۱.
مطالعه حاضر با هدف شناخت فرآیندهایی از زندگی جوانان که مانع ازدواج ایشان می شود، با روش کیفی بر اساس بیانی که جوانان از تأخیر در ازدواج ارائه می دهند و تحلیل و تفسیری که از موقعیت می سازند، در جستجوی شناخت عواملِ تأخیر ازدواج جوانان مطابق با روایت خود ایشان است. این مطالعه بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته با نمونه ای متشکل از 25 فرد 19 تا 40 ساله انجام گرفته و از شیوه تحلیل تماتیک سود برده است تا بر اساس آن مقولات و مضمون های اصلی تعیین کننده تأخیر در ازدواج استخراج و تحلیل شود. مطالعه نشان می دهد که مسئله مهم در بازداشتن جوانان از ازدواج، نداشتن شغل است که باعث کاستی در اطمینان نسبت به توانایی اداره زندگیِ پس از ازدواج می شود. شرایط نامطمئن، مسئله مهم دیگری است که با پیش بینی ناپذیر کردن زندگی و ترس از آینده باعث تأخیر در ازدواج می شود. در این میان، ناتوانی خانواده در حمایت از ازدواجِ فرزندان شدت مسئله را مضاعف می سازد. تله گذار به بزرگسالی و شلوغی زندگی، به عنوان دو مفهوم جدیدی که در این مطالعه معرفی می شوند، دو عامل دیگر تعیین کننده در بازداشتن از ازدواج است. مسئله مهمی که به طور ویژه از سوی زنان مطرح می شود، نگرانی از انتخاب نشدن است. ترس از محدود شدن آزادی نیز هم در مردان و هم در زنان، مطرح می گردد. مسئله بی اعتمادی به جنس مخالف که نتیجه روابط بین دو جنس و گرایش به دوستی های خارج از ازدواج است، به واسطه ترسی که از ازدواج ایجاد می کند، مانع مهم دیگری در ازدواج جوانان تلقی می شود. در مواردی ناآشنایی با ازدواج و زندگی متأهلی و در نتیجه سردرگمی در چگونگی راهبری و مدیریت آن، مانع مهم دیگر ازدواج جوانان تلقی می شود. سرانجام بیان می گردد که پیچیده و سخت شدن ازدواج به عنوان پدیده ای جدید، بازدارنده ای مهم در ازدواج جوانان است.
۲.
دسترسی گسترده به اینترنت در بین جوانان و مواجهه اجتناب ناپذیر آنها با محتوای خارج عرف جنسی، نگرانی زیادی در مورد اثرات نامطلوب شناختی، روانی، رفتاری و اجتماعی بر آنها ایجاد کرده است. هدف این تحقیق، واکاوی عوامل ساختاری کلان و میانی زمینه ساز مصرف پورنوگرافی در اینترنت از دیدگاه جوانان است. به این منظور پژوهشی کیفی با رویکرد تفسیری و روش تحلیل محتوا انجام شد و تعداد 54 مصاحبه عمیق با دختران و پسران 15تا 18 ساله شهر تهران در سال 1395 به روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفت. عوامل زمینه ساز فوق به شرح زیر استخراج گردید: 1. پارادوکس یا تضاد ارزش های جنسی در فضای واقعی جامعه؛ 2. ناهماهنگی بین هجوم فرهنگی نرم و تلاش های رسانه ملی در جهت ارتقای سواد رسانه ای؛ 3. ساختار هدفمند و هوشمند فضای مجازی و اینترنت برای جذب مخاطبان به محتوای جنسی نامتعارف؛ 4. ناکارآمدی مدارس در توانمندسازی جوانان در رسانه و آموزش سواد رسانه ای در حوزه آسیب های جنسی. بنابراین مسئولان و سیاست گزاران حوزه جوانان ضروری است نسبت به تحولات ارزشی جامعه و نقش آن در آسیب پذیری نسل جوانان در مواجهه با محتوای جنسی نامتعارف در اینترنت و فضای مجازی آگاه باشند و مداخلات ساختاری مناسب در رسانه و مدارس همگام با تغییرات فوق ارائه نمایند. آموزش و فرهنگ سازی در جهت توانمندسازی جوانان و نوجوانان در برابر آسیب های اجتماعی و جنسی فضای مجازی امری بسیار ضروری است.
۳.
شبکه های اجتماعی از رسانه های نوین به شمار می روند که بر پایه مشارکت همگانی بناشده اند. در حال حاضر، کاربران به ویژه جوانان روزانه زمان قابل توجهی را در فضای مجازی می گذرانند؛ به گونه ای که این شبکه ها به عاملی تأثیرگذار بر بسیاری از مؤلفه های زندگی افراد تبدیل شده اند. پژوهش حاضر به منظور شناسایی اهداف، میزان و نحوه استفاده جوانان استان همدان از شبکه های اجتماعی مجازی و نیز تأثیر این شبکه ها بر چهار متغیر گرایش دینی، اخلاق، پیشرفت تحصیلی و اوقات فراغت جوانان انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد 18 تا 35 سال استان همدان تشکیل می دادند. حجم نمونه آماری پژوهش شامل 412 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت بود که روایی صوری و محتوایی آن مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ مقدار قابل قبول 79/0 به دست آمد. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر منفی این شبکه ها بر گرایش های دینی و اخلاق جوانان، اثر مثبت آن بر فعالیت های تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و عدم معنی داری در زمینه تأثیر شبکه های اجتماعی بر اوقات فراغت جوانان می باشد. نتایج نشان می دهد که اغلب جوانان روزانه بین 1-2 ساعت را صرف استفاده از شبکه های اجتماعی می کنند. همچنین، شبکه اجتماعی تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، ایتا و سروش پلاس در صدر پرمخاطب ترین شبکه های اجتماعی خارجی و داخلی قرار دارند و چت و جستجو در اینستاگرام بیشترین فراوانی رفتار جوانان را در این شبکه ها تشکیل می دهند.
۴.
پژوهش حاضر باهدف بررسی روابط بین المللی ورزش ایران از منظر حکمرانی بهینه انجام شد. این تحقیق از منظر روش گرد آوری داده ها، توصیفی است که به شکل میدانی در دو ساختار حاکمیتی عمده نظام ملی ورزش کشور یعنی وزارت ورزش و جوانان (در بخش دولتی) و کمیته ملی المپیک (در بخش غیر دولتی) به اجرا درآمد. این پژوهش از بعد هدف ادر زمره تحقیقات کاربردی است و ماهیت روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی در محدوده زمانی مشخص به حساب می آید. روش پژوهش حاضر، آمیخته است که با استفاده از تکنیک دلفی وتحلیل عامل تاییدی CFA صورت پذیرفته است.جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دست اندرکاران ورزش در دو بخش دولتی (وزارت ورزش و جوانان) و غیر دولتی (نهاد عمومی غیر دولتی، کمیته ملی المپیک) بود. نمونه گیری در هر دو بخش به صورت کل شمار انجام شد و در نهایت، 150 پرسشنامه کامل و صحیح مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل بررسی اسناد و مدارک، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای «اصول اساسی جهانی حکمرانی بهینه در المپیک و سازمان های ورزشی» ارائه شده توسط کمیته بین المللی المپیک (2008) و مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی توسط بسته های آماری SPSS21 و PLS نسخه 3 انجام گرفت.
نتایج پژوهش نشان داد که شاخص های برازش مدل از مقدار قابل قبول و مطلوب برخوردار است و مدل تحقیق تأیید می شود. همچنین مقدار ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) با مقدار 069/0 و CFI با مقدار 918/0 به دست آمد. بارهای عاملی نشان داد که بالاترین بارعاملی مربوط به انسجام و استقلال درونی (866/0=λ ) و به ترتیب به قرار شفافیت(850/0= λ )، پاسخگویی(793/0= λ )، انضباط(781/0= λ)، مسئولیت پذیری(709/0= λ )، حاکمیت قانون(651/0= λ) و مشارکت و دموکراسی(613/0= λ) بود.
الگوی حاضر می تواند سازمان های ورزشی کشور را در شناسایی اولویت های مربوط به روابط بین المللی ورزش ایران از منظر حکمرانی بهینه یاری کند و از هدر رفت سرمایه های مشهود و نامشهود در حوزه بین الملل جلوگیری نماید.
۵.
هدف از پژوهش حاضر، تدوین راهکارها و پیامدهای موثر بر حمایت مالی از ورزش همگانی ایران بود. با توجه به ماهیت اکتشافی موضوع، از روش پژوهش کیفی استفاده شد. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه و بررسی اسناد صورت گرفت. پس از انجام 21 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با متخصصان ورزش همگانی و حمایت مالی، مقوله های اصلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری استخراج گردید. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی تا حد اشباع نظری ادامه یافت. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمد.
نتایج کدگذاری باز حاکی از آن بود که 45 نشان می تواند در زمینه راهکارها و پیامدهای مؤثر بر حمایت مالی از ورزش همگانی ایران نقش داشته باشد. سپس در کدگذاری محوری، نشان ها در 6 مفهوم جهت راهبردهای مؤثر توسعه جذب حامیان مالی، بسترسازی جذب حامیان مالی، بهبود قوانین برای حامیان مالی، بهره مندی از نیروی متخصص، تعامل با رسانه ها، اعطای تسهیلات به حامیان مالی و در 2 مفهوم برای پیامدهای حمایت مالی از ورزش همگانی ایران با عنوان مزایای حمایت مالی برای فدراسیون، مزایای حمایت مالی برای شرکت های حامی طبقه بندی شدند. با توجه به نتایج تحقیق می توان با استفاده از راهکارهای ارائه شده در جهت توسعه ورزش همگانی گام های موثری برداشت.
۶.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک های رهبری بر اشتیاق شغلی با نقش میانجی پدیده صخره شیشه ای در بین مدیران زن سازمان های ورزشی ایران انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا، توصیفی همبستگی بود که به شکل پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران زن شاغل در سازمان های ورزشی کل کشور بود. نمونه آماری این پژوهش با توجه به جامعه نامحدود و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 400 نفر انتخاب شد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های «سبک رهبری تحولی – تعاملی» چالشتری (1389)، «رهبری خدمتگزار» لاب (1999)، «اشتیاق شغلی» شائوفلی و سالانووا (2007) و «صخره شیشه ای» نصیری (1394) بود که روایی پرسشنامه ها مورد تأیید صاحب نظران ورزشی قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0، 89/0، 90/0 و 87/0 محاسبه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و با کمک نرم افزارهای اس. پی. اس. اس و پی. ال. اس. صورت پذیرفت.
نتایج نشان داد که تأثیر منفی و معناداری بین سبک های رهبری مدیران و پدیده صخره شیشه ای و بین پدیده صخره شیشه ای بر اشتیاق شغلی زنان وجود دارد. سبک های رهبری نیز بر اشتیاق شغلی مدیران تأثیر دارد. در نهایت، وجود تأثیر مثبت و معنادار سبک رهبری مدیران بر اشتیاق شغلی از طریق نقش میانجی صخره شیشه ای تأیید گردید. به طور کلی براساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد که با توجه به تغییرات امروزی به خصوص در محیط هایی که زنان به عنوان مدیر قرار دارند، مدیران می توانند با بهره گیری از سبک های رهبری و ابعاد آن در افزایش اشتیاق شغلی زنان موثر باشند.
۷.
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیر ابعاد سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی) بر نوآوری کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. روش تحقیق به صورت توصیفی- کاربردی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان وزارت ورزش و جوانان (772 نفر) بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 260 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد «سرمایه فکری» بونتیس و همکاران (2000) و «نوآوری سازمانی» ساعتچی و همکاران (1389) بود که پایایی آنها به ترتیب 89/0 و 93/0 به دست آمد و روایی محتوایی آن نیز توسط اساتید مدیریت ورزشی تایید شد. از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی ارتباط بین متغیرها و مدل معادلات ساختاری جهت بررسی رابطه علی و معلولی متغیرها به وسیله نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای تأثیر مثبت معناداری بر نوآوری سازمانی در وزارت ورزش و جوانان دارند. بر اساس مقادیر بارهای عاملی مشاهده شد که سرمایه انسانی بیشترین تأثیر را بر نوآوری سازمانی دارد. در نهایت می توان گفت که سازمان هایی که دارای سطوح بالایی از سرمایه فکری می باشند، با القای دانش و ایده های جدید و افزایش توانایی فهم و به کارگیری آن ها، نوآوری سازمانی را تسهیل می کنند. این نوع از سرمایه های فکری با ایجاد فرصت های جدید رقابتی و همچنین استفاده از دانش و فناوری های نوین موجب نوآوری های اساسی در خدمات و فرایندهای سازمانی جدید خواهد شد.
۸.
هدف این پژوهش، شناسایی راهکارها و پیامدهای حضور زنان در استادیوم فوتبال به عنوان تماشاگر بود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بود و در این راستا از روش دلفی استفاده شد. مشارکت کنندگان در این رویکرد، صاحب نظران رشته مدیریت ورزشی سراسر کشور، روحانیان و پرسنل نیروی انتظامی بودند. برای جمع آوری داده ها، از سه دور دلفی استفاده شد (مشارکت کنندگان دور اول 23 نفر و مشارکت کنندگان دور دوم و سوم، 16 نفر بودند). پرسشنامه دلفی در دور سوم در بخش راهکارها شامل 6 مؤلفه و در بخش پیامدها شامل 5 مؤلفه بود. برای تعیین درجه هماهنگی و توافق بین افراد بر شاخص های به کار رفته از ضریب هماهنگی کندال استفاده شد.
نتایج نشان داد که رفع موانع سیاسی، امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و زیرساختی از جمله راهکارهای مهم جهت حضور زنان بودند. پیامدهای حضور زنان نیز عبارت بودند از: پیامدهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی.
در نتیجه گیری کلی می توان گفت به کار گیری راهکارهای ارائه شده در این تحقیق نیاز به همکاری سیستماتیک نهادهای ذی ربط دارد و حضور زنان منجر به ارتقای جایگاه سیاسی و دموکراسی کشور در منطقه و جهان، کاهش شکاف بین دولت و خواسته بخشی از مردم و کاهش فشارهای سیاسی درزمینه نقض حقوق بشر می شود.
۹.
ورزش به مثابه یک واقعیت و رفتار اجتماعی می تواند فضایی برای تجلی و بازنمایی کنش ها و رفتارهای هویت خواهانه باشد. این امر، به ویژه در جهان ارتباطاتی و اطلاعاتی امروز و محبوبیت فزاینده شماری از ورزش ها، قابل تامل است. هویت خواهی از مهترین شاخص های ملی گرایی است. در عصر حاضر با وجود گرایش کشورها به سمت جهانی شدن، ملی گرایی و گرایش های هویت خواهانه نیز همچنان مورد پذیرش ملت ها و کشورها هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی تاثیر ورزش بر هویت خواهی است. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی است که با تدوین پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای، نظر 120 نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری رشته های مدیریت ورزشی و جغرافیای سیاسی در دانشگاه های تهران درباره تاثیر ورزش بر شاخص های هویت- شامل هویت ملی، ملیت و ناسیونالیسم و دولت- ملت سازی- پرسیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ورزش می تواند فضایی برای بروز و تقویت هویت ملی باشد؛ مانند نتایج درخشان ورزشکاران ایرانی در المپیک 2012 لندن و افزایش وزن ژئوپولیتیکی ایران در جهان اسلام. ملیت و ناسیونالیسم نیز می تواند در مسابقات ورزشی تجلی یابد و تاثیر سیاسی و ژئوپولیتیکی خود را برجای بگذارد؛ مانند قهرمانی کشور قطر در جام ملت های آسیا 2019 که به ابزاری برای خودنمایی این کشور در مقابل ژئوپولیتیک تحمیلی عربستان تبدیل شد. همچنین، ورزش می تواند فرایند دولت- ملت سازی را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
پشنهاد پژوهش حاضر این است که مدیران، مسئولان و سیاست گذاران، نقش ورزش در مسائل هویتی و ملی گرایانه به عنوان یک اصل راهبردی در سیاست های کلان ملی و کشوری را در نظر گیرند.
۱۰.
این پژوهش با هدف بررسی موانع فرهنگی و اجتماعی مشارکت زنان سالمند در ورزش همگانی انجام شد و با استفاده از چارچوب نظری متغیرهای الگویی پارسنز متغیرهای تنوع اهداف مشارکت، سبک زندگی، پایگاه اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، جامعه پذیری جنسیتی، ناتوان انگاری و علاقه های فردی استخراج گردید. پژوهش با روش پیمایشی انجام و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش را زنان سالمند شهر تهران تشکیل می دادند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه مورد مطالعه به میزان 286 نفر برآورد شد. پس از آزمون روایی پرسشنامه، نمونه گیری با روش خوشه ای چند مرحله ای اجرا گردید و داده ها گردآوری شدند.
نتایج نشان داد سبک زندگی که مبتنی بر تحرک کم باشد و پیامد زندگی شهری است، یکی از موانع مشارکت در ورزش همگانی است. در افرادی که روابط اجتماعی آنان محدود است، کمبود روابط اجتماعی به دلیل آگاهی اجتماعیِ کم سبب کاهش مشارکت در ورزش همگانی می گردد. ناتوان انگاری در دو بعد سالمندی و جنسیتی که از دیدگاه های فرهنگی برخاسته است، به عنوان باوری ریشه دار مانعی برای مشارکت های ورزشی به شمار می رود. از سوی دیگر، هر چه افراد اهداف بیشتری برای شرکت در ورزش های همگانی داشته باشند، مشارکت بیشتری نیز پیدا می کنند و نبود تنوع در اهداف، انگیزه مشارکت را کاهش می دهد. در کنار این عوامل، وجود علاقه های فردی به ورزش، تسهیل کننده مشارکت ورزشی در زنان سالمند است و رابطه پایگاه اجتماعی- اقتصادی با گرایش زنان سالمند به ورزش همگانی معنادار می باشد، اما بین متغیر جامعه پذیری جنسیتی با متغیر وابسته همبستگی معناداری در سطح اطمینان 95 درصد دیده نمی شود که تک جنسیتی بودن جامعه آماری می تواند دلیل این نتیجه باشد.
۱۱.
امر ورزش امروزه محدوده وسیعی را متوجه خود نموده است. اینک ورزش نماد صلح و همزیس تی، تحم ل و یکدیگرپذیری و زمینه ساز و سازماندهی کننده ارتباطات اقوام در سطح جهان زیر چت ر صلح پذیری و امنیت است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل جامعه شناختی رویکردهای نوین ورزش های المپیکی در توسعه صلح و دوستی بین الملل است. روش پژوهش حاضر از نوع کمی و کیفی، به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی بود که با بررسی ادبیات پیشینه مرتبط با این زمینه و انجام مصاحبه کیفی (تحلیل محتوا) با 12 متخصص حوزه المپیک، مؤلفه ها و گویه های توسعه صلح و دوستی بین الملل در ورزش های المپیکی شناسایی شد. جامعه آماری شامل 37 نفر از مدیران ارشد ورزشی حوزه المپیک بود که مصاحبه با نمونه های آماری بر مبنای تکنیک گلوله برفی و تا اشباع نظری پیش رفت. پس از کد گذاری و تحلیل مصاحبه های صورت گرفته به تدوین پرسشنامه اقدام شد. در بخش کمی نیز برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و نیز آزمون تی جهت تعیین تناسب مدل استفاده گردید. نرم افزارهای مورد استفاده 22-SPSS و لیزرل بودند. در تحلیل عاملی اکتشافی برای تجزیه وتحلیل 41 گویه پرسشنامه اولیه، از روش تحلیل عناصر اصلی با چرخش عمودی و تکنیک واریماکس استفاده شد و مقدار شاخص پایایی بر اساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 799/0 به دست آمد. همچنین چهار مؤلفه به عنوان عوامل کلیدی رویکرد نوین المپیک به صلح و دوستی شناسایی شدند که میزان اثرات کلی این مولفه ها برابر 823/56 درصد بوده است.
۱۲.
هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هوشمندی استراتژیک سازمانی در وزارت ورزش و جوانان بود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان ستادی وزارت ورزش و جوانان (حدود 800 نفر) بود که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه آن برابر با 260 نفر برآورد شد. در این پژوهش، برای گردآوری داده ها از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس یا اقتضایی و با توجه به رویکرد و نوع متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه حسینی و همکاران (1391) استفاده شد که توسط نگارندگان بر مبنای پژوهش های پیشین در مورد مفهوم هوشمندی استراتژیک، طراحی گردیده است. مقدار پایایی کل پرسشنامه این پژوهش برابر 847/0به دست آمد و روایی محتوا و روایی سازه آن تأیید شد.
یافته های این تحقیق نشان داد سطح هوشمندی استراتژیک در وزارت ورزش و جوانان در حد بالاتر از میانگین قرار داشت. همچنین مشخص گردید که میزان هوشمندی برون سازمانی و درون سازمانی و مؤلفه های آن ها در وزارت ورزش و جوانان در حد بالاتر از میانگین قرار دارد. براین اساس، به وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد می شود این برنامه یعنی هوشمندی استراتژیک را در سایر سازمان های وابسته به خود پیاده سازی کند و نقاط قوت و ضعف و منشأ آن را در زمینه هوشمندی استراتژیک شناسایی و تقویت نماید تا از این طریق تجزیه و تحلیل اطلاعات پیرامون خود را بهبود بخشد و کارایی و اثربخشی خود را افزایش دهد.
۱۳.
هدف از این پژوهش، طراحی مدل توسعه گردشگری ورزشی با تاکید بر عوامل طبیعی در استان لرستان است. روش تحقیق این مطالعه، توصیفی از نوع پیمایش مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که به شکل میدانی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران ورزشی در استان لرستان بود که با توجه به فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در مرحله اول و روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس در مرحله دوم، 384 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش بر اساس نظرات خبرگان در چهار بعد زیرساختی، جاذبه های طبیعی، اکولوژی و فعالیت ورزشی مناسب با طبیعت لرستان می باشد. این پرسشنامه ها از لحاظ روایی صوری و محتوایی مورد تأیید اساتید و صاحب نظران متخصص این رشته قرار گرفت. مقدار پایایی ابعاد پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در بعد زیر ساخت (96/0)، جاذبه های طبیعی (95/0) اکولوژی (90/0) و فعالیت ورزشی (95/0) گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی جدول، نمودار، میانگین و انحراف معیار و استنباطی آزمون چولگی و کشیدگی، آزموت تی و سوارا و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج ازمون t نشان داد عوامل طبیعی مورد بررسی در این مطالعه به ترتیب بعد زیرساختی(862/23)، جاذبه های طبیعی(928/20)، اکولوژی (907/27) و فعالیت ورزشی مناسب با طبیعت لرستان(374/22) بر توسعه گردشگری ورزشی در استان لرستان تاثیر داشته اند. از این رو، می توان نتیجه گرفت که مسئولان مرتبط جهت طراحی مدل توسعه گردشگری باید به کلیه شاخص های عوامل طبیعی توجه نمایند.
۱۴.
با توجه به اهمیت سرمایه گذاری بخش های خصوصی در صنعت ورزش، هدف اصلی این پژوهش تدوین مدل عوامل سرمایه گذاری بخش خصوصی با تاکید بررویدادهای ورزشی ملی و بین المللی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، از نوع توصیفی- تحلیلی است. در بخش کیفی پژوهش، 30 تن به طور هدفمند و در بخش کمی، بر اساس فرمول کوکران 200 نفر متشکل از رؤسای قبلی و کنونی فدراسیون های ورزشی، مدیران باشگاه های خصوصی و دولتی ورزشی، مدیران شرکت های حامی مالی، مسئولان قبلی و کنونی سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش و جوانان، برخی اقتصاددانان و حقوقدانان آگاه از موضوع اقتصاد ورزش، اساتید و متخصصان تربیت بدنی و سایر کارشناسان و کلیه اعضای اتاق فکر وزارت ورزش و جوانان ایران به عنوان نمونه تحقیق برگزیده شدند.
برای دست یابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه 53 سؤالی محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید 15 نفر از متخصصان رسید و روایی سازه پرسشنامه با تحلیل عاملی تأییدی مورد تایید قرار گرفت. آلفای کرونباخ برای تمامی سازه ها و کل پرسشنامه بالاتر از 7/0 بود. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش دلفی در سه مرحله استفاده شد. در بخش کمی نیز از روش های آماری توصیفی و استنباطی ازجمله کلموگروف– اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS 22 استفاده شد.
نتایج نشان داد عوامل اقتصادی به عنوان مهمترین و اولین دسته (325/0)، عوامل مدیریتی (278/0) در رتبه دوم، عوامل فرهنگی(267/0) در رتبه سوم، عوامل حقوقی و قانونی (213/0) در رتبه چهارم و عوامل ساختاری (193/0) در سرمایه گذاری و مشارکت بخش خصوصی در رویدادهای ورزشی ملی و بین المللی موثر اند. ارائه راهکارهای اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی به عنوان مهمترین مولفه ها می تواند موجب سرمایه گذاری و مشارکت بخش خصوصی در صنعت ورزش ایران گردد.
۱۵.
هدف تحقیق حاضر، تعیین و ارزیابی مؤلفه های شایستگی کانونی شغلی ورزشکاران حرفه ای می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی با هدف کاربردی است. جامعه پژوهش شامل تمامی افراد اگاه به موضوع پژوهش شامل مدیران، اساتید، مربیان و مشاوران شغلی حوزه ورزش حرفه ای کشور بود. برآورد نمونه بر حسب تعداد قابل کفایت برای تحلیل در نرم افزار SmartPLS تعیین گردید (35 نفر) و به صورت هدفمند (قضاوتی) نمونه گیری شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته «شایستگی های کانونی شغلی ورزشکاران حرفه ای» که شامل 16 مولفه اصلی و 84 گویه بود بعد از تایید روایی و پایایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه سوم نرم افزار SmartPLS انجام شد.
یافته ها نشان داد که 16 شایستگی کانونی شغلی شناسایی شده برای ورزشکاران به ترتیب میزان اثر شامل سبک زندگی، شایستگی های موردی، دستیابی به شغل، انتخاب شغل، سلامت، محیط زیستی، حفظ شغل، استراتژیک، کسب و کار، روانشناسی، تاثیرگزاری، بین المللی، نرم افزاری، رهبری، سیاسی و مدیریت ورزشی است و تمامی این ابعاد به طور معنی داری تبیین کننده سازه شایستگی های کانونی شغلی ورزشکاران حرفه ای بودند. براساس نتایج پژوهش می توان گفت که شایستگی های کانونی شغلی ورزشکاران حرفه ای دارای تنوع و دامنه وسیعی از شایستگی های مختلف می باشد. از این رو مسیر شغلی ورزشکاران دارای پویایی و پیچیدگی مهارتی است.
۱۶.
تلاش برای برقراری مسئولیت اجتماعی به باشگاه های ورزشی کمک می کند تا تاثیری مثبت بر پیشرفت، کار و جامعه داشته باشند. هدف این تحقیق، طراحی مدل مسئولیت پذیری اجتماعی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران بود. این تحقیق با ماهیت اکتشافی و با هدف بسط دانش و شناخت موجود در مورد پدیده مسئولیت پذیری باشگاه استقلال انجام شد. همچنین این تحقیق بر مبنای جستجوی داده ها، دارای ماهیت کیفی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه صاحب نظران (مدیران و دست اندرکاران باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال و اعضای هیأت علمی دانشگاه) بود. جهت نمونه گیری برای انجام مصاحبه های عمیق از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. در مجموع 11 مصاحبه با صاحب نظران انجام شد. نمونه گیری تا جایی تداوم یافت (11 مصاحبه) که پژوهش به اشباع نظری رسید. پس از مطالعه و بررسی مبانی نظری، داده های خام به صورت استقرایی از مصاحبه های عمیق با نخبگان و متخصصان به دست آمد و به صورت همزمان با اجرای مصاحبه ها و براساس رویکرد نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزری تجزیه و تحلیل شد. برای تعیین موثق بودن داده ها- که در تحقیقات کیفی معادل پایایی و روایی در تحقیقات کمی است- از دو روش بازکدگذاری توسط یک پژوهشگر دیگر و روش بازبینی اعضا استفاده شد.
نتایج نشان داد که اصلی ترین حوزه های مسئولیت پذیری اجتماعی باشگاه استقلال شامل مسئولیت پذیری های اقتصادی، شفافیت، فرهنگی، اخلاقی، قانونی، خیرخواهانه، محیطی و دانشی است. چالش های باشگاه استقلال در حوزه مسئولیت پذیری اجتماعی موانع ساختاری، رفتاری و زمینه ای است. همچنین راهبردهای مسئولیت پذیری اجتماعی باشگاه استقلال در دو سطح راهبردهای اساسی یا کلان و راهبردهای عملیاتی قرار داشت. سرانجام مشخص گردید که اصلی ترین پیامدهای ایفای نقش مسئولیت پذیری اجتماعی باشگاه استقلال شامل پیامدهای تجاری و پیامدهای رفتاری است.
براین اساس می توان گفت که باشگاه های ورزشی با تمرکز بر مسئولیت اجتماعی می توانند پیش برنده سود و منفعت اجتماعی فراتر از منافع باشگاه و آن چیزی که قانون بایسته می دارد، باشند.