جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی (جستارهای ادبی)

جستارهای نوین ادبی تابستان 1401 شماره 217 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تطبیقی ساختار آیینی نوروز سیاوشان و آکیتو برمبنای نظریّه اسطوره و آیین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره و آیین نوروز سیاوشان آکیتو سیاوش تموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۱۴
مدّعای اصلی نظریّه اسطوره و آیین، تأثیرگذاری اسطوره ها و آیین ها بر یکدیگر و درنتیجه وابستگی اسطوره به آیین است. بنا بر این نظریّه، اسطوره و آیین ساختاری مشترک دارند. سیاوش در فرهنگ ایرانی و تموز در فرهنگ سامی از ایزدان گیاهی و دو آیین «نوروز سیاوشان» و «آکیتو (نوروز بابلی)»، آیین های مرتبط با این اسطوره ها هستند. با توجّه به نظریّه اسطوره و آیین، در این جستار ابتدا دو آیین مورد نظر را بررسی کرده و سپس به مقایسه ساختار «آکیتو» با «نوروز سیاوشان» و دیگر آیین های مرتبط باقی مانده از آن؛ مانند «عمونوروز» و «میر نوروزی» با عنوان الگوواره قربانی پادشاه مقدّس پرداخته ایم. یافته های پژوهش نشان داد که وجه اشتراک موجود در ساختار اسطوره-آیینی سیاوش و تموز، تکرار نمایشی هر ساله این آیین ها و تکرار الگوی مرگ و تولّد دوباره شاه است. قربانی شاه رکنی اصلی است که برای بازگشت برکت به جامعه در هر دو آیین اجرا می شود. وجود دوگانگی سوگواری و شادخواری، برگزاری سوگواری با محوریّت زنان، وجود مکان های مخصوص برای اجرای آیین و ساختن پیکرک ایزد از جمله شباهت های موجود در هر دو آیین است.
۲.

جستار و طبقه بندی آن به مثابه ژانر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جستار ژانر مدرنیته سوژه فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
جستار گونه نوشتاری برآمده از دنیای جدید و مناسبات روزگار مدرن است که می توان آن را در جایگاه ژانری مستقل بررسی کرد. خاستگاه این نوع، به دوره رنسانس و توجه به فردیت انسان اندیشمند بازمی گردد. نظر به این که جستار با برخی گونه های دیگر، نزدیکی و خویشاوندی داشته، سبب شده که بدون توجه به فرم و چیستی آن، با ژانرهای مرسوم و هم خانواده ی خود نام گذاری شود. در این مقاله پس از مروری بر جستارنویسی در غرب، به مسأله فرم در جستار، نثر آن و ارتباط آن با ساختارهای دنیای جدید توجه شده و با مطالعه گونه های خویشاوند این نوع نوشتار، و تجزیه و تحلیل شکلی و کیفی جستار، انواع آن، ذیل دو عنوان کلی جستار شخصی و جستار رسمی با زیرعنوان هایی دسته بندی شده و به نسبت جستار با گونه های مشابه آن پرداخته شده است. در نهایت برای نزدیک شدن به تعریفی از جستار، با مطالعه ی جستارهای متنوع، مؤلفه هایی به عنوان ویژگی های نسبی مشترک این گونه؛ همچون: نثربودگی، خودنگاری، انعطاف پذیری، تعمیم یابندگی، خودآیینی، ادبیت ساده، اندیشه ورزی و متأملانه بودن، استخراج شده است.
۳.

برابرنهادهای فارسی آتمن و برهمن در مثنوی های بیدل با نظر به آموزه های مکتب ادوایته ودانته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیدل دهلوی عدم و نیستی انسان و خدا عقل و آگاهی مکتب ادوایته ودانته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
سرزمین هند مهد ادیان گوناگونی بوده که مهم ترین و رایج ترین آن دین هندوست. این دین از مکاتب عرفانی مختلفی تشکیل شده و مکتب ادوایته ودانته یکی از مهم ترین مکاتب در دین هندوست. در مکتب ادوایته ودانته آتمن به معنای «انسان» و برهمن به معنای «خدا» ست و در این مکتب میان آتمن و برهمن نوعی این همانی برقرار است. بیدل دهلوی شاعر بزرگ قرن یازدهم در روزگار رواج مکتب ادوایته ودانته در سرزمین هند می زیسته، او زبان سانسکریت را می-دانسته و به آداب و رسوم و عرفان و مذهب مردمان زمانه اش آگاهی و شناخت داشته است. در مثنویهای او مفاهیم و واژگانی از جمله «عدم و نیستی»، «عقل و آگاهی» و «انسان و خدا» بسامد بالایی دارند. این اصطلاحات به چه مفهومی در مثنویهای او به کار رفته است؟ ما برای پاسخ به این پرسش با رجوع به منابع عرفانی مهم هند این مفاهیم را در مثنویهای بیدل بررسی کرده ایم. با نظر به انطباق تعاریف بیدل از انسان و خدا با منابع عرفانی هند، بازتاب این مفاهیم را در مثنویهای بیدل می توان دید. بیدل عدم و نیستی، عقل و آگاهی و انسان و خدا را در معنایی نزدیک با آموزه های مکتب اداویته ودانته به کار می برد.
۴.

«تاجگه» یا «باجگه»؛ «طیّار، نوعی قایق» یا «طیّار، سازه ای در کاخ» تصحیح و شرح یکی از مشکلات دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاقانی باجگه تاجگه طیار تصحیح و شرح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
آثار خاقانی یکی از فاخرترین تولیدات زبان و ادبیات فارسی است که در طول سده های مختلف در سبک و اسلوب خود همچنان یگانه است. متاسفانه آثار خاقانی نیز مثل هر اثر کهن دیگری از تحریف ها و تصحیف ها برکنار نیست. این مشکل به ویژه در دیوان او بسیار پررنگ تر است. تشخیص نادرست نسخه اساس و اطمینان بیش از اندازه به آن، شناخته نبودن دستنویس های مضبوط دیگر، تفاوت زیاد سطح دانش شاعر با کاتب یا مصحح و نبود امکانات امروزی مثل اینترنت و موتورهای جستجوگر از جمله اصلی ترین دلایل این تصحیف ها و تحریف ها است. در این پژوهش برآنیم تا با روش کتابخانه ای و با کمک دستنویس های کهن و نیز منابع دیرین تاریخی و جغرافیایی یکی از بیت های بحث برانگیز دیوان را تصحیح کنیم و با توجه به صورت جدید بیت شرح دیگری از آن به دست دهیم. خاقانی در دو بیت دیوان به مکانی در بغداد اشاره می کند که در تمام دیوان های چاپی، شرح ها و جستارهاییکه بهآن پرداخته اند «باجگه» ضبط شده است و سال هاست خاقانی پژوهان این دو بیت را بر اساس همین نویسه «باجگه» شرح کرده اند. در این جستار نشان داده ایم نام درست این مکان «تاجگه» است و این مکان یکی از کاخ های مشهور خلفای عباسی در قرن ششم بوده است. در همین راستا کوشیده ایم تا آگاهای های پراکنده ای را که درباره این مکان در متون کهن وجود داشته دسته بندی کنیم و مکان دقیق این قصر را در جغرافیای تاریخی و امروزی بغداد نشان دهیم. از طرف دیگر سعی کرده ایم، معنای جدیدو متناسبی از واژه «طیار» و نیز آگاهی های دقیق تری از «زرسنجه طیار» عرضه کنیم.
۵.

الگوهای اکو نارسیس در شخصیّت سازی داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک شخصیت سازی اسطوره نارسیس اکوئیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
اسطوره یونانی نارسیسوس، روایتی از عشق یکطرفه اِکو به نارسیس است. اکو دختری پرحرف و شیرین زبان بوده است که بعد از نفرین هِرا، قدرت تکلمش را از دست داده است و تنها می تواند کلمه آخرِ جملات دیگران را پیاپی تکرار کند. نارسیس پسری غرق در زیباییِ خود است. به عبارتی، یک سوی این گفتمان را شخصیتی خودشیفته تشکیل می دهد که پرسپکتیو خودمحورانه اش، او را از دیدن و توجه به دیگری محروم کرده است؛ در سوی دیگرِ گفتمان، شخصیتی قرار دارد که توان کلامی برای انتقال اندیشه ها و عواطفش ندارد. از همین رو، بین طرفینِ این گفتمان ماهیتا امکان گفتگو وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که نشان دهد دوقطبیِ اکو نارسیس یکی از موتیف های ادبیات داستانیِ کودک است که در لباس تقابلِ دوگانه کودک پدر بازنمایی می شود (منظور از پدر، الزاما والدِ مذکر نیست؛ بلکه استعاره ای از هر فرادستِ پدرسالارانه است). در همین راستا، این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنماییِ بن مایه اکو نارسیسیسم در ساختارهای رواییِ داستان های کودک است. این پژوهش علاوه بر اینکه برای نخستین بار در ایران، نارسیسیسم و اکوئیسم را در بستر ادبیات داستانی مورد مداقّه قرار می دهد؛ برای نخستین بار شبکه روابط میان شخصیت های اصلیِ داخل یک اسطوره را با شبکه روابط شخصیت های داخل یک داستان کودک به لحاظ ساختاری مقایسه می کند.
۶.

معلولیّت و بازنمایی آن در ادبیات: تحلیل سه حکایت از مثنوی معنوی مولانا با استفاده از مفهوم «پروتز روایی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معلولیت مطالعات ناتوانی پروتز روایی مولانا مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
مطالعات ناتوانی یکی از جدیدترین شاخه های نقد و نظریه ادبی است که با رویکردی نقادانه، بازنمایی معلولیت و معلولان در آثار ادبی را مورد بررسی قرار می دهد. دیوید تی. میچل و شارون ال. اسنایدر دو تن از پژوهشگران این حوزه هستند که با معرفی مفهوم «پروتز روایی» بر آن بوده اند چارچوبی آکادمیک برای تحلیل تصاویر قالبی و کلیشه ای معلولان در هنر و ادبیات فراهم آورند. به گفته این دو منتقد، معلولان حضوری برجسته و پررنگ در آثار ادبی دوره های مختلف داشته اند، اما در بسیاری موارد تنها نقشی نمادین و استعاری برای آنان تعریف شده است. به عبارت دیگر، بازنمایی معلولان هیچ گاه در خدمت به تصویر کشیدن تجربه زیسته آنان نبوده، بلکه هدف اصلی آن انتقال معنا به مخاطبین در مورد سوژه غیرمعلول و جامعه سالم سالار است. این جستار می کوشد ضمن بررسی مفهوم پروتز روایی و برشمردن نمونه هایی چند از آن در فرهنگ و ادبیات غرب، آن را در نقد و بررسی شخصیت های معلول در سه حکایت از مثنوی معنوی مولانا به کار بندد. نتایج این پژوهش نشان می دهد معلولان سوژه مرکزی این حکایت ها نیستند، بلکه به عنوان ابزاری در خدمت روایت عمل می کنند، نقشی نمادین و ثانویه بر عهده دارند و نهایتاً تغییر مثبتی در شرایط حاشیه ای آنان حاصل نمی شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰