مقالات
حوزه های تخصصی:
قر بانی یک آیین مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون رواج دارد. بسیاری از سنت های دینی برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، کشتن یک حیوان را توصیه می کنند. برخی از پژوهشگران کشتن شتر به دستور اسفندیار در داستان «رستم و اسفندیار» و همچنین کشته شدن سیاوش به دستور افراسیاب و سرخه به دستور رستم را نوعی آیین قربانی قلمداد می کنند. در پژوهش حاضر که به شکل بنیادی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، سعی کردیم تا نشان دهیم که در داستان «رستم و اسفندیار» ( کشتن شتر به دستور اسفندیار) و در داستان سیاوش ( نحوه کشتن سیاوش و سرخه) عمل آیینی قربانی وجود ندارد. برای روشن شدن این امر، پس از تحلیل و تعریف آیین قربانی، به تحلیل داستان رستم و اسفندیار و سیاوش در شاهنامه پرداخته شده است. درنهایت، هیچ نشانه ای از آیین قربانی در این دو داستان وجود ندارد و در داستان رستم و اسفندیار کشتن شتر نوعی بلاگردانی است.
استعاره های مفهومی عشق در آینه ضرب المثل های فارسی، انگلیسی و ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه عشق در آینه ضرب المثل های سه زبان فارسی، انگلیسی و ترکی می پردازد. تلاش شده است از 15 منبع برای سه زبان مذکور، داده های مورد نیاز از هر سه زبان استخراج و گردآوری شود. با جست وجو در منابع، بیش از 10 هزار ضرب المثل مورد مطالعه قرار گرفت که از این تعداد به 201 ضرب المثل در حوزه عشق و تعداد 96 نگاشت نام در این ضرب المثل ها رسیدیم. تلاش شد تا پربسامدترین نگاشت نام ها در هر سه زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشت نام ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص شود گویشوران این سه زبان بیشتر از چه نگاشت نام ها و حوزه های مبدأ برای بیان استعاری عشق استفاده می کنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشت نام عشق، بلا، درد، رنج، بیماری است. در زبان انگلیسی و زبان ترکی «عشق روشنایی است» پربسامدترین نام نگاشت ها بودند. همچنین پربسامدترین حوزه های مبدأ که برای مفهوم سازی عشق به کار رفته اند، به ترتیب حوزه های مبدأ «انسان/ بدن انسان» در زبان فارسی، «روشنایی و تاریکی» در زبان انگلیسی و «انسان/ بدن انسان» در زبان ترکی بودند که بسامد وقوع به نسبت تعداد ضرب المثل های بررسی شده در هر زبان آورده شده است.
الگوی نقش معرف کارکرد در قصه های عامیانه طنزآمیز ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصه های عامیانه طنزآمیز ایرانی را بر اساس دو الگو بررسی و تحلیل می کند: الگوی نقش معرف کارکرد و کارکرد موجد نقش که عمدتاً مأخوذ از رویکردها و الگوهای ساختارنگرانه به ویژه الگوی برمون محسوب می شوند. همه بحث این است که الگوهای سنتی در مطالعه قصه های عامیانه و به ویژه شاخص تیپ و موتیف در طبقه بندی آرنه تامپسون نمی تواند به تمامی وجوه، این قصه ها را نشان بدهد و لازم است از الگوهای عمدتاً ساختارنگرانه ای دیگر سراغ گرفت که در این میان الگوی نقش معرف کارکرد و کارکرد معرف نقش پیشنهادی برمون به تأسی از رویکرد پراپ (1928/1961)، کارآمدتر می تواند وجوه مضمونی و ساختاری قصه های عامیانه طنزآمیز ایرانی را نشان بدهد. از این رو، این مقاله از رهگذر روش مفهومی تجربی و با توسل به تحلیل یک نمونه از قصه های طنزآمیز، تلاش می کند ضمن بازتعریف برخی مفاهیم اصلی مانند لطیفه، جوک، قصه و مرور طبقه بندی آرنه تامپسون مارزلف، قصه های طنزآمیز ایرانی و به ویژه قصه های احمقان را از منظر الگوی نقش معرف کارکرد طنزآمیز و کارکرد طنزآمیر موجد نقش طنزآمیز بررسی کند. بر این اساس، قصه عامیانه طنزآمیز واحد روایی خودبنیادی تعریف می شود که یک فرد یا عده ای از افراد به واسطه کنش های احمقانه/ زیرکانه ای که انجام می دهند، واجد نقش احمق/ زیرک می شوند.درواقع نقش احمقان معرف کارکرد آن ها و کارکرد آن ها در داستان، معرف نقش آن هاست.
بازنمایی داستان فولکلوریک «به یتی کل و شیر» در نقوش یک کمربند مفرغی مانایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر نقش بسته بر روی اشیای باستانی در باورها، اسطوره ها و اعتقادات فولکلوریک ملت ها ریشه دارند. بر این اساس می توان با بهره گیری از مطالعات فولکلور، مردم شناسی، پژوهش در ادبیات شفاهی و ادبیات عامیانه و اسطوره های محلی به دنیای پر رمز و راز این نقوش پا گذاشت. به دنبال کشف یک کمربند مفرغی متعلق به هزاره اول ق.م. در پیرانشهر (جنوب دریاچه اورمیه)، که منتسب به هنر مانایی است و بررسی نقوش آن، ردپایی از یک داستان کهنه فولکلوریک کردی با نام «به یتی کل و شیر» که اکنون نیز در محافل و مجالس سنتی کردستان روایت می شود ظاهر شد. احتمال می رود این نقش و نگارها پیشینه تاریخی این داستان فولکلوریک را به هزاره های اول و دوم ق.م. بازگردانند. در این مقاله سعی بر آن است تا با رویکرد مقایسه ای و مطالعات میان رشته ای ارتباط میان تصاویر نقش بسته بر روی این اثر تاریخی و «داستان فولکلوریک شیر و گاو نر» مشخص شود.
پی شیران گرفتن و ران گوران خوردن (جست وجویی در پیشینه و کاربرد یکی از مثل های کهن ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پی شیران گرفتن و ران گوران خوردن» از مثل های بسیار کهن ایرانی است که در منابع اولیه امثال و حکم عربی هم صورت هایی از آن آمده و اتفاقاً مفهوم آن با عبارتی از قرآن کریم نیز قابل تطبیق است. این مثل امروزه چندان کاربردی ندارد؛ اما در گذشته در بسیاری از متون، به تناسب موضوع و در زمینه های مختلف به کار رفته است. ما با جست وجو انواع کاربرد آن را در متون فارسی قرن چهارم بدین سو شناسایی کرده ایم. مثل دیگری با عناصر «شیر» و «ران گور» در متون فارسی یافته ایم که معنی و مفهوم آن با معنی و مفهوم این مثل تفاوت دارد. در بخش دیگر مقاله، مثلی با محوریت «کلاغ» معرفی کرده ایم که مفهوم آن در تقابل با این مثل است.
چند روایت شفاهی و عامیانه از شاهنامه در تلمیحات حماسی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی از شاعران سبک ارانی (آذربایجانی) است. از ویژگی های برجسته این سبک استفاده از ابزارهای گوناگون جهت دشوار ساختن کلام است. او با بهره گیری از پشتوانه عظیم فرهنگی و نیز با استفاده از دانش ها و علوم و فنون زمان خود، تصاویر بدیع خلق کرده و کلام خود را از دام ابتذال رها کرده است. به دیگر سخن، شاید بتوان این تنوع و گونه گونی در تصاویر شاعرانه را ناشی از وسعت اطلاعات خاقانی و تتبع و مداقه او در مطالعه کتب تفسیری و تاریخی دانست. از ابزار و وسایلی که خاقانی برای پروراندن تصاویر خود از آن بهره می برد تلمیح است که به دلیل بسامد بالای کاربرد آن در دیوان می توان آن را از خصایص سبکی خاقانی به حساب آورد. خاقانی گاه در تلمیحات خود به سراغ اشاراتی می رود که در ادبیات رسمی و مکتوب نمی توان منشأ و مأخذی برای آن پیدا کرد، لذا باید سراغ روایت های عامیانه و شفاهی رفت و در آن روایات، مأخذ اشاره او را یافت. در این جستار بر آنیم تا به بررسی مأخذ چند تلمیح شاهنامه ای خاقانی بپردازیم که بر اساس روایات شفاهی و عامیانه بنا نهاده شده و در روایات رسمی و مکتوب از آن ها یاد نشده است.
سابقه و سبب برگزاری سیزده بدر در سنت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران و کشورهای متأثر از فرهنگ ایرانی، روز سیزدهم فروردین ماه هر سال مردم از خانه ها بیرون می روند و از بام تا شام به گردش و شادی می گذرانند. این روز که اصطلاحاً «سیزده بدر» نامیده می شود و یکی از مشهورترین آیین های نوروزی است هیچ سابقه مکتوبی در منابع ادبی و تاریخی قدیمی ندارد و کهن ترین اسناد مربوط به آن ظاهراً از دوره فتحعلی شاه قاجار است. خاطرات و سفرنامه های عصر قاجار نشان می دهد که هم شاه و رجال درباری و هم عامه مردم، مراسم روز سیزدهم فروردین را به صورت رسمی و گسترده اجرا می کردند. در باورهای باستانی ایرانیان روز «سیزدهم» تیرماه بدشگون بوده و از سوی دیگر بنا بر اقوال و احادیثی روز «سیزدهم» همه ماه های ایرانی بد و نحس است. با این پیشینه و پشتوانه برای نحوست روز «سیزدهم»، ایرانیان دوره قاجار معتقد بودند که در روز سیزده فروردین احتمال دارد خانه هایشان ویران شود و نیز بلاهای سال جدید در این روز تقدیر و تعیین می شود. به همین دلیل برای در امان ماندن از زیان های این روز و راندن نحسی آن، به دشت و باغ می رفتند و تفرج می کردند. محققان معاصر هم حدس ها و نظریات گوناگونی (حداقل چهارده دیدگاه) درباره علت مراسم «سیزده بدر» مطرح کرده اند که از آن میان نمادینگی روز سیزدهم برای هزاره سیزدهم در باورهای ایرانی- که زمان پایان عمر دوازده هزار ساله گیتی و آغاز آشوب و تباهی نهایی است- محتمل تر می نماید. در نگارش این مقاله بسیاری از مآخذ ادبی و تاریخی و نوشته ها و پژوهش های معاصران با استقصایی تقریباً تام (در متون چاپی، پیکره های زبانی و نرم افزارها) بررسی و سپس بر اساس شواهد به دست آمده، درباره سابقه و سبب برگزاری «سیزده بدر» بحث و نتیجه گیری شده است.
طرح واره کنش مقدس در سور سروده های عروسی (بر اساس سور سروده های لارستان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج و آداب و رسوم مادی و شفاهی وابسته به آن، همچون تولد و مرگ در اندیشه و فرهنگ اقوام و ملل مختلف، بسیار اهمیت داشته است. این آیین در مقوله آیین های وابسته به تشرف جای دارد و دگرگونی از یک مرحله در زندگی مقدس را به مرحله دیگر نشان می دهند. نشانه ها و نقش مایه های موجود در این گونه آداب و رسوم، چه از جنبه فرهنگ مادی و چه از نظر فرهنگ شفاهی با بینش فلسفی و دینی قوم در پیوند است. محتوای این گونه اشعار عام، علاوه بر نشان دادن ماهیت برگزیدگی هر یک از زوجین، بیانگر جریانات حسی و عاطفی آن ها در نوع زندگی نوین است. از آنجا که هر نوع تغییر همواره ذهن بشر را به مخاطره می انداخته است، در این جریان، با ابزار سورسروده ها، فرد را نیایش گونه نظرکرده ای می خواندند که از میان جمع جدا شود و از جهان دخترانگی و پسرانگی به دنیای زنانگی و مردانگی و سپس مادرانگی و پدرانگی رهنمون شود. پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی به گردآوری و بررسی ساختار سورسروده های منطقه لارستان می پردازد و پس از دسته بندی انواع آن، از جنبه ساختار، کارکرد و پیوند این گونه های بومی را با آداب و رسوم واکاوی می کند. حاصل کار نشان می دهد که سورسروده های عامه همچون ادب روایی عام دربردارنده نیایش ها و ستایش های ایزدان و ایزدبانوان با دو جهت حماسی و غنایی است و فارغ از هر نوع دلهره از تغییر آیین و اندیشه و نگرش رسمی جامعه، با مقاومت ذهن جمع را بازتاب داده است.
نقش خواهر داماد در باسنک های آیین ازدواج هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین ازدواج در استان هرمزگان خلاف مشابهت هایی که با مراسم عروسی دیگر اقوام ایران دارد به لحاظ مراسم جشن و چگونگی انجام آن تفاوت هایی دارد. یکی از این تفاوت ها خوانش مرتب باسنک (واسنک) در مراحل مختلف ازدواج توسط زنان و در بعضی از موارد توسط مردان است که البته بسامد خوانش زنان بسیار بالاتر از خوانش مردان است. این مقاله به شیوه تحلیل محتوا و با ابزار مشاهدات عینی و مصاحبه به بررسی باسنک ها و نقش خواهر داماد در هرمزگان می پردازد. باسنک های هرمزگان بیشتر جنبه مذهبی دارد و توسط اطرافیان عروس و داماد خوانده می شود. دو نفر از خوانندگان باسنک ها خواهر و مادر دامادند. نتایج حاصل این پژوهش نشان می دهد خواهر داماد حضور پررنگ تری در باسنک (واسنک)ها دارد؛ اما مادر داماد نیز هرگاه مهمانان با کمی و کسری در مراسم ازدواج به خصوص در مراحل پذیرایی مواجه شوند در باسنک ها حضور دارد که به صورت اعتراض و طنز مخاطب قرار می گیرد. این مقاله به بررسی هفتاد باسنک در هرمزگان می پردازد که در 16 مورد خواهر داماد نقش مستقیم دارد. اشعار باسنک در هرمزگان بیشتر در وزن های فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و مستفعلن فعولن و یا مفاعلین مفاعیلن فعولن و چند وزن دیگر سروده شده است، البته به دلیل شفاهی و عامیانه بودن اشعار مشکل وزن و قافیه در تعدادی از آن ها دیده می شود.
همزاد و جلوه های آن در باور قوم لک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزاد با تمام ابعاد و جلوه های متنوعش یکی از کهن ترین باورها در میان ملل مختلف جهان است. این عنصر که در اساطیر ریشه دارد، به شیوه های گوناگون در باور و اعتقادات مردم جهان به حیات خود ادامه داده و در برخی موارد، متناسب با دانش بشری، تغییر شکل و ماهیت داده است. از یک منظر، باور به وجود همزاد، نشیت گرفته از ترس از مرگ و میل به زنده ماندن است. همزاد به صورت هایی همچون سایه، دوقلویی، جفت جنین و تصویر در آب یا آینه، از منظر روان شناسی، اسطوره، پزشکی، قصه و... قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا مباحثی درباره همزاد در ایران و جهان ارایه خواهد شد، سپس به بازتاب آن باورها در فرهنگ قوم لک پرداخته می شود که یقیناً ادامه و بعضاً همان اعتقادات موجود در بین دیگر اقوام ایران و جهان است. بنا به دلایل فراوان، می توان گفت که باور به همزاد هنوز در برخی از مناطق لک نشین و در بین سال خوردگان اعتبار ویژه ای دارد و از اعتقادات خدشه ناپذیر آنان محسوب می شود؛ اگرچه در بین نسل جوان و تحصیل کرده دیگر خرافه ای بیش نیست. این پژوهش، بر پایه مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش توصیفی تحلیلی و در برخی موارد با تکیه بر اظهارات شفاهی، انجام شده است.