درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۱ مورد.
۱۰۱.

دوره شکل گیری و انتقالی دالما (؟!)؛گاهنگاری مطلق فرهنگ و سنت سفالی دالما بر اساس تاریخ گذاری های جدید با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دالما گاهنگاری مطلق AMS دوره شکل گیری دالما شمال غرب ایران زاگرس مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
بازه زمانی انتهای فرهنگ حاجی فیروز و شروع دوره دالما و همچنین شکل گیری، بسط و توسعه فرهنگ دالما به مناطق همجوار ازجمله کردستان، زنجان و زاگرس مرکزی و نیز منشاء این فرهنگ همواره یکی از موضوعات داغ و مورد بحث در ارتباط با باستان شناسی دوره دالما در این مناطق بوده است. با یافته شدن شواهد فرهنگ دالما در منطقه نخجوان و به دلیل نزدیکی این منطقه به معادن اصلی ابسیدین ازیک سو، و نزدیکی آن به یکی از گذرگاه های اصلی ورود به شمال غرب ایران ازسوی دیگر، چگونگی و چرایی حضور این فرهنگ و سنت سفالی در این منطقه از قفقاز و نیز گاه نگاری آن برای فرهنگ دالما از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این نوشتار، کوشش بر این خواهد بود تا با ارائه گاه نگاری جدید منشأ این فرهنگ و فاز شکل گیری و انتقالی از انتهای نوسنگی جدید به دوره مس و سنگ قدیم مورد بحث قرار گیرد. پرسش های اساسی و بنیادین در ارتباط با این فرهنگ ازجمله چگونگی گذار جوامع حاجی فیروز به فرهنگ دالما، بازه زمانی دقیق این فرهنگ در شمال غرب ایران، زاگرس مرکزی و نیز مناطق واسط و بینابینی مابین دو منطقه زاگرس شمالی و مرکزی و نیز منشاء اولیه این فرهنگ بدون پاسخ باقی مانده است که در این نوشتار سعی بر این خواهد بود که بر اساس یافته های جدید تا حد امکان به برخی از این پرسش ها و ابهامات پاسخ داده شود. در این نوشتار با بررسی تمامی تاریخ گذاری های مطلق صورت گرفته در منطقه شمال غرب ایران و زاگرس مرکزی از کاوش های دالماتپه، سه گابی، گودین در دهه 1960 و 1970 نمونه های جدید تاریخ گذاری در محوطه هایی مانند دَوَه گُز خوی، کول تپه گرگر، نادعلی بیگ سنقر مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس با بررسی نمونه های انجام شده در منطقه قفقاز جنوبی و در محوطه های نخجوان تپه و اوچان آغیل گاه نگاری مطلق جدیدی برای دوره شکل گیری و خود فرهنگ دالما ارائه گردد. بر اساس نتایج تاریخ گذاری مطلق صورت گرفته بازه زمانی 5400/5350 – 5000 ق.م. برای دوره شکل گیری و انتقالی دالما و بازه زمانی 5000-4500 ق.م. برای دوره دالما پیشنهاد می شود.
۱۰۲.

شناسایی ترکیبات شیمیایی النگوهای شیشه ای به دست آمده از محوطه کرانه ای بندر کنگ قدیم و پَسکرانه ای شمد دیده بان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: النگوهای شیشه ای ترکیبات عنصری میکروپیکسی خلیج فارس بندر کنگ شمد دیده بان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۹۸
در این طرح پژوهشی، 39 نمونه از مصنوعات شیشه ای به دست آمده در محوطه های باستانی بندر کنگ قدیم و شمد دیده بان در ساحل بخش شمالی و پسکرانه ای خلیج فارس که قدمت آن ها به قرون میانی و متأخر دوران اسلامی برمی گردد، برای مطالعه و اندازه گیری ترکیبات عنصری انتخاب شده اند. این مصنوعات شیشه ای شامل سی نمونه النگوی شیشه ای سیاه رنگ، چهار نمونه ظروف شیشه ای با رنگ های سبز، آبی، قهوه ای و سفید، و پنج نمونه نیز از پسماندها و باقیمانده مواد اولیه تولید شیشه است. هدف اساسی در این پژوهش شناسایی ترکیبات شیمیایی و بررسی مواد اولیه استفاده شده در ساخت النگوهای شیشه ای دو محوطه بندر کنگ و شمد دیده بان در سواحل خلیج فارس و میانه دوره اسلامی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد تمام شیشه های آنالیزشده از این دو محوطه، در گروه شیشه های سیلیکا-سودا-آهک طبقه بندی می شوند و بر اساس درصد وزنی اکسید منیزیم و اکسید پتاسیم اندازه گیری شده در این نمونه ها که بیشتر از 5/2 درصد است، در ساخت آن ها از خاکستر گیاهان به عنوان گدازآور و منبع اصلی تأمین سودا استفاده شده است. همچنین نتایج ترکیبات عنصری نشان می دهد که نوع گدازآور استفاده شده در ظروف آنالیزشده و النگوها با یکدیگر متفاوت است. ازطرف دیگر، بررسی نتایج آنالیز عنصری نشان می دهد سیلیس استفاده شده در النگوهای دو محوطه نیز کاملاً با یکدیگر متفاوت اند و از منابع متفاوتی تأمین شده اند.
۱۰۳.

بررسی و تحلیل باستان شناختی آثار و استقرارهای دوره اشکانی حوضه آبریز قزل اوزن در محدوده شهرستان ایجرود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: دوره اشکانی ایجرود گلابر سفال اشکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۰
شهرستان ایجرود واقع در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی ، دارای ویژگی هایی است که شناخت کم و کیف محوطه های باستانی آن در دوره اشکانی، می تواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی این دوره، در غرب و تا حدی شمال غرب کشور یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت، تغییرات و تطورات فرهنگی منطقه در دوره اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا بررسی حوزه جغرافیایی دهستان گلابر و بخش شمال غربی رودخانه ایجرود در دهستان ایجرود پایین، طی دو فصل انجام شد. نتیجه این بررسی ها، شناسایی جمعاً ۱۰۰ محوطه باستانی (۶۸ محوطه در دهستان گلابر و ۳۲ محوطه در بخش شمال غربی دهستان ایجرود پایین) بود که از این بین، ۳۵ محوطه دارای آثار اشکانی است. مطالعه گونه شناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری محدوده بررسی در این دوره، از نتایج مهم این پژوهش است که بر اساس آن ها مشخص گردید در دوره مذکور استقرارها نسبت به دوره قبل (هخامنشی) از نظر تعداد، افزایش چشمگیری داشته و حتی استقرارهای دوره بعد (ساسانی) به اندازه دوره اشکانی نیست؛ این نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره قبل است. همچنین، مشخص شد که بیشتر استقرارهای منطقه، روستاهای کوچک و تعداد کمی روستاهای بزرگ هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. به نظر می رسد، فرهنگ مادی منطقه در دوره اشکانی، ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی-محلی که آن را از سایر مناطق غرب و شمال غرب کشور تا حدی متمایز می کند، نهایتاً بخشی از گستره فرهنگی غرب و شمال غرب کشور است.
۱۰۴.

تأملی در اثبات هوّیت واقعی و محتوای تاریخی نقش برجسته اردشیر بابکان در نقش رجب فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نقش برجسته ساسانی اردشیر بابکان اهورامزدا نقش رجب مطالعات باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
نقش برجسته های ساسانی از منابع و مآخذ بزرگ و ارزشمند دوره ساسانی به شمار می روند و به مثابه معیارهای اصیلی هستند که می توان مدارک به دست آمده از مطالعات باستان شناسی و تاریخی را با آنها سنجید و به کشفیات و نتایج مهمی دست یافت. این آثار ارزشمند نمودار بخش وسیعی از هنر، فرهنگ و روش سیاسی و مذهبی ساسانیان هستند، زیرا هر یک از آنها به منظورِ بیان و انتقالِ یک مفهوم و واقعه ای صادق خلق شده اند. از آنجا که ظهور ساسانیان از اهمیت خاصی در فرایند کلی تاریخ ایران برخوردار است، لازم است تا وضعیت دقیق یافته های باستان شناسی- خاصه نقش برجسته های این دوره- روشن گردیده و محتوای تاریخی آنها از هر گونه ابهام و تاریکی زدوده شود. بر این اساس، مهمترین هدف این مقاله روشن ساختن هویت واقعی شخصیتهای حاضر در نقش برجسته مورد بحث و بیان محتوای تاریخی و درک مفهوم و پیامِ مرموزِ موجود در آن است. نتایج مطالعات نشان میدهد که (۱) اعطا کننده حلقه سلطنتی در نقش برجسته اردشیر بابکان در نقش رجب فارس کسی نیست جز اهورامزدا. انتساب این شخصیت به موبدان موبد یا هر شخصیت فانی دیگر اساس علمی و منطقی ندارد؛ (۲) ازدواج اردشیر بابکان با دختر اردوان پنجم و به دنیا آمدن شاپور اول در نتیجه، این ازدواج، کذب محض بوده و مأخوذ از یک افسانه عامیانه است.
۱۰۵.

مهرها و اثر مهرهای تپه خیبر روانسر، کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: روانسر تپه خیبر مهر آغاز ایلامی عصر آهن کاسی آشور نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۵
مهرها و اثر مهرها مدارک مهمی از روابط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع گذشته هستند که می توان با مطالعه آنها اطلاعات خاصی از سطح و میزان روابط ساکنان باستانی محوطه و منطقه را با دنیای پیرامون آن به دست آورد. کشفیات پیشین در منطقه زاگرس مرکزی و به ویژه استان کرمانشاه حاکی از این است که مهرها پیشینه طولانی و ریشه داری دارند که در تپه گیان حداقل به دوره مس وسنگ قدیم باز می گردد. به رغم اهمیت یافته های چغا ماران، دهسوار و تپه تیلینه، شمار محوطه های شناخته شده دارای مجموعه مهرها و اثر مهرها در غرب زاگرس مرکزی بسیار اندک است و همچنان تصویر روشنی از سطح پیچیدگی های محوطه های باستانی منطقه به ویژه به استناد مهرها و اثر مهرها و همچنین فناوری و سبک تراش مهرها در این منطقه در دست نیست. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند تا در این پژوهش بنیادی، با روش توصیفی و رویکرد مقایسه ای به معرفی مهرها و اثر مهرهای تپه خیبر روانسر بپردازند، تا ضمن نشان دادن اهمیت این محوطه در میان محوطه های منطقه، شواهدی از چند هزار سال استفاده از ابزارهای مالکیت در این مکان را در اختیار پژوهشگران قرار دهند. یکی از پرسش های اساسی در رابطه با این یافته ها این است که این یافته ها مربوط به کدام بازه زمانی هستند و تاثیر کدام یک از سبک های مهر تراشی را نشان می دهند؟ مجموعه کنونی تپه خیبر شامل ۶ مهر استامپی، ۴ مهر استوانه ای و یک اثر مهر است که به دوره مس وسنگ تا دوره اشکانی تاریخگذاری می شوند.
۱۰۶.

محوطۀ نیسک آباد سردشت، استقرارگاه اشکانی در حاشیۀ رودخانۀ زاب کوچک

کلید واژه ها: زاب کوچک سردشت سفال اشکانی نیسک آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۷
محوطه نیسک آباد در فاصله 5.5 کیلومتری جنوب شرقی شهر سردشت، 5 کیلومتری جنوب شهر ربط و 1 کیلومتری شمال روستای نیسک آباد در امتداد ساحل غربی رودخانه زاب کوچک قرار دارد. کاوش این محوطه در سال 1394 ه .ش.، به مدت دو ماه در راستای پروژه نجات بخشی پشت سد سردشت و هم چنین مطالعه چشم انداز باستان شناسی منطقه، به ویژه در دوره های پیش از تاریخی و تاریخی به انجام رسید. در محوطه نیسک آباد درمجموع تعداد چهار ترانشه ایجاد گردید. کاوش در این ترانشه ها منجر به شناسایی بقایای معماری (دیواره های سنگ چین از نوع سنگ های رودخانه ای)، قطعات متعدد سفال و ابزارهای سنگی شده است. مطالعه بقایای معماری و نمونه سفال های محوطه نیسک آباد نشان دهنده تک دوره ای بودن محوطه و سکونت کوتاه مدت گروه های انسانی در این محل بوده است. براساس مطالعات صورت گرفته، فرم سفال های محوطه را انواع: کاسه، پیاله، کوزه، دیگچه و خمره تشکیل می دهند. تزئینات ایجاد شده برروی سفال ها شامل نقوش افزوده (طنابی شکل)، نقوش کنده و نقش مهرزده هستند. در کنار سفال های گونه معمولی، تعدادی محدودی سفال جرینگی نیز شناسایی شده است. یکی از پرسش های اصلی مطرح شده در پژوهش حاضر این است که، فرم و خصوصیات فنی سفال های اشکانی محوطه نیسک آباد با کدام مناطق قابل مقایسه هستند؟ در این راستا، سفال های اشکانی محوطه علاوه بر قابل مقایسه بودن با محوطه هایی نظیر قلعه یزدگرد، قروه کردستان، محوطه های حوزه همدان، لرستان و شمال غرب ایران، دارای برخی ویژگی های بومی و محلی نیز هستند. به نظر می رسد مطالعه، ارزیابی و بررسی داده های فرهنگی محوطه نیسک آباد بتواند در روشن تر شدن وضعیت فرهنگی دوره اشکانی در منطقه مؤثر باشد.
۱۰۷.

معرفی و تحلیل بنای زیج منیژه سر پل ذهاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: زیج منیژه سر پُل ذهاب کاروانسرا کوشک رصدخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۳
بناهای بسیاری در سرزمین پهناور ایران وجود دارد که از جهت گاهنگاری و کاربری دارای مشکل اند، زیج منیژه از جمله این بناهاست که در نزدیکی سرپل ذهاب کرمانشاه واقع شده و نظرات گوناگون در مورد آن ابراز شده است. این بنا، بنایی سنگی با ملات گچ است که ابعاد آن ۵۷×۳۵/۵ متر و با پلان مستطیل شکل است. تاکنون هیچ گزارش و مطالعه دقیقی در مورد این اثر به چاپ نرسیده است. برخی از محققین در اشاراتی گذرا این بنا را کاروانسرای دوره ساسانی قلمداد نموده، برخی دیگر کوشک و تعدادی رصدخانه را به عنوان کاربری بنا ذکر کرده اند. در این پژوهش، کلیه مدارک موجود و اشارات تاریخی گردآوری گردید و اساس کار بر فعالیت های میدانی متمرکز گردید و بنا به دقت از نظر پلان، مصالح و دیگر ویژگی ها بررسی و مطالعه شد. هدف از این پژوهش، مشخص نمودن کاربری بنا با توجه به شواهد برجامانده از آن و مقایسه بنا با سایر بناهای مشابه از لحاظ ویژگی و سبک معماری می باشد. از مهم ترین نتایج این پژوهش پیشنهاد کاربری این بنا به عنوان یک کوشک یا کاخ کوچک و اتراقگاه موقت است.
۱۰۸.

مقدمه ای بر دست ساخته های چوبی قرون هشت تا یازده هجری قمری بوانات

کلید واژه ها: دوران اسلامی بوانات منبت گره چینی منبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۱
چوب، ماده خامی مناسب برای بروز ذوق، استعداد، هنر و خلاقیت صنعتگران و هنرمندان در دوران مختلف بوده است. هنرمندان ایرانی در دوران اسلامی هم چون دیگر صنایع، در زمینه هنرهای مرتبط با چوب نظیر: خراطی، منبت، گره چینی و خاتم سازی، نفیس ترین آثار را خلق کرده اند. طی دوران اسلامی در ساخت عناصر معماری بناهای مذهبی مانند در، محجر و منبر از چوب آثار نفیسی ساخته شده که بررسی آن ها ازنظر سیر تکامل و تحول صنایع وابسته به چوب به عنوان بقایای مادی فرهنگی دوران اسلامی و همچنین واکاوی مضامین نقوش و کتیبه های مذهبی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده که با توجه به اهمیت موضوع تاکنون مطالعات چندانی در این راستا صورت نگرفته است. طی بررسی باستان شناسی که در سال 1394 ه .ش. به منظور شناسایی آثار تاریخی فرهنگی شهرستان بوانات صورت گرفت، آثار چوبی متعددی شناسایی و مورد بازدید قرار گرفت که پژوهش پیشِ رو در راستای معرفی و تحلیل یافته های موجود است. در این راستا، پرسش های پژوهش عبارتنداز: از دوران اسلامی بوانات چه آثار چوبی به جای مانده و عناصر تزئینی و مضامین کتیبه های آن ها چیست؟ از مسجد جامع بوانات و امامزاده حمزه بزم دست ساخته های چوبی مختلفی شامل: در، پنجره، منبر و محجر چوبی باقی مانده که ظرافت و تبحر در ساخت آن ها چشمگیر است. از آنجا که دو بنای موردبررسی به عنوان مسجد و امامزاده دارای کاربری مذهبی بوده، عموم کتیبه ها نیز شامل: آیات قرآن، شهادتین، شهادت ثلاثه، صلوات و نام امامان بود که نشان از تأثیر مذهب تشیع بر صنعت و هنر این دوره است. از آنجا که تنها در بناهای مسجد و امامزاده آثار به خوبی حفظ شده اند، می توان نقش و اهمیت مذهب و قداست را در حفظ آثار فرهنگی و تاریخی بازجست. هم چنین ظروف چوبی که پیش تر از غار کان گوهر به دست آمده بود نیز مورد تاریخ گذاری قرار گرفت که درنهایت آثار چوبی بوانات با توجه به کتیبه های موجود در بناها به قرن هشتم هجری قمری، و دوره صفویه تاریخ گذاری شدند.
۱۰۹.

پژوهش های باستان شناسی در محوطه های باستانی دره رودخانه سیروان؛ شهرستان های سنندج و سروآباد استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کردستان سروآباد سد نی آباد دوره اشکانی استقرار فصلی گورستان گور خمره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
بررسی باستان شناختی بخشی از دره رودخانه سیروان در حد فاصل شرق شهرستان سروآباد و غرب شهرستان سنندج در جنوب غربی استان کردستان طی مهرماه ۱۳۹۶ به انجام رسید. منطقه مورد بررسی با ارتفاعات متعددی که پوشیده از درختان بلوط و بَنه است محصور شده و دره، شکلی V مانند به خود گرفته که عرض اندک و شیب تندی دارد. این وضعیت شرایط ایده آلی برای شکل گیری محوطه ها و استقرارهای انسانی نیست و به همین دلیل، پیش از بررسی نیز انتظار کشف محوطه های متعدد، منطقی نبود. این بررسی تنها نواحی آبگیر سد نی آباد را در بر می گرفت، که در نتیجه آن مجموعاً ۱۱ محوطه شناسائی گردید. قدیمی ترین محوطه به دوره اشکانی تعلق دارد و یافته های کهن تری از این بررسی به دست نیامد. از این دوره ۶ محوطه شناسائی شده است. پس از این دوره، یافته هایی از قرون ۴ تا ۶ هجری قمری تنها در یک محوطه شناسایی شد. کمبود محوطه های باستانی در محدوده دره به احتمال زیاد با جریان های زمین ریخت شناسی و وضعیت توپوگرافی دره در ارتباط است تا هرچیز دیگر. فقدان اراضی قابل کشاورزی، سنگلاخی بودن منطقه و شیب بیش از حد اراضی واقع در دره باعث شده تا در سرتاسر منطقه تنها ۹ محوطه باستانی و دو گورستان شکل بگیرد. قرارگیری در شیب دامنه ها و تک دوره ای بودن محوطه ها باعث گردیده در اغلب محوطه ها ما تنها شاهد وجود شمار اندکی قطعه سفال باشیم که به ظاهر در بستری طبیعی و فاقد هر گونه نهشته باستان شناختی پراکنده هستند. برای شناخت محوطه های در خطر دره طی طرح عمرانی، چهار مورد از آنها مورد گمانه زنی قرار گرفت که سه محوطه دارای بقایای استقرار فصلی بود و در محوطه ده کهنه ۱، گورستانی از دوره اشکانی آشکار گردید که یک گور چاله ای ساده و یک گور خمره ای از کاوش آن آشکار گردید. ظاهراً در طول تاریخ به دلایل پیش گفته، دره رودخانه سیروان در محدوده روستاهای نگل تا نی آباد دارای استقرارهای متعدد و چندان مهمی نبوده و با توجه به شرایط محیطی و توپوگرافی شاهد آبادانی و رونق این نواحی نیستیم. الگوی پراکندگی مکان های باستانی و وضعیت ظاهری نهشته های باستان شناختی نشان می دهد که الگویی مشابه با امروز در منطقه حکمفرما بوده است. در حال حاضر، در شش ماه از سال، مردم منطقه در خانه ها و اتراقگاه های پراکنده واقع در زمین کشاورزی و باغ خود در حاشیه رودخانه زندگی می کنند و طی فصل سرد سال به روستا باز می گردند. بدون تردید، این الگو به دلیل محدودیت های زیست محیطی شکل گرفته و ادامه یافته است. 
۱۱۰.

هم سنجی نتایج بررسی آرکئوژئوفیزیک با کاوش های باستان شناسی در تپه خیبر روانسر، کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روانسر تپه خیبر بررسی آرکئوژئوفیزیک مغناطیس سنجی عصر آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۶
پروژه باستان شناسی تپه خیبر از بهار 1397 آغاز گردید و تاکنون سه فصل از آن ادامه یافته است. با توجه به ابعاد و اندازه تپه خیبر و حجم بالای نهشته های باستان شناسی، باستان شناسان راه طولانی برای مطالعه این محوطه پیش رو دارند. در آغاز پژوهش های باستان شناختی در تپه خیبر، انتخاب محل کاوش یکی از موضوعات مهم در راهبرد کاوش این محوطه به شمار می رفت. از این رو، هیئت پیش از هر چیز مصمم بود تا در آغاز کاوش های میدانی، بررسی هایی به منظور پی بردن به وضعیت بقایای زیر سطح در محل هایی انجام دهد که ساختارهای معماری کاملاً مدفون شده اند. در همین راستا، فصل نخست به بررسی آرکئوژئوفیزیک اختصاص یافت که با روش مغناطیس سنجی در خرداد ماه 1397 به انجام رسید. یکی از اهداف این بررسی مکان یابی آثار و روشن نمودن وضعیت بقایای مدفون در رأس محوطه بود. به همین دلیل، محدوده ای به ابعاد سه هزار مترمربع بررسی شد که آنومالی های این بخش حاکی از وجود ساختارهای حرارت دیده ای بود که احتمالاً سازه های آجری را نشان می داد. با توجه به پراکندگی آجرهای عصر آهن در سطح این بخش و اهمیت تپه خیبر به عنوان یک مرکز مهم عصر آهن، هیئت امیدوار بود تا با کاوش در این بخش بقایای معماری از این دوره بیابد. با کاوش (1397) دو ترانشه 10×10 در محدوده آنومالی ها، بقایای سازه های آجری آشکار گردید که ظاهراً بقایای دو ستون (جرز) بزرگ مستطیل شکل آجری هستند که از آجرهای عصر آهن ساخته شده اند. نتیجه کاوش نشان داد که آجرهای عصر آهن در بافتی ثانویه و در یک بنای بزرگ دوره اشکانی مجدداً به کار رفته اند. این نکته نشان داد که هرچند بررسی های آرکئوژئوفیزیک به خوبی توانست در خصوص محل و ماهیت بقایای مدفون در محدوده بررسی شده اطلاعات سودمندی در اختیار قرار دهد، به کارگیری دوباره این مصالح در دوره باستان باعث دورشدن هیئت از دست یابی به پاسخ پرسش های خود شد. از این رو، باید توجه داشت که مسئله استفاده دوباره از مصالح قدیمی و فرایندهای و چرخه های استفاده و بازاستفاده از مواد فرهنگی در محوطه های چند دوره ای ممکن است به پیچیدگی مسائل کار میدانی بیفزاید و حتی در مواردی چون تجربه کنونی باعث سردرگمی شود.
۱۱۱.

تأملی نو بر قفل های دورۀ صفویه ازمنظر فرم، نقش و عملکرد

کلید واژه ها: قفل سازی نماد و نشانه شناسی دوره صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۶۶
هنر و صنعت قفل سازی هم چون دیگر هنرهای فلزی ایران به نوعی بازتاب آداب، عقاید و سنن مردم این سرزمین است. این هنر، درآمیختگی ظریفی از زیبایی شناسی با فولاد و آهن است و درنهایت به هم نشینی قابل تأمل هنر و صنعت می انجامد؛ از این رو، می توان دریافت که با مقوله ای ارزشمند مواجه هستیم که ظرفیت های گوناگون بصری، فرمی و زیبایی را در خود نهفته دارد. هدف از انجام این پژوهش، ضمن دسته بندی قفل ها و ویژگی های فرم و نقش، شناخت قابلیت ها و کارکردهای متفاوت، به رمزگشایی نقوش و سنت ها و باورهای پیرامون آن ها می پردازد. پرسش اصلی پژوهش و مطرح در مورد این موضوع آن است که، نقش مایه های قفل های دوره صفویه از کجا اقتباس شده است؟ ویژگی های فرمی و مفهومی نقوش به کاررفته در قفل های دوره صفویه چگونه است؟ و تا چه میزان با جنبه های اعتقادی دوره صفویه ارتباط دارد؟ این پژوهش از نوع بنیادی و به لحاظ ماهیت به شیوه توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای و با تکیه بر توصیف، تحلیل و تاریخ خواهد بود. در این گفتار، سعی بر این بوده است که بیان نماید در دوره صفویه قفل علاوه بر جنبه حفاظتی کاربردی) برخوردار از جنبه آئینی بوده و رابطه مستقیم و تنگاتنگ با سنت اسلامی داشته است. بنابراین با تحلیل نقوش و کتیبه های به جای مانده بر قفل ها می توان دریافت که نقوش براساس کارکرد قفل، توسط هنرمند ابتدا انتخاب و سپس طراحی شده اند. بر این اساس می توان کارکرد کاربردی، کارکرد مذهبی و کارکرد طلسم گونه برای قفل های این دوره مطرح نمود.
۱۱۲.

بررسی تغییرات جمعیتی و پراکنش مکانی جوامع عصر آهن ایران با رویکرد باستان شناسی محیطی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عصر آهن دیرین اقلیم رویداد اقلیمی خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۷
در مطالعات باستان شناسی عصر آهن ایران، پرداختن به تعاملات انسان و محیط تا اندازه زیادی مغفول مانده است و با توجه به وقوع نوسانات اقلیمی، طی این دوره فرهنگی، لازم است از این منظر نیز مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهم ترین محدودیت های این مطالعه، کمبود تاریخ گذاری های مطلق و گاهنگاری های نسبی معتبر برای اغلب محوطه های عصر آهن است. همچنین، این محوطه ها که اکثراً ویژگی گورستانی دارند، فاقد قابلیت لایه نگاری فرهنگی هستند. در این پژوهش، فراوانی و پراکنش مکانی اغلب محوطه های گورستانی و استقراری کاوش/ بررسی شده این دوره در مناطق شمال ایران مرکزی، شمال، شمال غربی و غرب ایران طی مراحل سه گانه عصر آهن بر اساس تغییرات اقلیمی مورد تحلیل قرار گرفته اند. پژوهش های دیرین اقلیم در منطقه جنوب غربی آسیا نشان دهنده افزایش خشکی آب و هوا در عصر آهن II (۸۰۰ –۱۲۵۰ ق.م.) هستند. بنابراین، به نظر می رسد کاهش جمعیت در برخی مناطق و جابه جایی های جوامع انسانی وهمچنین، نظام معیشتی عمدتاً کوچ رو گله داری طی عصر آهن در ارتباط با رویدادهای اقلیمی خشک بوده اند.
۱۱۳.

تپه گاوور قلعه سی، استقرارگاهی از فرهنگ کورا-ارس در چالدران، شمال غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شمال غرب ایران چالدران گاوور قلعه سی مفرغ قدیم کورا-ارس سفال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۱
در اواخر هزاره چهارم ق.م، فرهنگی در قفقاز، شمال غرب ایران و شرق آناتولی شکل می گیرد که دامنه گسترش و نفوذ آن تا زاگرس مرکزی، مرکز و شمال ایران و حتی فلسطین امروزی گسترش پیدا می کند که به فرهنگ یانیق، ماورای قفقاز و یا فرهنگ کورا-ارس معروف است. در این دوره، شمال غرب ایران، شاهد افزایش وسعت محوطه ها، تغییر ناگهانی سفال و نیز افزایش بی سابقه ای در تعداد محوطه های استقراری است که نشان از نفوذ یک سنت فرهنگی جدید دارد. سنت سفال های نخودی منقوش دوره پیشین (مس و سنگ) تقریباً منسوخ شده و سفال های خاکستری سیاه داغ دار با نقوش کنده، جایگزین این سفال ها می شوند. هم زمان با نفوذ فرهنگ کورا-ارس به شمال غرب ایران، منطقه چالدران نیز تحت تاثیر این فرهنگ قرار می گیرد. تپه گاوور قلعه سی، استقرارگاهی در دشت میان کوهی چالدران است که دارای شواهدی از فرهنگ کورا–ارس است. این محل که در فاصله ۲۳ کیلومتری شمال غرب شهر چالدران واقع شده، در راستای بازدید از آثار شهرستان مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی باستان شناختی، حاکی از این است که این محل، محوطه ای تک استقراری است که در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم ق.م شکل گرفته و دارای آثار و شواهدی (معماری سنگی و سفال های خاکستری) از این دوره فرهنگی است. سفال های این محوطه، بیشترین تشابهات را با سفال های یانیق تپه، محوطه کهنه شهر (رَوَض) چالدران، تپه باروج مرند، محوطه دوزداغی خوی و تپه های وزون و کول تپه II جمهوری آذربایجان دارند. در این پژوهش، سفال های گردآوری شده در بررسی باستان شناسی تپه گاوور قلعه سی، مطالعه و مورد تحلیل باستان شناختی قرار می گیرد.
۱۱۴.

آنالیز متریک و شیمیایی سفال های مجموعۀ قیطریه به منظور بررسی و مطالعۀ استانداردسازی و سازمان تولید

کلید واژه ها: آنالیز متریک آنالیز شیمیایی استانداردسازی سازمان تولید سفال قیطریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۷
سفال خاکستری و فرهنگ وابسته به آن در هزاره دوم پیش ازمیلاد، همواره از موضوعات بحث برانگیز در باستان شناسی ایران بوده است. عدم شناخت لایه های استقراری وابسته به گورستان های این دوره و محدودیت در دستیابی به مدارک و شواهد سکونت، امکان پژوهش در زمینه اقتصادی اجتماعی جوامع وابسته به این گورستان ها را محدود کرده است؛ از این رو، مطالعه مواد فرهنگی به دست آمده از گورها (به ویژه سفال) و تحلیل سازمان تولید و موضوعات وابسته به آن و هم چنین استفاده از ابزار باستان سنجی می تواند دریچه ای جدید در پژوهش های این دوره بگشاید. بنابر همین ضرورت و دیدگاه مجموعه سفال های قیطریه که بالغ بر 78% از آن خاکستری هستند، برای مطالعه و تحلیل استانداردسازی و سازمان تولید مورد آنالیز متریک و شیمیایی (XRF) قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحلیل ها یکسان سازی فرم ظروف، ارتباط نقوش با فرم، رعایت اندازه ها، تنوع استفاده از مواد خام و مراحل آماده سازی مواد را مشخص کرد که این ویژگی ها به متمرکز بودن و استانداردسازی تولید سفال دلالت می کند. با توجه به شاخص های مشهود استانداردسازی در سفال های قیطریه، شواهد وجود کارگاه یا تولید سازمان دهی شده و تخصصی در این مجموعه قابل نتیجه گیری است. گفتنی است که سازمان تولید در مجموعه قیطریه فراتر از یک تولید خانگی یا انفرادی است و اگر بخواهیم کمی محتاطانه تر درخصوص ترسیم سازمان تولید در قیطریه نتیجه گیری کنیم، باید گفت که تولید سفال در قیطریه در مرحله صنعت خانگی و یا احتمالاً در حد صنعت کارگاهی است.
۱۱۵.

تحلیل پایداری فضاهای زیرزمینی دستکند باستانی (مطالعه موردی: شهر زیرزمینی نوش آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای زیرزمینی دستکند تحلیل پایداری مدل سازی عددی روش اجزای محدود نرم افزار Plaxis شهر زیرزمینی نوش آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۶
شهرهای زیرزمینی باستانی مجموعه ای از فضاهای حفرشده به صورت سُنتی در خاک و سنگ است که به دلیل قدمتشان ارزش فرهنگی و تاریخی بالایی دارند، لذا بررسی پایداری و حفظ و نگهداری آن ها بسیار مهم و ضروری است. هدف از انجام این پژوهش بررسی پایداری شهر زیرزمینی اُویی نوش آباد به عنوان یکی از بزرگ ترین شهرهای دستکند باستانی در جهان و از مراکز معروف گردشگری ایران است. بدین منظور، در مرحله اول با نمونه برداری و انجام آزمون های آزمایشگاهی، جنس مواد دربرگیرنده حفریه ها تعیین و سپس ویژگی های ژئوتکنیکی و رفتار مکانیکی آن ها مشخص شده است. در مرحله دوم، بر اساس روش عددی اجزای محدود و استفاده از نرم افزار Plaxis2D، با مدل سازی بخشی از فضاهای قابل دسترسی برداشت شده در این منطقه (سه مقطع عرضی در طول راهروی اصلی)، تحلیل استاتیکی تنش-جابه جایی انجام شده و در نهایت فاکتور ایمنی بررسی شده است. نتایج آزمایشگاهی این مطالعه نشان می دهد که جنس خاکِ دربرگیرنده شهر زیرزمینی از نوع رُس غیرآلی با خاصیت خمیری است. همچنین نتایج مدل سازی نشان می دهد که اگرچه افزایش سطح مقطع حفریه، باعث کاهش فاکتور ایمنی و افزایش مقادیر تنش و جابه جایی اطراف حفریه شده است، با توجه به مقادیر خیلی کم، میزان جابه جایی به دست آمده حفریه ها (در حد چند میلی متر) و فاکتور ایمنی بزرگ تر از یک، در شرایط فعلی راهروهای اصلی از پایداری نسبتاً مناسبی برخوردار است. توجه به دستاوردهای این پژوهش می تواند گامی موثر در راستای تأمین ایمنی بازدیدکنندگان از این مکان و توسعه پایدار منطقه باشد.
۱۱۶.

مطالعۀ فنی و هنری لایه های مختلف دیوارنگاره های تزئینی امامزاده حسین(ع) قزوین

کلید واژه ها: دیوارنگاره رنگ دانه طلاچسبانی ساختارشناسی ملات گچی امامزاده حسین (ع) قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۲
ازجمله آرایه های معماری امام زاده حسین(ع) قزوین که می تواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار پژوهشگران قرار دهد، بخش های باقی مانده از دیوارنگاره های بناست. با توجه به این که در دوره دوم حکومت صفویان قزوین پایتخت بوده، مطالعه بناهای دوره های صفویه و قاجاریه این شهر می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. نسبت به آثار تاریخی موجود، مطالعات اندکی درخصوص شناخت فنی لایه های دیوارنگاره های تاریخی صورت گرفته است. در پژوهش پیشِ رو، شناسایی و شناخت رنگ دانه های مربوط به دیوارنگاره های باقی مانده این بنا مدنظر بوده که درکنار آن، لایه های طلایی رنگ هم موردمطالعه علمی قرار گرفته است. هم چنین جهت تکمیل اطلاعات فنی دیوارنگاره ها، ملات لایه های آستر و بستر در زیر رنگ نیز ازنظر ساختاری و ترکیبات شیمیایی مطالعه شده است. برای شناسایی رنگ دانه های به کاررفته در دیوارنگاره ها و هم چنین مواد استفاده شده در ملات لایه های زیرین دیوارنگاره و ملات کف بنا، ویژگی های هیدرولیکی و ترکیبات معدنی و شیمیایی ملات از XRD, SEM-EDS و میکروسکوپ دیجیتال استفاده شده است. در نتیجه مطالعات مشخص شد که لایه چینی اجرا شده در دیوارنگاره های این بنا از مخلوط گچ و گل سرخ (گل ارمنی، گل هرمز) ساخته شده است. یک لایه بوم کننده سفید برروی لایه چینی استفاده کرده است که روی آن ورق طلا با ناخالصی کم مس اجرا شده است. در دیوارنگاره های مورد مطالعه سه نوع ورق طلا اجرا شده است. رنگ سبز، مخلوطی از رنگ دانه زرنیخ با آبی لاجورد و آبی پروس؛ رنگ سبز-آبی، مخلوطی از رنگ دانه سبز سیلو با سفید لیتوپون؛ رنگ آبی، مخلوطی از رنگ دانه لاجورد و آبی پروس به همراه سفیداب شیخ؛ رنگ قرمز، مخلوطی از قرمز اخرا و زرنیخ نارنجی؛ پرکننده لایه تدارکاتی، مخلوطی از هانتیت و سفیداب شیخ؛ رنگ سیاه قلم گیری، مخلوطی از رنگ سیاه کبالت و رنگ سیاه آهن است. هم چنین ساختار و ترکیبات ملات ها شناسایی شد.
۱۱۷.

سازه های آبی هخامنشی حوضۀ آبریز رودخانۀ پلوار، ناحیۀ پاسارگاد

کلید واژه ها: سدهای تاریخی معماری هخامنشی آبیاری باستانی پاسارگاد شاهنشاهی هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۷
فراهم نمودن آب برای باشندگان سرزمین ایران که در ناحیه خشک و نیمه خشک زمین قرار گرفته است، همواره یکی از مهم ترین چالش های مردمان این سرزمین و حکومت های آن از آغاز شکل گیری نخستین دولت ها تاکنون بوده است. اقلیم کم بارش سبب شده است تا مردمان ایران برای فراهم نمودن آب و در دسترس داشتن آن به نوآوری هایی در این زمینه روی آورند. ساخت کاریز (قنات) یکی از کاربردی ترین روش های بهره مندی از منابع آب زیرزمینی است که پیشینه ابداع و ساخت آن به هزاران سال پیش به ایرانیان نسبت داده شده است. بهره برداری از منابع آب جاری و روی سطح زمین نیز از مهم ترین روش ها و شیوه های معمول درمیان ساکنان ایران و مردمان دیگر سرزمین ها است. در این میان ساخت بندها و سدها روی رودخانه ها و چشمه ها، ایجاد آبراه ها و شبکه های آب رسانی، نوآوری و شیوه ای است در بهره برداری بیشتر و پایدارتر از منابع آب جاری. در حوضه آبریز رودخانه پلوار که پایتخت هخامنشی پاسارگاد در آن جای گرفته است، مجموعه ای گسترده از سازه های آبی تاریخی وجود دارد که شامل چندین بند، آبراه، آبگیر و چشمه است. بندها بیشتر روی شاخه های فرعی رودخانه پلوار ساخته شده است و شبکه های آب رسانی در چندین رشته در پایین دست بندها جای گرفته است. این سازه ها در دشت های دیدگان، مرغاب، پاسارگاد، سرپنیران، کمین و ارسنجان ساخته شده است. این پژوهش به صورت کوتاه به معرفی و چگونگی ساخت سازه های آبی دوره هخامنشی در محدوده موردمطالعه می پردازد. این سامانه های آبی گسترده با درایت و هوشمندی مدیران و مهندسان هخامنشی، آب را به تمامی دشت ها و دره های کوهستانی ناحیه پاسارگاد می رسانده است. آبادی ها و سکونت گاه های عمومی، باغ ها، زمین های کشاورزی، ساختمان ها و مراکز دولتی و در پایان پردیس شاهی کوروش و مجموعه بناهای شاهانه پاسارگاد بخشی از مصرف کنندگان این سامانه های آبی هستند. در ساخت بندها از مصالح خاک رس و لاشه سنگ به کار برده شده و برخی از آݣݣن ها نیز دارای سازه های معماری با بلوک های سنگی تراش خورده است. آبراه ها نیز در چندین مسیر در دامنه تپه ها و صخره ها ایجاد شده است. مطالعات و بررسی ها نشان می دهد ساخت سازه های آبی ناحیه موردمطالعه از دوره فرمانروایی کوروش بزرگ آغاز شده و در دوره داریوش بزرگ گسترش یافته و تا پایان حکومت هخامنشی توسعه و بهره برداری از آن ادامه یافته است.
۱۱۸.

بررسی محوطه های عصر آهن شهرستان بیجار، بر اساس مدلسازی پیش بینی باستان شناختی با روش رگرسیون لجستیک: ارزیابی داده ها، پردازش و کارایی مدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل پیش بینی باستان شناختی GIS شهرستان بیجار عصر آهن رگرسیون لجستیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
یکی از روش های آماری غالب در مدل سازی پیش بینی باستان شناختی؛ رِگرسیون لُجستیک است. مدل احتمالی که این روش به وجود می آورَد، برای اهداف این نوشتار مناسب است. زمانی که متغیر وابسته به صورت ارزش باینِری قابل بررسی باشد، روش رِگرسیون لُجستیک قابل اجراست. در این رویکردِ آماری ارزش باینِری به عنوان متغیر وابسته با ارزش حضور/عدم حضور محوطه باستان شناختی مشخص می شود. نتایج مدل احتمال رویداد یا وقوع (محوطه باستان شناختی) را در ارزش احتمالی بین یک و صِفر نشان می دهد. عوامل زیست محیطی به صورت متغیرهای مستقل تعریف شده اند و رِگرسیون لُجستیک رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته و همچنین ارزش احتمالی متغیر وابسته را در همه نقاط نقشه محاسبه می کند. این نوشتار با چنین رویکردی به مفاهیم آماری و استفاده از مدل سازی به روش رِگرسیون لُجستیک با داده های حاصل از بررسی های میدانی باستان شناسی به تحلیل و تفسیر نتایج در محدوده شهرستان بیجار در استان کردستان پرداخته است. در مجموع، 71 محوطه عصر آهن به عنوان ورودی مدل سازی پیش بینی به ارائه پیشنهادی بهینه به منظور آماده سازی مدل برای این گونه رویکردها در باستان شناسی منجر شد. بااین حال، نتایج جدای از کمک به صرفه جویی در زمان، هزینه و افزایش دقت بررسی های باستان شناختی برای پروژه های آتی، نشان دهنده 90.4 درصد صحت پیش بینی با ارائه مناطق با احتمال بالا و کاهش محدوده بررسی است. همچنین نشان داده شده است که متغیرهای مستقل رودها و آبادی ها بیشترین تأثیرگذاری را بر نتیجه مدل و بر شکل گیری محوطه ها در چشم انداز داشته اند.
۱۱۹.

آیکنوگرافی نماد شتر مصور برروی سفالینۀ گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور

کلید واژه ها: آیکنوگرافی سفال گلابه ای رنگارنگ نیشابور شتر گُمیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۲
سفالینه های گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور یکی از سفالینه های منحصربه فرد دوران اسلامی است که دارای نقوش متنوع و نمادین بسیاری هستند. به نظر نقش مایه های این سفالینه ها در پیوند عمیق با باورهای اساطیری و مذهبی مردم سده های سوم و چهارم هجری قمری به وجود آمده اند؛ لذا تفسیر درست نقوش این سفالینه ها کمک شایانی به درک اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی مردم آن دوران می کند. یکی از نمادهای مصور برروی این سفالینه ها نماد شتری است که برروی کاسه ی گلابه ای رنگارنگ ترسیم شده و در موزه رضا عباسی نگه داری می شود. شتر ترسیم شده برروی این سفال از آن جهت دارای اهمیت است که به نظر گویای مفاهیم عمیق درخصوص تقدیس «شتر» در جامعه نیشابور بوده است. تاکنون برای تفسیر نقش شتر مصور برروی این سفالینه مطالعه هدفمندی صورت نگرفته است؛ لذا نگارندگان درصدد آن هستند نماد شتر مصور برروی سفالینه را در این جستار با روش «آیکنوگرافی» با رویکرد «اروین پانوفسکی» مورد مطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، پرسش های پیشِ رو طرح می گردد؛ مفهوم نمادین شتر مصور برروی کاسه گلابه ای رنگارنگ نیشابور در ارتباط با کوزه و پرنده چیست؟ کاسه گلابه ای رنگارنگ با نقش مایه شتر، در ترکیب بندی با سایر نقوش برگرفته از عقاید کدام قشر جامعه نیشابوراست؟ برای دست یابی به پاسخ پرسش ها روش پژوهش اتخاذ شده برای پژوهش پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد توصیفی-تحلیلیِ تاریخی است که در آن ابتدا نقوش سفال مورد بحث، واکاوی شده و سپس برای تفسیر نماد آن با روش سه مرحله ای پانوفسکی موردمطالعه قرار می گیرد. برآیند حاصل از مطالعه نماد شتر این است که، مضمون نقش شتر با کوزه زیر شکم و پرنده هُدهُد، به نظر برگرفته از اصول تطهیر زرتشتیان و هم چنین جنبه خاصیت درمانی گُمیز شتر در بین مسلمانان سده های سوم و چهارم هجری قمری ساکن در شمال شرق ایران است.
۱۲۰.

گونه های اثرمُهر مقام اَصولی اورارتویی در بسطام

نویسنده:

کلید واژه ها: اورارتو گوی لوح اثرمُهر اصولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۹
اورارتوها از حدود سده نهم تا ششم پیش ازمیلاد، در اطراف دریاچه های ارومیه، سوان، چیلیدر و وان حکومت می کردند. از زمان پادشاهی «روسا دوم» استفاده از گوی ها و نوشتن الواح و ممهور کردن آن ها رواج یافت و از اثرمُهرهای مسطح و استوانه ای به دست آمده اورارتویی می توان اطلاعات بسیاری درباره آن ها کسب کرد. ازمیان انواع اثرمهرهای استوانه ای اورارتویی به نوعی از آن ها می توان پرداخت که متعلق به مقامی با نام «اَصولی» (aṣuli) بوده است. ذکر مقام یا نام اصولی ها بر اثرمهرهای گوی ها و الواح از محوطه های اورارتویی مانند: بسطام، آیانیس، انزاف و کارمیربلور در ترکیه دیده شده است. پیش تر پژوهشگرانی برروی این اثرمهرها پژوهش های محدودی انجام داده و حدس هایی درباره مقام اصلی از این قبیل که اصولی شاهزاده، ولیعهد یا مقامی دیگر است زده اند. نگارنده در این نوشته تلاش کرده است که انواع مهر اصولی ها را در همه محوطه ها با تأکید بر اثرمهرهای بسطام بررسی و به هفت گروه تقسیم بندی کند. درواقع، جزئیات نقش موجودات اساطیری در دو سوی درخت مقدس با توجه به متن و جاسازی کتیبه میخی در بالا و پایین صحنه اثرمهرها تمایزاتی ایجاد می کند. برخی از اثرمهرهای اصولی ها برای نخستین بار انتشار می یابند. پیش تر از این پیشنهادهایی درباره این که اصولی می توانسته شاهزاده، ولیعهد یا مقام دیگری باشد، ارائه شده است. در این نوشته، نگارنده دلایل و احتمالاتی برای این که اصولی مقامی اداری و احتمالاً مهردار بوده ارائه می کند که شاید گاهی می توانسته شاهزاده نیز باشد؛ چراکه اصولی هایی که نام پدرهایشان قابل قرائت هستند، شاه نبودند؛ بلکه مهر آن ها جهت رسمیت بخشیدن استفاده می شده است. هم چنین این احتمال وجود دارد که مهرهای کاملاً مشابه که در محوطه های مختلف به دست آمده احتمالاً به این دلیل است که گوی یا لوح ممهور به مهری خاص از یک محوطه به دیگری ارسال می شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان