ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۰۱ تا ۵٬۷۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۵۷۰۳.

بررسی و نقد رهیافت عرفی شلایرماخر به دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین تجربة دینی احساس عرفی شدن شلایرماخر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۱۷۴۹
رگه های عرفی شدن در قرائت شلایرماخر از دین، بیانگر این است که تجربه دینی راه به جایی نبرده و به جهات گوناگون نه تنها شرافتی به دین نبخشیده، بلکه آن را در مسیری عرفی قرار داده است. فروکاستن حقیقت دین به تجربه دینی شخصی، کنار نهادن کتاب مقدّس به عنوان مجموعه ای از دستورات الهی، و تقلیل آن به کتاب ثبت تجربه دینی، بی توجهی به نقش عقل، شریعت، مناسک دینی، بی توجهی به مابعدالطبیعه و نیز اومانیستی بودن رهیافت معناگرایانه به دین را می توان از جمله رگه های عرفی شدن در تفکر دینی شلایرماخر دانست. وی دین را از حوزه علم و عمل، به عالَم خصوصی احساسات پارسامنشانه تأویل برده است. این مقال بر آن است تا ضمن تبیین رهیافت دینی شلایرماخر، عناصر عرفی را در رویکرد دینی وی نشان دهد. روش مقاله در مراجعه به آراء، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی ـ انتقادی است.
۵۷۰۴.

‌دیدار مجدد از برهان وجودی(کاوشی درباره برهان وجودی آلستون، دکارت و ابن سینا)

۵۷۰۷.

نوس: دانشِ علمی برهان ناپذیر و مَلَکه ی معرفتی ارسطو (بخش دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دانش علمی نوس اپیستمه هکسیس ملکه ی معرفتی دانش علمی برهان ناپذیر اصول نخستین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۹۹۷
موضوع اصلی این مقاله بررسی چیستی نوس است. در این مقاله برای آشکار شدن چیستی نوس نخست روشن می شود که هم دانش علمی دو گونه است: برهان پذیر و برهان ناپذیر، هم نوس در آثار ارسطو با دو وجه نظر و به دو معنای درهم تنیده آمده است. از یک منظر نوس دانش علمی برهان ناپذیر، و از منظر دیگر نوس هکسیس و ملکه ی معرفتی نفس است که در چشم ارسطو از این حیث سه کارکرد ویژه ی اصلی دارد: تحصیل اصولی که دانش علمی بر آن ها مبتنی است، درک کلیات در جریان ادراک حسی بالفعل، درک گزاره های کلی در جریان استقرا (اپاگوگه). این بدان معناست که نوس به مثابه خاستگاه دانش علمی برهان پذیر هم خودِ فرایندِ فراچنگ آوردنِ دانش علمی برهان ناپذیر است هم نتیجه ی نهایی آن فرایند. به نظر می رسد درک درستِ نکته ی اخیر ابهام های موجود در باب چیستی نوس را از بین می برد.
۵۷۱۲.

تحلیلی بر «درآمد » پدیدار شناسی روح(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آگاهی شناخت شناسی مطلق شییء فی نفسه فلسفه جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۹۵
مقاله حاضر قصد دارد با تحلیل نخستین بند از «درآمد» کتاب «پدیدار شناسی روح» از منظر شناخت شناسی، معضل فلسفه جدید را در حوزه شناخت، که همانا شکاکیت و گسست بین امر مطلق از یک سو و حوزه شناخت از دیگر سو است، حل و فصل کند. تبیین مسأله استوار بر دو استعاره و تلقی از شناخت است؛ شناخت در مقام ابزار و شناخت در مقام واسطه/ رسانه، که اصالت روش را در پی داشته است. «درآمد» پدیدارشناسی با این تلقی از شناخت، از در مخالفت در آمده و حسب منطق درونی پدیدارشناسی روح، به جمع بین امر مطلق و حوزه شناخت یا ساحت پدیداری و ناپدیداری واقعیت می پردازد .
۵۷۱۳.

عین القضات در آیینه هرمنوتیک مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

۵۷۱۴.

بینالاذهانیت؛ راهی میانه خودبنیادی و مرگ سوژه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوژه زبان کنش ارتباطی یورگن هابرماس بینالاذهانیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۶۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۲۰
انسان در مقام سوژه یا فاعل شناسا در طول تاریخ اندیشه فراز و فرودهای زیادی داشته است. عقلانیت دوران کلاسیک به صورت نظام مند، مخصوصاً در فلسفه یونان باستان، به شکلی تکوین یافت که سوژه نقشی محوری در آن ایفا می کرد. سوژه پس از افت و خیزهای فراوان، دوباره در دوران مدرن به جایگاهی برتر و استعلایی دست یافت. با آنکه سوبژکتیویته در دوران مدرن جایگاه و موقعیت ممتازی یافته و مشخصه شاخص این دوران شد، اما برخی برآنند که عقلانیّت خودبنیاد این دوران ریشه در زمانه ای بس کهن تر به ویژه یونان باستان و تأملات آن دوران دارد. این گفته بیش از پیش این دیدگاه را تقویت می کند که مدرنیته بیش از آنکه حاصل تعارض و برخورد با سنّت باشد، بازخوانی و تفسیری مجدد از اندیشه های دوران باستان بوده است. بدین سبب می-توان این پدیده و رخداد مهم بشری را بازگشت به برخی از مبادی آن، با خوانشی انتقادی دانست که طبیعتاً به اخذ برخی بخش ها و کنار نهادن بخش هایی دیگر انجامید. مدرنیته در مسیر خود با چالش های مهمی در زمینه تحقق آرمان ها و منویاتش مواجه شد که بخشی از آنها متوجه سوژه بود، چرا که سوژه مدرنیته اقتدار و نیز توان بالای خویش در برآورده ساختن اهداف تعیین شده را از دست داده بود و اندیشمندان و نحله های مختلف فکری از منتقدان این دوره، صراحتاً مرگ سوژه را اعلام نمودند. از نظر ایشان سوژه وجه خاصی از انسان بودگی تلقی می شد که در مدرنیته سربرآورد و بسیاری از وجوه انسانی بدان فروکاسته شد و در نتیجه روابط سوژه با دیگری اعم از طبیعت، جامعه، الهیات و نیز همنوعانش را تحت تأثیر قرار داد. یورگن هابرماس ضمن نقد وجوهی از مدرنیته، ناکامی آن را ناشی از اجرای ناقص ظرفیت های نهفته در آن دانسته و از این رو برآن است که همچنان می توان از ظرفیت های مغفول مانده و یا سرکوب شده آن برای پروژه رهایی انسانها استفاده نمود. راه حل وی در ارائه بدیل مهمی ذیل عنوان عقلانیّت ارتباطی و مقوله بین-الاذهانیت است که به کمک آن سوژه ، البته با نگاهی منتقدانه که ناشی از تعلّق خاطر وی به اندیشه انتقادی است، احیاء می شود؛ سوژه ای که با تأمل در خویشتن ضمن ارتقاء ظرفیت های ارتباطی اش از طریق زبان، به محدودیت ها و محذوریت هایش هم واقف است و با پایین آمدن از حوزه های استعلایی در متن روابط واقعی به هویت خود شکل و قوام می بخشد.
۵۷۱۶.

تئوریهای ایمان و نقد جی . ال. مکی بر آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت ایمان باور توماس آکویناس پاسکال ویلیام جیمز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید ایمان دینی
تعداد بازدید : ۱۶۳۱ تعداد دانلود : ۹۱۵
از زمانی که ستون «عقل» در بر پا نگاه داشتن بنای دین ناتوان گشت، متالهان به جستجوی ستونی دیگر برخاستند و «ایمان» را یافتند. به زعم آنان، ضعف عقل نظری را با استمداد ازعقل عملی جبران می توان کرد. پیش از این متألهانی چون توماس آکویناس، تزلزل عقل را در پاره ای از گزاره های دینی دریافته و راه را بر ورود عقل عملی گشوده بودند. و آنگاه از پس فرو ریختن حشمت عقل، متالّهانی چون ویلیام جیمز و پاسکال، پای عقل عملی را به محوری ترین، گزاره های دینی، یعنی وجود خدا و جهان آخرت کشاندند و به مؤمنان نوید دادند که رنجوری عقل را چه باک، «اراده» هست. رأی این بزرگان نیز چونان آراء پیشینیان از تیغ نقد محفوظ نماند و متألّهان و غیر متألّهان هر یک به نحوی به جرح آن پرداختند. جی.ال. مکّی پرسشهایی در برابر این رأی نهاد که پاسخ قطعی نیافت. طرح و شرح پرسشها و انتقادهای وی بر تئوریهای «ایمان» بر عهدة این نوشتار است.
۵۷۱۹.

سرمقاله: تاویل قرآن کریم در باور صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل روش تفسیری تأویل تفسیری تأویل عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۰ تعداد دانلود : ۹۱۳
تأمل در شیوه تفسیری ملاصدرا مؤیّد این معناست که وی «تأویل» را روشی میداند که از سه طریق وحی (قرآن) و تحلیلات عقلی(برهان) و تهذیب نفس(عرفان) میتوان به دریافت آن نایل آمد. نبوغ ملاصدرا در این بود که این سه طریق را که به حقیقت واحدی منتهی میگردند، با یکدیگر ترکیب کرده و ناسازگاریهای ظاهری آنها را بکمک «تأویل» مرتفع نماید. وی بارها بر این امر تأکید دارد که در تأویل شرط اساسی موافقت با کتاب و سنت است، بگونهیی که آن دو بر حق بودنش را شهادت دهند و در صورت عدم شهادت، چنین تأویلی از سنخ فروع عبث و گزاف و از شاخه های فسوق و کفر و خلاف است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان