مقالات
حوزه های تخصصی:
کهن الگوی جمشیدکشی در شاهنامه به شکل های گوناگون خود را نشان می دهد. چرایی پدیدار شدنِ این کهن الگو در داستان جمشید و چگونگی پیش گیری از آن از سوی کی خسرو مسأله ی اصلی این پژوهش است. داده های متنی به تفصیل از نیکی و خویشکاری مثبت جمشید یاد کرده از این رو به شیوه ی تحلیلی- توصیفی، مسأله ی ناسپاسی او مورد پرسش قرار گرفته و رد شده است. کی خسرو پیش از آن که با ناسپاسی و فریب خوردگی مردمان رو به رو شود و تخت شاهی از دستش به در رود با گمانه زنیِ درست درباره ی آینده ی تیره و تار، تاجِ شاهی را به لهراسب وا می گذارد. اگر چه خاندان زال و پهلوانان و بزرگان با او هم رای نیستند اما با سخنان خردمندانه آنان را نسبت به وضع خطیر خود و کشور آگاه می کند. کی خسرو با به انجام رساندن خویشکاری های خود که آبادی کشور و از میان برداشتن افراسیاب اهریمنی است، از سرِ خردمندی و رازدانی درمی یابد که دیگر بایسته است با کناره گیری از قدرت از بروز فاجعه ی جمشیدکُشی که آسیب جدی به کشور می رساند جلوگیری کند. از این رو هدف این پژوهش توضیح مسأله ای است که در ناخودآگاه جمعی تباری حضور داشته و گاه به گاه کشور را دچار پریشانی می کرده بود.
جلوه های اروس در نوسروده های فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسروده های فروغ فرخزاد، به شکل کم سابقه ای از جلوه های هنری اروس سود جسته است؛ تن کامگی و تصاویر مربوط به آن با بسامد بالا، نه صرفاً برای انتقال تصاویر تغزلی، بلکه اغلب برای بازنمایی تجربه درکی عمیق از پدیده های دنیای پیرامون شاعر است؛ جلوه های این بسامد در چهاردسته کلی پیشنهاد شده است: 1.پرسونیفیکیشن جنسیتی 2.لیریسم جنسی 3.اندام پردازی 4.فرویدیسم. تحقیق حاضر به این نتیجه رسیده است که جلوه های اروس با توجه به عواطف تغزلی، قابلیت های ایماژیک، زنانگی متن و انسان وارگی جنسی طبیعت بی جان، به زندگی شاعر معنایی تپنده و زایا بخشیده است؛ گویی زنانگی فروغ جهانش را رنگ بخشیده است. تمام تجربه های تلخ و شیرین شاعر از رهگذر زنانگی او قابل تفسیر و درک می شود. نیز شاعر افکار یأس آلود و مرگ اندیشانه اش را در پشت تصاویر اروتیک، ضمیمه زندگی معمول و روزانه اش کرده است تا یکسانی و جدایی ناپذیری این دو متضاد را در انسان به نمایش بگذارد. ما برآنیم تا این اشکال کم سابقه را با نمونه های برجسته و تأثیرگذار از دو مجموعه شعر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» بررسی و تحلیل کنیم.
بازخوانی تجربه «پرسه زنی» در رمان فارسی دهه هشتاد (مطالعه موردی: رمان «چرخ دنده ها» نوشته امیر احمدی آریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسه زنی گونه ای از گذران اوقات فراغت در جوامع شهری پیشرفته است که اغلب به صورت انفرادی و با نیت تفریح، لذت و تفکر انجام می گیرد. گفتمان های فرهنگی و سیاسی حاکم بر شهر، کیفیت تجربه پرسه زنی را تحت تأثیر قرار می دهند. به دنبال نوسازی و توسعه شهرهای ایران، پدیده پرسه زنی در میان قشرهای مختلف اجتماعی، به ویژه جوانان، رواج پیدا کرده است. این پژوهش بر اساس رویکرد مطالعات فرهنگی به بررسی نحوه بازنمایی تجربه پرسه زنی در رمان فارسی چرخ دنده ها(1388)، نوشته امیر احمدی آریان می پردازد. به این اعتبار، رمان را به مثابه یک میانجی برای فهم تحولات فرهنگی جامعه در نظر گرفته ایم. از آن جا که هدف ما مطالعه و تفسیر تأثیرات متقابل سوژه و فضای اجتماعی در متن ادبی است، در این پژوهش از روش تحلیل مقوله ای محتوا با واحد مضمون استفاده کرده ایم و در پی پاسخ به این پرسش هستیم که انگیزه و نقطه عزیمت سوژه برای پرسه زنی چیست؟ در طول پرسه زنی چه تعاملاتی با خود، دیگری و فضای شهر برقرار می کند و در نهایت چه فرجامی می یابد؟ در فضای داستان، ایدئولوژی های حاکم، چگونه بر کیفیت پرسه زنی سوژه متنی تأثیر می گذارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد رویکرد گزینشی جامعه نسبت به مدرنیسم، بر ادراک سوژه از شهر تأثیر مخربی دارد و تجربه پرسه زنی را تلخ و آشفته می کند. سوژه پرسه زن از فرهنگ شهرنشینی بی بهره است اما مواهب دنیای شهر را مطالبه می کند. انگیزه اصلی او در این رمان، کامیابی، تفریح و بازپس گرفتن جوانی ازدست رفته بوده است. آنچه تجربه می کند، تحقیر، بیگانگی و بی هنجاری است. او راه چاره را در خشونت ورزیدن، انتقام گیری و جنون می یابد و در نهایت خودکشی می کند.
خاطره نامه های فارسی گونه ای رایج در میانِ زندگی نوشت های شخصیِ خاطره سرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی نوشت های فارسی در مفهومی کلی، انواع نوشتارهای مشتمل بر روایتی واقع گرایانه از زندگی ایرانیان را دربرمی گیرد که با بیش از یک ونیم قرن سابقه، گستره آن همچنان رو به فزون است. می توان در کلی ترین تقسیم در راستای شناخت گونه های فرعی زندگی نوشت های شخصی، انواع حاصل از شیوه خاطره نویسی را مشتمل بر «تک خاطره»، «مجموعه تک خاطرات»، «خاطره نامه»، «اتوبیوگرافی» و «وقایع نامه شخصی» دانست که شناخت خاطره نامه ها و طبقه بندی گونه های آن، موضوع نوشتارِ پیش رو است. «خاطره نامه» (memoir) نوعی زندگی نوشتِ شخصیِ خاطره محور است که به شرح مکتوب فرد درباره تنها بخشی برجسته از زندگی و تجربیاتش اختصاص دارد. خاطره نامه اغلب از سوی افراد مشهور، سیاستمداران، نظامیان و صاحبان حرفه های اثرگذار به نگارش درمی آید. در خاطره نامه ترتیب خطی زمان و پیوستگی رویدادها در بافتی سلسله وار رعایت می شود و در شکل موفق آن با قوس احساسی و شخصی همراه است. شباهت میان این نوع نوشتاری و اتوبیوگرافی چنان است که حتی در غرب نیز وجوه تمایز آنها به درستی شناخته و رعایت نمی شود. منتقدان و نویسندگانِ متبحر تأکید دارند که در اتوبیوگرافی، نویسنده، هدف است؛ حال آنکه در خاطره نامه، هدف، نه شخص نویسنده، بلکه رویداد/رویدادهای پیرامونیِ او است. برجستگی نقش اجتماعی خاطره نامه در مقایسه با اتوبیوگرافی و قصد آن در ترسیم رویداد، دوره، گروه یا طبقه ای خاص موجب شده تا عمده خاطره نامه نویسان از شخصیتی تاریخی اجتماعی برخوردار باشند. نگارنده در پی طرح این ایده و ملاحظه صدها زندگی نوشت، به این گونه متداول پی برده و بر آن شده تا در مقاله پیش رو، ضمن معرفی و بیان ویژگی های برجسته، از مهم ترین انواع فرعی آن یاد کند.
ستیز تفسیری با روایات ملی و حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای قدرت به مثابه گردانندگان نظام اجتماعی همواره در پی کسب مشروعیت بوده اند. هویت ملی، مذهب، باورهای ایدئولوژیک و استفاده از خرد جمعی از مهم ترین عناصر مشروعیت بخش به شمار می آید. گاهی این عناصر با یکدیگر در تعارض قرار می گیرند و نهاد قدرت مجبور می شود یک یا چند عنصر را برجسته و عناصر دیگر را کم رنگ یا بی رنگ کند. در تاریخ فرهنگی ایران می توان نمودهای گوناگون این تعارض ها را به نظاره نشست. در این مقاله برآنیم تا نشان دهیم که چگونه نهادهای غیر ایرانی قدرت، برای مشروعیت بخشیدن به خود، کوشیده اند تا عناصر هویت ملی را با ساخت و تثبیت پاره ای تفسیرهای دینی ناروا و ناسازگار سست کنند. این تلاش ها به تدریج میراثی از تفسیرهای نادرست را بر جای نهاده که سبب پیدایش نزاع ها و درگیری های هویتی شده است. ما می کوشیم با بررسی یکی از شان نزول های آیه 6 سوره لقمان- که با عنوان «لهو الحدیث» مشهور است- نشان دهیم که چگونه نهادهای غیر ایرانی قدرت کوشیده اند روایات حماسی و ملی ایرانی را به وسیله تفسیرهای ناروا سست سازند و از این فرصت برای بسط قدرت خود سودجویی کنند.
خطاهای مؤلفانِ متون کهن ادب فارسی در معرفی ابوسعیدابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای ابوسعیدابوالخیر در فرهنگِ ایرانی، جایگاهی همانند سقراط در فرهنگِ یونانی در نظر گرفته شده است. این دو، به رغمِ آن که هیچ تألیفی از خود به یادگار نگذاشته اند، امّا در تعدادی کثیر از کتاب ها حضوری پُررنگ دارند. نقش آفرینیِ ابوسعید در متونِ کهنِ ادب فارسی را به سه شکلِ مختلف می توان دید. یادکردها از او، یا دارای منبعی شناخته شده هستند و با مأخذِ اصلی خود از نظر محتوا هیچ مغایرتی را نشان نمی دهند. یا هیچ مأخذی مشخص برای آن ها نمی توان در نظر گرفت. یا این که به رغم مشخص بودنِ مأخذ، مضمونِ آن ها در مقایسه با منبعِ اصلی، مغایرتی فاحش دارد. هدف از جستارِ حاضر، معرفی این مغایرت ها و توضیح در بابِ علل متصوّر بر چگونگی پدید آمدنِ آن هاست. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از میانِ چندین عامل مهم، که سبب سازِ بروز این لغزش ها بوده ، خَبط و خَلطِ زندگانی اشخاصِ مختلف با یک دیگر، نقلِ مسموعات به جای استناد به مآخذِ مکتوب، و هم چنین استفاده از منابعِ واسطه در عوضِ رجوع به منابعِ اصلی، بیش ترین نقش را در شکل گیری این سهوها ایفا کرده است.