۱.
این مقاله که تمرکز خود را بر مفهوم جوان و جوانی گذاشته است، تلاش دارد تا با استفاده از روش تحقیق اسنادی و از خلال بحث پیرامون تعاریف ملی و بین المللی ارائه شده در خصوص مفهوم جوان و جوانی به مقایسه این تعاریف بپردازد. هدف از چنین مقایسه ای نیز رسیدن به مناسب ترین تعریف برای مفهوم جوانان در جمهوری اسلامی ایران و پیشنهاد آن به نهاد متولی امور جوانان در کشور است. لذا در مباحث این مقاله پس از بیان مسئله و اهداف و سؤالات تحقیق در مقدمه آن در مبحث نخست مفهوم جوان و جوانی از رویکردهای مختلف مورد توجه قرار گرفته و رویکرد مورد تأیید این مقاله در ارائه تعریف ملی از مفهوم جوانان توضیح داده می شود. سپس در مبحث دوم به موضوع محوری مقاله؛ یعنی تعاریف ملی ارائه شده برای مفهوم جوانان بالاخص تعریف ملی در کشورمان پرداخته شده و تلاش می شود به عمده سؤالات تحقیق در این فصل پاسخ داده شود. در فصل سوم که تحت عنوان تعریف جوان و جوانی در نزد سازمان های بین المللی تنظیم شده است تعریف ارائه شده توسط اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد مطرح می شود. در مبحث چهارم نیز که تحت عنوان تحلیل تنوع و تفاوت در تعاریف از جوان آمده است، ضمن تبیین و تحلیل این تفاوت می توان این فرضیه را تأیید کرد که تفاوت در تعاریف ملی ارائه شده از مفهوم جوانان در نزد کشورهای مختلف به علت تفاوت در ارزش ها، ساختارها و شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنهاست. نهایتاً؛ در مبحث نتیجه گیری ضمن مرور مختصر بر پاسخ های ارائه شده برای سؤالات تحقیق مناسب ترین تعریف برای اصطلاح جوانان در جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه این مقاله ارائه خواهد شد.
۲.
امروزه در درون جوامع جدید، فرایند تمایز گزاری و «تمیز» سبک های زندگی متفاوت بین افراد و گروه ها، دیگر نه به وسیله پایگاه موروثی اجتماعی/اقتصادی/سیاسی، بلکه بیشتر بر اساس قدرت انتخاب در مصرف انواع کالاهای مادی و معنوی، صورت می گیرد. در این میان یکی از عواملی که موجب این قدرت انتخاب در مصرف می شود، مالکیت سرمایه های متفاوت در فضای نابرابر اجتماعی است. افراد با داشتن سرمایه های متفاوت، به شیوه های متفاوتی سبک زندگی و به تبع آن الگوهای گذران اوقات فراغت خود را شکل می دهند. مالکیت سرمایه اجتماعی نیز به همین شکل سبک زندگی و گذران اوقات فراغت افراد را شکل می دهد. پژوهش حاضر در این مسیر سعی نموده است به بررسی تجربی این مدعای نظری (طرح تحلیلی پی یر بوردیو) بپردازد. به همین دلیل «میدان دانشگاه شیراز» به عنوان یک میدان علمی/اجتماعی انتخاب شد و 430 نفر از دانشجویان به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که هرچند میزان سرمایه اجتماعی در دسترس دانشجویان در هر دو بعد سرمایه اجتماعی غیررسمی و رسمی در وضعیت متوسط و پایین قرار دارد، اما سرمایه اجتماعی غیررسمی تنها با الگوهای فراغتی فردگرایانه رابطه معناداری داشته است، در حالی که سرمایه اجتماعی رسمی هم با الگوهای فراغتی فردگرایانه و هم با الگوهای فراغتی جمع گرایانه رابطه معنی دار داشته است. نتایج تحقیق در پایان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و راهکارهای عملی ارایه گردید.
۳.
مقاله حاضر برگرفته از پیمایشی میدانی در زمینه طرد اجتماعی جوانان در ایران است که با هدف برررسی ادبیات نظری و نیز سنجش تجربی میزان و ابعاد طرد اجتماعی و شرایط و عوامل زمینه ساز آن در جمعیت جوان شهری تهران و حاشیه با نمونه ای به حجم 1200 نفر به اجرا درآمده است . رهیافت و مفهوم نوین طرد اجتماعی، چارچوب پژوهشی در عرصه تحقیقات نابرابری ، فقر و محرومیت های اجتماعی مزمن به روی محققین مسائل اجتماعی گشوده است که بر مبنای آن وجوه پیدا و پنهان مسئله طرد در گروههای در معرض خطر من جمله جوانان، در گستره ای وسیعتر بطور سیستماتیک و دقیقتر قابل سنجش خواهد بود. در چشم انداز طرد اجتماعی، افراد گروهها و مناطق مطرود، برحسب شرایط، حوادث و خصائصی معین (متفاوت) بصورت انباشتی و مزمن از جریان اصلی توزیع منابع و فرصتهای اجتماعی جدا و در حاشیه قرار می گیرند، بطوریکه خلاصی از این وضعیت (تله طرد) امری فرافردی و نیازمند اقدامات اصلاحی و مداخلات ادغامی در سطح اجتماعی و سیستمی خواهد بود. یافته ها و نتایج حاصل از بررسی ، که در دوبخش توصیفی و تحلیلی در مقاله ارائه گردیده اند، نشان می دهد حدود نیمی از نوجوانان و جوانان مورد مطالعه ، اعم از دختر و پسر، در گستره وسیعی از جوانی (29-15 سال) و انتقالهای اساسی مربوط به آن ، در تهران و شهرهای حاشیه، در خطر طرد اجتماعی" بالاتر از حد متوسط" قرار داشته و در حال حاضر در وضعیت محدودیتهای چندگانه و مزمن عینی و ذهنی، بسر میبرند. گستره شاخص طرد ذهنی بیش از طرد عینی بوده و بغیر از سن ،تابع سایر عوامل خطرزا (جنسیت و محل اقامت پاسخگویان) نیست.در مقابل، طرد عینی علیرغم رابطه معنی دار با متغیرهای سن و محل اقامت، در غالب ابعاد جنبه فراجنس داشته است.
۴.
مطالعه ی حاضر رابطه ی بین هویت مذهبی و سبک زندگی جوانان شهر شیراز را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا مطالعه های انجام شده در این حوزه مرور گردیدند، سپس بر اساس نظریه یی مبتنی بر آراء گیدنز هفت فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها 560 جوان بین سنین 15 تا 29 شهر شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه است. نتایج در سطح همبستگی نشان می دهد که بین برخی متغییر های سبک زندگی و میزان دینداری با هویت مذهبی رابطه ی معنادار وجود دارد. نتایج بدست آمده در سطح تحلیل رگرسیونی نشان داده اند که بترتیب متغیرهای شبکه های مجازی 2، سبک دینی، رسانه های خارجی، درآمد پاسخگو، رسانه های نوشتاری داخلی، مجرد بودن، فناوری های نوین و سبک فرهنگی فراغت جدید برروی هم 52 درصداز تغییرات متغییر وابسته را تبیین می کنند. این تحقیق نشان می دهد که تقویت عوامل مذهبی، باور ها ، و سبک زندگی دینی بر هویت مذهبی تاثیر مثبت و بسزایی دارد.
۵.
در این تحقیق، که با موضوع ،تجددگرایی وروابط قبل از ازدواج ;تحقیقی مقایسه ای دربین زنان مناطق 1و11 شهر تهران در سال1388 انجام شده است. چارچوب نظری با استفاده از نظریه بی هنجاری تشکیل گردیده است. این پژوهش با اهدف شناسایی تجددگرایی ومیزان آن در جمعیت نمونه وهمچنین شناخت روابط قبل از ازدواج در جمعیت نمونه در تهران انجام شده است. برای این پژوهش،285 نفر از زنان از منطقه 1(167 نفر) ومنطقه 11( 118نفر)با میانگین سنی 22 سال به شیوه ی پیمایشی بررسی شدند. یافته ها نشان می دهد بین تجددگرایی و روابط قبل از ازدواج رابطه معناداری وجود دارد و با گرایش افراد به تجدد، تمایل بیش از نیمی ازدختران (52.8درصد)با این گونه روابط درازدواج وجود دارد.فرضیه های این پژوهش بررسی رابطه بین بی هنجاری و تساهل روابط بین دوجنس با میزان گرایش افراد به تجددگرایی می باشد که در نتایج فرضیه ها نشان داده شد، به هر میزان که متغیر مستقل افزایش می یابد، تساهل وبی هنجاری در روابط قبل از ازدواج رو به افزایش می گذارد وهمچنین بین میزان استفاده از ماهواره و روابط قبل از ازدواج بیشترین رابطه وجود دارد.
۶.
مقاله حاضر در تلاش است تا با رویکردی کیفی به هویت یابی جوانان (دانش آموزان کلاس سوم دبیرستان شهر شیراز) بپردازد. روش شتاسی مورد استفاده نظریه زمینه ای است. داده ها به کمک مصاحبه عمیق و ساختارنیافته جمع آوری شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها هفت مقوله بدست آمد که عبارتند از: 1- فضای مجازی در حال چیره شدن، 2- فراغت خطرساز 3- گزینش هم ذات پندارانه؛ رسانه ها، 4- شکل گیری دائقه ی پاپ، 5- گزینش مکان: چانه زنی برای هویت 6- مطالعه: کسب معرفت از منابع نوین، 7- اهمیت بدن. مقوله ی هسته نیز عبارت است از بازاندیشی و منابع فراسنتی هویت یابی در اوقات فراغت. در پایان نیز یک طرح واره نظری از پژوهش استخراج گردید.
۷.
هدف از این پژوهش، تبیین موقعیت راهبردی و ارائه استراتژی توسعه ورزش همگانی در ایران و همچنین ارائه مدل می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران فدراسیون ورزش همگانی، اعضای شورای راهبردی فدراسیون، انجمن های ورزشی تحت پوشش فدراسیون و هیئت های ورزش همگانی استانها تشکیل می دهند. به منظور بهره برداری مناسب از دیدگاه های کارشناسی صاحب نظران و دست اندرکاران پرسشنامه ای در قالب مفاد تهیه شده برنامه راهبردی برای جامعه هدف، مدیران فدراسیون ها و انجمن های ورزشی، هیئت های ورزشی استان، اعضای شورای راهبردی فدراسیون ارسال گردید. مقیاس پرسشنامه در طیف پنج سطحی لیکرت (کاملا موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم و کاملا مخالفم) طراحی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر شاخص های توصیفی، آزمون مقایسه ی میانگین ها و آزمون فریدمن، از ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که این ورزش بر روی محور مختصاتSWOT قرار دارد که از لحاظ عوامل درونی در ناحیه ی قوت ها و از نظر عوامل بیرونی سازمان در ناحیه ی فرصت ها جای می گیرد. پس از آن به تناسب نقش فرایندهای ورزش همگانی با سایر ورزشها و ارتباط آن با مؤلفه های پشتیبانی، مدیریت و کنترل فرایند و فرهنگ و ارزشهای دینی، الگوی توسعه ورزش همگانی ایران با ساختار علمی مدیریت ورزشی، ساختار فرایندی و ارتباط با سایر ورزشها و حلقه های مدیریت کلان برای سیاست گذاری و برنامه ریزی کلان و سطوح پشتیبانی و اجرایی آن ارائه شده است.
۸.
تمام تلاش های مربیان و ورزشکاران در جهت فراهم آوردن کانونی است که به رشد و پیشرفت جسمانی، روانی، فنی و اجرای بهینه ورزشی منجر شود ولی بدون شناخت و آگاهی از عوامل موثر بر مدیریت تمرین این امر غیر ممکن است. مروری بر علم تمرین نشانگر آن است که دانش، تجربه و توانایی مربیان از یک سو ونحوه بکارگیری این عوامل از طرف دیگر نتایج کاملاَ متفاوتی را سبب می شود. در ورزش قهرمانی جایگاه ورزشکاران بعنوان سرمایه های ارزشمند ملی و هزینه های زیادی که برای پرورش آنها می شود بر کسی پوشیده نیست. ولی پیچیده گی فرهنگی، اقتصادی، روانی، شخصیتی، فیزیولوژیکی، ژنتیکی، متابولیکی و مورفولوژیکی ورزشکاران باعث شده تا اولین گام مدیریت تمرین بر اساس یک شناخت عمیق صورت گیرد و آن مطالعه دقیق مربی بر ویژگی های ذکر شده می باشد. بنابراین در تمام رشته های ورزشی باید نیازهای آمادگی جسمانی، تکنیکی، تاکتیکی، متابولیکی، روانی و نگرشی ورزشکاران مورد بررسی دقیق قرار گرفته و متناسب با نیاز هر فرد برنامه ریزی تمرینی ویژه صورت گیرد. در دومین گام اصول تمرین و بکارگیری آنها قبل، حین و بعد از تمرین می باشد. گام سوم کنترل لحظه به لحظه بر تمام متغیرهای اثر گذار بر مثلث طلایی قهرمانی یعنی تمرین بهینه، اجرای عالی و نتیجه مسابقه خواهد بود، تا از این طریق جلوی خطاها و اشتباهات گرفته شده و اصلاحات مورد نظر اعمال گشته و مسیر رشد و ترقی هموار گرد.. بنابراین در این مقاله با تاکید بر واقعیت بیولوژیکی ورزشکاران و ظرفیت های متفاوت آنها، هشداری مهم مطرح میشود تا مربیان و تیم های غافل از هویت ورزشی و مهارتی را، آگاه نموده و راه کارهای ورزشی موفق را به آنها نشان دهد. در این مبحث از طریق آموزش اصول علمی ورزش قهرمانی در صدد آن هستیم تا ورزشکاران، مربیان و افراد مسئول در این حیطه ها را با آخرین یافته ها آشنا نموده وآگاهی آنها را در زمینه نحوه انجام مطلوب تمرینات بالاببریم.
۹.
انقلاب ساکت پدیده ای است که به نرخ رشد جمعیت سالمندان در دنیا اشاره دارد و برخی ازکشورها را با چالشهای جدی اجتماعی و جمعیت شناختی روبه روکرده است. بنابراین توجه همه جانبه به این قشر از ضرورت های هزاره سوم محسوب می شود. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف ارزیابی سطح مشارکت سالمندان در فعالیت های ورزشی و بررسی عوامل بازدارنده آن اجرا گردید. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایشی بود. بدین منظور310 نفر از سالمندان با میانگین سنی(7/4 ± 65)که در پارکها، محیط های طبیعی و مکانهای عمومی حضور داشتند به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت داوطلبانه در تحقیق مشارکت نمودند. جهت جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته ای که منطبق با اهداف و جامعه تحقیق آماده گردیده بود، استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر پنج نفر از خبرگان دانشگاهی و پایایی آن از طریق یک مطالعه راهنما و محاسبه آلفای کرونباخ(79/0=α) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری tیک نمونه ای و t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادکه سطح مشارکت سالمندان در ورزش مطلوب نمی باشد به گونه ای که 43 % سالمندان مورد مطالعه کمتر از یک جلسه در هفته به ورزش می پرداختند. همچنین مدت زمان فعالیت بدنی62 % این گروه سنی کمتر از یک ساعت در هفته بوده است. بررسی عوامل بازدارنده سالمندان در فعالیتهای ورزشی نشان داد که از بین عوامل مورد بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، ساختاری برمیزان بازدارندگی مشارکت سالمندان در فعالیت های ورزشی تاثیرگذار بوده اند(05/0>P). بنظر می رسد افزایش سن به تنهایی مانع اصلی ورزش کردن و فعالیت بدنی و همچنین حضور سالمندان در اماکن ورزشی نیست بلکه عواملی همچون عدم دسترسی آسان، عدم استقلال مالی و باورهای فردی تا حد زیادی مانع از حضور افراد در فعالیتهای بدنی می شوند. بطورکلی با بهبود عوامل ساختاری و همچنین مهیا کردن شرایط حضور با رعایت مولفه های فرهنگی و اجتماعی می توان امید داشت که شرایط فعالیت بدنی به صورت منظم در جامعه فراهم شود و این خود تضمین کننده سلامت عمومی جامعه و به خصوص این گروه سنی خواهد بود.
۱۰.
هدف از این تحقیق تعیین اثر دو متغیر سازمانی توانمندسازی و تعهد سازمانی بر تمایل به ادامه ی همکاری داوطلبی در ورزش دانشجویی شهر تهران بود که با روش تحقیق توصیفی- زمینه یابی و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه تحقیق، کلیه دانشجویانی بودند که با ادارات تربیت بدنی دانشگاه های شهر تهران به عنوان داوطلب همکاری می کردند(338n=). به منظور نمونهگیری از روش نمونهگیری طبقه بندی شده استفاده شد و برای تعیین تعداد نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده گردید و از 186 نفر اطلاعات جمعآوری شد. به منظور جمعآوری اطلاعات ، محقق از پرسشنامه توانمندسازی روانی(PES) ، تعهد سازمانی(OCQ)، پرسشنامه تمایل به ادامهی همکاری داوطلبی (ICQ) و پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک استفاده نمود. از آمار توصیفی و مدلیابی معادلات ساختاری با تاکید بر نرم افزار AMOS/18 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که توانمندسازی و تعهد سازمانی بر تمایل به ادامه همکاری داوطلبان اثرگذار است. به طور کلی این دو متغیر سازمانی، نقش مهمی در حفظ داوطلبان دارند.
۱۱.
مقدمه و هدف. با توجه به نفوذ ابعاد مختلف ورزش، بالاخص ورزش قهرمانی در جامعه، به عنوان یکی از شاخص های توسعه ی اقتصادی و اجتماعی، تحقیق حاضر درصدد است تا با شناسایی مناطق کم توسعه یافته و توسعه نیافته، منجر به برنامه ریزی های صحیح، جهت کاهش نابرابری های منطقه ای گردد.
روش شناسی. این تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه و نمونه ی آن برابر و شامل سازمان های ورزش و جوانان 30 استان کشور می باشد. داده های تحقیق که شامل شاخص های ورزش قهرمانی استان ها؛ از جمله تعداد ورزشکاران سازمان یافته، مربیان، مدال های کسب شده، اماکن ورزش و ... می باشند، توسط پرسشنامه ی محقق ساخته، جمع آوری گردید. تعداد شاخص ها با کمک تحلیل عاملی، وزن دار شده و هم خطی بین آن ها رفع گردید. سپس برای تعیین کیفیت و درجه ی توسعه یافتگی ورزش قهرمانی، از روش تاکسونومی استفاده شد.
یافته ها. نتایج نشان داد که در سال 88، 34/10 درصد استان های کشور (فارس، اصفهان و مازندران) توسعه یافته، 27/48 درصد کم توسعه یافته و 37/41 درصد نیز توسعه نیافته می باشند. همچنین استان تهران در میان استان های کشور، به دلیل شدت توسعه یافتگی ورزشی، نسبت به سایر استان ها ناهمگن است.
بحث. نتایج این تحقیق به مسئولان ورزش کشورکمک می کند تا با شناخت استان های کم توسعه یافته و توسعه نیافته در امر ورزش قهرمانی، اولویت برنامه ریزی خود در این بخش را، به این مناطق اختصاص دهند.
۱۲.
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین سبک رهبری(تحول آفرین و تعاملگرا) و توانایی مدیریت تغییر مربیان منتخبی از لیگ های برتر ایران بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه بازیکنان تیمهای منتخب لیگهای برتر کشور (والیبال، بسکتبال، بدمینتون، کشتی، کاراته) در سال 1388بود (390 = N ). حجم نمونه بر اساس جدول انتخاب حجم نمونه مورگان به طور تصادفی به تفکیک برای هر رشته ورزشی انتخاب شد(309 = n). آزمودنی ها دارای میانگین سنی 01/25 سال، میانگین سابقه بازی در لیگ 01/5 سال بوده و 2/59% از آنها سابقه عضویت در تیم ملی را داشتند. بازیکنان با استفاده از دو پرسشنامه، ادراک خود را از سبک رهبری و توانایی مدیریت تغییر مربی خود مشخص نمودند. در این پژوهش از شکل اصلاح شده پرسشنامه سبک رهبری باس(1985)، به سنجش میزان تحول آفرینی و تعاملگرایی مربیان و از پرسشنامه مدیریت تغییر کالین کارنال(1998) برای سنجش توانایی مدیریت تغییر مربیان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها هم از آمار توصیفی و هم از آمار استنباطی استفاده شد به طوری که برای توصیف صفات کمی از شاخص های تمایل به مرکز و پراکندگی و از آمار استنباطی (تحلیل واریانس، و ضریب همبستگی پیرسون)برای تجزیه، تحلیل و تفسیر داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک های رهبری با مهارت های مدیریت تغییر ارتباط مثبت ومعنی دار وجود دارد.