فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۰۱ تا ۴٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
آمادگی مدیران، عامل مؤثر در سبک تصمیم گیری
حوزههای تخصصی:
الگوی پرداخت حقوق کارکنان در سازمان های دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با توجه به نقش منابع انسانی در مدیریت دانش به ارتباط سامانه های انگیزشی مانند حقوق و دستمزد در ارتقای دانش و لیاقت کارکنان پرداخته شده است. براین اساس، به طرح های پرداخت حقوق افزایشی به عنوان تحولی در طرح های سنتی پرداخت حقوق اشاره می شود؛ این طرح ها، با توجه به عملکرد تعیین شده در حوزه ی فعالیت های موجود، حقوق مکفی را به کارکنان پرداخت نموده که با سه رویکرد «سنتی، دانشی، لیاقتی» در سازمان های مختلف قابل اجراست. حقوق دانشی و حقوق لیاقتی – در مقایسه با حقوق سنتی- در سازمان های دانش محور رواج بیشتری دارند که در این مقاله مبانی نظری و اجرایی آنها تشریح و بررسی شده است. همچنین، شرایط استقرار، نحوه ی طراحی و پیاده سازی حقوق دانشی و نتایج به کارگیری آنها، الگوسازی شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. برای همانندسازی با شرایط واقعی نیز مثال کاربردی از طراحی و پیاده سازی حقوق دانشی در یک کارخانه ی تولیدی، الگوسازی و ارایه شده است. به نظر می رسد الگوسازی مناسب پرداخت حقوق، در کنار سایر مؤلفه های الزامیِ مدیریت دانش، کلید اصلی خلق، گردآوری، اشاعه و تسهیم دانش با هدف ارتقای عملکرد و یادگیری کارکنان باشد.
بررسی رابطه اخلاق کاری اسلامی و فرسودگی شغلی مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه اخلاق کار اسلامی و فرسودگی شغلی می پردازد. پژوهش از نوع پیمایشی همبستگی است و جامعه آماری شامل تمام مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور شهرستان پیرانشهر بود که 165 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری (به نسبت مدرسان هر کدام از دانشگاه ها) انتخاب شدند و به پرسشنامه های اخلاق کار اسلامی بر مبنای الگوی علی (1998) و فرسودگی شغلی مسلج (1981) جواب دادند؛ سپس داده ها با نرم افزار Spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطه اخلاق کار اسلامی، کار دقیق، استقلال و سودمندی اجتماعی با فرسودگی شغلی منفی و معنادار بود. بین کار انساندوستانه و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود نداشت و ابعاد اخلاق کار اسلامی توانایی پیش بینی 9 درصد از واریانس فرسودگی شغلی را دارد.
الگوی نردبان موفقیت
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۹
حوزههای تخصصی:
اشتباهات شغلی در محیط کار
منبع:
تدبیر ۱۳۸۲ شماره ۱۳۱
حوزههای تخصصی:
شناسایی موانع جاری سازی ارزش ها در شرکت های هلدینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش تقاضاهای جامعه از سازمان ها، نقش سنتی سازمان ها به چالش کشیده شده است. سازمان ها دیگر صرفاً موجودیت های قانونی که با ارایه محصولات و خدمات سود ایجاد می کنند نیستند، بلکه آنها در قبال محیط زیست و جامعه مسئولند و شهروند آگاه به شمار می روند. جامعه انتظار دارد که سازمان ها اخلاقی رفتار کنند، در فعالیت های بشر دوستانه وارد شوند و ارزش مدار باشند. سازمان ها همچنین باید در قبال ذی نفعان مختلفشان پاسخگو باشند و نقش های متفاوتی را در جامعه ایفا کنند و در واقع ارتباط با محیط بیرونی یک اولویت اصلی برای سازمان ها به شمار می رود. بنابراین ارزش های سازمان که نشان دهنده خط مشی سازمان در قبال ذی نفعان مختلف و همچنین مسئولیت اجتماعی سازمان هاست، امروز یکی از بحث های مهم در حوزه مدیریت سازمان بوده و ارزش ها و مسئولیت اجتماعی شرکت ها به عنوان بخشی از هویت سازمان ها چالش های جدیدی را برای سازمان ها مطرح می کند چرا که گاهی ارزش ها و مسئولیت اجتماعی با هویت موجود شرکت و ارزش های محوری فعلی سازگار نیست. پژوهش حاضر به دنبال بیان ضرورت جاری سازی ارزش ها درصدد شناسایی موانع جاری سازی ارزش ها در رفتار کارکنان است. این پژوهش پس از مرور ادبیات این حوزه و بیان ضرورت پرداختن به این موضوع، با روش کیفی و استراتژی تحلیل تم، به شناسایی موانع جاری سازی ارزش ها در شرکت های گروه مپنا پرداخته است. جامعه آماری کارکنان سه شرکت گروه مپنا و حجم نمونه بالغ بر 300 نفر از کارکنان سه شرکت پایلوت گروه است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و گروه های کانونی و روش تحلیل داده ها، تحلیل تم است. نتایج چهار دسته کلی از موانع جاری سازی ارزش ها را نشان می دهد که هر یک ابعاد مختلفی دارند و در پایان پیشنهادهای عملی برای غلبه بر موانع جاری سازی ارزش ها ارایه شده است.
استخراج یک چارچوب بر اساس تحلیل مضمون رهبری معنوی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:این نوشتار در پی استخراج چارچوبی بر اساس تحلیل مضمون رهبری معنوی در آموزش عالی بود. روش:پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی و متوالی بود که با همسوسازی داده ها، به تدوین و اعتباریابی چارچوب نظری اولیه بر اساس تحلیل مضمون و تحلیل عاملی تأییدی پرداخته شد. محیط پژوهش منابع در دسترس دست اول پایگاههای اینترنتی و بانکهای اطلاعاتی علمی معتبر در گستره زمانی 2016-1990 در حوزه رهبری معنوی در آموزش عالی با نمونه گیری هدفمند بود. جامعه آماری پژوهش شامل رؤسا و معاونان کلیه واحدهای جامع دانشگاه آزاد اسلامی ایران به تعداد 46 واحد و رؤسا و معاونان دانشکده های آن به تعداد 736 نفر بود. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده، 530 نفر در پژوهش مشارکت کردند. یافته ها:مدل رهبری معنوی در سازمان آموزش عالی شامل پنج بُعد و 22 مؤلفه بود. نتیجه گیری:مدل حاضر می تواند مبنای مناسبی برای شناخت رهبران معنوی در جایگاه خود و همچنین سنجش و ارائه راهکارهای بهبود رهبری معنوی سازمانها و به خصوص نظام آموزش عالی بر اساس معرّفهای تعریف شده در این مدل باشد. پیشنهاد می شود جمعیت دانشگاه و نظام آموزش عالی به مدل رهبری معنوی در آموزش عالی ایران توجه ویژه ای کند و این دیدگاه نوین به همه اعضای دانشگاه آموزش داده شود.
نظریه و دیدگاهی چند در ارتباط با مشارکت مؤثر و واقعی کارکنان در سازمان
حوزههای تخصصی:
نفاق مدیریت ارشد و مقاومت کارکنان در برابر تغییر: تبیین نقش میانجی اعتماد به مدیریت ارشد سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاومت کارکنان در برابر تغییر و ضرورت شناسایی عوامل اثرگذار در آن به منظور مدیریت آنها، نفش مهمی در مدیریت تحول سازمانی دارد. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر نفاق مدیریت ارشد در مقاومت کارکنان در برابر تغییر، ضمن تبیین نقش اعتماد کارکنان به مدیریت ارشد سازمان پرداخته شده است. به این منظور، نمونه ای 323 نفری از کارکنان سازمان-های دولتی شهر رشت به صورت تصادفی انتخاب، و پرسشنامه هایی برای بررسی متغیر های پژوهش، که روایی و پایایی آنها نیز آزمون شده بود، توسط آنها تکمیل شد. برای آزمون فرضیات پژوهش، نخست با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، مدل های اندازه گیری پژوهش برآورد و آزمون شدند؛ سپس از طریق فن رگرسیون چندگانه، داده ها به مدل های معادله ساختاری برازش شدند. نتایج، به تأیید روابط مدل در سطح اطمینان 99 درصد و نیز تأیید نقش میانجی اعتماد انجامید. به این ترتیب، مشخص شد نفاق مدیریت ارشد سازمان در اعتماد کارکنان به ایشان اثری منفی و اعتماد نیز به عنوان متغیر میانجی اثری کاهنده در مقاومت در برابر تغییر دارد.
The relationship Between Emotional Intelligence and Organizational Citizenship Behavior (Testing the Mediating Effect of Job Satisfaction)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The study tested the extent to which the emotional intelligence (EI), job satisfaction (JS) and organizational citizenship behavior (OCB) and their dimensions are related. Alsoit was tested that whether job satisfaction mediates personality effects (Emotional Intelligence) on organizational citizenship behavior. method - A questionnaire survey was carried out to explore these relations at the Islamic Azad University of Tehran, South Branch. Participants were 187 employees who completed the Wong Law Emotional Intelligence Scale, Blazer Job Satisfaction Scale and Podsakoff Organizational citizenship behavior Scale. Some basic socio-demographic questions were included too. Finding - Results indicated that emotional intelligence affects both job satisfaction and organizational citizenship behavior; and job satisfaction affects organizational citizenship behavior significantly. Using structural equation modeling (SEM), it was cleared that job satisfaction mediates the effects of emotional intelligence on organizational citizenship behavior partially. Among the four EI dimensions, ""self-emotional aPPraisal"", ""other’s emotional aPPraisal"" and ""use of emotion"" were significant independent predictors of job satisfaction and all the four EI dimensions were significant independent predictors of OCB. Originality/value - The relations among emotional intelligence, job satisfaction and organizational citizenship behavior have been analyzed simultaneously. Job satisfaction was found to be a mediator between emotional intelligence and organizational citizenship behavior. Emotional intelligence dimensions have significant relation with some aspects of job satisfaction and some dimensions of organizational citizenship behavior.
رهبری دگرگونیهای اساسی
منبع:
مدیرساز ۱۳۷۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل کاربردی تعالی حرفه ای پرستاران؛ مطالعه کیفی با استفاده از نظریه پایور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که باهدف تبیین فرایند تعالی حرفه ای پرستاران و ارائه مدل کاربردی به کمک نظریه پایور انجام شده است، عوامل مؤثر بر شکل گیری رفتارهای تعالی خواه کشف و تبیین گشته و مدل کاربردی تعالی حرفه ای پرستاران ارائه شده است. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از نظریه پایور انجام شده است. شرکت کنندگان در پژوهش از میان پرستاران و از رده های مختلف بودند که به صورت مبتنی بر هدف، گلوله برفی و تئوریک انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاری بوده است. در این مطالعه نوزده مصاحبه با پانزده شرکت کننده انجام شده که داده ها پس از پیاده سازی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.: تجزیه وتحلیل داده ها و انجام مقایسات مداوم به منظور تراکم مفهومی، در نهایت منجر به استخراج طبقات یا درون مایه هایی شد که فرآیند تعالی حرفه ای را نشان می داد. در این مطالعه درمجموع 1450 کد اولیه، 35 طبقه اولیه، 8 زیر طبقه و 3 زمینه نهایی استخراج شد. طبقات اصلی (تم ها) شامل: رفتارهای فرانقش حرفه ای، بینش راهبردی حرفه ای و مدیریت استعدادهای حرفه ای هستند: نتایج حاصل نشان داد که برای دستیابی به تعالی حرفه ای، دارا بودن برخی از ویژگی ها و نگرش های فردی ازجمله ارزش آفرینی برای خود و نیز حفظ و توسعه ارزش های حرفه ای به عنوان رفتارهای فرانقش حرفه ای، لازم و ضروری است؛ اما بروز رفتارهای فرانقش، نیازمند ترغیب و تشویق می باشد. در این میان نقش مدیران حائز اهمیت است. بروز چنین رفتارهایی تنها در محیط های حمایت کننده که توسط خانواده و به ویژه مدیریت سازمان ایجاد می شود، میسر خواهد بود.
مدیران از چه منابعی برای اعمال قدرت استفاده می کنند؟
حوزههای تخصصی:
هر گاه مدیر دارای ویژگی های خاصی باشد که دیگران تمایل داشته باشند آن ویژگی ها را بدست آورند و با تحسین و همانند سازی خود با مدیر سعی کنند رضایت او را جلب نمایند، در این حالت مدیر می تواند بر آنها اعمال قدرت کند. به مفهوم دیگر، هر گاه یک فرد تا جایی مدیر را تحسین کند که بخواهد رفتار و نگرش خود را همانند او سازد، مدیر بر آن شخص قدرت ارجاعی دارد.
تدوین مدلی برای گزینش کارکنان بر مبنای رویکردهای اقلیمی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بحث گزینش کارکنان در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مورد بررسی قرار گرفته، متغیرهای مؤثر بر آن شناسایی شده و در نهایت الگویی برای شناخت ابعاد و سازوکار اثر این عوامل طراحی شده و برازش آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، کارکنان و مدیران پنج دانشگاه: جامع امام حسین(ع)، شهید بهشتی، تربیت مدرس، دانشگاه تهران و تربیت معلم تهران بوده است. مدل استخراج شده از ادبیات موضوع، ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel مورد سنجش قرار گرفت. یافته های پژوهش، الگوی استخراج شده را تأیید نمود و نشان داد که دو عامل توجه به مؤلفه های عقیدتی و همچنین توانمندی های کاری و اخلاقی در گزینش، تأثیر معنا داری بر صلاحیت کارکنان در احراز شغل شان داشته اند. همچنین متغیر صلاحیت کارکنان در احراز شغل شان نیز به عنوان متغیر میانجی، تأثیر معنا داری بر دو متغیر وابسته ی الگو، یعنی پذیرش شغل و خودکنترلی داشته است. انجام این تحقیق نشان داد که به طور کلی در جامعه ی ما دو عامل پذیرش شغل و خودکنترلی که از مهم ترین آرمان های منابع انسانی در هر سامانه می باشند، تحت تأثیر توجه به مؤلفه هایی مانند: صلاحیت اخلاقی، سیاسی، اعتقادی، خانوادگی و البته تخصصی است.
مدل معادلات ساختاری رابطه میان هوش فرهنگی و گرایش کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه کارکنان کارخانه یخچال سازی شهرستان خرم آباد در استان لرستان است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و روش آن از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با استفاده از توزیع دو پرسشنامه هوش فرهنگی و نیز گرایش کارآفرینانه در میان کارکنان کارخانه یخچال سازی شهرستان خرم آباد به عنوان جامعه آماری به تعداد 125 نفر گردآوری شده است. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 98 نفر تعیین گردید. داده ها با بکارگیری روش مدل یابی معادلات ساختاری و نیز آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مهمترین نتایج تحقیق را می توان به این شرح بیان نمود: بین هوش فرهنگی و گرایش کارآفرینانه رابطه وجود دارد؛ از بین چهار بعد هوش فرهنگی، دو بعد فراشناختی و رفتاری با گرایش کارآفرینانه رابطه مثبت و معنادار داشته و دو بعد انگیزشی و شناختی رابطه معناداری با گرایش کارآفرینانه ندارند. همچنین نتایج حاکی از رابطه علّی بعد فراشناختی هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه می باشد. لذا تقویت هوش فرهنگی فراشناختی می تواند به طور مستقیم بر افزایش گرایش کارآفرینانه افراد تأثیرگذار باشد.
راههای کاهش عصبیت در محیط کار
منبع:
تدبیر ۱۳۸۲ شماره ۱۳۸
حوزههای تخصصی:
نقش ویژگیهای فردی در موفقیت سازمانی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۳۰
حوزههای تخصصی:
مدیریت ارتباطات؛ گذرگاه عبور از بحران
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۶
حوزههای تخصصی:
ارتباطات بحران، شامل برنامه ریزی و اجرای فعالیت هایی می شود که سازمان را قادر می سازد، از مجرای رسانه های خبری و به شیوه ای اثربخش، مردم را در جریان رویدادهای واقعی قرار دهد. با توجه به تغییر و تحولات سرسام آور محیطی در دنیای کسب و کار امروزی، که بحران به صورت بخش جدایی ناپذیر زندگی سازمانها درآمده است..