فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شغلی با حداکثر مسئولیت پذیری
حوزههای تخصصی:
شناسایی و مدلسازی انگیزه های بکارگیری نظام مدیریت عملکرد منابع انسانی در کسب و کارهای بزرگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به دغدغه ای مهم و اساسی برای کسب و کار ها تبدیل شده است. یافته های پژوهش ها نشان می دهد حدود 70 درصد برنامه-های تحولی در کسب و کارها از قبیل: برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت دانش، مدیریت عملکرد، مدیریت کیفیت جامع و مهندسی مجدد، به دلیل عدم احساس نیاز و انگیزه لازم برای تحول با شکست مواجه می شوند. برای کاهش نرخ شکست، شناسایی و افزایش انگیزاننده های کسب و کارها برای بکارگیری این برنامه های تحولی از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، با توجه به تمرکز تحقیق حاضر بر روی نظام های مدیریت عملکرد به عنوان یکی از برنامه های تحولی در سازمانها، سؤال پژوهش حاضر این است که انگیزه های بکارگیری نظام مدیریت عملکرد منابع انسانی در کسب و کارهای بزرگ ایرانی کدامند؟ علاوه بر شناسایی انگیزاننده ها، این تحقیق همچنین بدنبال شناسایی میزان اهمیت و روابط بین این عوامل انگیزشی نیز می باشد. بدین منظور از روش تحقیق کیفی اکتشافی استفاده گردید، تا از نظر خبرگان و متخصصان برخوردار از تجربه و شایستگی لازم در زمینه نظام های مدیریت عملکرد بهره گیری شود. در مرحله اول براساس شاخص تعداد کارکنان شش کسب و کار بزرگ کشور برخوردار از تجربه بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید و داده های لازم از طریق مصاحبه واقع محور استخراج، مستندسازی و با استفاده از مدل اشتراس کدگذاری گردید. در گام بعد یافته های حاصل از پژوهش ها و کدگذاری تجربیات بر اساس روش مدیریت تعاملی توسط خبرگان منابع انسانی برخوردار از تجربه لازم در زمینه بکارگیری نظام مدیریت عملکرد در کسب و کارهای بزرگ، مورد ارزیابی، غربال گری و سپس مدلسازی قرارگرفته است. در مرحله دوم از روش های ایده نویسی به منظور گردآوری داده ها استفاده گردید. براساس یافته های نهایی پژوهش، با اهمیت ترین انگیزه های کسب و کارهای بزرگ ایرانی در بکارگیری نظام مدیریت عملکرد عبارتند از: فعالیت شرکت در فضای رقابتی، احساس نیاز رهبران به ایجاد تحول در کسب و کار، کنترل و اطمینان از تحقق اهداف، همراستایی اهداف فردی و سازمانی، پایش عملکرد و پاداش دهی براساس عملکرد و شناخته شدن بر اساس علمکرد. شناسایی روابط بین انگیزاننده ها نشان داد که وجود فضای رقابتی، به عنوان یکی از علل برانگیخته شدن کسب و کارها برای استفاده از نظام مدیریت عملکرد، بر سایر انگیزاننده ها تأثیر قابل ملاحظه ای داشته است. همچنین برخی دیگر از انگیزاننده ها از قبیل پاداش دهی براساس عملکرد، پایش عملکرد و شناخته شدن براساس عملکرد نیز تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. کاربردهای یافته های تحقیق و پیشنهاداتی برای پژوهشگران آینده در انتهای مقاله مورد مطالعه قرار گرفته اند.
اعتماد درون سازمانى و بررسی وضغیت موجود سازمان های اجرایى کشور
حوزههای تخصصی:
در بسیارى از نگرش ها، مفاهیمى که در مورد اعتماد سازمانى و بین فردى وجود دارد محققان بر این نکته تاکید دارند که کارکنان باید احساس کنند که مدیرانشان قابل اعتماد هستند. محققان زیادى از رشته هاى متنوع بر روى این مسأله توافق دارند که وجود اعتماد در سازمان داراى مزایاى زیادى است. این مقاله اطلاعاتى را در مورد اعتماد درون سازمانى ارائه مى کند، پیامدهاى مثبت، منفى آن را به همراه سه گام اساسى براى ایجاد اعتماد در سازمان بررسى مى کند و نتسان مى دهد که اعتماد یک عنصر اساسى براى مدیریت تغییر اثربخشى و نهایتآ موفقیت سازمان است.
مدیریت تعارض در سازمان ها
حوزههای تخصصی:
اضافه بار اطلاعاتی؛ ریشهها و پیامدها
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ دی شماره ۲۱۲
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین منبع کنترل (CPI) و تعهد و مسئولیت پذیری افسران نزاجا
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و سبک رهبری بر پذیرش تکنولوژی و مدیریت دانش (مورد مطالعه: شرکت های تولیدی استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و سبک رهبری بر مدیریت دانش با درنظرگرفتن نقش میانجی پذیرش تکنولوژی است. فرضیه های این تحقیق با به کارگیری داده های حاصل از نمونه ای شامل 54 شرکت تولیدی استان قزوین و با روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس (فن حداقل مربعات جزئی) و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شد. یافته های این تحقیق نشان دهندة تأثیر مثبت فرهنگ سازمانی و رهبری تحول گرا بر پذیرش تکنولوژی و مدیریت دانش است، اما بین رهبری مبادلاتی و مدیریت دانش رابطة معنادار یافت نشد. همچنین، یافته ها حاکی از تأثیر منفی رهبری مبادلاتی بر پذیرش تکنولوژی است. در میان شاخص های تبیین کنندة رهبری تحول گرا؛ انگیزه و الهام بخشی (بیشترین تأثیر)، توجه فردی و تحریک فکری بر مدیریت دانش تأثیر مثبت دارند در حالی که هیچ یک از شاخص های تبیین کنندة رهبری مبادلاتی تأثیر معنادار بر مدیریت دانش و پذیرش تکنولوژی نداشته اند. در نهایت، پذیرش تکنولوژی نیز بر مدیریت دانش تأثیر مثبت معنادار دارد. نتایج این پژوهش مدیران شرکت را به درک صحیح از تأثیرگذاری سبک رهبری آن ها و فرهنگ سازمانی بر پذیرش تکنولوژی به منظور بهبود مدیریت دانش شرکتشان رهنمون می کند.
شاخصهای کارکنان پرورش یافته
حوزههای تخصصی:
تبیین رهبری تحول آفرین و سرمایه اجتماعی به عنوان اهرم های ارتقاء اثر بخشی تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر در رشد فرهنگ کار و ایجاد انگیزه برای تلاش بیشتر
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از اشتباهات مجدد در پروژه های مهندسی مجدد
منبع:
تدبیر ۱۳۸۹ شماره ۲۱۶
حوزههای تخصصی:
جنبه هایی از مشکل اشتغال دانش آموختگان دانشگاه های کشور
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله معضل بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی از جنبه ی تطابق با نیازهای بازار کار، مورد بررسی قرار می گیرد و تلاش می شود با توجه به دیدگاه های اندیشمندان و صاحبنظران آموزش عالی، ابعاد و جنبه های مختلف این موضوع بررسی می شود. این طور به نظر می رسد که با توجه به تحولات جهانی و راهبردهای نوینی که دیگر کشورهای جهان برای پرهیز از حاد شدن اشتغال دانش آموختگان در حال شکل گیری است، اقدام برای برنامه ریزی های جدید جهت نظام آموزش عالی به منظور پاسخگویی به انتظارات بازار کار، ضروری است.
بر اساس مطالعات مورد اشاره در این مقاله، روشن شده است که چگونگی پاسخگویی مهارتهای کسب شده ضمن تحصیلات دانشگاهی به مهارتهای مورد نیاز بازار کار، عاملی تعیین کننده در میزان اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی است. در واقع بازار کار برای رفع نیازهای مهارتی خود در مشاغل گوناگون، نیاز به وجود شاخص هایی در افراد بکار گرفته شده در مشاغل دارد که انتظار می رود این مهارتها دست کم در مورد دانش آموختگان دانشگاهی طی تحصیلات دانشگاهی در آنان ایجاد شده باشد. بدین خاطر در بخش تقاضا برای اشتغال دانش آموختگان مجموعه ای از مهارتهای نظری کاربردی و بینشی مورد نیاز است که محصولات انسانی سیستم آموزش عالی باید دارای این مهارتها باشند تا امکان بکارگیری و اشتغال آنان فراهم شود.
در این پژوهش مهارتهای مورد نیاز بازار کار در مورد دانش آموختگان دانشگاهی در قالب تقاضا، و چگونگی پاسخگویی به این مهارتها از طریق نظام آموزش عالی کشور در قالب عرضه، مورد بررسی قرار می گیرد."
سقف شیشه ای: مانع ارتقای شغلی زنان
حوزههای تخصصی:
واکاوی پیش آیندهای کم کاری کارکنان در بخش دولتی: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های جدی فراروی مدیران در بخش دولتی، کم کاری کارکنان سازمان هاست. کم کاری به عنوان یکی از مظاهر رفتارهای انحرافی در سازمان ها، پس آیندهای مخربی برای عملکرد مدیریتی در پی خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر واکاوی پیش آیندهای کم کاری میان کارکنان سازمان های دولتی است. پژوهش، صبغه ترکیبی دارد. در مرحله اول با توسل به پژوهش کیفی، استفاده از مصاحبه های اکتشافی و راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، همچنین بررسی دانش موجود، پیش آیندهای کم کاری در بخش دولتی احصا و در مرحله دوم با توسل به پژوهش کمی، عددگذاری به جای مقیاس های طیف لیکرت و میانگین گیری، تلاش شده است، عوامل احصایی بر حسب میزان اهمیت، رتبه بندی شوند. نتایج حاکی از آن است که از بین 33 عامل احصاشده، فرهنگ زیرکاردرروی حاکم بر جامعه، بی کفایتی مدیران، بی تعهدی کارکنان، چندشغله بودن کارکنان، نظارت ضعیف، جبران بی عدالتی ها، روابط شخصی با مدیران و حقوق و مزایای ناکافی با میانگین بالای 4 به ترتیب جزء مهم ترین عوامل و تقابل سیاسی کارکنان با مدیران با میانگین زیر 3/3 رتبه سی وسوم را دارد.