فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزش ها از ابتدا به عنوان مفهومی محوری در علوم اجتماعی مطرح بوده اند. مطالعه ی ارزش ها برای تبیین شخصیت و نظام های اجتماعی بسیار مهم وتعیین کننده است. افراد و گروهها در ارزش ها متفاوتند، با توجه به تغییراتی که در سال های اخیر در زمینه ی حضور زنان در عرصه های عمومی بوجود آمده است، پرسش اصلی پژوهش این است که آیا دستیابی زنان به مشاغل جدید توانسته است جهت گیری زنان را به سمت ارزش های توسعه سوق دهد.
دیدگاههای نوین در زمینه ی ارتباط ارزش و توسعه و تغییرات اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد از کارل مارکس تا دانیل بل استدلال می کندکه توسعه ی اقتصادی، تغییرات فرهنگی را ایجاد می کنند. دراین پژوهش تاثیر شغل بر ارزش های توسعه مدار زنان مورد بررسی قرار گرفته است و برای سنجش ارزش های توسعه مدار با یک رویکرد فرهنگی دیدگاههای جامعه شناسی را در زمینه ی تغییرات و توسعه و دیدگاههای روان شناسی اجتماعی در زمینه ی ارزش ها را بررسی کرده و بر اساس مبانی نظری خوشه هایی از ارزش ها را بدست آورده ایم. سپس با ساخت پرسشنامه ی اولیه و انجام مطالعه ی مقدماتی و تحلیل عاملی، خوشه ای از ارزش ها را که روی یک عامل قرار گرفته اند را انتخاب کرده ایم که عبارتند از: جهانی گرایی، عام گرایی، علم گرایی، عقلانیت، رضایت از زندگی وگرایش به کار پویاست.جامعه ی نمونه 534 زن 15-45 ساله شهر شیراز هستند، روش پژوهش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه بود. پرسشنامه دارای روایی صوری و سازه ای است و برای پایایی آن نیز از آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم و آلفا برای تمامی مقیاس ها بالای 70/0 است.
یافته های مقایسه ای عقلانیت، علم گرایی و رضایت از زندگی، در بین سه گروه زنان خانه دار، شاغل و محصل تفاوتی نداشته است. به بیان دیکر اشتغال زنان به عنوان امری مدرن در ساختار اجتماعی جامعه ی مورد مطالعه نتوانسته تجهیز شناختی لازم برای زنان ایجاد کند، بنابراین این ارزش های معطوف به توسعه ی زنان در این گروهها یکسان است، اما ارزش های جهانی گرایی، عام گرایی وگرایش به کار پویا بین سه گروه تفاوت معنیداری را نشان می دهد.
بررسی جایگاه اجتماعی بانوان با تأکید بر پوشش بانوان در نگاره های عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با استقرار حکومت تیموری در ایران و رویکرد آنان به نقش بانوان در عرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جایگاه بانوان ایرانی نیز دستخوش نوعی تحول و دگرگونی شد که این تأثیرات و حضور آنان را می توان در نگاره های مصور شده در این دوره مشاهده نمود. نگارگر با ترسیم بانوان در پوشش و لایه های متنوع سعی در نشان دادن موقعیت و جایگاه اجتماعی آنان در این عصر دارد. هدف مقاله حاضر شناخت جایگاه اجتماعی بانوان در دوره تیموری بر اساس پوشش بانوان در نگاره های مصور شده است. این پژوهش با گردآوری مطالب کتابخانه ای به روش توصیفی و تحلیلی و استخراج اطلاعات از نگاره های این دوره ارتباط میان ویژگی ها و شاخصه های پوششی بانوان مصور شده و جایگاه و طبقه اجتماعی آنان در این دوره را ترسیم کرده است. نتایج پژوهش حاکی است که بانوان در این دوره بر اساس جایگاه و طبقه اجتماعی خود با تن پوش و سرپوش های مختلفی به تصویر درآمدند. خاتون ها و بانوان درباری با پوشش های بسیار شکیل و فاخر و ندیمه ها و زنان عامه با تن پوش های ساده و بدون نقش و نگار در قاب نگاره ها نقش بسته اند.
بررسی اثر نسبی فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر نابرابری جنسیتی (مطالعه بین کشوری بازار کار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، به قابلیت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در کاهش نابرابری جنسیّتی شدیداً تأکید شده است. به گونه ای که به شکل گیری این فرضیه منجر شده که (حتی) تفاوت های میان کشورها در سایر حوزه های مؤثر بر نابرابری جنسیّتی با استفاده مطلوب از این فناوری تا حدی جبران پذیر است، اما طیف جدیدی از بررسی ها با رد این فرضیه، ضمن تأیید نقش شایان توجه فاوا بر کاهش نابرابری جنسیّتی به اصلاح دیدگاه غالب در ارتباط با عوامل مؤثر بر شکاف جنسیّتی توجه کرده و بیش ترین اثر را کماکان برای عوامل ساختاری (اجتماعی، فرهنگی و... ) قائل شده اند؛ به گونه ای که حتی با بهره گیری از فاوا نیز جبران پذیر نیست. مطالعه حاضر با هدف توسعه و تکمیل این مطالعات با تأکید بر نابرابری جنسیّتی در بازار کار انجام شده است. بدین نحو که اثر نسبی فاوا در مقایسه با منتخبی از متغیرهای مؤثر دیگر بر مشارکت زنان در بازار کار، در قالب یک الگوی اقتصادسنجی پایه برای دو گروه از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه (از جمله ایران)، برای دو دوره زمانی 9-1990 و 8-2000 و با استفاده از روش داده های تلفیقی آزمون شده است. نتایج حکایت از آن دارد که به رغم اثر معنادار فاوا بر کاهش نابرابری جنسیّتی در قالب افزایش سهم زنان در بازار کار، این اثر در هر دو گروه کشورها در مقایسه با اثر عوامل ساختاری در رتبه دوم قرار دارد. گویی فاوا به عنوان یک مکمل در کنار سایر عوامل کاهش نابرابری جنسیّتی را تسهیل کرده است.
رابطه بین اضطراب اجتماعی اندام و عزت نفس با هراس اجتماعی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه توصیفی-همبستگی، بررسی رابطه بین اضطراب اجتماعی اندام و عزت نفس با هراس اجتماعی دانشجویان دختر و پیش بینی هراس اجتماعی براساس اضطراب اجتماعی اندام و عزت نفس آن ها بود. جامعه آماری پژوهش ها، دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه اراک بود و نمونه شامل %15 از جامعه بود (597 نفر) که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها مقیاس اضطراب اجتماعی اندام هارت، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، سیاهه هراس اجتماعی کونور و پرسشنامه مشخّصه های فردی بودند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل و با استفاده از نرم افزار SPSS-16 تجزیه و تحلیل شد.نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره هراس اجتماعی، اضطراب اجتماعی اندام و عزت نفس آزمودنی ها به ترتیب 95/14، 22/25 و 13/33 بود. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد رابطه بین اضطراب اجتماعی اندام با هراس اجتماعی (44/0r=)، اضطراب اجتماعی اندام با عزت نفس (44/0- r=) و بین هراس اجتماعی با عزت نفس (43/0- r=) رابطه معنی داری وجود داشت (001/0p≤). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که اضطراب اجتماعی اندام و عزت نفس، پیش بینی کننده های هراس اجتماعی دانشجویان دختر بودند و اضطراب اجتماعی اندام، پیش بینی کننده بهتری برای هراس اجتماعی بود (05/0p≤). از آنجا که اضطراب اجتماعی اندام نسبت به عزت نفس پیش بینی کننده بهتری برای هراس اجتماعی است، این سازه باید به وسیله مشاوران روان شناختی و پژوهشگران در درمان ها، مداخله ها و مطالعات بعدی در زمینه هراس اجتماعی در دانشجویان دختر مورد توجه قرار گیرد.
تفاوت های جنسیتی در ساختار شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج ها بود. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل و جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1393 هستند که از بین آنها به روش نمونه گیری داوطلب- دردسترس و با استفاده از مصاحبه و ملاک های ورود و خروج 30 زوج انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) جای گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه ی مقابله ی زوجی بودنمن، پرسشنامه سبک حل تعارض، پرسشنامه ی گفتگوی غیرموثر کوردک و پرسشنامه تجدید نظر شده امنیت صمیمانه کوردووا. داده ها با استفاده از بررسی میانگین ها و روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان به این نتیجه دست یافت که آموزش تقویت مقابله زوجی توانسته است بر متغیرهای مقابله زوجی، سبک های حل تعارض، گفتگوی غیر مؤثر و امنیت صمیمانه در زوج های شرکت کننده اثر داشته باشد.
کندوکاوی در خاستگاه و مبانی کنوانسیون
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
زنان و برساخت اجتماعی تعهد زناشویی؛ مورد مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با نگاهی برساخت گرایانه، تعهد زناشویی را از منظر زنان درک کرده و براساس تفسیر آنان، تصویری جامع از علل و عواملی که موجب ایجاد و تغییر تعهد در روابط زوجین می شود، ارائه دهد. در این تحقیق با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه و با روش نظریه مبنایی به برساخته شدن تعهد زناشویی پرداخته شده است. نمونه تحقیق 38 نفر از زنانی هستند که تجربه تأهل را داشته و به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. پس از اعتمادسازی، اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و تحلیل داده ها به روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد تجربه زیست کودکی و نوجوانی، پارادوکس ارزش های فردی، ویژگی های شخصیتی، تجربه زندگی مشترک، سبک زندگی مصرفی/ فراغتی، هنجار های تجویزشده ازدواج، نیاز به کسب تجربه عشق و دستاورد های نوین زنان، به مثابه شرایط علّی، تعهد را به امری سیال برساخته می نماید. سیالیتِ امر تعهد زناشویی در بسترهایی چون تعارضات معرفتی، تسلط گفتمان رضایت جنسی در روابط زوجین، رفاه نسبی جامعه و در شرایط مداخله گریِ رسانه ها و ارتباطات بین فرهنگی، تعاملات زنان را به دوگونه برمی تابد: گروهی از زنان با ارزیابی مثبت از موقعیت ازدواج خود و با استفاده از آموزش صحیح و تقویت مهارت های زندگی موجب می شوند تا ازدواج بادوامِ تعهد محور به موقعیتی بهنجار تبدیل گردد، اما در مقابل گروهی دیگر با ارزیابی منفی از ازدواج خویش و جدایی پنهان از همسر با پیامد های منفی چون عهدشکنی، گسترش روابط چندگانه عاطفی و جنسی، طلاق و عدم سلامت روحی مواجه می شوند. آگاهی و جهت گیری صحیح نسبت به پیامدها می تواند میزان آسیب های ناشی از تغییرات شناختی از تعهد زناشویی را به حداقل برساند.
زن و تولید علم
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۸
زمینه سازى کشف حجاب در ایران (نقش صدیقه دولت آبادى)
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
عوامل موثر بر مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه، بهره گیری حداکثری از مشارکت زنان و مردان در نیروی کار است. زنان به عنوان نیمی از نیروی کار بالقوه هر جامعه، با مشارکت در فعالیت های اقتصادی می توانند رشد و توسعه اقتصادی را سرعت بخشند. در این مقاله با استفاده از داده های نمونه دو درصد سرشماری سال 1385 شهر تهران تأثیر متغیرهای جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی بر مشارکت زنان در نیروی کار مورد بررسی قرار گرفته است. پس از مرور ادبیات نظری و تجربی، تأثیرگذارترین متغیرها (با توجه به داده های موجود) بر مشارکت زنان شناسایی شد و بعد از تحلیل دو متغیره برای تحلیل نهایی از رگرسیون لجستیک استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که زنان مطلقه و هرگز ازدواج نکرده مشارکت بیشتری نسبت به زنان متاهل و بی همسرِ بر اثر فوت، در نیروی کار شهر تهران دارند. سطح باروری تأثیری معکوس بر میزان مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد، بطوری که زنان بدون فرزند در مقایسه با زنان دارای فرزند مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. همچنین سطح تحصیلات متغیری تأثیرگذار بر مشارکت زنان شهر تهران درنیروی کار است بطوری که با افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در نیروی کار بشدت افزوده می شود. وضعیت اقتصادی خانواده تأثیری معنادار بر مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد بدین صورت که زنان در خانواده هایی با وضعیت اقتصادی ضعیف در مقایسه با زنان درخانواده هایی با وضعیت اقتصادی مناسب، مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک با کنترل سن نشان می دهد که متغیرهای موجود در همه مدل ها تأثیر معنادار در سطح 99 درصد بر وضع فعالیت زنان در همه سنین داشتند. سطح تحصیلات با کنترل سایر متغیرها تأثیرگذارترین متغیر بر فعال بودن زنان در همه سنین بجز زنان 34-20 ساله است در حالی که برای زنان 34-20 ساله، وضع تاهل با کنترل سایر متغیرها تأثیر بیشتری بر فعال بودن زنان دارد. میزان تشخیص مدل ها بر اساس متغیرهای مستقل موجود بسیار بالا بوده و پیش بینی پذیری مدل ها بیش از80 درصد می باشد. بنابراین هر چهار متغیر بررسی شده بر تصمیم زن برای پیوستن به نیروی کار تأثیر زیادی دارند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که سطح تحصیلات تأثیرگذارترین متغیر بر مشارکت زنان در نیروی کار است، افزایش سطح تحصیلات نه تنها مستقیماً مشارکت زنان در نیروی کار را افزایش می دهد بلکه با تأثیر بر وضعیت تاهل (افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق) و کاهش سطح باروری، موجب افزایش مشارکت زنان در نیروی کار می شود؛ بنابراین این متغیرها در تعامل با دیگر متغیرها بر تصمیم زنان برای پیوستن به نیروی کار تأثیر می گذارند.
بازنگری یک طرح
منبع:
حوراء شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
هادی کافی دکتر ناصر قرباننیا مدیر طرح بررسی و تدوین نظام جامع حقوقی و قضایی زنان است که توسط مرکز امور مشارکت زنان به دانشگاه مفید قم سفارش داده شده است. دکتر قرباننیا در حوزه علمیه و نیز رشتهی حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرده است که پژوهشهای متعددی در زمینه فقه و حقوق انجام داده است و هم اکنون معاون پژوهش دانشگاه قم است؛ آنچه در زیر میآید بیانگر دیدگاههای او دربارهی چند و چون و نحوهی بررسی و تدوین نظام جامع حقوقی و قضایی زنان است که با همّت او و همکارانش امروز به ثمر نشسته است.طی گفتگویی، دربارهی شکلگیری مراحل انجام پژوهش، گروههای همکار و دغدغههای شخصی ایشان اطلاعات بیشتری را به نظر خوانندگان می رسانیم.
بررسی رفتار انتخاباتی زنان در ایران (مطالعه موردی: رفتار انتخاباتی زنان شهر رشت در انتخابات ریاست جمهوری ایران دوره های دهم ویازدهم، سال های 1388 و 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع برای رسیدن به توسعه، نیازمند بهره گیری از ظرفیت کامل منابع انسانی خویش اند. برپایة مطالعات دفتر توسعة انسانی سازمان ملل متحد (2009)، در کشورهای خاورمیانه، حضور زنان در عرصه های سیاسی و مشارکت سیاسی پایین تر از مردان است. پژوهش حاضر رفتار انتخاباتی جامعة زنان رشت در انتخابات ریاست جمهوری دهم و یازدهم را بررسی می کند. براین اساس، پرسش های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. مدرن شدن جامعة زنان رشتی، چقدر بر مشارکت سیاسی آنان تأثیر داشته است؟ 2. زنان در انتخاب نامزد شایسته تر در انتخابات ریاست جمهوری دوره های دهم و یازدهم، چقدر از آرای همسرانشان تأثیر پذیرفته اند؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری، همه زنان بالای 18 سال شهر رشت (317,000 نفر) است و حجم نمونه 510 نفر برآورد شده است. برای آزمون فرضیه ها، از آزمون ضریب همبستگی خی دو و نیز تفاوت میانگین (t) استفاده شد. براساس نتایج، بین متغیر مدرن یا سنتی بودن زنان و متغیرهای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوره های دهم و یازدهم، انتخاب مشاور برای برگزیدن نامزد شایسته تر و اهمیت دادن به رأی همسر، رابطه ای معنادار وجود دارد.
«جایگاه حقوق اساسی بانوان در راستای مشارکت سیاسی آنان» با نگاهی به زمینه ها، موانع و راهکارهای توسعه ی سیاسی این مسئله در قوانین جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از معیارهای سنجش میزان توسعه یافتگی سیاسی جوامع در سطوح مختلف همواره از سوی پژوهشگران متعددی مورد بررسی قرار گرفته است؛ چنانچه در راستای کارآمد کردن نظام اجتماعی و سیاسی امری مقبول است. روح قوانین جمهوری اسلامی ایران به ویژه قانون اساسی بر اساس مبانی اسلامی خود به حقوق طبیعی زنان و حق مشارکت سیاسی اجتماعی آنان نگاهی متفاوت داشته، آنان را به رسمیت شناخته و قوای حاکم را به بسترسازی مقتضی برای نیل به آن موظّف کرده است. به رغم وجود بسترهای قانونی برای مشارکت سیاسی بانوان، در عمل پاره ای از محدودیت های ساختاری بر سر راه این مشارکت وجود دارد. چنانکه سهم اندک زنان جامعه ما در عرصه سیاسی به ویژه در سطح نخبگان و مناصب عالی سیاسی مؤید این نکته می باشد. هرچند این پژوهش بر مبنای شیوه اسنادی، نه پژوهش میدانی، تنظیم شده است، امّا به منظور غنای مطلب، تلاش شده است در تشریح نظرات از یافته های پژوهشی سایر محققان نیز استفاده گردد. در پایان نگارنده ضمن بیان ظرفیت های قوانین جاری ج.ا.ا به بیان راهکار هایی در جهت رفع موانع مشارکت بانوان به عنوان نیمی از جامعه ی مدنی می پردازد.
خانواده و راه کارهای توسعه کارآفرینی زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستاری بر: «روند فعالیت های اقتصادی، اجتماعی سازمان های غیر دولتی زنان در کشورهای اسلامی قاره آسیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عوامل مؤثر در توان مندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به حدود یک دهه تأکید بر رویکرد توان مندسازی زنان روستایی در برنامه های توسعه، هدف پژوهش حاضر سنجش توان مندی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و حمایتی در توان مندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان است. جامعة آماری زنان ساکن روستاهای شهرستان اصفهان بوده و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 222 نفر تعیین و اطلاعات لازم با روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای و پرسش نامة ساخت یافته گردآوری شد. در مرحلة پیش آزمون، 80 پرسش نامه به طور تصادفی میان زنان روستایی توزیع شد و بر اساس روش آلکایر و فوستر، برای ارزیابی عوامل مؤثر در ناتوانی زنان روستایی از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این روش نشان داد که با در نظر گرفتن 30 درصدی سطح آستانة ناتوانی، میزان و شدت ناتوانی در میان زنان روستایی به ترتیب، 28 و 45 درصد است. به عبارتی، 28 درصد زنان جامعة آماری در حداقل 30 درصد معیارها ناتوان و به طور متوسط شدت ناتوانی شان 45 درصد است. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که تحصیلات، اشتغال، استفاده از رسانه های جمعی، روابط اجتماعی و شغلی، دریافت درآمد شخصی، سلامتی، حمایت های دولت، استفاده از انواع آموزش ها، باور به برابری جنسیتی و وجود صندوق های اعتباری تأثیر مثبت و معنی داری در توان مندی زنان دارد.