جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای ادبی سال چهل و سوم پاییز 1389 شماره 170 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ابیات نویافتة منسوب به سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنایی ابیات استشهادی متون نثر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نسخه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۶۳۷
حکیم سنایی از معدود شاعران و عارفان مهم و آغازگر زبان فارسی است که آثارش تحوّلی نوین در محتوای شعر فارسی پدید آورد و به مصداق «کالبرق فی الدُّجی و الشّمس فی الضّحی»، روشنگر راه شاعران بزرگی چون عطّار و مولانا شد. اهمّیّت مقام سنایی در ادب و عرفان و جایگاه اشعار او، هنوز چنان که باید باز نموده نشده است. به این منظور در جریان بررسی ابیات سنایی در آثار منثور، ابیاتی از وی در متون نثر سده های ششم تا نهم پیدا شد که در تصحیح های مشهور آثار این شاعر بزرگ وجود ندارد. در این مقاله به معرّفی منابع و بررسی چهل و سه بیت استشهادی منسوب به سنایی بر مبنای نوزده متن نثر فارسی کهن پرداخته شده است که به گفتة مؤلّفان آثار و یا به سبب همراهی با دیگر ابیات سنایی، به وی نسبت یافته است و می تواند برای تصحیح های بعدی آثار سنایی قابل استفاده باشد.
۲.

تحلیل فرمالیستی زبان عرفانی: لوازم و عواقب آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان عرفانی یاکوبسن نظریه فرمالیسم تجربه و تعبیر عرفانی گزاره¬

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۲۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۰۱
بررسی زبان عرفان، همواره یکی از پژوهش¬هایی است که از آغاز تکوین عرفان اسلامی و در سیر تکاملی آن همواره در کانون توجّه محقّقان قرار داشته است. پس از بالندگی نظریّه پردازی در قرن بیستم و پیدایش نظریه فرمالیسم، به جهت قدرت تحلیلی و علمی این نظریّه، بسیاری از پژوهشگران به کاربست نظریه فرمالیسم در حوزه¬های مختلف رغبت نشان دادند. امّا از آنجایی¬که نظریّة فرمالیسم اساساً در پی تبیین ادبیّات و کشف ساز¬و¬کارهای برجسته¬سازی کلام به طور عام است، در این اواخر شاهد به کارگیری این نظریّه در بخش های مختلف ادبیّات و قلمرو عرفان اسلامی هستیم. کاربست این دیدگاه در حوزه عرفان¬پژوهی چندان دقیق و کارآمد نبوده و به نادیده گرفتن حقایقی منجر شده که در کارایی این دسته از تحقیقات عرفانی خدشه وارد کرده است. این مقاله بر آن است ضمن تبیین خاستگاه فکری این نظریّه¬ و ارایه ملزومات تحلیلی آن، کاربست این نظریّه را به طور خاص در حوزه عرفان پژوهی نقد و تحلیل کند. روش به کار گرفته شده در این تحلیل، بنا به ضرورت، روش ساختارگرایانه است؛ روشی که ضمن تحلیل جزء به جزء عناصر یا نشانه¬ها در پی کشف سازوکارهای تألیف عناصر و ساخت گزاره¬هاست.
۳.

از «منطق الطّیر» عطّار تا «جاناتان، مرغ دریایی» ریچارد باخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار نیشابوری منطق الطیر جاناتان مرغ دریایی ریچارد باخ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۲۲۵۷ تعداد دانلود : ۹۶۷
داستان ها، افسانه ها و اسطوره ها در میان ملل مختلف، مؤلّفه های همانند و مشابهی دارند که می توان از زوایای متفاوتی آنها را مورد پژوهش قرار داد. جستجوی کمال و نمونة انسان آرمانی از جمله این مؤلّفه های مشترک است. منطق الطّیر عطّار نیشابوری یکی از زیباترین آثار سمبولیک شرق در این زمینه است که مورد تأسّی بسیاری از شاعران و نویسندگان جهان قرار گرفته است. ریچارد باخ ـ یکی از نویسندگان آرمان گرای مغرب زمین ـ تقریباً نمونه ای مشابه، یعنی«جاناتان، مرغ دریایی» را ارائه کرده است.با توجّه به فاصله زمانی بسیار بین این دو اثر، این مقایسه تطبیقی یک نوع تجزیه و تحلیلِ در زمانی است؛ نه همزمانی. البتّه به لحاظ درون مایه عرفانی و پیچیدگی های داستانی، جاناتان به عظمت منطق الطّیر عطّار نیست. آیا فلسفه فکری این نویسنده متأثّر از عرفان شرقی و تفکّر عطّار است؟ ویا همانندی های این دو اثر ادبی ـ عرفانی، حتّی اگر ریچارد باخ، منطق الطّیر عطّار را ندیده باشد؛ برخاسته از آرمان های مشترک فطری و ذاتی بین انسان ها و کاملاً طبیعی و باور کردنی است؟ این نوشتار تلاشی در جهت پاسخ دادن به این پرسش هاست؛ افزون براینکه مقایسه ای تطبیقی بین دو اثر را در بر دارد.
۴.

چندآوایی و منطق گفتگویی در نگاه مولوی به مسألة جهد و توکّل با تکیه بر داستان شیر و نخچیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی باختین چندآوایی منطق گفتگویی داستان شیر و نخچیران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۲۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۷
مثنوی مولوی، دریای بیکران و پر رمز و راز از جویبارهای مفاهیم ناب است که با هدف ترسیم و تحقّق زندگی مطلوب برای به بار نشستن نهال استعدادهای انسان کمال مند سروده شده است. رازوارگی و رمزگونگی مثنوی تنها در عرصة برخورداری از تجربه های خاصِّ عرفانی و مفاهیم اسرار آمیز الهی نیست که بر مخاطب پدیدار می شود، که شیوه و شگرد مولوی در چگونگی بیان مفاهیم کلامی، فلسفی و عرفانی که بحث های درازدامنی را سبب گشته اند، رمز و راز آن را دو چندان کرده است. در این میان، «جهد و توکّل» از آن گونه مفاهیم متقابلی است که مولوی در باب آن، دیدگاه ثابتی ارائه نداده است. برخورد چندگانة مولوی در داستان ها و حکایت هایی که به جهد و توکّل اختصاص داده است، جلوه ای چندآوایانه بدان بخشیده است. این پژوهش برآن است، دیدگاه مولوی را در باب مسأله جهد و توکّل در داستان شیر و نخچیران از منظر نظریّة چندآوایی و منطق گفتگویی باختین بازکاود. فرضیّة پژوهش بر این امر استوار است که مولوی در داستان مزبور به شیوة چندآوایی به جهدو توکّل نگریسته است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی، بر اساس یافتن تقابل های دوگانی و اصل همزیستی تضادها و روابط گفتگویی آنها که تلفیقی از روش ساختارگرایان در جستجوی تقابل های دوگانی و عنصر غالب همزیستی تضادها در چندآوایی باختین است، صورت گرفته است.
۵.

تحلیل نمادینگی آتش در اساطیر برمبنای نظریّه همترازی و رویکرد نقد اسطوره ای (با تمرکز بر اساطیر ایران و شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه ناخودآگاه جمعی یونگ کهن الگو آتش نقد اسطوره ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۳۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۴۴
نقد اسطوره ای، یکی از رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر است که بر شالودة یافته های علوم روان شناسی، انسان شناسی و تاریخ تمدّن به وجود آمده، به ویژه بیشترین تأثیرات را از نظریّات یونگ دربارة ""ناخودآگاه جمعی"" و ""کهن الگو""ها پذیرفته است که از روان شناسی او با روان کاوی تحلیلی و از روش تحلیل او از اساطیر، با عنوان «اسطوره شناسی تحلیلی» یاد می کنند. در این جستار، با این رویکرد، به بررسی نمادینگی عنصر آتش پرداخته شده است. فرض ضدیّت جوهری و وحدت نهایی میان عناصر متضاد، نتیجه فرافکنی محتویّات ناخودآگاه در موضوعات بیرونی، در جهت غلبه بر طبیعت است و در این میان، آخشیج آتش صاحب نقش هایی شده است که در اساطیر و ادب جهان و از جمله شاهنامة فردوسی نمود دارد و آنها را می توان در دو بخش تقسیم بندی کرد: در این اساطیر، عنصر آتش- به عنوان آخشیج فرازین و واسطة میان آسمان و زمین- از یک سو، نمادی از ظهور و تجلّی ملکوت معنا در عالم مادّی و مظهری از طبیعت روحانی است و در سویة متقابل خود، مظهری از قهر و خشم و شکوه عالم لاهوت (آتش دوزخ) و مرحله ای هراسناک از سوختن و گداختن است که گذر از آن (آزمون آتش)، مرحله ای از تشرّف و عروج به مقامی بالاتر را درخود نمادینه کرده است.
۶.

بازتاب اسطورة کاوه در داستان کوتاه رجل سیاسی جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره روایت طنز داستان کوتاه کلید واژه ها: کاوه رجل سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
مقالة حاضر به بازتاب داستان اسطوره ای «کاوه و ضحّاک» از شاهنامة فردوسی در داستان کوتاه «رجل سیاسی» از مجموعة یکی بود یکی نبود سیّد محمّد علی جمالزاده می پردازد و همانندیهای این دو داستان در طیِّ آن به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد. در بن مایه داستان «کاوه و ضحّاک» نبرد همیشگی «خیر و شر» نهفته است و چون عالی ترین و ملموس ترین داستان برای این نبرد اسطوره ای در نوع حماسه از زبان حکیم فردوسی سروده شده، بارها و بارها در تاریخ ادبیّات ما این داستان در شعر و نثر بازتاب یافته است. با شروع جریان داستان کوتاه، توسّط سیّد محمّد علی جمالزاده در سال1300 بازتاب این اسطوره با زبان طنز دیده میشود. در سیر تبدیل اسطورة حماسی به طنز اجتماعی – سیاسی معاصر از نظریّة «نورتروپ فرای» استفاده شده تا همانندی و تضاد در ساختار روایی «رجل سیاسی» که به تقلید از داستان «کاوه و ضحّاک» صورت گرفته است، تفسیر و تحلیل گردد.
۷.

سراپا؛ یکی از انواع ادبی غریب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معشوق نثر سبک هندی نظم نوع ادبی سراپا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه تاریخ ادبیات ایران
تعداد بازدید : ۱۸۱۱ تعداد دانلود : ۹۳۲
گاه از اعماق واکاوی های تحقیقی در انواع مشهور و رایج ادبیّات فارسی، بعضی انواع غریب ادبی از زیر آوار فراموشی رخ می نمایاند؛ انواعی که در دوره های خاصّی از ادوار گذشته، از رواجی و اقبال شایانی برخوردار بودند. یکی از این انواع ادبی، «سراپا»ست. با بررسی این نوع و پیش زمینه های تاریخی و جغرافیایی اش، می توان به پاره ای از دلایل اصلی محبوبیّت آن ، بویژه در دورة سبک هندی پی برد. در این مجال کوتاه ، لاجرم تمرکز عمدة نگارنده بر یافتن و معرّفی مختصر سراپاها و تحلیل ساختار ادبی و وجوه بلاغی این نوع ادبی است. هرچند به تناسب حال و مقام، اشاره وار از بن مایه ها و زمینه های اجتماعی - فرهنگی آنها مثل جنس کاوی وجمال شناسی معشوق هم سخن به میان خواهد آمد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰