مسکن و محیط روستا (مسکن و انقلاب)

مسکن و محیط روستا (مسکن و انقلاب)

مسکن و محیط روستا دوره 37 پاییز 1397 شماره 163 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل و ارزیابی ویژگی های مسکن روستایی براساس نمونه گیری سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روستایی معیشت پذیری مدل F’ANP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۹۶
برای دستیابی به اهداف توسعه در بخش مسکن شناخت ویژگی های آن، پایه ای برای برنامه ریزی منطبق با نیازها، مشکلات و فرصت ها محسوب می شود. شناخت این خصوصیات و ویژگی ها تنها با استفاده از چارچوبی سازمان یافته در قالب تعاریف و مفاهیم استاندارد و معین، امکان پذیر است. بنابراین، شاخص ها ابزاری تعریف شده و کارآمد برای شناخت این ویژگی ها هستند و تحلیل نتایج بدست آمده از آن ها می تواند مرجعی مناسب برای تدوین راهبردها، سیاستگذاری ها و اهداف در برنامه ها و طرح ها باشد. علی رغم مطالعاتی که طی دو دهه اخیر برای شناخت مسکن روستایی در برخی استان ها صورت گرفته است، به دلیل محدودیت تعمیم پذیری، نمی تواند به تنهایی مبنای برنامه ریزی و طراحی مسکن قرار گیرد و تصویر شفافی از وضعیتی که مناطق مختلف با آن مواجهند، ارائه کند. همچنین اغلب آن ها از روش های ساده تر برای ارزیابی بهره جستند. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد با مروری بر ادبیات و استخراج شاخص های مسکن در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، برخورداری و محیطی و با استفاده از داده های نمونه گیری ویژگی های مسکن روستایی در سال 92 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، و با به کارگیری روش های پیشرفته تر، مانند مدل F’ANP و تحلیل خوشه ای علاوه بر ارزیابی جامع از مسکن روستایی استان های کشور، به رفع نواقص برخی از این مطالعات بپردازد. یافته ها نشان می دهند که هریک از استان ها با توجه به شرایط خاص منطقه (همچون شرایط آب و هوایی و اقلیمی، فرهنگی و الگوی زندگی، برخورداری از طرح های توسعه کلان ملی در نگاه آمایشی و ...) می تواند در یک زمینه بسیار پیشرو باشد. به عنوان مثال استان های گیلان و مازندران در بعد کالبدی، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی در بعد اقتصادی، استان قم در بعد برخورداری و استان یزد در بعد محیط زیستی پیشرو است و بدون نیاز به برنامه ریزی متمرکز از بالا به پائین، می تواندد الگویی را برای ترویج در این زمینه برای سایر استان های کشور ایجاد کنند. بدین ترتیب می توان در برخی از شاخص های کلیدی که در حیطه اختیارات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار دارد، این امکان را برای استان ها فراهم نمود تا با ابتکار عمل نقشی پیشران برای منطقه و چه بسا کل کشور داشته باشند. این امر بیانگر ضرورت نگاهی فضایی، یکپارچه، غیرمتمرکز و زمینه ای در برنامه ریزی مسکن روستایی است.
۲.

مطالعه مقایسه ای مسکن بومی روستایی سیستانی و بلوچ از منظر بازشناسی کالبدی با رویکرد انسان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن بومی سیستان و بلوچستان فرهنگ سنت انسان شناسی فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۶۹
از خصوصیات بارز معماری مسکونی بومی آن است که با محیط فرهنگی خود مطابقت داشته و بدون دخالت معماران، بر پایه سنت عامیانه ای شکل گرفته که در بطن فرهنگ آن جامعه جریان دارد و به نوعی با نیازها، آرمان ها و جهان بینی های مردمانی که در واقع سازندگان آن بنا نیز هستند، مرتبط است. تداوم سنت، تداوم معماری بومی را به همراه خواهد داشت، آن هم نه به صورت کلیشه ای، بلکه به عنوان بازنمودی از یک فرهنگ که در محیطی زنده به وجود می آید و رشد می کند. انسان شناسی فرهنگی، به عنوان یکی از زیرشاخه های انسان شناسی، نقش مؤلفه فرهنگ را در شکل گیری محیط انسانی، اساسی ترین مؤلفه دانسته و به سبب این نگرش ویژه، امروزه در زمینه مطالعات معماری مورد استفاده قرار می گیرد. از طریق این علم می توان به علل ظهور یک الگو در کالبد معماری و رابطه متقابل میان یک اثر با ویژگی های فرهنگی تشکیل دهنده اش، که در سنت عامیانه آن ریشه دارد، دست یافت . ازآنجا که گستره سیستان و بلوچستان، به دلیل تنوع قومی و بکر بودن مناطق روستایی، عرصه ای مناسب برای دسته بندی معماری مسکونی با ویژگی های بومی است، بنابراین پژوهش حاضر، این عرصه را مورد مطالعه قرار داده و بر آن است که چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدید آمده را از طریق علم انسان شناسی فرهنگی و توجه به جایگاه سنت عامیانه اقوام بلوچ و سیستانی مورد تحلیل قرار دهد. در این راستا با بررسی نظریات پایه در حوزه انسان شناسی فرهنگی و جایگاه فرهنگ و سنت در میان دو قوم بلوچ و سیستانی، به میزان ارتباط آن با کالبد معماری مسکونی بومی از طریق مشاهده و مطالعه میدانی چند نمونه از مصادیق آن در حوزه سیستان و بلوچستان پرداخته می شود. هرچند نمی توان عوامل محیطی را نادیده گرفت اما نتایج پژوهش بیانگر اهمیت نقش فرهنگ در بازشناسی کالبد معماری مسکونی بومی این مناطق است، از اینرو می توان اذعان داشت تداوم سنت عامیانه که در قالب رفتارهای روزانه و مبتنی بر کنش های متقابل انسان و محیط و انسان و انسان(ها) شکل گرفته است، موجبات تداوم مسکن با ویژگی های بومی در مناطق روستایی می گردد.
۳.

الگوی طراحی مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستای هنجن)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: الگوی طراحی طراحی مسکن مسکن روستایی روستای هنجن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
کیفیت مسکن روستایی در ایران، از منظر بسیاری از محققان، اهمیت زیادی دارد. سیاست های طراحی و برنامه ریزی مسکن روستایی، برنظام طراحی مبتنی بر نیازهای مردم روستایی، تأکید می کند. این مسئله ممکن نیست مگر با جامعه شناختی روستایی و دستیابی به شرح کاملی از نیازها، خواسته ها و رفتارهای مردم روستانشین. هدف از ارایه الگوی طراحی، تبیین توصیه های طراحی در قالب چارچوبی کالبدی- عملکردی است که می تواند پایه طراحی خانه در روستای مورد نظر باشد و به دلیل لحاظ شدن ویژگی های جامعه شناختی، اقلیمی، مقاوم سازی و مانند آن، طراحان و کاربران را از صرف وقت و هزینه بسیار، در فرایند مطالعه و طراحی بی نیاز می نماید. الگوها می توانند بنا به تفاوت های ناشی از شکل وابعاد زمین یا خواسته های کارفرما تغییرات جزیی یابند اما ساختار و شکل کلی آن ها با توجه به محیط فیزیکی و جغرافیایی روستا و نظام هم زیستی روستاییان یکی است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی طراحی مسکن و توصیه های طراحی برای روستای هنجن از توابع شهرستان نطنز است. در این پژوهش از روش تحقیق زمینه یابی و پرسشنامه های استاندارد وضعیت موجود روستا)محیطی، اجتماعی و اقتصادی) ، پرسشنامه جامعه شناختی روستا ، پرسشنامه ویژگی های کالبدی خانه های روستایی و پرسشنامه رفتارهای جاری در مسکن روستایی استفاده شده است. روش نمونه گیری تصادفی است. از آنجا که، هم رفتارهای ساکنان(دایم و موقت) و هم ویژگی های کالبدی بررسی شده است، جامعه آماری شامل دو گروه است: جامعه اول ساکنان روستا هستند. جامعه دوم خانه های روستایی در دو محله بالا و پایین هنجن است. در این پژوهش تجزیه تحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتیجه تحقیق شامل الگوی روابط عملکردی و توصیه های طراحی برای مسکن روستای هنجن است.
۴.

بررسی محدوده آسایش حرارتی خانه خشتی روستای لاسجرد استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسایش حرارتی اتلاف انرژی محدوده آسایش خانه خشتی روستای لاسجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
طراحی اقلیمی و تأمین آسایش حرارتی یکی از مهمترین موارد در طراحی خانه های روستایی است. آسایش حرارتی و کیفیت هوای درون از عوامل تأثیرگذار بر سلامت و رضایتمندی روستاییان می باشد. استفاده از مصالح بومی و ظاهر همساز با اقلیم ، همواره ازعوامل پایدار ساختمان های روستایی عنوان شده است و محققان همواره در پی رفع نواقص استفاده از مصالح بومی و تأمین آسایش حرارتی ساکنین با بکارگیری راهکارهای بومی می باشند. این تحقیق در پی بررسی آسایش حرارتی در تجربه ساخت خانه خشتی روستای لاسجرد استان سمنان در طرح پژوهش سال1391 با هدف ساخت خانه خشتی مقاوم با استفاده از مصالح FRP است. این تحقیق با استفاده از برداشت های میدانی دستگاه دیتالاگر(دما و رطویت) و تطبیق آن با شبیه سازی نرم افزار دیزاین بیلدر انجام شده و در بررسی، صحت اعتبار نتایج حاصل، نشان می دهد که دمای هوای داخل ساختمان در شبیه سازی نرم افزاری و دمای هوای برداشت شده توسط دستگاه ها بسیار نزدیک به یکدیگر می باشد. با توجه به مشخص شدن اعتبار مدل در شبیه سازی، عملکرد حرارتی و برودتی سایر ماه ها ی سال توسط نرم افزار مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین وضعیت آسایش حرارتی ساکنان ساختمان بر اساس مدل آسایش فنگر و نیز رابطه میان ویژگی های معماری و نتایج عملکرد حرارتی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان می دهد در سردترین روز سال انتقال حرارت از سقف و در گرم ترین روز سال انتقال حرارت ناشی از تابش خورشید از پنجره بیشترین نقش در اتلاف انرژی را داشته اند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که باوجود استفاده از مصالح خشتی در ساخت بناهای مورد مطالعه به علت عدم توجه به مسائل اقلیمی در طراحی معماری و عدم توجه به پل های حرارتی و نفوذپذیری بازشوها کمتر از 10 درصد ایام سال بنای ساخته شده بدون تهویه طبیعی مناسب در محدوده آسایش قرار دارد.
۵.

تحلیل اثرات تغییرات الگوی مسکن بر کارکرد زنان روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی مسکن کارکرد زنان روستایی استان لرستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
روستاها به واسطه کارکرد اساسی خود که تأمین کننده بسیاری از نیازهای زیستی، سکونتی و اقتصادی جامعه روستایی هستند، از خصیصه پویایی و تغییر دائمی برخوردارند. این خصیصه از پویایی افراد و گروه های جامعه روستایی و تمایلات آنان در شکل دادن به کالبد و فضای روستا ناشی می شود. الگوی خانه های روستایی تجلیگاه شیوه های زیستی- معیشتی و نیروهای تأثیرگذار بر روندهای اجتماعی و اقتصادی در شکل بخشی به آن هاست. از جمله مسائل مهم در این زمینه که محوریت تحقیق حاضر را تشکیل می دهد نقش زنان و تأثیرپذیری کارکردهای اقتصادی ، تولیدی و تدارکاتی آن ها از الگوی مسکن است. تحقیق حاضر بر این فرضیه استوار است که با مرور زمان و دخالت برخی عوامل در ساخت مساکن روستایی به تدریج فضا بندی خانه های روستایی به شدت از شیوه های ساخت وساز و معماری شهری تبعیت نموده و کارکردهای معیشتی و تدارکاتی خود را ازدست داده اند و این مسئله تأثیر قوی بر کارکرد اجتماعی و مشارکت زنان در اقتصاد خانوار بر جای گذاشته است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق 169875 خانوار روستاهای استان لرستان است که پرسشنامه ها به صورت نمونه توسط 420 خانوار تکمیل گردید. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های یومن ویتنی، فریدمن، کندال و مدل تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق مؤید این نکته است که تغییر در الگوی مسکن روستایی به تبعیت از زندگی شهری و مسکن شهری منجر به تغییر در اجزا و فضاهای مسکن روستایی شده است و این تغییرات نیازهای فضایی برخی فعالیت ها و کارکردها را از بین برده اند. همچنین در نتیجه این تغییرات محدودیت های فعالیتی برای زنان روستایی به وجود آمده که موجب به حاشیه رانده شدن آن ها گردیده است. در این راه شناخت قابلیت های فردی- اجتماعی و توانمندی های اقتصادی زنان روستایی در راستای سازمان دهی آن ها و بهره وری شایسته از آن ها همراه با زمینه سازی و بسترسازی ساختارها در الگوهای جدید مساکن روستایی می تواند کمک بسیار زیادی به احیای نقش زنان در توسعه روستایی بنماید.
۶.

بررسی عوامل مؤثر بر تجلی حس زیبا شناختی سکونتگاه های روستایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیباشناختی معماری روستایی بافت روستا سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۸
سکونتگاه های روستایی مجموعه ای واحد و به هم پیوسته می باشند که در طی زمان، مطابق با شرایط محیطی و زندگی اجتماعی، اقتصادی مردم شکل گرفته اند. مجموعه این هماهنگی ها باعث شده تا اصالت و زیبایی مشخصه بارز سکونتگاه های روستایی گردد که نمونه آن را می توان در نقاط روستایی سیستان مشاهده نمود. بر این اساس شناخت مؤلفه های اثرگذار بر حس زیباشناختی روستایی و بکار گرفتن آن در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها امری ضروری به حساب می آید، زیرا می تواند به عنوان نقشه راهنما در اختیار سیاست گذاران و برنامه ریزان کالبدی کشور قرار گیرد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی – تحلیلی است که بخش عمده داده های آن از طریق مصاحبه و تنظیم پرسشنامه (35 نفر از کارشناسان و مدیران روستایی و 344 نفر از روستاییان) جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و روش تحلیل رتبه رابطه خاکستری (GRA) استفاده شده است. نتایج روش تحلیل سلسه مراتبی فازی نشان می دهد که در بین عوامل چهارگانه، عامل کالبدی – فیزیکی با ضریب تأثیر (0.59) درصد رتبه اول و عامل اجتماعی – فرهنگی با ضریب تأثیر(0.29) درصد، رتبه دوم را بدست آورده است. همچنین ابعاد اقتصادی و طبیعی به ترتیب با ضریب (0.07) و (0.05) درصد، رتبه های سوم و چهارم را به خود اختصاص دادند. با هدف رتبه بندی جاذبه های زیباشناختی روستاهای مورد مطالعه، با استفاده از تکنیک (GRA)، مشخص گردید که از بین 15 روستای مورد مطالعه، تعداد 6 روستا دارای ضریب مطلوبیت بالای 0.50 درصد به ایده آل مثبت هستند که در این بین، روستاهای قلعه نو، سه کوهه و سه قلعه با ضرایب (1.000)، (0.810) و (0.658) درصد بالاترین پتانسیل های زیبا شناختی روستایی را دارند. از طرف دیگر، 9 روستا ضریب نزدیکی به 50 درصد ایده آل مثبت داشته اند که در این بین روستا های لوتک، شهرک گلخانی و قرقری به ترتیب با ضرایب (0.286)، (0.304) و (0.324) درصد، بیشترین فاصله را با ایده آل مثبت دارند و از نظر مدیران روستایی دارای جاذبه زیباشناختی پایینی نسبت به سایر روستاهای نمونه می باشند.
۷.

سنجش عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی در منطقه کوهستانی و پایکوهی زاگرس (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان های مریوان و سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری توسعه پایدار سنجش بارومتر پایداری روستاهای شهرستان های مریوان و سروآباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۷۵
پایداری سکونتگاه های روستایی در ابعاد مختلف می تواند نقش مؤثری در توسعه محلی، منطقه ای و ملی داشته باشد . با شناخت، بررسی و سنجش سکونتگاه های روستایی از منظر ابعاد و شاخص های توسعه پایدار، امکان برنامه ریزی جامع فراهم خواهد شد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی ناپایداری سکونتگاه های روستایی در منطقه کوهستانی و پایکوهی زاگرس (مطالعه موردی روستاهای شهرستان مریوان و سروآباد) انجام گرفته است . روش مطالعه در این پژوهش ترکیبی از روش اسنادی– کتابخانه ای و پیمایشی است. جامعه آماری شامل 229 سکونتگاه روستایی شهرستان های مریوان و سروآباد می باشد . در این تحقیق دو پرسشنامه، یکی برای مسئولین (مدیران اجرایی) و یکی برای مردم روستایی (سرپرستان خانوارها) تهیه شده و برای ارزیابی پایداری از آزمون آماری t تک نمونه ای و مدل های بارومتر و رادار پایداری پرسکات آلن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارزش پایداری در آزمون T تک نمونه ای هم از نظر مسئولین و هم از نظر سرپرستان خانوارها بیانگر سطح پایداری پایین تر از سطح متوسط می باشد. بنابراین منطقه مورد مطالعه در حالت کلی، ناپایدار بوده، در این میان شدت ناپایداری در ابعاد محیطی– اکولوژیکی، اقتصادی و کالبدی ، بیشتر و در ابعاد اجتماعی– فرهنگی ، کمتر است و همچنین ارزش نهایی در مدل بارومتر پایداری در مقیاس پرسکات آلن در سطح متوسط پایداری بوده و در سطح ابعاد، عوامل محیطی- اکولوژیکی و اقتصادی در سطح پایداری ضعیف و عوامل فرهنگی – اجتماعی، نهادی و کالبدی- فضایی در سطح پایداری متوسط قرار دارد . لذا برای تعدیل ناپایداری سکونتگاه های روستایی منطقه، توجه به رفع مشکلات شاخص های ابعاد محیطی- اکولوژیکی، اقتصادی و کالبدی و ارتقای شاخص های ابعاد اجتماعی-فرهنگی و سیاسی لازم و ضروری می باشد.
۸.

الزامات طراحی و اجرای مسکن دائم پس از زلزله (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن دائم طراحی معماری بازسازی زلزله منطقه 3 شهر ساری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
منطقه 3 شهری در بخش جنوبی ساری، در معرض خطرپذیری بالای زمین لرزه قرار داشته و رخداد زمین لرزه می تواند نیاز گسترده به بازسازی مسکن را به دنبال داشته باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی پیش از وقوع زلزله برای بازسازی مسکن دائم و همچنین فقدان دستورالعمل های راهنما برای چگونگی طراحی و اجرای مسکن در شهر ساری، مقاله حاضر به بررسی و شناسایی ابعاد کلیدی طراحی و اجرای مسکن در منطقه مورد مطالعه می پردازد. نتایج این تحقیق می تواند با اتخاذ تصمیمات کلیدی و تأمین الزامات تأمین مسکن دائم به کاهش خطرپذیری پیش از وقوع زلزله و نیز تسریع و ارتقای کارایی بازسازی مسکن دائم در شرایط آشفته و پیچیده پس از وقوع زلزله کمک نماید. مقاله حاضر پس از بررسی نظریه های موجود و شناسایی مهم ترین ابعاد و چالش های تأمین مسکن دائم، به سنجش آن ها از طریق مصاحبه با متخصصین و مسئولین برنامه های بازسازی و نیز مطالعات میدانی در منطقه مورد مطالعه می پردازد. در ادامه نتایج حاصل از مطالعات میدانی مجدداً از طریق نظرسنجی متخصصین اولویت بندی و اعتبارسنجی شده تا در تدوین چارچوب طراحی مسکن دائم در منطقه 3 شهر ساری مورد استفاده قرار گیرد. این تحقیق با روش نمونه موردی و با استفاده از ابزار مشاهده و مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. انتخاب نمونه ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون صورت گرفته است. از مجموع بررسی ها دوازده مقوله به عنوان عوامل کلیدی طراحی و اجرای مسکن دائم در منطقه 3 شهر ساری شناخته شده است. این عوامل شامل مکانیابی سکونتگاه، تعمیر و مقاوم سازی مسکن، مراحل اسکان پس از زلزله، فرصت اصلاحات و توسعه، تسریع بازسازی مسکن، تکامل تدریجی مسکن، تکنولوژی مقتضی، تأمین مسکن توان پذیر، نقش مسکن در معیشت خانوار محلی، الگوی سکونت، هویت و انتظارات ساکنین می باشند که در قالب چهار مضمون الزامات اجرایی، رویکرد طراحی، پاسخ های اقتصادی و ملاحظات اجتماعی-فرهنگی دسته بندی شده است.
۹.

راهکارهای کاهش خطر و آمادگی مقابله با سوانح آتی در بازسازی کالبدی تنکابن پس از برف سنگین سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برف سنگین بازسازی کاهش خطر تنکابن استان مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۲
شهرستان تنکابن به واسطه بارش برف سنگین (نزدیک به 2 متر) در سال 1392 دچار خسارت سنگین ساختمان ها، انسداد معابر و راه ها و قطع سیستم های ارتباطی و مخابراتی گردید. این بحران که در سال های اخیر بی سابقه بود، با چالش ها و مشکلات مختلفی در بازسازی روبرو شد. مقاله حاضر به ارائه راهکارهای معمارانه در مرحله بازسازی، به منظور کاهش آسیب پذیری در برابر بارش برف سنگین می پردازد. با اتخاذ روش تحقیق کیفی و انجام مصاحبه های عمیق با مسوولین و بررسی مدارک مرتبط با بازسازی، داده ها گردآوری شد و طی چندین مرحله سفر به منطقه و انجام مشاهدات دقیق و مصاحبه های منظم، خسارات و آسیب های وارده به بناها و محیط شهری به دقت شناسایی و تحلیل شدند. مقاله نتیجه می گیرد که کاهش خطر ناشی از بارش برف سنگین در حوزه معماری و شهرسازی از دو طریق قابل حصول می باشد. طریق اول: طراحی و اجرای بهینه عناصر و جزییات بناها از جمله نصب حفاظ های برف بر روی بام، طراحی شیب مناسب و مصالح غیرلغزنده جهت پوشش بام، مقاوم سازی سازه ساختمان بر اساس بار برف نامتوازن، استفاده از کابل های گرمایشی بر روی بام، امکان سنجی تهویه فضای زیرشیروانی، نصب عایق حرارتی میان فضای زیرشیروانی و فضای داخلی، تعیین فاصله مناسب میان ساختمان اصلی و فضای دست دوم(پارکینگ و انباری)، طراحی سایبان های ورودی با جهت گیری مناسب، عدم جانمایی ورودی ساختمان در زیر لبه بام، تعیین جهت و محل پله ها با توجه به جهت باد غالب، ایجاد باغچه جهت محدود کردن تردد در زیر لبه بام، طراحی دسترسی های ایمن به مکان هایی با پتانسیل ایجاد بار برف نامتوازن، نصب حفاظ های برف منفرد بر بالای تجهیزات(دودکش، آنتن و لوله های هواکش) روی شیروانی، نصب تجهیزات در نزدیکی خط الراس بام و طریق دوم: طراحی جزییات مناسب مبلمان شهری و دقت در فاصله همجواری ساختمان ها در محیط کالبدی، جلوگیری از همپوشانی بام ها و ممانعت از پیش آمدگی بام ساختمان ها در حریم معابر و کابل ها.
۱۰.

پیشینه سازه های چوبی با مصادیق مذهبی در روستاهای ایران به منظور توسعه بناهای مذهبی در روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چوب سازه چوبی توسعه بناهای مذهبی چوبی پهنه های روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
نوشتار حاضر با طرح این سوال که چوب ، چگونه در معماری بناهای مذهبی روستایی ایران استفاده شده در جستجوی آن است که آیا امروزه چوب قابلیت آن را دارد که در توسعه بناهای مذهبی روستایی به کار گرفته شود؟ روش تحقیق، مبتنی بر مشاهدات میدانی و رجوع به مکتوبات است و از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در جریان بررسی، پیشینه ای غنی از سازه های کاملاً چوبی تا نیمه چوبی در هفت پهنه از هشت پهنه روستایی، در فهرستی بالغ بر هشتاد مصداق شناسایی شد که تعدادی از آن ها به تفصیل، معرفی و تحلیل می شوند. عناصر اصلی سازه های چوبی عبارتند از تیر، ستون ، خرپا، شبکه الیاف چوبی و عناصر فرعی از توفال کوبی، نی یا حصیر. در پوشانه از خار، کاهگل، لته های چوبی، سفال یا ورقه های فلزی استفاده می شود. از نتایج پژوهش آن است که امروزه در توسعه بناهای مذهبی روستاها ، گزینه ساخت با چوب، در تعدادی از پهنه های روستایی امکان پذیر و راهکارهایی برای آن پیش بینی شده است. لذا تلاش برای احیای چنان شیوه ای از ساخت به دلایل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و رابطه معمارانه چوب با مکان های مذهبی و در نهایت پایداری اجتماعی ضرورت دارد. در این میان موانعی در انتخاب سازه های چوبی وجود دارند که عبارتند از عدم حمایت لازم از سوی مقررات ملی ساختمان برای ساختن با مصالح بومی، عدم اطمینان به دوام چوب در مقابل زلزله، آسیب پذیری سازه های چوبی بومی در حریق، کمبود استادکاران، تصورعدم امکان مقاومت چوب در دهانه های بزرگ و تمایل به نو خواهی افراطی(مسئله فرهنگی) که می بایست از طریق راهکارهایی آن ها را برطرف ساخت.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲