فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و داروی کلومی پیرامین در درمان اختلال وسواسی جبری و تعیین کارآمدترین نوع درمان از درمان های مورد مطالعه در این پژوهش در کاهش علائم مبتلایان به این اختلال بود. این تحقیق از نوع کاربردی و طرح پژوهشی آن هم از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، شامل مبتلایان به اختلال وسواسی جبری مراجعه کننده به ده مرکز از مراکز درمانی شهر شیراز در تابستان سال ۹۷ بودند که تشخیص قطعی اختلال وسواسی جبری را از روان پزشک دریافت کرده بودند. نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس و شرکت کنندگان در سه گروه پانزده نفری به صورت تصادفی قرار گرفتند. آزمودنی ها قبل و بعد از اجرای مداخله با پرسشنامه ییل براون مورد سنجش قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های آماری از روش آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با استفاده از نسخه 21 نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که هر دو نوع درمان در پس آزمون بر روی بهبود علائم اختلال وسواسی جبری مؤثرند (P˂0/01)؛ اما در پیگیری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) اثر درمانی خود را حفظ کرد. لازم به ذکر است که در این پژوهش تفاوت بین زنان و مردان از نظر آماری معنادار نبود. یافته های این پژوهش حاکی از کارایی ماندگارتر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دارد و این مهم به نظر می رسد به علت تلفیق تکنیک های شرقی و روان شناسی غربی هست که درمان را برای مبتلایان ایرانی کارامدتر می کند.
پنج عامل بزرگ شخصیت و کمال گرایی مثبت و منفی به عنوان پیش بین های علائم اختلال بدشکلی بدن دختران نوجوان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اختلال بدشکلی بدن با پنج عامل بزرگ شخصیت و کمال گرایی مثبت و منفی در دانشجویان دختر شهر شیراز انجام شد. مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و بر روی300 نفر از دانشجویان دختر 22-18سال شهر شیراز در دانشگاه فاطمیه و دانشگاه شیراز و به شیوه ی نمونه گیری دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های ترس از تصویر بدن لیتلتون (BICI, 2005 (، نئو فرم کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت(NEO-60) و پرسش نامه ی استاندارد کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت و پرسش نامه جمعیت شناختی بودند. داده ها توسط نرم افزار 21-spss مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. با توجه به نتایج تحلیل ضریب همبستگی پیرسون به دست آمده، نشان داد که بین متغیر های نوروز گرایی، توافق گرایی و برون گرایی با اختلال بدشکلی بدن همبستگی مثبت معنادار وجود دارد و بین متغیرهای وجدانی بودن و گشودگی با اختلال بدشکلی بدن همبستگی معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد از میان پنج عامل بزرگ شخصیت بین نوروز گرایی (بتا = 395/0) برون گرایی (بتا = 144/0) و توافق گرایی (89/0 = بتا) با اختلال بدشکلی بدن ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. بین اختلال بدشکلی بدن با کمال گرایی منفی رابطه ی معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کمال گرایی منفی قوی ترین پیش بین برای اختلال بدشکلی بدن می باشد (477/ 0= بتا). علاوه بر این بین کمال گرایی مثبت با اختلال بدشکلی بدن رابطه غیرمستقیم وجود دارد (224/0 = بتا). بدین معنی که باافزایش مولفه ی کمال گرایی مثبت، اختلال بدشکلی بدن کاهش پیدا می کند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، سه عامل نوروز گرایی، برون-گرایی و توافق گرایی قوی ترین پیش بین ابتلا به اختلال بدشکلی بدن می باشد و همچنین کمال گرایی منفی می تواند موجب افزایش بروز اختلالات شود که این کمال گرایی منفی می تواند در ارتباط با متغیر صفات شخصیتی که از مولفه های مهم در پیش بینی اختلال بدشکلی بدن می باشد موجب ایجاد و تشدید اختلالات شود؛ درحالی صفات شخصیتی مطرح شده با کمال گرایی مثبت می تواند نتیجه ی عکس کمال گرایی منفی را بیان کند.
بازشناسی عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان از فضای شهری (نمونه موردی: شهرک اکباتان تهران)
حوزه های تخصصی:
خوانایی یکی از از ویژگی های اساسی محیط های شهری با کیفیت به شمار می رود که به فرد برای درک صحیح و عمیق پیرامون، امکان برقراری ارتباط مطلوب بین فرد و محیط شهری را فراهم می سازد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویر ذهنی افراد در قالب نقشه های شناختی از محیط، سبب می شود افراد هنگام حرکت در فضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. امروزه درپی شهرسازی مدرن و پیدایش مجتمع مسکونی های مدرن، به علت کم بودن کیفیت گوناگونی، شاهد ضعف در خوانایی هستیم که شهرک اکباتان به عنوان نمونه ای از شهرسازی مدرن، دارای ضعف در خوانایی است و از آنجا که جنسیت نیز مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی و قومیت بر ادراک و ترجیح محیط تأثیر می گذارد و از این بین زنان بیشترین جمعیت جامعه را تشکیل می دهند که حضور آنها منوط بر خوانایی و امنیت در محیط می باشد، لذا هدف این مقاله شناخت و ایجاد فضای شهری خوانا برای بانوان در شهرک اکباتان می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش است: چه عواملی بر خوانایی بانوان از شهرک اکباتان مؤثر بوده و میزان پراکندگی عوامل در شهرک به چه میزان است؟ این تحقیق به روش کیفی انجام گردیده و برای ارزیابی نهایی از تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. این پژوهش ابتدا به بازتعریف مفاهیم خوانایی، تصویر ذهنی، نقشه شناختی، ادراک بانوان با استفاده مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای می پردازد، سپس براساس مفاهیم مستخرج از بخش نظری پژوهش، شناسایی عوامل خوانایی در شهرک اکباتان به روش میدانی و حضور در شهرک، تهیه نقشه های ذهنی، پرسشنامه محقق می گردد، سنجش داده با استفاده از درصد و ارزیابی پایایی با نرم افزار SPSS انجام گرفته است. بررسی های انجام گرفته حاکی از آن است که بانوان بومی با مدت سکونت بالا و شناخت زیاد، شهرک را محیطی خوانا تلقی می نمایند. در واقع آن ها به واسطه تصویرذهنی که از شهرک و مؤلفه های خوانایی دارند، احساس سردرگمی نمی کنند. عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان در شهرک به ترتیب میدان بسیج، بیمارستان صارم و خیابان نفیسی محسوب می شوند و بخش های خارج از بلوک های مسکونی دارای خوانایی بیشتری نسبت به بخش های داخلی بلو ک ها هستند.
بررسی تأثیر یوگای خنده بر تاب آوری و امید به زندگی در بحران کرونا در میان زنان منطقه 9 مشهد
حوزه های تخصصی:
بحران کرونا پیامدهای روانشناختی مهمی به دنبال داشته است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر یوگای خنده بر تاب آوری و امید به زندگی با توجه به بحران کرونا در میان زنان منطقه 9 مشهد بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده تمامی زنان ساکن منطقه 9 مشهد بود که 20 نفر از آنان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های ورود انتخاب شدند و سپس در گروه آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در مرحله پیش آزمون به مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون و امیدواری اسنایدر پاسخ دادند، سپس به مدت 16 جلسه دوساعته در معرض برنامه آموزشی یوگای خنده قرار گرفتند. در مرحله پس آزمون گروه مجدداً به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها جمع آوری و با روش آزمون تی نمونه های وابسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که یوگای خنده باعث افزایش تاب آوری و مولفه های آن شامل تصور از شایستگی فردی، اعتماد به غرایز فردی، تحمل عاطفه منفی، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن، کنترل تأثیرات معنوی، و همچنین افزایش امید به زندگی در میان زنان منطقه 9 شده است. تمرین ه ای یوگای خنده یک درمان منحصر به فرد با تمرکز ب ر خنده شبیه سازی شده و تنفس عمیق است که با راه های مختلفی می تواند از طریق خندیدن، انرژی ذخیره شده ناشی از شرایط مختلف مثل بحران کرونا و حوادث ناگوار زندگی را از ذهن فرد تخلیه کند و باع ث کاهش تنش های فیزیکی، افزایش سطح سلامت و امید به زندگی شود.
بررسی ارتباط افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی در زنان باردار شهرستان ملکان در سال 1397
حوزه های تخصصی:
رضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی است؛ از طرف دیگر داشتن مشکلات روانی از قبیل افسردگی و وسواس فکری می تواند از موانع رسیدن به این اهداف باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی در زنان باردار شهرستان ملکان انجام گرفت. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری شامل زنان نخست زا و باردار شهرستان ملکان در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعین به مراکز بهداشتی تعداد 100 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بک جهت تعیین میزان افسردگی، پرسش نامه وسواس فکری مادزلی و پرسش نامه انریچ جهت تعیین میزان رضایت زناشویی بود که با انجام مصاحبه تکمیل شد. داده ها با آزمون آماری مجذور کای، فیشر، پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج رگرسیون خطی چندگانه اثر افسردگی بر رضایت زناشویی نشان داد که افسردگی با خرده مقیاس های رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض و تحریف آرمانی ارتباط آماری معنی داری داشتند. هم چنین نتایج رگرسیون خطی چندگانه اثر وسواس فکری بر رضایت زناشویی نشان داد که وسواس فکری با خرده مقیاس های ارتباط و تحریف آرمانی ارتباط آماری معنی داری داشتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارتباط بین افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی به صورت معکوس می باشد. به صورتی که میزان رضایت زناشویی در زنان باردار مبتلا به افسردگی و وسواس فکری کمتر از افراد سالم بود. بنابراین باید به عنوان یکی از الویت های مهم در جهت کاهش این مشکلات اقدام شود.
تحلیل جامعه شناختی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند: ارائه یک نظریه زمینه ای در شرایط بحران کرونا در شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
امروزه در مواجه با بحران ویروس کرونا، از یک سو مسئله سبک زندگی زنانی که مستقیماً با بیماران کرونایی در ارتباط هستند مورد توجه قرار گرفته است و از سوی دیگر کیفیت روابط اجتماعی زنان کارمند در تعامل با سرمایه اجتماعی (اعتماد، شبکه های ارتباطی و مشارکت) شهروندان با برنامه های بهداشتی ستاد مبارزه با کرونا قرار دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی نقش و جایگاه سرمایه اجتماعی در سبک زندگی زنان کارمند دانشگاه علوم پزشکی کرمان در دوران کرونا است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نظر نوع مطالعه از نوع تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1399 می باشد. روش نمونه گیری هدفمند در دسترس می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش را 28 نفر از کارکنان زن در این مرکز می باشند. از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده است. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش: کنترل یا اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه های تحلیلی واستفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است. داده ها بر طبق رویه مبتنی بر نظریه زمینه ای در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و گزینشی (محوری) تجزیه و تحلیل شده اند. براساس یافته های به دست آمده عواملی ازجمله: ساختار زمینه ای مشارکت، کیفیت شبکه های ارتباطی، اعتماد و ترس از امنیت شغلی به عنوان مهم ترین عوامل علی، سبک زندگی در دوران کرونا (تقویت شبکه های مجازی، تماشای فیلم و سریال مجازی، پیدایی آگاهی سیاسی، خرید اینترنتی و ...) به عنوان شرایط زمینه ای، بی تفاوتی اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گروهی به عنوان شرایط مداخله گر، کیفیت بخشی به خدمات بهداشتی، ارتقای سلامت روانی و بهداشت محیطی به عنوان مهم ترین راهبردها و نابسامانی اقتصادی، بهداشت و درمان، حمایت اجتماعی ضعیف و از خود بیگانگی اجتماعی به عنوان پیامدها معرفی می شوند. نتایج بررسی نشان می دهد که می توان از طریق بهره گیری از فضای مجازی، سرمایه اجتماعی سلامت محور را در زنان کارمند تقویت کرد که در آن آموزش های لازم جهت رعایت پروتکل های بهداشتی از طریق شبکه های مجازی ایجاد و اعتماد اجتماعی مجازی به آن دامن زده و مشارکت های فعالانه ای را به دنبال داشته باشد.
پاتوق و تولید اجتماعی فضا: مطالعه پدیدارشناسانه زندگی روزمره در پاتوق های زنانه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
263 - 292
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر فهم تجربه زیسته و ادراکات فضایی زنان از پاتوق های زنانه و نقش این پاتوق ها در بازتولید ساختار اجتماعی است. به منظور دستیابی به این اهداف، با تکیه بر سنت پدیدارشناسی، مصاحبه و مشاهده به منزله تکنیک های جمع آوری اطلاعات در نظرگرفته شد. در این زمینه، چهار نوع پاتوق زنانه انتخاب شد و از طریق نمونه گیری هدفمند، 27 نفر از زنان پاتوق نشین شهر اصفهان در این پاتوق ها مصاحبه شدند. پژوهش حاضر نشان می دهد که پاتوق نشینی و مصرف مکان هایی نظیر کوچه و جلسات مذهبی می تواند به عنوان ابزاری در جهت بازتولید مناسبات قدیمی زنان در جامعه به کار گرفته شود. در واقع، این دو فضا «بازتولید و استمرار پرکتیس فضایی سنتی» را در خود دارند که به «بازتولید ایدئولوژیکی فضای جمعی» منجر می شود. در مقابل این دو فضا، کافه و محافل شعر و موسیقی به مثابه پاتوق هایی عمل می کنند که در آن ها شکل جدیدی از زیست روزمره تولید می شود که مبتنی بر بازتولید ارزش های مردسالارانه یا استمرار ارزش های سنتی جامعه نیست. چنین پاتوق هایی را می توان «تولید نشانه شناسانه فضای اجتماعی مدرن» دانست که در برخی موارد مانند محافل ادبی و هنری به «تولید فضای روشنفکرانه و مقاومت فرهنگی» منجر می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و فعال سازی رفتاری بر امید در دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
293 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر امید دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1397 1398 بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه گواه بود. برای اندازه گیری امید از پرسش نامه امید اشنایدر و همکاران (1991) استفاده شد. روش نمونه گیری داوطلبانه بود. ابتدا روی 45 نفر داوطلب شرکت در تحقیق پیش آزمون اجرا شد. سپس آن ها به طور تصادفی به سه گروه واگذار شدند و از سه گروه، به صورت تصادفی دو گروه به عنوان گروه آزمایشی 1 و 2 و گروه دیگر به منزله گروه گواه در نظر گرفته شد. آن گاه دو گروه آزمایشی به ترتیب تحت درمان فعال سازی رفتاری و آموزش سرمایه های روان شناختی قرارگرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، برای هر سه گروه (جمعاً 38 نفر) پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان دهنده معنا دار بودن تفاوت نمره های پس آزمون امید مجموع گروه هاست (008 / 0=P). مقایسه زوجی نشان داد که هر دو نوع مداخله آموزش سرمایه های روان شناختی و درمان فعال سازی رفتاری موجب افزایش معنادار امید در مقایسه با گروه گواه شده است (به ترتیب 003 / 0=P و 019 / 0=P)، اما دو گروه آزمایشی از نظر نمره های امید با یکدیگر تفاوت معنا داری نداشتند. از یافته ها چنین نتیجه گرفته می شود که به رغم اینکه درمان فعال سازی رفتاری از روش های سنتی مبتنی بر درمان اختلالات روان شناختی و آموزش سرمایه های روان شناختی از مداخلات مبتنی بر روان شناسی مثبت است، هر دوی این مداخله ها بر متغیر امید تأثیر دارند و می توان از هر دوی آن ها برای افرایش امید استفاده کرد.
نقش پارک های علم و فناوری در اشتغال زایی زنان روستایی (مطالعه موردی: پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
407 - 429
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، با استفاده از رویکرد دانش محوری از منظری دیگر بر توسعه تأکید شده است. این نوع نگاه، نیازمند ایجاد مراکز رشد و پارک های فناوری در مناطق مختلف است. هدف اصلی از تأسیس پارک های فناوری، ارتقای علمی و فناوری منطقه است که پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست. استان ذکرشده با تأسیس پارک علم و فناوری بر آن است با کمک نیروی انسانی خود کیفیت بخش های صنعتی و تولیدی را افزایش دهد. تحقیق پیش رو، با هدف بررسی نقش پارک های علم و فناوری در اشتغال زایی زنان روستایی، تلاش کرده به اهمیت و نقش پارک علم و فناوری سیستان و بلوچستان در این خصوص بپردازد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه به روش گلوله برفی با صاحب نظران و اهل فن استفاده شده است. جامعه این تحقیق، مسئولان و مدیران و کارشناسان حوزه علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان را در بر می گیرد که در پارک علم و فناوری و واحد رشد این پارک مشغول فعالیت اند. در این خصوص، با 20 تن از مسئولان حوزه مورد نظر مصاحبه انجام شد. نتایج نشان دهنده اثرگذاری مثبت فناوری بر اشتغال، آموزش، تبدیل ایده به کسب وکار، عزت نفس و خود اثربخشی زنان روستایی است. علاوه بر تأثیرات مثبت، تعدادی از موانع فردی، دانشی مهارتی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی، حقوقی قانونی بر سر راه اشتغال زنان روستایی شناسایی شدند که برای رفع این موانع راهکارهایی مانند ارتقای توانمندی شغلی، فناوری های نوین در صنایع دستی، بسترسازی برای مشارکت زنان، اصلاح نگرش جامعه و توسعه حمایت های دولت پیشنهاد شد.
برساخت زیبایی بدن زنانه (مطالعه موردی: زنان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
173 - 193
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را به منزله یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمان های حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژه زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمان های زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونه گیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافته های پژوهش به تفسیر بدن به عنوان سوژه در سه سطح گفتمان های ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورت بندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان می دهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مرد سالاری به منزله گفتمان عینیت یافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهت دهی می کند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدئال» به دنبال نفی شکل های دیگر زنانگی بوده و اصولاً گره گاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت می کند.
پی جویی نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 17
حوزه های تخصصی:
بومی سروده ها به سبب بیرون ماندن از دایره ادبیات فاخر و رسمی کمتر در حوزه مطالعات ادبی مورد پژوهش نظام مند قرار می گیرند. همچنین زنان اغلب به عنوان آفرینشگران اثر ادبی نادیده انگاشته شده اند و این کاستی جست وجوی فردیت زن در چارچوب گفتمان های ادبی را دشوار کرده است. بدین سبب، به سهم زنان در شکل دهی به مجموعه ادبیات کرمانجی نیز تاکنون پرداخته نشده است. این نوشتار یک موردکاوی در حوزه نقد ادبی فمنیستی، با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای است که تلاش دارد با کشف نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی، بسامد صدای زنان را در این آثار آشکار کند. در جست وجوی این نشانه ها، نگارندگان هزار و 386 سه خشتی را بررسی کردند که از این شمار، 269 سروده (یک چهارم از اشعار دارای شناسه جنسیتی) را می توان بارور از نشانه های بیان زنانه دانست. سه خشتی های سروده شده از سوی زنان، از دید موضوع در پنج گروه قابل بخش بندی اند: عشق و دلدادگی؛ ازدواج؛ مهاجرت، کوچ و جنگ؛ نقش پذیری اجتماعی؛ و اندرز، نفرین، معرفی خود و...؛ شناسه های بیان زنانه در این ترانه ها را می توان در دو گروه شناسه های صریح و شناسه های ضمنی بخش بندی کرد که هریک به چهار شیوه متفاوت به کار رفته اند. در این سروده ها روح زن کرمانج بدون پرده و نقاب آشکار می شود و با شنونده به گفت وگو در می آید. او دیگر زنی نیست که نویسندگان مرد گاه ستودنی همچون یک معشوق یا مادر و گاه نفرت بار همچون یک وسوسه گر یا ساحره برای ما وصف کرده باشند. به یاری نوشتار زنانه، او جهان پیرامون را با همه رخدادها و پدیده های شگفت آورش از دریچه چشم خود برای خوانشگرانش ترسیم می کند.
پژوهشی در فناوری های هنریِ ساخت زیورآلات نقره ای زنان در سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131 - 153
حوزه های تخصصی:
زیورآلات فلزی سنتی و بومی بانوان در سیستان و بلوچستان از آثار زینتی مهم بوده که تا چند دهه پیش استفاده می شده است. این آثار که در طرح ها و مدل های گوناگون ساخته می شده از شاخص ترین دست ساخته های هنری جنوب شرق است که امروزه رو به فراموشی رفته و به مطالعه و تحقیق در این زمینه نیاز دارد. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است با مطالعه زیورآلات سنتی بانوان بلوچ به بررسی روش های ساخت، ساختار و چیستی مواد مورد استفاده آن ها پرداخته شود. ازاین رو، در مطالعه حاضر 9 نمونه از زیورآلات مرسوم زنان بلوچی مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته اند و روی آن ها آزمایش هایی همچون متالوگرافی (OM)، رادیوگرافی، سی تی اسکن (CT-Scan)، آنالیز پراش پرتوی ایکس (XRD) و آنالیز فلورسانس اشعه ایکس (XRF) انجام گرفته است. بررسی ها و آزمایش های ساختارشناسی زیورآلات فلزی نشان داد پایه فلزی اصلی آثار تماماً از آلیاژ نقره مس است و با ساختار یوتکتیک و با روش های ریخته گری ساخته شده اند. به طوری که آزمایش های عنصری و ترکیبی دو عنصر نقره و مس را به ترتیب با بیشترین میزان در ترکیب نوع آلیاژ شناسایی کرده است. همچنین، نوع اتصالات، لحیم کاری و مغز فلزی زیورآلات توسط بررسی های رادیوگرافی و سی تی اسکن بررسی شده است.
الماس مؤنث: رویکردی پسافمنیستی به تجلی زنان در نقش سیاه در دوران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
323 - 348
حوزه های تخصصی:
در تاریخ نمایش سنتی ایران، به ویژه سیاه بازی، کنشگری و حضور زنان در این عرصه فرهنگی هنری در بسیاری از وجوه کم رنگ و گهگاه کاملاً محو بوده است. همچنین به دلیل عدم ثبت وقایعِ نمایش سنتی، اسناد زیادی در این رابطه وجود ندارد. با وجود این، یکی از جنبه های مهم کنشگری زنان در دهه های اخیر در زمینه نمایش های سنتی، به خصوص در سیاه بازی رُخ داده است. این فعالیت ها به خلق شخصیت الماس (سیاه) مؤنث بین زنان ایرانی منجر شده که تا پیش از انقلاب اسلامی وجود نداشته است. این مقاله به حضور زنان در این گونه نمایشی و بازی در نقش الماس می پردازد و جنبه های اجتماعی حاصل از این رویداد را در حوزه نظری، بر اساس آرای فمنیسم پست مدرن با تأکید بر مفهوم «دیگری» و نیز بر اساس نظریات جودیت باتلر با محوریت «هویت جنسیتی» و «مخالف پوشی» بررسی می کند. تلاش بر این است بدانیم چرا زنان تا پیش از این در نمایش های سنتی ایرانی حضور نداشته اند و با حضور خود چگونه یک گفتمان زنانه را شکل داده اند. به منظور بررسی جزئیات شکل گیری شخصیت الماس مؤنث، از گزیده ای از متون نمایشی و اجراها هم استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که «دیگری بودن» باعث ساختارشکنی و خلق رویداد جدیدی می شود که همانا شروع شکل گیری الماس مؤنث در قالب یک گفتمان زنانه است: گفتمان تازه ای که حاصل رویکرد تبدیل به دیگری و به هم ریختن عرف های جنسیتی است.
مطالعه نقش ماهه زن در آثار رزمی حسین قوللرآقاسی در نقاشی قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
393 - 410
حوزه های تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای سبکی از نقاشی است که از سوی نقاشان مکتب ندیده آغاز شد. از ویژگی های شاخص هنرهای نقاشی قهوه خانه ای حضور زنان در این تصاویر است که کمتر به آن پرداخته شده است. زنان در این نقاشی جایگاه کمتری داشته و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته اند. هدف از این پژوهش مطالعه ویژگی نقش زنان و حضور آنان در نقاشی های قهوه خانه ای در آثار حسین قوللرآقاسی است. در این زمینه، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات است: ویژگی های بصری زنان در این تصاویر چگونه است ؟ روش این تحقیق از نوع تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که زنان به مثابه عنصری پویا در نقاشی های قوللرآقاسی حضور داشته و با پوشش اسلامی ایرانی در ترکیب بندی آثار از جایگاه والایی برخوردار بوده اند. در آثار قوللرآقاسی، زن بیشتر در گونه های حماسی مورد توجه قرار گرفته است. زنان در آثار او به شکل پهلوانی و مردانه و با حفظ هویت زنانه به تصویر کشیده شده اند. زنان در داستان های شاهنامه کمتر نقش های اصلی را برعهده دارند و بیشتر نقش مکمل مردان را ایفا می کنند، اما این بدین معنا نیست که آن ها هیچ گاه تأثیری اساسی بر روند داستان ها نمی گذارند. درواقع، آن ها در تکمیل قهرمان پروری نقش مردان به کار رفته اند. مهم ترین ویژگی های این زنان خردمندی، فرزانگی و حکمت است. در این مقاله، نتیجه گرفته می شود که قوللرآقاسی با استفاده از نشانه های تصویری برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب در آثاری که شخصیت اصلی آن را زنان تشکیل داده اند تلاش کرده است با استفاده از این نشانه ها نگاه گفتمانی متفاوتی را در معنای تصویری آثار خود در نقش این زنان به تصور بکشد.
مقایسه ابعاد ذهنی و عینی زیباسازی بدن در سه نسل زنان شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
463 - 488
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییراتی که در ادراک و عملکرد نسل های مختلف از زیبایی بدن رخ داده است بر این فرض استوار است که نسل های مختلف با سپری کردن تحولات متفاوت اجتماعی، تجارب متفاوتی از منظر ارزش ها، هنجارها و عملکرد زیبایی دارند. بر این مبنا، این پژوهش با هدف مطالعه تحولات عینی و ذهنی زیبایی بین سه نسل زنان در شهر اراک به انجام رسیده است. چارچوب نظری پژوهش بر اساس تلفیق نظریه های بوردیو، گیدنز، اینگلهارت و فمنیسم تدوین شده است. روش پژوهش، پیمایش مقطعی و علّی تبیینی است. نمونه از بین سه نسل اخیر زنان شهر اراک (گروه های سنی بین 19 68) مطابق فرمول کوکران 383 نفر محاسبه شد؛ اما برای اطمینان از افت نمونه پرسش نامه بین 390 نفر توزیع شد. نتایج پژوهش شواهدی از «تمایز نسلی در عینیت و همگرایی نسلی در ذهنیت زیبایی» در اختیار ما قرار می دهد که بر اساس آن هرچند در نوع خودپنداره بدنی و میزان تمایل به زیباسازی بدن تفاوت معناداری بین نسل های جوان، میان سال و مسن مشاهده نمی شود، در نمود و اقدام عملی برای زیباسازی بدن، که در قالب مدیریت بدن خود را نشان می دهد، بین نسل های سه گانه تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل دیدگاه «نجات زمین توسط زنان» در رمان هرس با رویکرد بوم فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
567 - 586
حوزه های تخصصی:
بوم فمنیسم که از تلفیق اندیشه های فمنیستی و اکولوژیکی (زیست محیطی) حاصل شده است، هژمونی فرهنگ مردسالارانه را عاملی در فرودستی اقشار ضعیف نگه داشته شده، از جمله زنان از یک سو و جنگ و تخریب خودخواهانه زیست بوم از سوی دیگر می داند و معتقد است آگاهی، خودباوری و توانمندسازی زنان و بازگشت آنان به اصالت طبیعی و عاملیت جنسیتی، سببی برای نجات توأمان زن و طبیعت است. در رمان هرس ، زنان آسیب دیده از خشونت مردانه جنگ، در دوره بی مردیِ پس از جنگ، با تشکیل زنستان (کلونی زنانه) خرد در جزیره ای دورافتاده و ویران، به آبادانی خود و طبیعت رنجور از جنگ همت می گمارند؛ مسئله اصلی این تحقیق، که به روش توصیفی و تحلیل محتوای قیاسی انجام یافت، تبیین و تفسیر پیوندهای اندیشگانی موجود در رمان هرس با مؤلفه های فلسفه بوم فمنیستی بوده است؛ دستاوردهای تحقیق گویای هم زمانی بیداری هویتی و خودباوری و متعاقباً توانمندسازی و عاملیت در زنان این داستان از یک سو، با نجات زمین و احیای طبیعت در سویه دیگر است؛ آن چنان که نظرگاه بوم فمنیستی به آن باور دارد و زنان را به چنین رویکردی به رشد استعلایی خود و محافظت از محیط زیست فرامی خواند.
بررسی تأثیر مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر سازگاری زناشویی، کیفیت رابطه والد- فرزندی و شفقت ورزی به خود در کارکنان زن دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر سازگاری زناشویی، کیفیت رابطه والد- فرزندی و شفقت ورزی به خود در کارکنان زن دانشگاه شیراز در سال 1398 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه تمامی کارکنان زن دانشگاه شیراز بود که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را در 8 جلسه دریافت کردند. در حالی که برای گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. از مقیاس سازگاری زناشویی، مقیاس رابطه والد- فرزند و پرسشنامه شفقت به خود استفاده شد. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر ابعاد رضایت زوجی، توافق زوجی و ابراز محبت زوجی در مقیاس سازگاری زناشویی تأثیر معناداری داشت. در مقیاس رابطه والد- فرزندی نیز، مداخله مورد نظر، بر زیر مقیاس وابستگی و تعارض تأثیر معناداری داشت و یافته ها تأثیر این مداخله را بر ابعاد بهوشیاری، همانندسازی افراطی، اشتراکات انسانی و انزوا در مقیاس شفقت خود نشان دادند. یافته های پژوهش نشانگر اهمیت ذهن آگاهی به عنوان یکی از مداخله های مؤثر در رابطه با سازگاری زناشویی، تعامل رابطه والد- فرزند و شفقت ورزی به خود است.
اثربخشی مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر باورهای ناکارآمد ازدواج و تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی صورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
111 - 128
حوزه های تخصصی:
پژوهش نیمه آزمایشی حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر باورهای ناکارآمد ازدواج و تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی صورت انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متاهل متقاضی زیبایی صورت در یکی از کلینیک های زیبایی شهر مشهد در سه ماهه سوم سال 1396 بود. نمونه آماری مورد نیاز این پژوهش به صورت داوطلبانه از بین مراجعین متاهل دو کلینیک زیبایی در پاییز 96 به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار داده شدند. مشاوره گروهی شناختی رفتاری، به صورت گروهی و طی 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه باورهای ناکارآمد ازدواج و تعهد زناشویی بودند. یافته ها نشان داد که مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر باورهای ناکارآمد ازدواج زنان متقاضی عمل زیبایی صورت تأثیر معنی داری داشته است. با توجه به مجذور ایتای سهمی، می توان گفت مشاوره گروهی شناختی رفتاری، 5/23 درصد از واریانس باورهای ناکارآمد ازدواج زنان متقاضی عمل زیبایی را تبیین می کند. همچنین مشاوره گروهی شناختی رفتاری بر تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی صورت تأثیر معنی داری داشته است و با توجه به مجذور ایتای سهمی، می توان گفت مشاوره گروهی شناختی رفتاری، 5/34 درصد از واریانس تعهد زناشویی زنان متقاضی عمل زیبایی را تبیین می کند. بنابراین با توجه به اثربخشی این روش مداخله، اجرای آن به منظور بهبود زندگی زنان پیشنهاد می گردد.
اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری زنان اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
171 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری زنان اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام در سال 1397 بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین کلیه زنان اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام که در سال 1397 به بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) ارجاع داده بودند، تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه مداخله ای و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ-P)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS) و پکیج درمان پردازش مجدد هولوگرافیک (Katz, 2005). داده ها با استفاده نرم افزار SPSS-21 و توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل آزمون کوواریانس چند متغیری نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک تاثیر معنی داری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری زنان اقدام کننده به خودکشی دارد (000/0, p< 619/537=F).. نتایج آزمون کوواریانس تک متغیری نشان داد که بین پس آزمون دو گروه در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه (00۰/0>p , 441/147=F)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نا سازگارانه (000/0, p< 707/235=F) و تکانشگری (000/0, p< 679/1170=F) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: درمان پردازش مجدد هولوگرافیک برای شرایط استرس و آسیب زا و شرایط بحرانی از قبیل اقدام به خودکشی مثمر ثمر است.
رابطه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت در زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
215 - 254
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه مشارکت اجتماعی زنان با احساس امنیت آنان در شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، به روش ترکیبی (کیفی – کمی) صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 18 سال به بالای ساکن شهر ایلام بوده و حجم نمونه در مرحله کیفی (20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی) و کمی (400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای) است. داده ها در مرحله اول (کیفی) با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم (کمی) با تدوین پرسشنامه به کمک استخراج گویه از مصاحبه های مرحله کیفی گردآوری شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از اعتبار محتوایی و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 92/0 و 72/0 به ترتیب برای پرسشنامه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دو متغیر مشارکت اجتماعی و احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی ( مشارکت عمومی، مشارکت سیاسی، مشارکت انجمنی) و احساس امنیت رابطه معنادار یافت شد.