جغرافیا و برنامه ریزی محیطی
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره 32 بهار 1400 شماره 1 (پیاپی 81) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش میزان جریان در مطالعات منابع آب، در این پژوهش روش های تجربی برآورد جریان رودخانه در مناطق بدون ایستگاه آب سنجی بررسی شده اند. عملکرد این روش ها در تخمین جریان سطحی خروجی از محدوده های مطالعاتی حوضه سفیدرود بزرگ که ایستگاه آب سنجی دارند، بررسی شده است. جریان سطحی تخمینی براساس روش های تجربی مختلف با جریان سطحی مشاهداتی ثبت شده در ایستگاههای آب سنجی مقایسه و نتایج از منظر شاخص های آماری همچون خطا ارزیابی شده است. انتخاب این حوضه با توجه به گستردگی جغرافیایی، تنوع اقلیمی و ویژگی های فیزیوگرافیک متنوع آن صورت گرفته است. روش های جاستین، کوتاین، سازمان تحقیقات کشاورزی هندوستان، دپارتمان آبیاری هندوستان، تورک، لازی، خوسلا، انگلی- دی سوزا و SCS-CN مربوط به سازمان حفاظت خاک آمریکا در این پژوهش بررسی شده اند. نتایج در محدوده های مختلف حوضه سفیدرود حاکی از عملکرد بهتر روش های دپارتمان آبیاری هندوستان، جاستین و کوتاین بوده است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده، روش جاستین برای محدوده هایی با گرادیان ارتفاعی و دمایی شدید و در عین حال ضریب جریان زیاد توصیه می شود. روش سازمان آبیاری هندوستان نیز برای محدوده های دارای نسبت زیاد رواناب به بارش عملکرد قابل قبولی داشته است؛ اما هرچه نسبت رواناب به بارش کمتر از 2/0 باشد، عملکرد این روش ضعیف تر می شود. روش کوتاین در بیشتر محدوده ها عملکردی متوسط دارد که بر این اساس این روش به مثابه انتخابی محافظه کارانه توصیه می شود.
بررسی خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های زاگرس در ارتباط با شرایط کارستی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشترین تأکید ژئومورفولوژیست ها بر این است که با شناسایی و بررسی اشکال زمین شناختی، تأثیراتی را بررسی کنند که این گونه اشکال از اقلیم گرفته اند یا برعکس بر آن اثر گذاشته اند. کارست به مثابه یک سیستم ژئومورفولوژی همواره متأثر از اقلیم و تغییرات آن بوده است. با توجه به پراکندگی سنگ های کربناته در زاگرس با استناد به منابع اسنادی مانند نقشه های زمین شناسی لایه مدل رقومی ارتفاع و نقشه های توپوگرافی، نخست زیرحوضه های واقع در این نوع لیتولوژی در نرم افزار Arc GIS تفکیک و سپس پارامترهای فیزیوگرافی مورد نیاز زیرحوضه ها در همین نرم افزار و همچنین در Mapper Global برآورد شد. در ادامه اطلاعات دما و بارش از پایگاه داده های 49ساله اسفزاری استخراج و داده های فیزیوگرافی و اقلیمی در نرم افزار MATLAB تجزیه و تحلیل و روابط رگرسیونی مورد نیاز برآورد شد. نتایج حاصل از بررسی پراکندگی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی در طبقات اقلیمی زاگرس نشان داد شرایط مختلف اقلیمی موجب تغییر عملکرد انحلال و درنتیجه تغییر شکل فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی شده است؛ به این صورت که در مناطق مرتفع تر به دلیل دمای پایین تر، عمل انحلال بیشتر در عمق متمرکز شده تا در سطح، و اشکال کارستی- یخچالی ایجاد کرده است و در ارتفاعات پایین تر به دلیل تأثیر آب فراوان بر فرایند کارستی- فیکاسیون، انحلال در سطح بیشتر از عمق شده، ضریب ناهمواری کاهش یافته و شکل عارضه کارستی به دایره نزدیک تر شده است. زمانی که شرایط کارستی- فیکاسیون ازلحاظ اقلیمی مساعدتر باشد، شکل حوضه های کارستی از حالت دایره ای خارج می شود و بیشتر حالت کشیده به خود می گیرد.
تدوین تقویم زراعی کشت ذرت دانه ای براساس توان اقلیمی آن در جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذرت سومین غله پرمصرف مردم جهان است که در اقلیم های گرم کشت می شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین تقویم زراعی ذرت رقم سینگل کراس 704 و تعیین مناطق مساعد این محصول در جنوب کشور براساس محاسبه نیازهای حرارتی آن برمبنای آمارهای فنولوژیک در چهار مزرعه تحقیقات کشاورزی داراب، زرقان، رودان و ارزوئیه طی سال های 1380 تا 1396 است. برای انجام این پژوهش، داده های دمایی 61 ایستگاه همدید در جنوب کشور (1375- 1395) از سازمان هواشناسی کشور گرفته شد؛ سپس رابطه بین میانگین 15روزه دما (متغیر تابع) با ارتفاع (متغیر مستقل) با استفاده از مدل رگرسیون خطی محاسبه و نقشه های تاریخ کشت اول و دوم این گیاه در جنوب کشور برای تمامی ماههای سال در محیط GIS ترسیم شد؛ در ادامه طول دوره های فنولوژیک و درجه روز رشد محاسبه و وقوع برخورد به دماهای بازدارنده رشد بررسی شد؛ درنهایت نقشه مناطق مساعد ازنظر تأمین درجه حرارت با نقشه کاربری اراضی، ارتفاع و شیب تلفیق شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد در 73 درصد از منطقه مطالعه شده با توجه به تاریخ کشت تعیین شده، شرایط حرارتی برای کشت ذرت فراهم می شود؛ اما به دلیل محدودیت های توپوگرافی و اراضی نامناسب کشت، این پهنه به 23 درصد (59/91846 کیلومترمربع) از منطقه کاهش می یابد. مناطق بسیار مساعد، مساعد و نیمه مساعد به ترتیب 12، 8 و 3 درصد از منطقه مطالعه شده اند. کشاورزان می توانند با به کارگیری نقشه ها، بهترین تقویم های زراعی و مکان استقرار مزرعه خود را برای کشت محصول مدنظر انتخاب کنند
مدل سازی احتمالاتی در بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد رودشکن ها نمونه پژوهش: کمربند کوهستانی زاگرس، حوضه قلعه شاهرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودشکن ها از لندفرم های پرشیب رودخانه ای هستند که در تحول سیستم های رودخانه ای اهمیت دارند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد رودشکن و تعیین مناطق مستعد ایجاد رودشکن در حوضه قلعه شاهرخ با استفاده از روش رگرسیون لجستیک باینری انجام شده است. بدین منظور عوامل مؤثر بر ایجاد رودشکن انتخاب شدند و سپس ارتباط آنها با پراکنش رودشکن ها بررسی شد؛ در ادامه متغیرهای تأثیرگذار و میزان تأثیر آنها بر رودشکن تعیین و مدل پیش بینی با رگرسیون لجستیک روی این متغیرها انجام شد. نتایج آزمون درست نمایی در مدل ارائه شده نشان می دهد زمین شناسی و فاصله از مرزهای سازندهای زمین شناسی در مدل معنادارند. تحلیل نتایج نشان می دهد با کاهش مقدار در شاخص های بریدگی و سطوح هم پایه، فاصله از مرزهای سازندهای زمین شناسی و با افزایش برش عمودی احتمال وجود رودشکن افزایش می یابد. درباره سایر عوامل استفاده شده، رابطه ای دیده نشد. دقت 87درصدی داده های آزمون در نمودار راک بیان کننده دقت زیاد مدل در تشخیص درست نقاط رودشکن در حوضه قلعه شاهرخ است. نتیجه شاخص یودن برای داده های آزمون 66/0 است که ارائه اطلاعات درست از وضعیت احتمال نقاط رودشکن به ویژه برای داده های آزمون مدل را نشان می دهد. نتیجه ضریب توافق کاپا برای داده های آزمون 60/0 است که تطابق و توافق هر دو روش را با مقادیر مشاهداتی نقاط رودشکن نشان می دهد. براساس نتایج این پژوهش، سازندهای زمین شناسی و توپوگرافی در رخداد رودشکن ها در منطقه مطالعه شده نقش مهمی دارند و رگرسیون لجستیک نیز، مدل مناسبی برای پیش بینی وقوع رودشکن است.
شناسایی ساختارهای ژئومورفولوژیک مناطق جنگلی با استفاده از تصاویر راداری و آنالیز بازشدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی ساختارهای ژئومورفولوژیک و تغییرات سطح زمین در مناطق جنگلی به دلیل پوشش گیاهی و محدودیت دید سطح زمین به سادگی و با استفاده از روش های معمول پردازش تصاویر ماهواره ای و عملیات صحرایی امکان پذیر نیست. داده های راداری به دلیل ارائه اطلاعات دقیق و جزئی از سطح بدون پوشش زمین برای بررسی ویژگی های توپوگرافی و زمین شناختی بسیار مفیدند. هدف پژوهش حاضر، استفاده از تصاویر راداری ALOS/PALSAR برای تهیه مدل ارتفاع رقومی و کاربرد این مدل در بررسی مورفوتکتونیکی مناطق جنگلی شمال کشور است. نخست با اعمال روش تداخل سنجی راداری روی یک جفت تصویر ALOS/PALSAR، مدل ارتفاع رقومی 12متری از منطقه مطالعه شده تهیه شد؛ سپس از تکنیک های جدید نمایش سطح زمین شامل روش تحلیل بازشدگی و تهیه نقشه تصاویر قرمز برجسته و اعمال این تکنیک ها روی مدل ارتفاع رقومی یادشده برای تحلیل های مورفوتکتونیکی منطقه استفاده شد. زوایای زنیتی و نادیر به دست آمده از اعمال روش بازشدگی روی مدل ارتفاع رقومی بین 12 درجه تا 84 درجه تغییر می کند؛ علاوه بر این ارزش I برای محدوده مطالعه شده بین 27 درجه تا 56 درجه به دست آمد. مناسب ترین جهت آزیموت و زاویه میل برای نورپردازی به ترتیب 315 و 45 درجه تعیین شد؛ بنابراین با بررسی انجام شده روی نقشه تصاویر قرمز برجسته در محدوده مطالعه شده، 3 محدوده لغزشی شناسایی شد؛ همچنین شواهدی بر جابه جایی های رخ داده در سطح زمین ناشی از عملکرد گسل البرز شمالی تشخیص داده شد. مطالعات میدانی انجام شده در منطقه، نتایج حاصل از روش به کار گرفته در این پژوهش را تأیید می کند. با توجه به نتایج به دست آمده در محدوده جنگلی مطالعه شده، قابلیت کاربرد روش های جدید نمایش سطح زمین در تحلیل های مورفوتکتونیکی مناطق جنگلی به خوبی مشخص می شود.
بازشناسی ابعاد و کیفیت های کوچه باغ به عنوان الگویی بومی در روستاها و شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوچه باغ، مکانی خاطره انگیز، شاعرانه و فضایی روح نواز و یادآور باغ ها و کوچه های زیباست؛ همچنین در حوزه شعر و ادب، مفهومی آشنا و در معماری و شهرسازی سنتی، الگویی اصیل، فضایی زیبا، هنری و آرامش بخش محسوب می شود؛ الگویی که در دوره حاضر سبک های معماری و شهرسازی غیربومی و غربی جایگزین آن شده و در حال زوال است. مسئله پژوهش حاضر، بی توجهی به باغ ها و فراموشی الگوی کوچه باغ ها در فرایند تحول بافت های مسکونی شهرها و روستاهای ایران در گذر زمان است. توجه به این امر در دوره کنونی از تخریب و نابودی باغ ها و کوچه باغ های موجود پیشگیری می کند؛ چنانچه بعضی از محله ها، شهرها و روستاهای ایران در حال حاضر از باغ ها و کوچه باغ های ارزشمندی برخوردارند که بازشناسی، حفاظت و توجه به آنها برای تعمیق این الگوی ایرانی مؤثر است. هدف و روش پژوهش بنابراین هدف اصلی این پژوهش، تبیین جایگاه کوچه باغ در شعر و ادب و معماری و شهرسازی ایرانی و ارتباط بین آنهاست. در این زمینه، مهم ترین پرسش مقاله این است که جایگاه کوچه باغ ها در طراحی بافت های محلی و شهری ایران چیست. روش پژوهش، تاریخی تحلیلی با رویکرد کیفی و کمی است که با شیوه های مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و بررسی نمونه های موردی و توزیع پرسش نامه و تحلیل های آماری انجام شد. یافته های پژوهش نتایج پژوهش نشان می دهد کوچه باغ ها در سنت معماری و شهرسازی سنتی ایران، بخشی جدایی ناپذیر از بافت های شهری بوده اند و هنوز هم بخشی از ارکان بافت های روستایی و شهری محسوب می شوند؛ چنانکه بافت مصنوع روستاها و شهرها با کوچه باغ ها به طور تدریجی به بافت باغ ها و مزارع متصل شده است. بررسی نمونه موردی کوچه باغ های سردرود با پرسش در قالب طیف لیکرت از مراجعان و کاربران نشان دهنده آن است که کیفیاتی چون هویت و اصالت، سرزندگی، آرامش، زیبایی، دسترسی مطلوب و تعلق خاطر بیشترین امتیاز را دارند. نتیجه گیری کوچه باغ از دوره های گذشته جایگاهی مهم در ادبیات و هنر معماری و شهرسازی ایران داشته و مکانی برای بروز احساسات انسانی و عاطفی بوده است. استفاده از کوچه باغ در شعر و ادبیات ایرانی، برای بیان فضایی آرمانی و عرفانی بوده و همچنین برای توصیف فضای عاشقانه شاعران و سرایندگان استفاده شده است. نگرش انسانی و ادبی و طبیعت محور به فضاهای شهری در روستاها و شهرها به احیای الگوی گمشده کوچه باغ و آفرینش فضاهای شهری آرامش بخش کمک می کند. در این زمینه راهبردهای حفاظت از میراث طبیعی باغ ها و کوچه باغ ها، رعایت حریم و مالکیت، کارآمدسازی باغ ها با الگوی باغ پذیرایی، طراحی شهری کوچه باغ ها، خلاقیت در طراحی کوچه باغ و پیش بینی کوچه باغ در بازآفرینی شهری پیشنهاد می شود.
ارزیابی آثار اقتصادی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل نقش کشاورزی راهبردی استان فارس در ایران، در این پژوهش وضعیت اقتصادی فعالیت های زراعی و دامی این استان با استفاده از الگوی برنامه ریزی ریاضی مثبت تا سال 2100 شبیه سازی شده است. برای این منظور از سناریوی انتشار متعادل گازهای گلخانه ای IPCC-2013 با توجه به شرایط اجتماعی- اقتصادی منطقه استفاده شد. این مطالعه طی یک دوره 28ساله (1394-1366) و با انتخاب سال 1388 به مثابه سال پایه انجام شده است. انتخاب سال 1388 به دلیل فاصله زمانی مناسب این سال نسبت به شروع و پایان دوره و همچنین شرایط خاص تولید و واردات در این سال بوده است. براساس نتایج به دست آمده سطح زیر کشت محصولات زراعی کل با کاهش 017/0درصدی نسبت به سال پایه (1388) به 388/1 میلیون هکتار در سال 2100 خواهد رسید. با توجه به نتایج، سطح زیر کشت گندم 8/1، جو 4/0، صیفی جات 4/1 و حبوبات 2/1 درصد افزایش و درمقابل سطح زیر کشت محصولات سیب زمینی 9/4، پیاز 8/5، چغندرقند 8/5 و پنبه 3/3 درصد کاهش داشته است؛ همچنین گندم، برنج، حبوبات، صیفی جات و سبزیجات به ترتیب به میزان 43/28، 34/25، 8/12، 67/24 و 6/10 درصد و سیب زمینی، پیاز، گوجه فرنگی، قند و شکر، پنبه، گوشت قرمز، شیر، گوشت مرغ و تخم مرغ به میزان 8/27، 45/25، 22/28، 27/23، 8/19، 45/39، 23/18، 54/36 و 45/27 درصد افزایش قیمت خواهند داشت. در یک جمع بندی کلی می توان بیان کرد افزایش سطح زیر کشت در آینده بیشتر متوجه محصولات گندم، جو و حبوبات است؛ بنابراین سیاست گذاری های بخش کشاورزی باید بر این محصولات متمرکز باشد.