صلح غایت انگارانه؛ تطبیقی هستی و انسان شناسانه بر نظریه صلح در اسلام و غرب (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
باتوجه به جایگاه صلح در زندگی بشری، مکاتب و نظریه های مختلف کوشیده اند تا ضمن تفسیر و تبیین مفهوم صلح، ضرورت و کاربرد آن را در زندگی بشری با توجه به مبانی انسان شناسی و هستی شناسی به تصویر بکشند. اسلام نیز به عنوان مکتب آسمانی و جهان شمول نگرشی غایت انگارانه و اصالت مدار به صلح دارد و آن را مساله ای اصیل و ریشه دار با فهم خاص انسان و هستی شناسانه قلمداد می کند؛ در صورتی که مکاتب غربی با مبنا قرار دادن اصالت جنگ یا حداکثر نگرش قدرت محورانه که در نهایت به جنگ می انجامد، فهمی متفاوت از هستی شناسی و انسان شناسی صلح ارائه می دهند. در این مقاله کوشش خواهد شد تا به این سوال پاسخ دهد که این مبانی از دیدگاه اسلام و غرب چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و کدام فهم و ایده از نظام خلقت و انسان به صلح واقعی نزدیک تر و واقعی تر است تا این تفاوت در پاسخ به سوال آشکارتر شود که کلیت مکاتب غربی با نگرش اومانیستی و ابزارانگارانه و نه غایت انگارانه در خدمت قدرت و الزامات آن به نظریه پردازی پرداخته اند و مفهوم صلح با توجه به سوابق تاریخی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و یا در هدف و یا در عمل تنها مستمسکی برای اندیشه قدرت محور و نسبیت گرای غرب تئوریزه شده است.Teleological Peace: An Anthropological and Ontological Comparison of the Theory of Peace in Islam and West
Considering the status of peace in the human life, different schools of thought and theories, while interpreting and explaining the concept of peace, have endeavored to depict its necessity and application on the basis of anthropology and ontology. Islam also as a divine and universal school of thought considers a teleological perspective on peace and takes it as an original and deep-rooted issue with a special perception of human and ontological understanding. While the Western Schools of thought by putting the originality of war or ultimately the power-based perspective which would eventually lead to the war, offer a different conception of anthropology and ontology of peace. This paper is an attempt to address the main questions as to how these principles are different with each other from Islamic and Western Perspectives? and which perception and idea of the creation and human are closer and more realistic to the real peace? so that the difference in the answer to the questions is more clear that the generality of the Western schools of thought with humanist and means-based perspective rather than teleological approach have theorized to the purpose of the power and its requirements.