فاطمه گلشنی

فاطمه گلشنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۴ مورد.
۱.

فرسودگی تحصیلی در دانشجویان: نقش پیش بینی کننده های کمال گرایی و هدف گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال گرایی هدف گزینی فرسودگی تحصیلی دانشجویان قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۷ تعداد دانلود : ۵۸۸
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی کمال گرایی و هدف گزینی در پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانشجویان شهر قزوین انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. روش نمونه گیری، در دسترس بوده، بدین منظور، 124 دانشجوی دختر و پسر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی92-1393در رشته های مختلف از دانشگاه های دولتی شهر قزوین انتخاب گردیدند. برای گردآوری اطلاعات، از مقیاس کمال گرایی هویت و فلت، مقیاس هدف گزینی الیوت و مک گریگور و مقیاس فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی و تجزیه وتحلیل رگرسیون گام به گام، نشان داد که بین کمال گرایی و خرده مقیاس جامعه مدار با فرسودگی تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری وجود داشته، به گونه ای که بُعد جامعه مدار کمال گرایی قادر است به میزان 9 درصد واریانس فرسودگی تحصیلی را پیش بینی نماید، همچنین بین عملکرد گرایشی و تسلط اجتنابی با فرسودگی تحصیلی رابطه ی منفی معنادار و بین عملکرد اجتنابی و فرسودگی تحصیلی رابطه ی مثبت معناداری مشاهده گردید. نتایج نشان داد که تسلط اجتنابی 6/10 درصد واریانس فرسودگی تحصیلی و خرده مقیاس های تسلط اجتنابی، عملکرد اجتنابی و عملکرد گرایشی در مجموع 8/19 درصد واریانس فرسودگی تحصیلی را پیش بینی می کند. کمال گرایی و هدف گزینی، نقش مهمی در فرآیند یادگیری و پیشرفت فراگیران ایفا نموده، لذا ترسیم اهداف و ارزش های واقعی، دست یافتنی و در عین حال چالش انگیز برای یادگیری فراگیران نقش موثری در عملکرد آتی و آینده ی شغلی دانشجویان ایفا می نماید.
۲.

مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیک بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت رفتاردرمانی دیالکتیکی پرخاشگری رفتار های خود آسیب رسان خود تنظیمی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۳۸۳
این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش 30 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بود. از سیاهه ی خود گزارشی رفتارهای خود-آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد؛ برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. برنامه مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی نیز طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای 1 جلسه اجرا شد. از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر جهت تحلیل اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت پایدار موجب کاهش پرخاشگری شده است. اما در اثر بخشی دو روش مداخله، تفاوتی مشاهده نشد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت، موجب بهبود کارکرد های درون فردی و بین فردی رفتار های خود آسیب و مولفه سازگاری و تحمل خود تنظیمی هیجانی شده است.
۳.

طراحی برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور و اثربخشی آن بر میزان اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور اختلال نارسایی توجه و فزون-کنشی کودکان دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۹۷۴
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی یکی از رایج ترین اختلالات دوران کودکی و نوجوانی است که کودکان مبتلا به آن، معمولاً در مهار رفتارهای خود، مشکلات زیادی دارند و خانواده های آنان نیز در مدیریت رفتار این کودکان، با تردیدها و تعارض های زیادی مواجه می شوند. هدف پژوهش حاضر طراحی برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی کودکان دبستانی، است. روش: این مطالعه یک پژوهش کاربردی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جلسه پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی والدین دارای کودک دبستانی با اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل می داد. با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 64 نفر از این والدین، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش یک دوره آموزش 90 دقیقه ای برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور را در طی 10 جلسه دریافت کرد، ولی گروه گواه بدون آموزش در نوبت انتظار قرار گرفت. ابزار غربالگری و جمع آوری داده ها، مقیاس کانرز 1999 (فرم معلم و والدین) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل آماری تحلیل واریانس با تکرار سنجش (درون بین آزمودنی) استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از روش تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که به طورکلی برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر کاهش میزن نشانه های نارسایی توجه/ فزون کنشی، تأثیر معناداری داشته است. همچنین یافته های این مطالعه نشان داد که تفاوت بین گروهی در مرحله پس آزمون (55/13) و پیگیری (46/75)، معنادار بوده است (0/05P=<). در نتیجه می توان گفت برنامه مذکور بر کاهش میزان اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی اثربخشی معناداری داشته و این نتایج در دوره پیگیری دوماهه نیز پایدار بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور باعث می شود که والدین ارتباط بهتری را با کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی خود برقرار کنند و در نتیجه درک عمیق تری بین والدین و کودک شکل می گیرد که در نهایت باعث بهبود وضعیت رفتاری کودک می شود.
۴.

مقایسه روابط ابژه ای، ذهنیت های طرحواره ای و آسیب دوران کودکی در افراد دارای نشانگان اختلال های شخصیت مرزی و شخصیت وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب کودکی روابط ابژه ذهنیت طرحواره مرزی وسواسی - جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۶۰۴
هدف پژوهش حاضر مقایسه ذهنیت­های طرحواره­ای، آسیب دوران کودکی و روابط ابژه­ای در افراد دارای نشانگان اختلال شخصیت مرزی و شخصیت وسواسی- جبری بود. روش پژوهش علی مقایسه­ای و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی و خصوصی در شهر تهران در سال 1398 بود که از میان آن­ها براساس خط برش پرسشنامه چندمحوری میلون 90 نفر با نشانگان شخصیت مرزی و 90 نفر با نشانگان شخصیت وسواسی- جبری به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه چند محوری بالینی میلون (1983) (MCMI) ؛ پرسشنامه ذهنیت­های طرحواره­ای لوبستال و همکاران (2010) (SMI) ؛ پرسشنامه آسیب کودکی برنستاین و همکاران (۱۹۹۴) (CTQ) و پرسشنامه روابط موضوعی و واقعیت آزمایی بل (1986) (BORRTI) بود. داده­ها با استفاده از روش تحلیل واریانس تحلیل شدند. افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت مرزی در مؤلفه‌های ذهنیت کودک عصبانی (05/0> P )، ذهنیت کودک تکانشی (01/0> P )، ذهنیت کودک بی‌انضباط (05/0> P )، ذهنیت خودبزرگ‌منش (01/0> P )، سوءاستفاده عاطفی (05/0> P )، غفلت عاطفی (01/0> P )، خودمحوری (05/0> P ) و دلبستگی ناایمن (01/0> P ) میانگین نمره­های بالاتری نسبت به افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت وسواسی- جبری کسب کردند. افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت وسواسی- جبری در مؤلفه‌های ذهنیت محافظ بی‌تفاوت (01/0> P )، ذهنیت والد تنبیه­گر (05/0> P ) و ذهنیت والد پرتوقع (01/0> P ) و بی‌کفایتی اجتماعی (01/0> P ) میانگین نمره­های بالاتری افراد دچار نشانگان اختلال شخصیت مرزی کسب کردند. براساس نتاج پژوهش حاضر، به نظر می­رسد که روابط ابژه­ای، ذهنیت­های طرحواره­ای و آسیب­های دوران کودکی در شکل­گیری نشانگان اختلال شخصیت مرزی و شخصیت وسواسی- جبری نقش دارند.
۵.

نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری بیماران دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی مجدد پرخاشگری دوقطبی سرکوب فکر نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۴۷۰
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری در بیماران دوقطبی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده و بستری به مراکز نگهداری و توان بخشی استان تهران در سال 1397 بود که از میان آن ها 200 نفر به روش نمونه برداری هدف مند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه تنظیم هیجان و پرسشنامه پرخاشگری بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی فکر (0/01>P، 2/71=Z، 0/075=β) و ارزیابی مجدد (0/05 > P، 2/47 =Z،0/074 =β)رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری را در بیماران دوقطبی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر بررسی میزان نشخوار فکری و راهبردهای تنظیم هیجانی بیماران دوقطبی در فرایند درمان و ارائه درمان های مناسب جهت کاهش نشخواری فکری و راهبرد تنظیم هیجانی سرکوبی فکر در این بیماران پیشنهاد می شود.
۶.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی بر گرایش به مواد در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی درمان نگهدارنده متادون طرح واره درمانی گرایش به مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۷۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی بر گرایش به مواد در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون که به مجتمع خدماتی- حمایتی شهید ملت دوست وابسته به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال ۱۳۹۸مراجعه کردند، بودند. از میان آن ها، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل ( هر گروه ۱۵ نفر) قرار داده شدند. در ادامه پژوهش، 10 نفر از پژوهش خارج شدند. بدین ترتیب، در گروه طرح واره درمانی ۱۱ نفر، در گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی ۱۳ نفر، و در گروه کنترل ۱۰ نفر باقی ماند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه گرایش به مواد استفاده شدکه توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه تکمیل شد. گروه آزمایشی اول و دوم به ترتیب مداخله طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی را در ۱۷ جلسه ۴۵ تا ۶۰ دقیقه ای به صورت فردی دریافت کردند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد و فقط تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله درمانی در کاهش گرایش به مواد موثر بودند و این اثرات پس از پیگیری دو ماهه باقی ماندند. همچنین، بین اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در پایان درمان و پس از پیگیری دو ماهه تفاوت وجود داشت. درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در مقایسه با طرح واره درمانی در کاهش میزان گرایش به مواد اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در کاهش گرایش به مواد موثر هستند و می توانند مورد استفاده درمانگران قرار گیرند.
۷.

الگوی ساختاری اعتیاد به اینترنت بر اساس صفات ناسازگار شخصیت و نارسایی هیجانی با میانجی گری احساس تنهایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به اینترنت صفات ناسازگار نارسایی هیجانی احساس تنهایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۳۸۰
اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن یکی از موضوعات جدی و تاثیرگذار بر زندگی مدرن انسان است. این پژوهش با هدف مطالعه الگوی ساختاری اعتیاد به اینترنت بر اساس صفات نابهنجار شخصیت و نارسایی هیجانی با میانجی گری احساس تنهایی دانشجویان انجام پذیرفت. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 شد. 800 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی مرحله ای و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IA)، پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA)، فرم کوتاه نسخه بزرگسالان پرسشنامه شخصیت (PID-5-BF) و مقیانس نارسایی هیجانی تورنتو (TAS-20) صورت پذیرفت. نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که مدل مورد نظر از برازش قابل قبولی برخوردار است. در مجموع یافته های این پژوهش حاوی تلویحات مهمی درباره اعتیاد به اینترنت و عوامل تاثیر گذار بر آن یعنی صفات ناسازگار شخصیت، نارسایی هیجانی و متغیر میانجی احساس تنهایی بود.
۸.

اثربخشی تلفیق دستگاه تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی بر نشخوار فکری و نشانگان افسردگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزش تحصیلی انگیزش درونی انگیزش بیرونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۴۱۴
هدف: افسردگی شایع ترین اختلال روان پزشکی است که با توجه به شیوع بالا و هزینه های بهداشتی توجه بسیاری از متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی جمجمه، تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، عواطف و نشانگان افسردگی در زنان بود. روش: در قالب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل از میان تمام زنان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان درمانی استان البرز تعداد 60 نفر واجد شرایط وارد مطالعه شدند و در شش گروه به صورت تصادفی تقسیم شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (1961) و مقیاس پاسخ های نشخواری نولن-هوکسیما و همکاران (1989) جمع آوری و سپس با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری اثر کاهنده داشتند (001/0=P). تحریک الکتریکی جمجمه، دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری و همین طور تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با دارو درمانی و تلفیق تحریک الکتریکی جمجمه با درمان شناختی- رفتاری بر نشانگان افسردگی اثر کاهنده داشتند (001/0=P). پیشنهاد می شود از تحریک الکتریکی جمجمه به عنوان یک روش مکمل به همراه دارو درمانی و شناختی رفتاری استفاده شود.
۹.

رابطه درد مزمن و فاجعه انگاری درد با شاخص توده بدنی: نقش میانجی رفتارهای خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای خوردن درد مزمن فاجعه انگاری درد شاخص توده بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۴۵
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی رفتارهای خوردن در رابطه بین درد مزمن و فاجعه انگاری درد با شاخص توده بدنی در افراد دارای درد مزمن بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بخش های ارتوپدی، فیزیوتراپی، مغز و اعصاب بیمارستان الغدیر و متخصصان ارتوپدی درمانگاه فرح بخش شهر تهران در بهار، تابستان، و پاییز 1398 بود که 400 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از محاسبه شاخص توده بدنی شرکت کنندگان و پرسشنامه های رفتار خوردن داچ (فن اشتراین، فریجرز، برگرز و دیفارس، 1986)، درد مزمن (ون کورف و همکاران، 1990) و مقیاس فاجعه انگاری درد (سالیوان، بیشاپ و پیویک، 1995)، جمع آوری و با استفاد از مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل با داده های مشاهده شده برازش مطلوب دارد (df2c 90/0و  RMSEA< 08/0). بررسی ضرایب مسیر نشان داد درد (303/0=β، 001/0P=) و فاجعه انگاری درد (149/0-=β، 001/0P=) اثر مستقیم معناداری بر شاخص توده بدنی دارند. اثر غیرمستقیم درد (148/0=β، 001/0P=) و فاجعه انگاری درد (153/0=β، 001/0P=) بر شاخص توده بدنی  معنادار است. درد مزمن، فاجعه انگاری درد و رفتارهای خوردن 5/30% از واریانس شاخص توده بدنی را تبیین کردند. نتیجه گیری: تعامل بین تجربه درد و فاجعه انگاری درد با رفتارهای خوردن بر شاخص توده بدنی تأثیر می گذارد.
۱۰.

اثربخشی نرم افزار اصلاح سوگیری توجه بر خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نرم افزار اصلاح سوگیری توجه سوگیری توجه خوشبینی بازی های جدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۱۰
پژوهش نیمه حاضر با هدف تعیین اثربخشی نرم افزار اصلاح سوگیری توجه بر خوشبینی، در قالب یک طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم توان بخشیِ دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال تحصیلی 96-97 بود که 75 نفر از آنان به صورت هدفمند (براساس ملاک های ورود و خروج) انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه آزمایشی، هر کدام شامل 15 آزمودنی و یک گروه کنترل جاگماری شدند. گروه های آزمایشی، شامل 1- گروه بازی انتخاب چهره مثبت میان سایر هیجانات چهره. 2- گروه بازی انتخاب تصاویر مثبت از میان سایر تصاویر در زمینه طبیعت بی جان و جاندار 3- گروه بازی انتخاب کلمه با بارمعنایی مثبت از میان کلماتِ بدون معنا بود و 4-گروه چهارم بازی ترکیبی از تمام سه گروه بالا را انجام داد. با استفاده از پرسشنامه ی خوشبینی شییر و همکاران (1994) داده ها جمع آوری و سپس با روش تحلیل واریانس آمیخته و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که نرم افزار طراحی شده از اعتبار محتوایی و افتراقی کافی برخوردار است و همچنین نتایح حاکی از این است که استفاده از تصاویر جلوه های هیجانی صورت، کلمات، ترکیب تصاویر و تصاویر طبیعت بر خوشبینی، بیشتر از گروه کنترل بوده است. این تفاوت در مرحله ی پیگیری هم معنادار بود. همچنین بیشترین افزایش در خوشبینی، مربوط به گروه استفاده از تصاویر جلوه های هیجانی صورت بود.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی تنظیم هیجان زنان درمان هیجان مدار طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۱۶
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی می باشد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها کمی بود، طرح پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش یک گروه گواه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایش هیجان مدار، 15 نفر گروه آزمایش طرحواره درمانی و 15 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. ابتدا هر سه گروه با پرسشنامهٔ تنظیم هیجان گراس همکاران (2003) مورد سنجش قرار گرفتند سپس گروه آزمایش 1، 10 جلسه درمان هیجان مدار مبتنی بر هیجان مدار سوزان جانسون (2019) و گروه ازمایش 2، 10 جلسه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت یانگ، گلوسکو ویشار (۲۰۰۳) دریافت کردند پس از اتمام دوره ها مجدد از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، که در مجموع هر دو روش درمان هیجان مدار و طراحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است، همچنین از روند مقایسه دو روش می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی می توان نتیجه گرفت که در درمان اختلال شخصیت مرزی، درمان هیجان مدار به عنوان درمانی مؤثر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
۱۲.

شاخص های مدیریت محتوای دیجیتال با هدف افزایش درگیری کاربران فضای مجازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوا بازاریابی محتوا درگیری درگیری دیجیتال فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
ارائه اطلاعات ارزشمند در قالب محتوای جذاب و تعامل با مشتریان مهم ترین عناصر بازاریابی محتوا می باشد که از مقدمات ایجاد درگیری است. مهم ترین مسئله در موفقیت بازاریابی محتوا، پاسخ درست به این سئوال است که چه عواملی موجب درگیر شدن مخاطب با محتوا خواهد شد. با وجود پژوهش های بسیاری که در زمینه شناسایی ابعاد درگیری و عوامل انگیزاننده مخاطبان برای درگیر شدن با محتوا انجام گردیده، کماکان درگیری مخاطبان از جمله دغدغه های فعالان در حوزه بازاریابی محتوا است و در جستجوی روش های موثر برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای سطح درگیری مخاطبان می باشند. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب بر اساس مدل سندلوسکی و بارسو (2007) به شناسایی شاخص های تاثیرگذار بازاریابی محتوا بر ارتقای درگیری مخاطبان پرداخته است. به این منظور، 537 مقاله در بازه زمانی سال های 2003-2021 یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای مورد نظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شد. در نهایت، یافته های 45 مقاله انتخاب گردید. با طبقه بندی کدهای شناسایی شده، 23مقوله را در 4 بعد شامل مقوله های شناسایی درگیری، مقوله های مربوط به ویژگی های محتوا، مقوله های مربوط به نویسنده محتوا و مقوله های مربوط به واکنش سایر کاربران شناسایی شد. از میان تمامی مقوله های شناسایی شده، امکان شخصی سازی محتوا برای هر مخاطب، احساسات نهفته در محتوا و تاریخ انتشار محتوا، نحوه عضویت نویسنده و هویت وی در جامعه آنلاین بالاترین اولویت ها را از آن خود ساختند.
۱۳.

بررسی مهارت های مقابله با فشارهای روانی و مشکلات براساس نظریه روان شناختی فولکمن و لازاروس در مثنوی معنوی با تکیه بر حکایت «شیر و نخجیران»

کلیدواژه‌ها: تنش سبک مقابله ای مسأله مدار سبک مقابله ای هیجان مدار نظریه فولکمن و لازاروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۴۳۷
هدف مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که شیوه مقابله با فشارهای روانی و مشکلات در ادب تعلیمی فارسی با تکیه بر حکایت «شیر و نخجیران» در مثنوی تا چه حد با شیوه های مقابله فولکمن و لازاروس قابل انطباق است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. داده ها با مطالعه منابع کتابخانه ای و همچنین، داده های مبتنی شیوه تودورف در سلسله بندی داستان و پرسشنامه سبک های مقابله ای  (WCQ)لازاروس و فولکمن برای دریافت راهبرد مقابله استفاده شد. نتایج تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای نشان داد راهکار مولوی برای مقابله با فشارهای روانی مطابق با سبک مقابله ای مسأله مدار لازاروس و فولکمن است که با حل مدبرانه مسأله و مسئولیت پذیری و جست وجوی حمایت اجتماعی، فشار روانی موجود در حکایت از بین می رود و مسأله واهمه از مرگ به شکل مدبرانه حل می شود. همچنین، نتایج نشان داد در این داستان از شیوه مسأله مدار مثبت و از سبک مقابله ای هیجان مدار به شکل کم رنگ بهره گرفته شده است.
۱۴.

نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش به خوردن رفتار والدین ناگویی خلقی تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن  در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره دوم متوسطه شهر تربت حیدریه خراسان رضوی  (2832N=) در سال تحصیلی 99-1398 بود  که از بین آنها تعداد 390 نفر بر اساس فرمول اسلووین و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های ناگویی خلقی، شیوه های فرزندپروری بامریند، وارسی بدنی ریس و همکاران و تنظیم شناختی گارنفسکی و همکاران را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش معادلات رگرسیونی با کمک نرم افزار23 Spss و 18 Amos تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: همبستگی مثبت معنی داری بین متغیرهای ناگویی خلقی، رفتار والدینی سهل گیر و مستبد و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار با نگرش به خوردن وجود دارند. همچنین همبستگی منفی معنی داری بین متغیرهای رفتار والدینی قاطع و اطمینان بخش و تنظیم شناختی هیجان سازگار با نگرش به خوردن وجود دارند (01/0>P). همچنین مسیر غیرمستقیم نگرش به خوردن بر اساس ناگویی خلقی و رفتار والدینی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان سازگار و ناسازگار معنادار بود به طوری که 57 درصد از متغیر نگرش به خوردن را پیش بین نمودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با آموزش شیوه های فرزندپروری و مهارت های تنظیم شناختی هیجان، در شکل گیری رفتارها و نگرش های مناسب مربوط به خوردن و بهبود آن تأثیر گذاشت.
۱۵.

مقایسه کمال گرایی، سبک های فرزندپروری و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به وسواس فکری- عملی و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وسواس فکری - عملی کمال گرایی سبک های فرزندپروری کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف این پژوهش مقایسه کمال گرایی، سبک های فرزندپروری و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به وسواس فکری- عملی و زنان سالم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به وسواس منطقه ۵، ۱۱، ۱۳ و ۱۹ تهران در سال ۱۳۹۷ بود که از بین این افراد ۴۴ نفر از مراجعه کنندگان به کلینیک های مشاوره و روانشناسی با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته و پرسشنامه وسواس مادزلی به صورت در دسترس انتخاب شدند. همچنین ۴۰ فرد غیر مبتلا به وسواس فکری- عملی که از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه وسواس همتا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نیز انتخاب شدند. آزمودنی های دو گروه به پرسشنامه وسواس مادزلی (۲۰۱۱)، مقیاس کمال گرایی هیل (۲۰۰۴)، مقیاس سبک های فرزندپروری بامریند (۱۹۷۱) و پرسشنامه کیفیت زندگی (۱۹۹۲) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) در SPSS-۱۸ استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین دو گروه در متغیرهای کمال گرایی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت (۰۵/۰>P) . اما بین سبک های فرزندپروری در دو گروه تفاوت معنادار مشاهده نشد (۰۵/۰<p). نتایج این پژوهش لزوم توجه به کمال گرایی و کیفیت زندگی در تشخیص و طرح ریزی الگوی درمان برای اختلال وسواس را خاطر نشان می سازد.
۱۶.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت پرخاشگری رفتارهای خود آسیب رسان خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۲۱۶
زمینه: بزهکاری در دوران نوجوانی با مجموعه ای از الگوهای رفتاری نابهنجار و ضعف مهارت خودتنظیمی هیجانی از جمله رفتارهای خودآسیب رسان و تجربه خشم و پرخاشگری همراه است. مطالعات نشان می دهد که مؤلفه های گروه درمان گری درمان مبتنی بر شفقت بر امیدواری، رضایت از زندگی و نارسایی خلقی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده و همچنین باعث بهبود نظم جویی شناختی هیجانی مثبت و افزایش مهارت های ذهن آگاهی و کاهش تجربه شرم و گناه در مبتلایان به اختلالات اضطرابی، افسردگی و افزایش تحمل پریشانی و کاهش نظم جویی هیجان منفی بوده است، اما در کاربرد این درمان بر روی نوجوانان بزهکار جامعه مورد نظر شکاف تحقیقی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی، از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود که از این میان، 13 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند از سیاهه ی خودگزارشی رفتارهای خود آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. جهت بررسی اثربخشی برنامه های مداخله و به منظور کنترل اثر پیش آزمون از طرح تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشانه های پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان تأثیر معنادار داشته (0/05 p<) و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معنادار تداوم داشته است. در خصوص اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی، نتایج نشان داد که اجرای متغیر مستقل، مؤلفه سازگاری و تحمل را در سطح معنادار (0/05 p<) بهبود داده و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معناداری تداوم داشته است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود کارکرد رفتارهای خود آسیب رسان، پرخاشگری و تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار مؤثر است. از این نتایج می تواند در جهت برگزاری دوره های آموزشی در کانون اصلاح و تربیت و همچنین در برنامه ریزی جهت پیشگیری از رفتارهای آسیب زا در نوجوانان و کاهش این رفتارها به ویژه در نوجوانان بزهکار استفاده کرد.
۱۷.

نقش میانجی هوش هیجانی در تبیین روابط علی بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
مقدمه: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دچار نقایصی در انعطاف پذیری شناختی، نظریه ذهن و هوش هیجانی هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی هوش هیجانی در تبیین روابط علی بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران در سال 1399-1398 تشکیل می دادند. 352 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی یک جلسه و به صورت انفرادی به پرسشنامه شخصیت مرزی (لایسنرینگ، 1999)، آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم (بارن کوهن و همکاران، 2005)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه هوش هیجانی (برادبری و گریوز، 2005) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین نظریه ذهن (01/0> P،210/0-=β) و انعطاف پذیری شناختی (01/0> P،219/0-=β) با رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر بین هوش هیجانی و رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود (01/0> P،322/0-=β). ضریب مسیر غیر مستقیم بین نظریه ذهن (01/0> P ،113/0-=β) و انعطاف پذیری شناختی(01/0> P ،109/0-=β) با رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. بنابراین هوش هیجانی رابطه بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: عوامل شناختی و هیجانی می توانند رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان را پیش بینی کنند.
۱۸.

تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد تحصیلی ذهن آگاهی فراشناخت مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی حرمت خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۶
زمینه: مطالعات متعددی به پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس فراشناخت و ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و حرمت خود پرداخته اند. اما پژوهشی که به تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی: نقش واسطه ای حرمت خود پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ذهن آگاهی، فراشناخت و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی بر عملکرد تحصیلی با نقش واسطه ای حرمت خود در دانش آموزان دختر و پسر شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. بودند که از بین آنها 517 نفر (260 پسر - 257 دختر) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2006)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (1997) و پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر (1397) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی دار است (0/01 >p) و اثر مستقیم و غیر مستقیم فراشناخت و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حرمت خود (0/20 =p)، ذهن آگاهی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حرمت خود (0/03 =p) و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حرمت خود (0/01 >p) معنی دار است. نتیجه گیری: مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند و لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.
۱۹.

تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشیفتگی تروماهای اوایل کودکی شیوه های فرزندپروری کمال گرایی و تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۷۷
مقدمه: خودشیفته چالش های قابل توجهی در سازگاری روانشناختی افراد به وجود می آورد. در نتیجه، شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد آن می تواند در تدوین برنامه های پیشگیری از خودشیفتگی مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری خودشیفتگی بر اساس تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر با میانجیگری دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی انجام گردید. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد 45-20 ساله شهر تهران بودند که در سال401-1400 برای دریافت خدمات مشاوره به کلینیک های روانشناسی مراجعه کردند. حجم نمونه 350 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه بالینی، پرسشنامه خودشیفتگی آمز (2008)، پرسشنامه کودک آزاری (نوربخش، 1391)، پرسشنامه عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 2007)، شیوه های فرزندپروری ادراک شده (گرولینگ و همکاران، 1997)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گروتز و رومر، 2004) و مقیاس کمال گرایی چند بعدی (فلت و هویت، 1991) بودند. سپس داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos  و با روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، مدل برازش یافته رگه های شخصیت خودشیفته 38 درصد توسط متغیرهای درون مدل تبیین شده است و ارتباط مستقیم و معناداری بین تروماهای اوایل زندگی، عملکرد خانواده، دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی وجود دارد (05/0<P). علاوه بر این، تروماهای اوایل زندگی، شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر و عملکرد خانواده به صورت غیرمستقیم و با میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی با خودشیفتگی ارتباط داشتند (05/0<P). نتیجه گیری: پژوهش حاضر نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان و کمال گرایی در ارتباط با تروماهای اوایل کودکی، عملکرد خانواده و شیوه های فرزندپروری ادراک شده مادر را در تبیین خودشیفتگی مورد تأیید قرار داد.
۲۰.

تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در دانش آموزان: نقش میانجی سبک های حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
زمینه و هدف: روند تحولی تغییرات مغز در دوره نوجوانی، آنان را نسبت به واکنش گری هیجانی و تصمیم گیری های نادرست آسیب پذیر می کند؛ به علاوه این دوره به عنوان مرحله اوج بروز اختلالات روانی نیز تلقی می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران در سال 1399-1398 تشکیل می دادند که از این میان 352 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های شخصیت مرزی (لایسنرینگ، 1999)، سیاهه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه سبک های حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. در نهایت داده ها با استفاده از روش پژوهش های همبستگی و روش مدل معادلات ساختاری با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/263-=β) و ضریب مسیر بین سبک های انطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/406-=β) منفی، و ضریب مسیر بین سبک های غیرانطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/275=β) مثبت بود. همچنین یافته ها نشان داد که اثر غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی بر رگه های اختلال شخصیت مرزی از طریق سبک های حل مسئله از لحاظ آماری معنادار بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیر سبک حل مسئله در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی دانش آموزان نقش میانجی گرانه بر عهده دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان