اصغر عسگری خانقاه

اصغر عسگری خانقاه

مدرک تحصیلی: استاد گروه مردم شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی؛ تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

بررسی تجربه زیسته مادران جایگزین از اجاره دادن رحم (مطالعه موردی: مادران جایگزین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارداری رحم اجاره ایی زنان بی سرپرست فقر کالایی شدن بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
رحم اجاره ای در حال تبدیل شدن به یکی از راهکارهای مهم موجود جهت مقابله با ناباروری در زوج های نابارور است. هدف محققان در این تحقیق تشریح تجربه زیسته زنان اجاره دهنده رحم است که عموماً از اقشار ضعیف، مطرود و در حاشیه جامعه اند. این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. مشارکت کنندگان در این تحقیق 34 نفر زن درگیر در پروسه رحم جایگزین در شهر تهران اند که از میان آن ها 14 مورد زنان اجاره دهنده رحم، 14 مورد مادران واقعی، 3 مورد پزشکان و 3 مورد نیز واسطه های مرتبط با پدیده رحم اجاره ای هستند. مصاحبه ها در بازه ای یازده ماهه (1398) تا زمان حصول اشباع نظری ادامه یافته است و از مشارکت کنندگان با استفاده از تکنیک های مصاحبه پدیدارشناسانه داده های لازم به دست آمده است. همچنین، برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل سه مرحله ای گراندد تئوری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زنان اجاره دهنده رحم عموماً از ضعیف ترین اقشار اجتماعی هستند و عموم این زنان سرپرست خانوار هستند. آن ها عموماً در مناسبات حاکم بر تولید فرزند نقشی منفعلانه را ایفا می کنند و با آنان به مثابه یک کالا/ شیء یا ظرف حامل جنین برخورد می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اجاره دهی رحم مستلزم انسان زدایی از زنان گیرنده و سلطه همه جانبه بر کلیه ابعاد زیستی شان است. مناسبات حاکم، مجموعه قوانین و کیفیت سلطه زنان گیرنده جنین را در موقعیتی تحت نظارت قرار داده است. نتایج کلیدی پژوهش، که از حضور مستمر محققان در میدان و مصاحبه با واسطه ها و پزشک های درگیر در این عمل منتج شده است، نشان می دهد که با توجه به شمار بسیار بالای متقاضیان زنان اجاره دهنده رحم، در صورت وضع نشدن قوانین حمایتی شاهد گسترش این روابط و شدت یافتن سطح بهره کشی از زنان خواهیم بود.
۲.

چشم اندازی مردم شناختی به گزیده آثار نگاشته شده در حوزه ادبیات عامه قوم بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه بلوچ بلوچستان بینش مردم شناختی تفسیر کیفی فرهنگ عامه بلوچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۲۱
مقاله حاضر با روشی توصیفی تحلیلی و با هدف انجام تحلیل مضمونی کیفیِ قوم نگارانه، درپی بازخوانی و برشمردن مختصات مطالعاتی است که در حوزه فرهنگ و ادبیات عامه قوم بلوچ در دست است. بر این اساس، با ارائه شمایی کلی و توصیفی وبا دسته بندی و استخراج شاخصه های این آثار، ظرفیت های پژوهشی آن ها از نظر مؤلفه های نظری و روشی ارزیابی شده است. بر اساس یافته ها، می توان دو دسته از آثار را در این حوزه شناسایی کرد؛ نخست، آثاری که در آن ها صرفاً به جمع آوری داده ها و یا انتظام بخشی به متون فولکلوریک بلوچی بسنده شده است و دوم، آثاری که پژوهشگرانِ سعی کرده اند شرح هایی درباره متون جمع آوری شده از سوی خود یا دیگران، ارائه کنند. وجود و حضور چنین مختصات ارزشمندی سبب غنای ظرفیت های تحقیقی این آثار شده است. این ظرفیت ها در چهار محور اصلی جای می گیرد که عبارت اند از: داشتن توصیفات دقیق و انجام تحلیل تفسیری؛ توجه به عوامل و بسترهای شکل گیری موضوعات مورد مطالعه؛ پرداختن به موضوعات به منزله جزئی از یک سازوکار کلی در فرهنگ؛ صورت دادن طبقه بندی و ارائه مقولات و الگوهای معنایی. بر همین مبنا، در نهایت و بر پایه بینشی مردم شناختی، نوعی چشم انداز ترسیم شد که با تکیه بر آن می توان به شناخت عمیق تری از ساختارهای ذهنی و اندیشگانی خالقان فرهنگ و ادبیات عامه بلوچی دست یافت. .
۳.

تصویر زن در حماسه های قوم بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوبر زن حماسه های قومی زن بلوچ حماسه های قوم بلوچ فمینیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۸ تعداد دانلود : ۵۷۴
یکی از مهم ترین بخش های هر فرهنگ، ادبیات عامه است که شامل ابعاد مختلفی است. در مطالعه پیش رو با تمرکز بر فرهنگ و ادبیات عامه قوم بلوچ، قصد داریم دریابیم زنان بلوچ در حماسه های این قوم عمدتاً در چه ابعادی به تصویر در آمده اند و در اجتماع و خانواده دارای چه موقعیتی هستند. به این ترتیب، هدف اصلی پژوهش، شناسایی و تفسیر سازوکاری است که در فرهنگ و ادبیات عامه قوم بلوچ و به طور اخص حماسه های این قوم در نهایت، موجد موقعیت و جایگاهی خاص در ارتباط با زنان بلوچ می شود. به همین دلیل، برای دستیابی به این منظور، از روش کیفی مردم نگاری و نیز روش اسنادی بهره برده ایم. برای تفسیر بهتر داده های به دست آمده نیز برخی نظریات فمنیستی همچون فمینیسم رادیکال، فمینیسم سوسیال و نیز فمینیسم لیبرال را استفاده انتقادی می کنیم تا از این طریق دریابیم آیا مسائلی که از بطن داده ها استخراج می شود، در چارچوب های یاد شده قابل بررسی یا به نحوی دیگر قابل تفسیر است. یافته های حاصل از کاربست روش های مذکور نشان می دهد که تصویری که از زنان ارائه شده است، بر برخی ابعاد و تصاویر خاص دلالت دارد، ازجمله: بر هم زننده صلح و روابط پایدار سران قدرت؛ قدرتمند، ثروتمند و دارای جاه و مقام؛ زیرک، باهوش و باتدبیر؛ دلیر، شجاع و ستیزه جو؛ تیماردار و تسکین دهنده آلام و برهم زننده روابط خانوادگی با انجام قضاوت های نادرست. درمجموع، با تمامی مضامین به دست آمده به این نتیجه دست یافتیم که زنانی که در حماسه های بلوچی از آن ها سخن گفته شده است، دارای ارزش ها، موقعیت ها و امتیازات به نسبت یکسان با مردان هستند.
۴.

تأملی بر خوراک بومی و فرهنگ در شهرستان ایرانشهر (مورد مطالعه: روستای دامن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام غذایی فرهنگ مردم نگاری مردم بلوچ روستای دامن شهرستان ایرانشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۸ تعداد دانلود : ۴۲۴
مقاله حاضر به مطالعه نظام غذایی بومی و سنتی ساکنان بلوچ روستای دامن واقع در شهرستان ایرانشهر پرداخته است. هدف از انجام پژوهش تشریح نظام غذایی این مردم، تعیین و بررسی عناصر تشکیل دهنده آن و سازوکارهای موجود در این نظام غذایی سنتی اس ت. پژوهش کنونی با بهره گیری از روش کیفی مردم نگاری انجام شده و در آن از تکنیک هایی چون مصاحبه، مشاهده و مشاهده مشارکتی بهره گرفته شده است. مطالعه ما در این نظام سنتی بیانگر تأثیر قابل توجه محیط طبیعی ساکنان و نیز، دخالت عوامل فرهنگی و اجتماعی در شکل دهی به یک سیستم غذایی بومی در منطقه می باشد. درواقع، در این ارتباط تنگاتنگ میان خوراک و عوامل طبیعی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و عوامل اقتصادی، دسته ای از مفاهیم به طور پیوسته تولید و بازتولید شده که در نهایت، هم منجر به هویت یابی غذاهای بومی روستا و هم هویت یابی ساکنان روستا گردیده است. به طورکلی، با بررسی مجموع عوامل یادشده نوعی فرهنگ غذایی در میان مردمان روستا برجسته شده که شاکله آن مبنایی برای هویت یابی و تمایز آن ها از ساکنان نقاط دیگر گردیده است.
۵.

مطالعة فرهنگ لالایی، شعر و ضرب المثل در گویش قوم لر با تأکید بر نشانه های تفکیک جنسیت (مورد مطالعه: دو محلة شهرستان بروجرد از استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت نشانه فرهنگ الگوهای فرهنگی تفکیک جنسیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۱۹۳۲ تعداد دانلود : ۹۱۹
شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متأثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مؤنث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محلة صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعة آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهدة مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریة ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریة عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملاً هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریة عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولاً دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.
۶.

فرهنگ پوشش زنانه نزد بانوان دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی (چادر غیرساده ملی، عربی، قجری...)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حجاب پوشش فرهنگ چادر چادر الگودار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی خانواده و خویشاوندی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۱۱۵۲ تعداد دانلود : ۸۰۶
پوشش زنان در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است. در بین پوشش زنان، چادر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحولاتی که در شکل و نحوة استفاده کردن از این پوشش پدید آمده، همواره مورد توجه منتقدان و پژوهشگران بوده است. این پوشش در بسیاری موارد معرف شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فرد بوده و از این رو وجود یا عدم آن مورد بحث مداوم پژوهشگران میادین علوم اجتماعی قرار گرفته است. در این نوشتار به بررسی و تحلیل دلایل تغییر شکل این پوشش، خصوصاً در دهه اخیر، پرداخته و تحول و تغییر آن را از چادر سنتی به اشکال و الگوهای جدید و طرح های امروزی مورد توجه قرار داده ایم. پژوهش حاضر در یک محیط دانشگاهی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) صورت گرفته و گروه مورد مطالعه آن از دانشجویان بین سنین 20 تا 35 سال انتخاب شده اند. با بهره گیری از روش کیفی و ژرفانگر (مردم شناسی) و با مشاهده مستقیم مشارکتی در زمینه تحقیق و با استفاده از منابع بیرونی (اسناد و مدارک کتابخانه ای) و ابزار تحقیق (دوربین عکاسی و فیلمبرداری و ضبط صوت و...) پژوهش به سرانجام رسیده است. نتایج این نگاه مردم شناسی و پژوهش میدانی نشان می دهد که طی دهه اخیر، با تغییر شکل الگوهای چادر از سنتی به جدید، تفکرات جدیدی نسبت به چادر پیدا شده و با تغییر در شکل و اندازه چادرها با برخی از لایه های پنهانی در افکار دختران و زنان امروز روبرو می شویم، که در برخی از آنان موجب تاسف و در بعضی دیگر موجب بالندگی نسبت به زن بودنشان در جامعه مورد مطالعه شده است. هر چند که مردم شناسی مقید به دادن راهکار یا پیشنهادات ویژه ازطرف پژوهشگران خود نیست و قضاوت در این امر و انجام امور بعد از پژوهش را از عمده کارهای برنامه ریزان فرهنگی می داند، ولی غافل از نتایج یافته های این پژوهش نیستیم که نتیجه آراء زنان و دخترانی است که از دور بر این داستان پر قیل و قال چادر یا حجاب اسلامی نظارت دارند. نکته آخر اینکه در این نوشتار در یک چارچوب نظری از اندیشه های بزرگان مکتب کارکردگرایی به ویژه از بانی روش تحقیق میدانی یعنی برانیسلاو مالینوفسکی بهره ها برده ایم. با وجود تغییرات و تحولات صورت گرفته در پوشش اسلامی، باز می توان گفت که زنان خود عاملان اصلی این تغییر و تحول هستند.
۸.

گذری بر فرهنگ رفتار پلیس با مردم ، پژوهشی مردم شناختی در شهرستان گرمسار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: امنیت جامعه پلیس جمعیت شناسی جهان بینی خویشتن داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶۰ تعداد دانلود : ۲۵۳۸
امنیت ، به مثابه یکی از پدیده های اساسی و بنیادین درزندگی اجتماعی است وازجمله نیازهای فردی و اجتماعی به شمار می رود. امروزه امنیت درتوسعه همه جانبه کشورنقش بسزایی داشته و احساس امنیت رشد وشکوفایی فعالیت های ارزشمند جامعه را در پی خواهد داشت. در دوره گذر و انتقال ، قوانین ، آداب و رسوم و مناسبت ها دستخوش تغییر و تحولاتی می گردد ، به تبع آن سطح انتظارات مردم نیزتغییر می کند. به همین خاطر نحوه برقراری وارتباط و روابط اجتماعی نیز می بایست متناسب با تغییرات تحول یابد، سوال اصلی ما این است که آیا نحوه بر خورد پلیس بامردم می تواند در مشارکت آنان وبرقراری امنیت و کاهش جرائم نقش داشته باشد یا خیر؟ شهرستان گرمسار بعنوان جامعه آماری این پژوهش می باشد واز روش مشاهده مستقیم ومصاحبه استفاده شده و ابزارجمع آوری اطلاعات پرسشنامه دوربین فیلمبرداری وعکاسی می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که رمز موفقیت پلیس درکاهش جرائم وارتقاء سطح مشارکت مردم در برخورد مناسب باشهروندان می باشد . پلیس میتواند با نظم صحیح و بانزاکت و بارفتار خردمندانه اش درتقویت فرهنگ خودکنترلی و اگر کنترلی مردم نقش داشته باشد بگونه ای که شهروندان در نبود پلیس طبق ارزش ها ، هنجارها وقوانین عمل نمایند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان