبان انگلیسی از آموزش مدبرانه و نحوه ارائه آنها از این ادراک آزموده شود. برای این مطالعه طرحی چند روشی در دو مرحله آورده شد. در مرحله اول، داده ها از 60 معلم زبان انگلیسی با استفاده از یک پرسش نامه (اکبری، بهزادپور و دادوند، 2010) گردآوری شدند. در مرحله دوم، 6 معلم به صورت تصادفی در بین معلم هایی که نظرسنجی شده بودند انتخاب شدند و تدریس شان به صورت عملی مشاهده شد. پس از آن، مشاهدات توسط تکنیک نمودار صندلی بررسی شد تا بتوان نشانه هایی ازاستفاده آموزش مدبرانه در تدریس شان تحلیل شود. نتایج نشان دادند که معلم های تحت مطالعه درجه نسبتاً پایینی از این روش را بکار می گیرند و بیشتر تمایل داشتند به تدریس شخصی خودشان اکتفا کنند. پیشنهاد می شود برای اینکه معلم ها سطح قابل قبولی از یکپارچگی آموزش را بدست آورند، از شیوه های یادگیری دانش آموزانشان آگاهی یابند تا آنها را در جنبه های مهم تدریس درگیر کنند.
واکاوی ساخت های ایدئولوژیک در گفتمانِ مردان خواهانِ تمکین زوجه در دادگاه خانواده، بر پایه تئوری ون دایک (2006): رویکرد زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
235 - 264
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه هیچ نظام نشانه ای از منظر ایدئولوژیک خنثی نیست، می توان با شناخت زبان و کشف لایه های زیرین آن، به آشکارسازی روابط پنهان و بازنشر ایدئولوژی های نهفته در ژرف ساخت زبان دست یافت. ساختارهای گفتمانی نیز با سازمان دهی نظام های نشانه ای مدنظر خود، به شیوه های درک ما از واقعیت شکل می دهند. در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های ایدئولوژیک در گفتمان مردانِ خواهانِ تمکین زوجه بر پایه تئوری ون دایک (2006) پرداخته می شود. در این پویش، محققان با حضور در 20 جلسه دادگاه و جمع آوری داده از 20 مرد خواهان تمکینِ زوجه با میانگین سنی 25 تا 45 سال و با تحصیلات بین دیپلم تا لیسانس، از جامعه و طبقه شهری به مطالعه پرداخته اند. هدف تحقیقِ پیش رو بازنمایی ابزارهای زبانی و راهبردهای کلامی این مردان در راستای اقناع قاضی و تصمیم گیرنده است. همچنین، استراتژی های ارجاعی این افراد از طریق الگوی «مربع ایدئولوژیک» ون دایک (2006) تعیین و بسامد هریک از اضلاع مربع مشخص می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مردان در جلسات دادگاه از انواع راهبردهای زبانی همچون «توصیف کنشگر»، «قطب بندی»، «تعمیم»، «اغراق» و «بیان هنجارها» در راستای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. این راهبردها در 58% موارد در راستای بزرگ نمایی رفتار منفی همسر (غیرخودی ها) و در 27% موارد در جهت بزرگ نمایی رفتار مثبت خود (خودی ها) است. جامعه آماری مورد مطالعه، کمتر از دو ضلع دیگر مربع ایدئولوژیک (کوچک نمایی نکات مثبت و کوچک نمایی نکات منفی طرف مقابل) استفاده می کردند که این امر منطبق با نظریه ون دایک (2006) است.