مریم طبیعی

مریم طبیعی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مقایسه توان شبیه سازی حرکتی کودکان نارساخوان با کودکان طبیعی هنگام پردازش افعال حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جسمی شدگی شبیه سازی حرکتی کودکان نارساخوان و طبیعی افعال حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۳۰۸
مقدمه: موضوع مهم در دستور ساخت مدار جسمی شده این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقشی اساسی در عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، درک زبان و شبیه سازی ذهنی دارند. طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب حرکتی منجر به فعال سازی مکانیسم های شناختی مسئول اجرای حرکت مشابه می شود و بنابراین بخش های حرکتی مشابه در مغز فعال می شوند. از این رو، سؤال مهمی که پیش می آید این است که تا چه حد نقص در مهارت حرکتی می تواند بر شبیه سازی حرکتی حین پردازش زبان اثرگذار باشد. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع مقایسه ای بود. در این پژوهش 17 دانش آموز نارساخوان (5 دختر و 12 پسر) 8 تا 13 ساله از مراکز اختلال یادگیری شهر شیراز با داشتن معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و با همسالان طبیعی خود مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت انتخاب نمونه ها، از مصاحبه بالینی، مقیاس هوش وکسلر و آزمون ادراکی_حرکتی بندر گشتالت استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده از آزمون شبیه سازی حرکتی حاکی از تفاوتی معنادار میان نمرات پردازش افعال همخوان (001/0P<)، ناهمخوان با اجرای حرکت عضو مشابه (001/0P<) و ناهمخوان با اجرای حرکت عضو متفاوت (001/0P<) در دو گروه آزمایش و کنترل بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان گر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفاء می کنند و نقص در مهارت حرکتی می تواند تاثیراتی منفی بر فعال سازی شبیه سازی حرکتی داشته باشد که این موضوع تاییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
۲.

مقایسه توان شبیه سازی ادراکی در کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن و کودکان طبیعی از دیدگاه شناخت جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت جسمی شده درک زبان شبیه سازی ادراکی کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن کودکان طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
طبق رویکرد زبان شناسی شناختی، ساختار مفهومی ما ذاتاً جسمی شده است و موضوع مهمی که در شناخت جسمی شده مطرح می شود این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقش بسیار مهمی بر روی عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، تشخیص اشیاء، درک زبان و تصویرسازی ادراکی و حرکتی ایفاء می کنند. در همین راستا، طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب ادراکی منجر به فعال سازی ساختارهای ادراکی مشابه در مغز می شود. با این توضیح، پرسش مهمی که پیش می آید این است که آیا نقص در مهارت ادراک دیداری بر شبیه سازی ادراکی حین پردازش زبان اثرگذار است یا خیر. پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از آزمون جفت کردن تصویر با جمله، پاسخ این پرسش را پیدا کند و به بررسی این موضوع بپردازد که تا چه میزان کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن قادرند مفاهیم ادراکی (شکل و جهت) که به صورت ضمنی در جمله مطرح شده اند را شبیه سازی کنند. بدین منظور 17 کودک 8 تا 13 ساله مبتلا به اختلال ویژه خواندن و 17 کودک 8 تا 13 ساله طبیعی در شهر شیراز مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در آزمون شبیه سازی ادراکی میان دو گروه وجود دارد و کودکان مبتلا به اختلال خواندن کمتر قادر به فعال سازی شبیه سازی ادراکی هستند و به درستی نمی توانند تفاوت میان تصاویر همخوان با ناهمخوان را تشخیص دهند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفا می کند و نقص در مهارت ادراک دیداری می تواند تاثیر منفی بر فعال سازی شبیه سازی ادراکی داشته باشد که این موضوع تأییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
۳.

مقایسه الکتروآنسفالوگرافی کمٌی ارتباطات عصبی در کودکان 6 تا 13 ساله دارای اختلال طیف اتیسم و کودکان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف اتیسم کوهرنس الکتروآنسفالوگرافی کمّی ارتباطات از هم گسسته مغزی کودکان طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۵
شواهد حاصل از مطالعات عصب شناختی نشان می دهد که علائم اصلی اختلال طیف اتیسم نظیر نقص در برقراری ارتباط اجتماعی، گفتار، رفتارهای تکراری و غیره با نابهنجاری ارتباطات عصبی در ارتباط است. تاکنون مطالعات زیادی در خصوص چگونگی ارتباطات عصبی گروه دارای اختلال طیف اتیسم با روش های مختلف صورت گرفته است. در این میان، الکتروآنسفالوگرافی یک ابزار کارا و غیرتهاجمی است که فعالیت الکتریکی مغز را ثبت می کند و کمک می کند تا بتوان اطلاعاتی از ساختار ارتباطات عصبی و کارکردهای شناختی به دست آورد. از این رو، در این پژوهش سعی بر این است تا با استفاده از شاخص کوهرنس در الگوهای الکتروآنسفالوگرافی کمٌی، به مقایسه چگونگی عملکرد ارتباطات عصبی کودکان دارای اختلال طیف اتیسم و کودکان طبیعی پرداخته شود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان 6 تا 13 ساله مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به کلینیک مهراز اندیشه واقع در شهر شیراز بودند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 کودک(4 دختر و 11 پسر) دارای اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند و با 15 کودک طبیعی که بر اساس جنسیت و سن تقویمی با گروه آزمایش همتا شدند مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های به دست آمده از الکتروآنسفالوگرافی کمٌی نشان می دهد که تفاوت معناداری میان ارتباطات عصبی (میان نیمکره ای) بین دو گروه وجود دارد. بدین صورت که کوهرنس امواج دلتا(05/0 p< ) و تتا(05/0 p< ) در ناحیه پیش پیشانی، تتا(05/0 p< ) و آلفا(05/0 p< ) در ناحیه مرکزی، تتا(001/0 p< )، آلفا(001/0 p< ) و بتا(001/0 p< ) در ناحیه پس سری و در نهایت دلتا(001/0 p< )، تتا(001/0 p< ) و آلفا(05/0 p< ) در ناحیه گیجگاهی مبتلایان به اختلال طیف اتیسم بیشتر بود. نتایج کمٌی به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از وجود نقص در ارتباطات عصبی کودکان دارای اتیسم است و فرضیه وجود نابهنجاری در ارتباطات عصبی آنها را تایید می کند . بنابراین، با تکیه بر این یافته ها می توان از الگوی ارتباطات شبکه ای در مغز به عنوان شاخصی مناسب در بررسی و شناخت اختلال طیف اتیسم استفاده کرد و با ایجاد تغییر در الگوی امواج مغزی به پیشرفت مداخلات بالینی برای این گروه و درمان آن ها کمک کرد.
۴.

بررسی نمود استمراری و نام در زبان اشاره ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بند شرطی رویدادی جایگاه اتصال اصول مرجع گزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۴۹۰
زبان اشاره ایرانی، زبانی دیداری/فضایی است که با دارا بودن ساختار نحوی و معنایی خاصّ خود در جامعه ناشنوایان در سرتاسر ایران با تفاوت لهجه های مختلف، رشد کرده است. وجود اشارات قراردادی در این زبان اثبات می کند که زبانی حقیقی است و تنها مجموعه ای از تصاویر در فضا نمی باشد. انگیزه اصلی انجام پژوهش حاضر با بررسی نمود در زبان اشاره ایرانی، معطوف کردن توجّه زبان شناسان به یکی از ویژگی های زبانی این زبان است، تا بتوان آنها را از خصوصیات و طبیعی بودن آن آگاه کرد، چرا که در جامعه ناشنوایان از اهمّیت و ارزش بالایی برخوردار است و تاثیر مستقیمی بر روی زندگی آنها دارد. سؤال اصلی که در این پژوهش مدّ نظر قرار گرفته آن است که در این زبان مقوله نمود (استمراری و تام) به چه صورت نشان داده می شود. یافته های این پژوهش مشخّص نمود که در زبان اشاره ایرانی جهت مشخّص کردن نمود از روش های مختلفی استفاده می شود. نمود استمراری از طریق تکرار در حرکات فعل بیان می شود و نمود تام با استفاده از نشانگر مجزای واژگانی ""تمام شدن"" بیان می شود که جایگاه این نشانگر بعنوان مشخّصه نمود در پایان عبارت بعد از فعل اصلی است که بخوبی مبیّن معنی کامل شدن عمل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان