فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۱۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
به دلیل ضرورت توسعه صنعت فتوولتائیک که از لزوم کاهش وابستگی اقتصاد کشور به سوخت های فسیلی و کاهش آلودگی هوا ناشی می شود، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی جهت تأمین مالی این صنعت در کشور است. این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای کاربردی است؛ توسعه ای بودن آن به دلیل ارائه یک چارچوب برای تأمین مالی صنعت، و کاربردی بودن آن به دلیل امکان کاربرد مستقیم نتایج در توسعه این صنعت است. برای مدل سازی، از ترکیب روش کیفی داده بنیاد و روش کمی شبکه های عصبی مصنوعی استفاده شده است. جامعه تحقیق مشتمل بر خبرگان حوزه مالی، اقتصادی و فنی صنعت فتوولتائیک بوده که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و رویکرد نمونه گیری هدفمند، ترکیب روش حداکثر تنوع با روش گلوله برفی، 25 نفر مورد مصاحبه قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که صندوق های سرمایه گذاری از راهبردهای اصلی تأمین مالی عمومی، وام بانکی از راهبردهای تأمین مالی شخصی، قرارداد خرید تضمینی از مشوق های دولتی، تأمین مالی دولتی از محل تعدیل تعرفه برق فسیلی و وجود ضمانت ها و بیمه ها، از جمله اولویت های راهبردی تأمین مالی این صنعت شناسایی شدند. در نتیجه نهایی می توان بیان داشت که با توجه به بسترهای موجود در کشور، در مدل تأمین مالی صنعت فتوولتائیک از طریق راهبردهای متنوع، دید سودآوری و فضای حمایتی برای صنعت ایجاد می شود.
تأمین مالی پروژه های بالادستی نفت و گاز از طریق رمز ارز نفت پایه در قالب الگوهای قراردادی متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر برخی موانع داخلی و محدودیت های خارجی، صنعت نفت و گاز کشور را با چالش های گسترده ای در حوزه تأمین مالی پروژه های این صنعت مواجه ساخته است. به عقیده کارشناسان پیرو ظهور، گسترش و کاربردی سازی فناوری های نوین در حوزه تبادلات مالی همچون فناوری دفاتر کل توزیع شده، زنجیره بلوکی و رمزارز، الگوهای سنتی حاکم بر زیست بوم تجارت جهانی دستخوش تغییرات شگرفی شده و محدودیت های جاری در نظام مالی کنونی جهان را تا حدودی از میان برداشته است. در این میان انتشار توکن های نفت پایه جهت تحقق اهدافی چون تأمین مالی، رفع اثر محدودیت های مالی بین المللی، مشارکت کارآمد در پیمان های پولی و مسائلی از این قبیل مسبوق به سابقه است. پژوهش حاضر ضمن پرداختن به مقوله امکان سنجی تأمین مالی بخش های بالادستی نفت و گاز ضمن بهره گیری از ظرفیت توکن های نفت پایه، به مطالعه میزان انطباق این موضوع با الگوهای قراردادی متعارف در صنعت نفت و گاز کشور پرداخته است. مطابق نتایج این تحقیق می توان استنتاج نمود که بهره گیری از این ظرفیت فناورانه موجب ارتقاء کارایی رژیم مالی قراردادهای متعارف در چهارچوب صنعت خواهد شد.
معیارهای پذیرش ریسک پالایشگاه های نفت خام و گاز طبیعی و کاربرد آن در قیمت گذاری محصولات بیمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک های بخش انرژی معمولاً فراوانی بسیار کم ولی شدت بسیار بالایی دارند، این امر باعث شده است که بخش انرژی هر کشور جزء بخش های پر ریسک دسته بندی شود. بنابر این برای پوشش ریسک های آن باید بیمه نامه های مناسب طراحی و پیاده سازی شوند. طراحی چنین بیمه نامه هایی مستلزم شناسایی دقیق تمامی ریسک ها، تعیین ضوابط پذیرش آنها و سرانجام انجام محاسبات بیم سنجی محصول طراحی شده است. این مقاله تنها بر بیمه پالایشگاه های نفت و گاز در حال بهره برداری، متمرکز می شود. ابتدا بر اساس مرور ادبیات ریسک های این حوزه شناسایی و سپس بر اساس نظرخبرگان حوزه بهداشت و ایمنی و ارزیابان ریسک که در حوزه انرژی فعالیت می کنند، الگوی ارزیابی این ریسک ها در قالب یک ماتریس ارزیابی ریسک، احصاء می شود. برای مطالعه نحوه و نوع تاثیرگذاری متغیرهای ارائه شده از روش تحلیل معادله یابی معادلات ساختاری بیزی به کمک نرم افزار آموس استفاده شده است. سپس با مراجعه به اطلاعات موجود در صنعت بیمه، قیمت گذاری این محصول بیمه ای با استفاده از رویکرد مبتنی بر نرخ و سرمایه بیمه نامه ارائه می شود.
ارائه مدل تأثیرگذاری بر قصد و رفتار صرفه جویانه مشترکان شبکه برق خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف برق خانگی 33% از کل مصرف را در ایران تشکیل می دهد و هر میزان صرفه جویی در این بخش اثر قابل ملاحظه ای در مصرف کل شبکه برق دارد. با این وجود علیرغم همه توصیه ها و درخواست ها برای رعایت مصرف و نیز پتانسیل بالای صرفه جویی در بخش خانگی لیکن تأثیر در رفتار مصرف کنندگان چشمگیر نیست و کماکان با رشد مصرف برق خانگی نیز روبرو هستیم. بنابراین سیاست ها و روش های موجود برای تغییر الگوی رفتار مصرفی مشترکان برق خانگی عملاً با موفقیت چندانی روبرو نشده است. لذا بازشناسی، تبیین و تحلیل عوامل تأثیرگذار در فرآیند شکل گیری رفتارهای مصرف انرژی الکتریکی و تجدید نگاه به این موضوع لازم به نظر می رسد. هدف این مقاله «ارائه الگوی تأثیرگذاری بر قصد و رفتار صرفه جویانه مشترکان برق خانگی» است و با رویکرد داده بنیاد در صدد شناسایی عواملی است که بر رفتارهای صرفه جویانه مصرف کنندگان برق خانگی تأثیر دارند.
Analysis of Sustainable Supply Chain Risks Based on the FMEA Method in the Oil and Gas industry and Factors Affecting Risk Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Supply Chain Sustainability is a new and highly influential debate that has drawn the attention of researchers in the field of supply chain management. This concept is particularly important in the oil and gas industry because of its nature and the risks and sustainability risks associated with this industry, especially environmental hazards. The purpose of this study was to evaluate the risks related to supply chain sustainability in the oil and gas industry based on the FMEA method. The statistical population of this study consisted of all experts familiar with the concept of sustainability in the oil and gas industry, out of which 10 experts were selected and surveyed through snowball sampling. The results showed that among the risks posed in the field of supply chain sustainability in the oil and gas industry, risks such as failure and pollution in surface (hydrological) and groundwater (hydrogeological) systems and flows, energy price fluctuations and sanctions as well as the emission of hazardous and greenhouse gases, the reduction of air quality and climate change were prioritized over other risks, as well as sustainability commitment (organizational culture, top management leadership and transparency), management readiness (risk management, cross-functional teams and performance management) and external factors (political stability, economic stability, stakeholder pressure, energy transition policies, and laws and regulations) can all play an important role in managing the risks associated with this industry.
تأثیر همزمان نوآوری، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و منابع اولیه انرژی بر انتشار آلودگی (مطالعه موردی: اقتصاد ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون روابط اقتصادی و مسائل بالقوه زیست محیطی، رابطه رشد اقتصادی با تخریب زیست محیطی مسئله بسیار مهمی است. در این تحقیق چگونگی تأثیر پذیری انتشار (به عنوان اصلی ترین عامل ایجاد آلودگی) از رشد درآمد سرانه، نوآوری، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و استخراج از منابع انرژی در یک الگوی سیستم معادلات همزمان غیرخطی برای ایران در دوره زمانی (1398-1358) بررسی شده است. با بررسی طیف وسیعی از مطالعات، در کمتر مطالعه داخلی یا خارجی رابطه درآمد سرانه، استخراج منابع اولیه انرژی (نفت و گاز)، تولید انرژی های تجدید پذیر و نوآوری به صورت هم زمان و در قالب 4 معادله غیر خطی و خطی مورد بررسی و برآورد قرار گرفته است. همچنین روش بهینه سازی چند هدفه و کاربرد آن برای برآورد معادلات هم زمان در الگوهای اقتصاد سنجی به منظور برآورد الگوی تحقیق بسط داده شده است. برای اقتصاد ایران نتایج نشان می دهد که نوآوری نتوانسته است تاثیر معناداری بر کاهش انتشار آلودگی داشته باشد. همچنین، مصرف انرژی های تجدیدپذیر تاثیر معناداری بر کاهش انتشار نداشته است. از طرفی، وجود فرضیه زیست محیطی کوزنتس با وجود منابع انرژی اولیه، انرژی های تجدید پذیر و نوآوری برای اقتصاد ایران تأیید شد و ایران بر اساس برآوردها در قسمت صعودی این منحنی قرار دارد.
بررسی اثرات سرریز بحران های مالی جهانی بر بازار نفت اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر بحران های مالی بر بازار نفت اوپک، برای ما به عنوان یکی از اعضای مهم اوپک و یک کشور صادرکننده نفت، که دارای اقتصاد وابسته به نفت است، اهمیت دارد. این پژوهش به بررسی چهار شبکه، قبل از بحران مالی، بحران مالی آمریکا، بحران بدهی اروپا و بعد از بحران مالی، با استفاده از شاخص سرریز و شبکه پیچیده برای دوره زمانی 2007-1-2 تا 26-8-2019 می پردازد. نتایج نشان می دهد در زمان بحران مالی آمریکا و بحران بدهی اروپا، بازار سهام نیویورک به عنوان گره پل عمل می کند و شوک وارده را به بازارهای دیگر انتقال می دهد. در زمان بحران مالی آمریکا، بیش ترین آسیب را بازار نفت اوپک و بازار سهام اروپا داشتند، که آسیب به این بازار، سبب ایجاد بحران مالی اروپا، در دوره بعد شد. این پژوهش برای نخستین بار به بررسی این بازارها، با روش های ذکر شده می پردازد. در زمان بحران بدهی اروپا بیش ترین آسیب را بازار نفت اوپک در شبکه داشته است. این پژوهش به سیاست گذاران برای اتخاذ سیاست های مناسب در زمان بحران های مالی کمک می کند.
Abandonment/Decommissioning under Nigerian Legal Regimes: a Comparative Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The overall objective of this article is to analyze critically the legal instruments that regulate decommissioning of onshore and offshore platforms in the Nigerian Petroleum Industry vis-à-vis other jurisdictions such as USA, UK, and South Africa with a view to making requisite recommendations for improvement in the Nigerian Petroleum Industry. These recommendations are made against the backdrop of Nigeria’s experience of militancy in the Niger Delta Region between 1999 to 2015 which were necessitated by the complacency and poor or no Corporate Social Responsibility (CSR) mechanisms of the multi-national companies in the Region and weak oil and gas legislations in Nigeria. It is palpable that the militancy was engendered by political, religious, ethnic, and more importantly, economic reasons. The economic reason was anchored on 5 decades of irredeemable ecological devastation of the region by the oil companies exploration and exploitation activities. To this end, this work recommends that a comprehensive legal framework on decommissioning is urgently required to be enacted due to the fact that the 170 petroleum platforms in the Niger Delta Region are nearing their useful lifetime.
Relationship between Stock Liquidity and Risk of Default in Iran’s Petrochemical Industry and Oil Products Companies: The Roles of Stock Liquidity in Information Efficiency and Corporate Governance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this research is to explain why and how the stock liquidity affects the default risk of petrochemical and petroleum products companies listed in Tehran Stock Exchange. The study used experimental data and parametric tests in order to estimate the relationship between stock liquidity and default risk through information efficiency and corporate governance roles of stock liquidity. The present research is applied in terms of purpose and is a descriptive-correlative study. All data required regarding the stock liquidity, price, trading volume and days, stockholder ownerships, etc., were extracted from Rahavard Novin database software. To investigate the relationship between variables, the multivariate regression analysis model using OLS method was applied in Eviews platform. The empirical findings showed that there is a significantly negative relationship between stock liquidity and default risk of petrochemical and petroleum product companies listed in TSE and also stock liquidity can affect the default risk through reducing the information asymmetry in the stock pricing process and strengthen the corporate governance. These results could provide visible signals based on the realities of the market in order to improve models to assess and predict the risk of default and lead managers and decision makers of suppliers, customers, partners and stakeholders, to conclude more flexible contracts with petrochemical and petroleum products companies and ultimately better mitigate business risks.
Natural Gas Pricing and Price Review Challenges: Preparing for a More Competitive Global Market(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Natural gas infrastructure is growing and global LNG volumes are set to expand substantially. This results in more trade between different regions of the world and emergence of a more competitive and relatively more integrated global gas market. In addition, several key markets are currently undergoing structural reform with the aim of opening them to competition. In line with these changes in the global market, gas pricing methods also need to be adapted. This paper discusses the challenges of natural gas pricing and price review in this new market environment. Firstly, the current structure of the global and regional gas markets is analyzed. Secondly, challenges in natural gas pricing and price review are discussed, and in this context oil-indexation and hub-indexation are analyzed in detail. Thirdly, the recommended framework for pricing and price review in the more competitive global market are presented. The pricing mechanism and price review framework should be tailored to the characteristics of the gas market and the stages of growth and maturity of the market.
Impact of Domestic Inflation on Cost of Development Phases 17 and 18(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
South Pars gas field is the largest gas field in the world and is shared between Iran and Qatar.One of the most important projects in this field is the development of Phases 17 and 18. This mega project is one of the most important projects implemented in the South Pars gas field.This paper examines the impact of domestic inflation on the costs of implementing these phases over a period of ten years(2003-2013) .The main purpose of this study is to calculate and compare the costs of implementing this project under non-inflationary conditions.For this purpose, the main and standard activities of this phases is selected and its costs calculated and then neutralize inflation indicators for the desired time period to be compared between inflation and non-inflationary states.Wilcoxon test used to compare two dependent groups.Based on statistical analysis,assuming the absence of other factors,the expenditures of selected activities in phases 17and 18 of South Pars in the inflationary state were significantly higher than the non-inflationary state Keywords:South Pars Gas Field, Domestic Inflation
استقرار سیستم مدیریت مصرف انرژی در یک نمونه بیورآکتور لجن فعال تصفیه خانه فاضلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهم مصرف انرژی الکتریکی تصفیه خانه های فاضلاب جهان در حدود 3% از کل مصرف انرژی جهان و نیز سهم مصرف انرژی واحد هوادهی بیورآکتور تصفیه خانه فاضلاب لجن فعال در حدود 55% از کل مصرف تأسیسات می باشد، بر این اساس کاهش در سهم مصرف انرژی سیستم هوادهی می تواند اقدام مؤثری در کنترل میزان مصرف انرژی و هزینه های مرتبط با آن باشد. بهبود در مصرف انرژی بیورآکتور لجن فعال تصفیه خانه فاضلاب از طریق استقرار سیستم مدیریت مصرف انرژی میسر می شود. در این مقاله با بکارگیری مدل نرم افزاری مبتنی بر روابط فرآیندی تصفیه فاضلاب و روابط ترمودینامیکی، طراحی سیستم مدیریت مصرف انرژی در بیورآکتور تصفیه خانه فاضلاب لجن فعال انجام شده و یک نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد. در این نمونه مطالعاتی استقرار سیستم مدیریت انرژی منجر به ارتقای مقدار شاخص راندمان اکسیژن دهی استاندارد سیستم هوادهی از 1/37 kgO2/kWh. تا حدود 2/5kgO2/kWh می گردد. مطابق نتایج حاصل از بررسی نمونه مطالعاتی در صورت استقرار سیستم مدیریت انرژی در تصفیه خانه های فاضلاب کشور به عنوان یک روش مؤثر، پتانسیل کاهش مصرف انرژی در حدود 37 میلیون کیلووات ساعت سالیانه معادل12 صرفه جوئی میلیون متر مکعب در مصرف گاز طبیعی و عدم انتشار 9400 تن گاز گلخانه ای دور از دسترس نیست.
ارزیابی فرایند هوشمند سازی کنتورهای برق: رویکرد مهندسی ارزش و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تحلیل سناریوی پیادی سازی کنتورهای هوشمند مبتنی بر رویکرد یکپارچه سازی مهندسی ارزش و روش رتبه بندی سلسله مراتبی AHP صورت گرفته است. مهندسی ارزش تلاش می کند تا با شناسایی کارکردهای محصول یا پروژه، کارکردهای غیر ضروری را تشخیص داده و ضمن حذف آنها اندیشه خود را به روش های دیگری که می تواند کارکردهای اصلی را برآورده کند، معطوف سازد. به این منظور، در این تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات و مبانی نظری تحقیق و تکمیل اطلاعات در خصوص کنتورهای هوشمند برق و روش های پیاده سازی موجود، به بررسی فرایندهای انجام کار با نگاه مهندسی ارزش به منظور بهینه سازی هزینه های چرخه عمر، صرفه جویی در زمان، افزایش و بهبود کیفیت، حل مشکلات موجود و استفاده بهینه از منابع، پرداخته شد. سپس با اخذ نظر خبرگان و دست اندرکاران صنعت برق کشور،ابتدا معیارها و زیرمعیارهای سنجش روش ها و فرایندهای اجرای هوشمند سازی کنتورهای برق احصاء گردیده و متعاقب آن، راه حل ها و گزینه های جایگزین در 2 محور کاهش هزینه و ارتقای کیفیت، ارائه شد. اولویت بندی و تحلیل حساسیت ایده های نهایی جهت پیاده سازی کنتورهای هوشمند پس از بسط و توسعه آن ها، با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام گرفت. بهره گیری از نتایج این مقاله که براساس رویکردی تلفیقی از روش سلسله مراتبی و مهندسی ارزش به دست آمده است؛ بهسازی پروژه پیاده سازی کنتورهای هوشمند را به دنبال خواهد داشت.
طراحی و ساخت تعقیب کننده خورشیدی با فرم پرده هوشمند نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های افزایش بهره وری در سیستم های فتوولتائیک، استفاده از تعقیب کننده خورشیدی است که در تمام مدت روز، صفحات خورشیدی را در بهترین موقعیت نسبت به نور خورشید قرار دهد. در این پژوهش، تعقیب کننده خورشیدی به فرم پرده هوشمند نوری طراحی و ساخته شد. این تعقیب کننده با طراحی ساده به شکل هوشمند به کمک سه فتوسل، جهت تابش نور خورشید را تشخیص داده، پس از دستور چرخش به موتور، صفحات خورشیدی تعبیه شده را در بهترین موقعیت ممکن نسبت به نور خورشید قرار می دهد. عملکرد این تعقیب کننده با تجهیزات تعبیه شده در آن در حالات مختلف و زاویه جهت گیری صفحات مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با استفاده از این سیستم می توان به مقادیر عددی قابل رجوع در ولتاژ دریافتی از صفحات خورشیدی دست یافت. صفحات طراحی شده توانستند با دقت تقریبی خوبی، جهت گیری خود را نسبت به جهت تابش پرتوهای خورشیدی تنظیم کنند. ولتاژ تولیدی توسط صفحات در شرایط جهت گیری اتوماتیک نسبت به حالت ثابت در شرقی ترین، مرکزی ترین و غربی ترین موقعیت، به ترتیب 39، 3 و 31% افزایش داشته به طوری که در بیشتر ساعات روز، در حداکثر مقدار خود قرار داشتند. سیستم طراحی شده قابلیت افزایش مقیاس و تجاری سازی در ساختمان را دارد.
مطالعه رابطه علی مصرف حامل های برق، گاز طبیعی و فرآورده های نفتی با ارزش افزوده زیر بخش های منتخب صنعت ایران: رویکرد بوت استرپ پنلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
37 - 64
حوزههای تخصصی:
رابطه بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از موضوعات چالش برانگیز است و در مطالعات مختلف (که ممکن است برای یک کشور خاص نیز انجام شده باشند)، نتایج متفاوتی حاصل شده است. در بسیاری از تحقیقات، روش ها و ابزارهایی جهت مطالعه این ارتباط استفاده شده، که بعداً ثابت شده است که از کارایی لازم برخوردار نبوده اند. در این مطالعه با بکارگیری یک رویکرد جدید علیت که توسط کونیا (2006) ارائه شده، رابطه بین سه حامل انرژی، گاز طبیعی، برق و فرآورده های نفتی با ارزش افزوده شانزده زیربخش اصلی صنعت در بازه 1395-1374 با رویکرد بوت استرپ پنلی مورد بررسی قرار گرفته است. مزیت رویکرد کونیا، این است که در آن برخلاف روش های سنتی، به دو مقوله ناهمگنی ضرایب و همبستگی بین مقطعی نیز توجه شده و این موضوع باعث می شود تا تخمین پارامترها کاراتر باشد. نتایج نشان می دهد که در پنج زیربخش صنعت «تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی»، «تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی»، «تولید ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی نشده در جای دیگر»، «تولید ماشین آلات مولد و انتقال برق و دستگاه های برقی طبقه بندی نشده در جای دیگر»، «تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم تریلر» رابطه علی یک طرفه از سمت ارزش افزوده به مصرف گاز طبیعی، و در یک زیربخش «صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی» رابطه دوطرفه بین این دو متغیر وجود دارد. همچنین، نبود رابطه علی بین مصرف برق و ارزش افزوده در شانزده زیربخش صنعت مورد بررسی و وجود رابطه یک طرفه از سمت ارزش افزوده به مصرف فرآورده های نفتی تنها در زیربخش «تولید سایر وسایل حمل و نقل» بدست آمده است. مطابق نتایج این تحقیق، در مجموع به نظر می رسد که مصرف انرژی نقش پیشران رشد را در اقتصاد ایران ایفا نمی نماید و دولت می تواند بدون نگرانی از تبعات منفی آن، به اجرای سیاست های آزادسازی قیمت انرژی و مدیریت تقاضای آن بپردازد..
تأثیرتحریم های اقتصادی ایران بر تجارت نفت خام ایران و کشورهای عضو اوپک: کاربرد مدل جاذبه تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
143 - 172
حوزههای تخصصی:
تحریم های اقتصادی در عرصه روابط بین المللی بر الگوی تجارت کشورها تأثیر می گذارند. یکی از مجراهای تأثیرگذاری تحریم، صادرات (به عنوان مهمترین منبع عرضه ارز کشورها) است. در این زمینه صادرات نفت در کشورهای عضو اوپک و به خصوص ایران جز مهم ترین درآمدهای اقتصاد به شمار می روند و سهم بالایی در تامین بودجه کشور دارد. در پژوهش حاضر، تأثیر تحریم ها بر الگوی تجارت نفت خام و فرآورده های نفتی ایران و هم چنین تأثیر این تحریم ها را بر کشورهای عضو اوپک در چارچوب الگوی جاذبه تعمیم یافته با استفاده از مدل های اقتصادسنجی داده های تابلوئی، بررسی شده است. الگوی پژوهش براساس داده های آماری سال های 1988 تا 2018 در قالب چهار دوره تحریمی شامل دوره اول تحریم آمریکا، تحریم اتحادیه اروپا، تحریم سازمان ملل و دوره دوم تحریم آمریکا تدوین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحریم های دوره اول آمریکا و تحریم های اتحادیه اروپا تأثیر کمتری بر صادرات نفتی ایران داشته است اما تحریم های سازمان ملل تأثیر قابل توجهی بر این صادرات نفت و سهم ایران از صادرات اوپک داشته است، تأثیر دوره دوم تحریم های آمریکا نیز نسبت به دوره اول تحریم های این کشور بیشتر بوده است . بر اساس یافته های تحقیق سایر کشورهای عضو اوپک تأثیر معنی داری بر جایگزینی بازار نفت ایران نداشته اند و این کمبود عمدتا توسط کشورهای خارج از مجموعه اوپک تامین شده است.
Identifying blockchain technology maturity's levels In the oil and gas industry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Blockchain technology can bring opportunities, such as reducing transaction business costs and increasing transparency to the oil and gas industry. This model is adopted as a public maturity model in business processes, industry, and IS/IT organizations. This model is classified into five levels of emerging, identified, defined, operational, and mature to identify the applications of this technology toward flourishing and providing the ultimate solution to most of the organization's problems. Therefore, this qualitative research has been designed to identify maturity levels to provide a conceptual model of maturity levels of blockchain technology in grounded theory. First, the initial factors extracted through reviewing the research background; then, by conducting semi-structured interviews with 12 blockchain technology experts, the data were collected. It is noted that the interview was stopped as the duplicated and identical data, based on grounded theory research strategy The meanings and characteristics of the blockchain maturity model challenges presented in three stages of coding. The reliability of the interviews has confirmed by the reliability methods of Test-Retest and intra-subject agreement. The results of data analysis indicate that experts at the emerging level to primary educating and technology monitoring, at the identified level, to recognize the applications of this technology and regulation, at the defined level, to develop a roadmap, proof of concept, and Feasibility, At the operational level, the stakeholder resistance, and at the matured level, the entry new members, the consortium, and increasing attention to maturity requirements, is a spotlight with more frequency than other indicators and elements.
Energy Transition Modelling in Iran: An Evidence from the ARDL Bound Testing Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The challenge of environmental pollution and climate change have made countries to develop energy transition progress to move from non-renewable energy sources towards renewable ones. This paper seeks to consider energy transformation process and analyze its pattern in Iran by modeling through the ARDL bounding testing method over the period of 1993-2018. The empirical estimations depicted that in the long-run economic growth and inflation rate negatively impact on energy transformation of Iran, while increase in carbon dioxide emissions and appreciation of Iran’s national currency accelerate the energy transition process in Iran. Regarding the short-run relationship, the major results represented an evidence of positive impact of exchange rate on Iran’s energy transition process, while the other variables have negative coefficient. As a major concluding remark, for the case of Iran, the findings prove that the influential impacts of explanatory variables on energy transformation are stronger in long-run rather than in short-run. Therefore, the presence of efficient long-run energy planning is recommended.
تحلیل اجتماعی مصرف انرژی خانگی در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستاهای ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، نحوه مصرف انرژی خانگی یکی از مهم ترین چالش های اساسی جوامع مدرن است که ضرورت استفاده بهینه از انرژی را مطرح می کند. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مصرف انرژی خانگی در روستاهای شهرستان ساری در استان مازندران می باشد. روش انجام این تحقیق پیمایش بوده و داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ی ساکنین روستاهای شهرستان ساری در سال 1399 بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، حجم نمونه با اساس فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد400 نفر برآورده شده است. جهت پردازش داده ها از نرم افزار Spss 22 استفاده شده و آماره های توصیفی و استنباطی برای توصیف و تحلیل مورد استفاده قرار گرفتند.در این تحقیق از نظریه ی رفتار بین شخصی تریاندیس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دادکه مصرف انرژی خانگی رابطه معنادار و مستقیم با متغیرهای زیر دارد: باور های محیط زیستی، ارزیابی فرد، هنجارهای رسمی، هنجارهای غیر رسمی، مسؤولیت پذیری محیط زیستی، تصور فرد، احساس فرد، عادت به رفتارهای حمایتی و شرایط محیطی. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که متغیر عادت به رفتارهای حمایتی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متغیر بر مصرف انرژی خانگی بوده که بیشترین تأثیر مستقیم 371/0 و تأثیر کل 586/0در تحلیل مسیر داشته است.
تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی (کشورهای منتخب در حال توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
159 - 182
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست یکی از مهم ترین دغدغه های کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. یکی از مهم ترین شاخص هایی که بررسی آن کمک شایانی به فهم میزان حمایت کشورهای جهان از بهبود کیفیت محیط زیست می کند، ردپای اکولوژیکی است. ردپای اکولوژیکی شاخصی است که نشان دهنده محدودیت های زیست محیطی و میزان تجاوز انسان ها از این محدودیت ها است. عوامل متعددی از قبیل مصرف انرژی و ... بر ردپای اکولوژیکی مؤثرند اما از یکسو با توجه به نقش مؤثر آزادی اقتصادی و حکمرانی در ردپای اکولوژیکی و از سوی دیگر با توجه به عدم بررسی تأثیر متقابل این دو متغیر بر ردپای اکولوژیکی در هیچکدام از مطالعات داخلی، هدف مقاله حاضر عبارت از بررسی تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی کشورهای منتخب در حال توسعه طی دوره 2017-1971 بوده و از دو مدل اقتصادسنجی (مدل اول: تأثیر آزادی اقتصادی و حکمرانی به عنوان متغیرهای مستقل از هم بر ردپای اکولوژیکی و مدل دوم: تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی) در قالب روش داده های پانل استفاده شده است. نتایج مدل اول حاکیست که تأثیر آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی کشورهای منتخب در حال توسعه به ترتیب مثبت (و معنی دار) و منفی (و معنی دار) است اما نتایج برآورد مدل دوم حاکیست که تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی کشورهای منتخب در حال توسعه، منفی و معنی دار است.