فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بر سرِ راهِ درکِ انسان از واقعیاتِ جهانِ خارج، فیلترهایی وجود دارد که بی شک زبان یکی از مهم ترینِ آن ها محسوب می شود. به عبارتی؛ زبان، ابزاری قدرتمند است که به درجاتی به تفکر، شناخت و درنهایت رفتار فرد در جامعه شکل می دهد. از آن رو است که چاولا (1991) ریشه بحران های محیطِ زیست را در زبان می یابد.
جستار حاضر ، برآن است تا ضمن معرفی زبان شناسیِ زیست محیطی به عنوانِ یکی از جدیدترین حوزه های مطالعاتی در عرصه مطالعاتِ نوینِ زبان شناختی، نارسایی های زبان علم را در نمودِ پدیده ها و وقایعِ زیست محیطی در دو سطحِ واژگانی و دستوری مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد.
از این رو، نمونه مقالاتِ روزنامه های فارسی زبان در حوزه موضوعیِ محیطِ زیست انتخاب و درقالبِ انگاره زبان شناسیِ زیست محیطی بررسی شدند. تحلیل کمّی و کیفی داده ها حاکی از بسامد بالای واژگانِ تخصصی و حُسن تعبیر درحوزه واژگانی و ساخت مجهول و شرطیِ غیرواقعی درحوزه دستوری داشتند مضاف براین که دو مقوله ضمایر شخصی و زمان، در پیرنگِ گفتمانِ علمیِ نمونه ها، نمودی پنهان نشان دادند.
همانندیهای نوشتاری و یادگیری واژگان تأثیر ایجاد آگاهی از همانندیهای نوشتاری درون زبانی واژگانی در درک و تولید واژگان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تأثیر ایجاد آگاهی از همانندی های نوشتاری در درک و تولید واژگان زبان دوم، چهار گروه از دانشجویان درس زبان عمومی برگزیده شدند که از دو گروه به عنوان گروه های آزمایشی و از دو گروه به عنوان گروه های کنترل استفاده شد. افراد گروه های آزمایشی از شباهت ها و تفاوت های نوشتاری واژگان آگاه شدند، ولی چنین کاری درباره افراد گروه های کنترل انجام نشد. در پایان دوره آزمایشی برای مقایسه درک واژگانی، از یکی از گروه های آزمایشی و یکی از گروه های کنترل، آزمونی چند گزینه ای انجام گرفت. با هدف مقایسه تولید واژگانی، به دو گروه باقیمانده یک فعالیت تولیدی زبانی داده شد. فرایند آماریANOVA نشان داد که بین میانگین نمرات گروه ها تفاوت های معنی داری وجود دارد. آزمون Scheffe هم نشان داد که آگاهی از همانندی های نوشتاری واژگانی، هم در درک و هم در تولید واژگان زبان دوم، تأثیر مثبت دارد.
بررسی خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طبقه بندی، تحلیل و مقایسه انواع خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر تهران در مقطع ابتدایی (پایه های سوم، چهارم، پنجم) و مقطع پیش حرفه ای (اول، دوم و سوم) انجام شده است. این پژوهش را می توان در زمره پژوهش های اکتشافی قلمداد کرد. پس از کشف خطاهای دستوری، طبقه بندی خطاها با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی صورت می-گیرد. ابزار پژوهش چهار داستان مصور است که روایی شان مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است و داستان این تصاویر توسط تک تک دانش آموزان به صورت نوشتاری روایت می شود. نمونه آماری 125 دانش آموز در مقطع ابتدایی و 143 دانش آموز در مقطع پیش حرفه ای در چهار مدرسه ویژه این دانش آموزان است. انتخاب مدارس به روش تصادفی نظام مند و انتخاب دانش آموزان با هدف گردآوری حداکثر داده ممکن، از طریق نمونه گیری در دسترس متشکل از کلیه دانش آموزان داوطلب در مدارس مورد نظر بوده است. اخطاهای دستوری در نمونه های مورد بررسی به دو گروه خطاهای ساخت واژی-نحوی (کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود؛ عدم مطابقه فعل با فاعل و عدم مطابقه اسم با ضمیر ) و خطاهای نحوی (حذف، افزودن، قلب، جایگزینی، هم آمیزی) قابل تقسیم است. حذف با 25% و کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود با 23% فراوانی، پر رخدادترین خطاها هستند. پربسامدترین خطاهای دستوری در کاربرد حرف اضافه دیده می شود. خطاهای نحوی 51 درصد و ساخت واژی-نحوی 49 درصد خطاها را در بر می گیرند که با توجه به گسترده تر بودن مقولات طبقه بندی شده در حیطه خطاهای نحوی، این توزیع درصد خطاها می-تواند نشان دهنده ضعف بیشتر این دانش آموزان در مقوله تصریف باشد.
Tracing Metadiscursive Stance over Time and Across Disciplines: A Comparative Study of English Research Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Research in academic writing has revealed a strong tendency on the part of writers to interactively communicate their scientific findings with their readers. In doing so, the writers should take a position while arguing their propositions. This interaction as proposed by Hyland (2005b) takes places having two sides of stance and engagement. This study targeted the stance component of writer-reader interaction by integrating Hyland’s (2005b) and Hyland and Tse’s (2005a) frameworks to survey lexical and grammatical stance markers in the major subsections of English research articles in anthropology, education, horticulture, and zoology. The corpus included 240 English research articles published during two periods, namely, 1990 and 2010; 60 from each field, 30 articles from 1990 and 30 from 2010 yielding a total number of 1,270,021words. The findings suggested that stancetaking is a common feature of academic writing in the sampled disciplines regardless of the nature of the discipline. Also, hedges ranked first on the list of frequency count. Furthermore, there was a decreasing pattern in the use of stance markers highlighting a convergence among the scholars of the fields with respect to the totality of the facts established day by day. Then, some implications are drawn with plausible applicability in academic writing and EAP syllabus design.
نقش کانونی سازة گسسته در جملات گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جملة گسسته ساختی است که گزاره ای واحد را به جای یک بند، در دو بند بیان می کند: یکی بند اصلی، که حاوی سازة گسسته است و دیگری بند موصولی. در چارچوب ساختار اطلاعی، آثار متعددی در باب این جملات نوشته شده است. یکی از مباحث مطرح این بوده است که آیا سازة گسسته همواره کانون جمله و در نتیجه، حاوی اطلاع نو است یا این سازه می تواند بنا به مدل کلامی، حاوی اطلاع کهنه نیز باشد. در مقالة حاضر، با ارائه چهار دلیل، که متکی بر داده های زبان فارسی نیز هست، استدلال می شود که سازة گسسته همیشه کانون و حاوی اطلاعات نو است. چه از پیش در مدلِ کلامی آمده باشد، چه نیامده باشد.
An Analysis of Social Systems in the Translation of The Great Gatsby(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article was written based on the key concept of polysystem theory which, in translating any literary text, emphasizes the transference of the social systems in which a text is embedded. As stated by Tynjanov (1978a), polysystem theory saw translated literature as a system operating in the larger social systems of the target text. Thus, the task of understanding as well as transferring such systems in their translations, which can certainly affect the readers’ adequate understanding of texts, is a challenging job for most of the literary translators. After identifying three main social systems in The Great Gatsby as the corpus which was ranked second in the lists of the 100 Best Novels of the 20th Century, the source and the target texts were studied attentively, to study the way the respective systems were translated by the Iranian literary translators. Therefore, the prominent element of Nord’s textual analysis (1991), macrostructure, was focused throughout data collection procedure. Then, it was demonstrated that especially through an appropriate transference of the major conflict between the two predominant classes in the novel, the translator has managed to suitably convey most of the text’s social systems in his translation. Finally, it could be deduced that most of the literary translators in Iran, somehow transferred the concerned systems into some significantly adequate equivalents in their works.
گونة کلام و حرکت در چکیده ها: بررسی مقابله ای پایان نامه های دو رشتة آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و آموزش زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی اثبات کرده اند که هر متن می تواند بیانگر طرز تفکر نویسنده، الگوهای غالب سازماندهی و نیز گونة کلام (Genre) باشد. مفهوم گونة کلام و کاربرد آن در آموزش و یادگیری زبان در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از متون علمی و قسمت های مختلف آن ها از دیدگاه گونة کلام، حرکت ها (Moves) و الگوهای سازماندهی (Organizational patterns) بررسی شده اند. با توجه به اینکه چکیده در مقالات علمی و پایان نامه های دانشگاهی یکی از قسمت های مهم و تأثیرگذار به شمار می رود، بررسی چکیده از دیدگاه گونة کلام و الگوهای حرکت همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. بنابراین، شناسایی و تسلط بر ساختار متنی و بلاغی چکیده ها می تواند مفید و راهگشا باشد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسة گونة کلام، حرکت ها و ساختار بلاغی چکیدة پایان نامه های کارشناسی ارشد در دو رشتة آموزش زبان انگلیسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پرداخته است. بدین منظور، تعداد 80 چکیده (40 چکیده از هر رشته) از دو رشتة یادشده از بین پایان نامه های ارائه شده بین سال های 2008 تا 2013 میلادی در دانشگاه علامه طباطبائی انتخاب شدند. سپس، حرکت ها، سازماندهی متنی و ساختار بلاغی هر چکیده بر اساس مدل پنج حرکتی هایلند (2000م.) (Hyland""s five-move model, 2000) بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین چکیده های پایان نامه های این دو رشته از لحاظ حرکت و الگوهای سازماندهی تفاوت چشمگیری وجود دارد. همچنین، مشخص شد که در اکثر موارد، حرکت نتیجه گیری (Conclusion move) (حرکت 5 هایلند) در چکیده های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان وجود ندارد. یکی دیگر از تفاوت های برجسته دربارة الگوی مرتب سازی مجدد و تکرار چند حرکت بود که در میان چکیده های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بسیار به چشم می خورد، در حالی که این نکته در چکیده های آموزش زبان انگلیسی وجود نداشت. با استناد به این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که چکیده های پایان نامه های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان در مقایسه با چکیده های آموزش زبان انگلیسی از مدل خاصی تبعیت نمی کنند و از نظر گونه ای حرکتی با چکیده های آموزش زبان انگلیسی متفاوت هستند. یافته های این پژوهش در بر دارندة ایده ها و پیشنهادهایی برای دانشجویان و مدرسان هر دو رشته، مدرسان انگلیسی/ فارسی با اهداف ویژه، نویسندگان و طراحان کتب درسی و نیز پژوهشگران است.
A Description of Derivational Affixes in Sarhaddi Balochi of Granchin(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sarhaddi Balochi dialect, a language variety of Western (Rakhshani) Balochi, employs derivation through affixation as one of its word formation processes. The purpose of this article is to present a synchronic description of the way(s) different derivational affixes function in making complex words in Sarhaddi Balochi as spoken in Granchin[1] district located about 35Kms to the southeast of Khash in Sistan and Baluchestan Province of The Islamic Republic of Iran. The linguistic corpus was gathered through fieldwork. The data were collected from the free speech of 10 uneducated native speakers including 5 males and 5 females of about 5o-80 year old living in Granchin with various social backgrounds. The findings of the research signify that complex words of this dialect are derived via derivational prefixes, infixes and suffixes, among which derivational suffixes are more active or productive. The research also shows that the main derivatives of this dialect are derived verbs, derived nouns, derived adjectives, and derived adverbs.
بررسی عناصر انسجام در متون داستانی و شعرهای مجله رشد نوآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک نوشته را زمانی می توان متن نامید که دارای انسجام باشد. هلیدی و حسن(1976 :4)، انسجام را در برقراری روابط معنایی بخش های مختلف و ایجاد یک متن، موثر دانسته و معتقدند که عناصر انسجام، بر درک و تفسیر خواننده (یا شنونده) از متنی که با آن مواجه شده، تأثیر می گذارند. برپایه همین نظریه، این تحقیق داستان ها و شعرهای مجله رشد نوآموز را به لحاظ رعایت یا عدم رعایت عناصر انسجام مورد مطالعه قرار داده است. جامعه آماری تحقیق متشکل از 5 داستان و 5 شعر است که به شیوه تصادفی از مجله «رشد نوآموز» منتشر شده در سال تحصیلی 91-1390 انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که پدیدآورندگان مجله رشد نوآموز در تولید متون داستانی، عناصر انسجام را به خوبی رعایت کرده اند. شعرهای مورد بررسی نیز به میزان قابل توجهی از انسجام برخوردار بودند، اما به لحاظ ماهیت، عناصر انسجام متن در آن ها کم تر از داستان ها بود. نتایج این تحقیق برای نویسندگان نشریات کودک و نوجوان قابل استفاده است.
تعدیل و خلق فنون تعاملی (فصل 7)
حوزههای تخصصی:
ساختمان فعل در گویش جرقویه (ولتی) از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستورنویسی زبان ها ازدیدگاه های مختلفی انجام گرفته است. یکی ازاین دیدگاه ها رده شناسی است که براساس معیارها و ویژگی های خاص، زبان ها را در رده های مختلف قرار می دهد. این طبقه بندی دربخش های مختلف دستور یعنی واج شناسی، صرف، نحو و معناشناسی انجام می گیرد. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود توصیف رده شناختی ساختمان فعل در گویش جرقویه است که هدف آن فقط تعیین ردة صرفی و نحوی این گویش بر اساس برخی از پارامترهای مطرح رده شناسی در حوزة فعلی است.
اصطلاحات مربوط به کاربردِ زبان از دیدگاه بین زبانی (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بعضی از اصطلاحات کاربردشناسی که خاص زبان انگلیسی محاوره ای هستند، معادل های آن ها در زبان- های دیگر و استفاده ی آن ها در زبان دوم اشاره شده است. در این مقاله خواهیم دید که این اصطلاحات یا به عبارت دیگر بسط دهنده های زبانی (مانند چیزی) با بیان گرهای کلامی تفاوت دارند. این تفاوت در شکل، عملکرد و تقسیم این بسط-دهنده ها در انواع انگلیسی ها و زبان های دیگر نیز مشهود است. در بافت زبان دوم، به این نتیجه می رسیم که فراگیرانِ زبان دوم هم از اصطلاحات کاربردی کمتر و هم از محدوده کمتری از اصطلاحات قابل تصور استفاده می کنند. به علاوه، فراگیران زبان دوم از اصطلاحاتی که بیشتر با زبان نوشتار و مکالمه رسمی مرتبط است (مانندand so on ) مانند معادل- های رسمی ترجمه شده از زبان اول که در انگلیسی استفاده نمی شوند (مانند and, and, and)، یا در بافت های محدودی استفاده می شوند (مانند or so) بیشتر استفاده کرده و اغلب درک نمی کنند که بعضی از این اصطلاحات ممکن است بار منفی داشته باشند (مانند and blah, blah, blah). در این مقاله، همچنین به بحث در مورد امکان ایجاد آگاهی کاربردشناسانه ی بهتر در میان فراگیران زبان دوم با تمرکز بین زبانی واضح بر شکل و عملکرد اصطلاحات مربوط به کاربردِ زبان نیز پرداخته شده است.
ردیابی عناصر ارجاعی در گفتگوی روزمره و کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه های اخیر در زمینه عناصر ارجاعی، قصد ما در پژوهش بررسی توزیع و چگونگی بازیابی اشکال مختلف این عناصر در دو سبک کلامی یعنی گفتمان زنده روزمره و کنترل شده است. به این منظور بیست دانشجوی سال دو دانشگاه به صورت تصادفی برای انجام این گفتگوها انتخاب شدند. این افراد به دو دسته، ""گفتگوی روزمره"" و ""کنترل شده"" و سپس بر اساس محیط گفتمان و موضوع انتخابی، گروه اول به دو گروه ""گفتگوی آکادمیک"" و ""گفتگوی خوابگاهی"" تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها مشخص کرد که تغییر در فضای وضعیتهای گفتگو (برای مثال تغییر از گفتگوی روزمره خوابگاهی به آکادمیک) باعث ایجاد تغییر قابل ملاحظه ای در نوع، فراوانی، فواصل بین مراجع، میزان بازیابی مراجع، چگونگی بازیابی و ساختار شمایی آنها می شد. در مجموع تعداد ضمایر ارجاعی در گفتگوی روزمره خوابگاهی به مراتب بیش از عناصر ارجاعی نوع اسمی است در حالیکه تعداد این عناصر در گفتگوی روزمره آکادمیک بیش از گروههای دیگر بود. فواصل و فراوانی انواع مختلف عناصر ارجاعی اسمی، ضمیری و ضمیر تهی در شرایط متفاوت گفتمان دچار تغییرات قابل توجهی بوده است. بر اساس این تجزیه و تحلیل می توان نتیجه گرفت که الگوهای توزیعی عناصر ارجاعی مختلف در وضعیتهای گفتمانهای مختلف تابعی ار ارزیابی گویشوران از حالت های ذهنی مخاطبان خود می باشد.
رابطه تجربه خواندن و توانایی نگارش در کلاس های نگارش EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مهارت خواندن دانشجویان کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت خواندن یکی از مهم ترین مهارت های زبانی است و از شروط موفقیت در یادگیری زبان دوم، تسلط بر این مهارت است؛ اما دانشجویان ترم آخر مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی که در شرف دانش آموختگی هستند و حتی بسیاری از دانش آموختگان این رشته نمی توانند متون عربی را صحیح و روان بخوانند. ازاین رو، می خواهیم با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و روش پیمایشی، مهارت خواندن دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی را ارزیابی، نقاط ضعف آنان در این مهارت را شناسایی و راهکارهایی را به منظور بهبود آموزش مهارت خواندن ارائه کنیم. نمونه آماری پژوهش حاضر را 124 دانشجوی ترم هشتم مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی در 12 دانشگاه دولتی ایران تشکیل داده اند که 41 نفر از آن ها مرد و 83 نفر زن هستند. ابزار به کاررفته در این پژوهش، آزمون محقق ساخته است که برای اولین بار در رشته زبان و ادبیات عربی برای مهارت خواندن طراحی شده و برای طراحی آن، از الگوهای موجود در کشورهای عربی استفاده کردیم. یافته ها نشان می دهند که دانشجویان مهارت خواندن را به خوبی کسب نکرده اند و با اینکه در ترم آخر هستند و اغلب دروس کارشناسی را گذرانده اند، در همه سطوحی که متخصصان زبان عربی برای مهارت خواندن ذکر کرده اند، با ضعف مواجه هستند. اصلی ترین دلیل این مشکل، وجود نداشتن درسی خاص برای مهارت خواندن در سرفصل درسی است.
ارزیابی یک دوره انگلیسی مقدماتی، کتاب 1 و 2: ارزیابی کتاب درسی EAP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Effect of Self-Assessment and Conference on EFL Students’ Production of Speech Acts and Politeness Markers: Alternatives on the Horizon?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Alternative assessment approaches received considerable attention soon after a discontent with traditional, one-shot testing. These approaches, however, have been used only to improve learners’ linguistic ability despite communicative models of language which pointed that knowledge of language also involves pragmatic ability (Bachman, 1990; Bachman & Palmer, 1996). The present study tries to explore the effect of two alternative assessment approaches (self-assessment and conference) on students’ production of four speech acts (apology, complaint, request, and refusal) plus politeness markers. A sample of 64 EFL students participated in this study. Metapragmatic explanations were given to three groups of university students studying English as a foreign language. The two treatment groups received instruction through self-assessment and conference and a comparison group was exposed to the conventional one-shot testing. The results of the One-Way ANOVA conducted after the treatment revealed an outperformance of alternative assessment approaches to the conventional one in the production of the four speech acts and politeness markers in WDCTs. A qualitative analysis of students’ self-ratings in the self-assessment group revealed that they focused more on linguistic criteria during the initial sessions and on pragmatic ones by the end of the treatment. It can be concluded that alternative assessment approaches are beneficial to students’ production of speech acts and politeness markers. In the end, the applicability and the positive effect of alternative approaches in pragmatic assessment are emphasized.
کاربردهای «دعا» در فیلم های فارسی و انگلیسی در پرتو الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش زبان در شکل دهی فرهنگ یک جامعه، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی کاربردهای دعا در زبان فارسی و انگلیسی بپردازد. جهت تحقق این هدف، 168 فیلم فارسی و انگلیسی مشاهده شد و نمونه های گویا از دعا کردن یادداشت شد و سپس مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، آن ها را با استفاده از مدل هایمز (1967)، مورد کنکاش قرار دادیم. نتایج این تحقیق حاکی از دو برابر بودن کاربردهای «دعا» در زبان فارسی نسبت به زبان انگلیسی است. افزون بر این، انگیزه های افراد از دعا کردن و مراجع آن در دو زبان مشخص گردید. در پایان، دلایلی که منجر به تفاوت ها در دو زبان فارسی و انگلیسی شده، مورد بحث قرار گرفت.