۱.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اولویت ها در توسعه نظام حقوق ورزش کشور انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی متخصصان حقوق ورزشی (رؤسای کمیته انضباطی، مدرسان حقوق ورزشی در دانشگاه ها، وکلای ورزشی و کلیه کسانی که در زمینه حقوق ورزشی مقاله و یا پایان نامه ای نگاشته اند) بود. نمونه گیری به صورت دسترس و به شکل گلوله برفی بود که طی آن 75 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته در دو بخش اصلی بود که روایی صوری آن توسط چند تن از اساتید مدیریت ورزشی و حقوق تایید و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ (95/0) مورد پذیرش واقع شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل یافته ها، در بخش موانع، 4 بعد (بخش علمی-آموزشی، بخش نیروی انسانی، بخش حقوق و قانونی و بخش مدیریتی– ساختاری) مورد بررسی قرار گرفت که اصلی ترین آنها به ترتیب: موانع علمی- آموزشی، موانع قانونی- حقوقی و موانع نیروی انسانی و در بخش راهکارها، اصلی ترین راهکارهای توسعه حقوق ورزشی به ترتیب: راهکار نیروی انسانی، راهکار علمی- آموزشی و راهکار قانونی- حقوقی بودند. گفتنی است که بُعد راهکار ساختاری- مدیریتی، هیچ نقشی در تابع ممیزی ایفا نکرد و درنتیجه بر توسعه حقوق ورزشی تاثیر معنی داری نداشت. در پایان، شیوه های کاربردی برخاسته از نتایج تحقیق برای رفع موانع نهادینه شدن حقوق ورزشی و راهکارهایی به منظور ارتقای آن ارائه شد.
۲.
چوگان، یک ورزش و بازی باستانی و منسوب به سرزمین ایران است که علیرغم پیشینه ای دیرین، اطلاعات مکتوب اندکی پیرامون قوانین، ابزار، ادوات و پوشاک آن وجود دارد. این مقاله با طرح این پرسش که سیر تحول و تطور چوب چوگان در نگاره های سلجوقی و صفوی و دلایل آن چه بوده، با استفاده از منابع کتابخانه ای واسنادی از جمله منابع اینترنتی، پیشینه وسابقه پژوهش های مربوط را گردآوری کرده ودر مرحله بعد، با جمع آوری متون کهن و نگاره های چوگانی و سپس پالایش مجموعه به لحاظ اعتبار اسناد و داشتن تاریخ، موارد مورد مطالعه را گزینش کرده است. در نهایت، پس از گردآوری داده های حاصل، موارد مشابه و متفاوت را مورد تحلیل قرار داده است. بر اساس یافته های این پژوهش، در بین آثار شعرای سلجوقی وصفوی موردپژوهش 456 مورد چوگان،30 مورد صولجان (معرب چوگان) و 3 مورد طبطاب(چوگان با پای پیاده) یافت شد و در نگاره های مورد پژوهش، چهار شکل چوب چوگان شبیه «ل»، شبیه«L» ، «T» منحنی و «V»(با زاویه باز) به دست آمد. در نهایت چنین به نظر می رسد که در دوره صفوی در مقایسه با دوره سلجوقی به جهت ارتباط با دنیای غرب و پیشرفت علوم و فنون، شاهد تغییر و بهبود کیفیت شکل چوب چوگان در طی زمان بوده ایم. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است .
۳.
هدف از این پژوهش، بررسی امکان موفقیت تیم های ورزشی استان آذربایجان شرقی در مسابقات لیگ و قهرمانی کشور بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- علی مقایسه ای بوده و به صورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد متخصص در رشته های مختلف ورزشی در استان آذربایجان شرقی بودند که امتیاز حضور در مسابقات لیگ یا قهرمانی کشور را داشتند. نمونه آماری پژوهش شامل 155 نفر از این جامعه که به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته "منابع اثرگذار موفقیت ورزشکاران تیم های استانی در رقابت های قهرمانی و لیگ کشور" استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از مدل لاوشی (1975) انجام گرفت و روایی محتوای کل پرسشنامه (89/0CVI=)[1]، به دست آمد. پایایی ابزار در یک مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر از افراد نمونه برابر با (81/0) و پایایی درونی[2] برای کل گویه ها 84/0 تعیین گردید. برای بررسی توزیع طبیعی داده ها از آزمون کالموگراف اسمینوف، برای مقایسه متغیرها از آزمون بینومیال و کروسکال- والیس در محیط نرم افزار SPSS و برای اولویت بندی و تعیین بهترین عوامل برای موفقیت تیم های ورزشی از روش TOPSIS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین نظرات پاسخ دهندگان در مورد وضعیت منابع انسانی، مدیریتی، مالی، فناوری، مادی، تسهیلاتی و اجتماعی- فرهنگی اثرگذار بر موفقیت تیم های استانی در رقابت های قهرمانی کشور و لیگ باشگاه ها معنادار بوده است. نتایج رتبه بندی تاپسیس نشان داد که، منابع اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی و مادی به ترتیب رتبه های اول تا سوم منابع اثرگذار در موفقیت تیم های استانی در رقابت های قهرمانی کشور و منابع انسانی، مالی، فن آوری و تسهیلاتی در رتبه های چهارم تا هفتم قرار داشتند. بنابراین توجه به منابع اثرگذار زمینه موفقیت در تیم ها و باشگاه ها را فراهم می کند و همفکری و همکاری مربیان، مسئولان و ورزشکاران موجب دستیابی به اهداف موفقیت می شود.
۴.
پژوهش حاضر به بررسی الگوی مدل ارتباطی هوش سازمانی و اثربخشی سازمانی مدیران باشگاه های بدنسازی شهر تهران پرداخته است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی، حال نگر و کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران باشگاه های بدنسازی شهر تهران بود که تعداد 375 آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای و تصادفی انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش از دو پرسشنامه "هوش سازمانی آلبرخت" (2003) و پرسشنامه "سنجش اثر بخشی سازمانی تیسنگ" (2010) استفاده شده است. پرسشنامه "ویژگی های فردی" نیز با توجه به اهداف تحقیق ساخته شد. همچنین، داده های گردآوری شده از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضرایب همبستگی و مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد میانگین هوش سازمانی در افراد مورد بررسی برابر با 0/130 و70/34 =SD و میانگین اثربخشی سازمانی نیز برابر با 88/73 و 93/50 SD = بود که با توجه به حداکثر نمره هوش سازمانی (180) و حداکثر نمره اثربخشی سازمانی (126)، امتیازات کسب شده نشان دهنده هوش سازمانی و بهره وری نسبتا مطلوب می باشد. بعلاوه، نتایج تحقیق نشان داد بین تمام مؤلفه های هوش سازمانی(چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، روحیه، میل به تغییر، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد) و اثربخشی سازمانی مدیران باشگاه های بدنسازی شهر تهران ارتباط مثبت معنی داری وجود داشته که بیشترین ارتباط کاربرد دانش(73/0 r= ) و کمترین ارتباط سرنوشت مشترک(53/0 r=)بوده است. همچنین، مدل معادلات ساختاری از برازش لازم برخوردار بود. نتایج حاکی از این است که همه ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد) چه در رابطه ها و چه در مدل مطلوب و از مقادیر بار عاملی قابل قبولی برخوردار بودند. همچنین، نتایج نشان می دهد که بعد اتحاد و توافق (بار عاملی 93/0) بیشترین تاثیر را بر هوش سازمانی دارد و بعد میل به تغییر (بار عاملی 59/0) از این نظر در رتبه آخر قرار گرفت . در پایان، به مدیران و مسئولان پیشنهاد می شود که نتایج عملکرد خود را در معرض بازخورد و ارزیابی همزمان قرار دهند.
۵.
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط علی میان حس بینایی با رضایتمندی و وفاداری مصرف کنندگان استخرهای شهر تهران بود. روش تحقیق حاضر از نظر هدف،کاربردی است و از نظرجمع آوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه آقایان و بانوانی بود که در سال 1393 از استخرهای شهر تهران استفاده می کردند که در این تحقیق 385 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته "حس بینایی"، پرسشنامه "رضایتمندی بیتنر و هابرت" (1994) و از پرسشنامه "وفاداری یچینلیو" (2008) استفاده شد. برای تحلیل داده ها در سطح آمار استنباطی از روش حداقل مربعات جزئی(PLS) جهت آزمون فرضیات و برازندگی مدل استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که حس بینایی با رضایتمندی(80/8t=؛05/0p≤)؛ حس بینایی با وفاداری(83/5=t؛05/0 p≤) و در نهایت، رضایتمندی با وفاداری مصرف کنندگان ورزشی(8/12=t؛05/0≥p)؛ ارتباط علی معنی داری دارند. بنابراین با توجه به نتایج پیشنهاد می شود استخرها علاوه بر ایجاد پیوندهای عقلانی، پیوندهای عاطفی و احساسی نیز با مشتری برقرار کنند و از طریق تجارب حسی، حواس انسان را جذب کنند. این تجربه اغلب شامل محیط فیزیکی با نشانه هایی از نور، رنگ و دکوراسیون می باشد که نشان داده شده همگی تأثیر زیادی بر مصرف کنندگان و پاسخ های عاطفی آنان بر جای می گذارند.
۶.
نشانگان تمرین زدگی، یکی از علل رایج افت عملکرد در ورزشکاران است. علائمی چون: خستگی مزمن، درد عضلانی، کاهش هماهنگی، کاهش وزن، تغییرات خلقی و ابتلای مکرر به ناخوشی ها ممکن است توام با افت عملکرد بروز کند، گرچه ممکن است این علائم دال بر سایر علل نیز باشد. تاکنون روش های آزمایشگاهی مطمئن و عملی برای تشخیص تمرین زدگی بیان نشده است. متخصصان بالینی می توانند استراحت نسبی یا مطلق را برای فرد مبتلا تجویز کنند و سعی در تشخیص و اصلاح تمرینات و عوامل تغذیه ای و روانشناختی سهیم در تمرین زدگی نمایند.
نشانگان تمرین زدگی می تواند حالتی مخرب برای هر ورزشکاری باشد، چراکه درمان آن نیازمند مدت زمانی به نسبت طولانی از استراحت و دوری از تمرینات و جبران خستگی است. ارزیابی و درمان یک ورزشکار مبتلا به خستگی مزمن و افت عملکرد ناشی از سندرم تمرین زدگی می تواند چالش برانگیز باشد. نشانگان تمرین زدگی اغلب تا ماه ها پس از ظهور خستگی و افت عملکرد تشخیص داده نمی شود. تشخیص این نشانگان مشکل است، چون شمار زیادی از حالات و بیماری های طبی و روانی دارای علائم مشابه هستند. نشانگان تمرین زدگی را تنها می توان پس از رد سایر علل تشخیص داد.
وجود این حالت در تحقیقات و نوشته های علمی و برخی از بازنگری های علمی به شکلی کاملا مستند اثبات شده است. با این همه، آزمون های عملی بالینی و مطمئن برای تشخیص آن ارائه نشده و سازوکار پشت پرده ظهور افت عملکرد مشخص نگردیده است. تحقیقات بیشتری لازم است تا رویکردهای تشخیصی، درمانی و بازتوانی مبتنی بر شواهد در اختیار متخصصان قرار گیرد.
۷.
در دنیای معاصر و با توجه به تحولات هر روزه که در حوزه ارتباطات انسانی رخ داده، بویژه به واسطه توسعه ارتباطات از طرق فناوری های نوین و عملی شدن نظریه دهکده جهانی مک لوهان، روند فهم نوین از مسائل بین المللی موجب گردیده تا نقش دولت ها کم رنگ تر گردد. این وضعیت جدید موجب تغییر پارادایم از دیپلماسی سنتی معمول در قرون گذشته به شکل جدیدی از دیپلماسی شده است. بدیهی است که به موازات تحول جوامع، سناریوهای جدیدی در عرصه دیپلماسی و روابط بین الملل محقق می شود که تغییر اولویت های نوین، همراه با اتخاذ شیوه ها و ابزارهای نوین همانند استفاده از ظرفیت بازیگران غیردولتی به ویژه NGOs ها را در پی داشته است. در این میان، با توجه به نقش آفرینی کلیدی و حساس جوانان در کشورهای مختلف دنیا به خصوص جوامع توسعه یافته به عنوان "نیروی فکر، کار، ارائه ایده و موتور محرک جوامع در نهادها و مراکز علمی و اداری" و روند توسعه YNGOs در نظام جهانی با برنامه های مختلف مورد نیاز عموم جوامع به دور از ایدئولوژی های رایج در دهه های گذشته، بویژه اقدامات عام المنفعه و بشردوستانه فراتر از مرزهای کشورها و ایجاد شبکه جهانی جوانان فعال و گسترش این شبکه در اغلب جوامع جوان همراه با برنامه های بشردوستانه و جهان شمول در صحنه بین الملل- که موجب تاثیر بر افکار توده های مختلف مردم و حتی دولت ها و سازمان های بین المللی می شود- گفتمان جدیدی با عنوان دیپلماسی جوانان به عنوان دیپلماسی نوین پدید آورده است.
در این پژوهش با روش اسنادی کتابخانه ای به بررسی این سئوال پرداخته ایم که دیپلماسی جوانان با استفاده از ابزار NGOs چه نقشی در توسعه گفتمان بشردوستانه و ترویج اقدامات عام المنفعه در نظام بین الملل ایفا می نماید.
به نظر می رسد حرکت در مسیر توسعه فهم متقابل میان جوانان سایر کشورهای جهان که انگیزه و دغدغه مقابله با تروریسم، گسترش جنگ، منازعات قومی، مهاجرت، گسترش ایدز، تخریب محیط زیست و سایر موارد مشابه به ویژه آرمان های سند توسعه هزاره و برنامه عمل جوانان مصوب سازمان ملل متحد را دارند موجب ایجاد شبکه جهانی جوانان موثر در کشورها در کنار دولت ها و با ابزار غیر رسمی با رویکرد دستیابی به آینده ای بهتر با هدف دستیابی به صلح و فشار بر دولت های حامی تروریسم که در ترویج خشونت و افراطی گرایی دارند می گردد. به عبارت دیگر، هدف نهایی این پژوهش، معرفی این ظرفیت و امکان استفاده از آن در جمهوری اسلامی ایران برای کسب منافع ملی و افزایش قدرت نرم با محوریت جوانان در برابر تبلیغات و اقدامات سوء مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران که در عرصه بین الملل صورت می دهند، می باشد.
۸.
جنسیت، یکی از مهمترین بسترهای اجتماعی مهاجرت محسوب می شود. تا چند دهه اخیر مهاجرت بیشتر پدیده ای مردانه قلمداد می شد، حال آنکه امروزه زنان نیز به مهاجرت می پردازند و نزدیک به نیمی از حرکات مهاجرتی را شکل می دهند. تغییرات ساختاری و نگرشی در مورد موقعیت زنان و مشارکت های اجتماعی آنها، باعث افزایش توقعات، آرزوها و تمایلات اقتصادی و اجتماعی زنان شده است و آنان برای دسترسی به فرصت ها و موقعیت های اجتماعی و اقتصادی بالاتر، دست به مهاجرت می زنند. با توجه به افزایش نقش زنان در فرآیندهای مهاجرتی در ایران و همچنین وجود خلاهای تحقیقاتی در این زمینه، این مقاله به بررسی مهاجرت های شغلی و تحصیلی زنان جوان و عوامل موثر بر آن در ایران در دوره 90-1385 می پردازد. روش مورد استفاده، تحلیل ثانویه داده های دو درصدی سرشماری 1390 است. در دوره1390-1385 حدود 5/5 میلیون نفر در کشور مهاجرت داشته اند که 52 درصد آنها مرد و 48 درصد زن بوده اند. نتایج بررسی نشان داد که حدود یک پنجم زنان جوان به دلایل شغلی و تحصیلی مهاجرت و جا به جایی داشته اند. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد که وضعیت تاهل (مجرد بودن زنان)، سرپرست خانوار بودن زنان، ضریب نفوذ اینترنت، تحصیلات دانشگاهی و مشارکت اقتصادی آنان از مهمترین عوامل اثر گذار بر مهاجرت های شغلی و تحصیلی زنان در سال های اخیر می باشد. از این رو، افزایش سطح تحصیلات زنان در ایران و به تبع آن تحرک اجتماعی و ورود به بازار کار زنان منجر به حرکات مکانی و مهاجرتی بیشتر در ایران خواهد شد.
۹.
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه حضور در شبکه اجتماعی فیس بوک به عنوان یکی از ابزارهای جهانی شدن و پایبندی به ارزش های خانوادگی و دینی با کجروی فرهنگی در بین جوانان است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس و بهره گیری از پرسش نامه اینترنتی با تکیه بر نظریه های کاشت، امپریالیسم فرهنگی و نظریه پیوند اجتماعی هیرشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کاربران جوان فیس بوک شهر تبریز در سال 1394 تشکیل می دهند. حجم نمونه برابر با 400 نفر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان کجروی فرهنگی در سطح متوسطی قرار دارد. همچنین، بین متغیرهای زمینه ای (جنس، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات و پایگاه اقتصادی- اجتماعی) و کجروی فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، بین میزان استفاده از فیس بوک و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب ارائه شده در آن با کجروی فرهنگی رابطه معنادار مستقیمی وجود دارد، اما بین پایبندی به ارزش های دینی و خانوادگی و کجروی فرهنگی رابطه معنادار معکوسی مشاهده می گردد. در مجموع، متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیونی پژوهش توانسته اند 30 درصد از تغییرات کجروی فرهنگی جوانان را تبیین کنند.
۱۰.
مسئولیت پذیری به عنوان یک فرآیند مهم اجتماعی شدن در هر جامعه ای سهم بسزایی در توسعه پایدار جامعه دارد و تقویت و رشد آن جز با شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مسئولانه امکان پذیر نخواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان و عوامل اجتماعی فرهنگی موثر بر آن در شهر تهران انجام شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش برمبنای نظریات ﺟیﻤﺴﻮﻥ، ﺑﺎﻭﻣﻦ، ﺑﻮﺩﺭیﺎﺭ، گیدنز، دورکیم، بوردیو، اینگلهارت و پاتنام تدوین شده است. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دارای قابلیت اعتبار و اعتماد می باشد. جامعه آماریتحقیق، جوانان 18 تا 29ساله شهر تهران می باشند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گرد آوری گردیده است و حجم نمونه مورد مطالعه 384 نفر می باشد. روش اصلی در تحلیل داده ها رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری است. نتایج حاصل از نرم افزارهای Spss و Amos نشان می دهد که چهار مولفه نگرش دینی(49/0)، فرانوگرایی(215/0)، رسانه(217/0) و اعتماد اجتماعی (329/0) بر مسئولیت پذیری تاثیر گذارند. بعد دینداری با مقدار (45/3) دارای بیشترین میانگین است. به این ترتیب، رگرسیون خطی فوق به میزان 35 درصد واریانس مسئولیت پذیری را تبیین می کند و 65 درصد به عوامل دیگر بستگی دارد.
۱۱.
در این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه مصرف شبکه های اجتماعی مجازی و گرایش جوانان شهر تهران به انحرافات اخلاقی پرداخته خواهد شد. در این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده و ابزار تحقیق، پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه جوانان 15 تا 29 سال شهر تهران بودند که از میان آنها به روش کوکران تعداد 400 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و با استفاده از نرم افزار (spss) پردازش گردید. با بهره گیری از چارچوب نظری تلفیقی و بر مبنای نظریه آنومی دورکیم، از جا کندگی گیدنز، کنترل اجتماعی هیرشی، جامعه شبکه ای کاستلز، وابستگی بال روکیچ و دی فلور، نظریه یادگیری اجتماعی و نظریه انتقال فرهنگی ساترلند به تدوین فرضیه ها اقدام شد. نتایج پژوهش مبین آن است که جوانان شهر تهران گرایش شدیدی به انحرافات اخلاقی دارند. بین مصرف شبکه های اجتماعی مجازی (متغیر مستقل) و گرایش به انحرافات اخلاقی (متغیر وابسته) با ابعاد اباحه گری عملی جوانان، خشونت و پرخاشگری جوانان، تضعیف باورهای دینی و گسترش شبهه های فکری، عادی شدن روابط دختر و پسر، گسترش رفتارهای وندالیستی و ترویج همزیستی به جای ازدواج رابطه معناداری وجود دارد. نیکویی برازش مدل نظری بر اساس تحلیل رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر، نشانگر آن است که بر حسب ارزش بتا (β)، در مجموع 48 درصد از گرایش جوانان شهر تهران به انحرافات اخلاقی (R2=0/48) بستگی به مصرف شبکه های اجتماعی مجازی و متغیرهای زمینه ای دیگری نظیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی، جنسیت، سن و میزان تحصیلات دارد.
۱۲.
مقاله حاضر به مطالعه مقدمات ازدواج جوانان و نیز راهبردهایی که ایشان در رو به رو شدن با ازدواج اتخاذ می کنند، می پردازد و نشان می دهد که چگونه درک جوانان از مقدمات ازدواج با راهبردهای ایشان در رو به رو شدن با ازدواج مرتبط است. روش مطالعه، کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. تحلیل اطلاعات با روش تحلیل تماتیک صورت پذیرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 20 تن از افراد زن و مرد و مجرد و متأهل است که بیشتر بین سنین 20 تا 40 سال واقع اند.
مطالعه مقدمات ازدواج را در سه مقوله مقدمات غیرمادی، مقدمات مادی و مقدمات اجتماعی خلاصه می کند. سه گونه مقدمات ازدواج قابل تبدیل به یکدیگرند. از حیث طبقاتی هر چند تمام طبقات به جنبه های مادی در مقدمات ازدواج اشاره می کنند، امّا شدّت توجه طبقات پایین به این مقوله بیشتر است. نیز توجه به جنبه های ذهنی در بین طبقات متوسط و بالا بیشتر مشاهده می شود. بر این اساس برای فردی از طبقه متوسط یا بالا مقدمات ازدواج بیشتر امری ذهنی و برای افرادی از طبقات پایین، امری عینی و مربوط به شرایط مادی و عینی زندگی است. مطالعه نشان داد که در توجه به مقدمات ازدواج خانم ها تأکید بیشتری بر جنبه های ذهنی و حتی سرمایه اجتماعی و آقایان تأکید بیشتری بر جنبه های عینی و مادی دارند. نیز برای خانم ها وجود خواهان و خواستگار امری مفروض در ازدواج است که بسیار متأثر از سرمایه اجتماعی و یا حتی اعتبار اجتماعی خود فرد می باشد.
راهبرد های جوانان در رو به رو شدن با ازدواج برآمده از دو جهت گیری کلی ازدواج یکباره و ازدواج پیش بینی شده یا برنامه ریزی شده است. شواهد آشکار می سازد که راهبرد های جوانان در رو به رو شدن با ازدواج تحت تأثیر جنسیت است. در این مورد بدان علت که جنبه های پیش بینی ناپذیر در ازدواج برای خانم ها بیشتر از آقایان است. راهبردهای آنها نیز در رو به روشدن با ازدواج پیش بینی ناپذیرتر و منعطف تر است.
تفوقِ رویه میانه در راهبرد هایِ رو به رو شدن با ازدواج آشکار می سازد که جوانان در این زمینه هم از برنامه ریزی سود می برند و هم به خاطر طبیعت نامطمئن و پیش بینی ناپذیر گذار، از برنامه ریزیِ تمام جزئیات فاصله می گیرند. آنها یاد می گیرند که چگونه منعطف باشند و در این باره راهبرد برنامه ریزی را با آنچه که پیش می آید، ترکیب کنند. در این مورد طبقه، آشکارا عامل تمایز است؛ به گونه ای که طبقات بالاتر بر جنبه های فردیِ تصمیم گیری، برنامه ریزی و خطوط راهنما و طبقات پایین تر بر شانس و اقبال تکیه می کنند.
مطالعه آشکار می سازد علیرغم آنکه جوانان مسئولیت ازدواج را متوجه خود می دانند، اما همچنان در این زمینه تحت تأثیر عوامل ساختاری مثل طبقه و جنسیت هستند. براین اساس، جوانان درگیر آن موقعیتی هستند که با عنوان خطای شناخت شناسانه مدرنیته متأخر از آن یاد می شود. از این منظر جوانان درگیر موقعیت متناقضی هستند که بر اساس آن ضمن اینکه اذعان می دارند بدون کمک خانواده نخواهند توانست از پس مقدمات ازدواج برآیند، اما در انتساب مسئولیت مقدمات ازدواج به خود نیز تردید نمی کنند. به عبارت دیگر، آنها در حالی مسئولیت مسئله را به گردن می گیرند که توانایی تسلط بر موقعیت را ندارند.