جغرافیا و برنامه ریزی محیطی
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی سال بیست و دوم پاییز 1390 شماره 3 (پیاپی 43) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت، یک کار بنیادی است و عملیات اجرایی باید در منطقه برداشت بیشتر متمرکز شود. به منظور منشایابی رسوبات بادی منطقه ارگ نوق ، از روش گام به گام (اریفر) استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام می گیرد. ابتدا جهت یابی مناطق برداشت و سپس مکان یابی به منظورجهت یابی قطاع برداشت منطقه ارگ نوق. ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گرد و خاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنان محدوده اطراف ارگ به دست آمد. سپس تصاویرماهوارهای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهوارهای و بازدیدهای صحرایی، مورفولوژی تپههای ماسهای ارگ، تعیین گردید. درنهایت، با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده وموثر در تشکیل تپههای ماسهای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت (جنوبغربی و شمالشرقی)، مرحله مکانیابی نقاط برداشت آغاز گردید. در این مرحله با نمونه برداری از رسوبات، اقدام به مطالعه کانی شناسی و مورفوسکپی رسوبات تپههای ماسهای نموده و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی گردید. ابزارهای این پژوهش شامل نقشههای توپوگرافی1:25000، نقشههای زمین شناسی 1:250000، عکسهای هوایی 1:55000 و 1:4000، تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه، نرم افزارهای GIS و Wind Rose Plote است. نتایج با توجه به شواهد مورفولوژی تپههای ماسهای همانند: سیفها (در بخش جنوب شرقی) و پیکانهای ماسهای و برخانها در بخش غربی منطقه، شدید بودن میزان انرژی باد جنوبغربی را نشان میدهد. همچنین وجود درصد زیاد کانیهای آذرین (کانی سنگین) در نمونههای بخش غربی، زیاد بودن میانه قطر نمونهها (293 میکرون)، رابطه میانگین قطر ذرات با فاصله حمل (کمتر از 20کیلومتر)، کج شدگی برخی نمونهها به سمت ذرات درشت دانه، ضرایب گردشدگی نیمهزاویه دار را در اکثر نمونهها نمایش می دهد. همچنین ضرایب هاله مانند: نمونهها نماینده حمل آنها توسط آب بوده و نشان دهنده این واقعیت است که منشاء رسوبات تپههای ماسهای در منطقه نزدیک و از سطوح مخروط افکنه (دشتسر) و اراضی زراعی متروکه واقع در شرق منطقه و همچنین بستر رودخانه شور و سطوح دشتسر در بخش جنوب غرب و غرب منطقه است.
بررسی همدید توفان های گردوغبار در مناطق غربی ایران طی سال های 1384 تا 1388 (مطالعه موردی: موج فراگیر تیر ماه 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرایش الگوهای همدید هوایی و سامانههای فشار در طول سال همراه با نقش عوامل محلی، موجب تولید، صعود، انتقال و انتشار انبوهی از ریزگردها در مناطق جنوبغرب، غرب و شمالغرب ایران، میشود. در این مطالعه، با هدف بررسی عوامل همدید موثر بر رخداد این پدیده جوی در بخش های غربی ایران، 10 موج گردوغباری مهم طی یک دوره آماری 5 ساله از سال 1384 تا 1388، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. بنابر اهمیت موج فراگیر و گسترده گردوغباری روزهای سیزدهم تا شانزدهم تیر ماه 1388، الگوهای همدید و مکانیسم تشکیل، انتقال و انتشار گردوغبار درآن به تفصیل مطالعه شد. نتایج حاکی از این است که؛ در تمام موارد، استقرار یک سامانه کم فشار بر منطقه خاورمیانه و تقویت شرایط ناپایداری در سطح بیابان ها و همچنین تاثیر هماهنگ یک موج کم فشار دینامیک بر فراز جو منطقه، زمینه مناسب را برای انتقال ریزگردها به جو منطقه فراهم می آورد. همگرایی سامانه های پرفشار آزور، کم فشار حرارتی و افزایش شیب فشاری در روزهای اوج فعالیت پدیده، باعث تقویت سیستم های بادی سطح بالا گردیده و باعث انتقال و انتشار مقادیر انبوهی از ریزگردها در بخش های وسیعی از جنوب غرب، غرب و شمال غرب ایران می شود. بررسی الگوهای حاکم بر نقشه های همدید هوایی اعم از سطح زمین و تراز بالا و همچنین نمودارهای ترمودینامیک جو بالا در تمام موج های گردوغباری انتخابی از جمله موج فراگیر مذکور، نشان می دهد که تفاوت چندانی بین آنها از نظر تولید، انتقال و انتشار گردوغبار مشاهده نمی شود. شاید مهمترین تفاوت، مربوط به نزدیکی بیشتر فرود موج کوتاه سطح 500 هکتوپاسکالی به غرب ایران و ضعیف تر شدن حاکمیت پرفشار آزور بر روی ایران است که حرکت توده گردوغبار بر روی کشور را تسهیل نموده است. قطع بادهای سطح فوقانی طی روزهای چهاردهم تا شانزدهم تیر ماه، باعث سکون نسبی و فعالیت بسیار کند سیستم شده و پخش و انتشار ریزگردها را با تاخیر بیشتری همراه نموده است.
تحلیلی بر جاذبه ها و تسهیلات گردشگری منطقه اورامانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر به شدت در حال رشد و توسعه است. در کشور ما ایران که به عنوان سرزمین چهار فصل شناخته می شود و یکی از برترین کشورهای جهان به جهت داشتن آثار و جاذبه های گردشگری است توجه چندانی به صنعت گردشگری نمیشود. در این میان منطقه اورامانات با سابقه تاریخی خود در استان کرمانشاه، بعد از جنگ تحمیلی و احداث بازارچه های مرزی مقصد بسیاری از گردشگران است. در این پژوهش ضمن بررسی و شناسایی جاذبه های گردشگری این منطقه، به ارزیابی تسهیلات گردشگری نیز پرداخته شده است. روش پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. برای تکمیل داده ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه کمک گرفته شده است. با توجه به حجم نمونه، تعداد 383 پرسشنامه به طور تصادفی در بین گردشگران منطقه پر شده است و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. همچنین برای ترسیم نقشه از نرمافزار Arc Gis استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده مکان های گردشگری مورد بازدید گردشگران، در بیشتر زمینه ها دارای امکانات لازم برای جذب گردشگران بوده است، و با توجه به این که بیشتر گردشگران داخل استانی بوده و برای یک روز در منطقه اقامت دارند و هدف اصلی آنها در مرحله اول استفاده از طبیعت و آب و هوای مطلوب و در مرحله بعد خرید از بازارچه مرزی جوانرود است، امکانات اصلی و مهمی چون امکانات اقامتی درجه یک، اهمیتی نداشته است. گردشگران خارج استانی نیز ترجیحاً از امکانات و تسهیلات مرکز استان با توجه به نزدیکی به منطقه استفاده کرده اند.
بررسی و اولویت بندی چالش های حاشیه نشینان منطقه دهلکوه شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی و اولویتبندی چالشهای حاشیهنشینان منطقه دهلکوه شهرستان بیرجند است. جامعه آماری این تحقیق را ساکنان منطقه دهلکوه شهرستان بیرجند تشکیل دادهاند (2500 = N ). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 129 نفر برآورد شد. در این تحقیق از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهای بود که روایی محتوایی آن بر اساس نظرات اساتید فن و صاحبنظران تایید شد. برای تعیین پایایی ابزار جمعآوری دادهها از ضریب اعتبار آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 79/0 به دست آمد. دادههای به دست آمده با استفاده از تکنیک AHP (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) و به وسیله نرمافزارهای Expert Choice و SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که مهمترین مشکلات ساکنین منطقهی دهلکوه شهرستان بیرجند، کمبود امکانات ارتباطی با نسبت 362/0، کمبود درآمد و بیکاری با نسبت 156/0 است. نتایج تلفیق گزینههای مورد بررسی با معیارها با توجه به هدف مطالعه، نشان میدهد که چالشهای رفاهی با نسبت 305/0 و آموزشی ـ بهداشتی با نسبت 194/0، به ترتیب بیشترین و کمترین اولویت را در منطقه مورد مطالعه دارا هستند.
تجزیه و تحلیل ناهنجاری های اقلیمی موثر بر فرایند بیابان زایی در منطقه خضرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر بیابانزایی را تخریب اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب خشک تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی بدانیم. شناخت ناهنجاریهای اقلیمی موثر در تشدید شرایط بیابانی که موجب فاصله گرفتن شرایط اقلیمی در محدوده زمانی و مکانی خاص از شرایط نرمال دراز مدت میشود به عنوان عامل اصلی یا زمینه ساز تشدید فعالیتهای انسانی امری ضروری است. به این منظور و با استفاده از دو عنصر اصلی تشکیل دهنده ساختار اقلیم (دما و بارش) در منطقه خضرآباد و با استفاده از آمار بلند مدت ایستگاه سینوپتیک یزد از سال 1956 تا 2005 تغییرات بارش، تعداد روزهای بارانی، دما، تعداد حداکثر و حداقل دما و خشکسالی به صورت روندی و در دو دوره 25 ساله به صورت مقایسهای بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در 25 سال منتهی به سال 2005 همراه با کاهش بارش، تعداد روزهای بارانی افزوده شده و نقش موثر بارش با توزیع مقدار کمتری از آن در تعداد روزهای بیشتری از سال کاسته شده است. افزایش دما و به دنبال آن ظرفیت رطوبتی جو، شرایط را برای تبخیر فراهم نموده است. کاهش فاصله دمای حداکثر و حداقل نشانههایی از گرمتر شدن منطقه و افزایش شرایط خشکی است. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات عناصر مورد بررسی به نفع شرایط بیابانی به طور مستقیم و یا فراهم نمودن زمینه تشدید این شرایط به علت فعالیتهای انسانی از طریق فشار بر منابع آب و پوشش گیاهی است.
تحلیل روند بارش سالانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش روند بارش ایران با استفاده از دادههای 1437 ایستگاه همدید، اقلیمی و بارانسنجی، طی دوره 40 ساله (1343 تا 1382) بررسی شد. با میانیابی این دادهها به روش کریجینگ، ایران به 8230 یاختهی به ابعاد 14*14 کیلومتر مربع تبدیل شد. میانگین ایستگاهی و یاختهای بارش ایران برای هر سال، محاسبه شد. با استفاده از روش آماری ناپارامتری من-کندال معنیداری روند میانگین بارش، و از روش برآورد کننده شیب خط سن، میزان شیب خط روند، آزمون شد. نتایج نشان داد که در سریهای زمانی میانگین ایستگاهی و یاختهای بارش ایران، روند افزایشی یا کاهشی معنیداری در سطوح اطمینان 99% و 95% وجود ندارد. با این حال میانگین ایستگاهی بارش ایران به طور متوسط در هر سال در حدود 64/0 میلیمتر و میانگین یاختهای بارش ایران نیز در حدود 5/0 میلیمتر کاهش یافته است.
اولویت بندی عوامل موثر در مدیریت بحران شهری در برابر بلایای طبیعی (مطالعه موردی سازمان های مرتبط با بحران شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است. برای شناخت مدیریت بحران شهر و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر بلایای طبیعی، بررسی عامل های اصلی موثر در آسیب پذیری مدیریت بحران شهری نیاز است. هدف از این مقاله، به کار گیری اصول مدیریتی لازم برای کاهش آسیب پذیری شهرها و دستیابی به اولویت های عوامل موثر در مدیریت بحران شهری در سازمان های مرتبط با بحران شهر اصفهان، از لحاظ شاخص های مورد بررسی است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است، که از مدل های کمی استفاده شده است. برای اولویتبندی عوامل موثر در مدیریت بحران شهر اصفهان34 متغیر در 6 عامل اصلی در 20 سازمان مرتبط با بحران بلایای طبیعی شهر با استفاده از تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه حاصل از بررسی انجام شده، نشان می دهد که اولین عامل وجود نظام ذخیره سازی برای مدیریت پشتیبانی امداد و نجات است که شامل 7 متغیر است. همچنین همبستگی هماهنگی بین سازمان های درگیر در بحران براساس آزمون کروسکال- والیس(آزمون H ) ، نیز نشان می دهد sig (سطح معناداری) در همه متغیر ها کمتر از 05/0 و از آنجا که این رقم کوچکتر از آلفای مورد نظر (05/0) است، بنابراین، فرض H رد و کافی نبودن ساختار تشکیلات مناسب برای هدایت عملیات امداد و نجات در سازمان های بررسی شده (فرضیه پژوهش) تایید می شود.
دینامیک دریا و عوامل موثر بر نوسانات تراز دریا در تحول قاعده دلتاهای شمال تنگه هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل موثر در شکل زایی محیط ساحلی، هیدرودینامیک دریا است و در کلیه طرح هایی مرتبط با ساحل این مساله مورد توجه است . در این مقاله، هیدرودینامیک دریا در تنگه هرمز و حرکات آب دریا اعم از جزر و مد، امواج و جریان های دریایی در قاعده دلتاهای منطقه ، بررسی شده است. محدوده مطالعه، سواحل تنگه هرمز، بین مصب رودخانه میناب در شرق و مصب رودخانه شور در غرب بندر عباس است؛ این محدوده، نوار خط ساحلی دریا را شامل میشود . در این تحقیق، ابتدا داده های کتابخانه ای و آماری از منابع موجود جمع آوری شد . در ادامه بعد از تشریح اشکال و فرایندهای ساحلی منطقه به ویژه قاعده دلتاها، وضعیت امواج، جریان های جزر و مدی و جریان های حاصله، بررسی شده و در نهایت، وضعیت فرسایش اعم از تخریب، جابجایی رسوب و رسوبگذاری، در پهنه ساحلی منطقه تجزیه و تحلیل گردید. براساس بررسی های انجام شده حرکات آب شامل: امواج، جزر و مد و جریان های ساحلی و دریایی؛ مهمترین نقش را در تحولات مورفولوژی خط ساحلی در قاعده دلتاها به عهده دارند که در این میان امواج نقش مهمتری را در شکل گیری و توپوگرافی ساحل به عهده دارند و دو عامل دیگر نقش واسطه یا تکمیل کننده را ایفا میکنند. اما در قسمت های قاعده دلتاها به دلیل کاهش میزان شیب به کمتر از 01/0 در صد، پدیده جزر و مد بیشترین تاثیر را بر روی محدوده خط ساحلی، دارد.
ارزیابی پتانسیل های اقلیمی کشت زعفران در شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدویت ها و مرزهای تولید محصولات کشاورزی وابسته به شرایط اقلیمی است و آب و هوا یکی از مهمترین عوامل موثر در فعالیت های انسان به ویژه در بخش کشاورزی است. این تحقیق به منظور ارزیابی شرایط اقلمی برای کشت محصول زعفران در شهرستان مرودشت صورت گرفته است. برای انجام این کار از داده های روزانه دمای شهرستان مرودشت به صورت روزانه و داده های بارش ماهانه در یک دوره آماریی20ساله (1986-2005) استفاده شده است. در این تحقیق شرایط دمای حداقل، میانگین و نوسانات روزانه دما با توجه به نیازهای گیاه زعفران در شهرستان مرودشت مورد بررسی قرار گرفت و این شرایط با شهرستان های زعفران خیز ایران مقایسه شد. شرایط یخبندان و وقوع دماهای زیر صفر درجه نیز دراین شهرستان بررسی شد. میزان درجه روز مورد نیاز برای رشد و گلدهی و همچنین ضریب گیاهی و نیاز آبی این گیاه نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس نتایج، از نظر دمایی و نوسانات روزانه دما، شهرستان مرودشت با شهرستان های زعفران خیز ایران مانند: قائن و تربت حیدریه به طور نسبی دارای مشابهت است و از این نظر برای کشت زعفران محدودیت وجود ندارد. از نظر احتمال وقوع یخبندان و همچنین درجه روز مورد نیاز برای رشد و گلدهی زعفران در شهرستان مرودشت محدودیتی وجود ندارد و با توجه به ضریب گیاهی و نیاز آبی این محصول در دوره اولیه رشد با توجه به کسری آب مورد نیاز، آبیاری این محصول ضروری است ولی در دوره توسعه و میانی با توجه به بارش های زمستانه و وجود رطوبت در خاک می توان تعداد دفعات آبیاری را کاهش داد.
بررسی پدیده نشست زمین و شکستگی های موجود در منطقه رستاق جنوب میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه زمین شناسان و دانشمندان سازه و متخصصین آب های زیرزمینی، برای نشست زمین و به دنبال آن گسیختگی و شکست، دو عامل ژئوتکتونیکی و تکتونیک بیان شده است. در مطالعه منطقه رستاق که در فاصله 35 کیلومتری شمال غربی یزد با بیش از 13 روستا قرار دارد این دو موضوع بررسی گردید. دشت یزد ـ اردکان با طول 60 کیلومتر و عرض متوسط 15 کیلومتر بین شهرهای یزد و اردکان واقع است. سفره آب زیرزمینی رستاق بخشی از سفره بزرگ دشت یزد- اردکان است. میزان افت سفره رستاق طی بیست سال گذشته 4/15 متر بوده است و سطح زمین در این محدوده بین 120-50 سانتیمتر نشست کرده است. بنابراین، پدیده نشست زمین در منطقه رستاق جنوب میبد به منظور تعیین علل نشست و روشهای کنترل و اندازه گیری آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از مرحله جمع آوری اطلاعات، طی بازدید های صحرایی و با استفاده از تصاویر ماهواره ای محدوده گسترش نشست زمین و جنس آبرفت ها در منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. مناطق دارای بیشترین شکستگی نیز مشخص و با استفاده از کمپاس برانتون امتداد شکستگی هایی که دارای حداکثر طول و بیشترین امتداد بودند، برداشت گردید و مختصات آنها به کمک GPS تعیین گردید. با بکار گیری دیاگرام اشمیت قطب آن ها ترسیم و برای تعیین وضعیت و تحلیل شکستگی ها با استفاده از نرم افزار Wintek نمودار نقطه ای قطب ها به نمودار منحنی تراز تبدیل گردید. توزیع و امتداد درزه ها روی دیاگرام گل سرخی، با استفاده از نرم افزار flac ترسیم شد. با استفاده از ستون چینه شناسی چاه های آب حفر شده، جنس رسوبات موجود از قسمت های سطحی تا لایه آبدار، شناسایی و اطلاعات مربوط به سطح آب زیرزمینی در چاه های پیزومتر منطقه جمع آوری و دسته بندی و چندین نمونه برای آنالیز عناصر اصلی و تعیین جنس خاک ارسال گردید. نتایج نشان می دهد که برداشت از سفره عمیق رستاق و اردکان موجب کاهش فشار پیزومتریک حدود3 متر در سال شده است. این کاهش فشار موجب بر هم خوردن تعادل و افزایش فشار حاصل از بار رسوبات بالایی سفره شده است به طوری که تخلخل رسوبات با جور شدگی مجدد کاهش یافته و در اثر افزایش تراکم، فرونشست حاصل شده است که در رستاق و رکن آباد به ویژه دراطراف چاههای بهرهبرداری با رشد ظاهری لوله جدار مشخص میشود. ترکهای به وجود آمده دارای امتداد NW-SE است که با امتداد اصلی دشت یزد- اردکان مطابقت دارد. نظر به این که در منطقه مورد مطالعه بیشتر شکستگی ها دارای ساز و کار و روند مشخصی هستند، نمیتوان نشست زمین را عامل اصلی به وجود آورنده آنها دانست. به طور کلی، شکستگی های موجود در منطقه رستاق تحت تاثیر دو عامل نشست و عوامل تکتونیکی ناشی از فعالیت گسلهای فعال منطقه ایجاد شدهاند. گسل های نائین بافت وخرانق به صورت دو گسل موازی امتداد که نقش یک زون برشی را ایفا می کنند و باعث ایجاد شکستگی در رس ها می شوند و افت آب زیرزمینی باعث نشست زمین و توسعه شکستگی ها در منطقه می شوند. اصلاح روش های مدیریت منابع آب، تغییر روش های آبیاری و تغذیه مصنوعی به عنوان روش های کنترل نشست در منطقه توصیه میشود.
مطالعه توزیع زمانی - مکانی احتمال وقوع یخبندان در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یخبندان یکی از پدیدههای اقلیمی است که هر سال اتفاق می افتد و باعث بروز خسارات فراوانی در بخش های اقتصادی از جمله کشاورزی، فعالیت های صنعتی، حمل و نقل و خطرات جاده ای می شود. بنابراین، شناخت و مطالعه دقیق این پدیده به منظور مقابله با خسارات احتمالی آن لازم و ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی توزیع زمانی و مکانی وقوع یخبندان در ایستگاه های منتخب منطقه مورد مطالعه شامل ایستگاه های سینوپتیک زنجان، خرمدره، خدابنده و ایستگاه های کلیماتولوژی باروت آقاچی، فیله خاصه و خیرآباد در طی دوره آماری موجود بر اساس داده های دمای حداقل روزانه انجام گرفته است. در این مطالعه با استفاده از روش های توزیع نرمال، لوگ نرمال و توزیع احتمال تجمعی یکنواخت به تحلیل زمانی و مکانی احتمال وقوع شاخص های یخبندان (تاریخ آغاز، تاریخ خاتمه، طول فصل رشد، طول فصل یخبندان و فراوانی وقوع یخبندان) پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد به طور متوسط اولین یخبندان های منطقه در فصل پاییز بین 7 مهر تا 24 آبان رخ می دهد و میانگین تاریخ خاتمه یخبندان ها از 20 فروردین تا 30 اردیبهشت است و بیشترین میانگین تعداد روزهای وقوع یخبندان در ایستگاه خیرآباد و کمترین میانگین در ایستگاه فیله خاصه زنجان وجود دارد.
بررسی افتراق مکانی- فضایی محله های شهر زابل در برخورداری از شاخص های مسکن سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن سالم یکی از ابعاد شهر سالم است، از این رو توجه به مسائل و مشکلات و ارتقاء وضعیت کمی و کیفی مسکن میتواند در تبیین موضوع و تدوین الگوهای مسکن سالم به منظور تحقق اهداف شهر سالم بسیار موثر باشد و نیز زمینه های علمی و اجرایی توسعه مسکن سالم را پیش روی برنامهریزان و مدیران شهری قرار دهد. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را در بر میگیرد، که شامل همه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای زیستن خانواده و طرحهای اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. به طور کلی، نیاز به مسکن دو بعد دارد، کمی و کیفی؛ بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیدهها و اموری را شامل
میشود، که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط میشود، که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز کمی، بدون در نظر گرفتن کیفیت آن مورد نظر است. در بعد کیفی مسائل و پدیدههایی مطرح میشوند، که به بی مسکنی، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت کیفی مسکن در محلات شهر زابل با توجه به شاخصهای مسکن سالم و سنجش میزان برخورداری از این شاخصها در این محلات است. روش تحقیق حاضر توصیفی_ تحلیلی و مبتنی بر منابع اسنادی، کتابخانهای، الکترونیکی و بررسیهای میدانی است. جامعه آماری تحقیق شامل برداشت نمونهای از محلات مختلف شهر زابل است، که پس از تبیین و تدوین شاخصهای مسکن سالم و پایلوت پرسشنامهها، به طور سیستماتیک دادهها و اطلاعات جمعآوری و سپس با استفاده از نرم افزار آماری ( SPSS ) و سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) تجزیه و تحلیل شدند و یافتهها در قالب، جدول، نمودار و نقشه ارائه شدهاند. نتایج نشان میدهد، که بین محلات شهر زابل از نظر برخورداری از شاخصهای مسکن سالم تفاوت معنیداری وجود دارد. بدین ترتیب، با توجه به شاخصهایی چون؛ «امنیت و ایمنی، دسترسی به خدمات شهری، برخورداری از خدمات اساسی، منبع روشنایی مسکن »، محله دولتی مقدم، با 27.7/. برخورداری از شاخصهای مسکن سالم نسبت به دو محله اسلامی و حسین آباد از وضعیت مطلوبتری برخوردار است. همچنین بین متغییرهای استفاده شده رابطه معنیداری نسبت به هم وجود دارد، به گونهای که بین امنیت و ایمنی مسکن با دسترسی به خدمات اساسی بیشترین همبستگی(439/0) در سطح 01/0 وجود دارد.