مسکن و محیط روستا (مسکن و انقلاب)
مسکن و محیط روستا دوره 42 پاییز 1402 شماره 183 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی علت ها، بسترها، آسیب های ناشی از بحران کرونا بر کسب وکار بوم گردی در استان مازندران و راهکارهای افزایش تاب آوری در برابر آن است. این پژوهش دارای رویکرد کیفی بوده و از روش مصاحبه غیر ساختمند برای گردآوری داده ها استفاده شده است. حجم نمونه 13 نفر از صاحبان اقامتگاه های بوم گردی در استان مازندران است که بر مبنای نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شده اند. بر این مبنا، سعی شده است بومگردهایی انتخاب شوند که دارای سابقه کاری بیشتر از دو سال در بوم گردی هستند و به لحاظ تحصیلات، سن و جنس متفاوت باشند. همچنین از نمونه گیری نظری استفاده شده است و مقولاتی که در کدگذاری مصاحبه اول به دست آمده اند، مبنا قرار گرفته و برای پر کردن خلأهای اطلاعاتی، مصاحبه های بعدی انجام شدند. مبنای اتمام مصاحبه ها، اشباع نظری بوده است. با توجه به شرایط کرونا و تعطیلی اقامتگاه های بوم گردی از طریق مشاوران گردشگری با صاحبان اقامتگاه های بوم گردی ارتباط برقرار شد و مصاحبه نامه از طریق فضای مجازی (واتساپ) برای مشارکت کنندگان ارسال شد و از آن ها خواسته شد پاسخ های مبسوط و تشریحی به سؤالات را در قالب فایل های صوتی ارسال نمایند. به منظور افزایش اعتبار کار به محض دریافت فایل های صوتی در همان روز فایل ها از حالت شنیداری با تایپ کردن به متن مکتوب تبدیل شدند. مصاحبه ها در فاصله زمانی اردیبهشت و خرداد 1400 دریافت شدند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با ابزار مصاحبه انجام شده است. در ارتباط با علت ها و بسترهای تشدیدکننده آثار کرونا بر بوم گردی، پیامدها و راهکارها به صورت کلی 81 مفهوم اولیه حاصل شد که در 2 مقوله اصلی شرایط علی، 4 مقوله اصلی بسترهای زمینه ساز، 5 مقوله اصلی (آسیب های اقتصادی)، 2 مقوله اصلی (آسیب های اجتماعی)، 3 مقوله اصلی (آسیب های روانی) جای گرفتند. همچنین، راهکارها نیز به چهار مقوله اصلی راهکارهای اقتصادی و شغلی، راهکارهای اجتماعی، راهکارهای فردی و راهکارهای فرهنگی تقسیم بندی شدند. از دیدگاه صاحبان اقامتگاه های بوم گردی، مهم ترین علت تشدید آثار کرونا بر بوم گردی، مدیریت اجرایی ناکارآمد و فقدان مهارت های شغلی به عنوان مهم ترین بسترهای زمینه ساز تشدید آثار کرونا شناسایی شدند. کاهش درآمد مهم ترین آسیب اقتصادی و کاهش شاخص های تضمین و قابلیت اطمینان خدمات گردشگری و شهرت و تصویر اقامتگاه مهم ترین آسیب
شغلی بود.
بررسی تأثیر تهویه طبیعی بر اقلیم داخلی ساختمان در شرایط حاد حرارتی نواحی کوهستانی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر تهویه طبیعی بر اقلیم داخلی با توجه به عملکرد حرارتی-رطوبتی جداره ساختمان هنگام رخ دادن شرایط حرارتی بحرانی در نواحی کوهستانی استان گلستان بررسی شده است. چنین پژوهشی در مناطق کوهستانی استان گلستان به ویژه در ساختمان های نوساز انجام نگرفته و این پژوهش، نشان دهنده ناکارآمدی ساختمان های جدید در ایجاد شرایط حرارتی مناسب برای ساکنین است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای، شبیه سازی و مطالعات تجربی است. این تحقیق با ارزیابی شرایط آسایش حرارتی ساکنان با استفاده از یک پرسش نامه برای تعیین منطقه آسایش و منابع عدم آسایش آن ها در ماه های گرم سال آغاز گردید. ساکنین هنگام پاسخ به پرسش نامه از رطوبت بالای فضا که بین 8/58 درصد تا 65 درصد متغیر بود، گلایه داشتند که یکی از دلایل نگرانی و عدم آسایش آن ها است. سپس با ثبت داده های محیطی در محل پژوهش و جمع آوری داده های مختلف، اقدام به شبیه سازی عملکرد حرارتی- رطوبتی جداره های ساختمان از طریق نرم افزار WUFI PLUS به منظور ارزیابی تأثیر آن ها بر شرایط آب وهوای داخلی در هنگام استفاده از تهویه طبیعی، شد. فرضیه این پژوهش، عدم توانایی تهویه طبیعی بر بهبود اقلیم داخل ساختمان در طول شرایط بحرانی است. بر اساس یافته ها، جداره های ساختمان موجود، تأثیر چندانی در کاهش رطوبت نسبی فضا نداشته و حتی در صورت استفاده از تهویه طبیعی، رطوبت نسبی متناسب با شرایط موجود در فضای خارجی نوسان می یابد و شرایط آسایش همچنان مهیا نمی شود. لازم به ذکر است که نتایج حاصل از شبیه سازی ها نشان می دهد که استفاده از تهویه طبیعی در شرایط حرارتی بحرانی، موجب افزایش دمای هوای داخلی می شود. درنهایت، یافته های این مطالعه نشان می دهد که روش های ساخت وساز موجود و عدم بهره گیری از ویژگی های معماری بومی، موجب عدم دستیابی به آسایش حرارتی در فضای داخلی ساختمان حین رخ دادن شرایط حاد حرارتی حتی در هنگام استفاده از تهویه طبیعی شده است.
بررسی تأثیر تناسبات پلان معماری بر سرعت و دمای جریان باد در تهویه طبیعی بادگیرها؛ مطالعه موردی: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهویه طبیعی یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد آسایش حرارتی است. بادگیرها که از عناصر مهم و تاریخی معماری ایران تلقی می شوند، به عنوان یک سیستم سرمایشی ایستا شناخته شده اند. این سیستم های خنک کننده غیرفعال ساختمانی تهویه مطبوع را به وسیله انرژی تجدید پذیر باد فراهم می کنند و برای تأمین آسایش افراد در مناطق گرم و خشک استفاده می شوند. امروزه با توجه به افزایش آلودگی های زیست محیطی و اهمیت انرژی های تجدید ناپذیر، نقش تهویه طبیعی در ساختمان به لحاظ سازگاری ساختمان با محیط زیست دارای اهمیت است؛ همچنین با توجه به اهمیت بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی، پژوهش حاضر به بررسی این عنصر عملکردی در معماری پرداخته است. بادگیرهای شهر کرمان نمونه ای از صرفه جویی انرژی توسط ساختمان در اقلیم گرم و خشک به شمار می آیند. ازاین رو با بررسی و شناخت دقیق، کمّی و عددی از نحوه عملکرد و الگوی رفتار بادگیرها می توان به عنوان گامی مؤثر در دستیابی به راهکارهای طراحی همساز با اقلیم کمک نمود. پژوهش حاضر با فرض بر اینکه در فضاهایی که تهویه طبیعی در آن ها به وسیله بادگیر صورت می گیرد، می توان رابطه معناداری بین تناسبات و فرم فضا بر سرعت و عملکرد جریان باد یافت و به بررسی و مقایسه تطبیقی عملکرد بادگیرها در نمونه های انتخاب شده که ازنظر فرم و ابعاد و تناسبات متفاوت هستند پرداخته است تا بتوان از فرم بهینه در تهویه طبیعی، در معماری معاصر استفاده کرد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است که در ابتدا به وسیله منابع کتابخانه ای و عکس برداری و سپس برداشت از بناهای موردمطالعه و درنهایت به کمک تحلیل1 CFD توسط نرم افزار دیزاین بیلدر انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان دهنده تفاوت در سرعت و عملکرد جریان باد در نمونه های موردمطالعه که ازنظر فرم و تناسبات متفاوت هستند، است و پس از انجام محاسبات فرم بهینه تر ازنظر عملکرد و رفتار باد مشخص شده است.
آبخیزداری و کنترل فرسایش خندقی رهیافتی برای توسعه پایدار روستایی؛ مطالعه موردی: روستای قرناق در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش خاک در ایران یکی از مخاطرات بزرگ تهدیدکننده سکونتگاه های روستایی است. فرسایش خندقی، نقش قابل توجهی در تخریب سرزمین به ویژه در مناطق نیمه خشک و خاک های لسی با چسبندگی پایین دارد. هدف از این تحقیق، بررسی آثار اجرای سازه های آبخیزداری بر کیفیت زندگی و جلوگیری از مهاجرت روستائیان و میزان رضایت آن ها از اجرای سازه های آبخیزداری و همچنین عملکرد سازه های مکانیکی در کنترل فرسایش خندقی و کاهش آسیب پذیری از طریق بررسی های کتابخانه ای، زمین شناسی، ژئومورفولوژیکی و مشاهدات میدانی خندق ها و سازه های مکانیکی آبخیزداری اجرا شده است که به بررسی آثار فیزیکی و محیطی اجرای سازه ها پرداخته شده و درنهایت با تکمیل پرسش نامه، آثار اجرای سازه های آبخیزداری بر کیفیت زندگی روستائیان در جنبه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی مطالعه شده است. روستای موردمطالعه در منطقه کوهستانی شرق استان گلستان و در زیرحوزه شوردره حوزه آبریز قرناوه رودخانه گرگانرود در مختصات جغرافیایی 67/55 طول شرقی و 71/37 عرض شمالی واقع شده است. باتوجه به بررسی های صورت گرفته، آثار اجرای طرح های آبخیزداری در جنبه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی کیفیت زندگی ساکنین روستا تأثیر قابل توجهی گذاشته و علاوه بر ایجاد رضایت کامل از اجرای سازه های آبخیزداری، باعث افزایش تولیدات دامی، کشاورزی و احداث باغ گردیده و مهاجرت معکوس به روستا را شکل داده است. باتوجه به نحوه انجام اجرای سازه های آبخیزداری در این روستا که با برگزاری کلاس های توجیهی - آموزشی به ساکنین و بهره بردان بوده و باعث افزایش کارایی سازه ها، بهبود کیفیت زندگی و افزایش میزان رضایت ساکنین شده است، پیشنهاد می شود در سکونتگاه های روستایی درگیر مخاطره فرسایش خندقی، مطالعه، اجرا و بهره برداری طرح های آبخیزداری از طریق مشارکت اهالی صورت گیرد.
مقایسه راهکارهای جلوگیری از اتلاف انرژی گرم خانه ها در حمام های سنتی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان الگوهای شناخته شده در معماری سنتی ایران، حمام ها به جهت جلوگیری از اتلاف حرارت موردنیاز کاربران در حین استحمام حائز توجه اند. در این راستا در برداشت های مختلف از حمام های سنتی، فرضیات متنوعی در خصوص راهکارهای مؤثر در کاهش اتلاف حرارت و ذخیره سازی انرژی مطرح شده، لیکن کارکرد این راهکارها با عنایت به تفاوت آب و هوایی شهرهای مختلف ایران، بررسی نشده است. بدین ترتیب هدف این پژوهش، مقایسه دقیق تر راهکارهای کالبدی شناخته شده در این خصوص یعنی «فشردگی در بافت و همسایگی»، «وارد شدن در زمین»، «جرم حرارتی ساختمان» و «احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده» در دو حمام شهر کرمان است. این موضوع با روش کمّی و با راهکار شبیه سازی انرژی انجام شده است و به جهت استخراج محاسبات از مدل سازی حرارتی حمام های مورد بحث، می تواند از اعتبار محاسباتی بیشتر در مقایسه با تخمین های قبلی برخوردار باشد. در روند پژوهش دو حمام «گنجعلی خان» و «وکیل کرمان» به عنوان نمونه انتخاب شده و با کمک نرم افزار دیزاین بیلدر و مبتنی بر شواهد حجمی و ساختاری حمام های موردبحث، میزان اتلاف حرارت در ماه های سرد سال محاسبه شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که جرم حرارتی در حمام های موردبحث و احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده، به ترتیب مؤثرترین راهکارهای جلوگیری از اتلاف حرارت در این ابنیه بوده اند. این دو راهکار با توجه به نوع جداره ها و میزان مرکزیت گرم خانه در بین سایر فضاها، در عین برخورداری از کارکرد متنوع، کارایی مشابهی داشته اند. جرم حرارتی جداره های حمام های گنجعلی خان و وکیل کرمان به ترتیب به طور میانگین 39 و 44 درصد در کاهش اتلاف حرارت تأثیرگذار بوده اند. این مقدار در خصوص استفاده از فضاهای کنترل نشده در پیرامون گرم خانه، به ترتیب به میزان 23 و 14 درصد است. کارایی این دو راهکار حدوداً دو تا هشت برابر در مقایسه با «قرارگیری حمام در داخل زمین» و «استفاده از بافت فشرده همسایگی» نشان از اهمیت آن ها در طراحی داشته است.
تحلیل پیشران های مؤثر بر اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی با مدل DPSIR؛ مطالعه موردی: منظومه روستایی بخش های مرکزی و دوتپه شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه آبادانی و پیشرفت منظومه های روستایی، به منظور توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی از طریق انتظام فضایی منظومه های روستایی در قالب شبکه های محلی و ناحیه ای و با تأکید بر روابط و پیوندهای روستایی-شهری و ترغیب حکمروایی محلی از طریق مشارکت مردمی و همچنین، تقویت روابط و مناسبات کارآمد اجتماعی-اقتصادی واحدهای سکونتگاهی منظومه تدوین می شود. این برنامه با محوریت فعال سازی چرخه تولید در فضاهای روستایی و ایجاد اشتغال و کارآفرینی می تواند مسیر برون رفت از بحران توسعه روستایی را هموارتر نماید. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی در منظومه بخش مرکزی و دوتپه شهرستان خدابنده است. گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنین بخش دوتپه و مرکزی به تعداد 93939 نفر است. باتوجه به تخصصی بودن موضوع، از جامعه آماری متخصصین با روش گلوله برفی به تعداد 30 نفر استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل TODIM و روش حداقل مجذور مربعات در قالب مدل DPSIR با کمک نرم افزارExcel و SmartPLS بهره گیری شد. یافته های تحقیق نشان داد که پیشران «نیروی محرکه» با امتیاز 637/0، بیش از دیگر مؤلفه ها بر اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی بخش مرکزی و بخش دوتپه در شهرستان خدابنده تأثیر داشته است. علاوه بر این، به منظور اجرای مؤثرتر طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی، سازه های P1. سامان دهی مشاغل مرتبط با کارکرد و ظرفیت روستاها و شهرستان (809/0)؛ D2. حمایت بنیاد مسکن انقلاب اسلامی (782/0)؛ S1. توجه به ظرفیت های اقتصادی و تولیدی خوشه ای در پهنه بندی منظومه (778/0)؛ و P3. امکان پیگیری تخلفات و کم کاری از طریق نهادهای تصمیم گیر (استانداری و فرمانداری) (778/0) بیشترین تأثیرگذاری را دارند. در نهایت، به منظور دستیابی به اهداف طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی، ارائه تسهیلات اعتباری از طریق پیگیری و با نظارت دفتر تسهیلگری؛ برگزاری جشنواره های روستایی؛ تقویت ارتباط مستقیم تسهیلگران با کارآفرینان؛ تقویت تشکل های محلی؛ بازنگری در شرح خدمات دفاتر منظومه روستایی ضروری به نظر می رسد.
ارائه الگوی طراحی مسکن تکاملی جدید روستایی؛ بر اساس انگاره های معماری بومی منطقه اورامانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستاهای ایران نمادی از تکامل زیستی انسان در تعامل با طبیعت در جهت پاسخ گویی به نیازهایش است و همواره در زیباترین شکل خود جلوه گر بوده و توسط مردم و معماران بی نام خلق شده است. تمامی این زیبایی کارایی، امروزه با صنعتی شدن و گسترش زندگی شهری رو به نابودی است. ساختمان های بی ارتباط با طبیعت و شیوه زندگی مردم روستایی جای خانه های زیبا و آرامش بخشی که تداعی گر زندگی واقعی است را گرفته اند. زیاده خواهی انسان امروز و بی توجهی به الگوهای پیشینه ساخت، ساختمان های فرمیک و ناهمگون را به همراه دارد که علاوه بر عدم تسلسل انگاره های معماری گذشته، آهنگ درون بافتی را (که نتیجه سال ها تجربه انسان به شکل پایدار نسبت به اقلیم و فرهنگ ایجاد شده اند) نیز مخدوش می کند و روبه زوال می برند. بنابراین، در ابتدا مستند کردن الگوهای موجود و سپس طراحی الگوهای جدید و معاصرسازی الگوهای گذشته امری بسیار ضروری و حائز اهمیت است. در این پژوهش، معماری هورامان به مثابه یک متن، بر مبنای انتظام های کالبدی و اقلیمی موردبررسی قرار می گیرد. سپس با روش تحقیق کیفی و راهبرد استدلال منطقی، الگوهای معماری و ساخت در منطقه اورامانات کردستان، با استفاده از وب سایت تحلیل آب و هوایی «وُرلد وِدِر آنلاین» آنالیز و همچنین با استفاده از نرم افزار «دپس مپ» گونه شناسی و مستند شده اند. این پژوهش در پی آن است تا ویژگی های مطرح معماری (ازنظر چیدمان و پلان به جهت طراحی مسکن تکاملی جدید روستایی) برای منطقه اورامانات که منطبق بر شیوه زیستی و نیازهای امروزی ازنظر الگوی ساخت بهینه است، را ارائه دهد. دستاورد این پژوهش ارائه دهنده الگوهای ساخت و چیدمان از بعد گونه شناسی تطبیقی است، که نشان می دهد تیپولوژی سه گانه جغرافیایی منطقه اورامانات (جلگه ای، کوهستانی، جلگه ای-کوهستانی) با پیروی از جهت گیری شرقی - غربی و شمالی - جنوبی (تابعی از شکل زمین و سرمای حاکم و منطبق با شرایط اقلیمی)،جنبه های مختلفی از نیازهای زیستی را در سازمان دهی فضاها پاسخ داده است.
تحلیل خطر زمین لغزش برای شناسایی محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: منطقه سوادکوه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش بعد از سیل و زلزله یکی از مهم ترین مخاطره های طبیعی در جهان است که سالانه باعث خسارات جانی و مالی قابل توجهی می شود. منطقه سوادکوه در دامنه های شمالی البرز متأثر از عوامل اقلیمی، ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی، هیدرولوژیکی و انسانی - بیولوژیکی مستعد بروز زمین لغزش بوده است. هدف از این تحقیق، تحلیل خطر زمین لغزش برای شناسایی محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی در منطقه سوادکوه مازندران است. به این منظور، ابتدا بر اساس سوابق، مشاهدات میدانی، تصاویر ماهواره ای و...، بالغ بر 319 زمین لغزش تدقیق و شناسایی شد. با بررسی و تحلیل عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر زمین لغزش شد بارش در وقوع بیش از 180 زمین لغزش نقش کلیدی و محوری درمنطقه داشته است. دراین پژوهش، برای پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه از مدل مارکوس (MARCOS) بعنوان یکی از روش های جدید تصمیم گیری چند معیاره استفاده شد، که با استفاده از نرم افزار GIS با تلفیق لایه های شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، رودخانه و گسل، بارش و زلزله نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه در پنج کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه شد. خروجی مدل نشان می دهد که بیش از 63 درصد سطح منطقه و 146 روستا در پهنه های با خطر زمین لغزش متوسط تا خیلی زیاد قرارگرفته اند که عمدتاً در ارتفاع کمتر از 2000 متر، شیبهای 20 تا 30 درجه، بستر سنگ های غنی از کانی های رسی (سازند شمشک، سازند سری قاره ای، رسوبات آبرفتی کواترنرو...) و در فاصله 100 متری جاده ها و رودخانه ها گسترش دارند. اعتبارسنجی مدل مذکور به روش نسبت تراکمی نشان داد که میزان دقت مدل مارکوس 1/89 درصد است که بیانگر دقت خیلی خوب روش مذکور است که وقوع 283 زمین لغزش در پهنه های با خطر متوسط تا خیلی زیاد و وقوع 38 زمین لغزش در بافت کالبدی روستاها و 137 زمین لغزش به فاصله 300 متری بافت روستاها در پهنه های مذکور، نشان از همخوانی بسیار خوب نتایج این مطالعه با تجربیات حاصل از مشاهدات میدانی و مطالعات ژئوتکنیک و ژئوفیزیک انجام گرفته در منطقه است. از نتایج حاصل می توان در تهیه طرح های توسعه و عمران(جامع) ناحیه ای، طرح های پیشرفت و آبادانی منظومه های روستایی و طرح های هادی روستایی برای شناسایی سکونتگاه های روستایی در معرض زمین لغزش و همچنین شناسایی قابلیتها و محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی استفاده کرد.
تحلیل یکپارچه تاب آوری کالبدی محدوده تاریخی بازارچه حسن آباد اصفهان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های واجد ارزش تاریخی همواره چالش بزرگی در سیستم مدیریت شهری محسوب می شوند. به عنوان مثال، در بحث افزایش ایمنی، این بافت ها یا تحت مداخلات بزرگ مقیاس قرار گرفته و یا به عنوان محدوده ای دست نخورده، در طرح های بالادست به حال خود رها می شوند؛ چراکه ایمن سازی آن ها به شیوه های معمول همچون تعریض معابر به جهت تسهیل امدادرسانی و یا ساخت وسازهای جدید با بهره گیری از مصالح مقاوم به قیمت نابودی یکپارچگی، مرفولوژی و درنهایت اصالت بافت تاریخی تمام خواهد شد. پژوهش حاضر پس از بررسی ماهیت تاب آوری، ابعاد آن، تشریح تاب آوری کالبدی و عوامل مؤثر بر آن، به دنبال این است که میزان تاب آوری کالبدی این محدوده تاریخی را باز بررسی کند. چالش تطبیق اصول تاب آوری با این محدوده ها از جایی آغاز می شود که مبدأ شکل گیری بافت های تاریخی به پیش از تدوین این اصول بازمی گردد. با مطالعه اسنادی و تحلیل کیفی، تاب آوری کالبدی محدوده تاریخی بازارچه حسن آباد اصفهان با در نظر گرفتن شاخص های ویژه این دست بافت ها، همچون مصالح و فنون ساخت مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مطالعات در جدول سوات تحلیل و پس ازآن در قالب نقشه تحلیل یکپارچه تاب آوری کالبدی پیاده سازی شد. مشخص شد این محدوده از حیث «سطح اشغال ابنیه»، «تراکم ساختمانی» و «فضای باز شهری» بیشترین آسیب پذیری را داشته و در ابعادی همچون «نوع و عمر ابنیه» به شرط رسیدگی و عدم فرسودگی کالبدی، وضعیتی قابل قبول دارد. افزون بر این، ماحصل دیگر پژوهش حاکی از آن است که اصول معاصر تاب آوری لرزه ای، به دلیل خدشه به اصالت و مرفولوژی بافت های واجد ارزش تاریخی، قابلیت اجرای مستقیم بر این محدوده ها را ندارند. اما می توان با در نظرگیری متغیرهایی همچون کیفیت مصالح و ایستایی سازه و همچنین به روزرسانی برخی اصول همچون تأمین چند فضای باز کوچک تر به جای یک فضای باز اضطراری بزرگ، به ایمنی نسبی و درعین حال حفظ حداکثری اصالت این محدوده ها دست یافت و در پایان به منظور ارتقای تاب آوری کالبدی بافت تاریخی با حفظ حداکثری اصالت پیشنهاد هایی در سه حوزه مرمت شهری، مرمت معماری و مدیریت شهری ارائه شده است.