پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت سابق)
پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت سابق) سال یازدهم پاییز و زمستان 1392 شماره 2 (پیاپی 22) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
خداشناسی ارسطو بر طبیعیات او استوار است. ارسطو، در امتداد فیلسوفان طبیعی قبل از سقراط، در درجة نخست درصدد تبیین چگونگی پیدایش و دگرگونی موجودات طبیعی بوده است. روش او نیز متناسب با این حوزة مطالعاتی، روشی تجربی و مبتنی بر مشاهده و حسّ است. او، بر پایة مفاهیمی چون اوسیا، مادّه، صورت، قوّه، فعل و کمال، به تبیین حرکت پرداخته و سرانجام، وجودِ یک محرِّک غیر متحرّک نخستین را اجتناب ناپذیر دانسته و عنوان خدا را نیز بر آن اطلاق کرده است. کاستی ها و ابهاماتی که در این مفاهیم وجود دارد، اقتضای خاستگاه طبیعی این مفاهیم، و تمرکز ذهن ارسطو بر گشودن مسائل مربوط به حوزة طبیعت سبب شده است که او نتواند مفهوم روشن و قابل دفاعی از خدا ارائه دهد.
نقد و بررسی ادلّة توحید افعالی در اندیشة فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان اندیشمندان اشعری، فخر رازی صراحتاً از واژة توحید افعالی بهره برده و تلاش کرده تا با اقامة دلایل متعدّد عقلی و نقلی، این مسئله را برهانی نماید. مقالة حاضر، ضمن بررسی تقریرهای مختلف فخر رازی از توحید افعالی، دلایل عقلی وی را در چهار دسته دلایل وجودی؛ دلایل توحیدی؛ دلایل تفویض ستیزانه؛ دلایل جبرگرایانه مورد ارزیابی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که هر چند توحید افعالی در اندیشة او یک بحث کاملاً برهانی است؛ اما همة دلایل او توان اثبات قرائتی درست از توحید افعالی را ندارد. برخی از این دلایل، توحید افعالی به معنای یگانگی خداوند در خالقیّت و فاعلیّت (نفی شریک در فاعلیّت) را اثبات می کند؛ برخی، توحید افعالی به معنای فاعلیّت بی واسطه یا باواسطة خداوند نسبت به همة افعال را اثبات می کند؛ برخی، هر دو معنای پیشین را اثبات می کند؛ برخی، تنها دلیلی بر نفی تفویض و عدم استقلال بنده در افعال است؛ برخی، قرائتی جبرگرایانه از توحید افعالی را اثبات می کند؛ و برخی نیز اشکالات و نواقصی دارد که از عهدة اثبات هیچ یک از قرائت های توحید افعالی بر نمی آید.
نظام گزاره های ارزشی در تفکّر توحیدی در اندیشة شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، با مطالعة دقیق، طبقه بندی و تحلیل آثار استاد مطهری، تلاش کرده است تأثیر تفکّر توحیدی در عرصه های مختلف معرفت را از نظر این متفکّر مسلمان نشان دهد؛ به ویژه نظر ایشان را که الهام گرفته از آیة شریفة «انا لله و انا الیه راجعون» می باشد، بسط داده و به دو شاخص «از اویی» و «به سوی اویی» اشاره می کند و نشان می دهد که با این دو شاخص، می توان مبانی مستحکمی برای گزاره های ارزشی تدارک دید. این مقاله، تجلّی اوامر الهی را در دو عرصة نقل و عقل دانسته و برای گزاره های ارزشی عقلی، دو قسم گزاره های ناظر به الزام اخلاقی و گزاره های ناظر به الزام غیر اخلاقی قائل شده است. شاخص مهم دیگر که به منزلة روح اعمال انسان است، انگیزه و قصد الهی است. به این ترتیب و با ترکیب حالات مختلف شاخص های مذکور، شانزده حالت گوناگون پدید می آید؛ اما در مقاله استدلال شده است که در تفکّر توحیدی، تنها هفت حالت آن می تواند یک فعل بایسته باشد.
ایمان می آورم تا بفهمم؛ تحلیلی برون گرایانه از دیدگاه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادعای نامأنوس الهی دان آگوستینی مبنی بر مشروط بودن فهم به ایمان ظاهراً با اشکالات متعدّدی مواجه است. ما با تحلیل، نقد و ردّ اشکالات مزبور، جایگاه معرفت شناسانة ادعای این الهی دان را نیز تبیین خواهیم کرد. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش نخست، با تفکیک دو رویکرد متفاوت درون گرایی و برون گرایی در باب مسئلة توجیه معرفتی، نشان خواهیم داد که اشکالات مزبور ناشی از تعهّد به وظایفی معرفتی است که از سوی رویکرد درون گرایی بر فرد تحمیل می شود. بنابراین اگر لزوم تعهّد به چنین وظایفی مرتفع شود، آنگاه اشکالات مزبور نیز منحلّ خواهند شد. رویکرد برون گرایی دقیقاً همین کار را برای ما انجام می دهد. سپس نشان خواهیم داد که اگر چه برون گرایی به خوبی قادرست شرایط مورد نیاز جهت ارائه یک معرفت شناسی عمومی را تأمین کند؛ ولی در مبانی خود متّکی به پیش شرطی است که فقط با تبیینی مؤمنانه فراهم می شود. در بخش دوم مقاله اثبات خواهیم کرد که صرفاً ادعای الهی دان آگوستینی می تواند زمینة مناسبی را برای پیش شرط مزبور فراهم کند.
نینیان اسمارت؛ دیالکتیک باورها و تجربه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های اخیر در باب تحلیل فلسفی تجربة دینی و نسبت باورها و تجربه ها، نینیان اسمارت را در کنار کسانی چون کتس و هیک قرار می دهند، که به ساخت گرایی حداکثری و تقدم مطلقِ باورها بر تجارب دینی قائل اند. در حالی که اسمارت از یک سو، با طرح نظریة دوقطبیِ تجربة دینی بر اساس تمایز میان دو طرح یا بافت آموزه ای کلّی، یعنی بافت خداباور و بافت غیرخداباور؛ و از سوی دیگر، قول به درجات متفاوت تفسیر در تجارب دینیِ ذیل این دو بافت کلّی، نوعی ساخت گرایی حداقلی ترسیم می کند و در حدّ فاصل ذات گرایی و ساخت گرایی حداکثری قرار می گیرد. او معتقد است زمینهة دینی فرهنگی بر تجربه تأثیر می گذارد اما به فردیّت تجارب در سنن دینی مختلف منجر نمی شود؛ بلکه بر اساس دو طرح آموزه ای کاملاً متفاوت، دو نوع تجربة متمایز وجود دارد. بخش دیگری از تأثیر زمینه بر تجربه نیز مربوط به تفاسیر بعد از تجربه است.
بررسی و نقد معرفت شناسی دینی برند بلانشارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برند بلانشارد، یکی از فیلسوفان معاصر است که شهرت او، بیش از همه مرهون آرای او در حوزة معرفت شناسی دینی است. وی، به طور جدّی از عقل گرایی و بیّنه گرایی در معرفت شناسی دینی دفاع می کند و در این راستا، ایمان گرایی را مورد نقد جدّی قرار می دهد. او عقلانی بودن را مشخصة اصلی همة اقسام باورها، شامل باورهای دینی، می داند. با این حال، بلانشارد در نظام ایدئالیستی خود جایی برای مفهوم مبدأ عالم باز می کند؛ مفهومی که با برداشت سنتی و رسمی ادیان از مفهوم خدا قابل جمع نیست. در این مقاله نشان داده شده که بیّنه گرایی بلانشارد، در مواردی بسیار افراطی است و با جریان غالب در دورة معاصر چندان هم خوانی ندارد. وی مدعیاتی را مطرح می کند که امروزه قابل بحث است؛ از جمله معتقد است که در قرن بیستم، غلبة نگاه علمی باعث شده تا نگاه دینی (در معنای سنتی آن) میدان را به حریف واگذار کند.
بررسی رویکرد علوم شناختی در مطالعة دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم شناختی رویکردی است که با نگاهی میان رشته ای، مجموعه ای از روش های مطالعاتی را در مطالعة ساختار و قوای شناختی آدمیان به کار می گیرد و به بررسی روند تغییرات و تکامل های آن در تاریخ و نیز در طول حیات هر فرد می پردازد. قابلیت هایی که این علوم می توانند به دین پژوهی معاصر بیافزایند، می تواند گسترده و قابل توجّه باشد. به طور خلاصه می توان گفت مطالعة ساختارهای شناختی ای که با توجّه به دست آوردهایعلوم شناختی برای بازنمایی و کسب مفاهیم دینی لازم بوده است و نیز اعمال و آیین هایی که این ساختارهای شناختی را در مجموعة شناختی انسان ها نهادینه کرده اند، موضوع اصلی در رویکرد علوم شناختی به مطالعة دین است. در این مقاله، پس از معرفی علوم شناختی در کلیّت خود، به پیش فرض های فلسفی هم خوان با آن پرداخته شده و تلاش گردیده تا با بررسی زیرحوزه هایی که علوم شناختی در مطالعة دین به کار می گیرند، چشم اندازی عمومی از این رویکرد به دست داده شود. این بررسی، بسته به سهم هر یک از زیرحوزه های مربوط و نیز شدّت بداعت آن ها صورت گرفته است. می توان گفت که انسان شناسی شناختی دین و روا ن شناسی شناختی دین در این علوم، به ترتیب سهم اول و دوم را در تحقیقات انجام شده داشته اند و نسبت به رویکردهای دیگر این علوم، مثل علوم اعصاب شناختی دین، نقش سازنده تری ایفا کرده اند.
رنج از دیدگاه مولانا با نگاهی به مسئلة شرّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنج، از سویی مسئله ای وجودی است که هر انسانی را به تأمّل درباره چرایی می کشاند و از سوی دیگر، مسئله ای کلامی فلسفی است که عدل الهی و یا حتی وجود خدا را به چالش می کشد. بدین جهت متفکّران دینی به موضوع چیستیِ رنج، انواع رنج، علل آن و آثار و نتایج آن پرداخته اند. در این تحقیق نشان خواهیم داد که مولانا، در باب رنج ها به نوعی نعل واژگونه معتقد است؛ در پس قهرهای ظاهری، لطف حقیقی می بیند و پشت لطف های ظاهری، رنج های حقیقی را بازمی شناسد. او، رنج حقیقی بنیادی را همان فراق از معشوق ازلی می داند که غفلت از این رنج، به رنج های دیگری خواهد انجامید که از آن ها با عنوان رنج های حقیقی ثانوی یاد کرده ایم. دیگر سختی های زندگی را که مصداق همان لطف های رنج نُما هستند، رنج های مجازی می نامیم و نتایج مرتب بر هر کدام از این رنج ها را از نگاه مولانا بررسی خواهیم کرد. در پایان خواهیم دید که مولانا، بهترین واکنش انسان به درد و رنج های زندگی را نگاه ایمانی دانسته که به یاری آن و بصیرتی که به مؤمنان می بخشد، می توان رنج ها را معنادار و در نتیجه قابل تحمّل کرد. به نظر مولانا، تنها از طریق آگاهی از رنج حقیقی است که می توان راه ایمان را پیمود. در این مسیر، رنج های دنیوی حذف یا انکار نمی شوند؛ بلکه معنادار می شوند و تحمّل آن ها بر مؤمنِ عاشق امکان پذیر و چه بسا حلاوت آمیز می گردد. از نظر مولانا، ایمان عاشقانه بهترین پاسخ به رنج های زندگی است