فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
47 - 68
حوزههای تخصصی:
بر اساس هادلستون و پولام (273:2002)، اصطلاحات، آن دسته از واحدهای زبانی را در بر می گیرند که هویتی بزرگتر از یک واژه دارند و معنای آن از مجموع معانی که اجزای تشکیل دهنده شان در صورت کاربرد تنها با خود حمل می کنند حاصل نمی شود. در پیشینه مطالعات، ثبات رفتار نحوی و عدم امکان ایجاد صورت های متفاوت نحوی از ویژگی های اصطلاحات معرفی شده است. با این وجود در برخی از مطالعات زبان شناختی زایایی نحوی اصطلاحات، موضعی مدرج فرض می شود و این سازه های زبانی بر مبنا ی ویژگی های منحصر به فرد معنایی خود، درجات متفاوتی از تغییر رفتار نحوی را بدون تغییر در معنای اصطلاحی خود به نمایش می گذارند. در این مقاله سعی بر آن است تا بر اساس آراء گیبس و نایاک(1989) زایایی نحوی افعال اصطلاحی زبان فارسی واکاوی و نشان داده شود که چگونه برخی از گروه های فعلی اصطلاحی این زبان علیرغم تغییرات نحوی، معنای اصطلاحی خود را حفظ نموده است درحالی که برخی دیگر بدون تغییر معنایی دستخوش تغییر نحوی نمی شوند. همچنین قصد بر این است تا آن دسته از تغییرات نحوی که بیشترین و کمترین تأثیر را بر معنای اصطلاحی این گروه های فعلی دارند مشخص شود. بدین منظور، افعال اصطلاحی از منظر زبان شناسی شناختی و بر اساس تغییر رفتارهای نحوی (مانند درج قید و صفت، تبدیل افعال اصطلاحی به عبارت های اسمی و نیز فرآیند مجهول سازی) بررسی می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دسته از افعال اصطلاحی که مولفه های سازنده آن تا حد زیادی به درک معنای اصطلاحی آنها کمک میکنند (خودآشکارسازها) در تغییرات نحوی دچار تغییرات معنایی نمی شوند، درحالی که دسته دیگر افعال اصطلاحی که میان معنای اصطلاحی و اجزای سازنده آن ارتباط یک به یک برقرار نیست (غیرخودآشکارسازها) از زایایی نحوی برخوردار نیستند و در خلال تغییرات نحوی، تغییرات معنایی گسترده ای را تجربه می کنند.
بسط بافت های معنا محور در گفتمان کلاسی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه: پژوهشی تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا به صورت تجربی برنامه ای را مبتنی بر چارچوب بسط بافت معنا محور برای آموزش معلمان اجرا نماید و تاثیر آن را بر میانگین مدت زمان بافت معنا محور در کلاس های زبان خارجه ی انگلیسی بررسی کند. بدین منظور، 30 معلم و 300 زبان آموز به طور تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. پس از اطمینان از عدم وجود تفاوت معنادار اولیه بین دو گروه از نظر میانگین مدت زمان بافت معنا محور، برنامه ی آموزشی مورد نظر برای معلمان گروه آزمایشی اجرا شد. سپس، تعاملات کلاسی همه ی معلمان به مدت سه جلسه فیلم برداری شد و میانگین مدت زمان بافت های معنا محور در هر یک از کلاس ها بر مبنای دقیقه محاسبه و بین دو گروه با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه گردید. تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که چارچوب بسط بافت معنامحور تاثیر معناداری بر مدت زمان این نوع بافت در گفتمان کلاسی زبان زبان خارجه ی انگلیسی داشت.
تأثیر یادگیری معکوس بر توسعه حرفه ای نومعلمان زبان انگلیسی: میزان مشغول بودن و نگرش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری معکوس رویکرد نسبتاً جدیدی در تدریس است. در این رویکرد، برای ارتقاء یادگیری فعال و افزایش میزان مشغولیت ، جایگاه سخنرانی معلم در کلاس و تکلیف منزل با هم جابهجا می شود؛ بهعبارتدیگر، سخنرانی و تدریس معلم به منزل و تکلیف و فعالیت به کلاس انتقال مییابد. این مطالعه به بررسی تأثیر روش معکوس در آموزش نومعلمان زبان انگلیسی پرداخته است؛ روش معکوس تا چه میزان بر مشغولیت و نگرش نومعلمان در توسعه حرفه ای آنها اثرگذار است. به این منظور تعداد 150 معلم زن که زبان انگلیسی تدریس می کردند، از مؤسسه های مختلف و مدارس غیرانتفاعی شهر تهران به روش هدفمند انتخاب شدند. معلم ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارداده شدند. دوره «مدیریت کلاس» به مدت شش هفته برگزار شد. برای جمعآوری داده از پرسشنامه استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که میزان مشغولیت معلم هادر کلاس معکوس در مقایسه با کلاس سخنرانیمحور یا کلاس سنتی بیشتر بودو نگرش معلم ها به مدل توسعه حرفه ای معکوس مثبت بود.
تأملی زبانی در مضمون و شگردهای مضمون سازی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مضمون» در زبان فارسی مانند بسیاری از مفاهیم ادبی دیگر مفهومی سهل و ممتنع است؛ در نگاه نخست چنان به نظر می رسد که این مفهوم چندان روشن است که نیازی به اندیشیدن از دیدگاهی نظری دربارة آن وجود ندارد و به اصطلاح از بدیهیات حوزة ادبیات فارسی است؛ درحالی که مضمون یکی از مهم ترین مفاهیم انتقادی و مرکزی ادبیات در جهان است. دستیابی به مضامین آثار ادبی در دنیا کاری بسیار تخصصی و دشوار و درعین حال، بنیادی شناخته می شود. ارتباط مضمون با کار نظریه و نقد ادبی نیز بر کسی پوشیده نیست، به گونه ای که برخی یکی از مهم ترین رسالت های نقد ادبی را دست یابی به مضمون می دانند؛ از چنین دیدگاهی مضمون یابی کاری انتقادی است که ضرورتاً باید ذیل نظریه ای ادبی صورت گیرد. معنای چنین رویکردی در وهلة اول آن است که مضمون یابی کاری بسیار تخصصی است؛ درحالی که در جامعة ادبی ما بیشتر با ویژگی آماری تعریف شده است. جستن مضامین در آثار ادبی به هیچ روی کاری صرفا آماری نیست؛ بلکه در بهترین حالت، آمار شاید بتواند آن را عینی نماید و به دست یابی به آن کمک کند. در این زمینه با یقین می توان گفت، با وجود این که مضمون، موضوع اندیشة بسیاری از صاحب نظران زبان و ادبیات فارسی بوده است، هرگز حدود آن مشخص نشده است و به ویژه عملاً کار مضمون یابی بر اساس تعریف علمی آن صورت نگرفته است. مانند بسیاری دیگر از موضوع های ادبی، مضمون نیز مبتلا به ساما ن نیافتگی نظری است. دشواری دیگر در پرداختن به این موضوع، مربوط به ویژگی چندمعنایی کلمة مضمون در زبان فارسی هم هست. در این زمینه به ویژه اختلاط آن با «موضوع» منشأ بسیاری از تشتت ها بوده است و به سردرگمی ها و گاه انحراف ها از معنای علمی آن افزوده است. با عنایت به دشواری های ماهوی موضوع و نیز دشواری های ناشی از گستردگی حوزه تحقیق، در این پژوهش کوشیده شده است در حد توان تصویری از چگونگی دست یابی و مطالعه مضمون در شعر برخی شاعران نشان داده شود.
English Needs Analysis of Iran Air Airport Services Personnel at Isfahan Airport(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۹, Autumn ۲۰۱۷
79 - 89
حوزههای تخصصی:
Although English language plays an important role in the job of aviation personnel, language needs of these employees have been taken for granted. This study aimed at investigating the extent to which English is used by the employees at Iran Air airport services at Isfahan Airport, the required level of basic language skills in performing their jobs effectively, and the employees’ attitude towards their English professional courses. A questionnaire consisting of 24 items was constructed and distributed among all the employees working at three sections of Iran Air airport services (Ramp Control, Customer Services, and Baggage Services). Besides, Observation was done by the researcher at the airport to find out the basic language problems of the aviation personnel, and interviews were done with the head of each sections. The findings proved that English language is highly used in the employees’ jobs and they are not satisfied with their training courses. Also, the Ramp Control and Baggage Services employees considered speaking as the most important skill, while Baggage Services employees considered reading and writing as the important ones. Finally, it can be concluded that revision of the current professional training programs seems to be necessary to offer appropriate ESP course curriculum.
اصطلاح شناسی «السیاق» در مطالعات زبانی قدیم و جدید عربی
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای مطالعات جدید، چالش اصطلاحات می باشد. از یک سو اصطلاحات در علوم مختلف دلالتهای متفاوتی دارند و از سوی دیگر نویسندگان یک اصطلاح خاص را با دلالتهای متفاوتی به کار می برند. بنابراین این تعدد اصطلاحات حاصل مسائل متعددی است. گاهی نویسندگان و مترجمان علیرغم وجود اصطلاحات رایج به وضع اصطلاحات جدید می پردازند، و گاهی نیز بدون توجه به ظرافتهای معنایی هر اصطلاح، آن را در مقوله دیگری به کار می برند. یکی از این موارد اصطلاح «السیاق» می باشد. این اصطلاح در مطالعات زبانی قدیم عربی دلالتهایی متفاوت از کارکرد آن در مطالعات جدید دارد. در مطالعات قدیم در نزد نویسندگان مختلف صرفا برای بافت زبانی به کار رفته است. اما اصطلاحات دیگری همچون الحال، الحال المشاهدة، مقام وسیاق القصة نزد زباشناسان قدیم برای بافت غیر زبانی رایج بوده است. اما در مطالعات جدید اصطلاح سیاق به سه معنای بافت زبانی، بافت غیرزبانی و معنای بافت به طور کلی–اعم از زبانی و غیر زبانی- به کار رفته است. کما اینکه اصطلاحات متعدد دیگری برای هر یک از مقوله ها وضع شده است. همین مساله فهم معنای مقصود را پیچیده تر کرده است.
مقاله به زبان انگلیسی: Participatory Pedagogy: A Case Study of Learner's Participation in Content Development (آموزش مشارکتی: مطالعه موردی روی فراگیران مشارکتی در توسعه محتوا )
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تجربه ای از آموزش مشارکتی است که محقق 24 دانشجوی رشته زبان فرانسه از دانشگاه نیجریه را برای بررسی محتوای درس دستور زبان فرانسوی 6 هفته درگیر ساخت. هدف از این مطالعه اطمینان از ارتباط محتوا با توسعه محتوا، به منظور تضمین و جلب نظر فراگیران در حین فراگیری دستور زبان بود. تمرینات توسعه محتوا دارای 3 بخش است: تلفیق داده های اولیه با فهرست مورد نظر فراگیران، انجام تجزیه- تحلیل و نیاز سنجی حیطه مورد علاقه و تقسیم حیطه ها به بخش های قابل تدریس. موارد قابل تدریس با مشارکت فراگیران به دست آمدند و اساس پایه های اصلی تدریس شدند. بخش ها در این مقاله و ارزیابی کارآمدی این برنامه در مقاله بعدی که از فراگیران در پایان این دوره بدست آمده ارائه خواهد شد که می تواند به عنوان یک نمونه پژوهش در تولید محتوا مشارکتی مورد استفاده قرار گیرد.
ظرفیت های همتابینی واژه در نقش نهاد در زبان های روسی و فارسی
حوزههای تخصصی:
همتابینی ویژگی نحوی یک عضو از جمله است که در آنِ واحد، بیش از یک معنای نحوی را بیان می کند. نهادِ همایند عبارت است از جمله های تک عضوی که در آن، نهاد هم زمان در نقش گزاره جای گیرد؛ همچنین برخی صفات، صفات برتر و صفات فعلی در زبان روسی و فارسی به طور گسترده در نقش اسم و در جایگاه نهاد به کار می روند. ویژگی های همتابینی را دستورنویسان ایرانی درقالب شبه جمله ها بازشناخته اند. شبه جمله فاقد فعل است و برخلاف جمله های تک عضوی می توانند بیش از یک عضو در خود داشته باشند. جمله های تک عضوی عموماً ساختارهای نحوی احساسی همراه با آهنگ آوایی خاص هستند. باتوجه به ارادی بودن و غیرارادی بودن، آن ها را به دو گروه اصلی تقسیم می کنند. جمله های غیرارادیِ تک عضوی به منظور متوجه ساختن مخاطب به خطر موجود و توجه و احتیاط وی به کار می روند. مانند: !Пожар (آتیش!) جمله های تک عضویِ ارادی درمعنی فراخواندن به ضرورت انجام عملی، مانند !Тишина (ساکت!) به کار می روند.
Pre-service Language Teachers’ Cognitions about Language Learning/teaching and Cognition Refinements through a Reflection-oriented Practicum(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pre-service teacher cognition literature abounds with the concept of change as well as proposals regarding desirable conceptual changes to be undertaken so that teacher candidates can set out their path of professional development with right beliefs. Yet, such changes would seem less likely to occur if the trainees’ thoughts, beliefs, and cognitions are not identified in the first place. This study was an attempt to identify the cognitions of EFL pre-service teachers and trace possible changes expressed by the candidates. Through a convenient sample of 64 pre-service teachers studying at three teacher training colleges in Iran, this mixed -methods exploration utilized a teacher cognition questionnaire and interview techniques. Results of the cognition questionnaire indicated that many of the candidates’ cognitions were still in need of adjustments. Also, the content analysis of the interviews revealed that the candidates’ attempts during the practicum revolved mostly around challenging debilitating beliefs, developing a sense of professional agency, managing stress, and resolving tensions between contradicting beliefs. Findings suggest that the trainees’ prior experiences as language learners exerted a very influential effect on their cognitions and also their attempts to refine those cognitions.
نگاهی به ریشه چند واژه گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی را به اختصار بررسی خاستگاه یا تاریخ واژه دانسته اند. از این رو برای دست یابی به ریشه حقیقی واژه باید در زمان به عقب بازگشت تا به وضعیتی رسید که اطلاعات مربوط به واژه به صورت شفاف و روشن در اختیار قرار گیرد و بتوان با اطمینان فرایند شکل گیری واژه را بازسازی کرد. گویش گیلکی یکی از گویش های ایرانی نو است که در شمار گویش های شمال غربی ایران جای داشته و در حاشیه سواحل جنوب غربی دریای خزر رواج دارد. در این پژوهش به بررسی ریشه شناختی بیست واژه گیلکی پرداخته شده است. داده های این جستار از ناحیه جلگه ای شرق استان گیلان و منطقه کوهستانی دیلمان گرداوری شده اند. در هر مدخل ریشه ایرانی باستان و ریشه هندو اروپایی آورده شده، و ویژگی های آوایی و ساختاری واژه توضیح داده شده است. پس از آن واژه های هم ریشه در دیگر زبان ها و گویش های ایرانی آورده شده است. واج نوشت داده ها در این پژوهش بر اساس شیوه و نشانه های رایج در آثار مربوط به زبان های ایرانی انجام پذیرفته است. این بررسی پیوند زبانی گویش گیلکی را با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی در دوره های سه گانه تاریخی ایرانی باستان، میانه و نو آشکار ساخته، و سیر تحول واج های این گویش را به روشنی باز می نماید. افزون بر این، نشان دهنده ظرفیت واژگانی و معنایی این گویش و دیگر زبان ها و گویش های مرتبط با آن نیز هست.
بررسی جابجایی بند موصولی در زبان فارسی امروز براساس دستور کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
59 - 85
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا مسئله جابه جایی بندهای موصولی در زبان فارسی امروز را بر اساس دستور کلام توصیف و تبیین کند. در پدیده مذکور، بند موصولی از مجاورت اسم هسته به جایگاهی در انتهای جمله جابه جا شده و ساختی گسسته را به وجود می آورد. مشاهده نمونه های مختلف از گونه های موصولی در فارسی امروز نشان می دهد که پدیده جابه جایی ویژگی عام بندهای موصولی می باشد. بر اساس دستور کلام، عناصر متعلق به دستور معترضه تابع الزامات دستوری و معنایی دستور جمله نیستند، به همین دلیل سیالیّت در جایگاه ساختاری یک ویژگی عام و متمایزکننده آن عناصر می باشد. از این جهت، استدلال می شود که جابه جایی بندهای غیرتحدیدی به عنوان عناصر دستور معترضه پیامد ماهیت دستوری آنها یعنی معترضگی می باشد و جابه جایی گونه تحدیدی نیز که از طریق فرآیند دستوری شدگی از سطح معترضه به سطح دستور جمله انتقال یافته ، به عنوان یک ویژگی باقی مانده از ساخت منشأ تحلیل می شود.
دستوری شدن واژه بست های مفعولی زبان فارسی همگام با تحول تاریخی نظام واژه بستیِ آن با استناد به داده های گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمایر پی بستیِ گویش مزینانی(سبزوار - خراسان رضوی)، به عنوان یکی از موضوع های درونی فعل، در مجاورت بلافصل فعل جمله، غالباَ پیش، و در صورت نبود میزبان مجاز، پس از آن قرار گرفته و بر خلاف گونه معیار نقش های نحوی بیشتری ایفا می کنند. نتایج این تحقیق توصیفی -تطبیقی نشان داد که میزبان مجاز، بایستی درون گروه فعلی و عضوی از سازه های اجباری آن یعنی مفعول مستقیم، مفعول غیر مستقیم ویا گروه حرف اضافه ای باشد. میزبان های مجاز دیگر در این حوزه عبارتند از: تکواژ امر، تکواژ نفی، تکواژ نهی، ستاک گذشته، تکواژنمود ماضی نقلی، شناسه فاعلی، صفت مفعولی در ساخت فعل ماضی بعید، جزء اسمی یا وصفی فعل مرکب، ضمایر پرسشی جایگزین مفعول، و فعل امر. بررسی تطبیقی این تحقیق حاکی از وضعیت بینابینیِ نظام واژه بستی ضمیری این گویش نسبت به فارسی نو قدیم و معاصر بوده و نتایج زیر را در پی داشت: الف) تأیید لحاظ کردن فرایند بازتحلیل به عنوان عاملی مهم در تحول نظام واژه بستی فارسی که در پیشینه مطرح شده، ب) تأیید فرضیه های قرارداشتن این ضمیری ها در جریان دستوری شدن طبق اصل شفافیت نقشی وتبدیل به وند مطابقه ی مفعولی، ج) تأکید بر مفروض داشتن مراحل گذار در مسیر تحول از فارسی باستان به میانه ویا از فارسی میانه به فارسی نو قدیم؛
Telephone Conversation Closing Structure Across English and Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the lack of paralinguistic information, politeness gains a considerable significance in telephone conversations (TCs). The use of politeness strategies can help interlocutors promote and/or maintain social harmony in telephone interactions. Using the Rapport Management Model proposed by Spencer-Oatey (2008), this study intended to primarily investigate the fundamental closing structures of TCs in Persian and English. Furthermore, it examined the effect of two contextual variables and time availability on the closing pattern sand length of TCs. To this aim, 30 English natives, 30 Persian natives, and 30 Persian EFL learners were selected. A Discourse Completion Test (DCT) of 12 scenarios was developed considering contextual variables and time limitation. The obtained results demonstrated that the CPT (closing implicative environment + preclosing + terminal components) closing pattern may not be applicable in every context. Furthermore, telephone conversers change the pattern and length of TC closing part to maintain their rapport based on the aforementioned variables. The findings of the present study can guide the researcher to follow more complete and perfect politeness models.
حروف اضافه بی آوا در فارسی نوین: رویکردی کمینه گرا
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
27 - 46
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش حذف حروف اضافه در گروه های حرف اضافه در زبان فارسی بررسی می شود و هدف از انجام آن، توصیف نحوی فرآیند حذف حروف اضافه در چارچوب برنامه کمینه گرا (ردفورد، 2009) است. جایگاه های حذف، عامل حذف و علت دستوری یا غیردستوری بودن حذف در برخی گروه های حرف اضافه ای نسبت به دیگر گروه ها، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و داده بنیاد است (داده ها از منابع گفتاری و نوشتاری فارسی محاوره ایِ معاصر گردآوری شده اند). نتایج تحقیق حاکی از آن است که حضور حروف اضافه در زبان فارسی بسته به نوع فعل و ظرفیت آن (لازم/متعدی بودن)، نحوه همنشین شدن فعل و موضوع ها، نقش دستوری گروه حرف اضافه، و برخی مشخصه های معناییِ حروف اضافه در برخی جایگاه ها اختیاری است و حذف آنها منجر به غیردستوری شدن جملات نمی شود و در سایر جایگاه ها، حذف آنها غیرممکن و منجر به نادستوری شدن جملات می گردد. از جمله مواردی که معمولاًحرف اضافه حذف می شود عبارتند از الف) عملکرد فرآیند انضمام، ب) تشکیل مفعول نشانه اضافه ای، پ) حذف به قرینه لفظی، ت) ساخت افعال گروهی، ث) ساخت حروف اضافه مرکب، و ج) در برخی گروه های حرف اضافه ای.
بررسی ویژگی های عبارت های زبان گیر و تحلیل ساختار آنها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبارت زبان گیر[1] عبارتی است که شرایط رخداد لغزش زبانی در آن به صورت عمدی ایجاد شده باشد. کاربرد عبارت زبان گیر بدین صورت است که از کسی خواسته می شود که آن را چند بار بی درنگ و پشت سر هم بازگو کند. هدف از طرح عبارت های زبان گیر دشوار کردن بازگو کردنشان به هدف بازی و سرگرمی و ایجاد جملات خنده آور ناشی از تلفظ یا تولید اشتباه آنهاست. پژوهش پیشِ رو به روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب آواشناسی تولیدی و همچنین واج شناسی خودواحد انجامگرفته و هدف آن بررسی ویژگی های عبارت های زبان گیروتحلیل ساختار عبارت های زبان گیر زبان فارسی و پی بردن به شگردها و ترفندهای به کار رفته در آنها بوده است. بدین منظور این پژوهش از دو بخش تشکیل شده است؛ در بخش نخست که به بررسی ویژگی های عبارت های زبان گیر اختصاص دارد. در بخش دوم (تحلیل ساختار عبارت های زبان گیر زبان فارسی) صدای ضبط شده چندین کودک، نوجوان و بزرگ سال زن و مرد که چند بار بی درنگ و پشت سر هم معروف ترین عبارت های زبان گیر زبان فارسی را بازگو کرده بودند آوانگاری شده و مورد تحلیل دقیق قرار گرفته است.[2] در طی این بررسی مشخص شد که رخداد لغزش در بازگویی عبارت های زبان گیر زبان فارسی در مورد انواع همخوان های همسانِ سایشی، انسایشی، روان، انسدادی، خیشومی، و همخوان های ناهمسان، واکه ها، واکه ها با همخوان ها، جفت کمینه، انواع جابه جایی و سرانجام تکرار زیاد یک واژه رخ می دهد. [1] tongue twister [2] از خانم زهرا غفارپور دانش آموخته کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه شهرکرد که در گردآوری عبارت های زبان گیر مرا یاری نمودند سپاسگزارم.
کلیشه های زبانی در متون کلاسیک ادب عامه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه ها سرشار از کلیشه های زبانی و اصطلاحات، زبانزدها و مثل هاست که بر لطف و شیرینی داستان می افزاید. اگر در قصه ها از عناصر ادبی مثل تشبیه و استعاره استفاده می شود، بسیار ساده و کلیشه ای است. کلیشه های زبانی ازجمله نفرین ها، دشنام ها، تعارف ها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، کنایات و امثال مواردی هستند که بازتابنده جنبه های عامه نگاری آثار و تبیین زبان هر دوره اند. این ویژگی و برجسته کردن و مطالعه آن جز فوایده مردم نگارانه، بیانگر زبان و فرهنگ و عمق و غنای آن هاست. در این مقاله کلیشه ها و مواد زبانی یادشده از 46 متن ادبیات کلاسیک عامه انتخاب، طبقه بندی، بررسی و تحلیل شده است. سؤال اصلی این مقاله آن است که کلیشه های زبانی در متون کلاسیک عامه تا چه اندازه در عامه نگاری مؤثر بوده است. پژوهش حاضر با این هدف نگاشته شده است تا نشان دهد کاربرد کلیشه های زبانی تا چه اندازه در مقبولیت میان مردم مؤثر بوده است. این مطالعه افزون بر فواید مردم نگارانه، غنای زبانی آثار را نشان می دهد.
میان قوم نگاری و ادبیات: میشل لریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن بیستم آبستن تغییر و تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی بوده است. ادبیات، هنر و علم نیز متأثر از وضعیت حاکم بر جامعه بوده اند. در اروپا، به خصوص در فرانسه، نویسندگان بسیاری چه با آثارشان و چه با موضع گیری هایشان در عرصه های گوناگون، نام خود را در تاریخ ثبت کرده اند. ژولین میشل لریس از آن معدود نویسندگانی ست که به دلیل حضور مستمرشان در طول قرن، ردپای محونشدنی از خود به جای گذاشته است. منتقدان معمولاً برای تعیین جایگاهی برای او دچار مشکل می شوند و موقعیت ثابت و مشخصی را برایش نتوانسته اند در نظر بگیرند. عده ای او را شرح حال نویس و شاعری متبحر می دانند که توانست تحولی عظیم در نگاه «خود» و استفاده از زبان، ایجاد کند. عده ای دیگر نیز، به واسطة تحقیقات گسترده اش بر روی زبان، آداب و رسوم اقوام آفریقایی او را قوم نگاری شایسته می نامند. ولی آیا نمی توان ادعا کرد که این دو قلمرو نزد لریس نه تنها مغایرتی با یکدیگر ندارند، بلکه ردپایی از هر کدام در دیگری یافت می شود؟ به عبارتی، آیا شعر و قوم شعر، آن طور که میشل بوژور می گوید، مکمل یکدیگر و جداناپذیر نیستند؟
تبعات اجتماعی فرهنگی آموزش زبان انگلیسی: آسیب شناسی و ارائه مدل چهار وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش و یادگیری زبان انگلیسی در سطح جهانی همواره با پیامدهای اجتماعی مثبت از جمله آشنایی با آداب و رسوم بومیان گفتمان غالب، افزایش سازگاری و پذیرش تفاوت های بین فرهنگی، شناخت بهتر ارزش های بومی و تبعات منفی شامل گرایش به فرهنگ بیگانه و فاصله از فرهنگ بومی همراه بوده است. هدف از این پژوهش بررسی نقش رشتة زبان انگلیسی در تعیین شخصیت فردی اجتماعی دانشجویان می باشد؛ لذا متغیر مستقل رشته تحصیلی و متغیرهای وابسته مشتمل بر سازگاری اجتماعی، هوش فرهنگی، وابستگی به فرهنگ مادری و ادب و احترام می باشند. داده های تحقیق از دویست دانشجو در دو زیرگروه زبان و سایر رشته ها با پاسخگویی به آزمون های وابستگی به فرهنگ مادری، هوش فرهنگی، سازگاری اجتماعی و ادب گردآوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد دو گروه مورد مطالعه از حیث هوش فرهنگی، ادب و احترام و وابستگی به فرهنگ مادری متفاوت و در آزمون سازگاری اجتماعی یکسانندد. تحقیق حاضر سعی داشته از منظری انتقادی به اهمیت بومی سازی مطالب درسی و آگاهی بخشی به دانشجویان رشته های زبان خارجی در زمینة اولویت قرار دادن ارزش های بومی ضمن پذیرش و احترام به تفاوت های موجود بپردازد.