جغرافیا و برنامه ریزی محیطی
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره 33 تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 86) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کشت زعفران به دلیل نیاز آبی کم در سال های اخیر در استان لرستان مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار کشت محصول زعفران صورت گرفته است. بدین منظور طی یک سال متوالی 1396- 1397 سه منطقه در شهرستان های کوهدشت، کوهنانی و خرم آباد و در یک پژوهش میدانی در هر منطقه، پنج مزرعه به صورت نمونه انتخاب شد. پارامتر بررسی شده، سن مزارع از یک تا پنج سال در سه منطقه کوهدشت، کوهنانی و خرم آباد بوده است. در این پژوهش خصوصیات گل و وزن خشک کلاله زعفران همزمان با بازدیدهای فنولوژیک روزانه از سطح مزارع تعیین شد. نتایج در هر دو سال نشان دادند در هر سه منطقه، سن، مهم ترین عامل تغییر عملکرد بوده است؛ به طوری که با افزایش سن گیاه زعفران تا چهار سال، بازدهی زعفران روند صعودی و سپس کاهش یافته است. اثر سن مزرعه بر عملکرد گل و کلاله زعفران ازنظر آماری معنادار بوده که مشخص شد کمترین عملکرد برای مزارع یک، دو و پنج ساله و بیشترین عملکرد برای مزارع سه و اوج آن چهارساله بوده است. طی بررسی نقش دما در دو سال متوالی مشاهده شد که در سال 1396 متوسط دما بیشتر بوده و طبیعتاً طول مدت گل دهی کاهش یافته است؛ بر این اساس میزان عملکرد زعفران در این سال نسبت به سال 1397 مقدار کمتری را نشان می دهد که بیانگر نقش دمای دوره گل دهی در افزایش عملکرد است.
تحلیل فراوانی سیلاب 100ساله در حوضه های آبریز ایران و بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل فراوانی دبی پیک سیلاب با دوره بازگشت 100ساله و مدل سازی آن براساس مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سیلاب در 206 حوضه آبریز در ایران است. در این راستا، تحلیل فراوانی سیلاب براساس داده های دبی حداکثر لحظه ای سالانه و برازش توزیع های پیوسته مرسوم انجام شد. سپس برای مدل سازی، هشت عامل مؤثر بر دبی اوج سیلاب شامل بارش سنگین روزانه، متوسط پوشش گیاهی، محیط، مساحت، میانگین شیب، میانگین ارتفاع، طول رودخانه اصلی و شیب رودخانه اصلی در سطح حوضه آبریز منتهی به ایستگاههای هیدرومتری انتخابی استخراج شد. همچنین از تکنیک تحلیل رگرسیون گام به گام به منظور تعیین عوامل مؤثر بر تولید دبی اوج سیلاب در ایستگاههای منتخب استفاده شد. نتایج نشان داد حوضه های جنوب غربی، جنوبی و جنوب شرقی ایران با دبی پیک بیش از 4000 مترمکعب بر ثانیه، بیشترین دبی پیک 100ساله را در بین حوضه های مطالعاتی دارند. یافته های مدل رگرسیون گام به گام مؤید آن بود که پنج عامل مساحت، بارش سنگین، ارتفاع، پوشش گیاهی و شیب حوضه با ضریب تعیین تعدیل شده 72/0، خطای برآورد استاندارد 7/132، معیار اطلاعات آکائیک 62/1 و فاکتور تورم واریانس 62/0، بهترین عملکرد را در تخمین دبی پیک سیلاب دارند. نتایج این پژوهش با توجه به مقیاس مکانی گسترده آن که شامل کل ایران است، می تواند یک راهنمای عملی در تخمین دبی پیک سیلاب 100ساله در حوضه های فاقد آمار کشور باشد و فقط براساس مهم ترین عوامل مؤثر بر تولید آن در سطح حوضه آبریز مورد استفاده هیدرولوژیست ها و مدیران حوضه آبریز قرار گیرد.
موانع و تسهیل کننده های توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری کشاورزی با ایجاد فرصت های جدید شغلی، ارزش های اجتماعی فرهنگی را در مناطق روستایی ارتقا می بخشد، به حفظ محیط زیست کمک می کند و جریان مهاجرت روستا- شهری را معکوس می سازد؛ اما بررسی ها نشان می دهد این نوع گردشگری در ایران توسعه چشمگیری ندارد. این پژوهش با هدف شناسایی موانع و تسهیل کننده های توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران به صورت آمیخته (کیفی- کمی) اکتشافی انجام شد. جامعه بخش کیفی، کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی در سازمان های مختلف بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و با مصاحبه نیمه ساختارمند با 21 نفر از آنها اطلاعات لازم گردآوری شد. در ادامه به صورت تحلیل محتوای متعارف 120 شاخص استخراج و در هشت بعد اجتماعی فرهنگی، فیزیکی کالبدی، سیاستی قانونی، مدیریتی، زیرساخت فکری، ارتباطی تبلیغی، مشارکتی و بازاریابی دسته بندی شد. جامعه آماری بخش کمی، تعداد 69 نفر از دهیاران روستاهای غرب استان مازندران بودند که به روش چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل میدان نیرو با نرم افزارهای SPSS win20 و Pathmaker ver5.5 استفاده شد. نتایج نشان داد در تمامی هشت عامل برآیند امتیاز نیروهای بازدارنده بیش از پیش برنده ها بوده است. این موضوع نشان می دهد براساس نیروهای پیش برنده، دستیابی به توسعه پایدار گردشگری کشاورزی میسر نمی شود. در هر عامل نیز قوی ترین نیروی تسهیل کننده و مانع شناسایی و معرفی شد. توسعه پایدار گردشگری کشاورزی با موانع زیادی همراه است که باید برنامه ریزان براساس نتایج پژوهش برای برطرف کردن آنها و همچنین تقویت نیروهای تسهیل کننده اقدام کنند تا درنهایت پایداری توسعه گردشگری کشاورزی محقق شود.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل CA_Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین [1] ، یکی از موضوعات اصلی توسعه پایدار است. به منظور ارائه علمی منطقی برای تصمیمات برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار می توان از مدل های پیش بینی الگوهای کاربری اراضی استفاده کرد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، مدل سازی و پیش بینی الگوهای زمانی و مکانی تغییر کاربری اراضی حوضه زاینده رود است. در این پژوهش از مدل اتوماتای سلولی و زنجیره مارکوف [2] برای شبیه سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. تغییرات کاربری اراضی از سال 1996 تا 2018 بررسی و تغییرات آینده برای سال 2030 و 2050 شبیه سازی و سناریوهای آینده کاربری اراضی طراحی شد. اعتبارسنجی مدل با مقایسه نقشه شبیه سازی شده سال 2018 با نقشه واقعی آن انجام و از ضریب کاپا برای ارزیابی مدل استفاده و ضریب کاپای 94% حاصل شد. براساس نتایج، کاربری انسان ساخت از 13016 هکتار در سال 1996 به 154194 هکتار در سال 2050 تغییر می یابد و مدیریت توسعه آتی شهر را می طلبد. میزان اراضی کشاورزی از 177067 هکتار در سال 1996 به 40000 هکتار در سال 2050 تغییر می یابد. در میان تمام تغییرات، نگران کننده ترین وضعیت برای اراضی کشاورزی است. نتایج نشان می دهد تغییرات کاربری اراضی به صورت گسترش مناطق شهری و کاهش مساحت کاربری کشاورزی است. چنین تغییراتی در دو مرحله مشخص رخ داده است. اراضی شهری از سال 2013 با تأثیر مستقیم در کاهش پوشش گیاهی به مثابه یک نتیجه از تبدیل اراضی کشاورزی به سایر کاربری ها توسعه می یابد. همچنین تأیید شده است که روند تغییرات پس از سال 1996 پویا بوده و شدت یافته است؛ زیرا در سال 2018 منطقه وسیعی از اراضی کشاورزی به مناطق شهری و صنعتی تبدیل شده است. اراضی کشاورزی و باغ ها در سال 2018 شامل 74057 هکتار است و تا سال 2050 می تواند به 40000 هکتار کاهش یابد که به معنی از دست دادن 34057 هکتار نسبت به پوشش اراضی کشاورزی و باغ ها در سال 2018 است. نتایج پژوهش حاضر مبنی بر گسترش فعالیت های شهری و صنعتی و کاهش سطح اراضی کشاورزی در منطقه، توجه بیشتر برنامه ریزان محیط زیست را برای تصمیم گیری و مدیریت بهتر می طلبد. [1]. Land use / Land cover (LULC) [2]. CA_Markov
شناسایی و اولویت بندی مهم ترین موانع فرهنگی گردشگری اجتماع محور در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری اجتماع محور، نوعی رویکرد در دستیابی به گردشگری پایدار، بر مولدبودن جامعه متمرکز است. مولدبودن در بستر جامعه در حوزه گردشگری اجتماع محور به مشارکت فعالانه نیاز دارد که این مشارکت به میزان زیادی متأثر از جوّ فرهنگی جامعه است. بدین منظور پژوهش حاضر چالش های فرهنگی مشارکت ذی نفعان گردشگری در ایران را شناسایی و اولویت بندی کرده است. در ابتدا نُه چالش عمده براساس ادبیات داخلی و خارجی استخراج و در ادامه با استفاده از روش SWARA براساس ادغام نظرات هفت خبره گردشگری، امور شهری و دانشگاهی بومی سازی و اولویت بندی شد. روابط ساختاری بین چالش ها با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد که در این بخش چالش ها در پنج سطح ترازبندی شدند. برای تأیید نتایج از روش دیمتل استفاده شد. براساس یافته های پژوهش حاضر از چالش های فرهنگی مربوط به گردشگری اجتماع محور، ناکارآمدی رسانه های جمعی و فقدان حس تعلق، بیشترین تأثیرگذاری و بی اعتمادی و تعاملات محدود، ابهام و بی علاقگی افراد به ترتیب بیشترین تعامل با دیگر چالش ها را داشته اند.
ارزیابی تاب آوری منطقه 20 کلان شهر تهران در برابر مخاطرات محیطی با استفاده از توابع فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه 20 در جنوب کلان شهر تهران با مخاطرات محیطی همچون سیلاب، زمین لرزه، بحران آب، آلودگی و طوفان مواجه است. افزایش تاب آوری دربرابر این مخاطرات مستلزم شناخت ظرفیت تاب آوری است؛ از این رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی پیمایشی برای شناخت ظرفیت پایه ای تاب آوری این منطقه دربرابر مخاطرات محیطی انجام شد. نخست پرسش نامه ای با نظر کارشناسان برای استخراج مؤلفه های اثرگذار بر تاب آوری تهیه شد که برمبنای آن، 26 زیرمعیار در قالب چهار معیار اجتماعی اقتصادی، کاربری اراضی، دسترسی ها و زیرساخت های جاده ای به دست آمد. درجه اهمیت هر زیرمعیار در تاب آوری با تحلیل شبکه و میزان عضویت آنها در تاب آوری با عملگرهای فازی مشخص شد؛ سپس زیرمعیارها با عملگرهای فازی AND، OR، SUM، Product و گاما روی هم گذاری و طبقه بندی محله ها در تاب آوری با خوشه بندی k-mean انجام شد. نتایج نشان داد معیارهای اقتصادی اجتماعی و معیار زیرساخت ها با وزن 49/0 و 231/0 بیشترین اهمیت را در تاب آوری دارند. در معیار اقتصادی اجتماعی زیرمعیار استحکام منازل با وزن 332/0، در معیار پوشش اراضی زیرمعیار دسترسی به اماکن اجتماعی با وزن 321/0، در معیار دسترسی ها زیرمعیار مراکز بهداشتی درمانی با وزن 292/0 و در معیار زیرساخت های جاده ای زیرمعیار دسترسی به پل عابر پیاده با وزن 435/0، بیشترین وزن را در تاب آوری دارند. بهترین عملگر برای روی هم گذاری لایه ها، عملگر SUM بود که بیشترین همبستگی را با معیارها دارد. درنهایت محله های منطقه 20 به سه خوشه تاب آوری زیاد، متوسط و ضعیف تقسیم شدند. از این بین، محله های جوانمرد، منصوریه، حمزه آباد، ابن بابویه، سرتخت، تقی آباد و عباس آباد به دلیل داشتن جمعیت مناسب، میزان مشارکت اقتصادی مطلوب، میزان مشارکت اجتماعی مطلوب، دوری از مسیل، دسترسی به زیرساخت های جاده ای و نزدیکی به مراکز خدمات رسانی، بیشترین تاب آوری را دربرابر مخاطرات محیطی دارند؛ اما محله های جنوبی و غربی در منطقه 20، به دلیل دوری از مراکز خدمات رسانی و پل های عابر پیاده، نزدیکی به مسیل و کارخانه، کم بودن میزان مشارکت اقتصادی، و استحکام کم منازل، کمترین تاب آوری را دربرابر مخاطرات محیطی دارند.
تبیین چارچوب توسعه هسته های تاریخی شهری با رویکرد شهر خلاق نمونه موردی: هسته تاریخی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه «شهر خلاق» رویکردی نوین محسوب می شود که نقطه عطف آن تأکید بر خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و توجه ویژه به سرمایه های انسانی و اجتماعی است. بافت های تاریخی علاوه بر اینکه ارزش های زیبایی شناختی و هویت بخشی به شهرها دارند، هنوز محل معیشت میلیون ها نفر از شهروندان هستند و از این رو مکانی مناسب برای به کارگیری رویکرد شهر خلاق به شمار می روند. پژوهش حاضر با هدف تبیین چارچوب شهر خلاق در بافت تاریخی شهر همدان انجام شده که ضمن تأکید بر جنبه کاربردی آن، با فن پیمایشی و به روش تحلیلی تفسیری صورت گرفته است. در ابتدا شاخص های ارزیابی شهر خلاق که از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج شده بودند، در پنج ساختار اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی، کارکردی فضایی و محیط زیستی دسته بندی شدند. به علت تعدد شاخص های مدنظر با هدف کاهش عوامل اصلی و سهولت در اولویت بندی آنها، از روش تحلیل عاملی بهره گرفته شد. به این ترتیب ابتدا برمبنای شاخص های استخراجی برای طراحی پرسش نامه ای برمبنای طیف پنج گانه لیکرت اقدام شد. تعداد پرسش نامه ها براساس آزمون نمونه گیری کوکران، 200 عدد در نظر گرفته شد. پس از آن با استفاده از تکنیک تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی، رابطه میان عوامل استخراج و رویکرد شهر خلاق در بافت تاریخی شهر همدان سنجیده شد. براساس نتایج، شاخص هایی چون توجه به نقش مشارکت کنشگران اجتماعی در هسته تاریخی شهر، توسعه مراکز خدماتی نوین و دانش بنیان، بازآفرینی خاطرات و هویت کالبدی و تاریخی و حمایت از کارآفرینان شهری، از مهم ترین اولویت های تحقق رویکرد شهر خلاق در بافت تاریخی شهر همدان است.