فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی سلامت روان، عزت نفس و مسئولیت پــذیری دختران مقطع راهنمایی خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و عادی است. روش پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان فیروزآباد را که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند، در بر می گرفت. نمونه ی آماری شامل 40 دختر خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و 40 دختر خانواده های عادی بود. روش نمونه گیری دختران طلاق و عادی ابتدا به صورت تصادفی و سپس به صورت در دسترس همتاسازی شدند. ابزار پژوهش عبارتندبودند از: پرسشنامه ی 28 سوالی سلامت روان، پرسشنامه ی 58 سوالی عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه ی 42 سوالی مسئولیت پذیری هاریسون گاف و پرسشنامه ی 6 سوالی محقق ساخته که هر 4 پرسشنامه در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و داده های آماری ثبت و از راه شاخص آماری t مستقل فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، دختران خانوده های طلاق از نظر مسئولیت پذیری، عزت نفس، سلامت روان کلی و خرده مقیاس های آن نظیر نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، ناکارایی اجتماعی و افسردگی، با دختران خانواده های عادی تفاوتی معنی دار دارند که ناشی از عوارض ناخوشایند طلاق والدین بر فرزندان است
بررسی رابطه همسر آزاری با تمایل به افکار خودکشی و آسیب رسانی به همسر در زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمونه بررسی، 97 زن مورد خشونت قرار گرفته بود.یافته ها نشان داد که از بین خشونت ها، خشونت روانی بیش ترین هم بستگی را با تمایل به افکار خودکشی و آسیب رساندن به همسر دارد. زنان مورد خشونت قرار گرفته با آن که از حمایت های خانواده گی برخوردار بودند، باز هم تمایل به افکار خودکشی و آسیب رسانی به همسر داشتند.
مطالعه ای کیفی از پدیده خودسوزی زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی به عنوان نابودکردن آگاهانه خویش برای رهایی از موقعیت غیرقابل تحمل تعریف شده است و در واقع یکی از پدیده های تاسف آوری است که دارای ابعاد شناخته شده ی روانی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژی و پیامدهای اقتصادی، انسانی می باشد. اقدام به خودکشی به روش خوسوزی خشن ترین و دردناک ترین روش درجهت پایان دادن به زندگی است، خودسوزی مرگ یک زندگی است؛ زندگی زنانی که پس از سال ها صبر و انتظار در تلخی های زندگی، جز خودسوزی طریق دیگری را برای رهایی ندیده اند. هدف این پژوهش مطالعه پدیده خودسوزی در بین زنان شهر ایلام با استفاده از روش کیفی می باشد که برای این رسیدن به این منظور، مصاحبه های عمیقی با 12 نفر از اقدام کنندگان به خودسوزی در سال های اخیر انجام گرفت. پشتوانه نظری ما در این پژوهش نگاهی به دو نظریه می باشد یکی تئوری خودکشی دورکیم؛ با این ادعا که خودسوزی زنان ایلامی روایتی از خودکشی تقدیر گرایانه دورکیمی می باشد. و دیگری دیدگاه فمنیست ها و توجه به اینکه فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه ایلام بیش ترین نقش را در آسیب رساندن زنان به خود ایفا می کند. یافته های این مطالعه کیفی ضمن بیان عناصر عمومی پدیده خودسوزی از قبیل کم سوادی، بیکاری و نظایر آن، مقوله های خاصی نیز به دست داد این مقوله ها عبارتنداز: الگوهای جنسیتی سنتی (در قالب مردسالاری و تعصب گرایی، خشونت خانگی)، برچسب زدن، محرومیت، و افسردگی زنان خودسوز. مقوله های مذکور با استناد به داده های مصاحبه ای بیانگر ماهیت چند بعدی پدیده خودسوزی زنان در شهر ایلام می باشد.
بررسی ارتباط دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی با کیفیت زندگی در زنان نابارور و بارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی، دو متغیر تاثیرگذار بر کیفیت زندگی زنان اند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که کیفیت زندگی زنان نابارور، در مقایسه با زنان بارور، پایین تر است و آنان مشکلات روان شناختی بیش تری را تجربه می کنند. هدف این پژوهش تعیین ارتباط دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی با کیفیت زندگی زنان نابارور و بارور شهر تهران است و نمونه پژوهش را 120 زن نابارور و بارور (هر گروه 60 نفر) تشکیل می دهند، که از میان زنان مراجعه کننده به دو بیمارستان شهر تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه شخصیت نئو، پرسش نامه نقش جنسیتی، و پرسش نامه کیفیت زندگی استفاده شد. ضریب هم بستگی پیرسون نشان داد که بین دوجنسیتی بودن و کیفیت زندگی نابارور و زنان بارور 0.43) در مقابل (0.30، رابطه مثبت، و میان روان نژندگرایی و کیفیت زندگی زنان نابارور و بارور -0.55) در مقابل (-0.23 رابطه منفی وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیری نشان داد که 57 درصد از واریانس کیفیت زندگی در زنان نابارور، به وسیله متغیرهای دو جنسیتی بودن و روان نژندگرایی تبیین می شود، در صورتی که این مقدار در زنان بارور حدود 30 درصد است. نتایج این پژوهش، که تا حدود زیادی با یافته های پژوهشی دیگر هم خوانی دارد، بیان گر آن است که سطح بالای دو جنسیتی بودن و سطح پایین روان نژندگرایی باعث افزایش سطح کیفیت زندگی زنان نابارور می شود.
رابطه ی امید به زندگی و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ارتباط بین امید به زندگی و سرسختی روان شناختی دانشجویان ( دختر و پسر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران که در سال 85-84 مشغول به تحصیل بودند، بررسی گردید. بدین منظور 332 نفر از دانشجویان ( دختر و پسر ) از راه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و به پرسشنامه های امید به زندگی و سرسختی روان شناختی AHI پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری و برای تمامی فرضیه ها سطح معنی داری 05/0P< در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین امید به زندگی و سرسختی روان شناختی رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد (0001/0 P< و 54% = r). همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون چند متغیری برای ترکیب خطی متغیرهای امید به زندگی، جنسیت، وضعیت تاهل و سن با سرسختی روان شناختی دانشجویان برابر با 56/0 = MR و 32/0 = RS بود که در سطح 0001/0 = P معنی دار است.
رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی با ابعاد کمال گرایی و شیوه های مقابله با استرس در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی با ابعاد کمال گرایی و شیوه های مقابله با استرس در دانشجویان دختر و پسر گروههای مختلف تحصیلی است. بدین منظور 370 نفر(185 دختر و 185 پسر) از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد مرودشت به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از گروههای مختلف انسانی، تجربی و ریاضی انتخاب شدند و به پرسشنامه های نئو، کمال گرایی و مقابله با استرس پاسخ دادند. نتایج از راه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به شیوه ی گام به گام تحلیل گردید نشان دادند که: بین ویژگی های شخصیتی (عامل های برون گرایی، باز بودن، توافق پذیری و وجدانی بودن) با کمال گرایی مثبت رابطه ی مثبت معنادار و بین عامل روان نژندی و کمال گرایی منفی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. بین روان نژندی و شیوه های مقابله ای هیجان مدار رابطه ی مثبت و معنادار و بین توافق پذیری و شیوه های مقابله ای هیجان مدار رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد. هم چنین، بین وجدانی بودن و شیوه ی مقابله ای مسئله مدار رابطه ی مثبت وجود دارد. بین کمال گرایی مثبت و شیوه های مقابله ای مسئله مدار و بین کمال گرایی منفی و شیوه های مقابله ای هیجان-مدار، رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد.
عوامل موثر بر اقدام زنان به سقط جنین عمدی : تجربه زیسته زنان از سقط جنین در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقط جنین در ایران غیرقانونی می باشد و زمانی مجاز است که ادامه بارداری، سلامت مادر را به خطر بیندازد یا به تولد نوزادی بیمار و یا معلول بینجامد. با این حال بسیاری از زنان با حاملگی ناخواسته برای توقف بارداری، بطور مخفیانه و عموما بصورت ناایمن اقدام به سقط جنین می نمایند. از این رو این مقاله به دلایل و نحوه اقدام به سقط جنین عمدی می پردازد. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 50 زن که تجربه سقط جنین عمدی داشتند، در تیر و مرداد سال 1393جمع آوری شد. مصاحبه با افراد تا اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان داد دو گروه از زنان برای سقط مراجعه می کنند گروهی از زنان بدون فرزند و شامل دختران مجرد و یا زنانی هستند که در دوران عقد و نامزدی بسر می برند. گروه دوم زنان دارای فرزند می باشند. بر اساس یافته های این مطالعه، سقط جنین در فرایندی از ارزیابی هزینه – فایده و اجتناب از خطرات و آسیب های احتمالی در آینده رخ می دهد. در شرایطی نظیر - فرزندآوری خارج از عرف، اعتیاد همسر اختلافات خانوادگی، احساس ناامنی در زندگی مشترک، مشکلات مالی و اقتصادی، مشارکت کم مردان در امور خانه و بچه داری و ناسازگاری کار و فرزندآوری، - هزینه های (مادی و غیر مادی) ادامه حاملگی و تولد فرزند ناخواسته، بیشتر از هزینه های سقط جنین ارزیابی می گردد و افراد سقط جنین را کنشی عقلانی و برای اجتناب از پیامدها و آسیب های احتمالی در آینده در نظر می گیرند.
بررسی رابطه مهارت حل مسئله و احساس امنیت در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت در بین زنان، پیوند نزدیکی با مهارت های اجتماعی دارد؛ اما این موضوع کمتر بررسی شده است. براین اساس، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین مهارت حل مسئله و احساس امنیت در بین زنان است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری زنان 40-18ساله شهر یاسوج است که 351 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش احساس امنیت، پرسش نامه احساس ناامنی احمدی و حیدری (1393) و ابزار تحقیق برای سنجش مهارت حل مسئله، فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی دزریلا و همکاران (2002) است. این دو ابزار در تحقیقات قبلی استفاده شده اند و ویژگی های روان سنجی آنها محاسبه شده است. براساس یافته ها رابطه مثبت و معناداری بین مهارت حل مسئله اجتماعی و احساس امنیت وجود دارد؛ به طوری که، مهارت حل مسئله اجتماعی قادر است حدود 21/0 تغییرات احساس امنیت را تبیین کند. گذشته ازآن، هیچ کدام از متغیرهای جمعیتی گروه سنی، میزان تحصیلات و نیز وضع اشتغال و تأهل، ارتباط معناداری با احساس امنیت ندارند. به این ترتیب، نتیجه بررسی این است که با آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی به زنان، یکی از دغدغه های اساسی آنان، یعنی احساس ناامنی تسکین داده یا برطرف می شود.
بررسی توصیفی خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در صدد پاسخ گویی به سوالات است که در رابطه با خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه شکل گرفته است. جمعیت مورد مطالعه ی این تحقیق شامل تمامی زنانی است که در فاصله ی زمانی فروردین 1380 تا پایان اسفند 1380 به دلیل خشونت به کلانتری های شماره ی یازده و هفده شهر ارومیه (که بالاترین میزان ارجاع را داشته) مراجعه نموده و تشکیل پرونده داده اند. متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه که از اطلاعات ثبت شده در پرونده ها به دست آمده شامل سن، شغل، میزان سواد، محل سکونت، نوع خشونت، نتیجه ی خشونت، عاملین خشونت، و علت خشونت می باشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زنان بین سنین 17 تا 32 بیشترین خشونت را تجربه می کنند (56 درصد) و 60 درصد زنانی که مورد خشونت مردان خود قرار می گیرند، دارای تحصیلات ابتدایی و 25 درصد آنان بی سواد می باشند. نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان خشونت از نوع جسمی و فیزیکی است (50 درصد)، و سپس خشونت روانی و مالی به ترتیب 7/25 و 2/23 درصد را نشان می دهد. درصد بالای علت خشونت به اعتیاد مربوط می شود و در رتبه ی بعدی، علت خشونت به مسائل مالی - ارثی بر می گردد.
بررسی رابطه ی همدلی مادران و دختران دانش آموز دبیرستانی واختلالات رفتاری دختران شهر تهران
حوزه های تخصصی:
موضوع تحقیق حاضر، بررسی رابطه ی همدلی مادران و دختران و رابطه ی آن با اختلالات رفتاری دختران نوجوان در استان تهران است. زمینه ی نظری در این پژوهش، نظریه ی جان بالبی روان کاو انگلیسی است. او نخستین محققی است که موضوع رابطه ی عاطفی مادران و فرزندان را با این دیدگاه مطرح نمود که کیفیت ارتباط اولیه ی مراقبین (معمولاً مادر)، اثرات دائمی بر ارتباطات، سازگاری و رشد عاطفی در طول زندگی دارد.
نمونه ی تحقیق حاضر، 441 دانش آموز از نواحی آموزشی شهر تهران است که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ئی، 323 دانش آموز از دبیرستان های دولتی و 118 دانش آموز از دبیرستان های غیر انتفاعی انتخاب شدند.
دو پرسش نامه در این بررسی استفاده شده است: پرسش نامه ی اول، یک پرسش نامه ی محقق ساخته با سه مقیاس تجسم دیدگاه رفتار همدلانه و آشفتگی های عاطفی برای سنجش همدلی مادران و دختران، و پرسشنامه دوم، پرسش نامه ی اختلالات رفتاری کانرز می باشد.
آزمون فرضیه های تحقیق با نرم افزار SPSS و روش های آماری هم بستگی و t مستقل، نشان داد بین همدلی مادران و دختران رابطه وجود دارد. هم چنین همدلی مادران و دختران با اختلالات رفتاری دختران رابطه دارد. بین همدلی مادران و دختران و اختلالات رفتاری دختران در شمال و جنوب شهر تهران به جز اختلال یادگیری تفاوت معنادار دیده نشد.
هم چنین بین همدلی مادران و دختران در مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنادار دیده نشد. نتایج، نشان گر تفاوت معنادار اختلالات رفتاری دانش آموزان دختر مدارس دولتی و غیر انتفاعی است. کلید واژه: همدلی؛ اختلالات رفتاری؛ مادران؛ دختران دانش آموز دبیرستانی
بررسی میزان خشونت تجربه شده در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد یکی از معضلاتی است که امروزه نه تنها زنده گی میلیون ها انسان را به خطر انداخته، بلکه خانواده و نزدیکان آن ها را نیز با مشکلات زیادی روبه رو ساخته است. در این پژوهش توصیفی و مقایسه ای، میزان خشونت تجربه شده همسران معتادان در مقایسه با خشونت تجربه شده همسران نامعتادان بررسی شده است. بر این اساس، به تصادف، 107 نفر از همسران معتادان خود معرف مرکز ترک اعتیاد شهر هفشجان از استان چهار محال بختیاری که برای انجام مشاوره خانواده مراجعه کرده بودند و 107 نفر از نامعتادان که از نظر سن، وضعیت شغلی، اقتصادی، و مدرک تحصیلی با گروه نخست هم تا شده بودند، انتخاب و با استفاده از پرسش نامه پژوهش گر ساخته میزان خشونت تجربه شده ارزیابی شدند. برای بررسی میزان حمایت اجتماعی زنان نیز از پرسش نامه پروسیدانو استفاده شد.
یافته ها نشان داد تفاوت میانگین کلی نمره های همسران معتادان و نامعتادان در خشونت تجربه شده و هم چنین زیر آزمون های آن معنادار است. هم چنین، در هر دو گروه، تفاوت بین میزان تحصیلات و وضعیت شغلی افراد با خشونت تجربه شده معنادار بود و در گروه نامعتادان نیز، میزان تحصیلات زنان با میزان خشونت تجربه شده آن ها ارتباطی معنادار داشت. در گروه نامعتادان هم بستگی میزان حمایت اجتماعی با خشونت تجربه شده منفی و معنادار بود؛ در حالی که این هم بستگی در گروه معتادان دیده نشد. در گروه معتادان نیز هم بستگی سطح درآمد با میزان خشونت تجربه شده معنادار بود. میان شمار فرزندان و طول مدت ازدواج با خشونت تجربه شده در هیچ یک از دو گروه هم بسته گی معناداری دیده نشد.
همه گیرشناسی همسرآزاری در زنان ارجاع شده به مراکز پزشکی قانونی شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:همسرآزاری عبارت است ازسوءرفتار با زن که به اشکال مختلف بوده و گسترهی وسیعی از صدمات روانی- جسمی تا مرگ را به دنبال دارد. با توجه به اهمیت موضوع و عدم انجام مطالعه در منطقه بر آن شدیم که موارد همسرآزاری ارجاع شده به مراکز پزشکی قانونی شهر مشهد را مورد بررسی قرار دهیم.
روشکار: در یک مطالعهی مقطعی تحلیلی درطی سالهای 1385 تا 1386، 816 نفر از زنان مراجعهکننده به مراکز پزشکی قانونی مشهد با استفاده از روش نمونهگیری غیر احتمالی (آسان) و روش جمعآوری اطلاعات بر اساس تکمیل پرسشنامه وارد مطالعه گردیدند. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخهی 13 ثبت و جهت بیان نتایج از آمار توصیفی و برای تحلیل یافتهها از آزمونهای آماری تی و مجذور خی استفاده گردید.
یافتهها:در کل 816 نفر با میانگین سن زنان 83/4 ±34/27 سال و مردان 23/8 ±77/32 سال و میانگین مدت ازدواج در 98/3 ±24/8 سال وارد مطالعه گردیدند. بیشتر زنان آسیبدیده درسنین 20 تا 35 و مردان نیز اکثرا کمتر از 40 سال بودند و اکثرا نیز در سالهای اولیهی ازدواج اقدام به همسرآزاری کرده بودند. تقریبا نیمی ازمردان همسرآزار، اعتیاد به مواد مخدر داشتند و در حدود 80 درصد، موارد سابقهی خشونت قبلی وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به این که اعتیاد به مواد مخدر و پایین بودن سطح سواد همسر از عوامل مهم در بروز خشونت علیه زنان بود، لزوم اتخاذ تدابیر لازم در راستای پیشگیری از اعتیاد زوجین از راهکارهای مهم پیشگیری از خشونت علیه زنان خواهد بود.
آموزش و جنسیت در ایران
حوزه های تخصصی:
عوامل بسیاری در ایجاد نابرابری آموزشی دخالت دارد که از جمله ی آن ها می توان به جنگ، فقر،نژادپرستی، کش مکش های داخلی و سیاست های غلط آموزشی اشاره کرد. محرومیت از آموزش، هنگامی که دختران به طور خاص مورد توجه قرار می گیرند، وضع اسفناکی به خود می گیرد، زیرا عامل بازدارنده ی دیگری به نام جنسیت مطرح می شود که تحت تأثیر عوامل فرهنگی و باورهای منفی درباره ی دختران، تبعیض آموزشی مضاعفی را علیه آنان رقم می زند.
در پژوهش حاضر که توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش کتاب خانه ئی جمع آوری شده است، به دلیل نقش غیر قابل تردید آموزش زنان بر توسعه ی کشور، سعی شده است وضعیت آموزش دختران کشورمان به لحاظ کمی و کیفی واکاوی شود، تا از این راه زمینه های نابرابری آموزشی بر اساس جنسیت و علل و عوامل این نابرابری ها مورد شناسایی قرار گیرد و راه کارهایی برای رفع معضلات و تنگناهای موجود ارائه شود.
نقش شخصیت تاریک و شکفتگی در دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش شخصیت تاریک و شکفتگی در پیش بینی دل زدگی زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین شهر اصفهان بود که تعداد 106 زوج (212نفر) به شیوه تصادفی انتخاب و پرسش نامه دل زدگی زناشویی (پاینز، 1996)، شخصیت تاریک (جانسون و وبستر، 2010) و شکفتگی (دینره، 2008) را پاسخ دادند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره (گام به گام) استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادند که از بین مولفه های شخصیت تاریک (خودشیفتگی، پسیکوپاتی و ماکیاولیستی)؛ مولفه خودشیفتگی و پس از آن متغیر شکفتگی، بیش ترین سهم را در پیش بینی دل زدگی جسمانی داشتند. هم چنین، متغیر شکفتگی و نمره کل شخصیت تاریک (کل) بهترین پیش بینی کننده دل زدگی عاطفی بودند. در مورد دل زدگی روانی نیز شکفتگی و خودشیفتگی به ترتیب بیش ترین قدرت پیش بینی را دارا بودند. در مجموع، مشخص شد که می توان دل زدگی زناشویی زوجین را بر اساس ویژگی های شخصیتی آن ها تببین کرد.
رابطه ساده و چندگانه آزار عاطفی و اختلال های روانی در زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه آزار عاطفی، به صورت آزار کلامی انتقاد، بی توجهی کناره گیری، سلطه گری، و محدودیت اجتماعی، با اختلال های روانی در زنان شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.نمونه پژوهش را 151 نفر از زنان ساکن مناطق مختلف آموزش و پرورش شهرستان اصفهان تشکیل می دهند، که به صورت تصادفی خوشه یی انتخاب شدند و ابزار پژوهش نیز، پرسش نامه های SCL-90-R و مقیاس آزار عاطفی است.تحلیل داده های پژوهش، با استفاده از آماره های هم بستگی و رگرسیون، نشان می دهد که میان آزار عاطفی و ابعاد واکنش جسمی، افسردگی، حساسیت بین فردی، ترس مرضی، افکار پارانویید، اسکیزوفرنی، وسواس اجبار، اضطراب، و پرخاش گری، هم بستگی معنادار وجود دارد و آزار عاطفی، پیش بینی کننده اختلال های روانی در زنان است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر زوج درمانی روایتی و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز بود. بدین منظور 45 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم ایرانی مقیاس شیوه های برخورد در تعارضات زناشویی استفاده شد. جلسات درمانی هفته ای یکبار و بر اساس پروتکل درمانی برای گروه های آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در تاکتیک های حل تعارض تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه های پژوهش مبنی بر تاثیر زوج درمانی های روایتی و رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض تایید شد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی باعث تغییر تاکتیک های حل تعارض می شود.
جرم شناسی مزاحمت جنسی و خیابانی علیه زنان و دختران در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از اشکال خشونت جنسی که در قانون آمده عبارت است از مزاحمت بانوان و دختران که به آن مزاحمت جنسی نیز اطلاق می گردد. زنان هر روزه با تروریسم به شکل مزاحمت جنسی در خیابان – که به مزاحمت خیابانی مشهور است- مواجه هستند. شمار معدودی از زنان در برخی اماکن و بعضی اوقات از مزاحمت خیابانی نگرانی نداشته اند، اما کمتر می توان زنی را یافت که از این گونه تروریسم پرهیز نکند. پژوهش حاضر در صدد ارایه پاسخی درخور به سؤال؛ آیا صرف قانون گذاری می تواند زنان و دختران را از خشونت ها و تبعیض هایی که از نظر فرهنگی مجاز شناخته شده اند، مصون بدارد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین اماکن عمومی پرتردد، نوع وسیله نقلیه مورد استفاده و ساعت رفت و آمد با مزاحمت جنسی (خیابانی) اتفاق افتاده رابطه وجود دارد.