مسعود آلگونه جونقانی

مسعود آلگونه جونقانی

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

صورت و ساخت شعری خسرو شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خسرو و شیرین امکانات صوری خسرو و شیرین امکانات روایی خسرو و شیرین برجسته سازی در خسرو و شیرین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی روش های بررسی سبک شناختی متون ساخت گرا
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی منظومه های غنایی
تعداد بازدید : ۳۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۳۱۱
خسرو و شیرین نظامی، بی شک، یکی از شاهکارهای غنایی ادب ایران و جهان است. چنین اثر ژرفی در کنار التذاذ هنری حاصل از آن، توانایی آن را دارد که همواره مورد باز اندیشی و تامل قرار گیرد تا بدین وسیله بتوان با ژرف اندیشی و غور در ساختمان صوری، محتوای درونی، بلاغت حاکم بر بافت آن و سایر توانشهای ساختاری نهفته در آن، موارد ارزشمندی را یافت. از آنجا که صورت و ساخت شعر به ترتیب در دو محور افقی و عمودی به طور همزمان گسترش می یابد در بررسی کمال شعری هر اثر باید بتوان با اتکا به اصولی صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسی قرار داد. به همین دلیل، محور کلی این مقاله بررسی امکانات ساختاری و صوری نهفته در خسرو و شیرین نظامی است. بخش اول، تلاشی است در بررسی آن دسته از امکانات ساختاری که در محور عمودی شعر، خود را نشان می دهد. بخش دوم، امکانات صوری را در چهار محور جدا مورد بررسی قرار می دهد. درک این دو دسته از تواناییها یقینا بیانگر اهمیت چنین منظومه ای و اهمیت باز اندیشی در آن است.
۲.

تحلیل فرمالیستی زبان عرفانی: لوازم و عواقب آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان عرفانی یاکوبسن نظریه فرمالیسم تجربه و تعبیر عرفانی گزاره¬

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۲۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۰۸
بررسی زبان عرفان، همواره یکی از پژوهش¬هایی است که از آغاز تکوین عرفان اسلامی و در سیر تکاملی آن همواره در کانون توجّه محقّقان قرار داشته است. پس از بالندگی نظریّه پردازی در قرن بیستم و پیدایش نظریه فرمالیسم، به جهت قدرت تحلیلی و علمی این نظریّه، بسیاری از پژوهشگران به کاربست نظریه فرمالیسم در حوزه¬های مختلف رغبت نشان دادند. امّا از آنجایی¬که نظریّة فرمالیسم اساساً در پی تبیین ادبیّات و کشف ساز¬و¬کارهای برجسته¬سازی کلام به طور عام است، در این اواخر شاهد به کارگیری این نظریّه در بخش های مختلف ادبیّات و قلمرو عرفان اسلامی هستیم. کاربست این دیدگاه در حوزه عرفان¬پژوهی چندان دقیق و کارآمد نبوده و به نادیده گرفتن حقایقی منجر شده که در کارایی این دسته از تحقیقات عرفانی خدشه وارد کرده است. این مقاله بر آن است ضمن تبیین خاستگاه فکری این نظریّه¬ و ارایه ملزومات تحلیلی آن، کاربست این نظریّه را به طور خاص در حوزه عرفان پژوهی نقد و تحلیل کند. روش به کار گرفته شده در این تحلیل، بنا به ضرورت، روش ساختارگرایانه است؛ روشی که ضمن تحلیل جزء به جزء عناصر یا نشانه¬ها در پی کشف سازوکارهای تألیف عناصر و ساخت گزاره¬هاست.
۳.

دایانویای اسطوره چیست؟ پژوهشی در ساحت مغفول نظریه اسطوره شناختی نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی ساختار دوری و دیالکتیکی اسطوره میتوس دایانویا اصل جابه جایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۳۴
فرای با الهام از نگرش های اسطوره شناختی کاسیرر و الیاده و با به کارگیری دیدگاه های فریزر و فروید و از سویی دیگر با پی گیری آرای منتقدان حلقه نقد نو به دیدگاهی ژرف در باب ساختار دوری و دیالکتیکی اسطوره نایل شد که به موجب آن شکل گیری اسطوره محصول دو سازوکار متفاوت به شمار می رود: گرایش اسطوره به نقل روایت در نظام دوری؛ و جهت گیری اسطوره به سمت ساختارهای کلامی خودایستا. فرای این سازوکار دوم را ذیل وجه مضمون مدار اسطوره بررسی می کند و معتقد است دایانویا یا معنا ساختار دیالکتیکی اسطوره است که از طریق پیکره بندی، در هم تنیدگی و امتزاج تصاویر شکل می گیرد. با این همه، در قریب به اتفاق پژوهش هایی که به موضع نظری فرای می پردازند مبحث دایانویا عمدتاً مغفول مانده است. به این ترتیب، هدف از انجام این پژوهش آن است که با استخدام روش توصیفی-تحلیلی مبانی نظری فرای را در این باره نقد و بررسی کند و ضمن توجه به خاستگاه های نظری وی، سازوکار درونی دایانویا نیز تحلیل شود. در این بررسی مشخص می شود که دایانویای اسطوره با وجوه هیروگلیفی، هیراتیکی و دموتیکیِ بیان متلازم است و گذار اسطوره به سوی رُمانس، حماسه و نهایتاً تاریخ به واسطه عملکرد اصل جابه جایی ممکن می شود. در این گذار، اسطوره نامتبدل در نهایت به وجه واقع گرای ناتورآلیستی روی می آورد و اسطوره اگرچه پوشیده و نهفته می ماند اما هرگز از میان نمی رود. بنابراین، به زعم فرای حتی آثاری که اساساً با رویکرد تاریخی نگاشته شده اند این قابلیت را دارند که از طریق قرائت اسطوره شناختی تجزیه و تحلیل شوند.
۴.

هاله ارزشی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محور جانشینی جزم اندیشی واژگانی واژگان منفرد سویه تالیفی واژه هاله معنایی محور هم نشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۰ تعداد دانلود : ۹۶۱
با نفی جزم اندیشی واژگانی و حضور بلامانع واژگان در شعر، این توهم ایجاد شد که واژگان به واسطه حضور در شعر ارزشمند خواهند شد و در پی آن، سیل واژه های گوناگون در شعر ، بدون ملاحظات شعری، از این حرکت اصیل، گهگاهی، روندی ابتر و عقیم ساخت. این اصل که واژگان مجاز هستند و بدون هیچ قید و شرطی وارد شعر شوند، در عین حالی که اصلی اصیل و بنیادی بود و موجب غنای واژگانی اثر می شد، در شیوه کاربردی خود- با چشم بستن بر سویه تالیفی واژگان - دچار خبط و خطاهایی گردید که اهمیت ویژه خود را از دست داد. از این رو، در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بازاندیشی اصل جزم اندیشی واژگانی، آن دسته از ملاحضات شعری را که موجب اعتلای ارزشی واژگان در شعر می شود مورد بررسی قرار گیرد. بنابر این، در این مقاله ضمن نقد ارزش زیباشناختی واژگان، به چگونگی اثر گذاری بافت کلام بر ایجاد هاله معنایی پیرامون واژگان منفرد پرداخته خواهد شد. به همین منظور، با در نظر گرفتن الگوی یاکوبسنی، ابتدا ارزش واژگان منفرد در محور جانشینی به محک گذاشته می شود و به دنبال آن، چگونگی برجسته شدن واژه در محور هم نشینی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۵.

تحلیل شطح برمبنای تفکیک وجودشناختی و معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس شطح تفکیک وجودی تفکیک معرفتی دوگانی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۱ تعداد دانلود : ۸۴۹
در بررسی ساختارِ معرفتی و زبانی شطح، رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از این رویکردها، عموماً شطح را ناشی از وجودِ پارادوکس در سطحِ گزاره- اعم از پارادوکسِ وصفی و اسنادی- می دانند. برخی دیگر سعی در رفعِ تناقض و تقلیلِ شطح به گزاره های حقیقی دارند. بعضی هم با بررسی احوالِ عارفانه و معرفتِ شهودی سعی می کنند بین این شکلِ خاصِ بیانی و اشکالِ ویژه تجاربِ عارفانه پیوند ایجاد کنند. همه این رویکردها، ضمن روشن ساختنِ برخی از خصیصه های زبانِ عرفانی، بهطور عام، و شطح، به طور خاص، سعی در تحلیل و تاویلِ شطحیات دارند. با وجود این، به نظر می رسد یکی از شاخص های اصلی و بنیادینِ شطح؛ یعنی تفکیک وجودشناختی و معرفت شناختی در همه نگرش های رایج، مغفول مانده است. این مقاله به بررسی شاخص های تفکیک وجودشناختی و معرفت شناختی و اهمیتِ آن در پیدایی و تاویلِ شطح می پردازد.
۶.

اومبرتو اکو و بنیان نشانه شناختی تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل نشانه شناسی اومبرتو اکو رانش تفسیری گشودگی اثر دیالکتیک متن و خواننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
اومبرتو اکو با الهام از نگرش های زبان شناختی یلْمْسلف و تأثیرپذیری از پرس در باب وجه تفسیری نشانه، که حاصل تأملات وی در باب معناپردازی نامحدود است، کوشیده است با تکیه بر روش شناسی ساختگرا و پراگماتیسم آمریکایی نظرات بدیعی در باب چگونگی تأویل متن به دست دهد. او با طرح موضوع «بنیان های نشانه شناختی تأویل» نشان می دهد که تأویل به مثابه امری تلقی می شود که از تعامل خواننده و متن شکل می گیرد؛ به همین دلیل تأویل الزاماً در محدوده نیّت مؤلف باقی نمی ماند و از آن فراتر می رود. بر این اساس مقاله حاضر می کوشد ضمن بررسی خاستگاه های نظری اندیشه اکو، استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می شود که تأویل اصیل[1] در برابر تأویل نابه هنجار[2]- که اساساً مستلزم خوانشی سوژه محور است- ناشی از نوعی آزادی در عین محدودیت است؛ به بیانی سرراست تر، متن بر اساس قابلیت های نشانه شناختی خود، خواننده را در مسیرهای مشخصی از جریان تأویل پیش می برد؛ مسیرهایی که می توان با مطالعه نشانه شناختی اثر آن ها را پیش بینی و تبیین کرد.
۷.

پژوهشی در بابِ ساختارِ اثرِ هنری از چشم اندازِ یوری لوتمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یوری لوتمن ساختار اثر هنری نظام الگوساز ثانوی هنر به مثابه نظام نظام ها انتظام معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۸ تعداد دانلود : ۹۰۶
لوتمن با الهام از نگرش های زبان شناختی دوسوسور و یِلْمْزلِف و تکیه بر روش شناسی ساختارگرا نظریات بکر و بدیعی در بابِ چگونگی تحلیلِ ساختارِ اثر هنری به دست می دهد. او با طرحِ موضوعِ «هنر به مثابه نظامِ نظام ها» نشان می دهد که اثر هنری نوعی «نظامِ الگوسازِ ثانوی» است که بر اساسِ الگوی اولیه زبان شکل می گیرد. با این همه، اثر هنری از آن جایی که اطلاعاتِ بیشتری را در فضای محدودتری می گنجاند، نسبت به زبانِ معمول ساختار پیچیده تری دارد. بنابراین مقاله پیش رو می کوشد ضمنِ بررسی خاستگاه های نظری اندیشه لوتمن، استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می شود که در اثر هنری، تمامی فرم ها قابلیتِ آن را دارند که سمانتیره یا دلالتمند شوند. بر این اساس، در اثر هنری چندین نظام به طور هم زمان فعّال می شوند؛ تنش و برخورد بین این نظام ها موجبِ تشدید یا تقویتِ دلالتمندی اثر و در نتیجه غنای آن می شود. در پایان این بررسی، نگارنده با طرحِ موضوع «انتظام معنایی» یا «بازی مدلول ها» می کوشد نکته ای هرچند مختصر در حوزه نشانه شناسی شعر پیش روی نهد.
۸.

بنیان های نشانه شناختی «هم سازه» و «ناسازه» در اندیشه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی بارت معانی ضمنی معانی صریح هم سازه و ناسازه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۶ تعداد دانلود : ۶۹۹
رولان بارت در دوره دوم اندیشگری خود اساساً متوجه نقدِ امر بدیهی است. او معتقد است که آن چه خود را به مثابه امر طبیعی، جهانشمول و بدیهی وانمود می کند، در حقیقت محصولِ فراشد طبیعی سازی است؛ فراشدی که به واسطه آن امرِ ایدئولوژیک در نهایت خود را به صورت امر بدیهی نشان می دهد. بر این اساس، محصول نهاییِ فراشد طبیعی سازی، به زعم بارت، هم سازه ای است که امر بدیهی از طریق آن متبلور می شود. در نتیجه، بارت در راستای نقدِ امر بدیهی و نیز افشای تلویحات ایدئولوژیکِ هم سازه، برابرنهادی را تحت عنوان ناسازه مطرح می کند. ناسازه به مثابه سلاحی علیه فریب کاریِ زبان به شمار می رود که با اتکاء بدان می توان به خوانش متفاوتی از متن روی آورد. با این همه، بارت هرگز تبیینِ روشنی از سازِکار نشانه شناختی هم سازه و ناسازه به دست نمی دهد. به همین سبب، ممکن است تصور شود که چرخش نظری بارت متضمنِ نفی آموزه های پیشین او در باب نشانه است. بر این اساس، پژوهش حاضر می کوشد ضمنِ بررسی مبانی نشانه شناختی هم سازه و ناسازه، عواقب و نتایجِ منطقی این تلقی را بررسی کند. در پایان مشخص می شود که رویکردِ بارتِ دوم اساساً متأثر از نقد روابطِ سلسله مراتبی حاکم بر معانی صریح و معانی ضمنی است.
۹.

بررسی انسجام غیرساختاری در غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل زبان شناسی نقش گرا انسجام غیرساختاری برنام اشتراک مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۵ تعداد دانلود : ۹۴۴
یکی از مباحثی که همواره در بحث ساختار غزل مطرح می شود، موضوع بود یا نبود انسجام در غزل است. در پژوهش حاضر، کوشیدیم با به کارگیری رویکرد زبان شناسی نقش گرا و براساس الگوی هلیدی و حسن، انسجام غیرساختاری در غزل را بررسی و تحلیل کنیم؛ ازاین رو، پس از استخدام این الگو، تبیین اصول انسجام غیر ساختاری و تفکیک آن از انسجام ساختاری، تلاش کردیم براساس غزلی از حافظ، موضوع انسجام را توصیف و تبیین کنیم. هدف ما در این مقاله این است که علاوه بر بررسی نحوه شکل گیری انسجام در غزلی از حافظ، به طور کلی روشی برای پژوهش درباره انسجام غیرساختاری در غزل را ارائه کنیم. شیوه توصیفی به کاررفته در این پژوهش، مبتنی بر الگوی مذکور است؛ با این حال، کوشیدیم با طرح سه نکته نویافته با عنوان «بَرنام»، «اشتراک مجازی در محور مشابهت» و «اشتراک مجازی در محور مجاورت»، نکته ای هرچند مختصر را به روش شناسی پژوهش در این حوزه بیفزاییم.
۱۰.

پژوهشی در بابِ توانِ تحلیلی «مربع نشانه شناختی» در خوانشِ شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرماس مربع نشانه شناختی تقابل های دوگانی دلالت مندی شعر الگوی خواننده محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۰ تعداد دانلود : ۷۷۵
مربع نشانه شناختی به مثابه الگویی که مبانی دلالت را طرح و تبیین می کند نخستین بار توسط گِرِماس طراحی شد. این الگو که بر نحوِ اولیه دلالت استوار است و حاصلِ بسطِ منطقی تقابل های دوگانی به شمار می رود، در آغاز، برای تحلیلِ ساختار روایت به کار گرفته شد، اما بعدها گرماس، راستیه و برخی از اعضای مکتبِ پاریس آن را در حوزه نشانه شناسی شعر نیز به کار بردند. با وجود این، در پژوهش هایی که بر این اساس در ادبیات فارسی صورت گرفته است، این الگو عمدتاً در تحلیلِ ساختار روایی حکایت های منظوم یا منثور استفاده شده است و تحقیقِ مستقلی که موضوعِ دلالتمندیِ شعر را بر اساسِ مربعِ نشانه شناختی توجیه و تبیین کند به چشم نمی خورد. بر این اساس، پژوهش حاضر می کوشد ضمنِ ارایه کلیّاتی درباره این الگو، آن را در خوانشِ نشانه شناختی شعر به کار گیرد. بنابراین، پس از بررسی مؤلفه های اصلی مربعِ نشانه شناختی و نحوه ترکیبِ این مؤلفه ها، کوشیده شده است نحوه سازمان دهی درونی عناصر، به طورِ موردی، در غزلی از عطار، مولوی و حافظ بر این اساس بررسی و تحلیل شود. چنین پژوهشی علاوه بر اینکه امکانِ بررسیِ ساختاری غزل را از چشم اندازِ نشانه شناسی فراهم می آورد و برخی از تلقی های پنهانِ شعر را آشکار می کند، الگویی خواننده محور به دست می دهد که نشان می دهد یک خواننده توانمند چگونه مؤلفه های معناشناختی را، در راستایِ فهم شعر، شناسایی و طبقه بندی می کند.
۱۱.

تحلیل زبان تجریدی روزبهان با الگوی مربع نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روزبهان زبان عرفانی زبان تجریدی مربع نشانه شناسی تقابل های دوگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۵۴۶
روزبهان بقلی از مهم ترین چهره های تصوف در قرن ششم است که زبان عرفانیِ ویژه ای دارد. زبان نزد روزبهان اشکال متنوعی دارد. یکی از این اشکال، زبان تجریدیِ اوست. پژوهش حاضر در پی آن است با استفاده از الگوی مربع نشانه شناختی به زبان تجریدیِ روزبهان بپردازد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش آن است که با توجه به بیان ناپذیریِ تجربۀ عرفانی، به تبیین خصایص زبان تجریدیِ روزبهان و به دست دادن بستری برای فهم تجربۀ او دست یابد. از این رو، نگارندگان پس از تبیین کلیاتی دربارۀ زبان عرفانی او، به نظریۀ بیان ناپذیری زبان عرفان می پردازند تا علت توجه عارف به رویکرد تشبیهی، تنزیهی، سلبی و ایجابی تبیین شود. سپس با تحلیل ساز و کار سلبی، ایجابی، تشبیهی و تنزیهی در زبان عارفان، بستری برای رویارویی با زبان تجریدیِ روزبهان فراهم شود. در ادامۀ الگوی مربع نشانه شناختی معرفی و وضعیت های دهگانۀ نشانه ها تحلیل و بررسی می شود. چنین مطالعه ای آشکار می سازد که زبان تجریدیِ روزبهان از میانِ سه تقابل، یعنی تباین منطقی، تضاد و استلزام، گرایش بیشتری به تباین منطقی دارد. این امر از آنجا ناشی می شود که روزبهان معمولاً از مقوله های کلان و عظیم هستی سخن می گوید که در دو قطب کاملاً متناقض قرار دارند. بنابراین، او گاه این دوگانی ها را کنار هم قرار می دهد و جمع می کند و فراواژۀ «مرکب» می سازد. گاه هر دو مقوله را سلب می کند و فراواژۀ «خنثا» می آفریند و گاه با سلب یکی و ایجاب دیگری «نماگر مثبت» می آفریند. گاهی نیز هم زمان یک مقوله را هم سلب و هم ایجاب می کند و فراواژۀ «بی نام» تولید می کند؛ اما به هر روی، از آنجا که روزبهان از ساحتی سخن می گوید که به تعبیر خودِ وی، انسان عارف گویی ناسوتی است که سرّ لاهوت را به زبان می آورد، از این رو تباین منطقی که مستلزم جمعِ ضدّین است، در زبان تجریدیِ وی بیش از همۀ تقابل ها به چشم می آید. در ضمن، فراواژه های مرکب، خنثی، بی نام و نماگر مثبت که مایه های تجریدی تجربه را افشا می کنند از فراواژه های پرکاربرد زبان تجریدی روزبهان به شمار می آیند.
۱۲.

تحلیل انسجام متنی غزلی از حافظ براساس ساخت مبتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل حافظ انسجام ساختاری فرانقش ساختار تماتیک آغازگر - بیانگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۶ تعداد دانلود : ۶۱۲
یکی از مباحثی که همواره در بحث از ساختار غزل مطرح می شود، موضوعِ بود یا نبودِ انسجام در غزل است. در همین راستا، مقاله پیشِ رو در پیِ آن است که با به کارگیری رویکرد زبان شناسی نقش گرا و استخدامِ الگویِ انسجامِ ساختاری، ساختارِ تماتیکِ غزلی از حافظ را بررسی کند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش آن است که با تحلیلِ ساختارِ تماتیک «بند» و نحوه ساز مان دهی عناصرِ درونی آن چگونگی، بروز و ظهورِ انسجام ساختاری را در غزل فارسی بحث و بررسی کند. از این رو پس از تبیینِ کلیاتی درباره فرانقش ها، نحوه سازمان دهی جمله از منظرِ ساختارِ تماتیک، و گونه های نشان دار و بی نشانِ ساختار آغازگر-بیانگر در زبانِ فارسی مطرح می شود. در ادامه با استخدامِ روشِ توصیفی تحلیلی در بررسی ساختارِ تماتیک جملات، غزلی از حافظ بررسی می شود. این بررسی علاوه بر آشکار کردنِ نکاتی درباره انسجامِ ساختاری غزل و نحوه سازمان دهی ساختارهای مضمونیِ آن، برخی از تلقی های پنهان شاعر را نیز که در خلال این بررسی برجسته می شوند تحلیل می کند. در پایان مشخص می شود که با اتکاء به این روش می توان موضوعِ انسجام را در بسیاری از غزل های حافظ با اتکاء به نحوه سازمان دهی ساختار آغازگر-بیانگر تحلیل و بررسی کرد.
۱۳.

تحلیل پدیدارشناختی نماد در اندیشه آلفرد شوتز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد تحلیل پدیدارشناختی آلفرد شوتز آگاهی بینافردیت بازنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۵ تعداد دانلود : ۵۸۶
نماد یکی از اصطلاح های رایج در حوزه علوم انسانی است که در تحلیل های مربوط به مردم شناسی، روان کاوی، هرمنوتیک و ادبیات به مثابه مفهومی بنیادین به شمار می رود. به همین سبب، بحث درباره جایگاه، اهمیّت و ساز و کار درونی نماد در حوزه های متفاوت از مرتبه ویژه ای برخوردار است. با وجود این، تا جایی که نگارنده کاویده است پژوهشی که به صورت مستقل موضوع نماد را از چشم انداز پدیدارشناسی بررسی کرده باشد، به چشم نمی خورد. بنابراین، پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر آرای شوتز- که در زمینه پدیدارشناسی اجتماعی چهره شناخته شده ای است- تحلیلی درخور به دست دهد. چنین پژوهشی نیازمند بررسیِ برخی از مبانی نظری شوتز درباره آگاهی، بینافردیت، و مفهوم بازنمایی است؛ مفهومی که وی آن را از هوسرل اقتباس کرده و در تبیین سازوکارِ نشانه، به معنای عامِ آن، به کار بسته است. در پایان این پژوهش، معلوم می شود که تلقی پدیدارشناختی شوتز در باب نماد، پیامدهای نظری خاص خود را دارد.   
۱۴.

رویکردِ سنایی به تقابل های دوگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنایی نشانه شناسی ساختارگرا تقابل های دوگانی بار ارزشی شبکه هم تراز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۹۲۱ تعداد دانلود : ۵۰۶
پژوهشِ حاضر، با استفاده از روشِ «نشانه شناسی ساختارگرا» و با تکیه بر شعرِ سنایی کوشیده است رویکردِ سنایی را در برخورد با تقابل های دوگانی بررسی کند. به همین منظور، با طرحِ دو موضوع؛ یعنی بارِ ارزشیِ نشانه و شبکه هم تراز، آن دسته از تقابل های دوگانی که در شعر وی رایج است، تحلیل و بررسی شده است. این بررسی نشان گر آن است که در زبان و اندیشه سنایی سه منظرِ متفاوت وجود دارد. در هر یک از این چشم اندازها، رویکردِ سنایی به قطب های تقابل، متفاوت است. این رویکردها، در حقیقت حاکی از آن است که بارِ ارزشی قطب ها در سیرِ تحولِ فکری سنایی به طورِ مستمر تغییر می کند. علاوه بر این، شبکه های هم ترازِ متفاوتی در هر رویکرد پدیدار می شود که بنابر اصلِ پیوستگی، همه عناصرِ آن، بارِ ارزشی یکسانی دارند.
۱۵.

تحلیل انتقادی آرای الیاده در باب تفکیک امر قدسی از غیرقدسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الیاده اسطوره شناسی آیین امر قدسی اسطوره شناسی پدیدارشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۵۳۰
میرچا الیاده (1907-1986) ضمن اتخاذ رویکرد وجودی نسبت به اساطیر استدلال می کند که تلقی انسان بدوی در خصوص اسطوره به مثابه امری راستین و تکرارپذیر مرتبط با ساختارِ وجودی اوست. به همین سبب، وی با نقد تلقی روانکاوی فروید در باب ناخودآگاه بودن فراشد اسطوره سازی، به طرح این موضوع می پردازد که اسطوره اساساً تبیینِ نظری آیین هایی است که به صورت خودآگاه به بازتکرارِ نمادین عمل آفرینش پرداخته اند. در این راستا، الیاده به پیروی از دورکم، اما به شیوه ای متفاوت از وی، به تفکیک امر قدسی از غیرقدسی می پردازد و تصریح می کند که به زعم وی هستی و اعیان آن به واسطه تجلیِ امر قدسی ظهور یافته است. بر این اساس، مقاله پیش رو می کوشد ضمن بررسی خاستگاه های نظری اندیشه الیاده استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی نگارنده با تأکید بر مفروضات نظری الیاده و روش شناسیِ پدیدارشناختیِ بدوی، دیدگاه او را نسبت به اسطوره محل تأمل می داند و معتقد است آنچه الیاده به مثابه ساختارِ وجودی بشر مطرح می کند اساساً برساخته ای فرهنگی است.
۱۶.

مرور انتقادی نظریه اسطوره شناختی رنه ژرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنه ژرار اسطوره شناسی نقد ادبی میل محاکاتی نظام قربانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۴۶۱
رنه ژرار، با اتخاذ رویکردی انتقادی نسبت به دیدگاه های مردم شناختی فریزر و اشتروس و در ضمن تعلّق خاطر به مکتب روان کاوی فرویدی یا همان روان کاوی متأخر فرانسوی، مبحثی را در باب تاریخ و فرهنگ مطرح می کند که آمیزه بدیعی از نقد ادبی، اسطوره شناسی، روان کاوی و دین پژوهی است. او با طرح این موضوع که در هر اسطوره ای می توان ردّپای خشونتی واقعی را یافت که در گذر زمان تبدّل یافته و تغییر چهره داده است، در نهایت به نوعی نظامِ اسطوره شناختی اُهمریستی روی می آورد که به موجب آن، خشونت های عینی تاریخی، برسازنده آیین ها و اسطوره های اقوام تلقی می شوند. به این ترتیب، با خوانش متون، قرائن و نشانه هایی را احصاء می کند که دالّ بر وجود میل محاکاتی در ساخت وجودی و روانی بشر و استمرار فراشد قربانی و بلاگردان در بنیادهای فرهنگی اقوام است. بر این اساس، مقاله پیش رو می کوشد با رویکردی تحلیلی انتقادی ضمن بررسی خاستگاه های نظری اندیشه ژرار، استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این پژوهش نگارنده با تأکید بر جایگاه نظری ژرار مبنی بر قول به عدم اصالت آگاهی، موضع ضد دکارتی او را نسبت به سوژه، محل تأمل می داند و معتقد است آنچه ژرار به مثابه ساختارِ بنیادی فرهنگ مطرح می کند، از نوعی ناخودآگاهی کور و لجام گسیخته پیروی می کند که مبتنی بر نفیِ جایگاه خودآگاه و خودکار بودگی میل است.
۱۷.

تحلیل زبان عرفانی روزبهان بر اساس الگوی گفتمان پویا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان عرفانی روزبهان گفتمان پویا هویت صیرورت مربع معناشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
از دلایل اهمیت روزبهان، بازتاب گسترده تجربه سلوک در آثار اوست. تحلیل زبان عرفانیِ ویژه او در تجربه صیرورت با استفاده از الگوی گفتمان پویا و فرایند تحولی کلام میسر است. این الگو نشان می دهد زبان عرفانی گفتمانی ایستا نیست. هدف این پژوهش تحلیل چگونگی پویایی تجربه عرفانی در بستر زبان است؛ بر این اساس «هویت های خودهمانی و خودغیری» و «شدن» سالک بررسی خواهد شد. با استفاده از مربع معناشناسی که بر اساس حرکت از یک مقوله متضاد با نفی خود به سوی متضادش تعریف می شود، بخش هایی از فرایند پویایی در کلام تفسیر می شود. چنین مطالعه ای آشکار می کند که در گفتمان عرفانی روزبهان، «هویت خودغیریِ» سالک عبارت از «فقر و فنا»ست. فنای «هویت خود همان» راه را بر سیر به سوی «هویت خودغیری» می گشاید؛ هویتی که به طور مداوم در حال بازسازی است، تا آنجا که در فرایندی استعلایی به هویت حق متصل می شود. در این فرایند رابطه «اتیک» سبب انفصال سوژه از «خود» می شود و تعامل پیوسته او با «فراخود» و در مرکز قرار دادن او، تداوم معنا را تضمین می کند. واژگانی همچون «فنا» و «فراموشی خود» از انفصال سوژه از خود حکایت می کند. همچنین واژگانی چون «یاد حق، دیدن به نور او»، «توحید قِدَمی، خورشید ذات ازلی» موجب تضمین تداوم معنا می شود. تحولی که موجب می شود کنشگر یا «من خردگرا» سیری را در خویشتن آغاز کند، آگاهی از آفات «داشتن» است؛ بنابراین او به هویت هایی که «واجد بودن» به او می بخشد، «نه» می گوید، سپس در سلوکی عرفانی به شوش گری ممتاز دگرگون می شود که هویت او با فقر و فنا تعریف می شود. افعال مؤثر «خواستن» در گفتمان عرفانی با طلب و «بایستن» که با رهنمودهای پیر برابر است، مقدمات تشکیل فاعل را فراهم می آورند. در نهایت آنچه سالک را به «فاعل توانشی» تبدیل می کند، فضل و رحمت حق تعالی است.
۱۸.

شیوه برخورد فردوسی با نظام اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر اسطوره ای تفسیر تمثیلی تفسیر نام گرایانه تفسیر اوهمریستی تفسیر فیزیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۴۳۲
فردوسی در روایت شاهنامه با یک مسیله مهم مواجه شده است؛ آن هم طرز تلقی عصر وی از اساطیر است. گویی عصری که فردوسی در آن می زیست یکی از شکوفاترین دوران خردورزی در ایران زمین محسوب می شود. با این تصور، شیوه مواجهه فردوسی با اساطیری که یکسره از بند قواعد خرد آزاد و رها هستند چگونه می توانست صورت گرفته باشد. بدیهی است که فردوسی در گرانیگاه دو دنیای متفاوت از هم واقع شده بود: دنیای بیرونی خردورز قرن چهارم و دنیای درونی خردگریز اساطیر. گره زدن این دو دنیا به یکدیگر کار سترگی است که می بایست در شاهنامه صورت پذیرفته باشد. این پژوهش به این مسیله می پردازد که شاهنامه چه امکانات و شیوه هایی را برای برخورد با نظام اساطیری به کار بسته است. به همین منظور پس از تفکیک اشکال متفاوت تفسیر اسطوره ها به تفسیر تمثیلی، تفسیر نام گرایانه، تفسیر اوهمریستی، و تفسیر فیزیکی با بررسی متن شاهنامه به صورت استقرای ناقص می کوشیم پاسخی درخور برای این پرسش فراهم آوریم.
۱۹.

تحلیل زبان عرفانی روزبهان بر اساس الگوی مربع تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان عرفانی روزبهان مربع تنشی فشاره گستره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۴۳۷
یکی از وجوه اهمیت روزبهان بقلی از عارفان قرن ششم هجری، بازتاب گسترده تجربه های عرفانی، در آثار وی است. تحلیل زبان عرفانی ویژه او با استفاده از الگوی مربع تنشی امکان پذیر است. فرایند تنشی گفتمان نشان می دهد زبان عرفانی، کنشی ایستا و از پیش تعیین شده نیست، بلکه روند همیشگی صیرورت و سیالیت تجربه عرفانی در ساحت زبان است و فرایند زنده «شدن» را بازمی نماید. فرایند تنشی با استفاده از تعامل دو بعد شناختی و عاطفی گفتمان و به واسطه اصل سیالیت نشانه ها، رابطه های هم سو و ناهم سو را در زبان عرفانی مشخص می سازد. «عبهرالعاشقین» از جمله آثار روزبهان است که به تجربه عرفانی او در آسمان های عالم معنا و کشف و شهودها و دیدارهایی در «ارض ملکوت» و سپس بازگشت به اقلیم خاک و ابتلای او به عشق می پردازد. این پژوهش به تحلیل زبان عرفانی عبهرالعاشقین بر اساس الگوی تنشی می پردازد و نشان می دهد که الگوی مربع تنشی در زبان عرفانی روزبهان تابع ساختار افزایشی است و زبان او همچون زبان متون غنایی به درونه زبان متمایل است.
۲۰.

کاربست الگوی نشانه شناختی ریفاتر در خوانش شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی شعر ماتریس انباشت منظومه توصیفی فضای متنی سطحِ محاکاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۳۳۵
یکی از پژوهش های بنیادی در حوزه نشانه شناسی شعر به مایکل ریفاتر (1924-2006) تعلق دارد. ریفاتر در مکتبِ ساختارگرایی پرورش یافته و در نهایت به نظریه دریافت گرایش پیدا کرده است. به همین دلیل، وی در زمره ساختارگرایانِ هرمنوتیک قرار می گیرد. به کار گیری الگوی نشانه شناختی ریفاتر در بازخوانی آثار ادبی، به ویژه شعر، نکات مهمی را درباره آفرینشِ اثر و همچنین بازآفرینیِ آن از سوی خواننده روشن می کند. بنابراین، در پژوهش حاضر، به طورِ موردی، شعرِ «در آستانه» احمد شاملو بر اساس این الگو بررسی است. تحلیل این شعر نشان می دهد «در آستانه» محصولِ بسطِ ماتریس واحدی است که دلالتمندی شعر بدآن وابسته است. این ماتریس که حاکی از «انتقال از این جهان به جهانی دیگر» است، نخست به سه موضوع مستقل، یعنی انتقال، جهانِ هستی و جهانِ دیگر تفکیک شده است. هر یک از این موضوع ها، خود، از طریق تکنیک هایی چون انباشت، منظومه توصیفی، یا فضای متنی بسط یافته اند. این پژوهش همچنین نشان می دهد که شعر در روندِ خوانش از سطحِ محاکاتی بر می گذرد و به سطحی بالاتر، یعنی سطحِ نشانه شناختی، می رود؛ تنها در این سطح است که می توان وحدتِ شعر و دلالتمندی آن را بازجست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان