رضا رستمی

رضا رستمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۴ مورد.
۲۱.

نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال-های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد اختلال مصرف مواد دلبستگی ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان ماهیت هیجان
تعداد بازدید : ۱۶۳۵ تعداد دانلود : ۶۰۷
نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم عواطف و هیجان ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار داده مشکلات جدی سلامت و اختلال های روانشناختی می گردند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. در این راستا، صدوبیست و دو بیمار مرد مبتلا به اختلال های مصرف مواد در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و شاخص شدت اعتیاد (ASI) را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش های توصیفی آماری و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی داشت و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ناگویی هیجانی رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. در نتیجه نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی را می توان بر حسب مکانیسم های متنوعی چون ایجاد فاصله از هیجان های منفی، خود درمانی و تسهیل روابط کلامی و هیجانی تبیین نمود.
۲۲.

بررسی و مقایسه تأثیر موسیقی الکترونیک بر دو سرعت ورزشکاران دو و میدانی و غیر ورزشکاران مرد مقطع متوسطه استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۹ تعداد دانلود : ۷۸۰
به منظور بررسی و مقایسه تاثیر موسیقی الکترونیک بر دو سرعت ورزشکاران دو و میدانی و غیر ورزشکاران مرد مقطع متوسطه استان تهران 41 ورزشکار دو و میدانی با میانگین سنی 31/1+15/16 سال و 54 دانش اموز هنرستان کار دانش ادب منطقه یک با میانگین سنی 01/1+39/17 سال به صورت نمونه گیری در دسترس برگزیده شدند در مرحله اجرا پس از بیست دقیقه نرمش یک دقیقه پیاده روی سریع هشت دقیقه نرم دویدن و هشت دقیقه تمرینات کششی ایستا و پویا و سه دقیقه تمرینات اینتروال تست دو سرعت صد متر بعنوان پیش آزمون از کلیه آزمودنی ها گرفته شد سپس بر اساس رکورد پیش آزمون آزمودنی ها در سه گروه تجربی و یکگروه کنترل قرار گرفتند و به صورت تصادفی هر یک از سه متغیر مستقل ( موسیقی الکترونیک با ریتم تند و کند و موسیقی دلخواه) برای هر یک از گروه های تجربی برگزیده شد پس از 48 ساعت هر گروه به همراه 20 دقیقه نرمش منتخب بالا موسیقی مورد نظر را با واکمن و هدفون گوش کردند و پس از اتمام این زمان بلافاصله از آنان پس آزمون دو سرعت صد متر گرفته شد نتایج نشان داد که موسیقی الکترونیک با ریتم تند و کند و موسیقی دلخواه بر دو سرعت ورزشکاران و غیر ورزشکاران تاثیر معنی دار ندارد همچنین در بررسی میزان تاثیر موسیقی بر دو سرعت ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران تفاوت معنی داری دیده نشد
۲۳.

اثربخشی تحریک مکررمغناطیسی از روی جمجمه در بهبودی بالینی و فرآیند کاهش علائم در اختلال افسردگی اساسی عودکننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اساسی تحریک مغناطیسی علائم افسردگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۱۹
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه در بهبودی بالینی و کاهش علائم بیماران مبتلا به افسردگی اساسی عود کننده انجام گرفت. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی، 32 بیمار افسرده بر مبنای ملاک های چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون افسردگی بک انتخاب شدند و به طورتصادفی در دو گروه (کنترل و آزمایش) جای گرفتند. گروه آزمایش 20 جلسه تحت تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه و 12 جلسه تحت رواندرمانی و دارودرمانی، و گروه کنترل فقط تحت رواندرمانی و دارو قرارگرفت. در پایان هر هفته و پس از پایان مداخله از هر دو گروه آزمون بک گرفته شد تا تأثیر مداخلات صورت گرفته بر متغیر وابسته (افسردگی) مشخص شود. داده ها با استفاده از آزمون خی دو و اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل نتایج مقیاس افسردگی بک و مصاحبه بالینی ساختار یافته نشان داد که درمان با تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه اثر معنی داری در بهبودی بالینی دارد و همین طور میانگین پس آزمون در شاخص افسردگی بک در مقایسه با پیش آزمون کاهش یافته، ولی مقدار این کاهش در گروه آزمایش بیشتر بود. و بر اساس روش اندازه گیری مکرر و آزمون کرویت موچلی فرآیند کاهش علائم افسردگی در طی جلسات درمان با تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه معنی دار می باشد و میزان کاهش علائم در طی مراحل درمان در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است. که این نشان می دهد تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه موجب کاهش بیشتر در علائم افسردگی نسبت به درمان های معمول می شود. و با مقایسه جدول تعقیبی مشخص می گردد که از جلسه دهم درمان تغییرات معنی داری آماری مداخله با TMS آشکار شده و تا انتهای درمان ادامه دارد. نتیجه گیری: تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه در درمان مبتلایان به افسردگی عودکننده مؤثراست، و می تواند به عنوان درمان ترکیبی در افسردگی مورد استفاده قرار گیرد.
۲۴.

بررسی و مقایسه کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواسی-جبری با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۵.

نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین نورزگرایی و نشانه های افسردگی در جمعیت دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی نشانه های افسردگی نورزگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۶۶۷
زمینه و هدف: نورزگرایی به عنوان یکی از عوامل مستعد کننده ی افراد نسبت به افسردگی در نظر گرفته شده، اما مکانیزم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین نورزگرایی و نشانه های افسردگی در جمعیت دانشجویان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 91-92 مشغول به تحصیل هستند، بود. از این میان 72 دختر و 78 پسر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از جلب مشارکت آزمودنی ها از شرکت کنندگان در پ ژوهش خواسته شدکه زیرمقیاس نورزگرایی فرم کوتاه پرسش نامه ی پنج عاملی شخصیت (NEO-FFI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20) و سیاهه ی افسردگی بک (BDI) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای18 SPSS و 8.5 LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان داد که از بین مؤلفه های ناگویی هیجانی، دشواری در توصیف هیجان ها (اثرمستقیم= 60/0، اثر غیرمستقیم= 14/0 و 05/0< P) و دشواری در شناسایی هیجان ها (اثر مستقیم= 37/0، اثر غیرمستقیم = 32/0 و 05/0< P ) واسطه ی رابطه ی بین نورزگرایی و نشانه های افسردگی هستند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که نورزگرایی از طریق تأثیر بر توانمندی های افراد در زمینه ی پردازش و تنظیم اطلاعات هیجانی بر نشانه های افسردگی تأثیر می گذارد. نتایج به دست آمده می تواند در تدوین برنامه های آموزشی و درمانی جهت مدیریت هیجان ها و کاهش نشانه های افسردگی مؤثر و مفید باشد.
۲۶.

تاثیر روان درمانی بر کارکرد و ساختار مغز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی مغز انعطاف پذیری مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۷۲۵
سالهاست که تحقیقات تلاش کرده اند اثر دارودرمانی بر مغز را نشان دهند و بودجه های تحقیقاتی بسیاری در این زمینه صرف شده است. این در حالی است که در مورد مکانیزم عمل روان درمانی کمتر می دانیم. با در نظر گرفتن این امر که روان درمانی تاثیر عمیقی بر سیستم های هیجانی، رفتاری و شناختی دارد، انتظار می رود که بر کارکرد و حتی ساختار مغز تاثیر بگذارد. امروزه با دور شدن از دوگانه نگری ذهن و بدن شاهد افزایش تحقیقات در جهت نشان دادن تاثیر روان درمانی بر مغز هستیم. سازمان ملی سلامت روان در پروژه معیارهای دامنه تحقیقاتی اولویت بندی خود را به این سمت تغییر داده است که شناسایی مکانیزم های زیستی زیربنای آسیب شناسی و درمان را معیار اعطای بودجه به تحقیقات بالینی قرار دهد. هماهنگ با این تغییرات، شاهد پیشرفت در علوم اعصاب هستیم که با ماهیت بین رشته ای خود می تواند پلی ارتباطی جهت دستیابی به این اهداف باشد. در این مقاله سعی می کنیم با اشاره به مفهوم انعطاف پذیری مغز مروری بر ادبیات این زمینه پژوهشی داشته باشیم. در این راستا به دنبال پاسخ سوالات زیر هستیم: 1) آیا روان درمانی بر کارکرد و ساختار مغز تاثیر می گذارد؟ 2) آیا تاثیر روان درمانی بر مغز با تاثیر دارودرمانی یکسان است؟ 3) آیا تغییرات عصبی زیستی ناشی از روان درمانی می تواند ابزاری عینی برای بررسی پیشرفت و نتیجه درمان باشد؟
۲۷.

مقایسه ی اثر ارجاع به خود در حافظه ی کاری عاطفی در دو گروه زنان افسرده و غیر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اثر ارجاع به خود حافظهی کاری عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۵ تعداد دانلود : ۶۸۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی اثر ارجاع به خود در حافظه ی کاری عاطفی در دو گروه زنان افسرده و غیر افسرده بود. روش: در این پژوهش 27 زن افسرده با روش نمونه گیری در دسترس و بعد از گرفتن تشخیص افسردگی بر مبنای ملاک های نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی توسط روان شناس و 27 زن غیر افسرده با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی افسردگی بک و تکلیف رایانه ای n تعداد به عقب به دست آمد. سپس درصد پاسخ های صحیح با استفاده از آزمون آماری t همبسته و تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون t همبسته نشان داد که افراد افسرده در پاسخ به محرک های مربوط به خود بهتر از محرک های مربوط به دیگران عمل می کنند. اما نتایج تحلیل کواریانس با کنترل سن و سال های تحصیلات نشان داد که بین دو گروه تفاوتی در اثر ارجاع به خود دیده نمی شود. نتیجه گیری: زنان افسرده همانند زنان غیرافسرده محرک های مربوط به خود را بهتر از محرک های مربوط به دیگران شناسایی و طبقه بندی می کردند که این یافته را می توان ناشی از نقش بسط بیشتر و سازماندهی بهتر در پردازش اطلاعات مربوط به خود دانست. ضمناً شباهت دو گروه در اثر ارجاع به خود با مدل ویلیامز درباره عدم سوگیری پردازش های خودکار اولیه همخوانی دارد.
۲۸.

رفتار سازمانی شهروندی: تبیین بر اساس ابعاد شخصیت، تعهد سازمانی و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت شغلی شخصیت تعهد سازمانی رفتار سازمانی شهروندی کارکنان دانشگاه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۸ تعداد دانلود : ۸۴۳
این پژوهش با هدف تبیین رفتار سازمانی شهروندی بر اساس شخصیت، تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه تهران انجام شد. در این تحقیق 213 نفر از کارکنان دانشگاه تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: 1- وضعیت رفتار سازمانی شهروندی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی و ابعاد برون گرایی، همسازی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری کارکنان دانشگاه تهران، بالاتر از متوسط است. ولی بُعد نوروزگرایی نسبتا نامطلوب است؛ 2- نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که رفتار سازمانی شهروندی کلی با رضایت شغلی و ابعاد آن (ماهیت کار، شناسایی، موفقیت و مسؤولیت)، تعهد سازمانی و مؤلفه های آن (تعهد عاطفی و تعهد هنجاری) و ابعاد شخصیت (برون-گرایی، همسازی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری) رابطه مثبت داشته و در سطح 01/0 معنادار است ولی نوروزگرایی رابطه منفی معناداری با رفتار سازمانی شهروندی دارد؛ 3- تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مؤلفه مسؤولیت از رضایت شغلی، تعهد عاطفی از تعهد سازمانی و ابعاد وظیفه شناسی، همسازی و تجربه پذیری از شخصیت رفتار سازمانی شهروندی را پیش بینی می-نمایند.
۲۹.

عملکرد شناختی، سیستم عصبی و هورمون ها در زنان مبتلا به سندرم قاعدگی

کلیدواژه‌ها: زنان سیستم عصبی عملکرد شناختی هورمونها سندرم قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۴۵۲۴
سندرم پیش از قاعدگی اشاره به مجموعه ای از نشانه های جسمانی، روان شناختی، عاطفی ورفتاری دارد که به طور ادواری در مرحله لوتئال قاعدگی اتفاق می افتد و اکثر زنان در همه فرهنگها و سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی این علائم را تجربه می کنند. نوع شدیدتر این اختلال، ملال قاعدگی نامیده می شود. مطالعاتی در خصوص نقش هورمونها، سیستم ایمنی، سیستم تناسلی، وضعیت سیستم عصبی مرکزی، سیستم عصبی خودکار در ارتباط با این سندرم صورت گرفته که در برخی پژوهشها نتایج ناهمسانی به دست آمده است. مطالعه حاضر در صدد است علاوه بر ارائه تعریف سندرم پیش از قاعدگی، ملال قاعدگی واپیدمولوژی آن بر مطالعات پژوهشی صورت گرفته در باره ارتباط این سندرم با استروییدهای جنسی، هورمونها، سیستم عصبی مرکزی و عملکرد شناختی مروری داشته باشد.
۳۰.

نوروفیدبک: راهکاری نوین در بهبود بیماران وابسته به شیشه

کلیدواژه‌ها: سلامت روان نوروفیدبک شیشه شدت اعتیاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
تعداد بازدید : ۱۲۸۲ تعداد دانلود : ۶۶۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک همراه با دارودرمانی، در مقایسه با دارودرمانی تنها، بر شدّت اعتیاد، اضطراب، کیفیّت زندگی، سلامت روان، توجّه و تمرکز و عملکرد مغزی بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه بود. روش: به این منظور 100 نفر از بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد، که تحت یکی از انواع دارودرمانی های ویژه اختلال وابستگی به مواد قرار داشتند، به شیوه در دسترس، انتخاب و بر اساس نمرات شدت اعتیاد همتا شده و پس از تکمیل پرسش نامه-های سنجش شدّت اعتیاد (ASI) و سلامت عمومی روان شناختی (GHQ-28) به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 50 بیمار) قرار گرفتند. در مرحله درمان، کلیه این بیماران روان درمانی و دارودرمانی معمول خود را دنبال کرده و متعاقب آن گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی، از 30 جلسه نوروفیدبک (5 جلسه در هفته) برخوردار شد و گروه گواه تنها درمان معمول خود را پی گرفت. پس از پایان 6 هفته درمان نوروفیدبک، کلیه بیماران هر دو گروه، به وسیله ابزارهای مذکور مورد سنجش مجدّد قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایش، در پایان دوره، به شکل معناداری بهبود بیشتری در متغیرهای شدت اعتیاد و سلامت روان شناختی داشتند. نتیجه-گیری: می توان گفت درمان نوروفیدبک برای کاهش شدت اعتیاد و افزایش بهبود سلامت روان بیماران وابسته به ماده محرک شیشه به کاربرد دارد.
۳۲.

بررسی آسیب های عصب شناختی در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدم تقارن هم نوسانی نقص هیجانی امواج تتا امواج آلفا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۴۸۸
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز در افراد مبتلا به ناگویی هیجانی و افراد غیرمبتلا بود. بیست و چهار داوطلب (14 بیمار مبتلا به ناگویی هیجانی و 10 داوطلب سالم) در این پژوهش شرکت کردند. میزان ناگویی هیجانی شرکت کنندگان در این پژوهش بر اساس نمره آنها در مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20) اندازه گیری شد. هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه شرکت کنندگان با استفاده از الکتروآنسفالوگرافی کمی (qEEG) سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان هم نوسانی و عدم تقارن بین نیمکره ها در دو گروه به صورت معنادار متفاوت است. کمترین میزان هم نوسانی برای گروه بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا (7-5/3 هرتز) و در ناحیه پس سری به دست آمد. بیشترین میزان عدم تقارن بین نیمکره ها برای گروه مبتلا به ناگویی هیجانی در باند فرکانسی تتا و آلفا، در نواحی پس سری (7-5/3 هرتز) و در باند فرکانسی تتا در ناحیه مرکزی (12-8 هرتز) مشاهده شد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نقص در کلامی سازی هیجان ها و رویکرد غیراحساسی در برابر محرک ها در بیماران مبتلا به ناگویی هیجانی با توجه به هم نوسانی امواج مغز و تقارن نیمکره های مغز قابل تبیین است.
۳۳.

اثربخشی نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی بر علائم اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) دوره بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک تکالیف شناختی رایانه ای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بزرگسالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۶۳۸
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از اختلالات روانی-عصبی شایع در افراد است، که در طفولیت شروع شده؛ تا بزرگسالی ادامه یافته و در ابعاد مختلفی از زندگی فرد نظیر زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی حرفه ای، عملکرد اجرایی نظیر حافظه فعال، تمرکز و سایر ابعاد عملکردی فرد اختلال ایجاد می کند. مطالعات متعددی در خصوص درمان این اختلال از جانب مولفان مطرح گردیده است، با توجه به فقدان مطالعاتی که اثر بخشی نوروفیدبک را همراه با تکالیف شناختی رایانه ای در کاهش نشانه های بیش فعالی در گستره بزرگسالی در ایران مورد بررسی قرار داده باشد، مطالعه کنونی شکل گرفته است. هدف، بررسی اثربخشی نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای در کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز در بزرگسالان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را بزرگسالان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی که به کلینیک آتیه در شهر تهران مراجعه کردند، تشکیل دادند؛ که از بین جامعه آماری فوق 2 گروه 8 نفره، یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالی بارکلی، آزمون IVA و آزمون سنجش علائم حیاتی سیستم عصبی مرکزی. داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آماری یومن ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای، منجر به کاهش معنادار نشانه های نقص توجه و تمرکز در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل گردید. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی رایانه ای، در کنار سایر روش های رفتاری– شناختی می تواند باعث کاهش علائم نقص توجه و تمرکز در بزرگسالان دارای اختلال ADHD گردد.
۳۴.

نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب منبع کنترل نشخوار؛ نگرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۱۵۵ تعداد دانلود : ۵۵۰
هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلالهای افسردگی مهاد و اضطرابی بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد. روش: یکصد و دوازده بیمار مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی (۵۸ افسرده، ۵۴ مضطرب) با تکمیل پرسشنامه منبع کنترل، مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه نگرانی، مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب بک در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که بین منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب رابطه معنادار وجود دارد. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه داشته باشند.
۳۶.

اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک اختلال نقص توجه و بیش فعالی الکتروانسفالوگرافی کمی موج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۶۱۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی انجام گرفت. به این منظور 16 کودک پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک آتیه و 8 کودک پسر سالم، به شیوه هدفمند، انتخاب و همتاسازی شدند و در سه گروه آزمایش، کنترل بیمار و کنترل بهنجار قرار گرفتند. سپس هر سه گروه به وسیله الکتروانسفالوگرافی کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش 25 جلسه درمان نوروفیدبک (به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه) دریافت کردند. در پایان دوره درمان مجددا از هر سه گروه الکتروانسفالوگرافی کمی گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که در پیش آزمون نسبت امواج تتا به بتا در گروه آزمایش و کنترل بیمار در مقایسه با گروه کنترل بهنجار به طور معنادار بالاتر بود و پس از ارایه درمان نسبت این امواج در گروه آزمایش به طور معنادار کاهش یافت و در الگوی امواج مغزی گروه آزمایش در ناحیه FZ و CZ تغی یرات معناداری ایجاد شد. بنابراین، یاف ته های پژوه ش بیانگر این است که درمان نوروفیدبک بر تغییر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی تاثیر می گذارد.
۳۷.

تأثیر مداخلات هیجان محور و شناختی بر کاهش استرس بیماران CABG از طریق افزایش فرکانس رزونانسHRV(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخلات روان شناختی تغییرپذیری ضربان قلب فرکانس رزونانس کاهش استرس بیماری عروق کرونر قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۴ تعداد دانلود : ۵۲۴
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مداخلات هیجان محور و شناختی برافزایش فرکانس رزونانس تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) و کاهش استرس بیماران به دنبال جراحی عروق کرونر قلب بود. روش:مطالعه حاضر از نوع کوشش های بالینی تصادفی (RCT) بود. تعداد 75 بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب(CABG)از بین بیماران شرکت کننده در برنامه بازتوانی مرکز قلب تهران انتخاب شدند. این بیماران به صورت تصادفی در سه گروه 25 نفری مداخله ای 1) مداخلات هیجان محور، 2) مداخلات مختلط (هیجان محور و شناختی)، 3) گروه کنترل (مداخلات متعارف بیمارستانی) قرار گرفتند. هر سه گروه پیش از مداخلات از نظر استرس و فرکانس رزونانس با استفاده از خرده مقیاس استرس آزمون DASS-21 و دستگاه پایشHRV مورد ارزیابی قرار گرفتند.هر سه گروه به مدت 5 هفته تحت مداخلات روان شناختی متناسب با گروه بودند و پس از مداخلات دوباره به وسیله همان ابزار و مقیاس ها مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد دو گروه مداخله ای اصلی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری را در استرس نشان داده اند. این کاهش هم از نظر آماری (05/0>P) و هم از نظر بالینی معنادار بود. گروه مداخله ای مختلط در مقایسه با گروه مداخله ای هیجان محور کاهش معنادار بیشتری را نشان داد.نتایج حاصل از HRV بیماران نیز حاکی از این بود که گروه های مداخله ای اصلی افزایش معناداری (01/0>P) در فرکانس رزونانس نشان داده اند. نتیجه گیری:مداخلات روان شناختی می توانند موجب کاهش هیجان های منفی و استرس و افزایش فرکانس رزونانس HRV حول و حوش 1/0 هرتز و متعاقباً افزایش تغییرپذیری ضربان قلب(شاخص سلامتی و بهبود)در بیماران کرونری شوند.
۳۸.

تمایزیافتگی و نشانه های اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده: طراحی و بررسی اثر بخشی مداخله ای بر اساس نظریه سیستم های خانواده بدون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) با روان درمانی بین فردی (IPT) بر افزایش رضایت زناشویی زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارداری رضایت زناشویی تمایز یافتگی روان درمانی بین فردی نشانه های اضطراب سیستم هیجانی خانواده نظریه سیستم های خانواده بوون. درمان شناختی - رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۶۹
هدف: این مطالعه به هدف طراحی و بررسی اثربخشی یک مداخله روانی- آموزشی زوج محور کوتاه مدت براساس نظریه سیستم های خانواده بودن برای بهبود تمایز یافتگی و کاهش اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده انجام شد. روش: 19 زوج به عنوان گروه آزمایشی و 19 زوج به عنوان گروه گواه در این طرح نیمه آزمایشی با روش نمونه گیری در دسترس و پیگیری 2 ماهه شرکت کردند. مداخله روانی– آموزشی زوج محور کوتاه مدت در 7 جلسه براساس 3 فن درمان بوون و 4 شاخص اصلی تمایزیافتگی در قالب آموزش گروهی زوج ها طراحی و اجرا شد. شرکت کنندگان به مقیاس تمایز یافتگی و مصاحبه ژنوگرام خانواده پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که این مداخله می تواند تمایزیافتگی سیستم هیجانی خانواده را بهبود بخشیده و نشانه های اضطراب مزمن در خانواده را کاهش دهد. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان در برنامه ریزی های مداخله ای با تأکید بر نقش سیستم هیجانی خانواده استفاده کرد.
۳۹.

بررسی و ارایه مدل پیش بینی میزان موفقیت جراحی پیوند بای پس عروق کرونری با استفاده از عوامل جمعیت شناختی، روانشناختی، الکتروفیزیولوژیایی و طبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جراحی قلب مدت بستری بیمارستانی عامل موفقیت جراحی واکنش به استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۴ تعداد دانلود : ۵۱۳
تحقیقات نشان داده اند که طول دوره بستری بیمارستانی پس از جراحی، تخمینی از میزان موفقیت جراحی است که عوامل طبی، جمعیت-شناختی، روانشناختی و الکتروفیزیولوژیایی سهم عمده ای را در این میان دارند. از آنجایی که رایج ترین شیوه درمانی بیماری عروق کرونر قلب، جراحی پیوند بای پس عروق کرونری است، هدف پژوهش حاضر، بررسی پنج مدل نظری متشکل از متغیرهای جمعیت شناختی، روانشناختی، الکتروفیزیولوژیایی و طبی در پیش بینی طول مدت بستری بیمارستانی پس از جراحی پیوند بای پس عروق کرونری، به عنوان شاخصی از موفقیت جراحی بود. به این منظور، از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان شهید رجایی تهران که مناسب برای این نوع جراحی بودند، 150 بیمار (30 زن، 120 مرد) انتخاب شدند و سپس از طریق مقیاس 21 سوالی افسردگی- اضطراب- استرس (DASS-21) و دستگاه ارزیابی پاسخ استرس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل نظری دوم که از مولفه های سن، جنس، فشار خون بالا، افسردگی، اضطراب و تغییرپذیری ضربان قلب تشکیل شده بود، دارای بهترین و مناسب ترین برازش با داده ها است. بنابراین می توان از این مدل در محیط-های بالینی، برای شناسایی بیمارانی که ممکن است این نوع جراحی برای آنها موفقیت آمیز نباشد استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان