مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تعیین کارایی اقتصادی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از تابع مرزی تصادفی برای شرکتهای تعاونی تولید کشاورزی شهرستان سیرجان در سال 1389 است. به این منظور داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Frontier 4.1 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که متوسط کارایی اقتصادی تعاونیهای تولید کشاورزی شهرستان سیرجان 73 درصد است. همچنین میزان ارزش سرمایه کنونی شرکت با سود مرزی رابطه مستقیم و معناداری دارد و بین تعداد فعالیتهای شرکت با سود مرزی رابطه معکوسی وجود دارد. در برآورد ناکارایی اقتصادی تعاونیهای تولید کشاورزی، سابقه مدیریتی مدیرعامل و مدت زمان فعالیت شرکت تعاونی در کارایی اقتصادی تأثیری مثبت و مخارج مربوط به کلیه فعالیتهای شرکت تعاونی و تنوع فعالیتها تأثیری منفی در این کارایی دارند. در این تحقیق مشخص و پیشنهاد شد با کاهش تعداد فعالیتهای شرکت و افزایش سرمایه گذاری در شرکتهای تعاونی تولید کشاورزی می توان میزان سودآوری این شرکتها را افزایش داد. همچنین استفاده از مدیران دارای سابقه مدیریتی بالا، اعمال مدیریت صحیح و بهره گیری از آموزشهای لازم و فعالیتهای ترویجی در ارتقای میزان کارایی اقتصادی این شرکتها مؤثر تشخیص داده شدند.
بررسی کارایی فنی شرکتهای تعاونی گاو شیری در استان کهگیلویه و بویر احمد
حوزه های تخصصی:
شیر در بین غذاها مناسبترین و متعادل ترین ترکیب را دارد و به همین دلیل آن را غذای کامل می نامند. میزان مصرف روزانه شیر در یک کشور نشانه ای از وضعیت تغذیه و بهداشت در آن کشور است. در این راستا نیاز به تولید فراوان محصولات لبنی، به ویژه شیر، و محدود بودن عوامل تولید، ضرورت استفاده بهینه از منابع و افزایش کارایی را در زمینه این محصول آشکار می سازد. این مطالعه نیز با هدف برآورد کارایی فنی تعاونیهای گاوداری شیری استان کهگیلویه و بویراحمد انجام پذیرفته است. آمار و اطلاعات مورد نیاز مطالعه به صورت داده های مقطعی در سال 1387-88 با کمک پرسشنامه و مصاحبه حضوری با گاوداران استان جمع آوری و از طریق برآورد آزمون برتری مدل، تابع ترانسندنتال به عنوان تابع مورد استفاده در تحلیل، انتخاب گردید. به دلیل تعداد کم شرکتهای تعاونی، از همه گاوداران مصاحبه به عمل آمد. با توجه به معنی داری ضرایب در تابع منتخب این نتیجه به دست آمد که از نهاده های سبوس و نمک در ناحیه سوم تولیدی و به عبارتی از این نهاده ها در استان بیش از اندازه استفاده شده است. نهاده های مکمل، کنسانتره و نیروی کار نیز در ناحیه اول مورد استفاده قرار گرفته اند به این مفهوم که در صورت افزایش این نهاده ها، تولید افزایش می یابد. میانگین کارایی فنی واحدهای گاوداری شیری حدوداً 94% بوده که تقریباً از حداقل 84% تا حداکثر 99% نوسان داشته است و به طور متوسط با بهبود روند مدیریتی میزان کارایی فنی 6% قابل افزایش می باشد. همچنین شکاف بین بهترین و ضعیفترین تولید کننده حدود 15% بوده است که با اعمال شیوه های مدیریتی قابل بهبود می باشد. در پایان، عوامل مؤثر بر کارایی فنی شرکتهای تعاونی گاو شیری بررسی و تحلیل شد و نتایج نشان داد که میزان تجربه، سطح تحصیلات و مساحت اختصاص داده شده به هر رأس گاو اثر مثبت و معنی دار بر کارایی فنی داشته در حالی که عوامل اندازه خانوار و سن اثر معنی داری از لحاظ آماری نداشته اند
رتبه بندی مؤلفه های هوش هیجانی مؤثر بر عملکرد منابع انسانی وزارت تعاون
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی (EI) از جمله ابزارهایی است که به وسیله آن می توان ضمن استفاده کارا از هیجانات مثبت، هیجانات منفی را حذف و یا تعدیل نمود تا از این طریق با تمرکز بر مؤثرترین مؤلفه ها بتوان با صرف زمان و هزینه کمتر به نتیجه مطلوب دست یافت. هدف مطالعه حاضر، شناسایی مؤلفه های هوش هیجانی مؤثر بر عملکرد منابع انسانی وزارت تعاون و رتبه بندی آنهاست. در این مطالعه با عنایت به جامعیت مدل هوش هیجانی دانیل گلمن، از این مدل برای بررسی مؤثرترین مؤلفه های هوش هیجانی استفاده شده است. اصلی ترین سؤال مطرح در این پژوهش عبارت است از: ترتیب اولویت مؤلفه های مؤثر هوش هیجانی بر عملکرد کارکنان چگونه است؟ جهت پاسخگویی به این پرسش دو فرضیه اصلی مطرح شده است.در مطالعه حاضر از طریق عملیاتی کردن مفهوم انتزاعی هوش هیجانی به طراحی سؤالات پرسشنامه، که اصلی ترین ابزار جمع آوری داده های پژوهش بوده، پرداخته شده و سپس نمونه ای متشکل از 175 نفر از کارکنان حوزه ستادی وزارت تعاون انتخاب گردیده است. پس از انجام آزمون همبستگی و رگرسیون و آزمون رتبه بندی فریدمن روی داده های جمع آوری شده از این گروه نمونه، فرضیه های این تحقیق تجزیه و تحلیل شده است که براساس نتایج به دست آمده از مؤلفه های هوش هیجانی به ترتیب سه مؤلفۀ مدیریت بر خود، مدیریت روابط و خودآگاهیِ هوش هیجانی بر عملکرد منابع انسانی وزارت تعاون مؤثر هستند. سپس زیرمؤلفه های هریک از این مؤلفه ها رتبه بندی شدند و در نهایت با توجه به پژوهشهای انجام شده در این زمینه و نتایج آزمون فرضیات پژوهش حاضر نتیجه گیری به عمل آمد و پیشنهادهایی به وزارت تعاون ارائه شد.
اثر متغیرهای «اندازۀ بنگاه» و « سابقۀ صادراتی» بر موانع ادراک شده در فرایند اداری-خدماتی صادرات مطالعه موردی تعاونیهای شمال شرق کشور
حوزه های تخصصی:
در طول دو دهۀ پیش، صادرات یکی از فعالیتهای اقتصادی محسوب شده که نسبت به دیگر فعالیتها رشد بیشتری داشته است. همچنین در سطح شرکت، صادرات به عنوان امکانی برای فروش بیشتر، سودآوری بیشتر و استفاده از اقتصاد مقیاس برای کاهش هزینه های توسعۀ محصول و در نهایت، افزایش استاندارد زندگی برای مشتریان و بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان تلقی می شود. بنگاه های صادراتی پس از بازاریابی و تولید و آماده سازی محصول (بازرگانی محصول)، از راه تعامل با دستگاه های دولتی و خصوصی مختلف (نظیر گمرک، سازمان استاندارد، سازمان بازرگانی، اتاق بازرگانی، شرکتهای حمل و نقل و ...) فرایند صادرات و خروج محصول از کشور را طی می کنند. این بخش از فعالیتهای مربوط به صدور کالا از کشور را می توان تحت عنوان عوامل «اداری- خدماتی» صادرات نام برد.
در این راستا در پژوهش حاضر به تحلیل اثر تغییر «تجربۀ صادراتی» و «اندازۀ بنگاه» بر موانع فعالیتهای مختلف «اداری- خدماتی صادرات» از نگاه صادرکننده پرداخته خواهد شد؛ به عبارت دیگر ارزیابی صادرکننده از مجموع هزینه های مربوط به هر یک از فعالیتهای اداری- خدماتی صادرات اعم از هزینه های مربوط به نیروی کار، زمان و هزینه های مالی و این مسئله که آیا با تغییر تجربه و اندازۀ بنگاه تفاوت معناداری در موانع ادراک شده از هر یک از این فعالیتها حاصل می شود یا خیر، بررسی و آزمون خواهد شد.
جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ بنگاه های تعاونی صادراتی مستقر در استانهای خراسان رضوی و خراسان شمالی را در بر می گیرد. روش پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی- پیمایشی است. به کمک نمونه گیری، داده های مورد نیاز به صورت میدانی جهت آزمون فرضیه و دستیابی به هدف پژوهش، از تعداد 54 بنگاه صادراتی از کل حجم جامعۀ آماری (350 بنگاه) جمع آوری شد. بدین منظور پرسشنامه ای با رجوع به منابع کتابخانه ای، سازمانهای متولی امور اداری- خدماتی صادرات، صادرکنندگان خبره و استادان دانشگاهی تدوین شد که ضریب آلفای کرونباخ آن به میزان 84/0 محاسبه گردید.
ابزارهای مختلف آمار توصیفی و آمار استنباطی (ناپارامتریک)، به منظور آزمون فرضیات در نرم افزار آماری SPSS به کارگرفته شد. آزمون «کروسکال والیس» برای بررسی اثر «سابقۀ صادراتی» بر موانع فعالیتهای فرایند «اداری- خدماتی» و آزمون «من-ویتنی» نیز برای سنجش اثر «اندازۀ بنگاه» بر فرایند مذکور مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج آزمونهای مختلف نشان می دهند موانع ادراک شده از دو فعالیت «انتقال ارز به کمک صرافیها و ارتباطات شخصی» و «حل و فصل دعاوی» با افزایش سابقۀ صادراتی تغییر کرده و کاهش پیدا می کند. از سوی دیگر «اندازۀ بنگاه» در تغییر موانع ادراک شده از فعالیتهای اداری- خدماتی صادرات بی تأثیر است.
عوامل مؤثر بر معضلات و تنگناهای مالی شرکتهای تعاونی فعال استان فارس
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت تعاون در توسعه اقتصاد کشور و وجود مشکلات پیش روی بخش تعاون، این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر معضلات و تنگناهای مالی شرکتهای تعاونی فعال استان فارس می پردازد. روش پژوهش در این تحقیق بر اساس اهداف، از نوع پژوهشهای کاربردی و بر اساس گردآوری داده ها از نوع میدانی(روش پیمایشی) است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شرکتهای تعاونی فعال استان فارس در سال 1388 است که با استفاده از نمونه گیری از تمامی شرکتهای تعاونی صنعتی فعال با عمر بیش از 4 سال و با تعداد کارکنان بیش از 10 نفر حجم نمونه برابر 105 شرکت تعاونی تعیین گردید که برای آنها پرسشنامه ای حاوی 35 سؤال بر اساس طیف لیکرت طراحی و ارسال شد. در نهایت، 94 پرسشنامه دریافت و مورد پردازش قرار گرفت.
نتایج پژوهش نشان داد عواملی مثل دانش ناکافی حسابداری، روشهای کنترلی نامناسب، ضعف فرهنگ سهامداری، عدم انتخاب فعالیتهای صحیح اقتصادی، عدم کیفیت گزارشگری و کمبود سرمایه گذاری اولیه بر شکل گیری معضلات و تنگناهای مالی شرکتهای تعاونی فعال استان فارس تأثیرگذارند.
بررسی نقش تعاونیهای مرزنشینان در توسعه منطقه ای مطالعۀ موردی خراسان جنوبی
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از توسعۀ یک سرزمین منوط به شرایط اقتصادی درون آن منطقه است. بخش تعاون به عنوان یکی از اجزای سه گانه نظام اقتصادی، با تأسیس شرکتهای تعاونی مرزنشینان سعی در دستیابی به این مهم داشته است. در نواحی مرزی، تعاونیهای مرزنشینان به عنوان سفیران ساکنان خطوط مرزی می توانند نقش عمده ای در امنیت و توسعۀ پایدار منطقه ایفا کنند. در استان خراسان جنوبی نیز که دارای بیش از 430 کیلومتر مرز مشترک با کشور افغانستان است، 12 مورد از این تعاونیها ایجاد شده اند. در این پژوهش به صورت موردی خانوارهای تعاونی مرزنشینان منطقه درمیان واقع در شهرستان درمیان به عنوان واحد تحلیل، از این استان در سال 1389 انتخاب شدند که در دو دهستان گزیک و طبس مسینا این شهرستان فعالیت دارند. تعداد اعضای این تعاونی 12755 نفر، شامل 2669خانوار می باشد و حجم نمونه 140 خانوار انتخاب شده است. در تحقیق حاضر پس از مصاحبه با مدیران برخی از تعاونیهای مرزنشینان استان و تکمیل پرسشنامه، مشکلات این تعاونیها به صورت میدانی و با کمک روشهای کمی و کیفی مورد تحلیل قرار گرفت. درقسمت نتیجه گیری با کمک فرضیات تحقیق از روش برنامه ریزی استراتژیک و تحلیل SWOT سود جسته و به بیان سناریوهای مختلف برای این تعاونیها در منطقه پرداخته شد و سپس از میان سناریو های مختلف، برخی از اهداف و راهبردها انتخاب و به عنوان سناریوی برتر ارائه شد. ضمن آسیب شناسی این تعاونیها، با کمک استراتژیهای حاصل از تحلیل ماتریس SWOT پیشنهادهای عمده برای منطقه ارائه گردید.
نقش تعاونیهای صنایع کوچک در اشتغالزایی و توسعه روستاها
حوزه های تخصصی:
برخورداری از سطح قابل قبولی از رفاه، اشتغالزایی و درآمد مکفی برای همه افراد جامعه و همچنین دستیابی به توسعه پایدار ملی از مهمترین اهداف برنامه ریزان در کشورهای جهان به ویژه جوامع در حال توسعه محسوب می شود. در این میان باید وضعیت معیشتی و رفاهیِ روستاییان به عنوان کم برخوردارترین افراد این جوامع، در کانون توجه مدیران قرار بگیرد. از آنجاکه فقیرترین روستانشینان را افراد بدون زمین کشاورزی و یا با زمین اندک تشکیل می دهند، می توان با تنوع بخشی به فعالیتهای غیرکشاورزی در این سکونتگاهها موجبات اشتغالزایی، کاهش فقر و ایجاد رفاه اجتماعی نسبی را در این کانونهای کوچک جمعیتی فراهم آورد. در این راستا صنعتی نمودن روستاها با تکیه بر فعالیت صنایع کوچک و دستی می تواند ضمن رفع تنگناهای حاصل از بیکاری، فقر و آثار ناشی از پیامدهای محیطی (از جمله خشکسالی) و بحران تولید در روستاها، به عنوان عنصری محوری در جهت کاهش فضای نابرابری در توسعه اقتصادی– اجتماعی محیطهای روستایی قلمداد گردد. البته این سیاست اگر توأم با مشارکت همه جانبه روستاییان در ابعاد سرمایه گذاری و فعالیت در قالب شرکتهای تعاونیهای مردمی باشد، به نحوی کارامدتر می تواند جوابگوی مشکلات و نارساییهای حاصل از عقب ماندگی اقتصادی– اجتماعی روستاها باشد.
در این پژوهش که با رویکردی تحلیلی– توصیفی در سال 1389 انجام گرفته است، تلاش شده ضمن بیان چارچوب نظری استقرار صنایع کوچک و دستی در مناطق روستایی با تأکید بر فعالیت شرکتهای تعاونی، تأثیرگذاری این گونه فعالیتهای تعاونی در اشتغالزایی و توسعه روستاها با یک بررسی ادراکی تجزیه و تحلیل شود. روش جمع آوری داده ها به صورت انجام مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و بهره گیری از آرا و دیدگاههای اندیشمندان داخلی و خارجی در زمینه مورد بحث است. نتایج نشان می دهد که در شرایط کنونی کشور که خشکسالیهای پی درپی خسارات فراوانی به بخش کشاورزی و متعاقباً شرایط زندگی در جامعه روستایی وارد نموده است، می توان با تنوع بخشی به وضعیت فعالیت اقتصادی روستاییان به ویژه توجه به راه اندازی صنایع کوچک و دستی با توجه به مشارکت همه جانبه روستاییان در قالب شرکتهای تعاونی خودجوش و فعال تولیدی، اشتغالزایی و در نتیجه،توسعه پایدار روستاها را فراهم آورد.
شناسایی عوامل کلیدی توانمندسازی کارکنان وزارت تعاون
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر سازمانها از طریق توانمندسازی کارکنان قادر به پاسخگویی سریع به تغییرات در محیط هستند. اهمیت این موضوع تا آن حد است که بدون وجود کارکنان توانمند، سازمانها قادر به رسیدن به اهداف خود نیستند. در این راستا هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل کلیدی توانمندسازی کارکنان وزارت تعاون درسال 1389 است. در این مقاله تلاش شده است با روش تحلیل عاملی، این عوامل و مؤلفه های آن شناسایی و طبقه بندی شود و بر اساس آن پیشنهادهای لازم به منظور تحقق این امر ارائه گردد.
یافته های تحقیق نشان داد مهمترین عامل توانمندسازی کارکنان وزارت تعاون شامل مؤلفه های: معناداری شغل، تعلق سازمانی، مسئولیت پذیری، غنی سازی شغل و احساس اعتماد به نفس است. بر این اساس پیشنهادهایی اساسی برای توانمندسازی کارکنان وزارت تعاون در این مقاله ارائه شده است که عبارتند از: غنی سازی و معنی دار کردن شغل، مشارکت و استفاده از گروه های کاری، آموزش و ایجاد فرصت برای تجربه اندوزی، تشویق و پاداش مبتنی بر عملکرد، دسترسی به اطلاعات و منابع، روشن بودن رسالت و چشم انداز و اهداف و مأموریتهای سازمان و وضوح نقش کارکنان و تفویض اختیار و عدم تمرکز