۱.
رسانه های اجتماعی مجازی به طور فزاینده ای برای برقراری ارتباط، یادگیری و همکاری مورداستفاده قرار می گیرند و برای برخی از افراد به یک عادت بالقوه مشکل ساز و اعتیادآور تبدیل شده اند. از این رو، شناسایی علل گرایش افراد به این شبکه ها ضرورت دارد.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل گرایش جوانان به شبکه های اجتماعی مجازی به روش پدیدار شناختی تفسیری انجام شد. جامعه مورد مطالعه، دختران و پسران عضو شبکه های اجتماعی شهر زنجان بودند. نمونه بررسی شده 15 نفر از جامعه مورد نظر بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. داده های کیفی به دست آمده گردآوری، ثبت، کدگذاری و طبقه بندی شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد.
تحلیل تجارب مشارکت کنندگان در مصاحبه ها نشان داد 13 عامل جذابیت و تازگی، احساس تنهایی، هیجان خواهی، سرکوب مشکلات فردی، حفظ و تداوم روابط صمیمی، تسهیل روابط بین فردی، ابراز وجود، سرگرمی و وقت گذرانی، آموزش و یادگیری، اطلاع رسانی و اطلاع گیری، تجارت الکترونیکی، همنوایی گروهی و صرفه جویی در گرایش جوانان به شبکه های اجتماعی مجازی مؤثر بوده اند.
بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد می شود دختران و پسرانی که به شبکه های اجتماعی مجازی اعتیاد دارند مورد ارزیابی روان شناختی قرارگیرند، مشکلات آنها از قبیل احساس تنهایی و سرکوب درمان شود و هیجان خواهی آنها با روش های دیگری تعدیل گردد.
علاوه بر آن علل گرایش مثبت جوانان مانند حفظ و تداوم روابط صمیمی، تسهیل روابط بین فردی، آموزش و یادگیری، اطلاع رسانی و اطلاع گیری، تجارت الکترونیکی و صرفه جویی از طرف خانواده ها و نهادهای اجتماعی مورد توجه و تقویت قرار بگیرد.
۲.
شایعه و اشاعه آن از دیرباز وجود داشته و نمایان گر دغدغه ها، باورها و افکار هر جامعه ای بوده است. با ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات و همه گیر شدن آن، انتقال هر نوع پیام از جمله شایعه آسان شده است. جوانان به عنوان بخش قابل توجهی از کاربران این ابزارهای ارتباطی در معرض دریافت و اشاعه بیشتر این شایعات قرار دارند. پژوهش حاضر به بررسی دلایل اشاعه شایعه از طریق پیام رسان های موبایلی می پردازد.
هدف تحقیق حاضر، تعمق در این موضوع است که چرا کاربران جوان پیام رسان های موبایلی با علم به این که خبر دریافتی، شایعه، غیرموثق و نامعتبر است اقدام به انتشار فوری و هم رسانی آن می کنند.
روش تحقیق در این پژوهش، پدیدارشناسی و جامعه آماری شامل کلیه کاربران 22 تا 35 ساله انواع پیام رسان های تلفن همراه است. بدین ترتیب تعداد 22 نفر به عنوان نمونه به روش گلوله برفی برای مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند و تحلیل محتوای مصاحبه ها به روش موضوعی انجام شد.
یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که ابراز وجود و جلب توجه دیگران، استفاده ابزاری از شایعه جهت فتح باب گفتگو و تصور اطلاع رسانی مفید و مفرح از جمله دلایل اساسی مشوق کاربران جوان در به هم رسانی و ترویج شایعه از طریق پیام رسان های موبایلی است. به عبارت دیگر، این تحقیق نشان داد استفاده از این فناوری ها جهت رفع نیازها و در بستر اجتماعی جامعه شکل می گیرد.
۳.
هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل علی رفتارهای پرخطر براساس سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری با نقش میانجی هویت اخلاقی در میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در رشته پزشکی کرمانشاه (2000نفر) در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل می دادند. با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری دردسترس، نمونه ای به حجم 322 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه «رفتارهای پر خطر از مقیاس رفتارهای پر خطر» (YRBSS)، پرسشنامه «سرمایه اجتماعی» ناهاپیت و گوشال (1998)، پرسشنامه «مسئولیت پذیری کالیفرنیا» (1987) و پرسشنامه «هویت اخلاقی» آکو بینو و رید(2002) استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار و رسم نمودارها) و آمار استنباطی استفاده شد. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ ، برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از شاخص های کجی و کشیدگی و به منظور بررسی روابط بین متغیرها از تحلیل مسیر بهره گیری شد. جهت انجام این آزمون ها از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد هویت اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری بر رفتارهای پر خطر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه اثر معنی داری دارد. همچنین، هویت اخلاقی برای رابطه سرمایه اجتماعی و رفتارهای پرخطر و همچنین هویت اخلاقی برای رابطه مسئولیت پذیری و رفتارهای پرخطر نقش میانجی جزئی را دارد.
۴.
ناهنجاری های اجتماعی یکی از پیچیده ترین مسائل و پدیده های انسانی است که از جمله آنها می توان به مصرف مشروبات الکلی اشاره کرد. با توجه به ساختار جمعیتی جوان کشور و رشد فزاینده مصرف مشروبات الکلی در چند سال اخیر و پایین آمدن سن مصرف کنندگان، این پژوهش درصدد بررسی این معضل مهم در کشور ایران بر آمده است. این پژوهش با روش گراندد تئوری و نمونه آماری 21 نفری که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شده بودند و مصاحبه عمیق با آنها انجام شده است.
یافته ها نشان داد که تجربه زیسته جوانان مصرف کننده الکل در سه مقوله رویدادهای محرک یا مولد، رویدادهای تقویت کننده و بارورهای تقویت کننده جای می گیرد. همچنین، مقوله هسته که از خلال کد گذاری داده ها استخراج گردید، نشان داد که «عادت واره مصرف الکل» هم مبین خصلت و رفتار فردی و هم نوعی فضا یا جو اجتماعی است که در مجموعه ای از رسوم، ارزش ها و نهادهای جمعی عینیت یافته است.
۵.
هدف از این تحقیق، تدوین مدل کیفی توسعه ورزش برای همه در ایران به روش گرندد تئوری بود. این تحقیق در زمره تحقیقات کاربردی بود و گردآوری اطلاعات به روش آمیخته (کیفی و کمی) انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه اساتید و متخصصان مدیریت ورزشی (60 نفر)، روسای فدراسیون ها (52 نفر)، مدیران کل ورزش و جوانان استان ها (31 نفر) و کارشناسان عالی وزارت ورزش و جوانان (200 نفر) تشکیل می دادند (343=N). در بخش کیفی از دو روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی استفاده شد و در بخش کمی، نمونه گیری به صورت غیرتصادفی طبقه ای انجام گرفت. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها (گرندد تئوری) و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار استنباطی، ابتدا در قسمت تطبیقی تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی بر اساس پروتکل گریتون و جونس (2004) و سپس در بخش کمی آن از آزمون تی تک نمونه ای با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 استفاده شد. در نهایت، نیز بر اساس یافته های حاصل از سوالات تحقیق و با تکیه بر نظریه پردازی بنیادی، مدل کیفی توسعه ورزش همگانی در ایران تدوین و ترسیم شد. در مدل به دست آمده مشخص شده است که برای توسعه ورزش همگانی کشور، مجموعه ای از شرایط علی مورد نیاز است که از آن به عنوان «تقویت محیط حقوقی و قانونی ورزش همگانی» یاد می گردد. به دنبال ایجاد این شرایط علی، باید راهبردهایی با هدف برنامه ریزی و نظارت ملی در ورزش پایه، ورزش بانوان و ورزش اقشار مختلف جامعه تدوین شود که که مجموعه ای از عوامل زمینه ای و مداخله گر بر آنها تاثیر گذارند و آنها را مورد تغییر و اصلاح قرار دهند. بدین ترتیب، انتظار می رود که سطح کارایی و بهره وری ورزش برای همه ارتقا یابد و متعاقب آن، رشد همه جانبه در کشور اتفاق افتاد.
۶.
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی عملکرد استان های کشور در حیطه ورزش قهرمانی معلولان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی- توصیفی و با هدف کاربردی می باشد. جامعه و نمونه آماری تحقیق برابر و شامل هیئت های ورزش جانبازان و معلولان 31 استان کشور می باشد. پس از دسته بندی و توصیف داده ها از طریق آمار توصیفی، از آزمون های آماری کلموگروف اسمیرنف، رگرسیون چند متغیره و تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که جمعیت معلولان (003/0 p<و 26/3 t=) و تولید ناخالص داخلی (002/0 p<و 42/3 t=) به عنوان پیش بینی کننده های عملکرد ورزش قهرمانی معلولان قابل استناد هستند. همچنین از مجموع 31 استان کشور، 8 استان جزو استان های کارآ و 23 استان در زمره استان های ناکارآ قرار دارند.
با توجه به عدم توانایی یکسان استان های کشور در کسب مدال در سطح ملی و بین المللی، نیاز توجه ویژه به افزایش تولید ناخالص داخلی و منابع و امکانات استان ها و تشویق معلولان به مشارکت ورزشی از اهمیت خاصی برخوردارست.
۷.
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر هوش سازمانی و فرهنگی بر خلاقیت کارکنان وزارت ورزش و جوانان با نقش میانجی مهارت های ارتباطی بود. این پژوهش در زمره پژوهش های همبستگی می باشد که جامعه آماری آن را تمامی کارکنان وزارت ورزش و جوانان (898 نفر) در سال 1397 تشکیل می دادند. با استفاده از جدول مورگان، تعداد 269 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد «هوش سازمانی» آلبرخت(2003)، «هوش فرنگی» آنگ(2007)، «مهارت های ارتباطی» بارتون جی ام(1990) و پرسشنامه «خلاقیت کارکنان» رندسیپ(1979) بود. اعتبار ابزارهای اندازه گیری پس از تأیید متخصصان با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بیشتر از ۷/0 به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش آماری مدل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos و SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که هوش سازمانی و فرهنگی به صورت مثبت و مستقیم بر خلاقیت سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان تأثیر دارند. همچنین، در این پژوهش نقش میانجی مهارت های ارتباطی نیز در تأثیر هوش سازمانی و فرهنگی بر خلاقیت سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس این نتیجه، مهارت های ارتباطی با ایفای نقش میانجی می تواند شدت اثر هوش سازمانی و فرهنگی کارکنان بر خلاقیت سازمانی را به ترتیب 209/0 و 301/0 افزایش دهند.
با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود بسترهای لازم برای افزایش مهارت های ارتباطی با در نظر گرفتن پیشایندهای آن یعنی هوش سازمانی و فرهنگی و سوق دادن آنها به سمت ابتکار و خلاقیت سازمانی از سوی مدیران وزارت ورزش و جوانان فراهم آید.
۸.
رویا پردازی مطلوب یکی از نیازهای مدیران و سازمان های امروزی در جهت توسعه خلاقیت و کارآفرینی در سازمان ها و همچنین ارتقای پویایی آنها می باشد. به همین دلیل تحقیق حاضر با هدف تدوین الگوی عوامل رویا پردازی مطلوب مدیران سازمان های ورزشی طراحی گردیده است. روش تحقیق حاضر آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل نخبگان حوزه مدیریت ورزشی بود که بدین منظور تعداد 13 نفر بر حسب روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. جامعه آماری بخش کمی تحقیق را کلیه مدیران ورزشی آگاه به موضوع تحقیق به تعداد 90 نفر تشکیل می دادند که بر اساس روش نمونه گیری کل شمار تمامی آنان به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده های تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. روایی پرسشنامه با توجه به نظر خبرگان و روش تحلیل عاملی و پایایی آن با استفاده از روش محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت (83/0= α). در بخش تجزیه و تحلیل کمی تحقیق، از روش معادلات ساختاری با رویکرد پی ال اس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشانگر 8 عامل هدف گذاری مناسب، قدرت تجسم، کنترل احساسات، شناخت محیط، تسلط بر قوانین، ارزش ها و استانداردها، عملیاتی نمودن اهداف، شناخت فرصت های جدید و توان مدیریتی در رویا پردازی مطلوب مدیران موثر بود که قدرت تجسم با میزان تاثیر 970/0 مهمترین عامل تبیین کننده رویا پردازی مطلوب به دست آمد. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می گردد با افزایش آگاهی مدیران سازمان های ورزشی از آینده متصور از ورزش در سطح جهانی، در جهت رویا پردازی مطلوب آنان جهت هماهنگ نمودن سازمان های ورزشی با این تغییرات اقدام شود.
۹.
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه انگیزه های حمایت هواداران تیم های والیبال شهرداری تبریز و شهرداری ارومیه بود. روش تحقیق آن، توصیفی از نوع مقایسه ای است که اطلاعات آن به روش میدانی جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق برای هر دو تیم به صورت مجزا 384 نفر و در مجموع700 نفر بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه «انگیزه حمایت تماشاگران» نظری (1391) بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط افراد متخصص در حوزه مدیریت ورزشی تأیید شد و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ، 86/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون یو من ویتنی و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در انگیزه های حمایت هواداران دو تیم والیبال شهرداری تبریز و شهرداری ارومیه وجود دارد؛ به طوری که انگیزه های حمایت هواداران ارومیه بیشتر از هواداران تبریز می باشد. همچنین، تفاوت معناداری در انگیزه های حمایت (غرور جمعی، وابستگی به تیم، وابستگی به بازیکن، وابستگی به ورزش، وکالتی، زیبایی شناسانه و هویّت قومی) هواداران دو تیم والیبال شهرداری تبریز و شهرداری ارومیه مشهود است؛ به طوری که غرور جمعی و هویّت قومی هواداران تیم شهرداری تبریز بیشتر از هواداران تیم شهرداری ارومیه است، ولی در بقیه مؤلفه ها هواداران تیم شهرداری ارومیه بالاترند. انگیزه های حمایت در هواداران تیم والیبال شهرداری تبریز به ترتیب عبارت اند از: غرور جمعی، هویّت قومی، زیبایی شناسانه، وابستگی به تیم، وکالتی، وابستگی به بازیکن، وابستگی به ورزش.
۱۰.
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های بروز ناهنجاری در ورزشگاه های ایران است. این پژوهش به لحاظ هدف در شمار پژوهش های کاربردی و از منظر ماهیت جزو پژوهش های آمیخته بود که در دو مرحله کیفی از نوع تحلیل محتوا و کمی انجام شد. نمونه آماری کیفی شامل تمامی متخصصان و صاحب نظران در زمینه خشونت و هواداری در فوتبال (مدیران ورزشی، اعضای هیات علمی، مسئولان کانون هواداران، هواداران و اصحاب رسانه) بود که پس از 17 مصاحبه (به عنوان نمونه مطالعاتی هدفمند– گلوله برفی) و رسیدن به مرحله اشباع نظری، تمامی مصاحبه ها به منظور تحلیل بر روی کاغذ نگارش شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه ضمن تحلیل محتوای مصاحبه ها و ادبیات پیشینه این حوزه، تعداد 45 مفهوم بعد از دو دور دلفی (FDM) در قالب پرسشنامه به دست آمد که پس از توزیع در میان تعداد 30 نفر از هواداران حاضر در ورزشگاه آزادی، ضریب پایایی آن 783/0 به دست آمد. با استفاده از فرمول کوکران برای حجم جامعه نامشخص،250 پرسشنامه در ورزشگاه های غدیر اهواز، عضدی رشت، آزادی تهران، تختی جم و یادگار امام تبریز به عنوان ورزشگاه های ملتهب در هفته ششم لیگ برتر توزیع شد که در نهایت 221 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارv.22 SPSS و مدلسازی معادلات ساختاری (LISREL v.8.8) تجزیه و تحلیل شدند که با توجه به ضرایب تاثیر به ترتیب کانون هواداران (67/0)، شرایط ورزشگاه ها (60/0)، شرایط فرهنگی (44/0)، شرایط امنیتی (37/0) وضعیت مدیریت (30/0) مهمترین مولفه ها بودند.
به نظر می رسد با توجه به حضور لیدرها در قالب کانون هواداران به عنوان مهمترین مولفه ناهنجاری و تحریک هواداران در ورزشگاه های ایران، ارائه آموزش های لازم به این گروه از افراد برای مدیریت سکوها در کنار به کارگیری افراد شایسته در این جایگاه بیش از پیش ضروری است.
۱۱.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش آشناییِ مقصد در برندسازی ایران به عنوان مقصد گردشگری ورزشی بود. روش تحقیق، توصیفی- همبستگی با تکنیک تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی گردشگران ورزشی خارجی سفرکرده به ایران بودند که 360 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری در پژوهش مشارکت یافتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های «آشنایی مقصد» لیو و همکاران (2018)، «تصویر برند مقصد» اندرسون و همکاران (2018) و «نیت های رفتاری» وو و همکاران (2018) بودند. روایی (محتوا، همگرا و واگرا) و پایایی (بارعاملی، ضریب پایایی و ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامه ها حاکی از آن بود که ابزار اندازه گیری از روایی و پایایی مطلوبی برخوردارند. از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد.
نتایج نشان داد که آشنایی مقصد می تواند با ضریب مسیر 83/0 بر تصویر برند مقصد تأثیرگذار باشد و تصویر برند مقصد نیز به دنبال آن، می تواند با ضریب مسیر 68/0 بر نیت های رفتاری گردشگران تأثیر بگذارد. همچنین، آشنایی مقصد می تواند به طور مستقیم و با ضریب مسیر 63/0، نیت های رفتاری گردشگران را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارتی، با افزایش آشنایی، تصویر مقصد و نیت های رفتاری گردشگران تحت تأثیر مثبت قرار می گیرند. در نتیجه، این یافته ها نقش آشنایی مقصد در برندسازی مقصد گردشگری را تأیید می کند.
بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد کرد که اگر مقصدهای گردشگری ورزشی ایران به دنبال افزایش سهم خود از بازار گردشگری ورزشی جهان هستند باید به نقش آشنایی به عنوان عامل کلیدی در برندسازی ایران به عنوان مقصد گردشگری ورزشی توجه ویژه ای داشته باشند.
۱۲.
هدف این پژوهش، طراحی مدل بلوغ مدیریت فرایندهای کسب و کار در شرکت های تولیدی ورزشی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری (محدود و نامشخص) پژوهش شامل کلیه مدیران و کارشناسان شرکت های تولیدی ورزشی و اساتید دانشگاهی با تخصص مدیریت کسب و کار در ورزش بود که تعداد 363 نفر نمونه آماری به صورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط 13 نفر از صاحب نظران تایید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (964/0) و پایایی ترکیبی محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS3 و SPSS24 استفاده شده است.
نتایج نشان داد که عامل اکوسیستم بازار دارای اثر مستقیم، مثبت و معنی داری بر سیستم شرکت (783/0)، زنجیره فرآیندها (333/0) و عملکرد فرایندها (123/0) می باشد. همچنین، عامل سیستم شرکت اثر مستقیم، مثبت و معنی داری بر زنجیره فرآیندها (481/0) و مدیریت فرایند (129/0) دارد، اما بر عملکرد فرایندها (082/0) اثر معنی داری ندارد. بعلاوه، عامل زنجیره فرآیند اثر مستقیم، مثبت و معنی داری بر عملکرد فرآیندها (709/0)، مدیریت فرایند (508/0) و بلوغ مدیریت فرایندها (393/0) دارد. اثر متغیر عملکرد فرآیند نیز بر مدیریت فرآیندها (199/0) و بلوغ مدیریت فرایند (671/0) مستقیم، مثبت و معنی داری بود. درنهایت، اثر متغیر مدیریت فرآیندها بر بلوغ مدیریت فرایند (070/0) معنی داری نبود. به نظر می رسد که شرکت های تولیدی ورزشی باید بر اساس تعیین وضعیت بلوغ، جایگاه و موقعیت خویش را در بازار تشخیص دهند و دقیقا موانع و راهکارهای پیشرفت را شناسایی کنند تا در راستای آن تغییرات و تنظیمات لازم را اجرا و منابع مورد نیاز برای رسیدن به مراحل بعدی را تأمین کنند.
۱۳.
هدف از انجام این پژوهش، تبیین و تحلیل سیاست های زیر ساختی تعیین کننده موثر بر پیشرفت فدراسیون های راکتی ایران در سطح قهرمانی بود. در این مطالعه یک چارچوب مفهومی ارائه گردید که می تواند برای مقایسه سیاست های ورزشی قهرمانی فدراسیون های راکتی استفاده شود.
جامعه آماری شامل روسا و نایب رئیس، دبیر، روسای هییت های استانی ورؤسای کمیته های تخصصی چهار فدراسیون ورزشی راکتی جمهوری اسلامی ایران بودند. روش مورد استفاده نمونه گیری هدفمند بود. نتایج حاصله از تحلیل بار عاملی برای این شاخص برابر با 85 درصد استخراج شد. روش های آماری مورد استفاده در این تحقیق آزمون رتبه ای فریدمن برای رتبه بندی و آزمون تی زوجی وابسته و تکنیک تحلیل مسیر بود. به منظور استخراج بارعاملی هریک از گویه های ابزار اندازه گیری، از روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده گردید. پرسشنامه دارای اعتبار صوری و محتوایی بود. نتایج ماتریس همبستگی عوامل برای انجام تحلیل عاملی مناسب بود.
یافته ها نشان داد بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب شاخص زیرساختی ارزیابی عملکرد فدراسیون های ورزشی راکتی (بدمینتون، تنیس روی میز، تنیس و اسکواش) تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p<). همچنین بین رتبه های میانگین فدراسیون های ورزشی راکتی (بدمینتون، تنیس روی میز، تنیس و اسکواش) سیاست های زیر ساخت ورزشی فدراسیون های راکتی تفاوت وجود دارد(05/0 p<) .
بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که توجه به عوامل تبیین شده، به خصوص توسعه ورزش قهرمانی و فرآیند استعدادیابی، ضمن تثبیت وضعیت موجود، می تواند به پیشرفت هر چه بیشتر فدراسیون های راکتی ایران در سطح قهرمانی کمک نماید. همچنین عوامل تبیین شده می تواند به عنوان یک برنامه و نقشه راه توسط دیگر فدراسیون های ورزشی در جهت پیشرفت هر چه سریعتر مورد استفاده قرار گیرد.
۱۴.
توسعه گردشگری بر مبنای ورزش در هر منطقه ای موجب رونق گردشگری و بالتبع باعث توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود. در این مقاله تلاش شده است در مرحله نخست عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی استان لرستان با تأکید بر جاذبه های طبیعی ورزشی شناسایی گردد و در مرحله بعدی این عوامل به جهت اقدامات لازم برای اجرای موفقیت آمیز استراتژی ها اولویت بندی شوند.
روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. نمونه تحقیق به صورت تمام شمار از جامعه آماری و به تعداد 120 نفر می باشد. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از پرسشنامه محقق ساخته عوامل توسعه گردشگری ورزشی (با تأکید بر جاذبه های طبیعی ورزشی) استفاده شد که روایی پرسشنامه توسط 15 تن از اساتید تأیید و پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی با 30 نفر آزمودنی دارای آلفای کرونباخ 75/0 محاسبه گردید. همچنین به منظور تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی و استنباطی از نرم افزار spss (نسخه 21) استفاده شد.
با توجه به نتایج، جاذبه های مربوط به کوه نوردی و غارنوردی با میانگین رتبه (55/3)، جاذبه های مربوط به ورزش های آبی و فصلی با میانگین رتبه (26/3) و جاذبه های مربوط به شکار و صید و تپه نوردی و طبیعت گردی به صورت مشترک با میانگین رتبه (87/2) از بالاترین اهمیت در توسعه گردشگری ورزشی استان لرستان برخوردار هستند.
با توجه به نتایج تحقیق، امید است سرمایه گذاری در بخش زیرساختی برای جاذبه های طبیعی گردشگری ورزشی از قبیل کوهنوردی و غارنوردی، ورزش های آبی و فصلی در استان لرستان مورد توجه مدیران در بخش گردشگری قرار گیرد.
۱۵.
جایگاه زنان در ورزش حتی در وضعیت برابری سایر شرایط، همواره پایین تر از جایگاه مردان بوده است. هدف این تحقیق، تبیین انگیزه مشارکت ورزشی زنان با میزان گرایش به رفتارهای ناهنجار اجتماعی در رشته های ورزشی راکتی است. از این رو، بانوان ورزشکار رشته های راکتی که دارای بیمه ورزشی معتبر و جزو آمار رسمی هر فدراسیون هستند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. با توجه به جمعیت کل زنان ورزشکار در رشته های راکتی که 635 نفر می باشند، حجم نمونه مورد بررسی 239 نفر به دست آمد. در این پژوهش با استفاده از تحلیل داده های به دست آمده و ترکیب روش های کمی و کیفی، از روش های تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. آماره های توصیفی متغیرها با استفاده از سوالات اختصاصی پرسش نامه محقق ساخته و نمره گذاری بر حسب طیف لیکرت استخراج شدند و مقدار شاخص پایایی بر اساس ضریب الفای کرونباخ معادل 799/0 بود. بنابراین چون شاخص به یک نزدیک است، از پایایی کافی برخوردار می باشد. سیستم تحلیل عاملی هم استفاده شد. برای تحلیل عوامل از روش تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده است. شاخص های آماری پرسشنامه تلفیق شده رفتارهای نابهنجار و مشارکت ورزشی تعیین شدند و عامل های اول تا پنجم دارای مقادیر بالاتر از یک هستند و به ترتیب 006/19، 901/17، 483/13 ، 993/12 و 868/16درصد و روی هم رفته 126/84 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. پنج مؤلفه به عنوان عوامل کلیدی پرسشنامه تلفیق شده رفتارهای نابهنجار و مشارکت ورزشی شناسایی شده اند که میزان اثرات کلی این مولفه ها برابر با 126/84 درصد بوده است.
همان طور که بارهای عاملی نشان می دهد میزان کلیه بارهای عاملی بالاتراز5/0 می باشد که بیانگر روایی همگراست. برای بعد روحیه وندالیستی، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) در این مدل برابر با 065/0 است که حد مجاز R MSEA، 80/0 است. شاخص های GFI, AGFI و NFI به ترتیب برابر با 90/0، 90/0 و 91/0 می باشد که نشان دهنده برازش بسیار مناسبی است.
به نظر می رسد هر اندازه توجه به انگیزه مشارکت ورزشی یبشتر می شود، روحیه وندالیستی کاهش می یابد. بنابراین فرضیه پژوهش مبنی بر عدم رابطه بین «مشارکت ورزشی و روحیه وندالیستی» تایید می شود. شدت ارتباط این دو متغیر(402/0-) در سطح پایین و منفی ارزیابی می شود.
۱۶.
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط احساس خودسودمندی و توانایی تصویرسازی با عملکرد بازیکنان زن نخبه تنیس روی میز کشوربود. روش نمونه گیری شامل انتخاب 32 نفر از بازیکنان راه یافته به دور پایانی مسابقات انفرادی برای تعیین مقام اول تا سی و دوم از میان 57 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و روش پژوهش این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه «خودسودمندی» ریزز «تحلیل جسمانی» بندورا (2009)(PSE) (87/0 =α)، پرسشنامه «توانایی تصویرسازی درونی و بیرونی» گلدووینسبرگ (2010) (8/0 =α)، و از تعیین مقام اول تا سی و دوم برای بررسی عملکرد ورزشکاران مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی همبستگی می باشد.طبق یافته های تحقیق، بین احساس خودسودمندی و اجرا و نیز بین توانایی تصویرسازی درونی و اجرا ارتباط معنی داری وجود دارد، ولی بین تصویرسازی بیرونی و اجرا ارتباط معنی داری مشهود نیست و احساس خودسودمندی برآوردکننده نتیجه اجرای مسابقه می باشد. سرانجام می توان نتیجه گرفت سنجش مهارت های روانی، خود سودمندی و توانایی تصویرسازی درونی و بیرونی در جهت پیش بینی موفقیت ورزشکاران در رشته تنیس روی میز از اهمیت خاصی برخوردار است.