اسطوره ها برپایۀ فطرت آدمیان شکل می گیرند و در هر دوره سیلانی دارند و در ذهن و زبان مردم جاری می شوند؛ ازاین رو، باید اسطوره را فصل جدایی ناپذیر ادبیات دانست. شاعران و ادیبان هرگاه آمال و آرزوهای ملت خود را در خطر می دیدند به اسطوره روی می آوردند. یکی از پرتحول ترین دوره های ادبی در ادبیات فارسی و عربی دورة معاصر است که با بررسی آثار و افکار شاعران این دو سرزمین می توان دریافت که تحت تأثیر عواملی هم چون تحولات سیاسی اجتماعی، نفوذ استکبار، فشار استبداد داخلی، و ... شاعرانی چون قروی، فؤاد خطیب، و خلیل حاوی از لبنان و فرخی یزدی، ملک الشعرای بهار، منوچهر آتشی، و ... از ایران به منظور شکل دهی وطنی با جلوه های ملی و مبارزه با استبداد و احیای هویت ملی سروده های خود را با اسطوره گرایی عجین کرده اند. در پژوهش حاضر، جلوه های اسطوره در شعر خلیل حاوی (1919- 1982 م) و منوچهر آتشی (1310- 1384 ش) با روش توصیفی تحلیلی و برپایۀ مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی بررسی می شود. توجه به کارکرد اسطوره به عنوان ابزاری برای بیداری ملت و توجه به جنبه هایی از میراث کهن اسطوره های فارسی و عربی و اساطیر یونانی که انسان معاصر را به مقاومت و ایستادگی دربرابر ظلم و ستم فرامی خواند، مهم ترین وجوه همانندی و تشابه در شعر دو شاعر است.