مدیریت دانش سازمانی (مدیریت راهبردی دانش سازمانی)

مدیریت دانش سازمانی (مدیریت راهبردی دانش سازمانی)

مدیریت دانش سازمانی سال پنجم تابستان 1401 شماره 17 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

الگوی مدیریت دانش در شبکه خط مشی گذاری حوزه انرژی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت دانش شبکه خط مشی شبکه کنشگران زیرساخت دانشی حوزه انرژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۸۸
با توجه به پراکندگی و تغییرات در بازیگران خط مشی گذاری کلان حوزه انرژی کشور و تاثیر دانش تخصصی و تجربه آنان در کیفیت خطمشی گذاری، عدم استقرار سیستمهای منسجم مدیریت دانش در شبکه خط مشی گذاری این حوزه، دولت و سازمانهای مربوط را مجبور خواهد کرد بخش عمده ای از هزینه های آزمون و خطاها و تجربیات قبلی را مجدداً برای خط مشیهای بعدی نیز تقبل نمایند. از این رو پژوهش حاضر با رویکردی استقرایی و با بهره گیری از روش کیفی تحلیل مضمون و استفاده از نرم افزار MAXQDA به دنبال تدوین الگویی برای مدیریت دانش در شبکه خط مشی گذاری انرژی کشور است. بدین منظور پس از بررسی مبانی نظری و تحلیل اسناد و قوانین مربوط، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 19 نفر از خبرگان موضوع مصاحبه گردیده و بر اساس آنها ضمن شناسایی 99 مضمون پایه؛ 32 مضمون سازماندهنده و 7 مضمون فراگیر، و بررسی و تایید اعتبار نتایج و همچنین قابلیت اعتماد پژوهش با محاسبه درصد توافق مشاهده شده میان کدگذاریهای مختلف، ابعاد و عوامل موثر بر مدیریت دانش در شبکه خط مشی گذاری حوزه انرژی شامل شبکه کنشگران، شبکه خط مشی، زیرساخت دانشی، اکتساب دانش، نگهداری دانش، تسهیم دانش، و به کارگیری دانش استخراج و ارتباط میان آنها در قالب الگویی ارائه گردیده است.
۲.

ارائه مدلی برای هوشمندسازی کسب وکارها (موردمطالعه: صنعت بیمه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های بیمه ای صنعت بیمه کسب و کار مدیریت دانش هوشمندسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
در سال های اخیر، رشد و گسترش تولید داده در حوزه های مختلف، ضمن ایجاد چالش هایی در مورد مدیریت آن ها، فرصت هایی را برای دست یافتن شرکت ها به پیش بینی های دقیق تر در مورد تغییرات محیطی فراهم کرده است. بنابراین، نیاز به یک ابزار تشخیصی متخصص برای موقعیت یابی شایستگی های مدیریت دانش و هوشمندی کسب و کار برای بهینه سازی جامع تحلیل استراتژیک و پشتیبانی تصمیم گیری هوشمند مدیریت عملکرد استراتژیک سازمانی وجود دارد. در حقیقت ابزارهایی مانند هوشمندی کسب و کار با شناسایی روندهای محیطی، زمینه تصمیم گیری و اقدام به موقع را برای سازمان فراهم می کند. از سوی دیگر یکی از شاخص های توسعه یافتگی اقتصاد کشورها، میزان توسعه صنعت بیمه در آن کشورها است. استفاده از فناوری در صنعت بیمه به منظور دسترسی بیشتر افراد به خدمات مالی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته، به گونه ای که کسب وکارهای نوپای بیمه با خلق ارزش پیشنهادی یکتا و بهبود مدل کسب وکار وارد عرصه رقابت با شرکت های سنتی بیمه ای شده اند. در این پژوهش، یک الگو برای کسب و کار هوشمند در صنعت بیمه طراحی شد. در این پژوهش برای نظریه پردازی از نظریه داده بنیاد و یافته های کیفی با نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) تحلیل و نهایتا برای طراحی مدل از چارچوب مدل پارادایم نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، خبرگان و مدیران صنعت بیمه هستند که تعداد آن ها 16 نفر بوده و بصورت قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. با تحلیل داده ها تعداد 5 مورد مقوله استخراج گردید که نهایتا با تعیین شرایط علی (کیفیت در دسترس پذیری، پذیرش الکترونیک و ریسک ادارک شده)، شرایط زمینه ای (محدویت های اینترنت، زیرساخت های ICT و سیاست های بیمه ای)، شرایط مداخله گر (سطح دانش کاربران، نگرش مدیران و امنیت ادراک شده «محرمانه بودن»)، مقوله محوری (هوشمندسازی صنعت بیمه)، راهبردها (تقویت فرهنگ استفاده از اینترنت، توسعه امنیت دیجیتال و توسعه سطح دانش) و پیامدها (دستیابی به فرصت های رشد، مزیت رقابتی و سودآوری) مدل هوشمندی کسب و کار صنعت بیمه ارائه گردید.
۳.

ترسیم و تدوین نقشه دانش حوزه تجاری سازی بر اساس تحلیل هم واژگانی مقالات نمایه شده در web of science(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجاری سازی علم سنجی شبکه مفهومی تجاری سازی دستاوردهای علمی نوآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۲۴۷
بررسی پژوهش های انجام شده در حوزه ی علمی تجاری سازی نشانگر رشد کمی مطلوبی در این حوزه است. بنابراین نیاز به درکی کلی و نظام مند از فعالیت های پژوهشی انجام شده، وجود دارد. تحقیق حاضر با هدف ایجاد دید کلی در حوزه تجاری سازی و کمک به مدیران پژوهشی و پژوهشگران در هدایت بهینه ی پژوهش های آتی در این حوزه انجام شد. این تحقیق از لحاظ ماهیت کمی و به لحاظ هدف کاربردی است و از نظر نوع گردآوری داده ها توصیفی است.و از روش علم سنجی برای تحلیل داده ها استفاده می کند. بر این اساس تعداد3101 مقاله با موضوع تجاری سازی، مستخرج از پایگاه داده وب آو ساینس از سال 1990 تا سال 2022، به عنوان داده های ورودی نرم افزار وی او اس ویوئر و اکسل استفاده شده است تا روند تولیدات پژوهشی، نقشه ی دانشی، شبکه مفهومی و شبکه هم واژگانی پژوهش های تجاری سازی را بررسی و تحلیل نماید.اعتبار و همگرایی داده های ورودی و خروجی توسط نرم افزارهای علم سنجی کنترل می شود. یافته ها نشان می دهد مفاهیم نوآوری، عملکرد، حکمرانی، کارآفرینی، دانش، صنعت، شرکت، تحقیق و توسعه، فناوری پرکاربردترین واژه ها در تحقیقات تجاری سازی هستند. شبکه همایندی کل واژگان تمرکز و درهم تنیده بودن و ارتباط قوی بین مفاهیم این حوزه را نشان می دهد. شبکه مربوط به کشورهایی که در این حوزه فعال هستند نشان می دهد که کشورهای پیشرفته در زمینه تحقیقات تجاری سازی پیشرو هستند.حوزه های تحقیقاتی مدیریت، کسب و کار و سوخت های فسیلی در طول دوره تحقیق بیشترین تحقیقات را با عنوان تجاری سازی داشته اند. نقشه دانشی حوزه تجاری سازی ترسیم شد. همراستا با تغییر نسل های دانشگاه ها و حرکت به سمت دانشگاه های تمدن ساز، تجاری سازی دارایی های فکری به حوزه ی تجاری سازی وارده شده اند. روند زمانی تحقیقات گویای این است که تحقیقات تجاری سازی از حوزه های مهندسی به سمت حوزه های مدیریتی و کسب و کار گرایش پیدا نموده است به این معنی که جنبه های نرم تجاری سازی در سال های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین مقایسه خوشه های تحقیقات مربوط به ایران با کل تحقیقات بین المللی نشان از جای خالی خوشه حکمرانی در تحقیقات با مبداء ایران می باشد. بنابراین وجوه نرم تجاری سازی و مضوعات حکمرانی جنبه های مهمی از این موضوع هستند که باید مورد توجه سیاست گذاران پژوهشی و پژوهشگران قرار گیرند.
۴.

طراحی مدل هم آفرینی دانش مشتریان در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هم آفرینی دانش مشتریان صنعت بیمه رویکرد کیفی مدلسازی ساختاری - تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
دانش یک عنصر کلیدی برای پرورش نوآوری محصول و خدمت می باشد. یکی از جدیدترین مفاهیم مطرح شده برای استفاده از منابع دانش خارج از سازمان، مفهوم هم آفرینی دانش است. هم آفرینی دانش به معنای فرایندهای همکاری داوطلبانه میان مشتریان، پژوهشگران و مدیران سازمانی جهت خلق دانش پیرامون محصولات و خدمات است. مهم ترین بازیگری که در خلق مشترک دانش، نقش ایفا می کند، مشتری می باشد. مبحث هم آفرینی دانش مشتریان هنوز در صنعت بیمه کشورمان، به خوبی شناخته نشده است، لذا شناسایی مؤلّفه های آن و تعیین قدرت نفوذ هر یک از آنها یکی از چالشهای شرکتهای بیمه کنونی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلّفه-های هم آفرینی دانش مشتریان و ارائه مدل روابط مؤلفه های هم آفرینی دانش مشتریان در صنعت بیمه کشور می-باشد. این پژوهش بر اساس هدف بنیادی و بر اساس روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی می باشد. جهت شناسایی مؤلفه های پژوهش، مصاحبه هایی با 14 نفر از خبرگان شامل مدیران صنعت بیمه و اعضای هیئت علمی صاحب نظر در این زمینه به عمل آمد و جهت ارائه مدل روابط مؤلفه ها، پرسشنامه استاندارد رویکرد ساختاری- تفسیری، که مبتنی بر مقایسات زوجی می باشد، توسط 10 نفر از خبرگان تکمیل گردید.بر اساس نتایج حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، 51 بعد و 7 مؤلّفه استخراج شدند که توسط رویکرد مدلسازی ساختاری- تفسیری، در 5 سطح طبقه بندی گردیدند. در این مدل، مؤلفه «زیرساختهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات»، در پایین ترین سطح قرار دارد که نشاندهنده برخورداری از بالاترین قدرت نفوذ در میان سایرمؤلفه ها می باشد و بدین معنی است که تغییر و توسعه این مؤلفه، موجب تغییر و توسعه سایر مؤلفه های مدل خواهد شد. همچنین مؤلفه های «ایجاد انگیزش برای مشتریان» و «اعتمادسازی» که در بالاترین سطح مدل قرار دارند، تأثیرپذیرترین مؤلفه های مدل محسوب می گردند. بنابراین جهت اجرای بهینه فرایند هم آفرینی دانش مشتریان در شرکتهای بیمه، می بایست تقویت مؤلفه های سطوح پایینتر مدل که دارای قدرت نفوذ بیشتری می-باشند، در اولویت تصمیم گیری های مدیریتی قرار گیرد.
۵.

بررسی تأثیر رهبری اخلاقی درک شده بر پنهان سازی دانش (نمونه پژوهش: یک شرکت خودروسازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری اخلاقی پنهان سازی دانش امنیت روانشناختی کار معنادار اشتیاق برای کار همدلانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
دانش به عنوان مهمترین دارایی سازمان های امروزی مطرح می باشد، ولی علی رغم تلاش های بسیار برای به اشتراک گذاری دانش هنوز در این زمینه چالش های بسیاری در سازمان ها وجود دارد. تحقیقات نشان می دهد افراد تمایل به تسهیم دانش در حد مطلوبی ندارند؛ حتی زمانی که تسهیلات مناسب برای به اشتراک گذاری دانش در سازمان وجود دارد، کارکنان دانش خود را پنهان می کنند. پنهان کردن دانش می تواند منجر به کاهش بهره وری و سود در سازمان ها گردد. عوامل مختلفی وجود دارند که بر پنهان سازی دانش افراد در سازمانها اثر میگذارند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیررهبری اخلاقی درک شده بر پنهان سازی دانش کارکنان با میانجی گری امنیت روانشناختی و کار معنادار و نقش تعدیل گر اشتیاق برای کار همدلانه می باشد. این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان یک شرکت خودرو سازی در شهر تهران و تعداد آنها 4300 نفر می باشد. حجم نمونه 440 نفر و روش نمونه گیری، غیر احتمالی در دسترس می باشد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری و برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزارSPSS و AMOS استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه نهایی از طریق بررسی نظرات صاحبنظران مدیریت، مورد تأیید قرار گرفت. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ بزرگتر از 0.7 برای سازه های مختلف پرسشنامه، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی درک شده بر پنهان سازی دانش تاثیر مستقیم و منفی دارد. نقش مثبت امنیت روانشناختی و کار معنادار به عنوان میانجی ها و نقش اشتیاق برای کار همدلانه به عنوان تعدیلگر نیز مورد تایید قرار گرفت. نتیجه این تحقیق حاکی از آن است که وجود رهبران اخلاقی یکی از عوامل کاهش پنهان سازی دانش کارکنان در سازمان است.
۶.

احتکار دانش در مقابل پنهان سازی دانش: مروری بر ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احتکار احتکار دانش مدیریت احتکار دانش اختلال احتکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۰۶
با گسترش مطالعات در حوزه مدیریت دانش به عنوان مدیریت مهمترین مزیت سازمان های کنونی، مفاهیم نوظهور مهمی در این حوزه شکل گرفته اند که اغلب با سایر مفاهیم دارای تشابه و تمایز هستند. احتکار دانش در ادبیات نظری، انباشت فزاینده و غیرقابل دسترس منابع دانشی سازمان تعریف شده است که اغلب به علت عدم اطلاع از وجود دانش، مورد درخواست نیز واقع نمی شود. در ادبیات نظری احتکار، مبحثی در روانشناسی به نام اختلال احتکار مطرح است که ریشه های بالینی را بررسی می کند. بنابراین دو رویکرد متفاوت مدیریت احتکار دانش معرفی می شود که در رویکرد اول اختلالات روانشناسی و فردی مرتبط با احتکار بررسی می شود و استراتژی های مورد استفاده مدیران منابع انسانی به آزمون های ورودی و پایش روانشناسانه ی دوره ای معطوف می شود و در رویکرد دوم عوامل محیطی، مدیریتی، فضای سازمانی، فرهنگ سازمانی، ارتباطات و سایر استراتژی های مرتبط با مدیریت احتکار دانش سازمانی بررسی می شود. با توجه به اینکه احتکار در برخی از فرهنگ ها جرم یا خطا نیست و هرکسی آزادانه می تواند هرآنچه بخواهد احتکار کند، در نتیجه بررسی و پیگیری محرک هایی که به احتکار مربوط می شوند، اهمیت و پیچیدگی بیشتری دارند. احتکار دانش در اغلب موارد مورد غفلت مدیران قرار می گیرد و در بلند مدت اثرات جبران ناپذیری بر سازمان دارد. احتکار دانش مستقیما بر توانمندسازی سایر کارکنان تاثیر معکوس دارد و نه تنها منجر به رفتارهای متقابل احتکاری می شود، در بلندمدت سازمان را به برخی از کارکنان احتکارکننده وابسته می کند. با توجه به عدم بررسی ابعاد گسترده ی این مفهوم پیشنهاد مطالعات آتی در حوزه های گوناگون به ویژه ارتباط احتکار و انحصارگرایی، تاثیر احتکار دانش بر توانمندسازی و همچنین تاثیر گردش شغلی بر احتکار سازمانی داده می شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵