مطالب مرتبط با کلیدواژه

عقل مفارق


۱.

برهان حقایق نفس الامری و معمای جذر اصم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس الامر پارادوکس دروغگو ( معمای جذر اصم ) عقل مفارق تغایر خبر و مخبرعنه فعل گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۴ تعداد دانلود : ۹۴۸
برهان حقایق نفس لاامری تنها برهانی است که خواجه طوسی (ره ) آن را در اثبات عقل مفارق خالی از خلل و رخنه یافته است. این برهان پس از وی نزد غالب متفکران مقبول افتاده است. برهان حقایق ابدی لایب نیتز در اثبات وجود خدا، در اساس ، مانند برهان خواجه طوسی است . حکیمان حوزه فلسفی شیراز معمای منطقی معروف به شبهه جذر اصم را در نشان دادن خلل برهان حقایق نفس الامری طرح کردند . خواجه طوسی بدون آنکه به ارتباط معمای جذر اصم با برهان خویش در اثبات عقل مفارق توجه دهد ، در نقد یکی از اثار منطقی ابهری ، این معما را طرح و برون شدی را پیشنهاد کرده است . بررسی تطبیقی – تاریخی راه حل وی موضوع نوشتار حاضر است.
۲.

جاودانگی نفس از دیدگاه ابن میمون و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس جاودانگی عقل فعال عقل مفارق تصورات تام عالم آخرت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۴۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۴۹
آرزوی جاودانگی را می توان در نهاد آدمی مشاهده کرد. از این رو ادیان مختلف و متفکران آن ها به این بحث و تبیین آن اهتمام داشته اند. فیلسوف بزرگ یهودی ابن میمون به سبب تعلق خاطر عمیق به دین یهود، سعی کرده است مباحث خود را به نحوی مطابق با کتب مقدس و باور جامعه خود بیان کند وی معتقد به سه مرحله اساسی در بحث معاد شده است: دوره مسیحا، رستاخیز و عالَم آخرت. از نظر وی جاودانگی، مختص به جهان آخرت است و فقط با عمل کردن به دستورات و تعالیم کتاب مقدس و پرهیزکاری پیشه کردن می توان جاودانه شد. اسپینوزا فیلسوف دیگر یهودی نیز همانند ابن میمون سعادت نهایی را رسیدن به جاودانگی دانسته که از طریق «عشق غیرقابل تغییر و ابدی به خداوند» حاصل می گردد. از نظر او انسان زمانی به این مرحله می رسد که بتواند عاقلانه بر شهوات و عواطف خود چیره شود و در نتیجه نسبت به قدرت و خشم و اهانت و بی اعتنایی دیگران با عشق و کرامت پاسخ دهد و بدین ترتیب است که آدمی به کمال لایق خود رسیده و جاودان می گردد. تفاوت این دو فیلسوف در این است که ابن میمون معتقد است به واسطه «عقل بالفعل» گشتن که فیضی از عقل فعال است، می توان جاودانه شد و اسپینوزا جاودانگی را به واسطه کسب تصورات تام می داند.
۳.

ارتباط نفس و بدن از دیدگاه ابن میمون و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس ثنویت گرایی عقل فعال عقل مفارق تصورات تام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۶ تعداد دانلود : ۵۵۴
در تفکر یهودی آدمی موجودی مرکّب از نفس و بدن است. موسی بن میمون ضمن تأثیرپذیری از اندیشمندان پیش از خود، خصوصاً ارسطو و ابنسینا، معتقد شد نهتنها انسانها بلکه تمامی مخلوقات عالم مادی- اعم از حیوانات، نباتات، مواد معدنی، افلاک و ستارهها دارای دو بُعد متمایز بوده و از ماده و صورت ترکیبشدهاند؛ اما ازنظر اسپینوزا جدایی و مباینتی بین جسم و روح نیست و این دو، دو جنبه مختلف حقیقتی واحد هستند که باطن آن روح و ظاهر آن جسم است؛ یعنی هر موجودی، مرکب از روح و جسم است. هر دو فیلسوف یهودی، تمایز جوهری نفس و بدن را رد کرده ولی در تبیین رابطه آن دو، ابن میمون معتقد به تأثیر و تأثر متقابل نفس و بدن است؛ درحالیکه اسپینوزا رابطه میان آنها را همانند ارتباط تصورات با ذهن میداند.
۴.

رویکرد معرفت شناختی در اثبات عقل مفارق در سنت اسلامی: تحلیل انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل مفارق معرفت شناسی ذهول ادراک کلی تبیین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۰
یک دسته از ادله اثبات عقل مفارق ادله مبتنی بر رویکرد معرفت شناختی اند که در این جستار به تحلیل انتقادی سه دلیل از آن ادله خواهیم پرداخت. ما در این پژوهش نشان می دهیم که این ادله بیشتر شبیه به تبیین اند تا استدلال بر وجود عقل مفارق یعنی بیشتر شبیه به فرضیه های روشنگری هستند که علاوه بر برقراری سازگاری در یک نظامْ فهم چگونگی امکان یک امر را به ما می دهند. دراین صورت، اولا، رقیب بردارند یعنی می توان فرضیه ها و تبیین های رقیب ارائه داد؛ ثانیا، چون ظاهرا همه این مسائل چندتباری اند در علوم مختلف می توان تبیین هایی دیگر برای این امور عرضه کرد تبیین هایی که هر کدام بخشی از حقیقت را روشن می سازند؛ ثالثا، با توجه به ملاک های اولویت تبیین شاید امروزه دیگر این تبیین ها خیلی موفق نباشند. با این همه، اگر این ادله را استدلال و توجیه برای وجود عقل مفارق بدانیم، همچنان خلل های فراوانی دارند و از رسیدن به مقصود بازمی مانند.
۵.

ارزیابی شارحان کافی در هستی شناسی عقل در سازگار بودن و نبودن با روایات: ارزیابی رویکرد استقلالی به عقل(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شارحان کافی عقل در روایات عقل تجرد عقل عقل مفارق صادر اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۳
تفسیرِ هستیِ عقل به عنوان موجودِ مستقلِ از ساحاتِ وجودی انسان، یکی از رویکرده های شارحان کافی است. این رویکرد برآمده از نص روایات متواتر و برهان عقلی است که به دو نظریه تفکیک می شود. این دو نظریه در شرح روایت اول کافی ارائه شده اند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر نص گرایی این دو نظریه را ارزیابی می کند. نظریه «عقل به مثابه مخلوق اول»، بر اساس تاویل گرایی و برهان عقلی-فلسفی سامان می یابد و به همین دلیل با نتایج تحلیل نص گرایانه از روایات در «تطبیق مخلوق اول با عقل» و «عدم تعلق آن به ساحت حیات انسان» ناسازگار است. تحلیل «عقل به مثابه جوهر مفارق مشابه عقل فعال» بر مبنای نص گرایی شکل گرفته ولی تلاش کرده تبیین عقلانی از نظریه ارائه دهد و سازگاری بیشتری با روایات دارد لذا در «پذیرش وجود استقلالی» «وحدت در عین کثرت»، «قبول حرکت و فعل و انفعال»، «جدایی از هویت انسان در عین تعلق به ساحت انسان» «رابطه اشراقی با نفس ناطقه» با روایات سازگار است ولی چون در تبیین نظریه از مبانی عقلانی-فلسفی بهره جسته است در قائل شدن به «وجود تشکیکی»، « تاثیر عقل در مراتب نفس ناطقه» «چگونگی تعدد و تکثر عقول» با روایات ناسازگار است