فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
99 - 130
حوزههای تخصصی:
از زمان پیدایش اینترنت تاکنون، با حجم زیادی از داده هایی مواجه هستیم که در این بستر قرار گرفته است. این امر سبب شده است تا شیوه مطالعه داده ها و بررسی سیر تحول آنها از روش دستی به خودکار تغییر کند. هدف از انجام این پژوهش، استخراج موضوعات مطرح شده در مقالات رشته زبان شناسی و روندشناسی تحول موضوعات در طول زمان با کمک الگوریتم مدل سازی موضوعی است. برای این هدف از الگوریتم تخصیص پنهان دیریشله استفاده می شود. پیکره این پژوهش ازطریق خزش به دست آمده و پس از پالایش و پیش پردازش داده ها، تعداد ۵، ۱۰ و ۱۵ موضوع از مقالات استخراج شده و براساس واژه های هر موضوع به صورت دستی برچسب گذاری شده است. توزیع مقالات از سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۹۹ سبب شد تا این مدت به ۵ مقطع زمانی تقسیم و موضوعات مربوط به هر برش زمانی پس از فرایند برچسب گذاری مشخص شود. رشد و افول موضوعات استخراج شده از مقالات در پردازش های با تعداد ۵، ۱۰ و ۱۵ موضوع در بازه های زمانی قابل مشاهده است. دستاورد کاربردی این پژوهش سیاست گذاری در حوزه علم است که علاوه بر مطرح کردن یک روش شناسی فناورانه کاربردی در پژوهش، می توان موضوعات داغ میان پژوهشگران یک رشته علمی را مشخص کرد و خلأهای موضوعات پژوهشی را یافت و بر متنوع سازی و متوازن سازی موضوعات پژوهشی اهتمام ورزید.
کاربردراهبردهای کنش گفتار درخواست توسط دوزبانه های ترکی-فارسی براساس دو متغیر جنسیت و سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث ادب زبانی در حوزه جامعه شناسی زبان، همواره مورد توجه زبان شناسان و جامعه شناسان بوده است و به ویژه فرهنگ ویژه بودن این بحث و تأثیر رعایت ادب زبانی بر روابط اجتماعی، بر اهمیت این حوزه می افزاید. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و طی یک پژوهش میدانی، به شناسایی و تحلیل الگوهای پربسامد درخواستبه زبان ترکی،به عنوان یکی از نشانگرهای ادب زبانی، توسط دوزبانه های ترکی- فارسی ساکن شهر اردبیل در بافت غیررسمی می پردازد. گردآوری داده به دو شیوه مشاهده مشارکتی و استفاده از پرسش نامه ای محقق ساخته مبتنی بر مقیاس لیکرت صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 250 زن و مرد دوزبانه ترکی-فارسی ساکن شهر اردبیل، در سه گروه سنی30-18، 40-31 و 41+ می باشند و به این ترتیب، سن و جنسیت متغیرهای مستقل پژوهشند. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارSPSSنسخه 21 انجام شده است. نتایج نشان می دهند که، صرف نظر از سن مخاطب و نوع درخواست، راهبردهایدرخواست غیرمستقیم متعارفودرخواست غیرمستقیم غیرمتعارف به ترتیب بالاترین و پایین ترین بسامد کاربردی را در میان زنان و مردان و نیز سه گروه سنی دارا می باشند.همچنین با استفاده از دو آزمون کروسکال والیس و یومن ویتنی دیده شد که تفاوت میان گروه زنان و مردان در انتخاب الگوها معنادار نبوده ولی در گروه های سنی این تفاوت معنادار است.
ساموئل بکت و ظهور شیءگرایی: هستی شناسی شیءگرا در نمایشنامه بازی بدون کلام!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش ساموئل بکت در کنار زدن ساختار انسان محور فصلی جدید در آثار دراماتیک وی ایجاد می نماید که نه تنها در آن خبری از جدال اصالتاً کانتی میان انسان و جهان پیرامون او در جهت اثبات برتری انسان نیست، بلکه مؤکد ظهور نگاهی شیءمحور به اصل وجود انسان است. براین اساس این دیدگاه، شخصیت های خلق شده در آثار نمایشی بکت، یا دَرکی از ماهیّت کاربردمحور اشیاء ندارند و یا خود را هم سنگ سایر اشیاء حاضر در جهان پیرامون می داند. نکته قابل تأمّل در این چرخش دیدگاه بکت متأثر از دو برداشت فوق را می توان به این ترتیب تعریف نمود: خروج شیء از حالت وجودیِ ابزار محض و تبدیل شدن آن به شیء مستقل با امکان بازخوانی واقعیت بر اساس ماهیّت کاربردی خود از یک سو؛ و سقوط انسان توانا مدرن در پرتگاه سکون از سویی دیگر. آنچه این مقاله به تحلیل آن خواهد پرداخت عبارت است از انطباق دیدگاه شیءگرای بکت با فلسفه هستی شناسی پسامدرن در جهت شناخت بعدی ناشناخته از تفکر انتقادی او که در آن انسان و شیء در لایه های متفاوت از هستی شناسی برابری می کند. لذا این مقاله با بررسی نمایشنامه بازی بدون کلام ۱ و با نگاهی منطبق بر فلسفه پسامدرن شیءگرای گراهام هارمن بر آن است تا نگاه منتقدانه بکت به وضعیت انسان در اواخر قرن بیست را فارغ از دیدگاه های تکراری پژوهش های انتقادی پیشین بررسی نماید. دست آورد پژوهشی مقاله حاضر را می توان معرّفی و سپس بررسی چهارچوب هستی شناسی نوینی دانست که در آن از انسان متعال مدرن تنها خسی در صحرای صحنه پسامدرن بکت باقی مانده است؛ صحرایی که هبوط انسان گرایی را نوید می دهد.
سومری نگارها در متون میان رودانی و آرامی نگارها در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاتبان اکدی با زیر شاخه هایش، واژه ها را به اکدی به شکل هجایی و واژه نگار می نگاشتند. گهگاه به جای نوشتن واژه به اکدی، معادل آن را به سومری می نگاشتند. این روش نوشتاری، موسوم به واژه نگار و سومری نگار است. پس از شکل گیری شاهنشاهی آشور، در سده نهم پ.م، آنها زبان و خط اَرامی را در قلمرو شاهنشاهی خود به کار گرفتند. این موضوع سبب شد که زبان و خط اَرامی به عنوان زبان بین المللی برای مکاتبه مورد استفاده قرار گیرد. در نتیجه، شاهان هخامنشی زبان و خط اَرامی را برای مکاتبات رسمی به کار بردند و پارتی و پهلوی هم شمار بسیاری از واژگان اَرامی را به کار گرفتند که به آنان اَرامی نگار می گفتند. هدف از نگارش مقاله این است تا متون میانرودانی و فارسی میانه را به عنوان یک منبع در کاربرد املاهای بیقاعده بررسی نماییم و اینکه چرا این نظام در میان رودان و دوران میانه زبان فارسی باب بوده است. بنابراین، روش کار نخست چگونگی کاربرد سومری نگارها در متون اکدی و زیر شاخه های آن است و پس از آن به اَرامی نگارها می پردازیم که پارتیان و ساسانیان از آن بهره بردند. در پایان آشکار می گردد همان گونه که اکدیان از سومری نگارها در املای بیقاعده از زبان پیشین خود وام گرفتند، به همان گونه فارسی میانه از اَرامی، به عنوان یک زبان بین المللی وام گرفت
Emergence Distance Education (EDE) role in the Learning of English Language Skills during COVID-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
During the COVID-19 pandemic, faculty members and students had to leave their face-to-face (FTF) classes and move into emergency distance education (EDE) contexts. Due to this drastic change in the system of education, investigating the probable effects of EDE on the quality of education seems essential. As such, this study has attempted to probe the effect of EDE on the language skills of Iranian EFL students. To do so, drawing on the maximum variation sampling, the present study embarked on a qualitative descriptive research method, triangulating data through written open-ended questionnaires and semi-structured interviews to collect data from 170 EFL students from different universities in Iran. The sample included BA students majoring in Teaching English as a Foreign Language (TEFL) and English Literature, aged above 18. Using Thematic Analysis (TA), students’ responses were transcribed, codified, and interpreted. The findings of TA revealed that along with several disadvantages and challenges that Iranian EFL students experienced in EDE with regard to learning English language skills, EDE provided some opportunities and benefits for their learning. The analysis of students’ responses also indicated that they deemed speaking skill as the most negatively influenced language skill and listening skill as the most positively affected skill. Furthermore, the findings represented that most of the students held teachers and administrators responsible for the problems and challenges they experienced in EDE contexts. The findings of the present study can encourage administrators, teachers, and students to prepare themselves for EDE against the possible subsequent waves.
On the Effectiveness of Flipped Instruction on Iranian EFL Learners’ Appropriate Use of Request and Refusal(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۳, No. ۲, ۲۰۲۱
147 - 158
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the effectiveness of flipped instruction on the Iranian upper-intermediate English as a Foreign Language (EFL) learners’ appropriate use of request and refusal. The participants of the study included 60 upper-intermediate EFL learners from a language institute in Tehran, Iran, who were selected through the Quick Placement Test (QPT) from a total of 80 learners who were originally picked up based on convenience sampling in the form of two intact classes. Then, the two classes were randomly assigned to two groups namely, flipping group and control group. The two groups were subjected to 12 treatment sessions wherein instruction on the appropriate use of request and refusal was offered to the flipping group through explicit flipped instruction and to the control group through non-flipped instruction. The instruments used to collect the data included the Quick Placement Test (QPT) and Written Discourse Completion Test (WDCT). The results showed that flipped instruction significantly affected the EFL learners’ appropriate use of request and refusal. According to the findings, EFL teachers are recommended to use flipping methods in an attempt to enhance EFL learners’ appropriate use of request and refusal.
Constructing and Validating an EFL Hidden Curriculum Scale Using the Rasch Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Whether acknowledged or neglected by educators, the hidden curriculum is present in every institute. Therefore, studying the hidden curriculum is essential to understand how it functions within an English language institute’s setting and among those within it. The purpose of this study was to design and validate a scale to measure language teachers’ perspectives on English as a Foreign Language (EFL) hidden curriculum by the application of the Rasch model. The review of the literature indicated the lack of sufficient research on the investigation of EFL hidden curriculum components in the view of EFL teachers. To fill the existing gap in the literature, a 40-item questionnaire was devised and validated, then 164 Iranian EFL teachers, teaching at different language institutes were asked to reply to the questionnaire. In this study, hidden curriculum components were based on Saylor, Alexander, and Lewis’ (1981) perspectives. Accordingly, items were classified into three different constructs, namely the social atmosphere (including 15 items), the organizational structure of the English Language Institute (consisting of 14 items), and the interaction between teachers and learners (including 11 items). The results showed that the questionnaire items fitted the Rasch model after removing six items from the scale. Moreover, it was confirmed that the scale enjoyed suitable reliability. This proposes that the questionnaire is potentially valid and can be used as a measure of EFL hidden curriculum. One of the study implications is that the questionnaire designed and validated in this study can be used as a research tool in future research to assist policymakers and material designers, institutions’ administrators, and language teachers to be considered for future decision making, and designing materials. It also can be used as a research tool to measure the relationship between EFL hidden curriculum and other variables in future research.
Productive or Maladaptive Immunity? Which one is more Dominant among Iranian EFL Prospective Teachers?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher immunity as a novel construct, acts as a defense against the demands placed on teachers and the distressing experiences faced which result in emotional burnout. The main aim of this study was to draw attention to this overlooked dimension of teacher motivation and professional identity through exploring the immunity levels of the student-teachers at teacher education universities in Iran. Accordingly, a mixed method study was designed to which 175 Iranian student-teachers (98 males and 77 females) majoring in Teaching English as a Foreign Language (TEFL) were randomly invited to this study. Language Teachers Immunity Questionnaire (LTIQ) was used to collect quantitative data on teachers' immunity levels and a semi-structured interview was conducted to collect the qualitative data. After conducting coding and content analyses using MAXQDA and running one-way ANOVA and independent samples t-test, both qualitative and quantitative data were analyzed. The results led to the identification of three immunity types, namely, negative (maladaptive), neutral and positive (productive) types. The results indicated that positive or productive immunity type was dominant among the student teachers. In addition the results of the study indicated that unlike gender, the years of education was a significant factor in terms of determining the immunity levels of the student teachers. Furthermore, the results of the study indicated that teacher immunity is a transient, dynamic and organic construct which fluctuates according to the reinforcement or deficiency of its comprising components such as efficacy and attitude, among others.
مشکلات تلفظی کودکان3 تا 8 ساله فارسی زبان دارای تأخیر در گفتار: شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
213 - 233
حوزههای تخصصی:
به طور کلی، اگر بخش کوچکی از توانایی های زبانی وگفتارِ افراد، دچار آسیب شود، زندگی اجتماعی آن ها تحتِ تأثیر قرار خواهدگرفت. این تأثیرپذیری در کودکانِ دارای اختلالِ تأخیر در گفتار، بیشتر است و دشواری های بسیاری را در بزرگسالی برای آن ها به وجود می آورد. بنابراین، نیاز به پژوهش در این زمینه بایسته به نظر می رسد. این مقاله، به بررسی ارتباط میان سن و جنسیت کودکان مبتلا به تأخیر در گفتار و میزان مشکلات تلفظی آن ها پرداخته است. روش پژوهش از نوع کمی است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 50 کودک (در دسترس) دچارِ تأخیر در گفتار در مراکز گفتار درمانی در شهر بیرجند بودند که از میان آن ها، تعداد 20 کودک دختر و پسر به صورت نمونه گیری هدفمند (بر اساس سن و جنسیت آن ها) انتخاب گردیدند. سن کودکان بین 3 تا 8 سال بود و همه آن ها به «تأخیر در گفتار» دچار شده بودند. به منظور انجام پژوهش حاضر، از آزمون آواشناختی (فونتیک) بهره گرفته شد. در مرحله نخست، ابتدا از آزمودنی ها، آزمون گرفته شد و سپس داده های گردآوری شده با نرم افزار اس.پی.اس.اس و با استفاده ازآزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، همبستگی پیرسون و تی دو نمونه ای مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری مابین میزان اختلال در جایگاه های آغازین، میانی و پایانی واژه ها وجود ندارد. همچنین مابین سن و جنسیت فرد و میزان اختلال در گفتار ارتباط معناداری وجود ندارد.
بررسی مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در زبان های اسپانیایی و فارسی با رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقیِ نحوه اصطلاح سازی برمبنای مفاهیم مشترک، در زبان های اسپانیایی و فارسی براساس چگونگیِ برخورد گویشوران این دو زبان، با اشیای پیرامونشان، در چارچوبِ رویکردِ بینارشته ای زبان شناسیِ انسان شناختی پرداخته است. در این رویکرد، شباهت ها و تفاوت های احتمالی مؤلفه های زبانی، با توجه به مباحث فرهنگی و جامعه شناختی گویشورانِ آن زبان ها تحلیل و بررسی می شود. این رویکرد بیش از هر چیز وامدار مبانیِ نظریه نسبیت زبانی است، نظریه ای که برمبنای تأثیرگذاری زبان بر اندیشه و به ویژه، تأثیرپذیری نگرش افراد به اشیا، از نحوه برخورد زبانی آن ها با اشیای اطرافشان شکل گرفته است. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که اشیا و مصنوعات، در فرهنگ گویشوران دو زبان اسپانیایی و فارسی، چه تأثیری بر ایجاد اشتراکات و افتراقات احتمالی در نحوه اصطلاح سازی در این دو زبان دارند. ازآنجا که اصطلاحات بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامه، و چه بسا، فرهنگ بنیادترین عنصر زبانی هستند، نگارندگان بر آن شدند تا از رهگذر بررسیِ مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی به روشی تطبیقی و تحلیلی، تأثیر مباحث فرهنگی در برخورد اسپانیایی زبان ها و فارسی زبان ها با اشیای اطرافشان را، در نحوه اصطلاح سازی آن ها از یک مفهوم مشترک، به منظور ارائه الگویی برای انجام تحلیلی بینازبانی در چارچوب رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی، بررسی کنند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اصطلاحات حاوی اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی است تا مشخص شود نگرش های متفاوت گویشوران این دو زبان به اشیای پیرامونشان، چگونه تحت تأثیر بافت و ویژگی های فرهنگی در ساخت اصطلاحات انعکاس پیدا می کنند. برمبنای تحلیل صورت گرفته در این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاح سازی از یک مفهوم مشترک براساس نحوه برخورد گویشوران این دو زبان با اشیای اطرافشان، بیش از آنکه به سمت شباهت ها متمایل باشد به سمت تفاوت های فرهنگی متمایل است و کانون شباهت های اصطلاح سازی، مبتنی بر اشیا و مصنوعاتی بوده که در محیط خانه و وسایل منزل به کار می رفته اند.
معانیِ طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» در توضیح دستوری شدگی ثانویهآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی است معنی شناختی، برای تحلیل معانی طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» با رویکردی درزمانی در دوره ای تقریباً پنجاه ساله از 1345 تا 1396، به منظور توضیح تغییرات مفهوم شناختی و روند دستوری شدگی آن ها. در این مقاله دستوری شدگی ثانویه حروف مذکور با استناد به طرحواره های تصوری که امکان تبیینی شناختی را فراهم کرده اند، توضیح داده شده است. برای دست یافتن به چنین تحلیلی، معانی هریک از حروف اضافه یاد شده به شیوه کتابخانه ای و از فرهنگ های سخن ، دهخدا و کتاب های دستورزبان فارسی استخراج شد و پس از تحلیل آن ها با استفاده از روش تحلیل مؤلفه ای معنی و با ذکر طرح واره های تصوریِ متداعی با معانی این حروف اضافه، دامنه تغییرات مفهوم شناختی آن ها طی دستوری شدگی ثانویه بررسی شده است؛ به این ترتیب که با تعیین مؤلفه معنایی ثابت و تکرارشونده و نیز طرح واره تکرارشونده مرتبط با معانی داده های مورد بررسی درباره چندمعنایی و دستوری شدگی ثانویه آن ها به صورت مستدل توضیح داده شده است. معنای سرنمونی و معانی حاشیه ای هریک از حروف اضافه مدنظر با کمک روش تایلر و ایوانز (2003) تعیین شده است. توصیف و تبیین چندمعنایی حروف اضافه «برای» و «تا» در نتیجه دستوری شدگی ثانویه آن ها بر اساس معانی طرح واره ای این حروف از جنبه های نوآورانه این پژوهش به شمار می رود. بررسی معنی شناختی حروف نشان می دهند مولفه معنایی ثابت و تکرارشونده در دستوری شدگی «برای» هدف است و در دستوری شدگی «تا» مقصد است. طرح واره مرتبط با هر دویِ آن ها نیز مقصد است. همچنین، هر دو حرف اضافه تغییر مقوله گذر داشته اند و معانی آن ها در پی دستوری شدگی ثانویه انتزاعی شدگیِ را نیز پشت سر گذاشته است.
بررسی ارتباط میان نوع شخصیت فارسی آموزان عرب با سبک ها و راهبردهای یادگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دست آوردن شناخت درباره نوع شخصیت، سبک ها و راهبردهای یادگیری فارسی آموزان کشورهای عربی زبان، از آن جهت اهمیت دارد که می تواند به افزایش کیفیت آموزش زبان فارسی منجر شود. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان نوع شخصیت، سبک ها و راهبردهای یادگیری زبان فارسی در میان فارسی آموزان عربی زبان است. برای سنجش نوع شخصیت یادگیرندگان، از پرسشنامه شخصیت مایرز بریگز (فرم ا.وی) و برای اندازه گیری سبک های یادگیری از پرسشنامه کلب (1984) و برای اندازه گیری راهبردهای یادگیری زبان از پرسشنامه آکسفورد (1990) استفاده شد. نتایج این پژوهش با نمونهای تصادفی شامل 50 فارسی آموز نشان داد که فارسی آموزان عربی زبان با نوع شخصیت درون گرا سبک یادگیری همگرا را بیش از افراد برون گرا به کارمی گیرند. علاوه بر آن، فارسی آموزان دارای نوع شخصیت حسی و ادراکی به طور معنا داری بیشتر از افراد شهودی و قضاوتی از سبک یادگیری جذب کننده استفاده می کنند. هم چنین یافتهها نشان می دهد که فارسی آموزان عربی زبان از هر چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، انطباق دهنده و جذب کننده) به یک اندازه استفاده میکنند، اما راهبردهای شناختی و فراشناختی را بیشتر از راهبردهای دیگر به کار می برند. دستاوردهای این پژوهش به مدرسان کمک می کند تا بتوانند روش های تدریس خود را متناسب با نوع شخصیت و سبک ها و راهبردهای یادگیرندگان انتخاب و کیفیت آموزش را در کلاس های زبان فارسی افزایش دهند.
Developing EOP materials for Pre-service Cabin Crew: A text-driven approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
41 - 68
حوزههای تخصصی:
One prominent criterion to achieve efficient learning and instruction in an educational setting is the appropriate material(s) specifically developed for that particular group of learners, particularly in an English for Occupational Purposes (EOP) context. This study aimed at developing new EOP materials for pre-service cabin crew in an aviation school. To do so, initially the researchers performed the evaluation of the current EOP textbook through a checklist and interviews with 20 English teachers who did not express much satisfaction about it. Consequently, having been convinced about the unsatisfactory results, the researchers developed new materials for this group of learners. The new materials was later implemented on 30 learners as the experimental group as opposed to another 30 as the control group being instructed by the current material. The findings demonstrated significant differences in the experimental group achievement of language proficiency at the end of the course compared to their language proficiency at the beginning of the course. Moreover, the results expressed significant differences between the achievement of control and experimental groups at the end of EOP courses, in favor of the experimental group. The newly developed EOP materials for flight attendants could be widely instructed in the airlines and aviation schools based on the obtained findings.
Metaphoric Language Use in a Sample of Modern Political Discourse on Iran-West Relations(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
155 - 175
حوزههای تخصصی:
The present study was carried out with the purpose of examining the role of metaphorical language in the critical discourse analysis (CDA) of political texts based on a modern framework postulated by Kövecses (2015). The corpus of the study consisted of thirty-thousand words chosen as a textual sample to see which source conceptual domains are used and what generic/discursive attributes emerge upon the analysis. It was prepared through systematic random sampling from different editorial articles in Western political magazines on the relations between Iran and the West in the time span of 2010-2019. Then, Critical Metaphor Analysis was used to explain the trend and patterns in the political articles, mostly lending support to previous research by authority figures in critical and political metaphor analysis that metaphors are used in shaping political thinking, in aiding political persuasion, and in steering cognitive scenarios and models towards the shaping of interpretations of the nations as person or body metaphors. Finally, the study lent ample support to this latter view in its textual findings of the conceptual metaphors used. The findings of the study provide foreign language education in general and the EFL classrooms in particular, with some implications for further research.
رشد واژگانی و نحوی دوقلوهای ناهمسان فارسی زبان از 21 تا 31 ماهگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
281 - 326
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، رشد واژگانی و نحوی دوقلوهای ناهمسان فارسی زبان به نام های بهزاد و بهنام را در مدت ده ماه ( از آغاز 21 ماهگی تا آغاز 31 ماهگی) مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش در صدد است تا دریابد که با وجود رشد دو کودک در محیط زبانی یکسان، چه تفاوت ها و شباهت هایی در سرعت و دامنه رشد نحوی و واژگانی این دوقلوها وجود دارد. داده های این پژوهش از طریق مشاهده و ثبت سریع داده ها در دفترچه یادداشت، ضبط صدا و تصویر با استفاده از دوربین فیلمبرداری و دستگاه ضبط صدا و همچنین، دفتر یادداشت های روزانه مادر دوقلوها که تولیدات زبانی کودکان در آن ثبت می شد، گردآوری شده اند. بررسی داده های گردآوری شده و تحلیل مقایسه ای آن ها در هر ماه، تفاوت چشم گیری را میان رشد واژگانی و نحوی دوقلوها نشان می دهد. اگرچه در ماه های اول پژوهش، بهزاد در مقایسه با برادر دوقلویش، بهنام، از توانایی زبانی بسیار بالاتری برخوردار بود، از ماه چهارم پژوهش افزایش قابل ملاحظه ای در سرعت رشد واژگانی و نحوی بهنام مشاهده گردید. با توجه به این که محیط رشد زبانی این دوکودک، چه در خانواده و چه فضای مهد کودک، غالبا یکسان بوده است، وجود تفاوت در مراحل رشد واژگانی و نحوی این دو کودک را می توان به تفاوت در استعداد زبانی ذاتی و وراثتی این دو نسبت داد؛ زیرا دوقلوهای ناهمسان از ساختار کروموزومی کاملاً یکسان برخوردار نیستند. نتایج این پژوهش نشان دهنده فعالیت های ذهنی خلاقانه در دو کودک است که وجود موارد متعددی از بسط و تعممیم افراطی گواهی بر این ادعاست.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان عربی برپایه مولفه های درایر (1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 89
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی، زبان ها بر اساس مولفه های صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص رده بندی و طبقه بندی می شوند. مجموع این رده بندی و طبقه بندی ها به زبان شناسان کمک می کند تا جهانی های زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت رده شناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شده ای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عرب زبانان، استفاده می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه رده شناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبان های آفریقا، زبان های آروپا-آسیا و زبان های جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفه های زبان های فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبان های فعل میانی (قوی) دارد.
واژ های مرکب برون مرکز ترکیبی، استعاری و انتقالی در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب یکی از فرآیندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های دنیاست و بررسی صوری و معنایی واژه های مرکب همواره یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران و متخصصان حوزه صرف بوده است. تا به حال تقسیم بندی های متعددی برای این واژه ها ارائه شده اند که واژه های مرکب برون مرکز یکی از مهم ترین انواع آن ها محسوب می شوند. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلق به شاخه غربی-شمالی زبان های ایرانی است، ترکیب مهم ترین فرآیند واژه سازی به شمار می رود و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف این پژوهش بررسی ساخت های برون مرکز ترکیبی، استعاری، انتقالی و تحول یافته در زبان لکی براساس طبقه بندی بائر (2017) است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ترکیب برون مرکز ترکیبی در زبان لکی هفت ساختار متفاوت دارد که عبارتند از: [اسم + فعل]؛ [صفت + فعل]؛ [قید + فعل]؛ [حرف اضافه + فعل]؛ [حرف اضافه + اسم + فعل]؛ [اسم + حرف اضافه + فعل]؛ [اسم + اسم + فعل]. این ترکیب ها از لحاظ معنایی نیز تنوع زیادی دارند و برای بیان اسم فاعل، اسم ابزار، اسم مکان، اسم زمان، اسم مشابهت، صفت فاعلی و صفت مفعولی به کار می روند. همچنین مواردی از ترکیب های استعاری، انتقالی و تحول یافته در لکی یافت می شوند اما بسامد و تنوع آن ها به مراتب کم تر از ترکیب های ترکیبی است.
جنس دستوری در زبان آمُره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی جنس دستوری در زبان آمُره ای می پردازد. آمُره ای زبان روستای آمُره از توابع خلجستان استان قُم است و در آن دو جنس دستوری مذکر و مؤنث وجود دارند. پسوند تصریفی نشانه جنس موُنث -a/-iya است. این پسوند در واژه های مختوم به همخوان به صورت -aو در واژه های مختوم به واکه به صورت -iya نمایان می شود. این نشانه ها به اسم، ضمیر، نشانه نکره، صفت و فعل برای تفکیک جنس واژه افزوده می شوند. جنس دستوری فعل، صفت، ضمیر و نشانه نکره براساس جنس هسته گروه اسمی تعیین می شود. جنس حاصل از مطابقه در مابقی اجزای جمله شیوه قاعده مندی برای تشخیص جنس اسامی است. مطابقه جنس فعل و صفت با هر نوع اسم (انسان، جاندار و بی جان) و اسامی جمع نیز مشاهده می شود. اما مطابقه در نشانه نکره تنها در اسامی مفرد منتسب به انسان ها قابل مشاهده است. مطابقه جنس فعل در فعل های زمان گذشته است. در این مطابقه با وجود این که تنها ضمیر سوم شخص مفرد نشانه تصریفی تمایز جنس را دارد و صفات و نشانه حالت تنها با این ضمیر مطابقت دارند، مطابقه جنس در حالت کُنایی فعل گذشته با همه ضمایر قابل مشاهده است. در این زبان و از نظر جنس، فعل های گذشته لازم با فاعل (همراه با نشانه حالت) و فعل های گذشته متعدی با مفعول (با نظام حالت کُنایی) مطابقه دارند.
بررسی فرایند حذف و درج و تضعیف در گویش گزی با رویکرد نظریه زایشی
منبع:
رخسار زبان سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
94-73
حوزههای تخصصی:
The Washback Impacts of Task-based Assessment on Iranian EFL Learners’ Vocabulary Learning and Grammatical Ability
حوزههای تخصصی:
This study was an investigation of the washback impacts of task-based assessment on Iranian EFL learners’ vocabulary learning and grammatical ability at the intermediate level. For this purpose, 184 male and female students who were in their third year of school were chosen from 12 schools of (X) (X). This election was done via a multistage cluster random sampling technique using the Cambridge Placement Test (2010). All of the sessions were divided into two parts, 20 minutes were considered for teaching grammar and 20 minutes were for teaching vocabulary. The components of this study were Oxford Practice Grammar Intermediate Diagnostic Test and a standard vocabulary test extracted from TOEFL exams between 2017-2020. The researchers prepared a test for every two groups at the end of every three sessions. It was found that by removing the pre-test factor, the covariance, the task-based evaluation’s washback impact makes the grammatical and vocabulary learning of students better. Considering the reality that every academic endeavor contains planned testing and evaluation techniques to maximize academic achievement and progress, the findings hint that TBLA as an academic measurement device can nicely replace the traditional evaluation techniques.