جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای ادبی بهار 1396 شماره 196 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بینامتنیت به مثابه روش و بینش تاریخ ادبیات نگاری نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ ادبیات بینامتنیت نقد نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۵۹۶
هدف اصلی تاریخ ادبیات، نگارش تاریخ تحولات ادبی است. بینامتنیت نیز در این حوزه، دانش تبیین ارتباطات متون به شمار می اید. بینامتنیت به کمک تاریخ ادبیات، به شریان ارتباطی متون، اعصار و جوامع پی می برد و تاریخ ادبیات نیز با بهره از فنون ارتباطی ای که بینامتنیت در اختیارش می گذارد، به شناخت عمیق تر و دقیق تر ادبیات دست می یابد. این جستار به مثابه دریچه کوچکی است که به دنیای ارتباطات دانش تاریخ ادبیات و بینامتنیت گشوده شده است. به همین منظور کار را با بررسی و تلفیق مبانی نظری تاریخ ادبیات و دانش بینامتنیت و نیز نقد و نظریه های ادبی طراحی کرده ایم. عمده مقصود این پژوهش، تنها نشان دادن وجوه اشتراک و راه های ارتباطی تاریخ ادبیات با دانش بینامتنیت و برشمردن خدمات متقابل این دو با یکدیگر است.
۲.

جریان شناسی نثر ادبی در دوره صفوی، با تکیه بر آثار نصیرای همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نصیرای همدانی عصر صفوی احوال شعر منشات دیباجه نسخه خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۲ تعداد دانلود : ۹۷۵
در میان زوایای تاریک تاریخ ادبیات فارسی، جریان انشانویسی و متعلقات ان به ویژه در دوره صفوی بسیار مهم و قابل تحقیق است. صرف نظر از این که هنوز بسیاری از اطلاعات ما در باب انواع ادبی منثور کلاسیکمان ناقص و بعضاً اشتباه است، باید گفت که در دوره مورد بحث، خلاف تصور رایج، جریان انشانویسی از مهم ترین فعالیت های ادبی به شمار می رفته و خلاف شعر که زمام اختیارش درست یا غلط بعضاً در دست عوام افتاده بود و مدعیانی بی وجه پیدا کرده بود، نثرنویسی شان خود را هم چنان از لحاظ ادبی و اجتماعی حفظ کرده بوده؛ به گونه ای که بی هیچ ارزش گذاری باید گفت که انشاء همچنان نشانه فضل و کمال حقیقی بود. برخی از ادبای این عصر مانند ظهوری ترشیزی، میرزا جلالا و طغرای مشهدی در حکم سلسله داران جریان نثرنویسی به شمار می امدند که نصیرای همدانی از برجسته ترین ایشان است. از این شخص و اثار وی تا به امروز اطلاعات بسیار اندک و مغشوشی به دست رسیده است؛ بهخصوص ان که به واسطه تشابه نام و تخلص و تقریب زمانی با شخصیت های ادبی دیگری درامیخته است. تحقیق حاضر که در اصل کوششی است برای یافتن حلقه های مفقوده جریان های ادبی تاریخ ادبیات فارسی و شناخت و معرفی گم نامان بزرگ ادوار مهم این حوزه ، مبتنی بر اطلاعات دست اول از اثار خطی نصیرا و منابع ادبی-تاریخی ان روزگار است. این پژوهش عملاً نخستین تلاش برای روشن شدن ابهامات زندگی و اثار این نویسنده دوره صفوی است که شاعر برجسته و سخته ای نیز در این دوره به شمار می اید.
۳.

تحلیل سفر روحانی ویراف در ارداویراف نامه بر اساس الگوی کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کهن الگو جوزف کمپبل سفر قهرمان ارداویراف نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۰ تعداد دانلود : ۶۶۷
معراج نامه ها از گونه های کهن در ادب دینی هستند و نمونه های کمابیش مشابهی در فرهنگ های جهان دارند. ارداویراف نامه مفصل ترین معراج نامه مزدایی است که داستان سفر روحانی ویراف به جهان دیگر و بازگشت پیروزمندانه وی را گزارش کرده است. به باور جوزف کمبل، سفر قهرمان در متون روایی همه ملت های جهان از ساختار واحد و مشابهی برخوردار است که بر امده از ناخوداگاه جمعی است. اهمیت این پژوهش تلاش برای تجلی مؤلفه های فرهنگ پیشین ایرانی در چنین اثاری با تکیه بر نظریه های پذیرفته جهانی است که با هدف تبیین مراحل سفر قهرمان (ویراف) در ارداویراف نامه بر اساس الگوی کمبل با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده و دستاورد پژوهش حاکی است که سفر ویراف با مراحل سه گانه (عزیمت، تشرف و بازگشت) سفر قهرمان در الگوی کمبل تا حدودی هم خوانی دارد و در مواردی از زیرگونه های هفده گانه فاقد معادل است که دلیل ان نوع نگرش به سیمای قهرمان در ساحت هدف های دینی و اسطوره ای و نیز تفاوت بنیادین موضوع معراج با سفر قهرمان است
۴.

ویژگی های اقلیمی در داستان نویسی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: داستان اقلیم داستان اقلیمی اذربایجان ویژگی های اقلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۳۹۳
در حوزه داستان نویسی اقلیمی و روستایی اذربایجان تا انقلاب اسلامی که محدوده زمانی این پژوهش است، غلامحسین ساعدی، صمد بهرنگی، بهروز دهقان و ناصر شاهین پر اقلیمی نویسان این حوزه هستند. توجه به باورها و سنت های بومی، بازافرینی وقایع تاریخی منطقه، اقتباس از حماسه ها، قصه ها و افسانه های عامیانه بومی، تک نگاری ها و ثبت اداب و رسوم منطقه اذربایجان، نام گذاری های ترکی و بومی شخصیت های داستانی، تمرکز بر نشان دادن و برجسته کردن فقر معیشتی و فرهنگی روستاییان و برانگیختن کینه انقلابی مخاطب، از جمله مسایل و ویژگی های مشترک اقلیمی در داستان های اقلیمی-نویسان اذربایجان است. وجود این ویژگی های مشترک در داستان ها، حاکی از ان است که حوزه داستان نویسی اقلیمی اذربایجان در کنار سایر حوزه ها از هویت مستقل و متمایزی برخوردار است. نگارنده در این مقاله می کوشد ضمن نقد برخی نظرات پیشین درباره داستان نویسی اقلیمی اذربایجان، به معرفی داستان های اقلیمی این حوزه از منظری توصیفی انتقادی بپردازد و نشان دهد که ویژگی های شاخص اقلیمی اذربایجان چیست که ان را از سایر اقلیم ها متمایز کرده است.
۵.

تحلیل سیر تخیل نظامی در اسطوره بهرام گور (با توجه به نظریه ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظامی داستان بهرام گور ژیلبر دوران اسطوره ساختارهای منظومه روزانه و منظومه شبانه تخیلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۸ تعداد دانلود : ۷۶۴
اسطوره از دیدگاه محققان به صورت هایی متفاوت تعریف شده و شاخصه هایی متعدد برای تعریف و یا تشخیص اسطوره وجود دارد. در این مقاله تعریف ما از اسطوره بنا بر دیدگاه «ژیلبر دوران» نظریه پرداز معاصرفرانسوی است. اسطوره از نظر ژیلبر دوران، مجموعه ای ترکیب شده از نمادها، کهن الگوها و محرکه هاست. همچنین از نظر وی رابطه-ای میان تخیل و اسطوره وجود دارد. به اعتقاد اسطوره شناسان، از طرفی انسان میل به جاودانگی دارد و از طرف دیگر زمان و گذر ان بزرگ ترین ترس انسان هاست. اسطوره برای از میان برداشتن این زمان کشنده و رسیدن به جاودانگی، نقشی مهم دارد. اسطوره را می توان همچون پادزهری علیه زمان و مرگ در نظر گرفت. بنا بر نظر ژیلبر دوران، نیروی تخیل می تواند اثاری علیه مرگ خلق کند. حکیم نظامی یکی از خیال انگیزترین سرایندگان در عرصه خیال پردازی به شمار می اید. داستان بهرام گور نظامی، داستانی سراسر مملو از نمادهاست. در این جستار با بهره گیری از نظریه ژیلبر دوران و نیز بر اساس طبقه بندی و ساختاری که ژیلبر دوران از تصاویر زمان (ترس) معرفی کرده، نشان داده شده است که نظامی توانسته با تخیل قوی خویش و خلق تصاویری بی بدیل، از بهرام چهره ای ارمانی، مقدس و اسطوره ای بیافریند.
۶.

معرفی، بررسی و تحلیل نسخه شماره ۶۰۰ از مجموعه وارنر در کتابخانه دانشگاه لیدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجموعه وارنر کتابخانه دانشگاه لیدن نسخه شناسی رساله ذکریه زاد اخرت ذخیره الملوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۴۶۸
مشخصات نسخه شماره ۶۰۰ از مجموعه وارنر در کتابخانه دانشگاه لیدن در گزارشی که استاد دانش پژوه درباره برخی از نسخ خطی فارسی این کتابخانه نوشته اند، ذکر شده است. نگارندگان در جریان تصحیح زاد اخرت اثر ابوحامد محمد غزالی (۴۵۰- ۵۰۵ ق.)، به این دست نویس رجوع کرده و پس از دست یابی به نسخه و بررسی دقیق ان دریافته اند که اطلاعات ان مرحوم اگرچه در نوع خود مفید است، از خطا برکنار نیست. از جمله ایشان در ذکر تاریخ نسخه و ترتیب قرار گرفتن متون مختلف در ان اشتباه کرده اند. در این مقاله ضمن معرفی کامل نسخه لیدن، اطلاعات استاد دانش پژوه تکمیل و در مواردی اصلاح شده است. همچنین اطلاعات جامعی درباره دو اثر مکتوب در این نسخه یعنی رساله ذکریه اثر میر سیدعلی همدانی (۷۱۴- ۷۸۶ ق.) و زاد اخرت ارایه و متن چاپی اثر اخیر با متن نسخه لیدن مقایسه شده است تا برخی ویژگی های نحوی و زبانی و احتمالاً کاربردهای کهن در نسخه لیدن شناسانده شود. مهم ترین اثر موجود در این مجموعه، رساله ذکریه است، چرا که تقریباً کامل است و تاریخ کتابت ان (۸۱۱ ق.) به زمان حیات مؤلف بسیار نزدیک و بر اساس فهرست ها گویا کهن ترین نسخه شناخته شده از این اثر است. با این وجود تا کنون در چاپ های مختلفی که از رساله ذکریه منتشر شده، از این دست نویس استفاده نکرده اند.
۷.

سعدی منسوب به کیست، «سعد بن ابی بکر» یا «سعد بن زنگی»؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سعدی وجه تخلص همنشینی سعد بن زنگی سعد بن ابی بکر آثار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۷ تعداد دانلود : ۵۷۵
این که سعدی منسوب به کدام «سعد» است هنوز به طور قطع معلوم نشده است. گروهی او را منسوب به «سعد بن زنگی» و گروهی او را منسوب به «سعد بن ابیبکر» دانستهاند. غالب محققان معاصر جزو گروه اخیرند. نوشتار حاضر به منظور تشخیص همین امر با استفاده از منابع مربوط و عمدتاً اثار سعدی به تحقیق در این مسیله پرداخته است. یافته های تحقیق به این شرح است: یک مورد از همنشینی سعدی با «سعد بن زنگی» و این که سعدی او را نصیحت کرده در اثار سعدی به دست امده که همین مورد به تنهایی انتساب سعدی به «سعد بن زنگی» را تایید و انتساب او به «سعد بن ابیبکر» را منتفی میسازد. همچنین شواهد گوناگونی از اثار سعدی استخراج گردیده دال بر این که سعدی سال ها قبل از بازگشت به شیراز و ملازمت درگاه «ابوبکر بن سعد» و پسرش «سعد بن ابی بکر» و سال ها قبل از سرودن بوستان و تصنیف گلستان، به «سعدی» معروف بوده و مردم او را به «سعدی» می شناخته اند. اینها نیز انتساب سعدی به «سعد بن ابی بکر» را منتفی می سازد. در این نوشتار رای و دلایل کسانی که معتقدند سعدی منسوب به «سعد بن ابیبکر» است نقد و تحلیل شده و نادرستی ان نشان داده شده است. می توان نتیجه گرفت سعدی که بر اساس مدارک و شواهد ارایه شده در این نوشتار منسوب به «سعد بن زنگی» است و دوران او را به خوبی درک کرده است نه در اوایل قرن هفتم بلکه در سه دهه اخر قرن ششم متولد شده است. معلوم شدن زمان حدودی تولد سعدی، برخی ابهامات موجود در نوشته هایش را روشن می کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰