جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای ادبی بهار 1397 شماره 200 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

عیاری و شاطری، در سندی بسیار کُهَن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نثرالدر فتوت عیاری شاطران ایرانشهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۹۸
نثرالدرّ نام کتاب مهمی است از ابوسعد منصوربن حسین آبی که در دهه آغازین سده پنجم هجری نوشته شده است. این کتاب، نوعی سفینه یا آنتولوژی است مشتمل بر هفت فصل در مورد مسائل مختلف که به کار همه صنوف، اعم از دبیران و خطیبان و شاعران و ندیمان و حتی و شاهان و رعایا می آید. فصلِ سوم کتاب، دوازده باب دارد که هر بابی به منزله گزیده ای است از سخنان و حکایات و نوادرِ مربوط به یکی از مشاهیر یا گروهی از طبقات ویژه. نویسنده در باب دوازدهم، از فصل سوم کتاب، به کلام شاطران (شُطّار) می پردازد. این بحث چون تا به حال مورد توجه کسی قرارنگرفته به عنوان یکی از اسناد مهم فتوت قبل از سده هفتم که متون عیاری و فتوت نامه ها زیاد می شود، حائز اهمیت است؛ ازاین رو ترجمه آن در ذیل این مقاله آورده می شود. در پایان هم بر اساس همین متن، ویژگی های عمده عیاران و عیاری که اساساً با رنگ و بوی ایرانی و با خلق و خوی متفاوت و عادت شکن بوده اند، به عنوان نتیجه فهرست شده است.
۲.

هستی– داد نخستین کتاب پارسی در هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی - داد ایرانشهری زبان فارسی جهان بینی ایرانی اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۳ تعداد دانلود : ۸۰۳
در این مقاله، سخن بر سر صورت صحیح نام یک کتاب است از ابوالعباس ایرانشهری و آن کتابی است که بر اساس بیان الادیان ابوالمعالی محمد بلخی نام آن را «هستی» دانسته اند. اما پس از جستجو در معنا و مفهوم واژه «هستی در زبان و فرهنگ و تلقی فلاسفه ایرانی قرون اولیه، باید نام اصلی کتاب «هستی_داد» باشد نه هستی. در پایان هم به ضرورت توجه ایرانیان به زبان فارسی در برابر عربی اشاره شده که بسیاری از متفکرین لازم می دیده اند به این زبان هم، کتابی آسمانی وجود داشته باشد تا براساس موازین و معتقدات تاریخی و اساطیری ایران، مبانی عقیدتی تبیین و تفسیر شود. به همین دلیل کسانی که نمی خواسته اند دینی غیر از اسلام در فضای فرهنگ ایران مطرح باشد، کتاب آسمانی اسلام، یعنی قرآن را در دوره سامانی به پارسی برگرداندند.
۳.

ممدوحان دقیقی و نگاهی دیگر به تاریخ وفات او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دقیقی طوسی محمودخان شیرانی لباب الالباب شاهنامه زندگی و مرگ دقیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۴۳۸
آگاهی ما از احوال و روزگار ابومنصور دقیقی بسیار اندک است. مطالب آشفته و نادرست عوفی در لباب الالباب و نیز تحریف بیتی از قصیده داغگاه فرخی سیستانی درباره دقیقی، سبب شده است که پژوهشگران و محققان تاریخ ادبیات به بی راهه بروند و تاریخ حیات و روزگار دقیقی را از نیمه های نیمه اول قرن چهارم هجری تا نیمه های نیمه دوم همان قرن بدانند. علاوه براین، دریافت نادرستی که بر مبنای ابیاتی از فردوسی درباره مرگ دقیقی در اذهان حاصل شده، عاملی اساسی و مؤثر در تخلیط ها و آشفتگی های روی داده درباره تاریخ و روزگار دقیقی است. توجه به اشعار مدحی دقیقی و زمان زندگی ممدوحانش و نیز تعبیر درست بیت فرخی سیستانی با توجه به تصحیح حافظ محمودخان شیرانی، نادرستی تاریخ های داده شده را روشن می سازد. بر این اساس، این مقاله به این نتیجه رسیده است که به احتمال بسیار، دقیقی در سال های 280 تا 285 ق متولد شده و هنگام مرگ (به سال 341 ق) حدود پنجاه تا پنجاه وپنج سال داشته است.
۴.

گُرگسار یا کَرگسار؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کَرگ کرگسار متن شناسی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۵۱۷
رسم الخط فارسی در دوره هایی به گونه ای بوده که در متن شناسی متون کهن در روزگار ما مشکلات و بدخوانی هایی برای متون فارسی پیش آورده است. از آن میان صامت گ در نسخه های خطی در بسیاری از دوره ها با یک سرکش به صورت ک نوشته شده است. همین امر هنگام چاپ متون حماسی در خواندن واژه هایی مانند کَرگ (کرگدن) مشکلاتی به وجود آورده است؛ به این معنی که در پاره ای موارد در متون چاپی ازجمله شاهنامه کلماتی مانند کَرگسار و کَرگساران به صورت گُرگسار و گُرگساران خوانده و معنا شده و درنتیجه گوشه ای از فرهنگ گذشته، یعنی وجود اقوامی که در آن سرزمین ها زندگی می کرده اند، مکتوم مانده است. در این پژوهش با قراین برون و درون متنی روشن و پیشنهاد شده است که کلمات گرگسار و گرگساران به عنوان نام شهر، قوم و فرد در شاهنامه باید کَرگسار و کَرگساران خوانده و ضبط شود.
۵.

قانعی طوسی مقلّدِ کمترشناخته شده فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قانعی طوسی کلیله و دمنه منظوم فردوسی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۶۰۷
قانعی طوسی احتمالاً میانه سال های (644- 646 ه.ق) کلیله ودمنه بهرام شاهی (انشای نصرالله منشی) را در 10548 بیت در قونیّه آسیای صغیر و به نام عزّالدین کیکاووس دوم از سلاجقه روم به نظم کشیده است. گرچه موضوعِ این منظومه تعلیمی- تمثیلی با حماسه ملّی ایران متفاوت است قانعی به دلایلی مانندِ: انتخاب وزن شاهنامه برای نظم کلیله ودمنه، همشهری بودن با فردوسی و ایران دوستی و شاهنامه گراییِ سلجوقیان روم، هم احترام خود را به فردوسی نشان داده و هم به صورت های مختلف از شاهنامه بهره مند شده و تأثیر گرفته است. این توجّهات و تأثیرات در هفت بخش تقسیم بندی و بررسی شده است: 1. صفات و تعابیرِ ستاینده و احترام آمیز برای فردوسی و شاهنامه؛ 2. تضمینِ ابیات شاهنامه؛ 3. آوردن عینِ مصراع های شاهنامه یا با تغییرات اندک بدون اشاره به نام فردوسی؛ 4. تأثّر از مصراع ها و بیت های شاهنامه و سرودن مشابه آن ها؛ 5. تعابیر، کنایات و تصاویر شاهنامه ای؛ 6. استفاده از مضامین شاهنامه؛ 7. ذکر نام شهریاران و پهلوانان شاهنامه.
۶.

کولی در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کولی لولی لوری قرشمال سوزمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۳ تعداد دانلود : ۸۴۶
در این جستار، نخست بر پایه گزارش هایی در منابع فارسی و عربی، درباره منشأ کولی ها و نام های گوناگون آنها از جمله لوری، لولی، قرشمال، فیج، زُطّ، سوزمانی، غربتی، قراچی بحث شده و ریشه لغوی آنها کاویده شده است. سپس تاریخچه ای از ورود کولی ها از هند به ایران در زمان بهرام پنجم یا بهرام گور، از پادشاهان نامدار ساسانی تا زمان حاضر به دست داده شده است. در بخش دیگری از این جستار، ضمن بررسی کارها و رفتارهای متفاوت کولیان در نواحی مختلف ایران بر اساس آثار منظوم و منثور فارسی، نظرگاه های مثبت یا منفی نویسندگان و شاعران ایرانی به این گروه اجتماعی نیز مطرح و تحلیل شده اند.
۷.

پیشنهادی درباره تصحیح و قرائت دو واژه از کارنامه اردشیر بابکان بر پایه قرینه ای در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فره شاهی بره قوچ غرم رنگ آذر فرنبغ خروس آله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۴۷۴
یکی از نمودهای عینی و تظاهر مادی فرّه شاهی در کارنامه اردشیر بابکان، تجلّی آن در قالب حیوانی فربه و نیکو است که لفظ دال بر آن در متن کارنامه (فصل 3 بندهای 11، 15-16 و 22-23) به صورت جی ضبط شده است. درباره معنی واژه محققان تقریباً اتفاق نظر دارند و آن را «قوچ» معنی می کنند؛ اما در قرائت آن هم داستان نیستند. اغلب پژوهشگران به پیروی از آنتیا آن را به صورت +اجی تصحیح کرده و warrag خوانده اند؛ اما این لفظ در متون پهلوی و در متن های فارسی در معنی «قوچ» استعمال نشده است. در شاهنامه فردوسی به هنگام ذکر اخبار اردشیر بابکان در برابر آن لفظ فارسی «غرم» آمده است که به معنی «قوچ کوهی» است؛ بنابراین به نظر می رسد املای مذکور پهلوی نیز باید لفظی به همین معنی باشد. با توجه به معادل واژه مورد بحث در شاهنامه و بر اساس شواهد و قراینی که در متن مقاله ارائه خواهد شد، احتمال می رود که واژه مذکور با اسقاط حرف ا که امری معمول در خط پهلوی است، تصحیفی از +جای باشد. املای پیشنهادی اخیر را می توان rang خواند و «بز کوهی، میش کوهی» معنی کرد. واژه «رنگ» به همین معنی در متون نظم و نثر فارسی، به ویژه در متون قرن های چهارم و پنجم هجری فراوان به کار رفته است. املای پهلوی غجاغ را که در کارنامه (فصل 9 بند 11) در بیان تجلی آذر فرنبغ به شکل پرنده، استعمال شده است، مصححان و گزارندگان کارنامه و اخیراً فرانتس گرنه در متن ویراسته خود xrōs خوانده اند. این قرائت گر چه غیر ممکن نیست، اما چندان متناسب با املای واژه به نظر نمی رسد. واژه را به سهولت می توان ʾlwh حرف نویسی کرد و āluh خواند که به معنی «عقاب» است و در فارسی نیز به صورت «آلُه» باقی مانده و از ایرانی باستان * ardifya- راست پرواز»، (اوستایی ərəzifiia-، سنسکریت ṛjipyá- ) مشتق شده است.
۸.

پیکرکی همسانِ نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رستم پیکرک نوزاد سام گرشاسپنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۶۵۹
پس از زاده شدن رستم با آن کیفیت خاص که در شاهنامه آمده است، پیکرکی (عروسکی) از نوزاد از پرنیان درست می کنند و بر چهره او نقش ناهید و مهر می نگارند، بر بازوانش اژدهایی تصویر می کنند و به دست او چیزی همانند چنگال شیر می دهند. عروسک را بر سمندی می نشانند و برای زال به زابلستان می فرستند. درست نظیر این پیکرک، بنا بر روایت گرشاسپ نامه هنگام زاده شدن سام از پرند درست می کنند و او را بر اسبی می نشانند و به حضور گرشاسب می فرستند. پرسش این است که آیا رساندن خبر زاده شدن نواده بزرگان و به خصوص پهلوانان الزاماً با فرستادن پیکرک نوزاد صورت می گرفته است؟ چرا در این مورد از نگارگری بهره نمی جستند؟ در این مقاله کوتاه این دو پرسش مهم مطرح شده تا پژوهشگران برای آن پاسخی درخور بیابند.
۹.

بُن بَسِند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بن بسند تفسیر شنقشی بن گسل بن گسسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۶۰۶
بحث بر سر ترکیب «بُن بَسِند» و ریشه و تحوّل آن است. این تعبیر در تفسیر شنقشی در معنای«از بیخ برکنده» به کار رفته است. ریشه و اشتقاق کلمه می گوید که باید از بن wisin باشد به معنی گسستن و نباید چنانکه برخی پنداشته اند با «گسلیدن» ارتباطی داشته باشد. چیزی شبیه این کلمه در شعر عطار به صورت فعلی «بگسندی» و نیز صورت فعلی دیگری در ترجمه قرآن دیگری از کتابخانه آستان قدس آمده است. در پایان دو بُن برای این واژه حدس زده شده است: بن ماضی با تبدیل نون دوم به «د» و بن مضارع در معنی مفعولی.
۱۰.

ز مادر نبیره شمیران شهم (فرضیه ای درباره مادر و نیای بهرام گور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرستان های ایران شهر دارمستتر تلمود یزدگرد بهرام شوشان دخت شمیران شاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۰ تعداد دانلود : ۵۹۱
بهرام پنجم (گور) از خودش به عنوان نبیره شمیران شاه نام می برد و شمیران نام شناخته ای نیست. برخی منابع غربی و ایرانی از ازدواج یزدگرد، پدر بهرام، با دختری یهودی خبر داده اند. با هدف برانگیختن توجه شاهنامه پژوهان و ایران شناسان، این جستار یافتن پاسخ چند سوال را دنبال کرده است: آیا یزدگرد با دختری یهودی- شوشاندخت- ازدواج کرده و مادر بهرام همین همسر یهودی بوده است؟ شمیران شه که بهرام خود را از سوی مادر، نبیره او دانسته، کیست؟ در این جستار، پس از نگاهی گذرا به منابع و شیوه تاریخ نگاری در ایران، با استناد به اشارات تاریخی و جغرافیایی، به بررسی پادشاهی یزدگرد و بهرام گور و نظرهای مختلف در باب ازدواج یزدگرد با دختری یهودی و شمیران شاه پرداخته ایم. نتایج تحقیق بر آن است که شمیران مذکور نام شخص نیست، بلکه نام مکانی است کهن که می تواند با ایرانویج اسطوره ای منطبق باشد؛ در این صورت شمیران شاه، پادشاه ایرانیان در آن سرزمین سردسیر، یعنی جمشید بوده است. بهرام با اشاره به شمیران شه به عنوان جد مادری، بر ایرانی بودن و قدمت خاندانش تأکید می کند – شاید چون شایستگی اش برای شاهی از سوی بزرگان مورد تردید واقع شده بود- چنان که پیش از آن ایرانی بودنش را از سوی پدر نیز نشان داده بود.
۱۱.

«کک کوهزاد» و «شکاوند کوه» دو داستان از روایتی واحد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کک کوهزاد رزمنامه شکاوند کوه رستم بهرونه کُک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۴۴۵
در حماسه های پارسی و در نگاهی کلی تر، همه افسانه ها و قصه ها، گاهی با داستان هایی روبرو می شویم که ساختاری یکسان دارند و حتّی در بعضی جزئیات نیز یکسان می نمایند. این همانندی ها، یا برگرفته از ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها است؛ یا به سبب تقلید از یکدیگرند؛ یا به علت اینکه صفتی، جای اسمی را گرفته، تبدیل به دو یا سه روایت گردیده اند و یا اینکه دو داستان از روایتی واحد بوده اند که با گذر زمان، تشخّص یافته و مستقل شده اند. داستان «کک کوهزاد» و «رزمنامه شکاوند کوه» که از داستان های کهن پارسی اند، در حقیقت، روایتی واحد بوده اند که با گذر زمان، بعدها به دو داستان مستقل تبدیل شده اند. این دو داستان نه تنها در ساختار، بلکه در برخی جزئیات نیز یکسان می نمایند. نگارنده در این جستار سعی بر آن نموده تا به ذکر همانندیِ ساختارِ دو داستان بپردازد و بدین واسطه، یکسان بودنِ اصلِ این دو داستان را و اینکه از روایتی واحد برآمده اند، اثبات کند.
۱۲.

جستاری در آنیمای دایه در داستان های عامیانه فارسی (با تأکید بر سمک عیّار، ابومسلمنامه و حسین کرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنیما دایه سمک عیار ابومسلم نامه حسین کرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۵۶۱
همزیستی با یک اصل مؤنث یا مذکر در جسم و جان مرد و زن از دیرباز مورد توجه بوده است؛ اگرچه در برخی موارد این دیدگاه مستور مانده است، اما برخی از پژوهشگران چون یونگ با تعبیر «آنیما» و «آنیموس» از این دو اصل، سعی در مطرح کردن آن در علوم انسانی داشته اند. در قصّه های عامیانه و متون داستانی کهن، نمودهای این دو اصل در قالب رُمانس ها نمایان است. یکی از این جلوه های کهن الگویی، حضور برخی شخصیت هایِ تا حدودی در سایه است که از آن به «دایه» تعبیر می شود. حضور او در مراحل ابتدایی رشد قهرمانان قصّه ها و نیز برخی کُنش های مثبت و منفی از سوی او، بیانگر جلوه کهن الگویی آنیمایی وی در ذهن و ضمیر گزارندگان قصّه است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است. مسئله محوری این است که دایه به عنوان یک آنیما چه کُنش های آنیمایی انجام می دهد، نقش محوری او در چه ویژگی ای نهفته است و اینکه نقش های آنیمایی او یکدست و ایستاست یا دو قطبی است. با بررسی این قصّه ها نُه نقش از دایه نشان داده شده است که در این میان شش نقش مثبت و سه نقش منفی است؛ ازجمله: تربیت و ترضیع، واسطگی و دلالی، محرم اسرار شاه زاده بودن، کاردانی و چاره گری، شفاعت و پایمردی، کارگزاری شب زفاف، افسونگری، جادوگری و طلسم گذاری، اطلاع رسانی و مدیریت خرابات. از میان این کردارها، تربیت و پرورش به عنوان آنیمای مثبت بیشترین بسامد و از میان آنیمای منفی، جادوگری و طلسم بیشترین بسامد را داشته است. در بخش ویژگی های مثبت آنیما، واسطگی و دلالگی، محرم اسرار، کاردانی و چاره گری، شفاعت و پایمردی و کارگزاری شب زفاف همه در ذیل ویژگی «میانجی»گری آنیما قرار می گیرد. ملاک انتخاب داستان ها، حضور و نقش دایه در آن هاست. از میان قصّه های عامیانه بلند، قصّه های سمک عیّار، ابومسلم نامه و حسین کرد را به دلیل بلند بودن داستان، تنوع بن مایه ها و نیز بسامد بالای حضور دایه در آن گزینش کرده ایم.
۱۳.

فرّخی یا مختاری؟... تکمله، توارد، اقتباس یا انتحال؟ (تحقیق پیرامون هویت سراینده اصلی شهریارنامه و تعیین کیفیت ارتباط متن اول و دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شهریارنامه فرخی مختاری نسخه انتحال سرقت ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۸۳۸
شهریارنامه ، از حماسه های شاخص فارسی است که با وجود 138 سال تحقیقات، هنوز در موردش ابهامات بنیادین پابرجاست. از انتساب غلط به یک تا چند شاعر مشهور، از حدس سده ششم تا انتهای صفویه و از فرضیه دو بخش ادامه دار تا دو تحریر کوتاه و بزرگ که تحریر بلند، متن را اول توسّع بخشیده است، جملگی نظریات متفاوت پژوهشگران بوده اند که در این جستار نقد شده اند. این جستار، برای نخستین بار، اصل چهار نسخه شهریارنامه را به طور کامل بررسی کرده، کوشیده است، به یک قرن ابهام ناشی از عدم وجود مستندات خاتمه دهد. بنا بر دو دسته شواهد برون متنی- درون متنی، روشن شد، سراینده اصلی شهریارنامه ، شاعری به نام فرخی در سده های نه- ده، یا قبل از آن، در دربار امیری به نام محمود بوده، وقایعی که هنوز روشن نیست، باعث شده، بعد از مرگ فرّخی، اثرش به دست شاعر دیگری برسد که نامش احتمالاً مختاری بوده است. مختاری با کاهش حجم منظومه و تکرار عینی بخشی از ابیات، بخش بیشتری از ابیات را با تغییراتی مختصر یا شدید در سطوح واژگانی، نحوی یا تصویری بازسرایی کرده، ضمن تلخیص متن، اثر فرّخی را عملاً سرقت کرده، به عنوان اثری جدید به خود بازبسته و به فرزند امیر پیشین، به نام مسعود، اهدا کرده است.
۱۴.

گزارش جَنگ 572م. در شاهنامه و ویژگی های منبع فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی جنگ های ایران و روم خسرو انوشیروان یوستین دوم جغرافیای تاریخی الکارنامج فی سیره انوشروان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۶۶
جنگ 572م. یکی از مهم ترین درگیری های ایران و روم در عصر ساسانی به شمار می رود. تنها گزارش موجود از این جنگ در منابع اوایل دوره اسلامی در شاهنامه فردوسی دیده می شود و در آثار مورّخان برجسته ای همچون طبری، بلعمی، یعقوبی و... هیچ گزارشی از این جنگ وجود ندارد. همین نکته به خودی خود اهمیت گزارش شاهنامه را آشکار می سازد، اما مسائل دیگری نیز در این گزارش نهفته است؛ ازجمله اینکه با وجود درست بودن چارچوب کلی گزارش شاهنامه، ابهام های عجیبی در آن به چشم می خورد؛ به ویژه در زمینه جغرافیای این جنگ. حکیم توس در اوج امانتداری از پیرایش و زدودن ابهام ها با توسل به شیوه داستان سرایی خودداری کرده و به این ترتیب شواهد ارزشمندی از کمّ وکیف منبع خود به دست داده است که برای پیشرفت مبحث منابع شاهنامه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
۱۵.

درباره دو واژه کمیاب شاهنامه (یادگار، سِند)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه واژه های شاهنامه یادگار یازگار سند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۵۱۴
باآنکه طی چند دهه اخیر در شرح دشواری ها و رفع مبهمات لغوی شاهنامه کوشش هایی شده است، هنوز کم نیستند بیت هایی که مبهم اند و یا واژه ها و ترکیباتی که معنای دقیق آنها روشن نیست؛ از آن جمله است واژه «یادگار» که در بیتی از شاهنامه کاربردی خاص دارد و «سِند» که دست کم سه بار در شاهنامه استعمال شده و به نظر نمی آید که فردوسی در همه موارد از این واژه همان معنایی را می خواسته که در فرهنگ ها ضبط شده است. در این جستار، یادگار را به کمک دو متن کهنسال عربی که در آنها به صورت ایاذکار/ ایادکار به کار رفته است وارسی کرده و نتیجه گرفته ایم که این واژه در آن بیت به معنی طومار است و چنانکه یکی از پژوهندگان نیز یادآور شده در یکی از گویش های محلی فارس به همین معنی رواج داشته است. سِند نیز در بیت مورد سخن به معنی شخصی است که نسبش را به کسی بازخوانند ولی از نسل او نباشد (فرزند خوانده/ پسرخوانده) و به این معنی در یکی از ترجمه های قدیم قرآن به کار رفته است.
۱۶.

درباره چند نام و لقب ترکی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نامشناسی ریشه شناسی کلمات دخیل زبان های ترکی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۰ تعداد دانلود : ۵۲۴
جز چند کلمه ترکی اندک شمار، بعضی نام ها و لقب های ترکی نیز در شاهنامه فردوسی هست که گاه در کتاب او دچار تغییر یا تحریف شده اند. این تغییرها و تحریف ها یا کار خود شاعر بوده یا کار منابع او یا کاتبان شاهنامه . ازجمله به سبب همین پنهان شدن نام های اصلی در پسِ صورت های تغییریافته یا تحریف شده است که نمی توان شمار درستی از این کلمات به دست آورد. برای چنین کاری، نخست باید تمامی کلمات و نام هایی را که گمان به غیر ایرانی بودن آنها می رود، احصا کرد و درباره هر یک جستجویی جداگانه در منابع قدیم یا تحقیقات جدید نمود. اما بعضی از این نام ها نیز به صورت درست در شاهنامه ضبط اند و علت پوشیده ماندن اصل آنها نقص تحقیقات بوده است. بعضی را نیز کسانی از روی گمان به فلان و بهمان زبان بازبسته اند. در اینجا از شمار اندکی از این نام ها یاد شده و حتی المقدور کوشش شده که اصل آنها به دست داده شود.
۱۷.

افسون درخت میوه در اروپا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسون باروری درختان ایران اروپا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۷۸
در سال 1912 م. یک مردم شناس لهستانی به نام «یان استانیسؤاف بیسترون» مقاله ای تحت عنوان «مراسم وادار کردن درختان به زاییدن میوه» چاپ کرد که در آن از جادوگری مخصوص درختان میوه در اروپا و به ویژه لهستان، صحبت می کند. در ادبیات فارسی - چه متون ادبی و چه گزارش های پژوهش های میدانی گوشه و کنار ایران، توصیف از مراسم و باورهای عامیانه همانند آن یافت می شود؛ به خصوص مراسم تهدید کردن یک درخت نازا در اروپای شرقی و ایران دقیقاً عین هم هستند، که این خود از ریشه ها و زیربنای عقاید مشترک این مراسم آیینی در هر دو منطقه دنیا حکایت می کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰