پژوهش های زبان شناسی
پژوهش های زبان شناسی سال 14 پاییز و زمستان 1401 شماره 2 (پیاپی 27) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در زبان ها و گونه ها محل دقیق همترازی نقاط گذار F0 با ساخت زنجیره ای گفتار متفاوت است (Ladd, 2008). تفاوت های بین زبانی و بین گونه ای آنقدر کوچک و جزئی است که نمی توان بازنمود زیرساختی را مشخص ساخت. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهکارهایی است که گویشوران دو گونه (اصفهانی و تهرانی) در واکنش به فشار زمانی ناشی از کاهش رسایی پایانه در چارچوب واج شناسی خودواحد وزنی نظریه پیرهامبرت (1980) استفاده می کنند. بدین منظور از 20 گوبشور اصفهانی و20 گوبشور تهرانی خواسته شد که سه واژه تکیه بر که همراه با کاهش رسایی پایانه بودند را در جایگاه تکیه زیروبمی هسته دو بار تکرار کنند. در بررسی و تحلیل داده ها سه پارامتر نوایی دیرش رسایی پایانه حاوی تکیه زیروبمی، زمان بندی یا همترازی و الگوی منحنی آهنگ عمدتاً مدنظر بود. نتایج نشان داد که گویشوران گونه اصفهانی در تولید منحنی افتان-خیزان زمان بیشتری را بکار گرفته اند و از راهکار زیرهدف استفاده کرده اند. پدیده زیرهدف، منجر به وقوع زودهنگام با دامنه زیروبمی کمتر بر روی واحدهای واجی گشته است. در حالی که در گونه تهرانی، گویشوران در تولید منحنی افتان از پدیده تراکم استفاده کرده اند. بدین معنی که گویشور در تولید منحنی سریع تر عمل کرده و حرکت F0 به طور کامل ولی در مدت زمان کوتاهی انجام گرفته است. بنابراین منحنی آهنگین الگوی افتان به طور کامل و با سرعت بالا تولید گشته است. گویشوران هر دو گونه اصفهانی و تهرانی در تولید منحنی خیزان، از پدیده کوتاه سازی یا ترخیم استفاده کرده اند، بدین معنی که حرکت F0 کوتاه گشته و تنها نسخه ناقصی از منحنی آهنگین تولید شده؛ ولی سرعت حرکت F0 تغییر نکرده است. بنابراین، درمجموع می توان گفت که تنوع در انتخاب راهکارهای گویشوران دو گونه در پاسخ به فشار زمانی، مسئله ای زبان ویژه و گونه ویژه است.
بررسی تأثیر «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «تردیدنماها» در گفتار فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و طبقه بندی «تردیدنماها» و بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد این مقوله زبانی در گفتار روزمره زنان و مردان فارسی زبان است. به منظور نیل به هدف مذکور، یک پرسشنامه محقق-ساخته طراحی و به صورت تصادفی بین 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (15-25 سال، 26-35 سال، 36-45 سال و بالای 45 سال) توزیع شد. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر میدانی و از نوع پیمایشی است و از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. پس از استخراج انواع تردیدنماها از گفتار گویشوران مذکور از طریق پرسشنامه، به دسته بندی و توصیف آن ها پرداخته شد و در ادامه، بر مبنای آرای هایلند (1996) و وارتالا (2001) و با بهره گیری از آزمون های آماری تی، توکی و آنووا به تحلیل تردیدنماها پرداختیم. یافته ها و نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از «افعال گواه نما» برای نشان دادن تردید استفاده می کنند و میزان کاربرد «افعال قضاوتی» در مردان بیشتر از زنان است. همچنین، نتایج نشان داد که به لحاظ آماری میان استفاده از انواع تردیدنماها، شامل «افعال قضاوتی»، «افعال وجهی» و «گواه نماها» در گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و گویشوران زبان فارسی فقط پنج دسته از انواع تردیدنماهای مورد نظر هایلند و وارتالا را در گفتار روزمره خود به کار می گیرند.
ویژگی های فعل مرکب در زبان بهدینان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها برای ایجاد مفاهیم جدیدی که برای آن ها برابرنهاد بسیطی ندارند اغلب به تولید فعل های با دو جزء یا بیشتر دست می زنند. این فرایند در برخی زبان ها بسیار پربسامد است به طوری که در زبان فارسی تولید افعال بسیط به نظر چندان زایا نمی رسد و تعداد فعل های ساده رایج در گفتار و نوشتار فارسی از چند صد فعل تجاوز نمی کند. دبیرمقدم (1376) ضمن بررسی و نقد آثار پیشین در این زمینه، به اثبات وجود و معرفی وجوه مختلف فعل های مرکب انضمامی به عنوان گونه پربسامدتر فعل مرکب در زبان فارسی می پردازد. پژوهش حاضر با بهره گیری از دستاوردهای دبیرمقدم (1376) به بررسی فعل مرکب، انواع و ویژگی های آن در زبان دری زرتشتیان یزد می پردازد. این پژوهش از منابع مکتوب موجود و همچنین نمونه های ثبت شده از گویشوران این زبان بهره جسته و بر تأثیر مؤلفه های نحوی-معنایی بر تصریف فعل های مرکب این زبان تمرکز می کند. عواملی مانند زمان فعل، اصلی یا وجهی بودن آن، لازم یا متعدی بودن مفهوم کلی فعل مرکب و همچنین گذرایی جزء فعلی آن تعیین کننده ویژگی های تصرف آن در زبان زرتشتیان یزد است. در نهایت یافته های این پژوهش مؤید نیاز به اتخاذ رویکردی تعاملی است که خود را محدود به حوزه یا رویکردی نکند تا امکان بررسی و روشنی افکندن بر ارتباط میان عوامل و مؤلفه های بخش های مختلف دستور را برای پژوهشگر مهیا فراهم آورد.
بررسی چندمعنایی پیشوند /hæm-/ «هم-» در زبان فارسی براساس رویکرد معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که در چارچوب معنی شناسی شناختی به آن پرداخته می شود، مسئله چندمعنایی است. یکی از مفاهیم بنیادی در مسئله چندمعنایی مقوله های شعاعی است. در معنی شناسی شناختی، یک واژه چندمعنا یک مقوله را تشکیل می دهد و معانی مختلف آن واژه عضوهای آن مقوله را به خود اختصاص می دهند. از این منظر، پیشوندها نیز دارای معانی متعددی هستند که می توانند آن ها را به پایه های خود بیافزایند. در این راستا، در پژوهش حاضر چندمعنایی پیشوند /hæm-/ با تکیه بر رویکرد معنی شناسی شناختی مورد بررسی قرار گرفت. ماهیت روش شناختیِ این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای از منابع فارسی زبان لغت نامه دهخدا (1373)، فرهنگ معین (1381) و فرهنگ عمید (1389) استخراج شده اند. یافته ها نشان داد که پیشوند غیرفعلی /hæm-/ یک پیشوند چندمعنایی با طیفی از کارکردهای واژگانی است. این پیشوند در برخی موارد معنای واژگانی ریشه کلمهرا تغییر می دهد و در نتیجه یک عنصر واژگانی متمایز ایجاد می کند. همچنین، نتایج نشان داد که پیشوند /hæm-/از پنج معنای متمایز برخوردار است که براساس معیارهای تعیین معنای سرنمون مشخص شد معنای «اشتراک» معنای مرکزی یا سرنمون پیشوند /hæm-/ است و چهار خوشه معنایی متمایز دیگر نیز حول این معنای مرکزی شکل گرفته اند. بنابراین، پیشوند /hæm-/ همانند مقولات واژگانی، مقوله ای را شکل داده است که همه معانی خود را حول یک معنای مرکزی گرد آورده است.
نفی در زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناشنوایان ایرانی از زبان اشاره ای در تعاملات خود استفاده می کنند که زبانی طبیعی با دستور زبان خاص خود و مستقل از زبان فارسی است. هدف این پژوهش بررسی ساخت نفی در زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی) است. روش پژوهش برگرفته از پژوهش های بین زبانی زشن (2004, 2006) است که درباره 38 زبان اشاره انجام شده اند. 7 بزرگسال ناشنوای عمیق مسلط به زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یک مترجم و مشاور زبان اشاره در تمام مراحل پژوهش حضور داشت. برای جمع آوری داده، ضبط ویدئویی و مشاهده رفتارهای زبانی اشاره گران هنگام ارائه محرک های زبانی و همچنین مشاهده هدفمند فیلم هایی به زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی) صورت گرفت. داده ها برای بررسی وارد برنامه نرم افزاری ELAN شدند. تحلیل داده ها نشان داد که در زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی)، نشانه گذاری نفی هم به صورت دستی و هم غیردستی در شکل های مختلف قابل مشاهده است. نفی غیردستی اجباری نیست و از نظر سیطره می تواند کل بند (منهای بخش مبتداسازی شده) یا بخش/بخش هایی از یک بند را دربر گیرد. منفی سازهای اصلی بند (ادات نفی دستی) عبارت انداز: نه (NOT)، نه (NO)، هیچ (NONE)، نه (اصلاً ، به هیچ وجه و ...) (NEVER) و نه وجودی (NOT-EXIST). واژه بست سازی ادات نفی فراوان مشاهده شد.
بازنمایی گفتمانی آینده مطلوب در سخنرانی مراسم تحلیف ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه پیش رو قصد دارد با اتخاذ رویکردی گفتمان پژوهانه، محتوای آینده مطلوب و راهبردهای مشروعیت بخشی به آن را مطالعه کند. در این پژوهش، چارچوب نظری-تحلیلی «آینده های جایگزین در گفتمان های سیاسی» به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. همچنین، گزیده هایی از متن سخنرانی مراسم تحلیلف ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی به عنوان داده های پژوهش انتخاب شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این گفتمان محتوای معنایی آینده مطلوب در چهار محور مبانی ارزشی – اخلاقی، مسائل و دغدغه های فرهنگی-اجتماعی، وضعیت اقتصادی و معیشتی، و سیاست بین الملل تظاهر می یابد. تحلیل ها نشان می دهند که فضای آینده مطلوب در قالب وجه استمراری و به مدد عناصر واژ-دستوری به صورت امتداد معرفت شناختی زمان حال مفهوم سازی شده است. همچنین، با استفاده از فعل «خواستن» و قرار دادن هستار اسمی «مردم» در جایگاه فاعل این فعل، محتوای زمان آینده مطلوب به عنوان مطالبه و خواست مردم بازنمایی شده است. نیز نشان دادیم که علی رغم امتداد معرفت شناختی حال به آینده، زمان حال با بی عملی در رابطه با محقق ساختن این مطالبات مفهوم سازی شده است. در راستای ایجاد تقابل ایدئولوژیک بین حال و آینده، این گفتمان دغدغه مندی دولت جدید درباره مطالبات را جایگزین بی عملی زمان حال می کند. در این گفتمان، پیوستگی و امتداد فکری و عقیدتی-معرفتی، بازنمایی منبع مشروعیت بخش (جامعه مدنی) به عنوان مطالبه گر تحقق فضای آینده و عبور از بی عملی به دغدغه مندی نسبت به مطالبات مردم، برنامه ها و سیاست های آینده را مشروعیت بخشی می کند.
دیالکتیک صمیمیت و احترام در یک گفت وگوی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی مطابق با نظریه ساخت وجهه می پردازد و ابتدا استدلال می کند که تفسیر و تأویل مفهوم نظری وجهه به معنای پیوند و جدایی رابطه ای در فرهنگ ایرانی، به ترتیب، عبارت است از دو مفهوم صمیمیت و احترام. سپس، نحوه ساخت وجهه به معنای دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی در بخش هایی از گفت وگوی بین مجری و مهمان در برنامه دورهمی بررسی و نشان داده می شود که چگونه دیالکتیک صمیمیت/پیوند و احترام/جدایی با استفاده از ابزارهای زبانی و غیرزبانی مثل نحوه به کارگیری شیوه های خطابِ مفرد و جمع یا ترکیبی، تعارفات مرسوم، ادات تکریم، مکث ها، طول نوبت، جهت نگاه، و جز آن ساخته می شود. افراد در هر لحظه از تعامل با توجه به تفسیری که در آن لحظه از رابطه خود با دیگری دارند با به کارگیری ابزارهای مختلف زبانی و غیرزبانی رابطه صمیمیت و احترام را مشترکاً و به شکلی پویا برمی سازند. این پویایی رابطه را نمی توان با فهرست راهبردهای حفظ وجهه سلبی و ایجابی، آن چنان که در نظریه براون و لوینسن معمول است، نشان داد.
بررسی ساختی و کاربردشناختی جملات پرسشی جهت مند در مکالمات زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه کاربرد ماهیتی جملات پرسشی، طرح سؤال است؛ اما این جملات می توانند کاربردهای متعدد دیگری را نیز در سطح کلام برجسته کنند. در این میان، گونه پرسش های سوی مدار بله-خیر که دربردارنده پرسش های بلاغی، تأکیدی، ضمیمه ای و جهت مند است نشان دهنده تمایل ضمنی پرسشگر به یکی از جواب ها است. مطالعه حاضر ضمن اشاره به برخی از تمایزات میان انواع پرسش های سوی مدار، به توصیف پرسش های جهت مند از منظر ساختی و کاربردشناختی در مکالمات روزمره فارسی پرداخته است. بررسی حاضر نشان داد که از منظر ساختی کلمات قطبی مثبت (مانند ترکیبات بعضی) و ساخت های ویژه (مانند ضمیمه های همپایگی یا چیز دیگه ای، یا همچین چیزی) و پاسخ های ضمیمه شده به انتهای پرسش از جمله عوامل جهت مندی مثبت به شمار می روند. از منظر کاربردشناختی، پرسش های جهت مند برای درخواست تأیید، بیان تعجب، انتقاد، مقدمه سازی و بیان اطلاعات، عنوان پیشنهاد یا درخواست کمک و درخواست توافق مفید واقع می شوند. این مطالعه نشان داد که انواع جهت مندی معرفتی، ایجابی و تمنایی در پرسش های فارسی وجود دارد و اینکه ساخت های مخصوص در کنار کاربرد مشخص در بافت موجب تبلور قطبیت یکسان یا معکوس میان پرسش و پاسخ آن خواهند شد.
توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی: نظریۀ مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه و بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است (Carr, 2008:172). در نظریه مورایی هجاهای سنگین تر مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبک تر دارند.(Hayes, 1989:356) برای مطالعه و مقایسه الگوهای وزنی انواع واژه های سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژه سه هجایی شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، نوع واژه، صورت واجی، ساخت هجایی و وزن هجای اول تا سوم دسته بندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در واژه های سه هجایی دیده می شود و بیشترین فراوانی متعلق به توالی هجا های یک و دومورایی است. ازطرفی، هجاهای سه و چهارمورایی، به ویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد بسیارکمی دارند. این نکته نشان می دهد که واژه های سه هجایی به توالی هجاهای کوتاه گرایش دارند. الگوهای نامتناوب شبه یکنواخت در انواع این واژه ها غالب است. به علاوه، توالی های یک و دومورایی رویه مطلوب واژه های بسیط است و هیچ واژه بسیط سه هجایی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی یافت نشد، بجز موارد اندکی که همگی وام واژه بودند. ازطرفی، واژه های مشتق نسبت به واژه های بسیط به لحاظ وزنی، سنگین تر و نسبت به واژه های مرکب سبک تر هستند.
ساختار موضوعی اسم فعل: بررسی موردی زبان کردی (گونه ی سنندجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترسیم مختصات شیوه نگاشت نحوی موضوع ها به شکلی فراگیر که قابل تعمیم به ساختار موضوعی انواع محمول ها اعم از فعلی و غیرفعلی باشد، یک غایت مطلوب نظری در رویکردهای زایشی به ساختار موضوعی است. در این مقاله، ساختار موضوعی اسم فعل به عنوان محمولی غیرفعلی، در زبان کردی، گونه سنندجی بررسی و کنکاش می شود. با توجه به محدودیت های فضای نحوی گروه معرف (DP) در زبان کردی سنندجی (به دلیل حضور ساخت اضافه[1])، مسئله نحوه نگاشت موضوع های اسم فعل و محدودیت های حاکم بر ساختار موضوعی آن اهمیت می یابد. بر پایه مشاهدات تجربی، اسم فعل ها به چهار دسته پادکنایی، پادمفعولی، دو ظرفیتی و سه ظرفیتی تقسیم می شوند. در اسم فعل های پادکنایی موضوع بیرونی به شکل اضافه به اسم فعل می پیوندد و قابلیت انضمام ندارد. در خصوص اسم فعل های پادمفعولی، نشان داده می شود که موضوع درونی هم به صورت اضافه و هم انضمامی می تواند حضور داشته باشد. اسم فعل های متعدی دو صورت را به نمایش می گذارند: موضوع درونی می تواند به صورت اضافه حضور یابد و موضوع بیرونی قابلیت حضور ندارد؛ یا اینکه موضوع بیرونی در حالت اضافه و موضوع درونی انضمامی است. در آخرین دسته از اسم فعل های کردی سنندجی، موضوع درونی هدف به صورت گروه حرف اضافه است و قابلیت بازبینی مشخصه EPP و ارتقا به جایگاه فاعل را ندارد. با مفروض پنداشتن رویکرد برون-اسکلتی بورر (2005 a, b)، استدلال خواهد شد که ویژگی ها و محدودیت های منحصربه فرد ناظر بر نگاشت موضوع های اسم فعل تابعی از اصول و فرایندهای عام و مستقل حرکت هسته-به-هسته، بازبینی حالت، اصل گسترش ریشه و اصل فرافکنی گسترده هستند.
[1] ezafe construction