فرهنگ و ادبیات عامه
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم فروردین و اردیبهشت 1398 شماره 25 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در تمامی جوامع برای عبور از یک مرحله به مرحله ای دیگر از حیات زیستی و اجتماعی، آداب و شایست و ناشایست هایی وجود دارد و یکی از مسائل مهم جوامع در طول تاریخ، تولید مثل بوده که با توجه به مناطق مختلف، باورهای خاص و راهکارهای متفاوتی برای تحقق آن رایج بوده است. بدین سان، پژوهشِ پیش ِ رو بر آن است با بررسی مسئله باروری و نگرش بدان، راهکارها و روش هایی را که در فرهنگ عامه ایرانی برای تشخیص بارداری و تعیین جنسیت فرزندان و همچنین در پیشگیری از بارداری و سقط جنین مؤثر بود و یا عواملی را که سبب سقط می شد، بررسی کند. بر این مبنا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی با واکاوی متون ادبی، دینی و تاریخی که فرهنگ عامه ایرانی در آن بازتاب یافته است، انجام شد. باروری و ورود عضو جدید به خانواده ایرانی مایه افتخار و مکنت و قدرت شمرده می شد. بنابراین، روش هایی علمی و گاه غیرعلمی برای تشخیص توان باروری یا عقیم بودن زنان وجود داشته که در باروری زنان و جلوگیری از سقط جنین و دشواری زایی مؤثر بوده است. همچنین با توجه به اهمیت جنسیت و اندام شناسی نوزادان، برای تعیین جنسیت و حتی سلامتی و زیبارویی فرزندان، با آزمایش ادرار و علائم ظاهری بدنِ باردار پیش بینی ها و سعی می شد در این باره با خورانیدن برخی گیاهان دارویی و خوراکی ها و میوه ها مسبب تغییراتی دلخواه شوند.
بازخوانی اساطیری گورنگاره های روستای سورانِ اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار استعاری و نمادین اسطوره و بنیان کهن الگویی آن، همواره زمینه های بازگشت اساطیر را در ذهن و زبان مردم مهیا می کند. باورها و مراسم آیینی مناطق مختلف از حضور قدرتمند اندیشه ها و آرزوهای آغازینه بشر پرده برمی دارد. حضور نمادین حیوانات و گیاهان اسطوره ای در روزگار معاصر یکی از نشانه های دیرینگی و حیات رازآلود اساطیر است؛ حضوری که به سلسله مراتب زندگی، یعنی عبور از عالم تجرد به سوی عالم تجسد اشاره دارد. یکی از زمینه های مغفول مانده در ردیابی چنین موضوعی گورنگاره هاست. حکاکی نقوش جانوران یا گیاهان در مزار اقوام مختلف می تواند گواه حضور این پدیدارهای رازآلود ذهن بشر باشد. نگرش رازآلود به زندگی و مرگ در گورنگاری ها همواره گویای ماندگاری عقاید و دیدگاه های اسطوره ای است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با بهره گیری از روش نقد اسطوره ای و مشاهده میدانی به تبیین و واکاوی گورنگاری های روستای سوران پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر باورهای اسطوره ای در قالب حضور نمادین حیوانات و گیاهان استمرار یافته است؛ نشانه های اسطوره بنیاد که گواه احیا و بقای آموزه های نخستین در باورهای عامه منطقه است؛ باورهایی مقدس که ضمن پیوند با باورهای آیینی مردم، با گذر از تاریخ و رسیدن به عصر حاضر هنوز طرز نگاه و باور مردم منطقه را به هستی متأثر می سازد.
بازیابی خاستگاه های تازه از قصه های عامه در شعر «قصه شهر سنگستان» از مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قصه شهر سنگستان» از اشعار پرآوازه مهدی اخوان ثالث است. قصه روایت شهریاری است که همه ساکنان شهرش به سنگ بدل شده اند و او در پی راه چاره ای برای نجات آن هاست. از شخصیت های این شعرِ روایی دو کبوترند که از سرگذشت شهریار آگاهند و راه رهایی را به او می نمایانند. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، خاستگاه بن مایه «غیب گویی پرنده» در فرهنگ عامه و ادبیات فارسی (در ۳۷۰ داستان عامیانه و صد منظومه عاشقانه) بررسی شده است. با تأمل در نمونه های مشابه می توان گفت که این بن مایه در سه دسته جای می گیرد: ۱. بازگفتِ سرگذشت قهرمان از زبان پرنده؛ ۲. پی بردن به خاصیت جادویی درخت از زبان پرنده ؛ ۳. تبدیل شدن دختر به پرنده که ساختار دسته اول به شعر اخوان ثالث نزدیک تر است. نمونه هایی مشابه با روایت اخوان ثالث به ویژه در قصه های عامه وجود دارند که می توانند پیشینه ای روشن برای بازپردازی اخوان ثالث در روایت «قصه شهر سنگستان» باشند. با اینکه دو نمونه از این بن مایه در ادبیات رسمی گذشته بازیابی شده، خویشکاری های بن مایه «غیب گویی پرنده» در «قصه شهر سنگستان» با خویشکاری های آن در داستان های عامه همانندی بیشتری دارد و بسامد آن در قصه های عامه بیشتر است. با توجه به تصریح اخوان ثالث بر علاقه اش به استفاده از ادبیات عامه، وام گیری او در بن مایه مدنظر در شعر « قصه شهر سنگستان» که اساس این مقاله است پذیرفتنی تر می شود.
باورهای عامیانه درباره خون و خون ریزی در طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خون، خون ریزی، برخی کردن و مضامین مربوط به آن ریشه های دیرینه ای دارد و پیوسته ذهن بشر را به خود مشغول کرده و در فرهنگ ایران و جهان تأثیرگذار و ماندگار بوده است. مضامین و باورهایی مانند قربانی و برخی کردن انسان و حیوان و آیین ها و باورهای پیرامون آن، کشتن انسان های مقدس و تأثیر پادافراه آن بر سرنوشت آدمی، شومی خون زن، پاشیدن خون بر سنگ برای رفع جادو، کشتن حیوان مقدس و نزول بلا، خون خواری و مالیدن آن بر بدن، شومی خون سگ، حصار ساختن از خون دشمن، خون مظلوم و جوشش خون و انتقام گیری از صاحب آن، روییدن گیاه از خون بی گناه در داستان سیاوش، کشتن ایرج، سهراب و اسفندیار ازجمله باورهای عامیانه ای است که در طومارهای نقالی و روایات شفاهی درباره حماسه ملی، بازتاب یافته و ریشه ای در اساطیر و شاخه ای در باورهای عامیانه دوانده و گسترانده است. در این پژوهش با بهره گیری از طومارهای نقالی و دیگر منابع، ابتدا باورهای عامیانه مرتبط با خون و بن مایه های آن در طومارهای نقالی بررسی و سپس به شیوه تحلیل محتوا به دسته بندی و مقایسه نمونه های مورد نظر پرداخته می شود.
تحلیل جایگاه نخل در ادبیات شفاهی و فرهنگ عامه مردم میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخل از درختان بسیار قدیمی و مقدس است که نامش در قرآن مجید به کرات آمده است. مورخان درخت نخل را ملکه درختان نامیده اند. ساکنان جنوب، نخل را تنها میراث پس از خود و شجره وفادار می دانند. در ادب شفاهی میناب از نخل فراوان یاد شده است. نخل نقش مهمی در سنت ها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مردم دارد. درخت مفید نخل از هر حیث برای مردم جنوب اهمیت داشته و خوراک و مسکن و همچنین صنایعی حصیری را برای استفاده در امور زندگی به مردم هدیه داده است. نخل در فرهنگ مردم میناب درخت مهمی است. مردم برای کاشت آن وضو می گیرند و آن را رو به قبله می کارند. این مقاله با روش تحلیل محتوا و از طریق ابزار کتابخانه و مصاحبه، درخت نخل در میناب را با ذکر اجزا، انواع و فراورده های آن معرفی می کند و به نخل در ادبیات شفاهی (چیستان، ضرب المثل، لالایی، اصطلاحات عامیانه، باورها و ترانه) می پردازد تا اهمیت نخل در شهرستان میناب معلوم شود. این درخت از گذشته های دور در زندگی مردم آن منطقه اهمیت داشته است و اغراق نیست اگر گفته شود که هر نفر نخل همانند یک نفر انسانِ نان آور می تواند در اقتصاد خانواده سهیم باشد. نخل در نقش یکی از فرزندان خانواده و واحد شمارش آن نفر است و برای آن مرگ و میر در نظر گرفته اند.
تحلیل زیبایی شناختی چل سروها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چل سرو 1 یا چهل سرود ازجمله فال های بسیار متداول مردم لرستان است که آن را به صورت دسته جمعی اجرا می کنند. در هر تفأل، چهل بیت مد نظر است که بیت چهلم، فال نیت شده را تفسیر می کند. در این مقاله بر اساس منابع کتابخانه ای، کارکرد زیبایی شناختی پانصد بیت از چهل سروده ها که به روش میدانی گردآوری شده، در دو بخش روساختِ «آواها، واژگان، موسیقی و صورخیال» و ژرف ساختِ «عاطفه، اندیشه و معنی» تجزیه و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد در بخش روساخت «آواها»، حرکت توأم با موسیقی را گاه با آرامش و گاه با خشونت در ابیات می آفرینند. هم نشینی واژگان در تداعی عواطف و معنی شعر نقشی مؤثر دارد. در پاره ای از ابیات، وزن و قافیه ایراد دارد که قابل اغماض است. موسیقی درونی ابیات به ترتیب، مرهون آرایه های واج آرایی، واژه آرایی و جناس است و موسیقی معنوی نیز به ترتیب فراوانی، ناشی از مراعات نظیر، حسن تعلیل، اغراق و ... است. کنایه و سپس تشبیه در آفرینش صور خیال نقشی بسزا دارند. در بخش ژرف ساخت، از نظر عاطفی در فال های خوب، شور و هیجان توأم با شادی، ملموس است که در فال های بد، به یأس می انجامد. از نظر معنی، به ترتیب فراوانی، موضوعات عشق و دوستی؛ منابع طبیعی مانند کوه و درخت و...؛ اعتقادات مذهبی؛ و علائقی همچون شکار، دام پروری، کشاورزی و.. در ابیات مشهود است.
جستاری در تیپ شناسی شاهان در قصه های عامیانه فارسی (مورد پژوهانه: سمک عیار، داراب نامه و قصه حسین کرد شبستری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار در پی تبیین مفهوم «تیپِ» شاهان و گزارش کردارهای آنان است تا نقش آنان را در پیشبرد قصه بازنمایی کند. روش مطالعه از نوع کتابخانه ای و کیفی بر حسب تحلیل محتواست. ملاک گزینش این قصه ها، علاوه بر شهرت، طیف وسیع خوانندگان، اقبال عمومی و بسامد حضور شاهان است. پس از بررسی این قصه ها دریافتیم که شاهان غالباً بر حسب نوع نگرش گزارشگر قصه، در دو اقلیم ایرانی و غیرایرانی قرار می گیرند و بسته به فضای کلی قصه و درون مایه آن، سیمای شاهان گزارش می شود. درون مایه هر قصه علاوه بر اینکه بن مایه خاصی می طلبد، قهرمانان و تیپ های خاصی را نیز اقتضا می کند؛ مثلاً قصه سمک عّیار که دارای بُن مایه عیاری است، قهرمانان آن بیشتر عیاران و پهلوانان هستند و حتی کُنش شاهان برحسب نقش و کارکرد این تیپ شناخته می شود. داراب نامه دارای بُن مایه اساطیری حماسی است و لذا رفتار و کردار شاهان فخیم تر، حماسی تر و در مواردی اساطیری است. حسین کرد نیز داستانی پهلوانی مذهبی است. فرض ما بر این است که قصه پردازان در خلق تیپ های قالبی همچون شاه و درباریان و دیگر قهرمانان، در پی ضابطه مند کردن و قانونمند کردن ساختار جامعه اند؛ به عبارت دیگر آنان در پی ایجاد یک چارچوب قطعی و مسلم اند که تخطی از آن، مشکل آفرین و گاه خطایی بخشش ناپذیر است. از منظر بسامد «تیپ»ها، با مطالعه قصه های مورد پژوهش به این نتیجه رسیدیم که «درباریان»، به ویژه شاه و خانواده اش و وزیران، بیشترین بسامد و حضور را دارند و بیشتر قصه ها با حکایت «شاه» یا «شاهزاده ای» آغاز می شود. در این قصه ها حس شدید میهن دوستی و ایرانی گرایی دیده می شود؛ به همین دلیل تیپ شاهان ایرانی در این قصه ها بسیار لطیف تر، رئوف تر، انسانی تر، مردم دارتر، عادل تر و خردمندتر از دیگر هم منصبان غیرایرانی شان تصویر شده است. داراب نامه بیش از دو قصه دیگر حماسی تر است و تیپ شاهان فخیم تر و مطنطن تر و تاریخی تر تصویر شده است، در حسین کرد شاهان چندان حضور ندارند و کنش چندانی به انجام نمی رسانند.
قربانی نخل؛ آیینی بازمانده از آیین های دوموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانی همواره یکی از رایج ترین اعمال آیینی در ایران بوده است. امروزه در ایران مفهوم قربانی به قربانی خونی محدود شده است؛ اما در برخی از بخش های نخل خیز ایران نظیر جنوب، جنوب غربی و حاشیه کویر مانند خور و بیابانک و طبس هنگام بازگشت از زیارت خانه خدا یا سفری دیگر، در مراسم عروسی و مهم تر از همه پیش از عید نوروز (اول فروردین) و روز سیزده به در درخت نخل قربانی می شود. در این مقاله با بررسی های تاریخی، اسطوره شناختی و نمادشناختی این فرض پیش نهاده شده است که آیین قربانی نخل، در آیین های باروری اساطیر تغییر فصل (اعتدال بهاری)، به ویژه دوموزی ریشه دارد؛ زیرا نخل، نماد خدای دوموزی، از خدایان شهید بین النهرین است. آیین های مربوط به دوموزی نیز از چند جهت با آیین قربانی نخل شباهت دارد : در مراسم قربانی نخل و آیین های دوموزی، شخصیت اصلی دوموزی است؛ در آیین کهن دوموزی به عنوان یک ایزد قربانی (شهیدشونده رستاخیزکننده) و امروزه نماد دوموزی، نخل، به عنوان نماد باروری (چرخه مرگ رستاخیز طبیعت) و قربانی است. هر دوی این آیین ها در اواخر اسفند و اوایل فروردین برگزار می شدند. دیگر اینکه آیین تموز مبتنی بر باروری (زنان/ زمین) بوده است. در باورهای عامه مردم نیز هنوز بر این نکته تأکید می شود که گرده درخت خرمای نر، پنیر نخل، میوه خرما و دیگر اجزای آن در تقویت قوای جنسی و باروری مردان مؤثر است. نکته مهم دیگر برگزاری این آیین به صورت گروهی و در کشتزار (نخلستان) است. پختن کماچ یا نان فطیر نیز یکی دیگر از اشتراکات این دو آیین است.
مطالعه فراتحلیلی درون مایه های هیجانی در بومی سرودهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بومی سروده ها بخش مهمی از ادبیات شفاهی ایران هستند که دامنه وسیعی از عواطف و هیجان های اخلاقی را در درون مایه های خود جای داده اند. غنای عاطفی بومی سروده ها آن ها را از نظر اثربخشی بر رشد اخلاقی افراد جامعه در موقعیت ممتازی قرار می دهد؛ زیرا بر اساس نظریه های عاطفه گرای اخلاقی، منشأ اصلی قضاوت و رفتار اخلاقی بیشتر از آنکه خردورزی اخلاقی باشد، نظام هیجانی اخلاق مدار است. در مقاله حاضر کوشش شده است با نگاهی تربیتی به بومی سروده های ایرانی، ضمن تبیین نظری جایگاه ذهن هیجانی در رشد اخلاقی فرد و جامعه، محتوای هیجانی بومی سروده های نواحی مختلف ایران بر اساس بخشی از مطالعات صورت گرفته با رویکردی فراتحلیلی بررسی شود. هدف اصلی، بررسی ماهیت و فراوانی مضامین هیجانی در بومی سروده ها با استفاده از روش فراتحلیل توصیفی و با تکیه بر تحلیل های محتوایی صورت گرفته در 32 مقاله پژوهشی چاپ شده بین سال های 1386 تا 1396 در شش نشریه پژوهشی بود. بر این اساس، تعداد 57 مضمون هیجانی با بیشترین فراوانی در بومی سروده های ایرانی شناسایی شدند که 71 درصد از آن ها را هیجان های اخلاقی تشکیل می دادند. همچنین، بررسی مقایسه ای فراوانی هر یک از درون مایه های هیجانی در بین بومی سرود های 7 منطقه جغرافیایی کشور، گویای نبود تفاوت های معنادار در بین این مناطق بود. یافته های این پژوهش، بومی سرود های مناطق مختلف کشور را به عنوان ابزار فرهنگی و تربیتی مهمی در جهت ترویج اخلاق هیجان مدار معرفی نموده و بر مطالعات وسیع تر در زمینه محتوای هیجانی عامه سروده های مناطق مختلف کشور به عنوان گامی در جهت پیشبرد ادبیات کاربردی و در راستای پیشگیری و مواجهه با مسائل اجتماعی تأکید کرده است.
مقایسه خسرو و شیرین نظامی با منظومه عامیانه شیرین و فرهاد کردی مام احمد لطفی از منظر بن مایه های اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه کردی شیرین و فرهاد به روایت مام احمد لطفی یکی از نظیره های است که به پیروی از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است. این اثر به زبانی ساده و روان، روایتگر داستانی متفاوت درباره سرگذشت شیرین و فرهاد با ساختاری افسانه مانند است. در منظومه کردی جز نام شخصیت ها، سیر اصلی حوادث و چارچوب کلی داستان با روایت نظامی اختلاف دارد. داستان این منظومه بر پایه رده بندی محتوایی افسانه ها در زیرمجموعه افسانه هایی قرار می گیرد که در آن اژدهایی دختری را می رباید تا اینکه پهلوانی او را نجات می دهد. با وجود این، مطالعه تطبیقی دو منظومه از منظر بن مایه های اسطوره ای نشان دهنده زیرساخت و پی رنگ مشترک این آثار است؛ بدین ترتیب که خسرو (در خسرو و شیرین ) و فرهاد (در منظومه کردی) مصداق خدای باروریِ شهیدشونده به شمار می آیند با این تفاوت که در منظومه کردی، فرهاد همانند سایر خدایان باروری، رستاخیز مجدد ندارد. شیرین در هر دو داستان، به روش های مختلف، نقش الهه باروری و عشق را ایفا می کند. چیستی، موضوع و کارکرد اسطوره باروری از نظر تاریخی نمایانگر دوره کشاورزی و از نظر فلسفی بیانگر رستاخیز انسان در جهان دیگر است.