مطالب مرتبط با کلیدواژه

پارادوکس دروغ گو


۱.

نظریه مطابقت و اشکالات وارد بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم معرفت شناسی راسل ویتگنشتاین فرگه نظریه مطابقت پارادوکس دروغ گو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۹ تعداد دانلود : ۶۲۹
مسئله صدق در گزاره ها یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است. از این رو، فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تا کنون دیدگاه های گوناگونی درباره «ماهیت و چیستی صدق» و نیز «معیار صدق» ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بررسی نظریه مطابقت می پردازیم اما رویکرد ما بیشتر معطوف به ماهیت و چیستی صدق است نه معیار صدق. نظریه مطابقت یک پیش فرض مهم دارد و آن واقع گرایی است؛ بدین معنا که اولاً، ملتزم باشیم که واقعیتی مستقل از باورها و ذهن ما وجود دارد. ثانیاً، ذهن انسان را در کشف واقعیت توانمند دانسته، معتقد باشیم که انسان توانایی نیل به واقع و دسترسی به آن را دارد. ثالثاً، بپذیریم که زبان توان حکایت از واقع را دارا هست. نظریه مطابقت از آنجایی که به درک متعارف در باب صدق بسیار نزدیک است، پیشینه و رواج نسبی بیشتری نسبت به نظریه های بدیل خود داشته است، به طوری که بسیاری از فیلسوفان آن را مبنای معرفت شناسی نظام فلسفی خود قرار داده اند. با این حال، نظریه مطابقت نتوانست از عهده اشکالات گوناگون، از جمله عدم سنخیت، عدم جامعیت و عدم ارائه ملاک اثباتی برآید و سرانجام با انتقادات فیلسوفان معرفت یا به شکل تعدیل یافته ظهور و بروز یافت یا جای خود را به نظریاتی چون نظریه انسجام، نظریه کارآمدی، نظریه زائد بودن و... داد. این نظریات برخلاف نظریه مطابقت، در باب چیستی صدق، صدق را نه به امری فراسوی باور بلکه به خود باور وابسته می دانند، یعنی بدون تلاش برای رفتن به فراسوی باور، باید در درون باورها وضعیتی کشف شود که بر اساس آن بتوان گفت باوری صادق است یا نیست.
۲.

تحلیل نظریه ی صدق نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواجه طوسی صدق مطابقت پارادوکس دروغ گو عقل فعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۱۲
در سامان دادن نظریه ی صدق، به مثابه ی رکن اصلی معرفت، معمولاً چهار مسأله را بررسی می کنند: تعریف یا تحلیل صدق، حامل صدق، صدق ساز، و نسبت (در نظریه های مطابقت و انسجام). نظریه ی صدق مناسب، نظریه ای است که از عهده ی تبیین صدق همه ی انواع قضایا برآید و در برابر پارادوکس دروغ گو نیز مقاومت کند. هدف این تحقیق تحلیل نظریه ی صدق خواجه طوسی است؛ کسی که هم درگیر پارادوکس دروغ گو بود، هم درگیر تبیین صدق قضایای حقیقیه و قضایایی که از معقولاتی ساخته شده اند که مابه ازایی در خارج ندارند. در این جستار، با رویکردی تحلیلی (بیشتر تحلیل سیستمی) نشان می دهیم که او در برابر دشواره ی پارادوکس دروغ گو، حامل صدق را خبر و قضیه ای دانسته است که غیر از مخبرٌعنه است؛ و در برابر دشواره ی دیگر، دو رهیافت را پیش گرفته است: اول، از تعریف صدق به مطابقت دست شسته و آن را به «الحاق امر اعتباری به آنچه با خصوصیتش شایستگی آن را دارد» تعریف کرده است؛ دوم، صدق ساز و نفس الامر را عقل فعال دانسته است. او هرچند نسبت مطابقت را نسبتی حکایی می داند، اما چندان به آن نمی پردازد. یکی از دلایل آن می تواند این باشد که مسأله ی نسبت مطابقت، در دو دشواره ی یادشده نقشی جدی ندارد.