۱.
مقاله حاضر برگرفته از تحقیقی است که به منظور بررسی جامعه شناختی زمینه های شکل گیری و گسترش شهروند جهانی در جوانان صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد که از آن میان، 280 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. در مبانی نظری از نظریه های مرتبط با این حوزه استفاده شد و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردید. این تحقیق با استفاده از مطالعات میدانی و روش پیمایشی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که بعد از برآورد اعتبار و پایایی، در بین پاسخ گویان توزیع گردید. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای استنباطی و با استفاده از نرم افزار های spss و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Lisrel، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتیجه نشان داد که بین تجربه جهانی شدن، گردشگری، مشارکت های مدنی، مهارت های اجتماعی و فضای آموزشی و شکل گیری و گسترش شهروند جهانی به عنوان متغیرهای وابسته رابطه معناداری وجود دارد و فرضیه های آنان تایید شد؛ اما بین رسانه های جمعی ملی و شکل گیری و گسترش شهروند جهانی رابطه معناداری وجود ندارد. با استفاده از مدل معادلات ساختاری لیزرل مشخص شد که از بین همه این عوامل، سه عامل مهارت های اجتماعی، مشارکت های مدنی و تجربه جهانی شدن بیشترین تاثیر را دارند و از این میان، مشارکت های مدنی بیش از همه عوامل در شکل گیری و گسترش شهروند جهانی جوانان تاثیرگذار است.
۲.
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مصرف رسانه بر دین داری و ارزش های خانواده در شهر اصفهان است. با توجه به پژوهش های پیشین و بحث وجدل هایی که در سال های اخیر پیرامون تأثیر فضای مجازی ازجمله ماهواره و اینترنت بر ارزش های خانواده ایرانی وجود داشته، این دو متغیر به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر ارزش های خانواده انتخاب شدند. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری، شهروندان شهر اصفهان بودند که تعداد 800 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های مختلف و مدل معادلات ساختاری (SEM) حاکی از رابطه معکوس بین مصرف رسانه (اینترنت و ماهواره) و ارزش های خانواده است. همچنین مشخص شد که مصرف رسانه رابطه معکوسی با میزان دین داری افراد دارد. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین دین داری و پایبندی به ارزش های خانواده وجود دارد. تعابیر قلب های اجاره ای و سفره های تک نفره، انعکاس دهنده میزان تأثیر مصرف رسانه بر ارزش های خانواده اند. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که مصرف رسانه با ضریب بتای 36/0 سهم معناداری در ارزش های خانوادگی دارد. در پایان پیشنهاد هایی نیز در راستای سیاست گذاری مناسب در این مورد ارائه شده است.
۳.
جهانی شدن، پدیده ای است که در چند دهه گذشته جامعه جهانی را با شدت و ضعفی متفاوت تحت تأثیر خود قرار داده است. تأثیر این فرآیند می تواند موجب دگرگونی در فرآیند تولید و بازتولید هویت اجتماعی جوانان شود. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد جهانی شدن بر هویت اجتماعی جوانان شهر آبدانان است. جهت تبیین این مسئله، نظریه گیدنز مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان 15-29 ساله شهر آبدانان است. روش نمونه گیری مورد استفاده، خوشه ای چند مرحله ای است. نمونه آماری بالغ بر 400 نفر است. داده ها بر اساس پرسش نامه جمع آوری شدند و به کمک نرم افزارهای آماری spss و Smart-plsمورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که هویت اجتماعی در بین پسران و دختران متفاوت است و بین میزان بازاندیشی، ازجاکندگی، استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین، نحوه مدیریت بدن و میزان تغییر شکل صمیمیت با هویت اجتماعی جوانان رابطه معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که رابطه معناداری بین ابعاد جهانی شدن و هویت اجتماعی جوانان وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که امواج مدرنتیه و به تبع آن، جهانی شدن ساختار فرهنگی - اجتماعی جامعه آبدانان را هم تحت تأثیر خود قرار داده است.
۴.
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که موانع و محدودیت های تعهد به اخلاق شهروندی را با هدف شناخت موانع عمده ساختاری(عینی- ذهنی) در ابعاد (عملی- نگرشی و ارزشی) تعهد به اخلاق شهروندی در بین جوانان 18 تا 29 سال در شهر تهران مورد مطالعه قرار داده است؛ اینکه آیا محدودیت های ساختاری (عینی ذهنی) در ابعاد (عملی، نگرشی و ارزشی) تعهد به اخلاق شهروندی در بین جوانان تهرانی تاثیر دارد یا خیر سوال اصلی تحقیق حاضر است. در چارچوب نظری این تحقیق از نظریه های پارسونز برای تبیین متغیر مستقل(موانع و محدودیت های ساختاری) واز نظریه دورکیم، گیدنز و هابرماس برای تبیین متغیر وابسته (تعهد به اخلاق شهروندی) استفاده شده است. این تحقیق به روش پیمایش و گردآوری داده ها با ابزار پرسشنامه (محقق ساخته) صورت گرفته است. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است؛ به این ترتیب که پس از تقسیم تهران به مناطق مختلف با نمونه گیری خوشه ای و تصادفی، با پاسخگویان مصاحبه و اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. جامعه آماری تحقیق، شهروندان 18 تا 29 ساله تهرانی می باشند. فرضیات با آزمون های آماره ای پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از این است که محدودیت های ساختاری در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، شخصیتی و زیستی با تعهد به اخلاق شهروندی رابطه دارند و نظام فرهنگی بیشترین تاثیر محدودکننده را بر متغیر وابسته تعهد به اخلاق شهروندی اعمال می کند. به طور کلی، در تحقیق حاضر مسئله اصلی یعنی موانع و محدودیت های ساختاری در تعهد به اخلاق شهروندی بر حسب تئوری های اجیل پارسونز قابل تبیین می باشد. همچنین، بر اساس تئوری هابرماس، گیدنز، دورکیم و پوپر تاثیر محدودیت های ساختاری بر تعهد به اخلاق شهروندی قابلیت تبیین دارد.
۵.
امنیت یکی از مهمترین نیازهای اساسی بشر است و نخستین شرط لازم برای پیشرفت و رسیدن به توسعه برای جوامع متمدن محسوب می شود. پژوهش های مختلف نشان داده اند که فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی همچون شبکه های اجتماعی مجازی از عوامل تاثیر گذار بر احساس امنیت فرهنگی و اجتماعی هستند. بر این اساس، سوال اصلی نوشتار حاضر این است که استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک چه تاثیری بر احساس امنیت فرهنگی و اجتماعی جوانان دارد؟ پژوهش حاضر، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 384 نفر در بین جوانان تبریزی کاربر فیس بوک در سال 1395 انجام شده است. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مدت زمان عضویت در فیس بوک، میزان استفاده از فیس بوک، نوع استفاده از فیس بوک و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب فیس بوک و احساس امنیت فرهنگی و اجتماعی کاربران رابطه معنادار معکوسی وجود دارد؛ به طوری که با افزایش میزان مدت زمان عضویت، میزان استفاده، نوع استفاده و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب ارائه شده در فیس بوک از سوی کاربران، میزان احساس امنیت فرهنگی و اجتماعی آنها کاهش پیدا می کند. همچنین، متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیونی پژوهش توانسته اند 12 درصد از تغییرات احساس امنیت اجتماعی و 16 درصد از تغییرات احساس امنیت فرهنگی کاربران را تبیین کنند.
۶.
انسان، موجودی اجتماعی است و از روی غریزه و فطرت خود به دنبال برقرار کردن ارتباط با سایر هم نوعان خود است تا از این طریق، خود را در زیر چتر حمایتی آن ها قرار دهد و از مزیت های با هم بودن بهره و نصیبی ببرد. افراد از طریق پیوند و اتصال به شبکه ها و گروه های مختلف در جامعه- اعم از رسمی و غیر رسمی- و ارتباط نزدیک با اعضای این شبکه ها می توانند از توجه و حمایت آن ها برخوردار شوند، از احساس انزوا و تک افتادگی رهایی یابند و به عنوان یک شهروند آگاه و مسئول، در وهله اول سلامت خود و اطرافیان و در وهله بعدی، سلامت یک جامعه را تضمین کنند. به این منظور و جهت پی بردن به تاثیر چنین حمایت هایی که یک شخص از پیوندهای اطراف خود می گیرد بر سلامت اجتماعی اش، 361 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به شیوه طبقه ای متناسب و با ابزار پرسش نامه مورد پیمایش قرار گرفتند. یافته ها بیان گر آن است که ارتباط معنادار و مستقیمی بین دو متغیر حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه r نشان می دهد که ابعاد مختلف حمایت اجتماعی بر روی هم به اندازه 298/0 با سلامت اجتماعی همبستگی دارند. هم چنین ضریب تبیین r2 بیان گر این است که ابعاد سه گانه حمایت اجتماعی 9/8 درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. بر اساس ضرایب بتای استاندارد شده (beta)، بعد "حمایت خانواده" با ضریب 169/0 بیش ترین سهم را در تبیین سلامت اجتماعی دارد و بعد از آن "حمایت دیگران مهم" است که ضریبش 143/0 می باشد. در مورد بعد حمایت دوستان نیز از آن جایی که ضریب معناداری آن زیر 05/0 است می توان گفت که در تبیین سلامت اجتماعی سهم بسیار ناچیزی ایفا می کند. همچنین، نتایج مدل سازی معادله های ساختاری و شاخص های برازش آن نشان داد که با افزایش حمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی نیز افزایش می یابد.
۷.
این پژوهش با هدف تدوین برنامه جامع ورزش قهرمانی کشور در راستای کسب جایگاه مناسب در مسابقات المپیک انجام گرفته است. در این تحقیق چشم انداز، اهداف، حوزه های کلیدی عملکرد، نقاط قوت و ضعف، تهدید ها و فرصت ها و موقعیت استراتژیک وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در حوزه ورزش قهرمانی و کسب مدال در رقابت های المپیک 2020 بیان شده است. برای تدوین برنامه استراتژیک وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در حوزه ورزش قهرمانی و کسب مدال در رقابت های المپیک الگوهایی چون برنامه های جامع کشورهای روسیه ، نیوزلند و چین در نظر گرفته شده تا در نهایت قابلیت بحث و بررسی دقیق تر وجود داشته باشد. مطالعه اسناد و مدارک و جمع آوری اطلاعات از نمونه آماری به تعداد 174 نفر به روش نمونه گیری تمام شمار انجام گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در حوزه ورزش قهرمانی و کسب مدال در رقابت های المپیک از نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای متعددی در حیطه های مختلف برخوردار می باشند که در این تحقیق همگی به همراه میانگین، انحراف استاندارد و رتبه مربوط به خود بر اساس نتایج آزمون فریدمن در سطح 05/0>p نشان داده شده است. ماتریس عوامل بیرونی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در حوزه ورزش قهرمانی و کسب مدال در رقابت های المپیک نشان داد که مجموع نمرات ماتریس 39/1 می باشد که نشان دهنده غلبه تهدید ها بر فرصت های محیطی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران می باشد. همچنین، ماتریس عوامل داخلی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در حوزه ورزش قهرمانی و کسب مدال در رقابت های المپیک نشان داد که مجموع نمرات ماتریس 32/2 می باشد که نشان دهنده غلبه ضعف ها بر قوت های وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران است. نتیجه کلی اینکه ماتریس داخلی و خارجی حاکی از آن است که وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک از لحاظ موقعیت استراتژیک در موقعیت WT قرار دارد. به عبارت دیگر، می توان گفت که به دلیل چیرگی ضعف ها بر قوت ها و عدم توانایی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در استفاده از فرصت ها و دفع تهدیدهای احتمالی بهتر است استراتژی تدافعی اتخاذ شود تا وضعیت وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران از وضعیت کنونی بدتر نگردد. با توجه به شاخص های موجود وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک، برنامه استراتژیک با نگاه به موقعیت راهبردی برای دستیابی ایران به جایگاه 10 در المپیک 2020 طراحی و تدوین شده است.
۸.
هدف از این پژوهش، مدل سازی عوامل مؤثر بر پیشرفت مدیریتی زنان در ورزش ایران بود. جامعه آماری این پژوهش از 506 صاحب نظر، شامل 253 مدیر و 253 خبره مدیریت ورزش جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده بود. در این تحقیق، کلیه اعضای جامعه تعیین شده به طور تمام شمار به عنوان نمونه انتخاب شدند. از 506 نفر جامعه مورد نظر، 407 نفر (183 مدیر و 223 خبره) پرسش نامه های این تحقیق را تکمیل نمودند و به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود که داده های آن به وسیله پرسش نامه و به روش میدانی جمع آوری شده است. ابزار جمع آوری داده های این پژوهش شامل "پرسش نامه دیمیتریوس"(2006) با پایایی823/0 برای بررسی نگرش به اشتغال زنان در ورزش و پرسش نامه ای محقق ساخته با پایایی 874/0 برای تعیین عوامل مؤثر بر پیشرفت زنان به جایگاه های مدیریتی در ورزش جمهوری اسلامی ایران بود. برای اعتبار سنجی این دو پرسش نامه از روش روایی محتوا و روایی سازه و جهت سنجش پایایی آن ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که عوامل سازمانی، فرهنگی، تخصصی، خانوادگی و شخصیتی بر پیشرفت مدیریتی زنان در ورزش مؤثرند و مدل عوامل مؤثر بر پیشرفت مدیریتی زنان در ورزش ایران برازش مطلوبی دارد. همچنین، نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که نگرش مدیران و خبرگان مدیریت ورزشی کشور به اشتغال زنان در ورزش ایران مطلوب است.
۹.
تحقیق حاضر بر آن است تا با دیدی جامعه شناختی که مشتمل بر دو بخش نظری و میدانی است، به تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت جانبازان در فعالیت های ورزشی بپردازد. برای تبیین متغیر مستقل که پایگاه اقتصادی- اجتماعی می باشد، از آرای پی یر بوردیو- یکی از نظریه پردازان معاصر- استفاده گردیده و در مورد متغیر وابسته که مشارکت ورزشی است، از دیدگاه های نظریه پردازان بزرگ جامعه شناسی ورزش نظیر راولند و فریدسون، اسکنلن و سیمون بهره گیری شده است. بخش میدانی که بصورت پیمایشی می باشد، با استفاده از تکنیک پرسشنامه داده ها را سنجیده، توصیف و تحلیل می نماید. نمونه تحقیق شامل 372 نفر از جانبازان ورزشکار استان تهران می باشد. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. پس از تکمیل پرسشنامه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های آماری اقدام به تحلیل داده ها شد. پردازش ها و آزمون های آماری مبین این واقعیت است که بین ابعاد پایگاه اقتصادی- اجتماعی جانبازان ورزشکار (درآمد، شغل و تحصیلات)، سن، وضعیت تأهل، رشته های ورزشی، درصد جانبازی و مشارکت جانبازان در فعالیت های ورزشی تفاوت معنی داری وجود دارد.
۱۰.
وجود جرایم ورزشی در طول تاریخ ورزش مسئله ای است که ابعاد مختلف زندگی ورزشکاران و دست اندرکاران این حوزه را تحت تاثیر قرار داده و همواره به عنوان پدیده ای که نشانه تخطی گروهی از افراد جامعه ورزشی نسبت به هنجارهای اجتماعی است، مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم تلاش های متخصصان و کارشناسان علم حقوق ورزشی، متاسفانه روز به روز شاهد ظهور و بروز جرایمی از قبیل دوپینگ، خشونت، فساد و ... در سطح جامعه ورزشی هستیم که عواقب و پیامدهای ناخوشایند آن روح ورزش و کرامت انسانی را تحت تاثیر قرار داده است. از این رو، پیشگیری از جرایم و شناخت ریشه های اصلی وقوع تخلفات ورزشی از جمله آرمان هایی است که صاحبنظران علم حقوق ورزشی از دیرباز در ذهن داشته اند.
پژوهش حاضر با تمرکز بر ایجاد ورزشی پاک و اخلاق مدار و با هدف پیشگیری از وقوع جرایم و تخلفات ورزشی با بهره گیری از ابزارهای موثر آن همچون مدیریت و آموزش با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای به بررسی حقوق ورزشی، جرایم ورزشی و راه های پیشگیری از این جرایم پرداخته است. نتایج به دست آمده، "ضرورت تاسیس فدراسیون حقوق ورزشی" را به عنوان نهادی در کاهش جرایم و تخلفات ورزشی مشخص کرد تا امکان صیانت از حقوق وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون های ورزشی را در سطح ملی و بین المللی و حمایت قضایی از جامعه ورزش را در مراجع حقوقی و کیفری فراهم نماید.
۱۱.
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی شخصیتی، تصویر بدنی و میزان اضطراب در ورزشکاران ورزش های تیمی و انفرادی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی ورزشکاران انفرادی و تیمی غرب تهران در سال 1393 بود که به علت محدودیت تعداد دقیق آن در دسترس نیست. بنابراین، برحسب نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 140 ورزشکار (70 ورزشکار انفرادی و 70 ورزشکار تیمی) انتخاب شدند و پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزارهای به کاربرده شده در این پژوهش شامل سه پرسشنامه" فرم کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت نئو"، "فرم کوتاه خود تصویرگری بدنی مارش" و "اضطراب بک" بود که توسط دو گروه از ورزشکاران انفرادی و تیمی تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل داده از آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل ها نشان داد که ورزشکاران تیمی و انفرادی در مؤلفه شخصیتی توافق و تصویر بدنی به همراه زیر مؤلفه فعالیت بدنی، تفاوت معنی داری با یکدیگر نشان می دهند و ورزشکاران تیمی میانگین بالاتری دارند. به علاوه یافته های پژوهش نشان داد که بین ورزشکاران انفرادی و تیمی در متغیر اضطراب تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ورزشکاران ورزش های تیمی برخلاف ورزش های انفرادی میزان بیشتری از اعتماد، همکاری و همدلی دارند و همه اعضای تیم در جهت اثبات توانایی خود و حضور مستمر در تیم در تلاش برای بالا بردن آمادگی خود می باشند. همچنین می توان دریافت که اضطراب در زمینه عملکرد در محیط های ورزشی جزء جدایی ناپذیر تمامی ورزش ها می باشد. بر این اساس آشنایی هر چه بیشتر ورزشکاران و مربیان با ابعاد روانی و آگاهی از چگونگی اثرگذاری این ابعاد بر عملکرد ورزشکاران تأثیر مثبتی می گذارد.
۱۲.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر 10 هفته تمرین استقامتی، قدرتی و موازی بر میزان اینترلوکین-6 و کورتیزول پلاسمای مردان تمرین نکرده بود. به همین منظور، تعداد 38 آزمودنی مرد سالم (با میانگین سنی 21/1±89/24 سال و میانگین قد 52/6±87/175 سانتی متر و وزن 33/9±98/71 کیلوگرم) به صورت تصادفی در گروه های تمرین استقامتی(n=10)، قدرتی(n=9)، موازی (n=10) و کنترل (n=9) جایگزین شدند. آزمودنی ها هفته ای سه جلسه به تمرین دویدن بر روی نوارگردان، تمرینات قدرتی با وزنه های آزاد و یا ترکیبی از این دو(تمرین قدرتی در ابتدای جلسه) پرداختند. پس از 10 هفته تمرین، افزایش معناداری در قدرت بیشینه حرکات اسکوات و پرس سینه در گروه های قدرتی و موازی مشاهده شد P=0.00)). افزایش مشابهی نیز در گروه های استقامتی و موازی ملاحظه گردیدP=0.00) ). تمرینات استقامتی منجر به تغییر معناداری در سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 (p=0.107) و کورتیزول (p=0.38) نشد. تمرینات قدرتی نیز تأثیر معناداری بر سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 نداشت(p=0.630) ، اما موجب افزایش معناداری در سطوح پلاسمایی کورتیزول شد (p=0.001). در نتیجه اجرای تمرینات موازی هم تغییرات معناداری در سطوح پلاسمایی اینترلوکین-6 مشاهده نگردید (p=0.162) و سطوح پلاسمایی کورتیزول نیز افزایش غیرمعناداری داشت (p=0.38). با این حال، تنها تفاوت تغییرات (D) در میزان اینترلوکین-6 گروه موازی به صورت معناداری پایین تر از گروه کنترل بود(475/1±71/0 در مقابل 31/1±855/0) (p=0.016). در مجموع، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افزودن تمرین قدرتی به برنامه تمرین استقامتی به عنوان عامل مخل در عملکرد دستگاه ایمنی افراد تمرین نکرده مطرح نیست و حتی می تواند در بهبود آن مؤثر باشد.