۱.
مشارکت، یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه های مختلف علوم اجتماعی و سیاسی به آن توجه خاص می شود. امروزه جوانان به عنوا ن یک گروه تاثیرگذار در مشارکت، نقش مهمی در تصمیم گیری های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تبیین جامعه شناختی مشارکت جوانان، علل، صور و چالش ها صورت گرفته است. به منظور دست یابی به این هدف از بین عوامل و متغیرهای گوناگونی که در مشارکت جوانان تاثیر گذار است، متغیرهای اعتماد اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی، میزان استفاده از رسانه ها و پایگاه اقتصادی- اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش، بر مبنای نظریات ملوین سیمن، لیپست، پارسونز، گیدنز، زتومکا و اینگلهارت تدوین شده است.
روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری پژوهش، جوانان 18-29 سال مناطق 22 گانه تهران درسال 1394 می باشد. حجم نمونه 390 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها، رگرسیون و تحلیل مسیر است.
همچنین بر اساس نتایج تحقیق، میان صور مشارکت و متغیرهای اعتماد اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، رسانه های جمعی، بی تفاوتی اجتماعی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی و جنسیت رابطه معنادار وجود دارد، اما بین متغیر وضع تاهل با مشارکت و صور آن رابطه معناداری به چشم نمی خورد. از میان این متغیرها، اعتماد اجتماعی دارای قوی ترین رابطه با متغیر وابسته صور مشارکت (اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و روانی) است. در ﻫﻤیﻦ راﺳﺘﺎ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻪ از دﺳﺖ آﻣﺪه از رﮔﺮﺳیﻮن ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐیﺮه، ﺣﺎکی از آن اﺳﺖ کﻪ ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در ای ﻦ ﺗﺤﻘیﻖ (ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ) ﺑﻪ ﻣی ﺰان 35 درﺻ ﺪ تغییرات متغیر وابسته "مشارکت اجتماعی"، به میزان41 درصد تغییرات متغیر وابسته"مشارکت سیاسی"، به میزان32 درصد تغییرات متغیر وابسته "مشارکت فرهنگی"، به میزان 28 درصد تغییرات متغیر وابسته "مشارکت اقتصادی" و به میزان 25 درصد تغییرات متغیر وابسته"مشارکت روانی" را تبیین می کنند.
۲.
همچنان که افراد یک جامعه یکسان نیستند، راهکارهای اوقات فراغت آنان نیز متفاوت است. این پژوهش به دنبال یافتن الگوهای رفتاری جوانان به تفکیک دختر و پسر در فضای مجازی است. چگونگی گذران اوقات فراغت برای جوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا الگوهای گذران اوقات فراغت در شناخت سبک زندگی افراد بسیار موثر است. بر این اساس، پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از آن که گذران فراغت مجازی در بین جوانان چگونه بوده و تاثیر جنسیت بر آن چگونه است؟ برای پاسخگویی به این پرسش ضمن مراجعه به واقعیت، از مفاهیم نظری از قبیل میدان و منش در اندیشه بوردیو و نظریات کاستلز در باره جامعه شبکه ای استفاده شد. با توجه به ماهیت پژوهش، روش ترکیبی متوالی استقرایی انتخاب شد که ترکیب دو روش مطالعه میدانی و پیمایش است. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه میدانی، مصاحبه نیمه ساخت یافته و بحث گروهی است و در بخش پیمایش، پرسشنامه ای با توجه به یافته های کیفی ساخته شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی، نمونه گیری هدفمند و در پیمایش، نمونه گیری سهمیه ای بود. یافته ها نشان از عمومیت استفاده از فضای مجازی در بین جوانان دارد، اما علیرغم باز شدن فضا و تسهیل کنشگری دختران در فضای مجازی، وجود نوعی منش و ذائقه جنسیتی در میدان فضای مجازی مشاهده شد. به عبارت دیگر، ساخت جنسیتی در اوقات فراغت مجازی بازتولید شده است. افزایش امکانات، تاثیر چندانی در نحوه رفتار جوانان برای گذران اوقات فراغت در فضای مجازی ندارد، اگرچه تمایل به مصرف نمایشی و اوقات فراغت تظاهری در دختران و پسران دیده می شود، اما به لحاظ شکلی متفاوت است.
۳.
در دنیای معاصر و با توجه به تحولات هر روزه که در حوزه ارتباطات انسانی رخ داده، روند حرکت جوامع موجب گردیده که نقش دولت ها هر روز کم رنگ تر شود و تحولاتی به وقوع پیوندد. بدیهی است که به موازات تحول جوامع، سناریوهای جدیدی در عرصه های اجتماعی- سیاسی محقق می شود که اولویت های نوین همراه با اتخاذ شیوه ها و ابزارهای جدید همانند استفاده از ظرفیت بازیگران غیردولتی به ویژه NGOs ها را می طلبد. در این میان، نقش آفرینی جوانان در کشورهای مختلف دنیا به خصوص جوامع توسعه یافته به عنوان نیروی فکر، کار و ارائه ایده در نهادها و مراکز علمی و اداری و روند توسعه YNGOs در نظام جهانی با برنامه های مختلفی از جمله اقدامات عام المنفعه و بشردوستانه فراتر از مرزهای کشورها، تاثیر زیادی بر افکار توده های مختلف مردم و حتی دولت ها و سازمان های بین المللی بر جای گذاشته است. روش به کار برده شده در این پژوهش، شیوه اسنادی و کتابخانه ای و داده ها نیز از نوع کیفی بوده است. در این پژوهش به بررسی این سئوال پرداخته ایم که مشارکت اجتماعی با استفاده از ابزار NGO Yچگونه می تواند در پیگیری حقوق جوانان مؤثر باشد و چه جایگاهی را برای سازمان های مردم نهاد در توسعه حقوق جوانان قائلیم؟
به نظر می رسد حرکت در مسیر فهم مطالبات داخلی و حقوقی جوانان و دغدغه های آنان موجب نهادینه سازی فرهنگ استفاده از ظرفیت جوانان با محوریت تشکل های غیر دولتی و استفاده از تجارب بین المللی به منظور توانمند نمودن نسل آینده کشور با نگاهی به اسناد مرجع بین المللی با روحیه مطالبه گری و حقوقی خواهد شد.
۴.
نظام خانوادگی و ارزش های آن در زمره مفاهیمی است که از دل تجدد و فرهنگ انسان اجتماعی برخاسته است. تعامل میان فردی به بعد مهمی از فعالیت های اجتماعی تبدیل شده و تأثیرات آن بر زندگی اجتماعی اشخاص رو به فزونی است. فراگیرترین شکل تعاملات بین فردی در چیزی که "سرویس شبکه اجتماعی" خوانده می شود، برقرار است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شبکه اجتماعی تلگرام و مکانیسم تاثیرگذاری آن بر ارزش های خانواده در میان جوانان شهر تهران صورت گرفته است. به منظور دست یابی به این هدف از بین عوامل و متغیرهای گوناگونی که در ارزش های خانواده تاثیر گذار است، متغیرهای شبکه اجتماعی، میزان پایبندی به باورهای دینی و پایگاه اقتصادی - اجتماعی، به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش بر مبنای نظریات هابرماس و روکیج تدوین شده است. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری این پژوهش، جوانان 18-29 سال مناطق 22 گانه شهر تهران درسال 1394 می باشد. حجم نمونه 390 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها، رگرسیون و Amos است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در کل میانگین ارزش های خانواده در جامعه مورد مطالعه77/3 بوده که با توجه به اینکه حداقل و حداکثر نمره به ترتیب 1 و 5 می باشد، نشان می دهد که ارزش های خانواده در بین جوانان تقریبا در حد متوسط روبه بالاست. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، میان ارزش های خانواده و متغیرهای شبکه اجتماعی تلگرام، میزان پایبندی به باورهای دینی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و جنسیت رابطه معنادار وجود دارد، اما بین متغیرهای سن، وضع تاهل و تحصیلات با ارزش های خانواده رابطه ای به چشم نمی خورد. از میان این متغیرها، شبکه اجتماعی دارای قوی ترین رابطه با متغیر وابسته است. چهار متغیر شبکه اجتماعی، پایبندی به باورهای دینی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی و سن وارد معادله رگرسیون شده اند و ضریب تعیین گزارش شده برابر358/0 است. بنابراین متغیرهای فوق به طور کلی بیش از 35 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند.
۵.
مشارکت سیاسی، یکی از شاخص های عمده توسعه سیاسی- اجتماعی جوامع تلقی می گردد. مشارکت سیاسی جوانان به عنوان بزرگ ترین گروه جمعیتی در کشورهای درحال توسعه اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. بر همین مبنا، تحقیق حاضر به منظور بررسی میزان مشارکت سیاسی جوانان شهر یزد و عوامل مرتبط با آن انجام یافته است. نظریات مشارکت سیاسی هانتینگتون، مارتین لیپست، برادول، میلبراث و گوئل چارچوب نظری پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر روی 384 نفر از جوانان (گروه سنی 15 تا 29 ساله) شهر یزد انجام گرفته است. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه است. نتایج تحقیق نشان می دهد میانگین مشارکت سیاسی پاسخگویان یزدی کمتر از حد متوسط بوده و میزان مشارکت عینی بیشتر از مشارکت ذهنی است. نتایج همچنین موید آن است که متغیر سن با میزان مشارکت سیاسی رابطه معنادار دارد و با افزایش سن، مشارکت سیاسی کاهش می یابد و مشارکت مردان بیشتر از زنان است. بین متغیرهای فرهنگ مشارکتی خانواده، فرهنگ سیاسی و انگیزه سیاسی با میزان مشارکت سیاسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین متغیرهای وضعیت تأهل، موقعیت ساختاری فرد، تعلق ملی- مذهبی و مشارکت رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج رگرسیون چندگانه از نقش معنادار سه متغیر انگیزه سیاسی، فرهنگ برون گروهی خانواده و جنسیت حمایت می کند که در این میان، انگیزه سیاسی بیشترین نقش را در تبیین مشارکت سیاسی جوانان ایفا می نماید.
۶.
پژوهش حاضر که از انواع کمّی و توصیفی به شمار می رود، رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و میزان استفاده ازآنها را از یک سو، با تعارضات زناشویی و گرایش به طلاق، از سوی دیگر مورد بررسی قرار داد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه جوانان متاهل استان خراسان شمالی تشکیل می دادند که سن آنها در دامنه بین 15 تا 29 سال قرار داشت. به دلیل نامشخص بودن حجم جامعه، تعداد افراد گروه نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر در نظر گرفته شد. جهت اطمینان، 422 پرسشنامه به شرکت کنندگان ارائه شد که 22 مورد آن به علت مخدوش بودن کنار گذاشته شد. با توجه به وسیع بودن حجم جامعه و نامشخص بودن آمار دقیق افراد، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. در پژوهش حاضر از پرسشنامه های تعارض زناشویی ثنایی، گرایش به طلاق رزولت و همکاران، مقیاس اعتیاد به شبکه های اجتماعی برگن و یک پرسشنامه محقق ساخته درباره میزان و ابعاد استفاده از شبکه های اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس، از روش های آماراستنباطی آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون کروسکال والیس استفاده شد. تحلیل سئوالات پژوهش نشان داد که با افزایش اعتیاد به شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر حسب ساعت، تعارضات زناشویی(0001/0p< و 24/0=r)، (0001/0p< و 78/32=z) و گرایش به طلاق(0001/0p< و 31/0=r)، (0001/0p< و 17/23=z) افزایش می یابد. نتیجه کلی این پژوهش حاکی از آن است که هرچه میزان وابستگی و استفاده از شبکه های اجتماعی بیشتر باشد، کیفیت روابط زن و شوهر به طور معناداری پایین تر است. این رابطه معکوس و معنادار در همه ابعاد تعارضات زناشویی شامل کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباطات موثر نیز وجود دارد. پیشنهاد می شود که با افزایش روزافزون شبکه های اجتماعی، نهادهای مسئول، برنامه هایی را برای ارتقای سواد رسانه ای و آگاهی بخشی نسبت به آسیب های بالقوه این شبکه ها طراحی و اجرا کنند.
۷.
با توجه به اهمیت فدراسیون های ورزشی در ترویج ورزش در سطح کشور، علاوه بر ارزیابی عملکرد، مدیریت عملکرد آنها برای بهبود کارایی، اثربخشی و در نهایت بهره وری فدراسیون از اهمیت به سزایی برخوردار است. پژوهش حاضر تلاش نموده است تا ضمن ارزیابی عملکرد فدراسیون های ورزشی منتخب جمهوری اسلامی ایران در سال 1392 با روش تحلیل پوششی داده ها، راهکارهایی را برای بهینه سازی عملکرد هر یک از آنها ارائه نماید. بر اساس فرمول های روش تحلیل پوششی داده ها، 12 فدراسیون از 50 فدراسیون فعال در سال 1392، با روش نمونه گیری هدف دار و بر اساس نتایج کسب شده در ارزیابی های پیشین وزارت ورزش و جوانان، به عنوان نمونه انتخاب شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج ارزیابی، از 12 فدراسیون مورد بررسی، تنها 5 فدراسیون (تکواندو، کاراته، کوهنوردی، شطرنج و کشتی)، با امتیاز کارایی یک، کاملا کارا بودند و سایر فدراسیون ها، با امتیاز کارایی کمتر از یک، به عنوان فدراسیون هایی ناکارا تعیین شدند. میانگین کارایی فدراسیون های مورد بررسی در کارایی مقیاس برابر با 724/0، در کارایی مدیریتی 738/0 و در کارایی فنی 589/0 تعیین شد. بنابراین می توان ناکارایی فنی و پس از آن، ناکارایی مقیاس را مهم ترین عامل ناکارایی فدراسیون های مورد بررسی دانست. از دیگر نتایج تحقیق، ارائه الگویی مجازی برای دستیابی هر یک از فدراسیون های ناکارا به سطح مطلوب کارایی، شامل معرفی فدراسیون های کارا به عنوان الگو و تعیین مقادیر مازاد و بهینه متغیرهای ورودی است تا فدراسیون ها برای تدوین برنامه های آینده خود هدایت شوند.
۸.
هدف از اجرای این تحقیق، تدوین استراتژی توسعه ورزش روستایی و بومی و محلی استان گلستان بود. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی، از نظر نتایج کاربردی و به لحاظ نوع مطالعه موردی است. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دکتری تربیت بدنی دانشگاه های استان ، مدیران ادارات ورزش و جوانان و هیات های ورزش روستایی استان برابر با 94 نفر بود. به دلیل محدودیت جامعه، نمونه گیری به صورت تمام شمار انجام شد. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه از سوی 10 نفر از اساتید دکتری مدیریت ورزشی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(رسم جداول، نمودار و ...) و استنباطی(آزمون فریدمن) استفاده شد.
در مجموع، 12 نقطه قوت، 12 نقطه ضعف، 12 فرصت و 10 تهدید مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مهمترین نقطه قوت، کسب مدال در برخی از رشته ها در سطوح ملی و بین المللی؛ مهمترین ضعف، توجه ناکافی به ورزش روستاها و عشایر؛ مهمترین فرصت، حضور قبایل و فرهنگ های مختلف در مناطق روستایی و مهمترین تهدید ورزش روستایی استان، نفوذ فرهنگ جوان پسند غربی بود. با توجه به تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، موقعیت راهبردی ورزش روستایی در منطقه WT (تدافعی) قرار گرفت. بر این اساس، راهبردهای توسعه ورزش روستایی استان شامل 3 راهبرد SO، 2 راهبرد ST، 2 راهبرد WO و 4 راهبرد WT تدوین شد.
۹.
هدف از انجام پژوهش، شناسایی و رتبه بندی موانع ورود گردشگران ورزشی به کشور ایران بود که به روش توصیفی- میدانی اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه محققان و کارشناسان حوزه اشتغال و گردشگری بود. حجم تقریبی جامعه آماری محققان 450 نفر و کارشناسان 500 نفر در نظر گرفته شد و با استفاده از فرمول Qکوکران، تعداد 274 نفر نمونه به روش تصادفی انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از نظر کارشناسان، روایی صوری آن تایید و با تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل اصلی مشخص و سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ نیز 90/0 محاسبه شد. جهت رتبه بندی موانع از آزمون فریدمن و برای مقایسه نظر کارشناسان و محققان از آزمون یو من ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین موانع موجود، کمبود امکانات زیر بنایی رتبه اول، عدم فعالیت شرکت های بین المللی در گردشگری ورزشی رتبه دوم و ضعف تبلیغات و عدم بازاریابی مناسب در سایر کشورها رتیه سوم را دارا می باشند. همچنین نتایج حاکی از این بود که از میان 17 مانع موجود، کارشناسان و محققان بر روی میزان اهمیت 8 عامل توافق نظر داشتند و اختلاف نظر آنها با میزان اهمیت 9 عامل به لحاظ آماری تایید شد. بنابراین برای توسعه گردشگری ورزشی و استفاده ملی از عواید آن در ابتدا باید موانع ورود گردشگران را از پیش راه برداشت و در این جهت اقدامات اولیه، فراهم نمودن زیر ساخت ها و امکانات زیربنایی می باشد.
۱۰.
هدف از این پژوهش، تدوین برنامه راهبردی ورزشِ اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر بر اساس مدل جامع تدوین استراتژی بود. این تحقیق نوعی تحقیق توصیفی است. جامعه آماری آن 118 نفر بود که به دلیل محدود بودن جامعه آماری از کل شماری استفاده گردید. ابزار تحقیق شامل مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه های باز و بسته به همراه مصاحبه های کمی و کیفی و جلسات شورای راهبردی بود.
از نتایج حاصل از جلسات شورای راهبردی اداره کل 8 قوت، 8 ضعف، 7 فرصت و 8 تهدید مشخص گردید. عوامل درونی با نمره 29/2 و عوامل بیرونی با نمره 08/3 به دست آمد که بر این اساس اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر در موقعیت استراتژی های محافظه کارانه قرار گرفت. از تجمیع استراتژی های جدول SWOT 8 استراتژی حاصل شد که در ماتریس (QSPM) قرار گرفتند و مشخص شد که افزایش بهره وری، جذب و توزیعِ اثربخش منابع مالی سازمان، صرفه جویی در هزینه ها، توسعه و استاندارسازی زیر ساخت ها، تجهیزات، اماکن و تاسیسات ورزشی اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر و تقویت شیوه های نظارت و ارزشیابی عملکرد در ساختار اداره کل ورزش و جوانان استان بوشهر از جمله مهمترین راهبرد ها بود.
۱۱.
ورزش به عنوان بزرگترین پدیده اجتماعی جهانی، در زندگی انسان ها نقش بسیار مهمی دارد. در واقع، ورزش از ملزومات زندگی معاصر گردیده و بخشی از فرهنگ و هویت ملل محسوب می شود. ورزش نوعی بازی سازمان یافته و هدفمند است که در آن حرکت ها به منظور تقویت قوای جسمانی، افزایش روحیه و کسب مهارت اجرا می شود. بدیهی است که برنامه راهبردی در رسیدن به این اهداف، نقش مهمی را ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه راهبردی ورزش قهرمانی استان سمنان با روش ترکیبی SWOT و AHP انجام شد. روش تحقیق، توصیفی– پیمایشی است و برای تعیین گزینه های درخت سلسله مراتبی از نظرات خبرگان و صاحب نظران ورزش قهرمانی استان سمنان، کتاب ها و مقالات مرتبط و مباحث مطرح در جلسات شورای راهبردی در این زمینه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 250 نفر متشکل از 73 نفر از مدیران و روسای هیئت های ورزشی، 43 نفر از کارشناسان ستادی و روسای ادارات ورزش و جوانان شهرستان ها، 42 نفر از داوران و مربیان شاغل در لیگ های برتر رشته های ورزشی، 63 نفر از قهرمانان ورزشی و 29 نفر از صاحب نظران ورزش استان سمنان بود که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 152 نفر تعیین گردید. پس از اعلام فراخوانی، از جامعه آماری خواسته شد تا عوامل داخلی (قوت و ضعف) و عوامل خارجی (فرصت و تهدید) در ورزش قهرمانی استان سمنان را اعلام نمایند و پس از شناسایی و دسته بندی نظرات، پرسشنامه مخصوص به روش ای اچ پی طراحی گردید. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و صاحبنظران تایید شد و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. برای تحلیل و تعیین وزن نسبی داده های توصیفی از نرم افزار SPSS و برای تحلیل سلسله مراتبی از نرم افزار AHP Master استفاده گردید. در بخش نظر سنجی نیز 152 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بالاترین رتبه در بخش قوت ها به هیئت های ورزشی ساماندهی شده و منسجم در استان(321/0) و پایین ترین رتبه مربوط به وجود نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده در سطح ادارات ورزش و جوانان استان سمنان(056/0) بود. در بخش ضعف ها، پایین بودن تعداد مدارس ورزش در سطح استان(509/0) بالاترین رتبه و عدم توجه به ورزش های پایه و نظام استعدادیابی علمی در ورزش استان سمنان(079/0)کمترین رتبه را کسب نمودند. در بخش فرصت ها، بالاترین رتبه به دیدگاه ها و رهنمودهای رهبران و مسئولان نظام(365/0) و کمترین رتبه وجود صنایع بزرگ و کوچک در استان (076/0) اختصاص داشت و در بخش تهدید ها، بالاترین رتبه مربوط به افزایش نرخ اعتیاد، طلاق و بزهکاری در استان سمنان(312/0) و کمترین رتبه مربوط به عدم وجود فرهنگ حمایت مالی از ورزش در حد انتظارات ورزشکاران(0654/0) بود.
۱۲.
امروزه، فناوری اطلاعات و ارتباطات[1] تحولات گسترده ای را در عرصه های مختلف به دنبال داشته است و تاثیر آن بر جوامع بشری و سازمان های دولتی مهم و انکار ناپذیر می باشد. هدف محقق از این پژوهش، شناسایی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در وزارت ورزش و جوانان می باشد. این پژوهش، از منظر روش شناسی، توصیفی از نوع رابطه ای می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان وزارت ورزش و جوانان می باشند؛ نمونه گیری به صورت تصادفی انجام گرفت و حجم نمونه مورد مطالعه 116 نفر بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS-20 و Amos-20 در سطح توصیفی، استنباطی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که به صورت کلی، عوامل موثر بر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات شامل چشم انداز و راهبردها، منابع مالی، زیرساخت های فنی، فرهنگ سازمانی، منابع انسانی و وضعیت موجود فاوا در سازمان می باشند. نتایج حاصل از بررسی همزمان این متغیرها نشان داد که عوامل موثر بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شاخص توسعه فاوا اثر معناداری دارد. ضریب استاندارد نشان دهنده این است که این ارتباط به میزان 2/88 درصد می باشد که بسیار زیاد است.
<br clear="all" />