آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

   میرچا الیاده، اسطوره شناس و دین پژوه رومانیایی معاصر، در کشور خود به عنوان یک داستان نویس برجسته شناخته می شود؛ بیان مباحثی توسط او چون گذار از زمان خطی تاریخی به زمانِ قدسی و ورود به لحظه ازلی و نوزایی، بخش هایی ناشناخته از اساطیر کهن را برای بشر امروزی قابل درک کرد. وی نگارش و خوانش داستان را راهی برای گذر از زمانِ پراضطراب خطی تاریخی و ورود به زمانِ بی اضطراب و آرام قدسی می داند. بررسیِ یکی از آثار داستانی خود الیاده، دوازده هزار رأس گاو فرصتی است برای دست یافتن به یک شیوه روایتگری ویژه و تحلیل زمان در آن از دیدگاه پژوهش های اسطوره شناختی. در این شیوه روایتگری، داستان با یک زمانِ دَوَرانی در بخش هایی که اضطراب قهرمان به بالاترین حد می رسد به یاریِ گونه ای گذشته نگری، او را وارد زمان قدسی می کند. داستان در فضای پر اضطرابِ جنگ و بمباران بخارست رخ می دهد و نویسنده از خلال روایت این داستان می کوشد زمانِ اضطراب زای تاریخ را به بازی بگیرد و با تاریخ ستیزی در بستر درکی اساطیری از زمان، یأس را در میانه روایتی ویژه، به امید تبدیل کند.

تبلیغات