جغرافیا و برنامه ریزی محیطی
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره 33 زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 88) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: امنیت غذایی به عنوان شاخص سلامتی در سطوح خانوار مطرح است و ناامنی غذایی می تواند زمینه ساز مشکلات تکاملی، سلامتی و تغذیه ای باشد. بر این اساس تعیین عوامل مرتبط با امنیت غذایی در هر جامعه ای ضروری است. امنیت غذایی ازجمله پدیده هایی است که بر تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تأثیر می گذارد. مفهوم امنیت غذایی بسیار گسترده است و با تعامل با دامنه ای از عوامل زیست شناختی، اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی و فیزیکی تعیین می شود. آگاهی درباره وضعیت امنیت غذایی هر منطقه می تواند برنامه ریزی در این زمینه را کارآمدتر کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت امنیت غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان های هریس و بستان آباد است. روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش شناسی، توصیفی تحلیلی است. قلمرو مکانی پژوهش نیز شهرستان های هریس و بستان آباد است. بدین منظور از 22 شاخص کشاورزی برگرفته از نتایج سرشماری عمومی کشاورزی سال 1393 برای بررسی وضعیت امنیت غذایی در مناطق روستایی محدوده مطالعه شده، و از روش آنتروپی شانون و منطق فازی (FGIS) برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات استفاده شد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد از کل 293 منطقه روستایی مطالعه شده، 73/2 درصد روستاها (8 روستا) در وضعیت خیلی خوب، 51/7 درصد (22 روستا) در وضعیت خوب، 06/17 درصد (50 روستا) در وضعیت متوسط، 54/37 درصد (110 روستا) در وضعیت ضعیف و 15/35 درصد (103 روستا) در وضعیت خیلی ضعیف ازنظر امنیت غذایی با تأکید بر شاخص های توسعه کشاورزی قرار دارند. به طورکلی امنیت غذایی 70/72 درصد از روستاهای محدوده بررسی شده در وضعیت خطرناکی از بعد کشاورزی است و به توجه ویژه مسئولان به ویژه در زمینه توسعه پایدار بخش کشاورزی این روستاها نیاز دارد.
ارزیابی تأثیر کیفیت های طراحی شهری بر سلامت روانی و شادمانی شهروندان (نمونه موردی: محله های چهارباغ و سوران در شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادمانی و سلامت روانی از مهم ترین بخش های سلامت عمومی به شمار می رود. مطالعات مختلفی نشان دهنده آن بود که کیفیت زندگی شهروندان ارتباط مستقیمی با محیط سکونت دارد. در این میان، فضای عمومی شهرها به عنوان بستری که زمینه را برای حیات جمعی فراهم کرده و تقویت کننده یا تضعیف کننده ی سلامت شهروندان خود است، اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و در شهر سنندج انجام شده است. اطلاعات لازم به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. اهداف اصلی این پژوهش: 1.شناسایی کیفیت های محیطی برانگیزاننده شادمانی و متضمن آرامش روانی شهروندان؛ 2. بررسی رابطه بین ویژگی های کالبدی/فضایی و اجتماعی دو سکونتگاه (در اینجا محله)، با کیفیت های موردانتظار است. کیفیت های طراحی شهری شامل کیفیت های عملکردی، حمل ونقل، زیست بوم، ادراکی، بصری، محیط اجتماعی و زمان همگی به عنوان عوامل اثرگذار بر سلامت روان از مطالعات اسنادی استخراج شد؛ همچنین در راستای تحقق هدف پژوهش، آزمون های آماری مختلفی انتخاب شده است. به طوری که برای آزمودن نرمال بودن متغیرهای پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف؛ آزمودن نتایج مربوط به سطوح مختلف سلامت روانی شهروندان و تفاوت در کیفیات طراحی شهری در محله ها از واریانس یک طرفه؛ بررسی اثرگذاری کیفیات طراحی شهری بر سطح سلامت روانی شهروندان و از تحلیل رگرسیون، برای بررسی سطوح مختلف هرکدام از کیفیات طراحی شهری در محله های یادشده استفاده شده است. در پایان نیز از نرم افزارSmart PLS برای تدوین مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که کیفیات ادراکی، بصری، محیط اجتماعی و عملکردی به ترتیب با آماره های برابر 37/7، 78/6، 13/6 و 67/4، بیشترین اثرگذاری را بر سلامت شهروندان دارد.
پایش و برآورد وسعت مناطق گرفتار حریق بخشی از کوهستان زاگرس با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگل ها ازنظر تأمین تعادل اجتماعی و زیست محیطی جایگاه فوق العاده مهمی در اکوسیستم دارد. بزرگ ترین خطر برای چنین جنگل هایی، آتش سوزی است. هرساله سطوح زیادی از جنگل های منطقه زاگرس در غرب ایران، دستخوش آتش سوزی می شود و از بین می رود؛ بنابراین برآورد شکل گیری و ویژگی های رفتاری آتش برای مقابله با آن بسیار مهم است. بهره گیری از داده ها و تصاویر ماهواره ای مناسب و در دسترس، اطلاعات مفیدی را درباره شرایط پیش و پس از آتش سوزی عرصه های جنگلی فراهم می کند. این پژوهش، با هدف برآورد مساحت مناطق گرفتار حریق و آگاهی از کارایی، قابلیت داده های ماهواره لندست و شاخص های NBR و dNBR در تشخیص، ارزیابی و تهیه نقشه جنگل های سوخته شده منطقه زاگرس انجام شد. برای این منظور، پس از تهیه تصاویر لازم، آتش سوزی های اتفاق افتاده در خردادماه سال 1399 در جنگل های زاگرس با بهره گیری از تکنیک های سنجش از دور و انجام پردازش های لازم بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن بود که شاخص های NBR و dNBR اطلاعات مناسبی را درخصوص تأثیر آتش سوزی و روند تغییرات آن در اختیار قرار می دهد؛ همچنین 13685 هکتار از جنگل های زاگرس در این آتش سوزی طعمه حریق شده اند.
ارزیابی تناسب اراضی برای روش های آبیاری سطحی و قطره ای در دشت سیستان، نمونۀ پژوهش: شهرستان های استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای استفاده درست از منابع آب و جلوگیری از تخریب خاک، باید مناسب ترین سامانه های آبیاری را به کار برد. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی تناسب اراضی برمبنای ویژگی های خاک برای سامانه های آبیاری سطحی و قطره ای در 46000 هکتار از اراضی دشت سیستان است. به منظور دستیابی به این هدف، 600 خاک رخ با فواصل تقریبی 700 تا 800 متر حفر و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی تمامی افق ها تعیین شد. ارزیابی تناسب برای روش های مختلف آبیاری برمبنای ویژگی های خاک و توپوگرافی با استفاده از روش پارامتریک انجام شد. پس از تعیین کلاس و زیرکلاس تناسب سرزمین برای خاک رخ های مطالعه شده، با استفاده از روش وزن دهی معکوس فاصله، نقشه های پیوسته زیرکلاس های تناسب برای هر دو روش آبیاری در شهرستان های مختلف تهیه شد. نتایج نشان داد که در تمامی مناطق، شرایط برای آبیاری قطره ای به مراتب بهتر از آبیاری سطحی است. هرچند در بسیاری از مناطق، برای آبیاری قطره ای نیز، محدودیت هایی وجود دارد و استفاده مناسب و کارآمد از این نوع سامانه به رفع محدودیت ها در این مناطق بستگی دارد. در تمامی شهرستان ها، مهم ترین محدودیت برای روش های آبیاری بررسی شده، محدودیت شوری قلیائیت و ویژگی های فیزیکی خاک (بافت شنی، رسی و رسی سیلتی) است. در تمامی مناطق، بافت های رسی سیلتی و لومی سیلتی مهم ترین کلاس های بافتی محدودکننده بودند. با توجه به اینکه تغییر ویژگی های فیزیکی به راحتی امکان پذیر نیست، عملیات اصلاح خاک ها ازنظر مقادیر شوری قلیائیت به رفع محدودیت ها یا کاهش آنها کمک زیادی می کند.
بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی بر غلظت بعضی از آلاینده ها در منطقۀ صنعتی ماهشهر با استفاده از تصاویر سنجش از دور و تحلیل واریانس (ANOVA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آلودگی هوا یکی از مهم ترین مشکلات محیط زیستی در شهرها، به ویژه شهرهای صنعتی است که هرساله باعث بروز بیماری های قلبی عروقی و مرگ ومیر زیادی می شود. ارزیابی روند تغییرات مکانی پراکنش آلودگی هوا در مناطق دارای صنایع سنگین برای توسعه پایدار این مناطق ضروری است. با توجه به اهمیت شهرستان ماهشهر به عنوان یکی از قطب های صنعت پتروشیمی کشور، پژوهش حاضر غلظت آلاینده های NO 2 ، SO 2 ، O 3 و PM 10 در مناطق مختلف ناحیه صنعتی شهرستان ماهشهر، نقشه سازی آنها و ارتباط این آلاینده ها با کاربری های گوناگون را بررسی می کند. در این مطالعه، از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2 مربوط به سال 1398‑1399 و نرم افزار ENVI 5.3 و روش طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال به منظور طبقه بندی کاربری پوشش اراضی استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش درون یابی KRIGING و داده های ایستگاه پایش کیفیت هوا، غلظت آلاینده های اشاره شده به صورت فصلی در سطح منطقه پهنه بندی، و از تحلیل واریانس (ANOVA) برای بررسی تفاوت میان غلظت آلاینده ها در کاربری ها و فصول مختلف سال استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین کاربری در معرض خطر، کاربری صنعتی و کمترین کاربری در معرض خطر، کاربری کشاورزی است. همچنین کمترین میزان غلظت آلاینده های مطالعه شده به ایستگاه سربندر مربوط است. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان داد که از میان فصول مختلف سال های 1398 و 1399، پاییز و زمستان بیشترین اختلاف معنا دار را دارند. نتایج این مطالعه در بازه زمانی 1398‑1399، به شناسایی آلودگی هوا و ارتباط آن با تغییرات کاربری اراضی و همچنین کنترل و کاهش میزان غلظت آلاینده ها در منطقه مدنظر کمک می کند.
تجزیه وتحلیل و مقایسۀ روش های مرسوم زمین مرجع کردن عکس های هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عکس های هوایی برای سالیان متمادی، پایه و اساس بسیاری از پژوهش های کاربردی انجام شده بر روی منابع سرزمین، ازجمله مطالعات خاک شناسی بوده اند. هم زمان با پیشرفت های فناوری و ورود سامانه های اطلاعات جغرافیایی به مطالعات سرزمین به منظور تجزیه وتحلیل های جغرافیایی، زمین مرجع کردن عکس هوایی در این سامانه ها موردتوجه قرار گرفت. درست و دقیق انجام شدن این فرایند، به دلیل ماهیت عکس های هوایی، اعوجاج و جابه جایی پدیده ها نسبت به موقعیت واقعی آنها بسیار ضروری و مهم است. بر این اساس، هدف از این پژوهش، دستیابی به روشی مناسب برای زمین مرجع کردن عکس های هوایی است که افزون بر ساده و کم هزینه بودن، با دقت باشد. برای این منظور، روش های مرسوم زمین مرجع کردن عکس های هوایی (روش های تبدیل درجه اول تا درجه سوم، اسپیلاین، تصویری و اصلاح قائم سازی) در دو منطقه متفاوت ازنظر ناهمواری ها (منطقه ی هموار شهرکرد و منطقه ی تپه ماهوری چالشتر)، در نرم افزار ILWIS3.3 وArcGIS10.7 استفاده و خطای روش های مختلف از طریق محاسبه شاخص های کمینه و بیشینه، میانگین (ME)، انحراف معیار و جذر مربع خطاها (RMSE) تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که برای منطقه هموار، خطای روش های مختلف، تغییرات کمتری نسبت به منطقه ناهموار داشت؛ به گونه ای که با افزایش ناهمواری ها، مقدار خطای روش ها به شدت افزایش یافت و نشان دهنده تفاوت چشمگیری بود. براساس نتایج به دست آمده، روش اصلاح قائم سازی صرف نظر از زمان و داده های موردنیاز، دقیق ترین روش زمین مرجع کردن بود (35 = ME و 38 = RMSE)؛ اما با در نظر گرفتن زمان و داده هایی که برای این روش لازم بود، روش اسپیلاین مناسب ترین روش تشخیص داده شد. در روش اخیر نه تنها دقت مقبولی وجود دارد، مشکلات روش اصلاح قائم سازی را ازجمله نیاز به داده های حاشیه ای عکس هوایی و لایه مدل رقومی ارتفاع نیز ندارد.
رتبه بندی آسیب پذیری شهری در برابر مخاطرۀ زلزله با مدلELECTRE FUZZY (مطالعۀ موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل قرارگیری شهر کرمان در مرز کوه و دشت، گسل های متعددی در محدوده و مناطق مجاور این شهر وجود دارد که بعضی از آنها موجب بروز زلزله های بسیار مخرب می شود. این شهر ازنظر معماری دارای یک هسته مرکزی بسیار قدیمی و اغلب از ساختمان های خشتی و گلی است که میزان آسیب پذیری زیادی دارد. بر این اساس، بررسی های دقیق و علمی آسیب پذیری لرز ه ای از ضروریات مدیریت شهری کرمان و دلیل اصلی انتخاب این شهر به عنوان منطقه موردمطالعه است. روش پژوهش و تجزیه وتحلیل اطلاعات، مبتنی بر پایگاه داده و مدل Electre Fuzzyاست که در این پژوهش معیارهای: کیﻔی ﺖ اﺑﻨی ﻪ (ساختمان ها)، ﺗ ﺮاکﻢ خانوار در هر واحد مسکونی، عرض معابر، فاصله از گسل، فاصله از مراکز درمانی، دسترسی به ایستگاه آتش نشانی، دسترسی به فضای سبز، دسترسی به مراکز اسکان موقت و کاربری اراضی اﺳ ﺘﻔﺎده شد. نتایج حاصل حاکی از آن است که منطقه 4 و5 شهری کرمان، آسیب پذیرترین مناطق در برابر وقوع زلزله است. در پهنه بندی آسیب پذیری خطر زلزله در شهر کرمان مساحت آسیب پذیری زیاد در منطقه 4/28 درصد و در منطقه 5/23 درصد است. بیش از 50 درصد مساحت با رتبه بندی آسیب پذیری زیاد در این مناطق واقع شده است. همچنین مناطق شهری 1، 3 و 2 به ترتیب در رتبه های بعدی پهنه آسیب پذیری زیاد قرار دارد.