فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش مهم استعاره های مفهومی در درک مفاهیم انتزاعی در دوران رشد، پژوهش حاضر با هدف طراحی و هنجاریابی آزمونی از استعاره های مفهومی بدن مند در زبان فارسی برای بررسی فرایند درک مفاهیم انتزاعی کودکان سالم 5 تا 7 ساله فارسی زبان انجام شد. در این پژوهش، ابتدا 171 استعاره مفهومی بدن مند رایج در زبان فارسی امروز مربوط به 4 اندام حسی حرکتی گوش، چشم، دست و پا از منابع و فرهنگ های فارسی امروز استخراج شد و درک مفاهیم انتزاعی به کمک استعاره های مفهومی در 30 کودک 5 تا 7 ساله سالم دارای رشد طبیعی بررسی شد. براساس نتایج 39 استعاره ای که بالای 30 درصد پاسخ درست داشتند انتخاب شدند. در مرحله بعد آزمونی متشکل از دو بخش دیداری و شنیداری براساس این 39 استعاره طراحی شد و درک مفاهیم انتزاعی در 200 کودک 5 تا 7 ساله فارسی زبان بررسی شد. براساس نمره میانگین به دست آمده در دو گروه سنی و باتوجه به روند رشد مفاهیم انتزاعی، کودکان 6 تا 7 ساله نسبت به کودکان 5 تا 6 ساله عملکرد بهتری در درک مفاهیم انتزاعی داشتند و تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد که کودکان در پاسخ به آزمون شنیداری در مقایسه با آزمون دیداری عملکرد بهتری داشتند، ولی در درک مفاهیم انتزاعی بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج پژوهش حاضر را می توان در توان بخشی و درمان اختلالات مربوط به درک مفاهیم انتزاعی استفاده کرد.
Evaluation of ELT Practicum Courses: Exploring the Perspectives of Student Teachers and Graduated Student Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Practicum as a component of the English language teacher education program has been welcomed by pre-service teacher education institutes. Despite the great emphasis laid on practicum by Farhangian University, it has not been evaluated comprehensively by the student teachers and graduated student teachers up to now. The main objective of the study was to explore the benefits and problems of the practicum program. To do so, a qualitative case study was employed. 25 informants were recruited using a purposive sampling procedure. The data were collected through semi-structured interviews with student teachers and graduated student teachers. The interpretational and reflective analysis techniques were employed to analyze the data. The findings were content analyzed in terms of benefits/advantages and challenges of the practicum. They indicate that practicum courses make the student teachers ready for real teaching, help them learn about the realities of real teaching and overcome the negative attitudes and feelings about the teaching profession. It has been also found that the practicum program needs revision in terms of evaluation, quality of placement schools, and cooperation between mentors, university educators and student teachers. Findings can be used by teacher training institutes, practicum educators, school mentors, and EFL student teachers.
Validation of C-test Among Afghan Students of English as a foreign Language
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۱
109 - 121
حوزههای تخصصی:
Abstract Addressing the limitations and criticisms of cloze tests, Klein-Braley and Raatz suggested a modified version of the cloze test called the C-test where the ‘C’ stands for cloze. They introduced the C-test as a better representation of the reduced-redundancy principle. In C-tests, several shorter texts involving a larger number of items completed within a shorter amount of time while cloze tests usually consist of one or two longer texts with less items. This study reports on the results of a research program carried out to validate the C-test amongst Afghan EFL learners. One hundred advanced English majors were administered two different language tests namely a language proficiency test (composed of listening, reading, and writing) and a C-test composed of four different texts to measure the overall language ability of the participants. Various analyses were to measure the validity and reliability of the C-test. The results of the study confirmed that the C-test is a reliable and valid test which can be used as a general English language proficiency test among Afghan students of English as a foreign language.
بازنمایی خط ذهنی زمان در ساختار زبانی گویشوران فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، جهتِ خطِ ذهنیِ زمان را در ایماء و اشاره های غیر کلامی، چینش واژها و تصاویر زمانی تحت تأثیر استعاره های زبانی و جهت راه رفتن، جهت نوشتاری زبان فارسی، و جهت نوشتاری ریاضیات و اعداد از منظر استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون مورد بررسی قرار می دهد. استعاره های مفهومی به ما کمک می کنند تا مفاهیم انتزاعی را از طریق مفاهیم عینی دریابیم. برای نمونه، استعاره «زمان به مثابه فضا» بر این فرضیه استوار است که ما مفهوم انتزاعی چون زمان را از مفهوم عینی چون فضا الگوبرداری می کنیم و آن را در ذهن و زبان خود مفهوم سازی می نماییم. در این پژوهش، از سه نوع آزمون زبانی و غیر زبانی به روش تجربی بهره گرفته شده است. تعداد 137 دانشجوی زن و مرد با محدوه سنی 18 تا 30 سال از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمشهر و دانشگاه علوم پزشکی آبادان در این آزمون ها شرکت نمودند. درصد و میانگین فراوانی رخ داد نمونه های مورد نظر جستار حاضر نشان داد که محور های افقی جانبی راست به چپ برگرفته از جهت نوشتاری زبان فارسی، محور افقی سهمی پشتِ سر به روبه رو برگرفته از جهت راه رفتن و استعاره های زبانی، و جهت نگاه؛ و محور افقی جانبی چپ به راست برگرفته از جهت نوشتاری اعداد و ریاضیات مهمترین منابع اقتباسی مفاهیم انتزاعی زمان در زبان فارسی قلمداد می گردند. خط ذهنی زمان در گویشوران زبان فارسی تحت تأثیر تجربه های شناختی و ذهن بدنمند آن ها بسیار تحت تأثیر فرهنگ و زبان است. به گونه ای که این خط به میزان قابل توجهی تحت تأثیر جهت نوشتاری زبان فارسی، استعاره های زبانی و جهت راه رفتن و نگاه شکل می گیرد. همچنین نوع آزمایش تأثیر به سزایی در جهت مندی خط ذهنی زمان در مفاهیم مورد آزمایش نشان داد.
بررسی نقش ساخت اطلاع در بکار گیری بازنمایی موضوعی متعدد در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویشوران به طور معمول برای بیان یک گزاره مشخّص، در هر موقعیت ارتباطی می توانند از بین چندین صورت زبانی با معنای گزاره ای یکسان، یکی را بر گزینند. عوامل متفاوتی می توانند روی این گزینش تأثیر بگذارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش یکی از این عوامل، یعنی ساخت اطّلاع است. ساخت اطّلاع روی مقایسه جمله هایی متمرکز شده که از لحاظ معنایی برابر، امّا از نظر صوری و کاربردشناختی متفاوت هستند. نمونه ای از چنین جمله هایی، بازنمایی موضوعی متعدّد است که در آن فعلی با موضوع هایش در ساخت های زبانی متفاوتی با معنای گزاره ای یکسان تظاهر می یابد؛ از این رو، در این مقاله با هدف بررسی نقش ساخت اطّلاع در به کارگیری این نوع بازنمایی در زبان فارسی، نمونه هایی از آن بر اساس تعریف لِوین و رَپپورت هُواو (2005) و نیز نظریه لَمبرِکت (1994) مطالعه شدند. در ابتدا، نمونه ها به طور تصادفی از متون مطبوعاتیِ روزنامه های کثیرالانتشار داخل کشور استخراج شدند، سپس (150) جمله موجود در (50) نمونه با توجّه به روابط کاربردشناختی مبتدا - کانون و وضعیّت بازنمایی مصداق های کلام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان دادند که میزان تشخیص پذیری و فعّال بودن مصداق های مبتدایی و نوع ساخت کانونی در ایجاد بازنمایی موضوعی تأثیرگذارند؛ همچنین، تأثیر فرایندهایی همچون پیشایندسازی و ارتقاء مبتدا در این نوع بازنمایی مشاهده شد.
Listening Assessment Task Types, Time-on-Task, and the Use of Listening Strategies among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the relationship between listening assessment task types, time on task, and the use of listening strategy by Iranian EFL learners. For this purpose, a group of 44 Iranian EFL students (Males and Females; 14 to 25 years old) selected through convenience sampling from an English language institute in Sanandaj participated in this study. Then, they were randomly assigned into four experimental groups. In one group, note-taking was considered the listening assessment task, while in the second group oral reproduction was specified as the assessment task for assessing listening comprehension. After that, each group was further subdivided randomly into a shorter time-on-task group (20 minutes) and a longer time-on-task group (40 minutes). Next, all groups completed Vandergrift, Goh, Mareschal, and Tafaghodtari’s (2006) Meta-cognitive Awareness Listening Strategy Questionnaire. A two-way ANOVA was run to examine the effects of both listening assessment task type and time on task on listening strategy use among the four groups. The results revealed that the students in the oral reproduction task with high time on task group significantly showed higher preferences for choosing Planning-Evaluation, Mental Translation, and Problem-Solving strategies and those in the note-taking with low time on task group preferred the Directed-Attention strategy, while those in the note-taking with high time on task group preferred Person-Knowledge strategy.
Exploring Iranian EFL Teachers' Creativity-Supportive Behaviors
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۳, Summer ۲۰۲۱
97 - 118
حوزههای تخصصی:
This study investigated the creativity-supportive behaviors of Iranian EFL teachers. A mixed-methods data collection approach was adopted: quantitative data were obtained from randomly selected 94 teachers and 216 students through the Persian version of the Creativity Fostering Teaching (CFT) index (Soh, 2000), and qualitative data were collected via students' reports on twelve classroom aspects. To analyze the quantitative data, an independent samples t-test and for the qualitative data, thematic analysis coding were used. There was a significant difference between the teachers' and the students' views on creativity-supportive behaviors of Iranian EFL teachers. Additionally, environment and interaction were extracted as two main themes from the analysis of the qualitative data. These two themes were discussed as the central factors influencing the creativity-supportive behaviors of the teachers. Although most Iranian EFL teachers want and try to adopt strategies and activities to develop or support creativity in their classrooms, the results showed that Iranian EFL students do not experience the classrooms as a locus of supporting creativity. Generally, creativity is not implemented and supported in Iranian EFL classrooms. The findings illustrate that teacher-training programs should equip Iranian EFL teachers with the knowledge and strategies of creativity- fostering instruction.
معانیِ طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» در توضیح دستوری شدگی ثانویهآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی است معنی شناختی، برای تحلیل معانی طرح واره ای حروف اضافه «برای» و «تا» با رویکردی درزمانی در دوره ای تقریباً پنجاه ساله از 1345 تا 1396، به منظور توضیح تغییرات مفهوم شناختی و روند دستوری شدگی آن ها. در این مقاله دستوری شدگی ثانویه حروف مذکور با استناد به طرحواره های تصوری که امکان تبیینی شناختی را فراهم کرده اند، توضیح داده شده است. برای دست یافتن به چنین تحلیلی، معانی هریک از حروف اضافه یاد شده به شیوه کتابخانه ای و از فرهنگ های سخن ، دهخدا و کتاب های دستورزبان فارسی استخراج شد و پس از تحلیل آن ها با استفاده از روش تحلیل مؤلفه ای معنی و با ذکر طرح واره های تصوریِ متداعی با معانی این حروف اضافه، دامنه تغییرات مفهوم شناختی آن ها طی دستوری شدگی ثانویه بررسی شده است؛ به این ترتیب که با تعیین مؤلفه معنایی ثابت و تکرارشونده و نیز طرح واره تکرارشونده مرتبط با معانی داده های مورد بررسی درباره چندمعنایی و دستوری شدگی ثانویه آن ها به صورت مستدل توضیح داده شده است. معنای سرنمونی و معانی حاشیه ای هریک از حروف اضافه مدنظر با کمک روش تایلر و ایوانز (2003) تعیین شده است. توصیف و تبیین چندمعنایی حروف اضافه «برای» و «تا» در نتیجه دستوری شدگی ثانویه آن ها بر اساس معانی طرح واره ای این حروف از جنبه های نوآورانه این پژوهش به شمار می رود. بررسی معنی شناختی حروف نشان می دهند مولفه معنایی ثابت و تکرارشونده در دستوری شدگی «برای» هدف است و در دستوری شدگی «تا» مقصد است. طرح واره مرتبط با هر دویِ آن ها نیز مقصد است. همچنین، هر دو حرف اضافه تغییر مقوله گذر داشته اند و معانی آن ها در پی دستوری شدگی ثانویه انتزاعی شدگیِ را نیز پشت سر گذاشته است.
Grit and Foreign Language Anxiety as Predictors of Willingness to Communicate in the Context of Foreign Language Learning: A Structural Equation Modeling Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given its key role in enhancing learners’ communicative competence, willingness to communicate (WTC) has received much research attention in the field of second language (L2) teaching and learning. Numerous studies have explored the antecedents of WTC in English as a Foreign Language (EFL) context. As an attempt to shed more light on this line of research, this study was set to investigate the effects of grit and foreign language anxiety as predictors of L2 WTC among Iranian EFL learners. For this purpose, a number of 163 undergraduate English major students from several universities participated in this survey. The required data were collected by distributing valid and reliable instruments measuring the three target variables (i.e., WTC, grit, and anxiety). A structural equation modeling (SEM) approach was utilized to test the hypothesized structural models for the relations between these variables. The SEM results indicated that grit accounted for 10.6 % of the variance and FL anxiety explained 20% of the variance in the participants’ L2 WTC. Furthermore, the unique impact of foreign language anxiety on WTC was greater than that of grit. The implications of these findings for language teaching and learning are discussed at the end of the paper.
راهکارهای جبران افت معنی در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی (بررسی موردی ترجمه شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر به علت برخورداری از زبان ضمنی، وزن، قافیه و آمیختگی عناصر تشکیل دهنده آن با احساسات شاعرانه از سخن عادی فراتر است و ازهمین رو، ترجمه آن نیز دشوار و گاهی ناشدنی است. دغدغه اصلی مترجم شعر آن است که مشخصه های ویژه متن اصلی را تا حد امکان توضیح دهد و متنی شعری را در زبان مقصد بیافریند که تأثیری مشابه متن اصلی بر خوانندگان ترجمه داشته باشد. ازآنجاکه واژگان و عناصر دو زبان کاملاً معادل هم نیستند، به ناچار در ترجمه شعر، افت معنی رخ می دهد و مترجم باید به نوعی این افت را جبران کند. این مقاله درصدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه های افت معنی و مکانیسم های جبران آن در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی بپردازد. به این منظور با بررسی آرای گروهی از صاحب نظران حوزه ترجمه درباره افت معنی در ترجمه و راهکارهای جبران آن، به جایگاه های افت معنی در ترجمه شعر عربی به فارسی، در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی می پردازد. برای نمونه ترجمه تعدادی از اشعار معاصر عربی از کتاب شعر معاصر عرب شفیعی کدکنی انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است مترجم که خود، شاعر و ناقد است، در رویارویی با افت معنی در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی کوشیده است با استفاده از راهکار جبران، لحن کلی متن اصلی را حفظ کند و در این راستا از جبران در محل و جبران در نوع بهره گرفته است.
در باب تمیز در دستور زبان فارسی؛ صورت، ماهیت و اصطلاح شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تمیز» اصطلاحی است که در نحو عربی و فارسی کاربرد دارد. این اصطلاح در دستورهای قدیم ترِ فارسی معادل همان تمیز عربی است، اما به تدریج بیشتر برای متمم مفعول به کار رفته است، یعنی نقشی که ابهام را از مفعولِ فعل هایی مانند دانستن، نامیدن، پنداشتن و... می زداید. امروز در دستور فارسی بیشتر از «تمیز» همین معنا اراده می شود. این گفتار نخست درپی آن است تا مشخص کند تمیز از کِی و از سوی چه کسی مصطلح شده است و این مفهوم چه معادل های دیگری دارد. دوم آنکه توصیفی از تمیز و فعل و مفعولِ مرتبط با آن به دست دهد. در راستای هدف نخست کتب دستور زبان فارسی (مطابق نظمی تاریخی) مطالعه و برای تحقق هدف دوم از بررسی ای پیکره بنیاد بهره برده شد که برخی از نتایج به دست آمده از آن چنین است: از میان این افعال فارسی فعل «دانستن» و سپس افعال دیدن، نامیدن، شمردن (شماردن) و گفتن، بیش از افعال دیگر با تمیز به کار رفته است. بیشترِ این افعال در ساخت های ظرفیتی متفاوتی ظاهر می شوند، اما برخی از آن ها تنها یک ساخت دارند و آن «فاعل، مفعول، تمیز» است، مانندِ نامیدن و محسوب کردن. تمیز عمدتاً در قالب گروه اسمی و سپس گروه صفتی و گروه حرف اضافه ای و به ندرت به شکل بند و ضمیر ظاهر می شود. نزدیک به تمام تمیزها با مفعول مستقیم و معدودی از آن ها با مفعول حرف اضافه ای می آیند. حضور مفعول در جمله به هر شکلی لازم است. به همین دلیل، شکل مجهول این افعال تمیز را از دست می دهند؛ به جز افعالی مانند یاد شدن، گفته شدن و اطلاق شدن که در حالت مجهول نیز مفعول حرف اضافه ای دارند.
بررسی تطبیقی مطالعات سبک نوشتار زنانه و تأثیر جنسیت بر ترجمه و تألیف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیاری برای بررسی تأثیر جنسیت بر زبان صورت گرفته اند. گروهی در این زمینه مؤلفه هایی برای سبک زنانه و مردانه در نظر گرفته اند و گروهی نیز زبان را امری غیرجنسیتی دانسته اند. بحث از سبک نوشتار زنانه که با نظرات کسانی همچون لیکاف قوت گرفت، برپایه تفکرات فمینیستی و پست مدرن شکل گرفته است. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی مبانی مرتبط با زبان شناسی جنسیتی و طرح مختصر مؤلفه های لیکاف در مورد سبک نوشتار زنانه به مطالعه توصیفی تطبیقی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بر روی آثار ادبی تألیفی و ترجمه شده در ایران می پردازیم و در نهایت، 11 مقاله را واکاوی می کنیم تا به وضعیت کلی این پژوهش ها و نتایجشان دست یابیم. به طور کلی، کاستی های پژوهش های بررسی شده، چه در زمینه تألیف چه در زمینه ترجمه، در ایران عبارت اند از: میدانی بودن محض نتایج تحقیقات، نبود یا ضعف در تحلیل های مبتنی بر نظریات اجتماعی و روان شناختی و فرهنگی و نیز غیرقابل تعمیم بودن آن ها. در خصوص پژوهش های مربوط به تأثیر جنسیت بر ترجمه باید افزود که تعداد پژوهش ها زیاد نیست و به برخی نکته ها توجه نشده یا روش کار نامناسب بوده است.
L2 Writing Feedback Preferences and Their Relationships with Entity vs. Incremental Mindsets of EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۴, Spring ۲۰۲۱ (۱)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
The present study was aimed at investigating intermediate Iranian EFL learners’ feedback preferences on their L2 writing and examining the possible differences between learners with entity and incremental language mindsets with respect to their feedback preferences. To this end, 150 EFL learners were recruited from several language institutes in Isfahan, Iran, and their language proficiency level was measured through a proficiency test. The learners were then given the Language Mindsets Questionnaire and the Feedback Preferences Scale to fill out. Frequency counts, mean scores, and chi-square for independence were employed to analyze the collected data. The results of the study indicated that teacher-student conferencing, self-correction, peer correction, and correction using prompts were the types of feedback that the learners preferred to receive, and the difference between entity and incremental mindset holders reached statistical significance for teacher correction with comments, self-correction, and teacher-student conferencing. Regarding the strategies the learners utilized to handle feedback, the two groups of learners were significantly different just in terms of asking for teacher explanation. Finally, thinking prompts received priority in the following order, L1/L2, word, and rule, while goal and fit were not favored by the learners; thinking prompt did not turn out to cause significantly different preferences in the EFL learners with entity or incremental mindsets. The significance of the obtained results are discussed and the implications of the study are then proffered
بررسی زاویه دید در رمان پلنگ های کوهستان بر اساس الگوی روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی موضوعی است که دردهه های گذشته مورد مطالعه کسانی چون تزوتان تودوروف، نورمن فریدمن، ژاپ لینولت، ژرالدپرس، اشتانسل و ژرارژنت بوده است . نزدیک چهل دهه است این مقوله، به عنوان علمی مستقل در غرب، جای خود را باز کرده است و از دیدگاه ساختار گرایان به مطالعه ی طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. ژرارژنت فرانسوی، به گفته ی بسیاری از محققان ، کامل ترین نظریات را در باب این حوزه مطرح کرده است. زاویه دید یا کانون روایت مبحثی است که نویسنده یا راوی برای نگریستن به داستان خود بر می گزیند. نظرات دقیق و آراء منسجم وی درباره ی کانون روایت چنان ظرفیتی دارد که می توان با کمک الگوی روایت شناسی او، متون مختلف ادبی را بررسی کرد و دید تازه ای را به روی آن ها گشود. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، شگردهای روایی را در رمان پلنگ-های کوهستان امین فقیری بر اساس نظریه کانون روایت ِژرارژنت مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
The Impact of Learning through Management System vs. Learning through Experience Platform on Exam Results of Digital Natives and Digital Immigrants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۱
117 - 158
حوزههای تخصصی:
The upheaval time of COVID-19 highlighted the importance of an effective way of teaching English to the front-line healthcare workers such as medical doctors and researchers with different digital-divide status, particularly in non-English-speaking countries because they were first-hand users of critical pandemic-related information in mostly-English articles published online by scientific journals. This study attempted to investigate the pedagogical effects of utilizing the two main User-Generated Content (UGC) platforms in E-learning, namely LMS vs. LXP, on the results of the Electronic Ministry of Health Language Examinations (E-MHLE) among Iranian English for Medical Purposes (EMP) learners across their digital-divide status (digital natives vs. digital immigrants) during the COVID-19 pandemic. A series of focus-group E-interviews were conducted to determine the reasons behind the lowest scores among the participants and to find out possible suggestions for success in high-stake E-tests. To this end, 272 EMP learners who were users of LMS and LXP were conveniently selected from a university of medical science to participate in this sequential explanatory mixed-method research. The results of descriptive and inferential statistics showed that the LXP group outperformed the LMS one in the results of E-MHLE. Moreover, the digital natives obtained higher scores than the digital immigrants in both groups but the difference was not significant in the LXP. The findings of the E-interviews were thematically analyzed and discussed. The findings of this study might offer practical and realistic benefits to the whole EMP community, particularly policymakers for the post-COVID-19 era.
واکاوی سبک نوشتاری دادنامه های حقوقی و کیفری بر پایه فرانقش اندیشگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
311 - 331
حوزههای تخصصی:
در بافتِ حقوقی، دادنامه ها، گزارش ها و اسنادی مهم انگاشته می شوند. زیرا در نظام حقوقی کشور، در دادنامه ای که مشتمل بر حکم یا همان تصمیم مراجع دادرسی باشد، همه و یا برخی از موضوع دعوا به سرانجام می رسد. از این رو، فحوای آن برای طرفین کشمکش بسیار سرنوشت ساز است. در بررسی متن دادنامه ها، با موارد ابهام آمیزی مانند حذف گروه های اسمی و در برخی موارد گروه های فعلی روبه رو شدیم. هدف از جستارِ حاضر، یافتن سازه های یادشده و تشریح هر بند، از جنبه معناشناختی است. بنابراین، 48 دادنامه حقوقی و کیفری به روش تصادفی از دهه 50 تا90 انتخاب گردیدند و بر مبنای انگاره گذرایی و فرانقش اندیشگانی هلیدی (Halliday, 2004) - به عنوان ابزاری کارآمد- تجزیه و تحلیل شدند. همچنین، میزان فراوانی داده ها با بهره گیری از آمار توصیفی، محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی بندهای موردِاشاره که در برگیرنده تشریح و تبیین شرایط و دستور به انجام و یا ترکِ عمل و نیز اعلام بی گناهی و یا گناهکار بودن است، در واقع بیانگرِ حقایق و وضعیت موجود از جمله صحنه جرم و یا رخدادهای پرونده، نام های طرفین کشمکش و دیگر موارد بر مبنای موضوع است. در متون مورد بررسی، هیچ گزاره ای یافت نشد که نمایانگر ارائه نمودهای بیرونی از کردارها باشد و سبک نوشتاری این متن ها این گونه است که نخست، مستندات و ادله بیان می شود، سپس حکم و رأی نگارش می شود. به طور کلی، بالا بودن میزان فراوانی فرآیند مادی نشان داد که ژانر حقوقی تأکید بر لازم الاجرا بودن احکام و شیوه نامه ها دارد تا رفتارهای بیرونی.
اصول ساده سازی متن هایِ کهنِ ادبی: مطالعه موردی کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن های کلاسیک ادبی دارای اهمیت فرهنگی خاصی هستند، با وجودی که گویشوران فارسی زبان هنوز می توانند این متن های کهن را پس از صدها سال بخوانند و بفهمند (و این ویژگی خاص زبان فارسی است)، ولی این امر، به دلیل تغییرات واژگانی و تا حدی نحوی، برای نسل جوان و نوآموزان به سختی امکان پذیر است. از این رو، بسیاری از این متن ها برای کودکان و گاه بزرگ سالان ساده سازی شده است. در این پژوهش، کوشش شده است با بررسی داستانِ «موش آهن خور» از کلیله و دمنه با نمونه های ساده شده آن مقایسه شود تا ضمن بررسی چگونگی تغییرات متن ادبی در روند ساده سازی ها، روش های ساده سازی استخراج شود و در نهایت، الگویی کلی برای روند ساده سازی متن های کهن و کلاسیک ارائه شود. در نتیجه، چگونگی ساده سازی و شناسایی ابزارهای واژگانی دستوری مسئله ای این پژوهش بوده است. دلیل انتخاب کلیله و دمنه از یک سو این است که از نثرهای فنی و مصنوع فارسی به شمار می آید و از سوی دیگر، بارها ساده نویسی شده است. در این بررسی، تغییرها در چهار سطح صرفی، نحوی، واژگانی و متنی طبقه بندی شده است. با توجه به بررسیِ انجام گرفته، سه نوع رویکرد به سازوکار ساده سازی متن های ادبی کهن فارسی مشاهده می شود: 1. گرایش به وفاداری هم به محتوا و هم در صورت متن اصلی، 2. گرایش به وفاداری به محتوا و دست کاری در صورت متن اصلی و 3. گرایش به دست کاری هم در محتوا و هم در صورت متن اصلی. بنابراین، صورت همیشه دستکاری شده است. همچنین، دستکاری ها را می توان در چهار سطح واژگانی، صرفی، نحوی و متنی دسته بندی کرد.
بررسی مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در زبان های اسپانیایی و فارسی با رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقیِ نحوه اصطلاح سازی برمبنای مفاهیم مشترک، در زبان های اسپانیایی و فارسی براساس چگونگیِ برخورد گویشوران این دو زبان، با اشیای پیرامونشان، در چارچوبِ رویکردِ بینارشته ای زبان شناسیِ انسان شناختی پرداخته است. در این رویکرد، شباهت ها و تفاوت های احتمالی مؤلفه های زبانی، با توجه به مباحث فرهنگی و جامعه شناختی گویشورانِ آن زبان ها تحلیل و بررسی می شود. این رویکرد بیش از هر چیز وامدار مبانیِ نظریه نسبیت زبانی است، نظریه ای که برمبنای تأثیرگذاری زبان بر اندیشه و به ویژه، تأثیرپذیری نگرش افراد به اشیا، از نحوه برخورد زبانی آن ها با اشیای اطرافشان شکل گرفته است. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که اشیا و مصنوعات، در فرهنگ گویشوران دو زبان اسپانیایی و فارسی، چه تأثیری بر ایجاد اشتراکات و افتراقات احتمالی در نحوه اصطلاح سازی در این دو زبان دارند. ازآنجا که اصطلاحات بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامه، و چه بسا، فرهنگ بنیادترین عنصر زبانی هستند، نگارندگان بر آن شدند تا از رهگذر بررسیِ مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی به روشی تطبیقی و تحلیلی، تأثیر مباحث فرهنگی در برخورد اسپانیایی زبان ها و فارسی زبان ها با اشیای اطرافشان را، در نحوه اصطلاح سازی آن ها از یک مفهوم مشترک، به منظور ارائه الگویی برای انجام تحلیلی بینازبانی در چارچوب رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی، بررسی کنند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اصطلاحات حاوی اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی است تا مشخص شود نگرش های متفاوت گویشوران این دو زبان به اشیای پیرامونشان، چگونه تحت تأثیر بافت و ویژگی های فرهنگی در ساخت اصطلاحات انعکاس پیدا می کنند. برمبنای تحلیل صورت گرفته در این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاح سازی از یک مفهوم مشترک براساس نحوه برخورد گویشوران این دو زبان با اشیای اطرافشان، بیش از آنکه به سمت شباهت ها متمایل باشد به سمت تفاوت های فرهنگی متمایل است و کانون شباهت های اصطلاح سازی، مبتنی بر اشیا و مصنوعاتی بوده که در محیط خانه و وسایل منزل به کار می رفته اند.
بررسی رابطه میان هویت فرهنگی و نگرش دانش آموزان مقطع دبیرستان استان تهران نسبت به یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک رابطه میان فرهنگ، زبان، و هویت، برای همگی معلمان، به خصوص معلمان زبان های خارجی، امری بسیار مهم و ضروری است. این سه مقوله در ارتباط با هم، نگرش معلم را از یک سو، و نگرش دانش آموز را از سوی دیگر شکل می دهند. اهداف این پژوهش، بررسی رابطه میان هویت فرهنگی و نگرش دانش آموزان مقطع دبیرستان استان تهران نسبت به یادگیری زبان انگلیسی، و نیز بررسی حس هویت فرهنگی در میان دختران و پسران مقطع دبیرستان است. صد و هشتاد دانش آموز دوره دوم دبیرستان (88 دختر و 92 پسر) مناطق یک، پنج، دوازده و هجده، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمونه گیری شدند. سپس، پرسشنامه های انگیزش و نگرش نسبت به یادگیری زبان خارجی، گاردنر- فرم کوتاه، و پرسشنامه هویت فرهنگی بصورت الکترونیکی میان افراد توزیع شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری حاکی از آن بود که بین دو متغیر هویت فرهنگی و نگرش دانش آموزان نسبت به فراگیری زبان خارجی همبستگی منفی ضعیفی وجود دارد. به عبارت دیگر، میان افزایش آگاهی نوجوانان ایرانی (16-18 سال) نسبت به هویت فرهنگی ایرانی، و نگرش آن ها در باره فراگیری زبان خارجی رابطه منفی بود، که البته با توجه به نتایج پژوهش، شدت این رابطه ضعیف است. همچنین، تفاوت معناداری بین حس هویت فرهنگی دو گروه دانش آموزان دختر و پسر مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای فعالان امر آموزش، به خصوص آموزش زبان انگلیسی، طراحان مطالب آموزشی، معلمان، مربیان تربیت مدرسان زبان مفید باشد.
بررسی ماهیت و میزان بازتاب ارزش های قصد شده در برنامه درسی ملی ایران در کتاب های زبان انگلیسی Vision(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر شاهد بازپیدایی و علاقه مجدد نظام های آموزش رسمی کشورها به آن چه از آن به آموزش ارزش ها تعبیر می-شود هستیم. بخشی از این علاقه از تاکید گفتمان های معاصر، به ویژه گفتمان توسعه پایدار، مینی بر ضرورت گنجاندن ارزش-های متعهدانه و پایبند بودن به آن ها در آموزش نشات می گیرد. در این راستا، پژوهش کیفی فعلی با استخراج ارزش های مورد-نظر سیاستگذارآموزشی در ایران، که در اسناد فرادستی هم چون سند برنامه درسی ملی تبلور یافته است، کوشیده تا نوع و میزان انعکاس این ارزش ها را در کتاب های نونگاشت زبان انگلیسی مدارس مقطع متوسطه دوم موسوم به مجموعه Vision بازنمایاند. بدین منظور، با اتخاذ روش تحلیل محتوا، متعاقب شناسایی و استخراج ارزش های قصد شده در برنامه درسی ملی ایران، کوشش شد با بررسی بندهای سرتاسر تمامی شش کتاب مجموعه فوق – شامل سه کتاب دانش آموز و سه کتاب کار– مشخص شود که آیا و یا تا چه اندازه و به چه شکل ارزش های یاد شده نمود دارند و میزان برجستگی این نمود به چه صورت است. از جمله نکات حایز اهمیت در پیوند با یافته ها می توان به بازتاب بالای مصادیق و نمود های، به ترتیب، ارزش های رشد فردی، ارزش های جامعه محور، ارزش های مربوط به سلامت، و ارزش های زیست محیطی و نیز برجستگی بیشتر آن ها در قالب بافت کلامی و نیز تصویری اشاره نمود. به همین منوال، ارزش هایی هم چون ارزش های کارمحور، مذهبی، وطن پرستانه، و هنری از نقطه نظر بازنمایی کم رنگ و کم رمق نمایانده شده اند. یافته های این پژوهش می تواند مورد استفاده ذی نفعان عمده آموزشی از جمله معلمان، نویسندگان مجموعه فوق، و سیاست گذاران آموزشی قرار گیرد.