مدیریت دانش سازمانی (مدیریت راهبردی دانش سازمانی)
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول پاییز 1397 شماره 2
مقالات
حوزه های تخصصی:
از آنجا که دسترسی به افراد خبره با محدودیتهای زمانی و مکانی همراه است، سامانه های خبره با هدف در دسترس قرار دادن مهارتهای خبرگان به منظور از میان برداشتن این محدودیتها به وجود آمده اند. از طرفی مدیریت دانش با هدف بهبود و ارتقای عملکرد سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا هدف این پژوهش ارائه سامانه خبره فازی به منظور پیشنهاد مناسبترین ابزارهای مدیریت دانش است. برای دریافت دانش مربوط از ده نفر خبره در زمینه مدیریت دانش بهره گرفته شده است. سامانه پیشنهادی شامل پایگاه دانش قواعد فازی، موتور استنتاج بر پایه منطق فازی و استنتاج ممدانی، و واسط کاربری گرافیکی در نرم افزار متلب است. ورودی های سامانه شامل ساختار سازمانی، راهبرد سازمان، راهبرد مدیریت منابع انسانی، سطح بلوغ فناوری اطلاعات، اندازه سازمان و نبود اطمینان محیطی است. خروجی این سامانه ابزارهای مناسب مدیریت دانش است که بر اساس نوع فرایند انتخاب شده به کاربر پیشنهاد می شود. برای تعیین عملکرد سامانه خبره طراحی شده، شرکت هلدینگ آرش شامل 500 کارمند مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به تفکیک فرایندهای مدیریت دانش ارائه شد. کاربران سامانه پیشنهادی عبارت است از: دانشجویان، سازمانها، پژوهشگرانی که قصد توسعه چنین سامانه هایی را دارند و افرادی که قصد استفاده از دانش سامانه را دارند.
مقایسه تطبیقی همایش های ملی و بین المللی مدیریت دانش برای سیاستگذاری علمی همایش های کشور
حوزه های تخصصی:
با مقایسه کلی همایشهای ملی و بین المللی در زمینه مدیریت دانش، می توان دریافت، همایشهای ملی در سطح کشور ایران، برخی از حوزه های جدید علم مدیریت دانش را پوشش نداده و با آن فاصله دارد؛ لذا هدف اصلی پژوهش، ابتدا بررسی و فراتحلیل همایشهای ملی و بین المللی مدیریت دانش در حوزه های مختلف و در گام بعد، مقایسه تطبیقی همایشهای ملی و بین المللی به منظور شناسایی شکاف دانشی در این حوزه است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، ابتدا همایشهای ملی ایران در زمینه محورهای همایش و سال برگزاری مورد فراتحلیل قرار گرفت. در مرحله بعد، 18 همایش معتبر بین المللی در سال 2018 میلادی از لحاظ محورهای همایش، کشور برگزار کننده و نیز ماه برگزاری مورد فراتحلیل قرار گرفت. در نهایت بین این دو دسته از همایشها مقایسه تطبیقی صورت گرفت و پیشنهادهای کاربردی در این زمینه ارائه شد. با مقایسه موضوعات و محورهای همایشهای ملی مدیریت دانش در ایران با همایشهای بین المللی در این حوزه، مشاهده شد مباحثی چون هوشمندی سازمان و استفاده از هوش مصنوعی در سامانه های پشتیبانی از تصمیم، شبکه ها و رسانه های اجتماعی، انجمنهای خبرگی مجازی و حریم خصوصی اطلاعات کمرنگ بوده است. در واقع، محور برگزاری همایشهای ملی مدیریت دانش از برخی بخشهای نرم مدیریت دانش غافل بوده و نیازمند آن است که این محورها در برنامه ریزی همایشهای آینده، مورد توجه ویژه قرار گیرد.
تأثیر مدیریت دانش بر بهبود عملکرد نوآورانه سازمان با تأکید بر نقش میانجی یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: هولدینگ تولید محصولات پتروشیمی قائد بصیر)
حوزه های تخصصی:
دانش، دارایی کلیدی و ارزشمند و مبنای رشد پایدار و حفظ مزیت رقابتی ماندگار سازمان است. از طرفی موفقیت فرایند نوآوری نیز شدیداً به دانش وابسته است. در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآورانه سازمان با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی در یک هولدینگ تولید محصولات پتروشیمی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد، میانی، صف و تعدادی از کارشناسان هولدینگ پتروشیمی است که تعداد آنها 263 نفر است و در نمونه 156 نفره با پرسشنامه 63 سؤالی مورد نظرسنجی واقع شدند. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده است. هم چنین برای آزمون فرضیات از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS2 بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که مدیریت دانش با مدنظر قرار دادن یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی بر عملکرد نوآورانه در هولدینگ مورد مطالعه، تأثیری مثبت و مستقیم داشته است. هم چنین، فرضیات فرعی پژوهش تأیید می کند که زیرفرایندهای مدیریت دانش اعم از خلق، ذخیره سازی، تسهیم و به کارگیری دانش بر بهبود عملکرد نوآورانه سازمان تأثیر مثبت دارد.
طراحی الگوی نوآوری باز در شرکت های کوچک و متوسط با استفاده از نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: صنایع غذایی استان چهارمحال و بختیاری)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، طراحی الگوی نوآوری باز در شرکتهای کوچک و متوسط فعال در صنایع مواد غذایی کشور است که با روش داده بنیاد انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه ساخت یافته و نیمه ساخت یافته با 25 نفر از مدیران (عرصه عمل) و خبرگان دانشگاهی (عرصه علم) است که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. شناسه ها و عوامل نوآوری باز (342 مفهوم کلیدی، 32 مقوله فرعی و ده مقوله اصلی) از مصاحبه ها مشخص، و در قالب الگوی مفهومی داده بنیاد تدوین شد. براساس یافته های پژوهش، مقوله محوری «نوآوری باز» است. شرایط علّی دارای دو بعد عوامل درونی (توان کلیدی، ابعاد سازمانی، پژوهش نوین، مدیریت داراییهای فکری، ویژگیهای شرکتهای کوچک و متوسط و ویژگیهای صنعت مواد غذایی) و عوامل بیرونی (الگوی کسب و کار و تحولات محیطی) است. راهبردهای مورد نظر عبارت است از: راهبرد های آسانگر (جستجو، مرزگستری، برونسپاری، شبکه سازی، پایش شرکا) و راهبرد های فرصتهای فناورانه (واردشونده، خارج شونده و متقابل). شرایط زمینه ای نیز عبارت است از: شرایط سازمانی (ویژگیهای شخصیتی مدیر، زیرساختهای فرهنگی) و شرایط محیطی (پویایی بازار و زیرساختهای قانونی). شرایط مداخله گر نیز از طریق چالشهای (منابع، توان پویا و نبود اطمینان) بر راهبرد ها تأثیر می گذارد که در نهایت به پیامدهای درونی (بهبود آمادگی سازمانی، بهبود ظرفیت جذب و بهبود زیرساختهای فرهنگی)، پیامدهای بیرونی (دیده بانی، هوشمندی محیطی، بهبود الگوی کسب و کار، بهبود توانمندیهای همکاری و بهبود رویکرد برونسپاری) و پیامدهای دوسویه (هم آفرینی) منجر می شود.
بررسی میزان موفقیت در اجرای مدیریت دانش به عنوان نوآوری مطالعه موردی: یک مؤسسه تصمیم گیرنده در حوزه تحقیقات دفاعی
حوزه های تخصصی:
مسئله مورد بررسی پژوهش بررسی میزان موفقیت در اجرای مدیریت دانش به عنوان نوآوری در یک مؤسسه تصمیم گیرنده در حوزه تحقیقات دفاعی با در نظر گرفتن چهار عامل تأثیرگذار در اجرای نوآوری (عوامل فردی، عوامل اجتماعی، ویژگیهای نوآوری و عوامل سازمانی) است. سؤال اصلی این است که آیا بین عوامل مؤثر در اجرای نوآوری و موفقیت این مؤسسه در اجرای مدیریت دانش به عنوان نوآوری رابطه معنی دار وجود دارد. جامعه آماری 15 نفری پژوهش را مدیران این مؤسسه تشکیل می دهند که از مدیریت دانش بیشترین استفاده را می کنند. نتایج با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تجزیه وتحلیل شد؛ سپس فرضیات معنادار با آزمون رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عوامل فردی با ضریب همبستگی (817/0)، ویژگیهای نوآوری با ضریب همبستگی (66/0) و عوامل اجتماعی با ضریب همبستگی (588/0) با موفقیت در اجرای مدیریت دانش رابطه معناداری دارد و به رغم همبستگی ضعیف (404/0) و نبود رابطه معنادار بین عامل سازمانی با موفقیت در اجرای مدیریت دانش، نتیجه نشان داد که مدیریت دانش از دید همه عوامل یادشده با ضریب همبستگی (819/0) با موفقیت در این مؤسسه اجرا شده است.
بررسی تأثیر ابعاد بازارگرایی بر کارکردهای مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی ارتباط میان ابعاد بازارگرایی و کارکردهای مدیریت دانش و ارائه الگوی مفهومی در این حوزه است. در گام نخست با استفاده از مطالعه ادبیات تحقیق و مصاحبه با گروه خبرگان، نه ویژگی برای سنجش مفهوم بازارگرایی شناسایی شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی این ویژگیها در قالب سه گروه به عنوان ابعاد بازارگرایی (مشتری گرایی، رقیب گرایی و هماهنگی درون وظیفه ای) طبقه بندی شد. در این راستا ده ویژگی به منظور سنجش مفهوم مدیریت دانش شناسایی و با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در قالب سه گروه و تحت عنوان کارکردهای مدیریت دانش (کسب دانش، انتشار دانش و پاسخگویی دانش) طبقه بندی شد. در گام دوم پایایی سازه (متغیرهای مفهومی) و روایی همگرای ابزار سنجش پژوهش مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایشی جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش تمام بخشهای فعال در اقتصاد کشور است که از میان آنها و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از برخی بخشها، گروهی از مدیران به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه برای آنها ارسال شد. در گام نهایی داده ه با استفاده از تحلیل همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شد و تأثیر مثبت و معنادار بازارگرایی بر کارکردهای مدیریت دانش مورد تأیید قرار گرفت.