مدیریت دانش سازمانی (مدیریت راهبردی دانش سازمانی)
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول زمستان 1397 شماره 3
مقالات
حوزه های تخصصی:
اصولاً هر برنامه راهبردی بدون توجه به وضعیت دانش موردنیاز در وضع موجود و مطلوب و تحلیل شکاف دانشی، عملاً ناکارآمد خواهد بود.ضمن آنکه، رویکردهای تجویزی، توصیفی و ترکیبی در مدیریت راهبردی دانش در محیط ج.ا.ا. به دلیل ساختار و بافتار خاص آن دچار چالش ها و عدم قابلیت های جدی است. این مقاله تلاش دارد با ارائه مدلی باعنوان مدل شکیبا هادی ، باتکیه بر اصول دینی و اسلامی و رفع نواقص مدل های غربی ضمن به کارگیری رویکرد تعاملی، مدلی بومی و اقتضایی برای سازمان های سطح ملی ارائه دهد. این مدل با شناسایی ملاک های اصلی موفقیت، آنها را در 9 عامل و 198 شاخص باتمرکزبر حوزه های دانشی درقالب رویکرد نقطه مرجع، البته در دو گروه قابلیت سازان و مقوم ها منظور می نماید. همچنین داده ها به صورت کمی و کیفی درقالب عددی و با منطق فازی محاسبه و پس از دفازی شدن ازطریق آنتروپی شانون، نظر ممیزین و اوزان مدنظر ایشان، ازطریق حداقل مجذور مربعات تعیین می شوند. درضمن، برای تأیید قابلیت کاربردی مدل، در یکی از صنایع دفاعی پیاده سازی شده است. نتایج حاصله نشان می دهد، سازمان مزبور از بین 9 عامل فقط به7 عامل اصلی و از 198 شاخص ارائه شده فقط به 20 شاخص نیاز دارد که نتایج حاکی از آن است که سازمان در عواملی نظیر اصولی، راهبردی و مکتبی در وضعیت ماند، و در عواملی نظیر فیزیکی و فرهنگی با مقدار 158/0 در وضعیت ممانعت کننده (پَسرانه) قرار دارند. کل سازمان در وضعیت ضعیف قرار دارد، لذا پیشنهاد شده است پیش از هر اقدام راهبردی ابتدا عوامل ممانعت کننده (پَسرانه ها) تبدیل به ماند و سپس پیشرانه شوند، ضمن آنکه، پیشرانه ها نیز باید تقویت شوند.
ارائه الگویی برای ایجاد نقشه دانش مراکز رشد علم و فناوری مبتنی بر نقشه های فرایند (مطالعه موردی: مراکز رشد علم و فناوری دانشگاهی)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بررسی و تحلیل جامع نقشه های دانش سازمان به عنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت دانش، الگویی برای تدوین نقشه دانش مراکز رشد علم و فناوری توسعه داده شده است. بدین منظور، ابتدا پژوهش های انجام شده طی سال های 1998 تا 2018 میلادی مورد بررسی قرار گرفته و الگوهای مختلف تدوین نقشه دانش و عوامل اثرگذار بر تدوین آن با تحلیل محتوا استخراج شده است. ازسوی دیگر، با مطالعه ویژگی های مراکز رشد علم و فناوری، عوامل اثرگذار بر تدوین نقشه های دانشی این مراکز با در نظرگرفتن تأثیرگذارترین عوامل تدوین نقشه دانش ازنظر فراوانی و تناوب در پژوهش های محققان، شناسایی شده است. سپس یک الگوی کاربردی تدوین نقشه دانش با درنظرگرفتن این عوامل، در هفت گام اساسی و متناسب با ویژگی های مراکز رشد و مبنتی بر نقشه فرایند این مراکز، طراحی شد. برای پیاده سازی گام های پیشنهادی تدوین نقشه دانش مراکز رشد، کاربرگه های متناظر تهیه شد که مسیر و نحوه تدوین نقشه دانش را به صورت اجرایی و عملیاتی در این مراکز به طور مشخص نشان می دهد. در پایان، این الگوی تدوین نقشه دانش برای بخش خدمات پشتیبانی مرکز رشد علم و فناوری دانشگاه موردمطالعه به عنوان پایلوت، تهیه شده است.
مدل سازی معادلات ساختاری عوامل اثرگذار بازی کاری بر تسهیم دانش؛ موردمطالعه: دانشگاه های منتخب شهر تهران
حوزه های تخصصی:
بازی کاری، استفاده از تفکر مبتنی بر بازی برای تشویق افراد، ایجاد انگیزه و حل مسئله توسط آنهاست. ازسوی دیگر، اشتراک دانش یکی از حوزه های مهم مدیریت دانش است که در بطن پردازش دانش قرار دارد؛ جایی که دانش ایجاد می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. مطابق یافته های بسیاری از پژوهشگران، سازمان ها در اجرای فرایند تسهیم دانش و ایجاد انگیزه برای کارکنان خود دچار چالش هستند. پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، شاخص ها و مؤلّفه های اثرگذار بازی کاری بر تسهیم دانش را که در تحقیقات پیشین استخراج شده است، بررسی نماید و وجود ارتباطات معنی دار میان آنها را بسنجد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، پژوهشگران و دانشجویان دانشگاه های منتخب شهر تهران است که ازاین میان، 120 نفر آشنا به مفهوم بازی کاری با رویکرد خوشه بندی و به طور هدف مند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی توصیفی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و ابزار سنجش، پرسشنامه پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت است. برای بررسی پایایی ابزار گردآوری داده ها از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) و برای بررسی روایی از ابزار AVE استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ابعاد بازی گونه (شامل سازوکارها، دینامیک ها و زیبایی شناسی)، بستر بازی کاری (شامل پلتفرم، درآمدها، هزینه ها، بازی کنندگان و...) و عوامل پشتیبانی (شامل حمایت مدیریت، ارزیابی پروژه، فرایند تسهیم دانش و...) بر تسهیم دانش موثر است که دراین میان، عوامل پشتیبانی، بیشترین بار عاملی را داراند، لذا مراکز دانشگاهی باید توجه ویژه ای به این عامل داشته باشند. البته دو عامل دیگر بازی کاری (ابعاد بازی گونه و بسترهای بازی کاری) نیز، مطمئنا سهم بالایی در تسهیم دانش دارند. درآخر، به مراکز دانشگاهی توصیه می شود ضمن توجّه به ابعاد بازی کاری، از آن درراستای تسهیل تسهیم دانش، استفاده نمایند.
بررسی و شناخت تأثیر شبکه های اجتماعی بر نوآوری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی به لحاظ گسترش و نفوذ بین کاربران، برقراری ارتباط خصوصی و شخصی، فارغ بودن از کنترل مرجع قدرت و سهولت تبادل، اشتراک گذاری و دسترسی به دانش، تجارب و درس آموخته های کاربران، به وسیله ای بی بدیل در عرصه ارتباطات تبدیل شده و زمینه های تأثیرگذاری زیادی را فراهم ساخته اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر نوآوری اجتماعی است. براین مبنا، سؤال اصلی عبارت است از اینکه شبکه های اجتماعی چه تأثیری بر نوآوری اجتماعی دارند؟ برای پاسخ به این سؤال، جامعه آماری به تعداد 140 نفر شامل دانشجویان سطوح مختلف کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری پنج دانشگاه منتخب شهر تهران به روش تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه برای دریافت پاسخ آنها ارسال شد. نوع پژوهش، کاربردی؛ روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. در این پژوهش، دو پرسشنامه شبکه های اجتماعی و نوآوری اجتماعی با طیف پنج گزینه ای، تهیه و روایی صوری و محتوایی و نیز پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی، مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، «شبکه اجتماعی مجازی» با ضریب معنی داری مسیر برابر 34/5 بر «ایده پردازی جهت حل مسئله»، 71/4 بر «اثربخشی محصول و دستاورد نهایی»، 66/4 بر « شناخت مسئله» و 96/3 بر «پیاده سازی و نهادینه سازی ایده ها» تأثیرگذار است.
ارزیابی میزان زیرساخت های مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان زیرساخت های سازمانی و فناوری مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان از دیدگاه کارکنان شرکت، انجام شد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- پیمایشی و جامعه پژوهش، شامل تمام مدیران و کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان با تحصیلات دیپلم و بالاتر (2454 نفر) بود. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری عمومی کوهن استفاده و تعداد 368 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته، با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان موضوعی تأیید و به منظور پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 93/0 به دست آمد. برای بررسی نتایج از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد؛ در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون های تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که زیرساخت های سازمانی و فناوری مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان وجود دارد (مقدار احتمال کوچک تر از 05/0) اما میزان پیاده سازی آنها کم تر از حد متوسط است. همچنین مقایسه میانگین رتبه ها نشان می دهد که ترتیب میزان پیاده سازی زیرساخت های مدیریت دانش ازنظر کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان براساس: 1. نرم افزار، 2. دانش سازمان، 3. پروتکل، 4. فرهنگ سازمان، 5. سخت افزار و 6. مردم است.
بررسی تأثیر مدیریت دانش بر کارایی زنجیره تأمین در بخش فراساحل نفت وگاز؛ (موردمطالعه: شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک عامل مؤثر در دستیابی به مزیت رقابتی در سازمان های مختلف مطرح است. می توان گفت این سازمان ها نیستند که با یکدیگر رقابت می کنند، بلکه زنجیره های تأمین جهت کسب بیشتر بازار با یکدیگر در رقابت هستند. ازسوی دیگر، سازمان ها دریافته اند که دانش، راهبردی ترین منبع سازمانی و محور رقابت و بقا محسوب می شود.<br /> مدیریت دانش و پیاده سازی آن در زنجیره تأمین، می تواند به عنوان یک عامل اثربخش درجهت افزایش کارایی زنجیره تأمین لحاظ شود. هدف این مطالعه که در یکی از بزرگ ترین و اصلی ترین شرکت های فعال در حوزه فراساحل نفت وگاز اجرا شد، تعیین نقش مدیریت دانش در کارایی زنجیره تأمین است. در این مطالعه، براساس ادبیات تحقیق، مدل مفهومی، ارائه و برمبنای آن فرضیه ها تدوین شد. جامعه آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان شرکت تأسیسات دریایی بوده و نمونه براساس رویکرد غیراحتمالی هدف مند انتخاب شد که بالغ بر 33 نفر بوده است. به دلیل تعداد محدود نمونه آماری، برای آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار smart PLS نسخه (2) بهره گرفته شده است. باتوجه به تحلیل داده ها تمام فرضیه ها تأیید شد و براساس بارهای عاملی نیز اولویت بندی ها صورت گرفت. براین اساس، درمورد مدیریت دانش، شاخص «حفظ دانش» با ضریب 612/0 مؤثرترین و شاخص «تسهیم دانش» با ضریب 311/0 کم ترین تأثیر را در کارایی زنجیره تأمین دارد. باتوجه به اهمیت بالای شاخص حفظ دانش، می توان با ایجاد زیرساخت های مناسب فناوری اطلاعات و نیز ذخیره به موقع دانش ازطریق این زیرساخت ها و سیستم ها، درجهت کارایی هرچه بیشتر زنجیره تأمین، اقدام کرد.