فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۱۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
به دلیل ضرورت توسعه صنعت فتوولتائیک که از لزوم کاهش وابستگی اقتصاد کشور به سوخت های فسیلی و کاهش آلودگی هوا ناشی می شود، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی جهت تأمین مالی این صنعت در کشور است. این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای کاربردی است؛ توسعه ای بودن آن به دلیل ارائه یک چارچوب برای تأمین مالی صنعت، و کاربردی بودن آن به دلیل امکان کاربرد مستقیم نتایج در توسعه این صنعت است. برای مدل سازی، از ترکیب روش کیفی داده بنیاد و روش کمی شبکه های عصبی مصنوعی استفاده شده است. جامعه تحقیق مشتمل بر خبرگان حوزه مالی، اقتصادی و فنی صنعت فتوولتائیک بوده که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و رویکرد نمونه گیری هدفمند، ترکیب روش حداکثر تنوع با روش گلوله برفی، 25 نفر مورد مصاحبه قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که صندوق های سرمایه گذاری از راهبردهای اصلی تأمین مالی عمومی، وام بانکی از راهبردهای تأمین مالی شخصی، قرارداد خرید تضمینی از مشوق های دولتی، تأمین مالی دولتی از محل تعدیل تعرفه برق فسیلی و وجود ضمانت ها و بیمه ها، از جمله اولویت های راهبردی تأمین مالی این صنعت شناسایی شدند. در نتیجه نهایی می توان بیان داشت که با توجه به بسترهای موجود در کشور، در مدل تأمین مالی صنعت فتوولتائیک از طریق راهبردهای متنوع، دید سودآوری و فضای حمایتی برای صنعت ایجاد می شود.
Relationship between Stock Liquidity and Risk of Default in Iran’s Petrochemical Industry and Oil Products Companies: The Roles of Stock Liquidity in Information Efficiency and Corporate Governance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this research is to explain why and how the stock liquidity affects the default risk of petrochemical and petroleum products companies listed in Tehran Stock Exchange. The study used experimental data and parametric tests in order to estimate the relationship between stock liquidity and default risk through information efficiency and corporate governance roles of stock liquidity. The present research is applied in terms of purpose and is a descriptive-correlative study. All data required regarding the stock liquidity, price, trading volume and days, stockholder ownerships, etc., were extracted from Rahavard Novin database software. To investigate the relationship between variables, the multivariate regression analysis model using OLS method was applied in Eviews platform. The empirical findings showed that there is a significantly negative relationship between stock liquidity and default risk of petrochemical and petroleum product companies listed in TSE and also stock liquidity can affect the default risk through reducing the information asymmetry in the stock pricing process and strengthen the corporate governance. These results could provide visible signals based on the realities of the market in order to improve models to assess and predict the risk of default and lead managers and decision makers of suppliers, customers, partners and stakeholders, to conclude more flexible contracts with petrochemical and petroleum products companies and ultimately better mitigate business risks.
اثر تغییرات آب و هوایی بر مصرف گاز طبیعی ایران، کاربرد الگوی رگرسیونی سانسورشده (توبیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
87 - 111
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار تغییرات آب و هوایی برجنبه های مختلف حیات اجتماعی در کانون توجه پژوهش ها در چند دهه اخیر بوده است. اهمیت انرژی برای توسعه و رشد و همچنین آلودگی های ناشی از مصرف حامل های انرژی موجب شده است تا ارزیابی اثر تغییرات آب و هوایی بر مصرف حامل های مختلف انرژی از جمله گاز طبیعی ضرورت یابد. این پژوهش با طراحی مدلی برای تقاضای گاز طبیعی با استفاده از روش رگرسیونی توبیت که در آن علاوه بر عوامل مرسوم اقتصادی، متغیرهای آب و هوایی (با کاربرد از روش روز درجه) نیز در نظر گرفته شده، به برآورد این مدل برای ایران طی سال های 1382 تا 1394پرداخته است. نتایج تخمین الگو حاکی از تأیید فرضیه تحقیق مبنی بر اثر معنی دار تغییرات آب و هوایی بر مصرف گاز طبیعی در ایران طی دوره مورد بررسی است. همچنین متغیرهای تولید ناخالص داخلی و مصرف برق و نیز متغیر روند بیشترین اثر را بر مصرف گاز طبیعی کشور داشته اند.
تأثیر همزمان نوآوری، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و منابع اولیه انرژی بر انتشار آلودگی (مطالعه موردی: اقتصاد ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون روابط اقتصادی و مسائل بالقوه زیست محیطی، رابطه رشد اقتصادی با تخریب زیست محیطی مسئله بسیار مهمی است. در این تحقیق چگونگی تأثیر پذیری انتشار (به عنوان اصلی ترین عامل ایجاد آلودگی) از رشد درآمد سرانه، نوآوری، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و استخراج از منابع انرژی در یک الگوی سیستم معادلات همزمان غیرخطی برای ایران در دوره زمانی (1398-1358) بررسی شده است. با بررسی طیف وسیعی از مطالعات، در کمتر مطالعه داخلی یا خارجی رابطه درآمد سرانه، استخراج منابع اولیه انرژی (نفت و گاز)، تولید انرژی های تجدید پذیر و نوآوری به صورت هم زمان و در قالب 4 معادله غیر خطی و خطی مورد بررسی و برآورد قرار گرفته است. همچنین روش بهینه سازی چند هدفه و کاربرد آن برای برآورد معادلات هم زمان در الگوهای اقتصاد سنجی به منظور برآورد الگوی تحقیق بسط داده شده است. برای اقتصاد ایران نتایج نشان می دهد که نوآوری نتوانسته است تاثیر معناداری بر کاهش انتشار آلودگی داشته باشد. همچنین، مصرف انرژی های تجدیدپذیر تاثیر معناداری بر کاهش انتشار نداشته است. از طرفی، وجود فرضیه زیست محیطی کوزنتس با وجود منابع انرژی اولیه، انرژی های تجدید پذیر و نوآوری برای اقتصاد ایران تأیید شد و ایران بر اساس برآوردها در قسمت صعودی این منحنی قرار دارد.
Impact of Domestic Inflation on Cost of Development Phases 17 and 18(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
South Pars gas field is the largest gas field in the world and is shared between Iran and Qatar.One of the most important projects in this field is the development of Phases 17 and 18. This mega project is one of the most important projects implemented in the South Pars gas field.This paper examines the impact of domestic inflation on the costs of implementing these phases over a period of ten years(2003-2013) .The main purpose of this study is to calculate and compare the costs of implementing this project under non-inflationary conditions.For this purpose, the main and standard activities of this phases is selected and its costs calculated and then neutralize inflation indicators for the desired time period to be compared between inflation and non-inflationary states.Wilcoxon test used to compare two dependent groups.Based on statistical analysis,assuming the absence of other factors,the expenditures of selected activities in phases 17and 18 of South Pars in the inflationary state were significantly higher than the non-inflationary state Keywords:South Pars Gas Field, Domestic Inflation
Abandonment/Decommissioning under Nigerian Legal Regimes: a Comparative Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The overall objective of this article is to analyze critically the legal instruments that regulate decommissioning of onshore and offshore platforms in the Nigerian Petroleum Industry vis-à-vis other jurisdictions such as USA, UK, and South Africa with a view to making requisite recommendations for improvement in the Nigerian Petroleum Industry. These recommendations are made against the backdrop of Nigeria’s experience of militancy in the Niger Delta Region between 1999 to 2015 which were necessitated by the complacency and poor or no Corporate Social Responsibility (CSR) mechanisms of the multi-national companies in the Region and weak oil and gas legislations in Nigeria. It is palpable that the militancy was engendered by political, religious, ethnic, and more importantly, economic reasons. The economic reason was anchored on 5 decades of irredeemable ecological devastation of the region by the oil companies exploration and exploitation activities. To this end, this work recommends that a comprehensive legal framework on decommissioning is urgently required to be enacted due to the fact that the 170 petroleum platforms in the Niger Delta Region are nearing their useful lifetime.
بررسی تاثیر رنگدانه های طبیعی مختلف بر بازدهی سلول های خورشیدی حساس به رنگدانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سه رنگدانه طبیعی گل زنبق وحشی، پوست انار سیاه و انگور سیاه به عنوان حساس کننده سلول های خورشیدی حساس به رنگدانه ( DSSCs ) استفاده شد. نتایج نشان داد که سلول با رنگدانه پوست انار سیاه به دلیل پیوند قوی با نانوذرات TiO2 بازدهی بیش تری نسبت به سایر سلول ها داشت. عمر مفید بیش تر الکترون، بازنشانی الکترونی و مقاومت داخلی کم تر، از دیگر مشخصه های برتری این سلول نسبت به دیگر سلول ها بود. این عوامل بازدهی بیش تری (بازدهی تبدیل انرژی 70/1 درصد، چگالی جریان اتصال کوتاه (JSC) 08/4 میلی آمپر بر سانتی مترمربع، ولتاژ مدار باز (VOC) 541/0 ولت و فاکتور پر شدگی 77 درصد) را حاصل کرد. در حالیکه سلول حساس به رنگدانه گل زنبق وحشی با مقادیر متناظر بترتیب برابر 59/0 درصد، 122/2 میلی آمپر بر سانتی مترمربع، 331/0 ولت و 84 درصد پایین ترین عملکرد را داشت. همچنین سلول حساس به رنگدانه انگور سیاه با بازدهی تبدیل انرژی41/1 درصد، چگالی جریان 57/4 میلی آمپر بر سانتی متر مربع، ولتاژ مدار باز 377/0 ولت و فاکتورپرشوندگی 82 درصد، عملکرد متوسطی داشت.
سیستم های نوین ذخیره سازی انرژی با روش فشرده سازی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش استفاده از سیستم های انرژی تجدیدپذیر و متغیر بودن دسترسی به این نوع انرژی، جهت پایداری سیستم نیاز به سیستم های ذخیره سازی انرژی است. در این میان، سیستم های ذخیره سازی انرژی با خصوصیات و کاربردهای مختلفی وجود دارد که سیستم ذخیره سازی انرژی هوای فشرده یکی از آن ها است. در مقاله حاضر، جدیدترین پژوهش ها وسیستم های نوین در زمینه ذخیره سازی انرژی برپایه فشرده سازی هوا و خصوصیات آن ها با طبقه بندی و مقایسه فرایندهای این سیستم ها، مورد بررسی قرار گرفت. وجه مشترک همه این سیستم ها استفاده از هوای فشرده، یا به بیان بهتر سیال تراکم پذیر، برای ذخیره سازی انرژی به صورت پتانسیل مکانیکی است. از نظر نحوه ذخیره شدن هوا می توان این سیستم ها را به سه دسته هم حجم، هم فشار و مایع سازی تقسیم کرد. با توجه به پیچیدگی های متعدد سیستم های مورد بررسی در مقاله حاضر، آن ها به دو دسته اصلی ذخیره سازی انرژی هوای فشرده به همراه ذخیره سازی حرارتی و سیستم های نوین و ترکیبی تقسیم بندی شدند. رشد و توسعه سیستم های ذخیره سازی انرژی هوای فشرده با ذخیره سازی حرارتی، به علت بالا بودن هزینه سرمایه ای، دشوارتر به نظر می رسد اما سیستم های نوین و ترکیبی باوجود این که کمی فراتر از مرزهای تکنولوژیکی موجود هستند، به واسطه ترکیب و تجمیع فناوری فشرده سازی هوا با فناوری های دیگر نظیر سیستم های کاهنده فشار گاز شهری، تلمبه ذخیره ای و مایع سازی هوا می توانند نقش به سزایی در چشم انداز ذخیره سازی انرژی داشته باشند.
بررسی اثرات سرریز بحران های مالی جهانی بر بازار نفت اوپک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر بحران های مالی بر بازار نفت اوپک، برای ما به عنوان یکی از اعضای مهم اوپک و یک کشور صادرکننده نفت، که دارای اقتصاد وابسته به نفت است، اهمیت دارد. این پژوهش به بررسی چهار شبکه، قبل از بحران مالی، بحران مالی آمریکا، بحران بدهی اروپا و بعد از بحران مالی، با استفاده از شاخص سرریز و شبکه پیچیده برای دوره زمانی 2007-1-2 تا 26-8-2019 می پردازد. نتایج نشان می دهد در زمان بحران مالی آمریکا و بحران بدهی اروپا، بازار سهام نیویورک به عنوان گره پل عمل می کند و شوک وارده را به بازارهای دیگر انتقال می دهد. در زمان بحران مالی آمریکا، بیش ترین آسیب را بازار نفت اوپک و بازار سهام اروپا داشتند، که آسیب به این بازار، سبب ایجاد بحران مالی اروپا، در دوره بعد شد. این پژوهش برای نخستین بار به بررسی این بازارها، با روش های ذکر شده می پردازد. در زمان بحران بدهی اروپا بیش ترین آسیب را بازار نفت اوپک در شبکه داشته است. این پژوهش به سیاست گذاران برای اتخاذ سیاست های مناسب در زمان بحران های مالی کمک می کند.
تقابل یا تعامل اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز؟ رویکرد ترکیبی از نظریه بازی ها و مدل های پویای متغیر طی زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
203 - 235
حوزههای تخصصی:
محدودیت ذخایر نفت و مخاطرات زیست محیطی موجب شده است که کشورهای صاحب منابع، انرژی گاز را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند. با این روند، اهمیت گاز به عنوان یک منبع انرژی مناسب در سال های آینده بسیار فزون تر خواهد شد. تشکیل مجمعی مرکب از تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز طبیعی به منظور دستیابی به راهبردهایی جهت مدیریت و کنترل بازار گاز، بیان کننده این اهمیت است. این مقاله به بررسی تقابل یا تعامل در اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز با استفاده از داده های سری زمانی تقاضای گاز و نفت کشورهای عضو اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز در بازه زمانی 1-1970 تا 4-2016 پرداخته است. با توجه به ضرایب به دست آمده از تخمین اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز و حل معادلات آن ها به صورت همزمان در فضای نرم افزار متلب 2014، نتایج گویای آن است که تابع واکنش تجمعی، اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز، استراتژی تبانی را در قبال یکدیگر بر خواهند گزید؛ علت این امر را شاید بتوان در مشترک بودن برخی از اعضای اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز جست وجو کرد. همچنین براساس تابع واکنش آنی، تقاضای نفت پرکشش تر از تقاضای گاز ارزیابی می شود که می تواند ناشی از کاربردهای متعدد نفت نسبت به گاز باشد که موجب افزایش سختی در جانشینی میان این دو محصول می شود
شناسایی، طبقه بندی و مدیریت تغییرات در قرارداد های EPC حوزه صنعت نفت با استفاده از روش ترکیبی AHP و GRA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
127 - 148
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز تأمین انرژی با توجه به نقش حیاتی آن در استمرار پیشرفت و توسعه از مهمترین اهداف دولت ها به شمار می رود. در این راستا صنعت نفت با توجه به معضلات و پیچیدگی های استخراج ، تولید، انتقال و بهره برداری نقش مهم و راهبردی در جهان پیدا نموده است. بدین منظور برنامه ریزی جهت اجرای پروژه های صنعت نفت و اطمینان از انجام دقیق و به موقع آنها از حساسیت بالایی برخوردار می باشد. لذا از آنجایی که تغییرات و دوباره کاری ها می تواند اهداف پروژه را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین بسیاری از دست اندرکاران صنایع گوناگون، تغییرات و دوباره کاری ها را از مهمترین ریسک های موجود در پروژه های اجرایی می دانند و بدین سبب طبقه بندی و اولویت بندی تغییرات حادث شده و ارائه الگوی نحوه برخورد با تغییرات می تواند نقش مهم و اثرگذار در مدیریت پروژه به وجود آورد. در این پژوهش سعی گردیده با بررسی های مطالعاتی، ارائه پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان صنعت نفت، اطلاعات موجود گردآوری گردد که نتیجه آن یافتن 20 مورد از تأثیرگذار ترین تغییرات ایجادشده در پروژه های طرح و ساخت همراه با تأمین کالا (EPC) در حوزه صنعت نفت بوده است. دراین راستا، پس از بررسی و تحلیل تغییرات، الگوی برخورد با تغییرات در پروژه های EPC ارائه گردیده و سپس با توجه به بخش های اصلی پروژه های EPC، تأثیرگذار ترین موارد هر قسمت مشخص و با استفاده از روش ترکیبی تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل رابطه خاکستری، نسبت به ارائه ساختار مدیریت تغییرات در پروژه های EPC حوزه صنعت نفت اقدام گردیده است. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که بخش طراحی و مهندسی بیشترین تأثیر را بر تغییرات ایجاد شده در پروژه های EPC داشته و پس از آن بخش های اجرا و پس از آن تأمین کالا قرار دارند. این پژوهش می تواند به منظور اولویت بندی و مدیریت تغییرات و به کمینه رساندن تأثیر منفی ناشی از تغییرات ناخواسته در پروژه های EPC حوزه صنعت نفت مفید واقع گردد.
بهینه سازی مصرف انرژی ساختمان از طریق بهینه یابی سطح شفاف پوسته خارجی در مقیاس بلوک شهری: نمونه موردی بافت فرسوده همت آباد در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انرژی ایران دوره بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
۱۶۱-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع انرژی در معماری معاصر ایران در کلیه مراحل برنامه ریزی، طراحی، ساخت و بهره برداری بسیار اهمیت دارد و تلاش در جهت هماهنگی و تعامل ساختمان با محیط اطراف، همواره یکی از مبانی پایداری ساخت و ساز است. بخش ساختمان یکی از عمده ترین بخش های مصرف کننده انرژی در کشور است و بخش زیادی از سطوح شهرها را بافت های فرسوده تشکیل می دهند و اتلاف حرارت به ویژه از پوسته خارجی ساختمان های فرسوده یکی از عوامل مؤثر در افزایش مصرف انرژی است. این در حالی است که در طرح های بازآفرینی بافت های فرسوده، موضوع انرژی جایگاه چندانی در کشور ندارد. توجه به پوسته خارجی ساختمان، فراتر از کارکرد بصری و زیبایی شناختی می تواند در رابطه با ایجاد شرایط آسایش ساکنین و میزان مصرف انرژی، بسیار تأثیرگذار باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بهینه یابی سطوح شفاف پوسته خارجی با توجه به میزان مصرف انرژی در بلوک شهری بافت فرسوده همت آباد انجام شده است. در این مقاله نخست وضع موجود بلوک شهری همت آباد از بافت فرسوده شهر اصفهان مدل سازی گردید سپس طرح مصوب محدوده مورد نظر با اعمال ضوابط مبحث نوزدهم مقررات ملی ساختمان مدل سازی گردید. در ادامه، مصرف انرژی دو طرح پیشنهادی، یکی در انطباق با هندسه زمین و دیگری از طریق بارگذاری توده منطبق با رون اصفهان محاسبه شد و به منظور بهینه یابی سطح شفاف پوسته خارجی، شبیه سازی و تحلیل مدل گردید و برای اولین بار در مقیاس بلوک شهری میزان دقیق سطح شفاف هر جبهه از ساختمان های بافت فرسوده همت آباد تعیین گردید. بهینه یابی سطح شفاف پوسته خارجی درگزینه دوم توانست به میزان 7/319 کیلووات ساعت بر مترمربع نسبت به وضع موجود، 42/13 کیلووات ساعت بر مترمربع نسبت به طرح مصوب و 36/0 کیلووات ساعت بر مترمربع نسبت به گزینه پیشنهادی اول مصرف انرژی در بلوک شهری همت آباد را کاهش دهد و نسبت به سایر گزینه ها (وضع موجود، طرح مصوب و گزینه پیشنهادی اول) در اولویت قرار گیرد.
Uncertainty Analysis on Factors Affecting the Technological and Innovative Levels of Surface Facilities of Crude Oil Treatment at National Iranian Oil Company(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Context/purpose: Factors affecting the technology, and innovation levels of crude oil treatment’s surface facilities, are numerous and extensive. Localization of surface facility as a high-tech Technology, which include oil and gas production and processing units, has always been one of the main issues, and technology management and innovation are essential priorities for these facilities. The purpose of this practical, heuristic, and quantitative research is to develop the studies and identify the current state of technology for crude oil treatment’s surface facility technology level in Iran and compare it with its global one. Methodology: Considering the wide range of factors that are used in evaluating technological and innovative capabilities with uncertainty. This research is applied in terms of purpose. Using a survey method and collecting qualitative data through a questionnaire, has led to descriptive results. This study by referring to experts and specialists, these factors according to their importance and priority in different classes of classification and then with statistical analysis, the relationship and correlation of these factors have been examined. For this purpose, 44 experts in oil and gas industry have been used for replying the qualitative questionnaire, then the fuzzy system model has been used to investigate the uncertainty in their answers and Quantitative results. Findings: The results of this study show that the most influential factors in surface facilities such as technological and innovative factors and managerial potential and human resources, etc. are not at an acceptable level compared to developed countries. Conclusion: The analysis of uncertainty between opinions of experts and factors investigated also confirms that attention to innovation and technology capacity and Technology capability and human resources in the National Iranian Oil Company should be increased.
پیش بینی عوامل موثر در مصرف انرژی خانگی به کمک روش های داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به افزایش جمعیت و اینکه منابع انرژی رو به کاهش است، در این تحقیق به مطالعه انرژی مصرفی خانگی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش پیش بینی عوامل مؤثر بر انرژی مصرفی خانگی می باشد. برای این پیش بینی از سه الگوریتم قواعدM5 ، نزدیک ترین همسایه و جنگل تصادفی استفاده شده است که در نرم افزار weka موجود می باشد. در این پژوهش از الگوریتم ارزیابی همبستگی ویژگی ها برای انتخاب بهترین عوامل نیز استفاده شده است. این الگوریتم مهمترین عوامل مؤثر بر انرژی مصرفی و میزان تأثیر آنها را مشخص می کند. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که چراغ ها و وسایل روشنایی، درجه حرارت و دما در اتاق نشیمن، درجه حرارت و دما در خارج از ساختمان، درجه حرارت و دما در خارج از ایستگاه هواشناسی چیورس، سرعت وزیدن باد، رطوبت در منطقه آشپزخانه و درجه حرارت و دما در محل لباسشویی بیشترین تأثیر را در مصرف انرژی خانگی دارد. همچنین از بین الگوریتم های آزموده شده، جنگل تصادفی بهترین نتیجه را به دست می دهد.
الگوی پیش بینی تقاضای بنزین در کلان شهر تهران: رویکرد شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقایسه با روش های معمول، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) یکی از ابزار قابل اعتماد برای مدل سازی پدیده های پیچیده مانند تقاضا است. هدف از این مطالعه ارائه مدل تقاضای بنزین در بخش حمل و نقل شهری تهران از طریق شبکه عصبی پروپرترون چند لایه و استفاده از مدل ارائه شده در تحلیل حساسیت مدل به متغیرهای ورودی و پیش بینی تقاضای بنزین است. هفت شاخص اجتماعی و اقتصادی در ماه های 2010 تا 2018 به صورت ماهیانه در نظر گرفته می شود: قیمت سوخت، جمعیت، درآمد خانوار متوسط، ضریب جینی، نسبت خودرو نسبت به خودروهای ترکیبی / بنزین، شاخص قیمت کالاها و خدمات و طول عمر وسایل نقلیه. میانگین خطای٪ 8/8 و٪ 4،6 برای داده های آموزشی و آزمون به دست آمد. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت نشان داد که نسبت خودروهای هیبریدی/ بنزینی (۲.۵۸-)، جمعیت تهران (۱.۵۹۶) و میانگین عمر وسایل نقلیه (0.698) تاثیر بیشتری بر تقاضای بنزین در بخش حمل و نقل دارند. مصرف سوخت توسط سه سناریوی متفاوت متوسط، بدبین و خوش بینانه تا سال 2022 پیش بینی شده است. نتایج پیش بینی شده نشان می دهد که در صورت ادامه روند فعلی متغیرهای توصیفی مدل، تقاضای بنزین در بخش حمل و نقل تهران تا سال 2022 افزایش خواهد یافت .
Energy Transition Modelling in Iran: An Evidence from the ARDL Bound Testing Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The challenge of environmental pollution and climate change have made countries to develop energy transition progress to move from non-renewable energy sources towards renewable ones. This paper seeks to consider energy transformation process and analyze its pattern in Iran by modeling through the ARDL bounding testing method over the period of 1993-2018. The empirical estimations depicted that in the long-run economic growth and inflation rate negatively impact on energy transformation of Iran, while increase in carbon dioxide emissions and appreciation of Iran’s national currency accelerate the energy transition process in Iran. Regarding the short-run relationship, the major results represented an evidence of positive impact of exchange rate on Iran’s energy transition process, while the other variables have negative coefficient. As a major concluding remark, for the case of Iran, the findings prove that the influential impacts of explanatory variables on energy transformation are stronger in long-run rather than in short-run. Therefore, the presence of efficient long-run energy planning is recommended.
Identifying blockchain technology maturity's levels In the oil and gas industry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Blockchain technology can bring opportunities, such as reducing transaction business costs and increasing transparency to the oil and gas industry. This model is adopted as a public maturity model in business processes, industry, and IS/IT organizations. This model is classified into five levels of emerging, identified, defined, operational, and mature to identify the applications of this technology toward flourishing and providing the ultimate solution to most of the organization's problems. Therefore, this qualitative research has been designed to identify maturity levels to provide a conceptual model of maturity levels of blockchain technology in grounded theory. First, the initial factors extracted through reviewing the research background; then, by conducting semi-structured interviews with 12 blockchain technology experts, the data were collected. It is noted that the interview was stopped as the duplicated and identical data, based on grounded theory research strategy The meanings and characteristics of the blockchain maturity model challenges presented in three stages of coding. The reliability of the interviews has confirmed by the reliability methods of Test-Retest and intra-subject agreement. The results of data analysis indicate that experts at the emerging level to primary educating and technology monitoring, at the identified level, to recognize the applications of this technology and regulation, at the defined level, to develop a roadmap, proof of concept, and Feasibility, At the operational level, the stakeholder resistance, and at the matured level, the entry new members, the consortium, and increasing attention to maturity requirements, is a spotlight with more frequency than other indicators and elements.
بررسی وضعیت خصوصی سازی صنایع پالایش نفت ایران با رویکرد DID (فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر خصوصی سازی در صنایع پایین دست نفت و گاز یکی از مهمترین اقدامات صورت گرفته برای تغییر و بهبود فضای کسب و کار و رفع موانع تولید و همچنین اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی بوده است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از بررسی یازده متغیر مربوط به عملکرد شش شرکت پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت بندر عباس، پالایش نفت تهران، پالایش نفت لاوان، پالایش نفت شیراز و پالایش نفت تبریز به روش DID (فازی) و مقایسه آن با گروه های کنترل نسبت به ارزیابی وضعیت خصوصی سازی این شرکت ها بپردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از میان یازده متغیر مورد بررسی دو متغیر نسبت هزینه های عمومی اداری و فروش به درآمدها و تعداد پرسنل در قبل و بعد از واگذاری برای گروه کنترل معنادار بوده اند. به عبارتی وضعیت اشتغال و هزینه های عمومی اداری و فروش در شرکت های مورد بررسی نسبت به گروه کنترل نامناسب تر بوده و از این بابت عملکرد ضعیفی داشته اند. این موضوع نشان می دهد واگذاری این شرکت ها در عمل تأثیر مثبتی بر وضعیت اشتغال نداشته است.
تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی (کشورهای منتخب در حال توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
159 - 182
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست یکی از مهم ترین دغدغه های کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. یکی از مهم ترین شاخص هایی که بررسی آن کمک شایانی به فهم میزان حمایت کشورهای جهان از بهبود کیفیت محیط زیست می کند، ردپای اکولوژیکی است. ردپای اکولوژیکی شاخصی است که نشان دهنده محدودیت های زیست محیطی و میزان تجاوز انسان ها از این محدودیت ها است. عوامل متعددی از قبیل مصرف انرژی و ... بر ردپای اکولوژیکی مؤثرند اما از یکسو با توجه به نقش مؤثر آزادی اقتصادی و حکمرانی در ردپای اکولوژیکی و از سوی دیگر با توجه به عدم بررسی تأثیر متقابل این دو متغیر بر ردپای اکولوژیکی در هیچکدام از مطالعات داخلی، هدف مقاله حاضر عبارت از بررسی تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی کشورهای منتخب در حال توسعه طی دوره 2017-1971 بوده و از دو مدل اقتصادسنجی (مدل اول: تأثیر آزادی اقتصادی و حکمرانی به عنوان متغیرهای مستقل از هم بر ردپای اکولوژیکی و مدل دوم: تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی) در قالب روش داده های پانل استفاده شده است. نتایج مدل اول حاکیست که تأثیر آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی کشورهای منتخب در حال توسعه به ترتیب مثبت (و معنی دار) و منفی (و معنی دار) است اما نتایج برآورد مدل دوم حاکیست که تأثیر متقابل آزادی اقتصادی و حکمرانی بر ردپای اکولوژیکی کشورهای منتخب در حال توسعه، منفی و معنی دار است.
مدلسازی سیستم انرژی با هدف افزایش سهم انرژی های تجدیدپذیر: مطالعه موردی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف انرژی و امور مربوط به کنترل های زیست محیطی به یک موضوع اصلی در برنامه ریزی و سیاستگذاری های ملی و منطقه ای تبدیل شده است. در همین راستا از مدلسازی انرژی به منظور پیش بینی روند جاری سیستم های انرژی و بررسی آثار بلند مدت اعمال سیاست های مختلف بر هر سیستم استفاده می شود. در این مقاله برای ارزیابی تاثیر احداث نیروگاه های تجدیدپذیر بر سیستم انرژی شهر اهواز از مدل انرژی پلن استفاده شده است. بدین منظور سیستم انرژی اهواز از سه منظر میزان انتشار کربن، سهم انرژی های تجدیدپذیر در تولید برق و مصرف سوخت های فسیلی ارزیابی شده و اثرات افزودن 230 مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر به سیستم تولید برق، از سه جنبه گفته شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نهایی نشان داد که در صورت بهره برداری از این نیروگاه ها می توان از انتشار سالیانه 260 هزارتن دی اکسید کربن جلوگیری کرده و میزان مصرف سوخت های فسیلی حدود 500 هزار بشکه نفت در سال کاهش پیدا خواهد کرد.